موضوع: "تفسیر"
حقیقت هدایت
نوشته شده توسطرحیمی 14ام شهریور, 1395
وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ (سوره نحل آیه 9)
و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخى از آن [راهها] كژ است و اگر [خدا] مىخواست مسلما همه شما را هدايت مى كرد.
1- در كنار نعمت هاى مادى (كه در آیات قبل آمد)، به نعمت هاى معنوى كه مهم ترین آنها هدایت است توجّه كنیم. «و على اللَّه قصد السّبیل»
2- خداوند، تنها راه مستقیم را نشان مى دهد، راههاى انحرافى از سوى خود ماست. «و على اللَّه قصد السّبیل و منها جائر»
3- خداوند نخواسته تا مردم به اجبار ایمان بیاورند. پس انحرافِ گروهى از مردم نشانه ى غلبه ى آنان بر اراده ى خداوند و یا عجز پروردگار از هدایت آنان نیست. «لو شاء لهدیكم اجمعین»
4- خداوند انسان را در انتخاب راه آزاد گذارده است. «لو شاء لهدیكم اجمعین»
طلب بخشش در روز حساب
نوشته شده توسطرحیمی 13ام شهریور, 1395
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَي وَلِلْمُؤْمِنِينَ يوْمَ يقُومُ الْحِسَابُ(الإبراهيم/41)
پروردگارا روزي که حساب برپا مي شود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاي.
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ
1- در دعا هم به خود توجّه كنید، «واجنبنى - واجعلنى - واغفرلى» و هم به دیگران. «وبنّى - ومن ذریّتى - و لوالدىّ وللمؤمنین»
2- انسان، هم باید به فكر نسل قبل باشد، «ولوالدىّ وللمؤمنین » و هم به فكر نسل بعد. «و من ذریّتى»
3 - در دعا، به فكر قیامت خود، فرزندان و جامعه باشید. «یوم یقوم الحساب»
توکل بی نظیر
نوشته شده توسطرحیمی 11ام شهریور, 1395
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيتِي بِوَادٍ غَيرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يشْكُرُونَ(الإبراهيم/37)
پروردگارا من [يکي از] فرزندانم را در درهاي بي کشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم
پروردگارا تا نماز را به پا دارند
پس دلهاي برخي از مردم را به سوي آنان گرايش ده و آنان را از محصولات [مورد نيازشان] روزي ده باشد که سپاسگزاري کنند.
قرآن
1- دیندارى، گاهى با آوارگى، هجرت، دورى از خانواده و محرومیت از امكانات رفاهى همراه است. «اسكنت من ذریّتى بواد غیر زرع»
2- كعبه واطراف آن در زمان حضرت ابراهیم نیز محترم و داراى محدودیت و ممنوعیت بوده است. «بیتك المحرّم»
3- محور و مقصد حركت ابراهیم نماز است. «ربّنا لیقیموا الصلوة»
4- نماز در ادیان قبل نیز بوده است. «لیقیمواالصلوة»
5- محبوبیّت و گرایش دلها به دست خداست. «فاجعل افئدة…»
6- مردان خدا، دنیا را براى هدفى عالى مىخواهند. «من الثمرات لعلّهم یشكرون»
از فرصت ها استفاده كنید!!!
نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ يُقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خِلاَلٌ (سوره ابراهیم آیه 31)
به آن بندگانم كه ايمان آورده اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم پنهان و آشكارا انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستيى!
