« بدرقه کجاوه های نوراینفوگرافی / جایی که نباید صدا بلند شود »

ماهواره با طعم آب شور!

نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1392

سکانس اول: زمین خیلی لغزنده هست, در شیب کاسه گونه اش کمی صافی هم دیده میشود, پژمان توپ را که شوت میکند معلوم نیست پایش به کدام سنگ بیرو زده میخورد و خون جاری میشود. رضا اما لبش چندتا بخیه دارد از همین سنگهای بد قلق زمین فوتبال! زمینی در بالای یک روستای دور افتاده که برای رسیدن آن خیلی باید گاز و ترمز و کلاچ را به مذاکره بگذاری. بازی تمام میشود سگنبالیست برای خودش, بچه ها به گوشه ای میروند, موبایلها را بیرون می آورند باورت نمیشود در کوه دورافتاده گوشی های آخرین مدل پیدا کنی, آهنگ ها که صدای ضربان ریتم شان به تپش میافتد در مبهوت میمانی که چطور یاد ماشین های باکلاس شمال تهران با سیستم صوت اکسیژنی افتاده ای! فیلم های مستهجن که دیگر خود حکایتی دارد در این گوشه گوشیهای روستا. حالا جواب سوالم را میگیرم که چرا مادر سالخورده شان باید در کوه چوپانی کند و آنها در زمینی که حاضر به صاف کردنش نیز نیستند فوتبال بازی کنند! ماهواره این میزبان نیمه شبهای نسل جوان روستا کار خود را کرده است.

سکانس دوم : روستایشان نزدیک مرز است یا بهتر بگویم مرز خط کشیده بین آنها و ادامه آنها! تا دلت بخواد بچه ریز و درشت اونجا میبینی. دخترانی با تیپ و حجابی به مراتب آرایش کرده تر از همین تقاطع ونک خودمان! پشت بامشان سنگین شده است از دیش های ماهواره. بوی تعفن فاضلاب رها شده در دشت صبحگاهان سرسفره بین الطلوعینت مینشیند. سطح آب اینجا بالاست و همین سبب شده فاضلاب ته نشین شده در چرخه ای دیگر با آب آشامیدنی مخلوط گشته و کلی بیماری مختلف ببار آورد. میگوید 28 شبکه کرد زبان برایمان از ماهواره برنامه اجرا میکنند و همه گیرنده های لازم رو دارند تا برنامه ای خدای ناکرده قضا نشود!! کمی صحبت بازتر که میشود میگوید ماهم خیلی دوست داریم بدانیم در تلویزیون داخلی کشورمان چه میگذرد ولی چه کنیم اینجا پوشش رسانه ای شبکه های داخلی نیست! ته مغزت سوت میکشد که …. . حالا مشکل اصلی روستا شده است کشتی کج بچه ها باهم و البته چندین و چند الگوی دیگر ماهواره ای. بوی گند فاضلاب هنوز به مشام میرسد.

سکانس سوم: نوروز آفتابش خورده است روی زمین بی رمق کویر جنوب کرمان. روستایی پر از کپر. ماموریت مان ساختن 14 باب دست شوئیست. گروه قبلی ما 14حلقه برای دست شوئی های بالقوه کنده اند و ما قرار است برای این چاهای بالفعل دست شوئی بسازیم. از آنطرف روستا با قمقه های بزرگ آب ملات را تامین میکنیم. جوانی از روستا کنار تقریبا تنها ساختمان غیر کپری جاخوش کرده است. موتوری جلوی درب کپری گذاشته که سردرش چندتا رشته سیم بهم گره خورده اند. مشتاق میشوی ببینی نهایت این سیم در گرداگرد این کپر به کجا ختم میشود. خشکم میزند روی یک بلندی این سیم کپر را وصل کرده به یک دیش ماهواره!! کفگیر هضم این واقعه را داری به ته دیگ خوش بینی خودت میزنی که میبینی جوانی خوش هیکل ولی خواب آلود قدم بیرون میگذارد. سلام و احوالپرسی میکند غبار گیجی را از صورتم پاک میکنم و خودمانی میگویم تو این بیابان با این موتور کجا میخواهی بری؟ هندلش را محکم میزند و دود اگزوزش مهر تایید میزند بر وفای به عهد مرکوب به راکب. پاسخش قلبم را آتش میزند: میروم از چند روستا آنطرف تر یه گالن سوخت بیارم واسه موتور برق. آخه افتتاحیه جام جهانیه و دیدنش از ماهواره حظ دیگه ای داره. کنار تلویزیون, ویدئو و… دارد و سی دی های فلانی که روی آن چیده شده. روستایی با دهها سال قدمت دست شوئی نداردآنوقت جوان آن….

