« شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند | معلولیت های مادرزادی از نگاه روایات » |
علی مطهری و انقلابی گری:ما باید بگوییم همه مردم انقلابی هستند.
نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395اولا این تقسیم مردم به انقلابی و غیرانقلابی کار درستی نیست. ما باید بگوییم همه مردم انقلابی هستند. این که سریع خطکشی کنیم و جامعه را به دو بخش مثلاً ارزشی و غیرارزشی یا انقلابی و غیرانقلابی تقسیم کنیم تضعیف انقلاب اسلامی است. همه کسانی که آرمانهای انقلاب مانند استقلال، آزادی بیان، عدالت اجتماعی و اخلاق و معنویت و اجرای احکام اسلام را قبول دارند انقلابی هستند.
عصرایران؛ مریم رضازاده - در این سالها همیشه در میان جریانهای سیاسی تعاریف گوناگونی از انقلابی بودن و انقلابی گری ارائه شده است. همین تعاریف مختلف باعث شده است تا مردم در درک ویژگی یک انقلابی دچار سردرگمی شوند.
برای درک این معنا به سراغ علی مطهری، نماینده مردم تهران و نایب رییس مجلس و فرزند شهید مطهری رفتیم تا نظر او را در مورد انقلابی گری بدانیم.
در ادامه مشروح گفتوگوی عصر ایران با علی مطهری را:
*تعاریف متفاوتی از انقلابیگری در جامعه ایران ارائه میشود و تمام جریانهای سیاسی ایران خود را نماد انقلاب میدانند. با توجه به این معنا شما چه کسانی را انقلابی میدانید؟
-اولا این تقسیم مردم به انقلابی و غیرانقلابی کار درستی نیست. ما باید بگوییم همه مردم انقلابی هستند. این که سریع خطکشی کنیم و جامعه را به دو بخش مثلاً ارزشی و غیرارزشی یا انقلابی و غیرانقلابی تقسیم کنیم تضعیف انقلاب اسلامی است. همه کسانی که آرمانهای انقلاب مانند استقلال، آزادی بیان، عدالت اجتماعی و اخلاق و معنویت و اجرای احکام اسلام را قبول دارند انقلابی هستند.
کسانی که مخالف آزادی بیان و حقوق شهروندی هستند و برای منتقد و مخالف حق اظهارنظر قائل نیستند یا اصل ولایتفقیه را عملاً مخالف آزادی بیان جلوه میدهند یا موانعی بر سر راه انتخاب آزاد مردم قرار میدهند یا معتقدند که در انتخابات باید فرد مورد نظر ولیفقیه رأی بیاورد اینها انقلابی نیستند. در مقابل، کسانی هم که نسبت به اجرای احکام اسلام سهلانگار و دچار نوعی خودباختگی در مقابل فرهنگ غرب هستند انقلابی نیستند. ما باید همه آرمانهای انقلاب اسلامی را که همان هدفهای اسلامی است با هم قبول داشته باشیم نه این که برخی را قبول داشته باشیم و برخی را رد کنیم.
*آیا تندروی را میشود بخشی از انقلابیگری دانست؟ تندرویهایی که در این چند ساله شاهد بودیم، انقلابیگری است یا نام دیگری دارد؟
-اعتدال و میانهروی از توصیههای اسلام و قرآن است. آنچه برای ما اصالت دارد اسلام است نه انقلابیگری. لذا قبل از انقلاب هم ما صرفاً دنبال انقلاب نبودیم بلکه دنبال انقلاب اسلامی بودیم. یکی از نقاط اختلاف برخی انقلابیون با شهید مطهری در زمان رژیم گذشته همین بود که آنها میگفتند هدف ما انقلاب و سرنگونی شاه است حتی با اتحاد با کمونیستها و مجاهدین خلق، ولی ایشان میگفت مهمتر از سرنگونی شاه نظامی است که میخواهد بعد از شاه روی کار بیاید، هدف ما انقلاب مطلق نیست بلکه انقلاب اسلامی است و نمیتوانیم با کمونیستها و مجاهدین خلق متحد شویم چون هدف ما یکی نیست.
