موضوعات: "مناسبت ها" یا "رمضان" یا "محرم" یا "ذی الحجه" یا "ذیقعده" یا "صفر" یا "پیاده روی اربعین" یا "رجب" یا "شعبان" یا "نوروز"
مداحی شب سوم محرم 97 (شب حضرت رقیه)
نوشته شده توسطرحیمی 25ام شهریور, 1397
شب سوم محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس علیه السلام حاج محمود کریمی
روضه ( شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی )
روضه ( زیر سایه یه نخل نشسته بود )
قسمتی از کتاب فتح خون ( شهید سید مرتضی آوینی )
زمینه ( به قولت عمل کن دوباره )
واحد ( غم گرفته سرتا پا مو ببین بابا )
دودمه ( اگر سوخته بال و پر من )
شور ( حجت داوری نبود اگر نبود حسین )
—–——–—-———-——-—-—–
شب پنجم محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس علیه السلام بانوای حاج محمود کریمی
نوشته شده توسطرحیمی 25ام شهریور, 1397
شب پنجم محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس علیه السلام بانوای حاج محمود کریمی
روضه ( شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی )
روضه ( تاریک شد بر آنکه به چشم دلش ندید )
روضه ( ریشه ی هستی مرا نزنید )
روضه ( ببینم سر ببرن دق می کنم )
قسمتی از کتاب فتح خون ( شهید سید مرتضی آوینی )
زمینه ( فدای دلبرمم مثل زهرا مادرمم )
واحد ( اذن نداده بود حسین اما عبدلله )
واحد ( بین میدان غرق اشک و آهم ای عمو )
دودمه ( ای اهل کوفه من حبیبم )
شور ( به دست و پای دل موی تو پیچید )
اشعار شب هفتم ماه محرم
نوشته شده توسطرحیمی 25ام شهریور, 1397
وحید قاسمی
دل آقا اسیر زلفت بود
خنده ات باده ی حیاتش بود
نخ قنداقه ی مطهرتان
لنگر کشتی نجاتش بود
**
یل شش ماهه ای عجیب که نیست
نوه ی حیدری جگر داری
بی جهت حرمله سه شعبه نساخت
با عمو می پری جگر داری
**
گریه هایت برای آب نبود
پدرت را غریب می دیدی
تا که پلک تو را عطش می بست
خواب شیب الخضیب می دیدی
**
حنجرت را بهانه می دیدند
بغض شان جنگ با علی دارد
کوفه با دیدنت هراسان گفت :
چقدر کربلا علی دارد
**
خورجینی که در خیال خودش
سود خلخالها کلان تر بود
از هیاهوی نیزه ها فهمید
از پدر هم سرت گران تر بود
**
رفتی از نیزه سر در آوردی
بین سرها ، سری در آوردی
ناقه ی عمه را حجاب شدی
وقتی از سایه معجر آوردی
در فضای مجازی نشان دهيم حسيني هستيم و ...
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1397
در فضای مجازی نشان دهیم حسینی هستیم و می مانیم و وظیفه امروز ما زینبی عمل كردن است
اربعین! قدرت رسانههای مجازی را نشان دهیم
اربعین شهادت امام حسین علیه السلام نزدیك است. طبق یك سنت دینی ریشه دار در قرون ‘ میلیونها زائر فقط ! به شوق زیارت ‘ فاصله بخصوص نجف تا كربلا را پیاده طی می كنند.
اینكه عراقی ها از همین بیرون مرز ما ! چگونه از زائران استقبال می كنند و خدمت به زائران اباعبدالله را چگونه و به چه اشكالی برای خود ‘ خانواده و حتی عشیره و دین ! نه فقط یك مذهب شیعه !افتخار می دانند گفته شده است ! و اینكه حتی اهل سنت و مسیحیان عراق این سعادت را به صورت تاریخی برای خود دارند و به هیچ قیمتی آنرا معامله نمی كنند.
من در كتابم ” كربلا قطعه ای از بهشت - در اینترنت در دسترس است ” به برخی از آنها ‘ فقط برخی ! به صورت مصداقی اشاره كرده ام. كه بیشتر از آن در بضاعت من نبود.
