موضوعات: "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم"
خشم و عفو
نوشته شده توسطرحیمی 19ام دی, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالَّذِينَ يجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يغْفِرُونَ(شوري/37)
همان کساني که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب ميورزند، و هنگامي که خشمگين شوند عفو ميکنند.
پیام ها:
1- منشأ بسیارى از گناهان شهوت و غضب است، اول دورى از شهوت را مطرح كرد بعد دورى از غضب را. «یجتنبون… الفواحش و اذا ما غضبوا»
2- مؤمن بر نفس خود تسلّط دارد. «یجتنبون… یغفرون»
3- غضب یك غریزه است لكن كنترل آن لازم است. «غضبوا»
4 - مؤمنان به هنگام غضب خودشان عفو مىكنند، نه به خاطر وساطت دیگران. «هم یغفرون»
عفو و فروخوردن خشم:
«وَ الکَاظِمینَ الغَیظَ، و العَافینَ عنِ النَّاسِ، والله یحبُّ المُحسِنینَ.»[306] ترجمه: در وصف مؤمنان گوید که: خشم فروخورندگان، و از مردمان عفوکنندگان، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.[307]
° «و اِنْ تَعْفُوا اَقْرَبُ لِلتَّقوی، و لا تَنْسَوا الفَضْلَ بَینَکُم! وَ اِذَا خاطَبَهُم الجَاهِلونَ قالوُا سلاَما.»[308] ترجمه: اگر عفو کنید به تقوی نزدیکتر باشد، و فضل در میان خود فراموش مکنید چون جاهلان با ایشان خطاب کنند سلام گویند، یعنی حلم را کار فرمایند.[309]
° اَلعَفْوُ لا یزیدُ العَبدُ الّا عِزّاً، فاعفُوا! یعِزُّکُم اللهُ. ترجمه: عفو نیفزاید بنده را الا عزت، پس عفو کنید که خدا شما را عزیز گرداند.[310]
° «مَن دَعا عَلی مَن ظَلمَهُ، فقد انتَصَرَ. یا معشر المُوحّدینَ! انّ اللهَ عَفا عَنکم، فلیعفُ بعضُکُم عن بعضٍ.» ترجمه: هرکه بر ظالم خود دعا کند، داد خود بستده باشد. ای جماعت موحدان! خدا از شما عفو میکند، شما از یکدیگر عفو کنید! [311]
از دیدگاه قرآن وجود کدام ویژگی ها در یک سخن ضروری است؟
نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1395ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﻭﯾﮋﮔﯽِ ﺳﺨﻦ ﺧﻮﺏ، ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ را در این گزارش بخوانید.
در کتاب آسمانی ما مسلمانان؛ نکته ها و اندرزهای بی شماری برای اهل معرفت وجود دارد. یکی از این نکات ناب و ارزشمند دوازده ویژگی است که برای سخن خوب برشمرده است. امید به آنکه همگی ما عامل به دستورات این کتاب آسمانی باشیم.