تندروی همیشه بد است. از اول انقلاب تا امروز هم هرجا تندروی کردهایم به انقلاب ضربه زدهایم. از طولانی کردن تسخیر سفارت آمریکا بگیرید تا قتلهای زنجیرهای و توقیف همزمان چندین روزنامه و ممانعت از اظهارنظر منتقدان و احکام سنگین قضایی برای منتقدان سیاسی و تحریک دشمن برای وضع تحریمهای اقتصادی و تلاش برای اجرا نشدن برجام از طریق موشکپرانی و ایجاد بهانههای حقوق بشری برای دشمن و هر معترضی را فتنهگر خواندن، همه اینها به انقلاب ما ضربه زده است. اینها انقلابیگری نیست، اقداماتی است که از روی کمعقلی یا هواهای نفسانی و کسب قدرت به هر وسیله ممکن است.
*بسیاری از نسل اولیهای انقلاب این روزها مورد هجمه قرار میگیرند و یا مورد تکریم هستند. به نظر شما اگر افرادی مانند مطهری، بهشتی، رجایی و باهنر در فضای امروز حضور داشتند، مورد تکریم بودند یا مورد هجمه قرار میگرفتند؟
-این پدیده که همه شخصیتها باید کوبیده شوند مگر ولیفقیه، در واقع بیماری انقلاب ماست. حتی اگر رهبر انقلاب هم در مقام رهبری نبودند مورد هجوم واقع میشدند. قطعاً شهدای بزرگ انقلاب هم اگر شهید نمیشدند مورد هجوم واقع میشدند. چون برخی معتقدند برای رسیدن به قدرت از هر وسیلهای میشود استفاده کرد. در واقع آفتی که امروز انقلاب ما دچار آن شده است آفت بیتقوایی و هواپرستی و کمشدن خلوص نیتهاست.
*چه کسانی در تندرویهای این سالها مقصر هستند؟ اصلاح طلبان؟ اصول گرایان؟ احمدینژادی ها؟
-بیشتر، اصولگراها مقصرند و یک ریشه آن برداشت غلط آنها از اصل ولایتفقیه و مقوله حفظ نظام و حساس نبودن نسبت به آزادی بیان و آزادی منتقد و مخالف و حقوق شهروندی است. ریشه دیگر آن قدرتپرستی است که برای آنکه رقیب سیاسی را از میدان به در کنند محدودیتها و محکومیتهایی برای او ایجاد میکنند که هرگز برای افراد گروه خود ایجاد نمیکنند و به اصطلاح رفتار دوگانه با گروه خود و گروه رقیب دارند و چون قوهقضائیه و نیروی نظامی در دست آنهاست دست بالا را دارند.
*دلیل نزدیکی بسیاری از اصولگرایان سنتی مانند آقایان ناطق نوری، حسن روحانی و حتی علی لاریجانی به اصلاح طلبان چیست؟ آیا همین تندروی ها عامل این جدایی است؟
-دلیل نزدیک شدن این افراد به اصلاحطلبان عاقل بودن و زنده بودن وجدان آنهاست، چون هیچ آدم عاقل و باوجدانی نمیتواند درباره تندرویهای سالهای اخیر قانع شود. اینها فهمیدهاند که در خیلی از موارد اختلافی، حق با اصلاحطلبان است و در سالهای گذشته هم به آنها ظلم شده است و این که اصلاحطلب را مساوی ضد انقلاب و فتنهگر بدانیم یک خطای بزرگ است. در واقع بسیاری از اصولگرایان در سالهای اخیر به انحرافات فکری و تندرویهای جریان سیاسی خودشان وقوف پیدا کردند.
*ایران فردا متعلق به اعتدال گرایان است یا تندروها؟
-بستگی به عملکرد و رفتار ما دارد. اگر نسبت به آسیبهایی که انقلاب ما دچار آن شده است بیتفاوت باشیم ممکن است انقلاب به دست تندروها بیفتد اما اگر هوشیار باشیم و مردم هم به موقع وارد صحنه شوند و بیتفاوت نباشند انقلاب در دست افراد عاقل و انقلابیون اصیل خواهد بود. قرآن میگوید: ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.
عصر ایران
مطالب مرتبط:
دعوت | قسمت اول
دعوت | قسمت دوم
مقاومت | پایبندی به ارزشهای اساسی
سازش با آمریکا مشکلات کشور را بههیچوجه حل نمیکند
ما اهل مذاکرهایم و با همه مذاکره میکنیم جز با آمریکا
اعتماد به دشمن
فرم در حال بارگذاری ...