« چشممان به دست دشمن نباشد ... | راهکار حفظ حالت توبه و دوری از گناه » |
مفاسد غفلت
نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1394يكي از اضدادِ تفكّر، غفلت است كه صفت بس، ناپسند است.
بنا به فرمودۀ قرآنكريم، اين صفت ناپسند، انسان را از انسانيّت خارج ميسازد و حداقل موجب كوري دل و از بين رفتن بصيرت ميگردد و سرانجام، انسان را به جهنم ميافكند.
خداوند متعال ميفرمايد:
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْينٌ لَا يبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ(الأعراف/179)
و در حقيقت بسياري از جنيان و آدميان را براي دوزخ آفريدهايم [چرا که] دلهايي دارند که با آن [حقايق را] دريافت نميکنند و چشماني دارند که با آنها نميبينند و گوشهايي دارند که با آنها نميشنوند آنان همانند چهارپايان بلکه گمراهترند [آري] آنها همان غافلماندگانند
أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ(النحل/108)
آنان کسانياند که خدا بر دلها و گوش و ديدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند
اين صفت، ناپسند پيامدهاي بسيار سوي دارد كه موجب زيان دنيا و آخرت است. اينك برخي از آنها را بيان ميكنيم:
مفاسد غفلت
الف) غافل شدن از مراقباني است كه انسان را در تنهايي و نيز در ملاء عام زير نظر دارند كه هنگام بحث از قانون مراقبه، از اين مراقبان سخن به ميان آمد.
اگر اين صفت ناپسند، جز غفلت از مراقبت خداوند متعال، پيامدي نداشته باشد، براي ناپسندي آن كافي است و در قرآن اين سخن بارها تكرار شده است. كه:
(… و ما الله بغافلٍ عمّا تعملون …) [[3]]
… و خدا از آنچه كه ميكنيد غافل نيست.
بايد توجه داشت كه غفلت از مراقبت خداوند متعال، صفتي بس ناپسند است.
ب) غفلت از خشم خداي تعالي.
خداوند ميفرمايد:
(افامن اهل القري ان ياتيهم باسنا بياتاً و هم نائمون. او امن اهل القري ان ياتيهم باسنا ضحيً و هم يلعبون. افامنوا مكر الله فلا يا من مكر الله الاّ القوم الخاسرون.) [[4]]
آيا اهل شهر و ديار، از آن ايمنند كه شبانگاه كه در خوابند، عذاب ما آنها را فراگيرد؟ ايا اهل شهر و ديار از آن ايمنند كه روزي كه سرگرم بازيچه ی دنيا هستند، عذاب ما آنها را فرا رسد؟ آيا از مكر خدا غافل و ايمن گرديدهايد؟ كه از آن غافل نشوند مگر مردم زيانكار.
(و لا تحسبّن الله غافلاً عمّا يعمل الظّالمون انّما يؤخّرهم ليومٍ تشخص فيه الابصار. مهطعين مقنعي رءوسهم لا يرتدّ اليهم طرفهم و اقئدتهم هواء) [[5]]
و هرگز مپندار كه خدا از كردار ستمكاران غافل است، بلكه كيفر ظالمان را به تأخير ميافكند تا آن روزي كه چشمهايشان در آن روز، خيره و حيران است. در آن روز سخت، آن ستمكاران، همه شتابان سر به بالا كرده و چشمها واله مانده و دلهايشان از شدّت عذاب به دهشت و اضطراب است.
ج) غفلت از خود و استعدادها و كمالات خود كه ممكن است براي انسان حاصل شود اما به سبب غفلت، از آن كمالات محروم ميشود و استعدادهايش به هدر ميرود.