این نکات ارزشمند به شرح زیر است:
1. حرفی که می زنیم ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ: ﻻ ﺗَﻘْﻒُ ﻣﺎ ﻟَﻴْﺲَ ﻟَﻚَ ﺑِﻪِ ﻋِﻠْﻢٌ (36 اسراء)
2. با یکدیگر به نرمی سخن بگوییم (تا حرفمان موثر باشد) : ﻗَﻮْﻻً ﻟَّﻴِّﻨﺎً (44 طه)
3. ﺣﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ: ﻟِﻢَ ﺗَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﻣَﺎ ﻻ ﺗَﻔْﻌَﻠُﻮﻥَ (2 صف)
4. ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ و عادلانه سخن بگوییم: ﻭَ ﺇِﺫَﺍ ﻗُﻠْﺘُﻢْ ﻓَﺎﻋْﺪِﻟُﻮﺍ (152 انعام)
5. ﺣﺮﻓﻤﺎﻥ استوار و محکم (و با دلیل) ﺑﺎﺷﺪ: ﻗَﻮْﻟًﺎ ﺳَﺪِیداً (9 نساء)
6. با گفتار نرم و آمیخته با لطف سخن بگوییم: ﻗَﻮْﻻً ﻣَّﯿْﺴُﻮﺭﺍً (28 اسراء)
7. ﮐﻼممان ﺭﺳﺎ ﺑﺎﺷﺪ تا در دلها بنشیند: ﻗَﻮْﻻً بَلیغاً (63 نساء)
8. با یکدیگر به ﺯﯾﺒﺎیی سخن بگوییم: وَ ﻗُﻮﻟُﻮا لِلنّاسِ ﺣُﺴﻨﺎً (83 بقره)
9. برای سخن گفتن، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﻢ: ﯾَﻘُﻮﻝُ ﺍﻟَّﺘﯽ ﻫِﯽَ ﺃﺣْﺴَﻦ (53 اسراء)
10. با گفتار خوش و نیکو با یکدیگر برخورد کنیم: ﻭَ ﻗُﻮﻟُﻮﺍ ﻟَﻬُﻢ ﻗَﻮﻻً ﻣَﻌﺮﻭﻓﺎً (5 نساء)
11. در گفتگو و معاشرت، رعایت احترام و بزرگداشت دیگران را بنماییم: ﻗَﻮﻻً ﻛَﺮﻳﻤﺎً (23 اسراء)
12. تلاش کنیم ﺗﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ، سخنان پاکیزه ﺑﺎﺏ ﺷﻮﺩ: وَ ﻫُﺪﻭﺍ ﺍِﻟﯽَ ﺍﻟﻄَّﯿِّﺐِ ﻣِﻦَ ﺍﻟﻘَﻮﻝِ (24 حج)
مقاومت | پایبندی به ارزشهای اساسی
نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ(فصلت/30)
به يقين کساني که گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل ميشوند که: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتي که به شما وعده داده شده است!
پیامها:
1- آن چه ایمان را بارور مىكند و به نتیجه مىرساند، مقاومت است وگرنه چه بسیار مؤمنانى كه بد عاقبت شدند. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»
2- استقامت، در كنار ایمان ارزش است وگرنه كفّار نیز بر باطل خود استقامت دارند. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»
3- فرشتگان بر غیر پیامبران نیز نازل مىشوند. «تتنزّل علیهم الملائكة»
4- بر مؤمنان مقاوم فرشتگان نازل مىشوند. «تتنزّل علیهم الملائكة» و بر گناهكاران، شیاطین. «هل انبّئكم على من تنزل الشیاطین تنزّل على كل افّاك اثیم»(شعراء/221)
5 - مقاومتِ در راه حقّ، هم خوف از آینده را برطرف مىكند. «لا تخافوا» و هم حزن و اندوه نسبت به گذشته را. «لا تحزنوا»
6- بالاترین هدیه ى آسمانى كه فرشتگان براى مؤمنان مقاوم مىآورند، آرامش روحى و روانى است. «لا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا»
کسانی سر کار بیایند که مصداق انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا باشند
عباد الرحمن
نوشته شده توسطرحیمی 16ام دی, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا(الفرقان/63)
بندگان (خاص خداوند) رحمان، کساني هستند که با آرامش و بيتکبر بر زمين راه ميروند؛ و هنگامي که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام ميگويند (و با بياعتنايي و بزرگواري ميگذرند)
پیام ها:
1- ایمان واعتقاد انسان، در رفتار شخصى او مؤثّر است. «عبادالرحمن… یمشون»
2 - تواضع، ثمره ى بندگى و نخستین نشانه ى آن است. «هوناً»
3- سرچشمه ى مدارا و نرمخویى بندگان خدا، ایمان است، نه ترس و ضعف آنان. «عباد الرحمن الّذین یمشون…»
4- مُدارا و حلم و حوصله، از صفات بارز مؤمنان است. «قالوا سلاما»
5- تواضع باید هم در عمل باشد، «یمشون… هونا»، هم در كلام، «قالوا سلاما» و هم در عبادت. «سجداً و قیاماً»
6- با افراد نادان و فرومایه مجادله نكنید. «قالوا سلاما» (آنان سخنى در شأن خود مىگویند، ولى شما سخنى عالمانه و كریمانه بگویید)
عباد الرحمن چه کسانی هستند؟
آیات 63 تا 68 سوره فرقان به بیان صفات عباد الرحمن همچون تواضع، رفتار آنها در برابر جاهلان، عبادت و انفاق پرداخته است .
