“میرزا جواد آقا ملكى تبریزى” ره عالىترین مرتبه استقبال كنندگان از عید فطر را از آن روزه داران عارفى مىداند كه لذت نداى خداى «جل جلاله»، رنج گرسنگى و تشنگى و شب زنده دارى را از یاد آنان برده و با شوق و شكر بلكه با وجد و سكر آن را پیشواز نموده، در سرعت سیر و سلوك و پیشروى به سوى خیر، جدیت به خرج داده و از عمق جان به نداى رب الارباب لبیك گفته اند.

|
بدون تردید تك تك مسلمانان با فرا رسیدن عید سعید فطر نوعى شادى و لذت درونى در خود احساس مىكنند، اما استقبال مسلمانان از روز عید فطر یكنواخت و مساوى نیست . زیرا هر كسى نسبت به معرفت و ایمان خود به این عید بزرگ و با عظمت مىنگرد و از آن بهره مىگیرد. زمینهها، ذهنیتها، مراتب ایمان و عوامل دیگرى در نگرش و انگیزه افراد دخالت دارد.
به همین جهت عارف واصل میرزا جواد آقا ملكى تبریزى قدس سره (1) روزه دارانى را كه به عید سعید فطر وارد مىشوند، به پنج گروه تقسیم مىكند و نوع نگرش آنان را نسبت به این روز با عظمت توضیح مىدهد .
ایشان در مورد پایینترین مراتب استقبال كنندگان از عید فطر مىنویسد:
«گروهى از روزه داران حقیقت روزه را نشناخته اند و با زحمت و تكلف از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات خود دارى مىكنند و این را نوعى طاعت مىشمارند و خود را منتدار خداوند مىدانند. آنان از اعضاء و جوارح خود مراقبت نكرده و با دروغ و غیبت و بهتان و افترا و دشنام، به آزار دیگران پرداخته و زحمات خود را هدر مىكنند و در نزد خداى عالمیان منزلتى ندارند، مگر این كه حضورشان در روز عید براى حسن ظن به عنایت خداى بزرگ باشد و در نمازگاه خود در روز عید فطر از گناهان استغفار نموده و طلب آمرزش كنند .»
وى عالى ترین مرتبه استقبال كنندگان از عید فطر را از آن روزه داران عارفى مىداند كه لذت نداى خداى «جل جلاله»، رنج گرسنگى و تشنگى و شب زنده دارى را از یاد آنان برده و با شوق و شكر بلكه با وجد و سكر (2) آن را پیشواز نموده، در سرعت سیر و سلوك و پیشروى به سوى خیر، جدیت به خرج داده و از عمق جان به نداى رب الارباب لبیك گفته اند.
/p>
خداوند متعال اعمال را از این گروه به حسن قبول مىپذیرد و آنها را به مقام قرب نزدیك مىنماید و در پیشگاه صدق در جوار خود با اولیاء و اصفیاء مىنشاند و از «جام اوفى» به آنها مىچشاند و به مقام «او ادنى» مىرساند. (3) آرى، در حقیقت در سحرگاه عید فطر اولیاء الهى با حضرت حق چنین نجوا دارند:
اى عید عاشقان به حقیقت جمال تو
هر لحظه عیدیى رسدم از وصال تو
عید كسان غره شوال و عید من
آن ساعتى بود كه ببینم جمال تو
حل مشكلات اقتصادى و اجتماعى در مورد ابعاد اقتصادى و اجتماعى عید فطر مى توان به پرداخت زكات فطره به عنوان عاملى ارزشمند براى فقرزدایى، توسعه اقتصادى و حل مشكلات اجتماعى در جامعه اسلامى اشاره نمود . افزون بر این كه در كنار كمك به فقراء، موارد مصرف دیگرى نیز براى زكات فطره در اسلام منظور شده است كه از جمله آنها احیاى روحیه همیارى و تعاون، رسیدگى به وضع بهداشتى، درمانى و فرهنگى مسلمانان مىباشد . از زكات فطره مىتوان قرض بدهكاران حقیقى و افرادى را كه در راه معصیت و خلاف بدهكار نشدهاند، پرداخت نمود . در ساختن مسجد، مدرسه، پلها و راهها و بیمارستانها و برطرف كردن سایر نیازهاى مسلمانان نیز مىتوان از این بودجه مردمى استفاده كرد .