خداوند ميفرمايد:
(يا ايّها الذين آمنوا اتّقواالله و لتنظر نفس ما قدّمت لغدٍ و اتّقوا الله انّ الله خبير بما تعملون. و لا تكونوا كالّذين نسوا الله فانساهم انفسهم اولئك هم الفاسقون. لا يستوي اصحاب النّار و اصحاب الجنّة اصحاب الجنّة هم الفائزون.) [[6]]
اي اهل ايمان، خدا ترس شويد و هر نفسي بنگرد تا چه عمل براي فرداي خود پيش ميفرستد و از خدا بترسيد كه او به همه كردارتان به خوبي آگاه است. و شما مؤمنان مانند آنها نباشيد كه به كلّي خدا را فراموش كردند، خدا نيز نفوس آنان را از يادشان برد، آنها به حقيقت، بدكاران عالمند. هرگز اهل جهنم و اهل بهشت با هم يكسان نيستند، اهل بهشت به حقيقت سعادتمندان عالمند.
(يا ايّتها النّفس المطمئنّة. ارجعي الي ربّك راضيةً مرضيّةً. فادخلي في عبادي. و ادخلي جنّتي.) [[7]]
اي نفس قدسي مطمئن و دل آرام، امروز به حضور پروردگارت باز آي كه تو خشنود از اويي و او راضي از توست. بازآي و در صف بندگان من در آي و در بهشت من داخل شو.
د) غفلت از عمر كه سرمايه و ذخيره و شرافت انسان است و نميتوان براي آن بهايي برشمرد و ميتوان با غفلت از آن، خير دنيا و آخرت را از دست داد. چنان كه خداوند متعال ميفرمايد:
(و هم يصطرخون فيها ربّنا اخرجنا نعمل صالحاً غيرالذي كنّا نعمل او لم نعمّركم ما يتذكّر فيه من تذكّر و جاءكم النّذير فذوقوا فما للظّالمين من نصيرٍ.) [[8]]
و آن كفار، در آتش دوزخ، فرياد و ناله كنند كه اي پرودرگار، ما را از اين عذاب بيرون آور تا بر خلاف گذشته به اعمال نيك بپردازيم. آيا شما را عمري مهلت نداديم و رسولان بر شما نفرستاديم تا هر كه قابل تذكّر و پند شنيدن است، متذكّر شود؟ و شما را بيم دهنده، بيم داد. پس امروز عذاب دوزخ را بچشيد كه ستمكاران را هيچ ياور و نجات دهندهاي نخواهد بود.
(… ربّ ارجعون. لعلّي اعمل صالحاً فيما تركت كلاّ …) [[9]]
… بارالها مرا به دنيا بازگردان تا شايد كارهاي شايستهاي را كه ترك كرده بودم به جاي آورم. به او خطاب شد كه هرگز نخواهد شد…
هـ) غفلت از قيامت، مرگ، بهشت و جهنم.
خداوند ميفرمايد:
(الهيكم التّكاثر حتّي زرتم المقابر) [[10]]
شما مردم را، بسياريِ اموال و فرزند و عشيره، سخت غافل داشته است، تا آنجا كه به گور و ملاقات قبور رفتيد.