سرتان را درد نیاورم دوستان, حقیر با اینکه خود شاهد و ناظر این سه رویداد و البته رویدادهای مشابه بوده ام ولی حالا که قصد نگارش آنها را داشتم دلم گرفت و آهی از سویدای جانم به لب آوردم. نمیدانم پای ماهواره به روستا باز شده یا روستا بدون یا شده و بعد در دام ماهواره افتاده!! نمیخواهم تحلیل ارائه بدهم که آقای صداوسیما یعنی آن500میلیارد تومان درآمد پخش بازرگانی در سال, 5میلیونش برای آنتن دهی روستای مرز کافی نبود؟ نمیخواهم دوستان بنویسم از گلایه ها.

میخواهم تذکر بدهم خطری را که روستاهای ما را تهدید میکند, بافت سنتی آنها به سرعه در حال پیوستن به دهکده جهانی و همرنگ شدن با رنگ کدخدا هستند و ناخدای این کشتی همان ماهواره ای هست که همه آنها را به کجاآباد میبرد. وقتی یک دست شوئی ساده ندارد میداند هیچ ضابطه قضایی نمی آید بگوید دیش ماهواره ات را جمع میکنیم. اصلا پای مسئولی به آنجا باز نمیشود. کودک روستای ما قبل از آنکه دندان شیریش کاملا بیفتد کشتی کج یاد میگیرد کمی بعدتر رقص موزون و در آستانه بلوغ زودرسش یعنی 12سالگی, تا فیلم فلان نبیند خوابش نمیگیرد. سبک زندگی برای خیلی از آنها هوای پاک و شیر تازه و … نیست. سبک زندگی همان مردگی تدریجیست که هزاران کیلومتر آن طرف تر برای او تعریف میکنند.

زمان به سرعت در حال طی شدن است, زیر پوست روستاهای ما آب شوری در حال توزیع می باشد که روزبروز بر عطش رسیدن به ناکجاآباد می افزاید. ماهواره با طعم آب شور تلنگریست به همه ما.

منبع:http://www.farhangnews.ir/link/539

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(7)
4 ستاره:
 
(2)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(1)
1 ستاره:
 
(0)
10 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.5 stars
(4.5)
نظر از: رضاپور [عضو] 
رضاپور

سلام متشکرم از مطالب خوبتان

1394/05/07 @ 15:51
نظر از: بلاغی اینالو [عضو] 
2 stars

سلام علیکم.تلنگر خوبی بود.
بله حقیقت تلخی است که دامان خیلی از نقاط دور افتاده ایران اسلامی مون رو گرفته.
صد حیف و افسوس که غفلت ها انقدر طولانی است که این گونه مسائل تا نمود پیدا نکند دیده نمی شود، تا شاید زودتر درمان شود.
دوستانه بگم آب از سرمان گذشته،نجنبیم…
یا حق و التماس دعا.

1392/09/26 @ 18:37
نظر از: شهبازي [عضو] 
شهبازي
5 stars

سلام اذ وبلاكهاي مدارس علميه همدردي كردند جالب بود‘اما كديه بر وضعيت كنوني كافي نيست يا علي بكوييد وطلبه هايتان را بااندكي بودجه راهي اين مناطق نماييد مردم را اكاه نماييد بنده باجنين وضعيتي مواجه شدم بخداي مهدي قسم با تلاش يك خانم طلبه و دونفر مربي قران(البته اقا)در عرض 4 سال وضعيت ان منطقه به ايده ال رسيده است

1392/09/22 @ 21:31
نظر از: پیشنمازی [عضو] 
5 stars

سلام علیکم
بسیار مطلب زیبایی بود
ضمنا” ما هم با مطلب نماز اول وقت به روز شدیم.
مزین میفرمایید

1392/06/18 @ 15:08
نظر از: میرعیسی خانی [عضو] 

با سلام و خدا قوت
میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر بر شما هم مبارک
مطلب بسیار جالب و زیبایی بود.
در پناه حق موفق باشید.
منتظر مطالب جدید ازتون هستم.