مداحی نریمان پناهی روز دوم محرم ۹۷
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1397
نریمان پناهی روز دوم محرم ۹۷ هیئت مکتب الحسین علیه السلام
یا عباس علیه السلام (شور)
راست بر نی شد (شور)
مداحی یا عباس باسم کربلایی
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1397یا عباس جیب الماء لسکینه با مداحی حاج محمود کریمی
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1397
حرم حضرت عباس علیه السلام
نوحه یا عباس جیب الماء لسکینه شب نهم محرم۱۳۹۰- هیات ثارالله-مسجد الهادی یل کربلا حضرت ابالفضل العباس صدای محمود کریمی
دانلود نسخه صوتی یا عباس جیب الماء لسکینه محمود کریمی
دانلود نسخه تصویری یا عباس جیب الماء لسکینه محمود کریمی
یا عباس جیب الماء لسکینه با مداحی حاج محمود کریمی روز عاشورا
یا عباس جیب المای لسکینه، یا عباس شوف الخیم احترقت
حاج میثم مطیعی و امیر عباسی (شور) MB 3.81
البیبی الصغیر در وصف حضرت علی اصغر
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1397
البیبی الصغیر در وصف حضرت علی اصغر - با صوت الطفل سلمان الحلواجی
نی نی کوچولو
تو آفتاب داغ
نی نی تشنشه
آب نمی نوشه
خسته تو خیمه
لالایی کرده
شمر خیلی بده
حسین رو دوست نداره
آب نمیده به بچه ها
…
اشعار ویژه شب پنجم ماه محرم
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1397
روضه حضرت عبدالله بن حسن (علیه السلام)
این هم از جنس آسمانی هاست
حیدری از عشیره ی زهراست
یاکریم است و با کریمان است
رود نه برکه نه خودش دریاست
خون خیبر گشا به رگ هایش
او که هست؟ از نژاد شیر خداست
با حوانان هاشمی بوده
آخرین درس خوانده ی سقاست
می نویسد عمو و بر لب او
وقت خواندن فقط فقط باباست
مجتبی زاده ای شبیه حسن
شرف الشمس سید الشهداست
عطری از کوی فاطمه دارد
نفسش بوی فاطمه دارد
کوه آرامشی اگر دارد
آتشی هم به زیر سر دارد
موج سر میزند به صخره چه باک
دل به دریا زدن خطر دارد
پسر مجتبی است می دانم
بچه ی شیر هم جگر دارد
همه رفتند او فقط مانده
حال تنهاست و یک نفر دارد
آن هم آن سو میان گودالی
لشگری را به دور و بر دارد
آرزو داشت بال و پر بشود
دست خود را رها کند بدود
جگرش بی شکیب میسوزد
نفسش با لحیب میسوزد
می وزد باد گرم صحرا و
روی خشکش عجیب میسوزد
بین جمع سپاه سیرابی
یک نفر یک غریب میسوزد
دست بردار از دلم عمه
که تنم عنقریب میسوزد
روی آن شیب گرم میبینی؟
روی شیب الخضیب میسوزد
سینه اش را ندیدی از زخمِ…
…نوک تیری مهیب میسوزد
چشم بلبل که خیره بر گل شد
ناگهان دست عمه اش شل شد
دید چشمش به آسمان وا بود
تشنه بود و میان خون ها بود
لحظه های جسارت و غارت
در دل قتلگاه بلوا بود
رحم در چشم نا نجیبی نیست
بین خولی و شمر دعوا بود
دید دست جماعتی نامرد
تکه های لباس پیدا بود
لبه ی تیغ ها که پائین رفت
ساقه ی نیزه ها به بالا بود
داد زد حرام زاده نزن
پسرش را ز دست داده نزن
خنده بر اشک های ما نکنید
این چنین با غریب تا نکنید
دست های مرا جدا سازید
تار مویی از او جدا نکنید
پیرمرد است بر زمین خورده
نیزه ی خویش را عصا نکنید
با خدا حرف میزند آرام
جان زهرا سر و صدا نکنید
دستش از کتف او جدا تا شد
باز هم پای حرمله وا شد
حسن لطفی
***