« مبارزه با استکبار تعطیل پذیر نیست خود را برای ادامه مبارزه آماده کنید.کاسبان صلح دروغین »

عزت در سایه بندگی خدا

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1394

در دعای عرفه سیدالشهدا(علیه السلام) می خوانیم:

«كَيْفَ أَسْتَعِزُّ وَ فِي الذِّلَّةِ أَرْكَزْتَنِي»

«من چه طور احساس عزت بکنم در مقابل تو که مرا به مذلّت نشاندی.»

عزت در مقابل خدای متعال نتیجه اش ذلت است.

«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ»[المنافقون/ 8]

ولی وقتی بنده شدی و شعاع و سایه ی عزت خدا روی انسان افتاد، هیچ چیز نمی تواند انسان را ذلیل کند.

مثل اهل بیت سیدالشهدا علیه السلام اسیر می شوند ولی ذلیل نمی شوند. یک جمله ی ذلت بار که بوی ذلت بدهد از لسان کودک سه ساله ی سیدالشهدا علیه السلام هم نمی شنویم.

دشمن آن ها را با ریسمان بست و در خیابان های شام گرداند. به آن ها سنگ زدند و ناسزا گفتند. در مجلس مجلل یزید که یزید(لعنة الله علیه) و سران دیگر بودند زینب کبری(سلام الله علیها) در همان مجلس فرمود:

«ای برده زاده، عادلانه است که نوامیس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را همراه نامحرم ها کرده ای؛ حجاب از صورتشان برداشته ای و زنان خودت را پشت پرده نشانده ای.»

این یعنی عزت؛ عزت از شعاع عزت خداوند است. ولی هیچ کسی حق ندارد در مقابل خداوند متعال احساس عزت بکند.

«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[يس/ 82 ]

هرچه هست امر توست ما چه کاره هستیم. کمترین احساس عزت در مقابل خدای متعال منشاء ذلت است. اینجا جایی است که خدای متعال به احدی اجازه ابراز وجود نداده است. ابلیس چند هزار سال عبادت کرد تا آسمان چهارم رفت و همنشین ملائک شد. در برخی نقل ها هست که معلم برخی ملائکه شد. ولی به خاطر «منم گفتن» بیرونش کردند.

کسی حق ندارد پا به حوزه ی کبریایی حق دراز بکند.

پژوهه تبلیغ


فرم در حال بارگذاری ...