(… يودّ المجرم لو يفتدي من عذاب يومئذٍ ببنيه. و صاحبته و اخيه. و فصيلته الّتي تؤيه و من في الارض جميعاً ثمّ ينجيه. كلاّ… ) [[11]]
كافر بدكار، آرزو كند كه كاش ميتوانست فرزندانش را فداي خود سازد و از عذاب برهد و هم زن و بردارش و هم خويشان و قبيلهاش كه هميشه حمايتش كردند و هر كه روي زمين است، همه را فداي خويش گرداند تا مگر آنكه خود از آن عذاب رهايي يابد، و هرگز نجات نيابد…
(جنّات عدنٍ يدخلونها يحلّون فيها من اساور من ذهب و لؤلؤاً و لباسهم فيها حرير. و قالوا الحمدالله الذي اذهب عنّا الحزن انّ ربّنا لغفور شكور. الذي احلّنا دارالمقامة من فضله لا يمسّنا فيها نصب و لا يمسّنا فيها لغوب. و الذين كفروا لهم نار جهنّم لا يقضي عليهم فيموتوا و لا يخفّف عنهم من عذابها كذلك نجزي كلّ كفورٍ.) [[12]]
همان بهشت ابدي كه در آن داخل شده، با زر و گوهرهاي آن به دست زيور بندند و جامه حرير در بر كنند و به سپاس آن نعمتهاي بيحساب، زبان به ستايش خدا گشوده و گويند حمد خدا را كه حزن و اندوهها ببرد. همانا، خداي ما بسيار بخشنده و پاداش دهنده است. شكر آن خدايي را كه از لطف و كرم، ما را به منزل دائمي بهشت وارد كرد كه در اينجا هيچ رنج و المي به ما نرسد و ابداً ضعف و خستگي نخواهيم يافت. و آنان كه كافر شدند، عذاب ايشان، آتش دوزخ است كه به پايان نرسد تا بميرند و تخفيف نيابد تا آسوده شوند، و اين گونه هر كافر لجوجي را كيفر ميكنيم.
و) غفلت از دنياي پست
خداوند متعال می فرمايد:
(يا ايّها النّاس ان وعد الله حقّ فلا تغرّنّكم الحياة الدّنيا و لا يغرّنّكم بالله الغرور.) [[13]]
اي مردم …البته وعده خدا، حق و حتمي است. پس زنهار، زندگي دنيا، شما را فريب ندهد و از عقاب خداوند، عفو و كرمش سخت مغرورتان نگرداند.
(و يوم يعرض الذين كفروا علي النّار اذهبتم طيّباتكم في حياتكم الدّنيا و استمتعتم بها فاليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تستكبرون فيالارض بغير الحقّ و بما كنتم تفسقون) [[14]]
و روزي كه كافران را بر آتش دوزخ مواج سازند، شما لذّات و خوشيهايتان را در زندگاني دنيا به شهوتراني و عصيان برديد و بدان لذّات دنيوي برخوردار بوديد، پس امروز به عذاب ذلّت و خواري مجازات ميشويد، چون در زمين به ناحق تكبّر كرديد و راه فسق و تبهكاري پيش گرفتيد.
(و ما هذه الحياة الدّنيا الاّ لهو و لعبٌ و انّ الدّار الاخرة لهي الحيوان لو كانوا يعلمون) [[15]]
اين زندگاني چند روزه دنيا، سرگرمي و بازيچهاي بيش نيست و زندگاني، اگر مردم بدانند به حقيقت در آخرت است.
ز) غفلت از شيطان، دشمن آشكاري كه قرآنكريم بارها نسبت به آن هشدار داده است، از جمله:
(قال فبما اغويتني لا قعدّن لهم صراطك المستقيم. ثمّ لا تينّهم من بين ايديهم و من خلفهم و عن ايمانهم و عن شمائلهم و لاتجد اكثرهم شاكرين) [[16]]
شيطان [مذهب جبر را بنياد نهاد و] گفت: چون كه مرا گمراه كردي، من نيز بندگانت را از راه راست كه شرع و آيين توست، گمراه گردانم. آنگاه از پيش روي و از پشت و طرف راست و چپ آنان در ميآيم، تا بيشتر آنان شكر نعمتت را به جاي نياورند.
(قال فبعزّتك لا غوينّهم اجمعين. الاّ عبادك منهم المخلصين) [[17]]
شيطان گفت: به عزت و جلال تو قسم كه تمام خلق را گمراه خواهم كرد، مگر خاصان از بندگان را كه براي توخالص شدند.
ح) غفلت از نعمات نهان و آشكار الهي.