موضوع بحث عبادالرحمن از روایتی در جلد سوم اصول کافی گرفته شده است: روزی همام نزد امام علی علیه السلام آمد و از او در مورد صفات مؤمنان پرسید و امام شروع به برشمردن این صفات کردند; تا اینکه همام روح از بدنش خارج شد و جان سپرد.
همانندی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام دی, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيبَاتُ لِلطَّيبِينَ وَالطَّيبُونَ لِلطَّيبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ(النور/26)
زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نيز به زنان ناپاک تعلق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند!
نکته ها:
1- طبع افراد پلید چنین است كه به سراغ پلیدىها مىروند، برخلاف افراد پاك طینت كه به سراغ خوبىها مىروند. «الخبیثیات للخبیثین… الطیّبات للطیّبین»
2- بهره گیرى از نعمتها و طیّبات، حقّ اهل ایمان است. «والطّیّبات للطّیبّین»
3- سالم ماندن نسلهاى پاك، از توصیه هاى قرآن است. «والطیّبات للطّیبّین»
4- حمایت از پاكدامن ها لازم است. «اولئك مبرؤن ممّا یقولون»
5 - معنویّات بر مادیّات مقدّم است. (در قرآن هر جا عبارت «رزق كریم» آمده، قبلش عبارت «لهم مغفرة» آمده است.)
این آیه یك اصل كلّى را مطرح مىكند كه در انتخاب همسر باید دقّت كرد و اصل را بر ایمان و پاكدامنى گذاشت، نه زیبایى و ثروت. معنایش این نیست كه اگر مردى یا زنى خوب بود حتماً همسرش نیز خوب بوده و مشمول مغفرت و رزق كریم و اهل بهشت است. زیرا قرآن ملاك را ایمان و تقوا و عمل صالح مىداند و لذا با اینكه حضرت نوح و لوط، طیّب بودند، امّا همسرانشان از خبیثات و دوزخىاند.
كلمه ى «طیّب» به معناى دلپسند و مطلوب است و در قرآن در توصیف مال، ذرّیه، فرزند، كلام، شهر، همسر، غذا و رزق، مسكن، درخت و تحیّت آمده است و در مقابل آن كلمهى «خَبیث» است كه آن هم براى مال، انسان، همسر، سخن، عمل و شجره به عنوان وصف مطرح شده است.
این آیه را چند نوع مىتوان معنا كرد:
الف: با توجّه به آیات قبل كه دربارهى تهمت به زنان پاكدامن و ماجراى افك بود و با توجّه به جملهى: «مبرّئون ممّا یقولون»، معناى آیه این باشد كه كلمات خبیث مثل تهمت و افترا، شایسته افراد خبیث و سخنان پاك شایستهى افراد پاك است و مردم پلید سخن زشت مىگویند و مردم پاك، سخنان پاك مىگویند.
ب: ممكناست مراد آیه بیان یك حكم شرعىباشد كه ازدواج پاكان با ناپاكان ممنوع است. نظیر آیه اوّل همین سوره كه فرمود: «الزّانى لایَنكح الاّ زانیة» مرد زناكار جز زن زناكار را به همسرى نگیرد، همان گونه كه روایتى از امام باقرعلیه السلام این معنا را تأیید مىكند.(39)
ج: ممكن است مراد آیه همسویى فكرى، عقیدتى، اخلاقى وبه اصطلاح همشأن و همكفو بودن همسر باشد. یعنى هر كس بطور طبیعى به سراغ همفكر خود مىرود.