1- ایمان قلبى كافى نیست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. «آمنوا یقیموا الصلوة وینفقوا»
2- اسلام دین جامع است. رابطه با خدا و كمك به محرومین، در كنار هم و شرط قبولى یكدیگرند. «یقیمواالصلوة و ینفقوا»
3- مورد انفاق، تنها مال نیست، از هر چه داریم باید انفاق كنیم. (چه علم و ثروت، چه آبرو و قدرت) « ممّا رزقناهم»
4- انفاق باید گاهى پنهان و گاهى آشكارا باشد. «سرّاً و علانیة»
5- از فرصتها استفاده كنید. «من قبل ان یأتى یوم …»
6- با پول و پارتى نمىتوان از عذاب قیامت فرار كرد. «لابیع فیه و لا خلال»
راه گمراهی
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1395قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا لِّيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ (سوره ابراهیم آیه 30)
و براى خدا مانندهايى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه كنند بگو برخوردار شويد كه قطعا بازگشت شما به سوى آتش است.
1- از بدترین انواع كفران نعمت، شریك قرار دادن براى خدا و گمراه كردن مردم است. «و جعلوا للَّه انداداً لیضلّوا»
2- خداوند افرادى را به حال خود رها مىكند.«قل تمتّعوا»
3- كافران در دنیا كامیابند، ولى آخرت ندارند. «تمتعوا فانّ مصیركم الى النّار»
4 - هر رفاهى نشانه ى مهر نیست، شاید وسیله و مقدّمه ى قهر الهى باشد. «تمتّعوا»
بهشت را به بها دهند نه بهانه
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره نحل آیه 32)
همان كسانى كه فرشتگان جانشان را در حالى كه پاكند مىستانند [و به آنان] مىگويند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام مىداديد به بهشت درآييد
1- كیفر وپاداش بعضى، از همان لحظه مرگ آغاز مىشود. «تتوفاهم الملائكة طیبین… ادخلوا الجنّة» در روایات نیز آمده: قبر؛ یا گودالى از دوزخ است، یا باغى از بهشت.
2- مرگ، نیستى نیست، گرفتن روح است. «تتوفاهم»
3- فرشتگان مأموران الهى اند و خداوند براى هر كار مأمورانى دارد. «تتوفاهم الملائكة»
4- مرگ پاكان همراه با درود فرشتگان است. «تتوفاهم الملائكه یقولون سلام علیكم»
5- سلام كردن، شعار فرشتگان و ادبى آسمانى است. «یقولون سلام علیكم»
(در سلام، دعا، سلامتى و امنیت وجود دارد)
6- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «ادخلوا الجنّة بما كنتم تعملون»
پاداش متقین
نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1395
جَنَّاتُ عَدْنٍ يدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يشَاءُونَ كَذَلِكَ يجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ(النحل/31)
بهشتهاى عدن كه در آن داخل مى شوند رودها از زير [درختان] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند براى آنان [فراهم] استخدا اين گونه پرهيزگاران را پاداش مىدهد.
1- در بهشت، باغها و نهرها تنوع و تعدّد دارند. «جنات، انهار»
2- باغ هاى بهشتى، همیشه سبز است. خزان و خشكسالى ندارد. «جنات عدن»
3- پاداش پرهیز از لذات حرام دنیوى، كامیابى هاى بىنهایت اخروى است. «مایشاؤون»
4- «ما یشاؤون» بالاتر از «ماتشتهیه الانفس وتلذ الاعین» است. زیرا گاهى انسان چیزى را مىخواهد كه در آن لذت نفس و چشم نیست، مقام عرفان و معنویت است. «لهم ما یشاؤون»
5- سنت خداوند بر پاداش نیكوكاران است. «كذالك یجزى اللَّه المتّقین»
سراى پرهيزگاران
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1395وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ خَيْرًا لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ سوره نحل آيه 30
و به كسانى كه تقوا پيشه كردند گفته شود پروردگارتان چه نازل كرد مى گويند خوبى براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردند [پاداش] نيكويى است و قطعا سراى آخرت بهتر است و چه نيكوست سراى پرهيزگاران.
1- قضاوت حق، نیاز به روح پاك و پرهیزكار دارد. «للّذین اتّقوا … قالوا خیراً»
2- قرآن در یك كلمه معرّفى مىشود، (خیر، خوبى، مایه ى نیكى وسعادت. یك كلمه بجاى صد كلمه) «قالوا خیراً» دعوت قرآن، دعوت به خیر و نیكى است.