خداوند ميفرمايد:
(الم تروا انّ الله سخّر لكم ما في السماوات و ما في الارض و اسبغ عليكم نعمه ظاهرةً و باطنةً) [[18]]
آيا شما مردم، مشاهده نميكنيد كه خدا انواع موجوداتي را كه در آسمانها و زمين است براي شما مسخر كرده و نعمات ظاهر و باطن خود را براي شما فراوان فرموده است؟…
ط) بعد از غفلت از اين نعمات، غفلت ديگري بعد از آن ميآيد و آن فرو نهادن سپاسگزاري در برابر نعمات و ناسپاسي كردن است. خداوند متعال ميفرمايد:
(… لئن شكرتم لا زيدنّكم و لئن كفرتم انّ عذابي لشديد.) [[19]]
… شما بندگان، اگر شكر نعمت به جا آوريد، بر نعمت شما ميافزاييم و اگر كفران كنيد، به عذاب شديد گرفتارتان ميكنيم.
(و ضرب الله مثلاً قريةً كانت امنةً مطمئنةً رزقها رغداًً من كلّ مكانٍ فكفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما كانوا يصنعون) [[20]]
و خدا مثل آورد، مثل شهري را كه در آن، امنيّت كامل حكمفرما بود و اهلش در آسايش و اطمينان زندگي ميكردند و از هر جانب روزي فراوان به آنها ميرسيد، تا آنكه اهل آن شهر نعمت خدا را كفران كردند و خدا هم به موجب آن كفران و معصيت، طعم گرسنگي و بيمناكي را به آنها چشانيد.
ي) غفلت از قرآنكريم و عمل به آن و تدبّر در آيات آن، و چنين غفلتي بزرگترين مفسده است.
خداوند ميفرمايد:
(و من اعرض عن ذكري فانّ له معيشةً ضنكاً و نحشره يوم القيامة اعمي. قال ربّ لم حشرتني اعمي و قد كنت بصيراً. قال كذلك اتتك اياتنا فنسيتها و كذلك اليوم تنسي.) [[21]]
و هر كس از ياد من اعراض كند، همانا معيشتش تنگ شود و روز قيامت نابينا محشورش كنيم. او در آن حال گويد: الها! چرا مرا نابينا محشور كردي و حال آنكه من بينا بودم. خدا به او ميفرمايد: آري چون آيا ما كه براي هدايت تو آمد، همه را به طاق فراموشي و غفلت نهادي، امروز هم [ملائكه رحمت] تو را فراموش خواهند كرد.
آنچه بيان شد خلاصه ی كلام بود كه تفصيل آن نيازمند كتابي جداگانه است و از خداوند مسئلت داريم كه به ما توفيق دهد تا بر اساس آيات و روايات و سخنان بزرگان، كتاب مستقلّي در اين باره بنگاريم. در اينجا بحث را با نقل كلامي از استاد علامه طباطبايي در هنگام مرگشان به پايان ميبريم كه فرمود:
«توجه، توجه، توجه».
منبع:دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری
پی نوشت:
[1] . [116]. اعراف / 179.
[2] . [117]. نحل / 108.
[3] . [118]. بقره / 74.
[4] . [119]. اعراف / 97ـ99.
[5] . [120]. ابراهيم / 42ـ43.
[6] . [121]. حشر / 18ـ20.
[7] . [122]. فجر / 27ـ30
[8] . [123]. فاطر / 37.
[9] . [124]. مؤمنون / 99ـ100.
[10] . [125]. تكاثر / 1ـ2.
[11] . [126]. معارج / 11ـ15.
[12] . [127]. فاطر / 33ـ36.
[13] . [128]. لقمان / 33.
[14] . [129]. احقاف / 20.
[15] . [130]. عنكبوت / 64.
[16] . [131]. اعراف / 16ـ17.
[17] . [132]. ص / 82ـ83.
[18] . [133]. لقمان / 20.
[19] . [134]. ابراهيم / 7.
[20] . [135]. نحل / 112.
[21] . [136]. طه / 124ـ126.
فرم در حال بارگذاری ...