ذرّهاى كه در همه ارض و سماست
جنس خود را همچو كاه و كهرباست
ناریان مر ناریان را جاذبند
نوریان مر نوریان را طالبند
در قرآن، براى رزق اوصافى ذكر شده است از جمله:
«رزقاً حسنا»(40)، (رزقٌ كریم»(41)، (رَزَقكم اللّه حلالاً طیّبا»(42)، (یَرزُقه من حیث لایَحتسب»(43)، (یُرزَقون فیها بغیر حساب»(44)
مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
بندگان برگزیده
نوشته شده توسطرحیمی 14ام دی, 1395
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أُولَئِكَ يجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيةً وَسَلَامًا(الفرقان/75)
(آري،) آنها هستند که درجات عالي بهشت در برابر شکيباييشان به آنان پاداش داده ميشود؛ و در آن، با تحيت و سلام روبهرو ميشوند.
نکته ها:
1- بهشت را به بها دهند، نه بهانه. «یُجزون… بما صبروا»
2- بنده ى خدا شدن، به صبر و پشتكار نیاز دارد. «بما صبروا»
بهشت را به بها دهند، نه به بهانه
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ (بقره/214)
می پندارید که به بهشت خواهید رفت؟ و هنوز آنچه بر سر پیشینیانِ شما آمده بر سر شمانیامده؟ به ایشان سختی و رنج رسید و متزلزل شدند تا آنجا که پیامبر و مؤمنانی که با اوبودند گفتند: پس یاریِ خدا کی خواهد رسید؟ بدانید که یاری خدا نزدیک است.
«بَأساء» از مادّة «بَأس» به معنای سختی و ناپسند است؛ و «بَأساء» سختیهایی است که به بدن مربوط نباشد، مثل گرفتاری مالی و غیر آن.
«ضَرّاء» از مادّة «ضَرر» ساخته شده و در اصل به معنای زمین گیری و سختی و نقص اموال و انفس است و ضد «سَرّاء»؛ اما اگر با کلمة «بَأساء» بیاید، گرفتاریهای بدنی، مانند مرض، از آن اراده می شود.
پاداش عمل صالح
نوشته شده توسطرحیمی 13ام دی, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ(الحج/50)
آنها که ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزي پر ارزشي براي آنهاست!
نکته ها:
1- ایمان از عمل صالح جدا نیست، (هر دو با هم شرط بهره گیرى از پاداش هاى الهى است). «آمنوا و عملوا الصّالحات لهم مغفرة …»
2- پاداش معنوى، بر پاداش مادّى مقدّم است. «مغفرة - رزق كریم»
3 - رزقى ارزش دارد كه با كرامت و تكریم باشد. «رزق كریم»
رزق كریم چیست؟
“رزق کریم” در چندین آیه قرآن آمده است از جمله :
أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿أنفال/۴﴾
آنان هستند كه حقا مؤمنند براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزى نيكو خواهد بود.
فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴿حج/۵۰﴾
پس آنان كه گرويده و كارهاى شايسته كردهاند آمرزش و روزى نيكو براى ايشان خواهد بود.
لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴿سبأ/۴﴾
تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند به پاداش رساند آنانند كه آمرزش و روزى خوش برايشان خواهد بود.
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴿نور/۲۶﴾
زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك اينان از آنچه در باره ايشان مى گويند بر كنارند براى آنان آمرزش و روزى نيكو خواهد بود .
منظور از رزق کریم در آیات قرآن علامه طباطبایی (ره) می فرمایند:
« رزق كريم » نعمتهاى بهشتى است كه نيكان از آن ارتزاق مى كنند. ترجمه تفسير الميزان،ج 9 ،ص 12.
ایشان در جای دیگر می فرمایند: رزق كريم يعنى بهشت با همه نعمتهاى آن (بهشت و هر چه در آن است رزق کریم است.) ترجمه تفسير الميزان ،ج 14 ، ص 552 ؛ترجمه تفسير الميزان ،ج 16 ،ص538
علت تکرار برخی از آیات یا جریانات در قرآن کریم چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 12ام دی, 1395در قرآن کریم برخی از آیات بارها تکرار شده اند که خداوند متعال از این کار هدفی داشته است.