همچنین با این بودجه مىتوان باورهاى دینى و اعتقادات مسلمانان ضعیف الایمان را تقویت نمود و كسانى را كه در معرض شبهات و وسوسههاى دشمنان قرار دارند یارى كرد .
مسلمانان با عمل به این موارد كه با پرداخت زكات فطره انجام مىشود، در حقیقت به بخشى از دعاهاى ماه رمضان - كه در مدت یك ماه بعد از نماز زمزمه مىكردند - ، در روز عید فطر جامه عمل مىپوشانند . گذشته از اینها، پرداخت زكات فطره كه با نیت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام مىشود، نوعى بهرهگیرى از مادیات براى رسیدن به معنویات است .
بدین جهت گفتهاند كه قبول روزه موكول به پرداخت زكات فطره مىباشد، چرا كه دادن زكات موجب جدایى از تعلقات مادى و هواهاى دنیوى و نفسانى است و انسان مؤمن براى دوام فطرت الهى خویش و بازگشت به عهد فطرى «الست» از هر آنچه رنگ تعلق دارد، باید رها و آزاد باشد و زنجیر مادیات را از پاى خود بركند تا سبك بال به سوى خداوند گام نهد . همچنانكه امام على علیه السلام فرمود: « تخففوا تلحقوا (4)؛ سبكبال باشید تا [به مقصد] برسید .»
رسیدن به وصال حق با گران بارى و تعلقات بسیار سازگار نیست . خداوند متعال مىفرماید: « قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى» (5)؛ «همانا رستگار شد كسى كه [ با پرداخت زكات] خود را تزكیه نمود و آن كه نام پروردگارش را یاد نموده و سپس نماز خواند .»
یكى از مصادیق این آیه، عید فطر و زكات فطره مىباشد . در روایات آمده است كه همواره رسول خدا صلى الله علیه و آله روزهاى عید فطر قبل از رفتن به مصلى، فطره را تقسیم مىكرد و این آیه را مىخواند . (6)
پی نوشت:
1- ایشان كه استاد اخلاق و عرفان برجستهاى در حوزه علمیه قم بود، در سال 1343ق به دیار حق شتافت . در مكتب تربیتى این عارف فرزانه بزرگان فراوانى تربیت شدند كه از جمله آنها مىتوان از حضرت امام خمینى قدس سره، آیة الله مرعشى نجفى قدس سره، شیخ اسماعیل تائب تبریزى، آخوند ملا على معصومى و میرزا عبدالله شالچى تبریزى نام برد . در مورد مقام عرفانى و جذبه این استاد كامل عرفان همین قدر كافى است بدانیم كه حضرت امام خمینى قدس سره آن گاه كه پس از یك دوره طولانى تبعید، در اوج عزت و افتخار از پاریس به ایران مراجعت كرده و به شهر قم وارد شد، در اولین فرصت به مزار شیخان رفته و در كنار قبر استادش حاج میرزا جواد آقا ملكى تبریزى حاضر شده و در كنار آن نشست، آن گاه به نشانه تواضع و حقشناسى، تحت الحنك عمامه خود را باز كرد - و با آن كه همیشه دستمال همراه داشت - با گوشه عمامه خود غبار سنگ استاد عارف را زدود و سپس به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداخت .
2- سكر، یك اصطلاح عرفانى است و عبارت است از یك نوع كیفیت نفسانى كه موجب انبساط روح است و آن به واسطه غلبه سرورى است كه هرگاه عشق و محبت سالك به آخرین درجه برسد، بر وى عارض مىشود . او در آن حال بر قواى حیوانى و نفسانى خویش چیره مىگردد و حالت بهت و سكر و حیرت پدید مىآید و این حالت، عارف سالك را مبهوت و متحیر و سرگردان مىكند . در شرح كلمات باباطاهر آمده است كه سكر حقیقى آن است كه سالك در فنا مقام گیرد .( فرهنگ علوم عقلى، ص300).
3- برگرفته از المراقبات، ص334 .
4- نهج البلاغه، خطبه 21 .
5- اعلى/14 و 15 .
6- تفسیر المیزان، ذیل آیه 14 سوره اعلى .