3- نیكوكاران، در هر دو جهان به نیكى مىرسند . «للّذین احسنوا فى هذه الدنیا حسنة ولدار الآخرة خیر»
4- پاداش الهى، متناسب با عمل انسان است. «للّذین احسنوا …حسنة، للّذین اتّقوا… دار المتقین»
تكبّر ممنوع ، حتّى در راه رفتن!
نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1395وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ(سوره لقمان آيه 18 )
و روى خود را از مردم (به تكبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیرا خداوند هیچ متكبّر فخر فروشى را دوست ندارد.
1- با مردم، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، با خوشرویى رفتار كنیم. «لاتصعّر خدّك للنّاس»
2- تكبّر ممنوع است، حتّى در راه رفتن. «لاتمش فى الارض مرحا»
3- از عامل خشنودى خداوند براى تشویق و از ناخشنودى او براى ترك زشتى ها و گناهان استفاده كنیم. «انّ اللّه لایحبّ»
4- به موهومات، خیالات و بلند پروازى ها خود را گرفتار نسازیم. «مُختال»
5- بر مردم فخر فروشى نكنیم. «انّ اللّه لایحبّ كلّ مُختال فَخور»
سختيها در مدار رحمت خداوند
نوشته شده توسطرحیمی 3ام شهریور, 1395 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلاَ يُنقِذُونِ( سوره یس آيه 23 )
آيا به جاى او خدايانى را بپرستم كه اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مىدهد و نه مىتوانند مرا برهانند.
1 - سختى هایى را كه انسان مى بیند، با اراده خداوند و در مدار رحمت اوست. «اِن یردن الرّحمن بضُرّ»
2- براى توجّه به خداوند، كافى است شرایط سخت و فوق العاده را در پیش خود مجسّم سازیم. «اِن یردن الرّحمن بضُرّ»
پرستش بت ها چه سودی دارد؟
اصولا در پرستش یک معبود انسان هدفی را دنبال می کند و در همه ی آن اهداف عابد نیز منفعت می برد . بت هایی که در شرایط سخت به کمک عابدین خود نمی آید و ناتوان است چگونه لایق پرستش است؟(مرضيه علمدار)
تفسیر نمونه:
در سومین استدلال خود به وضع بتها پرداخته ، و اثبات عبودیت را براى خداوند با نفى عبودیت از بتها تکمیل میکند، مى گوید: آیا غیر از خداوند معبودانى را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمن بخواهد زیانى به من برساند شفاعت آنها کمترین فایده اى براى من نخواهد داشت ، و مرا از مجازات او هرگز نجات نخواهند داد (اءاءتخذ من دونه الهة ان یردن الرحمن بضر لا تغن عنى شفاعتهم شیئا و لا ینقذون ).
باز در اینجا از خودش سخن مى گوید تا جنبه تحکم و آمریت نداشته باشد، و دیگران حساب کار خود را برسند.
او در حقیقت انگشت روى بهانه اصلى بت پرستان میگذارد که مى گفتند: ما اینها را به خاطر این پرستش مى کنیم که شفیعان ما در درگاه خدا باشند مى گوید:
چه شفاعتى ؟ و چه کمک و نجاتى ؟
آنها خود نیازمند به کمک و حمایت شما هستند، در تنگناى حوادث چه کارى از آنها براى شما ساخته است ؟!
تعبیر به «الرحمن » در اینجا علاوه بر اینکه اشاره به گستردگى رحمت خداوند و بازگشت همه نعمتها و مواهب به سوى او است ، و این خود دلیلى بر توحید عبادت مى باشد، بیانگر این نکته است که خداوند رحمن ضرر و زیانى براى کسى نمى خواهد، مگر اینکه خلافکارى انسان به منتها درجه خود برسد که او را از محیط گسترده الهى دور و در وادى غضبش گرفتار سازد.