قرآن کتاب تربيت است و تربيت بر ذکر و يادآوري و تکرار است. اما در قرآن تکرار به معنايي که در ذهن ما است، وجود ندارد؛زيرا در هر موردي که مثلا داستان موسي بيان شده، گوشه اي از آن براي بيان پيامي خاص بيان شده و در جاهاي ديگر از زاويه هاي ديگر براي رساندن پيام هاي ديگر؛ و چون تکرار معهود و متعارف، در قرآن نيست و هر موردي پيام و نکته خاص خود را دارد و در هر بار با تامل خواندن هم ، تلاوت کننده به نکته هاي جديدي دست مي يابد، به همين جهت تلاوت کننده از تلاوت هاي پي در پي خسته نمي شود بلکه قرآن هميشه براي او جديد و داراي پيام هاي جديد است.
اگر در داستان حضرت موسي در مواضع مختلف دقت کنيد، مي بينيد در هر موردي يک زاويه روشن و بيان شده و از آن درس هايي ارائه شده که در موارد ديگر، آن زاويه مدنظر نبوده و زاويه ديگري مورد نظر واقع شده است.
اگر با تامل به اين نکته به قرآن مراجعه کنيد ، تکرار نمي يابيد و اگر تکرار يافتيد، با ما هم در ميان بگذاريد.
البته جمله هاي تکراري در قرآن هست ، ولي همين جمله ها، مفهوم ها و مفاد مختلف دارند . در مواردي هم تاکيد است که تکرار را لازم مي سازد.
بعضى از مفسران بر اين اعتقادند كه يك آيه در هر بار تكرار ، معناى ويژه اى را القا مى كند .
برخي از حكمت هاي تكرار در قرآن به این ترتیب است:
۱.آياتى كه تكرار شده اند ، هر كدام اهداف خاصى را تعقيب مى كنند . اين گونه نيست كه آيات تكرارى ، همه يك مسأله را مورد بررسى قرار دهند ; بلكه آيات قرآن كريم به مناسبت هاى مختلف مكرر شده است .
چرا بعضی پولدار و بعضی فقیرند؟
نوشته شده توسطرحیمی 12ام دی, 1395———————————————————————————————————–
شاید این سوال بارها و بارها در ذهن شما نقش بسته است که چرا در اطراف ما بعضی اینقدر پول و ثروت دارند که نمی دانند با ثروت خودشان چه کار کنند و بعضی اینقدر فقیر و مستضعف هستند که برای یک لقمه نان شبشان محتاجند و شب و روز تلاش و کوشش می کنند اما به جایی نمی رسند؟
———————————————————————————————————–
با اینکه هر دو گروه شب و روز تلاش می کنند اما آن عده که فقیر هستند انگار سرعتشان خیلی کمتر از سرعت پول و ثروت است که هر چه میدوند باز به آن نمی رسند ولی برای عده ای دیگر سرعت ثروت آنقدر کم است که با یک پیاده روی ساده هم می توانند به آن نزدیک شوند؟
رمز و راز این تفاوت ها در چیست؟ و آیا این تفاوت ها تأثیری در زندگی ما دارد و اصلاً بهتر نبود که همه انسان ها یا فقیر بودند و یا اینکه همه ثروتمند بودند تا اینکه دیگر هیچ وقت فقیران به حال و روز ثروتمندان حسرت نخورند و مرهمی بود برای بدبختی و نداریی آنها؟
برای یافتن پاسخ این سوالات لازم است آیات متعددی از قرآن کریم را مورد بررسی قرار دهیم تا با رهنمودهای روشن کننده قرآن پاسخی درست و صحیح را برای این سوالات بیابیم؟
یکی از مسائلی که در قرآن کریم به طور گسترده به آن پرداخته شده مسئله رزق و روزی است چرا که دغدغه بسیاری از افراد است و برای تأمین رزق و روزی خود از هیچ تلاش و کوششی مضایقه نمی کنند .