1392/06/16 @ 05:53
نظر از: مدرسه علمیه الزهرا شهرستان قروه [عضو] 
5 stars

مطلب زیبایی بود.

1392/06/12 @ 10:53
نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 
5 stars

هرزمان رنگ جفا را می دید
کوچه و کرب و بلا را می دید
خانه اش چونکه در آتش می سوخت
خیمه ی آل عبا را می دید
شهادت امام صادق(ع)تسلیت باد . . .

1392/06/10 @ 22:15
نظر از: مدیریت استان مازندران [عضو] 
4 stars

سلام دوست گرامی. مطلب بسیار جالب و تکان دهنده ای بود. البته این امر دامنگیر روستاهای مرزی نیست روستاها مناطق محروم غیر مرزی هم گرفتار این مسئله هستند و متاسفانه مسئولین فرهنگی در خواب و مشغول ارائه آمارهای خود. صدا و سیمای ما خود تبدیل به یک ضد ارزش شده. وضع حجاب بازیگران، الفاظ نامناسب و دور از شان، و تبلیغاتی که بیشتر از نفع مضر است و…

1392/06/10 @ 13:04
نظر از: صدرارحامی [عضو] 
5 stars

با سلام واحترام
مطلب زيبايي بود ،دستتون درد نكنه.

شهادت امام صادق (ع)، مرد آسمانی مدینه، چشمه جود و سخاوت
کوه حلم و بردباری، تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علوم لدنی
بر شما تسلیت باد . . .

1392/06/10 @ 12:05
نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 
5 stars

سلام دوست بزرگوار از مطالب زیبایتان ممنونم. در صورتی که مایل به تبادل لینک بودید اطلاع دهید تا جزء دوستان قرار گیرید. یا علی

1392/06/09 @ 22:51
نظر از: جان نثاری [عضو] 
جان نثاری

ورود ماهواره به روستاها به مرزی و غیر مرزی بودن روستا ارتباطی نداردپف من در روستاهای مرکزی، غربی و شرقی بدون نزدیکی به مرز هم وفور ماهواره را دیده ام، آنتن تلویزیونشان سه شبکه بیشتر نمی گیرد اما ماهواره اشان هزار شبکه، آنتن های دیجیتال هم که آنجا ها جواب نمی دهد، یکیشان می گفت، کشاورزی که اینجا تعطیل است کار و تحصیل هم نمی توانیم بکنیم، تفریح خاصی هم که نداریم تلویزیون هم که نداریم، خب همین ماهواره است که سرگرممان می کند دیگر
خب یک جورهایی راست می گفت دیگر

1392/06/09 @ 12:00
نظر از: اعتمادیان [عضو] 
اعتمادیان
4 stars

سلام، خدا قوت خیلی خوب بود.اللهم عجل لولیک الفرج

1392/06/09 @ 08:36
نظر از: همتی [عضو] 
5 stars

سلام دوست عزیز حق با شماست هر قدر هم تاسف بخوریم کم است ای کاش با سایر دوستان همفکری بکنیم که ما به عنوان طلبه و مروج دین چه کار کنیم تا از آسیب های ماهواره کم کنیم؟

1392/06/07 @ 19:58
نظر از: مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها)) [عضو] 
مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها))

باسلام احترام
با مطالب منتظر گمنام و فضایل عبادی امام صادق (علیه السلام) بروز هستیم منتظر حضور شما در وبلاگ مدرسه مان باتشکر

1392/06/07 @ 09:59


فرم در حال بارگذاری ...