« دعا براي تعجيل در فرج امام زمان عليه السلامنورانیت و قطع امید از صفات محبین اهل بیت علیهم السلام »

متصدیان مرفه سرچشمه همه مصیبت ملت‌ها هستند

نوشته شده توسطرحیمی 19ام بهمن, 1396

 

امام خمینی(ره) ضمن هشدار به خوی اشرافی‌گری مسئولان نظام اسلامی فرمود:

«سرچشمۀ همۀ مصیبت‌هایی که ملت‌ها می‌‏کشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ از آن‌ها باشد.

خوی اشرافی‌گری و اشرافیت یکی از مهم‌ترین آسیب‌های جوامع به خصوص جوامع اسلامی محسوب می‌شود.

خداوند متعال در قرآن کریم و اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در سیره کلامی و عملی خود به شدت این خصلت را مورد مذمت قرار داده‌اند. به عنوان نمونه خداوند نتیجه مُترفیت و اشرافی‌گری بزرگان و مسئولان جامعه را مساوی با هلاکت یک سرزمین قرار داده است و می‌فرماید:

«وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً؛

و چون بخواهیم شهرى را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وا مى‌داریم تا در آن به فسق بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم شود؛ پس آن را [یکسره ] زیر و زبر کنیم.»

البته «اراده قهر خداوند، براساس زمینههاى گناه و خصلت‌هاى منفى ماست، و گرنه خداوند مهربان، بى جهت اراده  هلاک قومى را نمى‌کند. به فرموده امام رضا علیه‌السلام اراده الهى در این آیه مشروط به فسق ماست.» (تفسیر نور قرائتی، ج5، ص32)

امیرالمؤمنین علیه السلام بر اساس این مبنای قرآنی در دوران حکومت خود به شدت با والیانی که روی به اشرافیت می‌آوردند برخورد و یا آن‌ها را از مسئولیت عزل می‌کرد. خطبه‌ها و نامه‌های حضرت در نهج‌البلاغه در مذمت اشرافیت مسئولان یکی از پر کاربردترین روایات موضوعیِ نهج‌البلاغه است. 

امام خمینی(ره) نیز پس از انقلاب اسلامی با این چالش بزرگ جامعه اسلامی به مقابله پرداخت و در موارد متعددی مسئولان نظام را از این خصلت ناپسند و عواقب آن هشدار می‌دادند. در ادامه به بازخوانی فرمایشات امام راحل(ره) درباره اشرافیت می‌پردازیم:

 

از انصاف دور است یکی بی‌خانمان و یکی دارای آپارتمان باشد
و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می‌کنم که ثروت‌های عادلانه خود رابه کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می‌کنم که خیر دنیا وآخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده‌اند. و چه نیکو است که طبقات تمکن‌دار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند.و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است که یکی بی خانمان و یکی دارای آپارتمان‌ها باشد. ( وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره))

خوی کاخ‌نشینی با تربیت صحیح منافات دارد
«…طبع قضیۀ کاخ ‏نشینی، توجه به عیش و عشرت و توجه به دنیا و توجه به مال و منال است و نمی‌‏تواند شهوت و شکم، این طبقه را مهلت بدهد که در یک امر تفکری وارد بشوند و فکر بکنند. آنهایی که اختراع کرده‌‏اند، آنهایی که زحمت کشیده‌‏اند و کتاب‌های ارزنده تحویل جامعه داده‌‏اند در هر رشته‌ای، این کوخ‌نشینان بوده‌‏اند. طبع کاخ‌‏نشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت.( 01/01/1362)

 

روزی که رئیس جمهور به خوی کوخ‌نشینی روی بیاورد

«آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ ‏نشینی بیرون برود و به کاخ ‏نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می‌‏شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‏نشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخ‌‏نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.» ( 01/01/1362)

 

سرچشمه مصیبت ملت‌ها متصدیان مرفه است

«سرچشمۀ همۀ مصیبت‌هایی که ملت‌ها می‌‏کشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ از آن‌ها باشد. و آن‌ها این طور هستند، اشراف و اعیان این طور هستند که تمام ارزش‌ها را به این می‌‏دانند که آنجایی که زندگی می‌‏کنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتاری که مردم با آن‌ها می‌‏کنند، رفتار عبید با موالی باشد؛ تمام افکارشان متوجه به این مسائل است

باید حتماً چند تا پارک داشته باشد، چند تا باغ داشته باشد در شمیران، در تهران، در کجا، تا اینکه بشود یک نفر آدم ـ عرض می‌‏کنم که ـ نخست وزیر یا یک نفر آدم وزیر کذا. و این‌ها وضع روحی‌شان، به حسب نوع، وضع روحی‌شان این طور بود که چون قدرت را، تمام ارزش‌ها را به قدرت می‌‏دانستند، تمام ارزش‌ها را به قدرت مالی می‌‏دانستند، به قدرت‌های دیگر می‌‏دانستند، در مقابل قدرت بالا‌تر از خودشان خاضع و عَبد بودند، در مقابل ضعفایی که قدرت ندارند، فرمانفرما و حکومت بودند.»( 07/06/1361)

تسنیم


فرم در حال بارگذاری ...