(إِنَّ رَبَّكَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبیراً بَصیراً
بىگمان، پروردگار تو براى هر كه بخواهد، روزى را گشاده یا تنگ مىگرداند. در حقیقت، او به [حال] بندگانش آگاه بیناست.)(الإسراء: 30)
آنچه در این آیه قابل توجه است این می باشد که این آیه با کلمه ربک شروع شده است که از این تعبیر بسیار زیبا فهمیده می شود که عالم تحت تدبیر مدیری مدبر و علیم و حکیم اداره و تنظیم می شود و در نتیجه تفاوت رزق و روزی افراد نیز کاملاً حکیمانه و تحت تدابیر ویژه خداوند است و هرگز بدون دلیل نخواهد بود.
ثروتمند مغرور در مقابل مؤمن تهی دست
نوشته شده توسطرحیمی 12ام دی, 1395
ثروتمند مغرور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَينِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَينِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَينَهُمَا زَرْعًا(الکهف/32)
….
وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا(الکهف/34)
وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا(الکهف/35)
وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا(الکهف/36)
(اي پيامبر!) براي آنان مثالي بزن: آن دو مرد، که براي يکي از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار داديم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشانديم؛ و در ميانشان زراعت پر برکتي قرارداديم.
…
صاحب اين باغ، درآمد فراواني داشت؛ به همين جهت، به دوستش -در حالي که با او گفتگو ميکرد- چنين گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نيرومندترم!»
و در حالي که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خويش گام نهاد، و گفت: «من گمان نميکنم هرگز اين باغ نابود شود!
و باور نميکنم قيامت برپا گردد! و اگر به سوي پروردگارم بازگردانده شوم (و قيامتي در کار باشد)، جايگاهي بهتر از اين جا خواهم يافت!»
******************
مؤمن تهی دست
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا(الکهف/37)
لَكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا(الکهف/38)
وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا(الکهف/39)
فَعَسَى رَبِّي أَنْ يؤْتِينِ خَيرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيرْسِلَ عَلَيهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا(الکهف/40)
دوست (با ايمان) وي -در حالي که با او گفتگو ميکرد- گفت: «آيا به خدايي که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفريد، و پس از آن تو را مرد کاملي قرار داد ، کافر شدي؟!
ولي من کسي هستم که «الله» پروردگار من است؛ و هيچ کس را شريک پروردگارم قرارنميدهم!
چرا هنگامي که وارد باغت شدي، نگفتي اين نعمتي است که خدا خواسته است؟! قوت (و نيرويي) جز از ناحيه خدا نيست! و اگر ميبيني من از نظر مال و فرزند از تو کمترم (مطلب مهمي نيست)!
شايد پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد؛ و مجازات حساب شدهاي از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونهاي که آن را به زمين بيگياه لغزندهاي مبدل کند!
*داستان صاحبان باغ(داستان های قرآن)
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن مجید یك داستان شیرین دارد كه این داستان را میخواهم برایتان بگویم. و یك درسهای جالبی بگیریم.
یكی از سورههای قرآن سوره كهف است. در سوره كهف یك داستانی را نقل میكند. این داستان را شرح میدهم. متن قرآن و درس آموزندهای برای هر فرد است.
«وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً رَجُلَیْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَیْنَهُما زَرْعاً»(كهف/32) میگوید «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً» یك مثلی برای اینها بزن «مَثَلاً رَجُلَیْنِ» یعنی دو مرد. دو مرد بودند «رَجُلَیْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَیْنِ» یكی از آنها دو باغ داشت «مِنْ أَعْنابٍ» یعنی مملو از انگور. یك نفر دو باغ بزرگ داشت كه وسط باغ مملو بود از درختهای انگور و دور باغ نیز درختهای خرما بود. چه باغ زیبایی است كه وسط آن همه درخت انگور و دور تادور هم درخت خرما.