« خوردن آدامس و شکلاتهای حاوی الکل چه حکمی دارد؟ | طرح دشمن برای خانواده های ایرانی » |
نسخه ای برای عزیز شدن
نوشته شده توسطرحیمی 27ام تیر, 1395
“قرآن در دنیای امروز می تواند فعّال ما یشاء باشد؛ می تواند کار بکند، می تواند پیش برود …برکات قرآن برکات بی انتهایی است …در قرآن و با قرآن عزّت هست، قدرت هست، پیشرفت هست…”این توصیفی است که در طلیعه ی ماه مبارک رمضان، در محفل انس با قرآن، رهبر عزیز انقلاب (مدظله العالی) از قرآن دارند؛ این برگرفته از نگاهی عمیق و جهانی به قرآن است و یادآورمان می شود که قرآن، زنده است؛ حیات دارد و کارهای عظیمی می کند.
چرا با قرآن و در قرآن عزت و قدرت موج می زند؟چگونه است که “قدرت ها و ابر قدرت ها و بمب اتم و رژیم صهیونیستی و امثال اینها، هیچ غلطی نمی توانند بکنند؛ مهم این است که ما پایه های ایمانیِ قرآنی خودمان را روزبه روز مستحکم تر کنیم”( بیانات مقام معظم رهبری در محفل انس با قرآن کریم در اولین روز ماه مبارک رمضان 1437- 18/3/95)
پاسخ قرآن به این گونه سوالات می تواند در چهار دسته جای می گیرد:1- قرآن کتابی است از سوی خدای قدرتمند“تَنْزِیلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَكِیمِ “ (جاثیه، 2) (زمر،1) “این كتابى است كه از سوى خداوند عزیز و حكیم نازل شده است. ““آنچه را خداوند از رحمت براى مردم بگشاید كسى نمى تواند جلو آن را بگیرد ” و “آنچه را باز دارد و امساك كند كسى بعد از او قادر به فرستادن آن نیست”
“عزیز” به معنى قدرتمند و شكست ناپذیر است (تفسیر نمونه، ج 21، ص 227) پس قرآن کلام کسی است که از موضع قدرت بی ¬انتها و بی منازع سخن می گوید. پس تمسک به قرآن می تواند انسان را به آن منبع عظیم عزت و قدرت متصل کند. قدرتی که اگر اراده کند که منفعتی به کسی داده شود، هیچ مانعی سر راهش نتواند بود: “ما یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها” (فاطر، 2) “آنچه را خداوند از رحمت براى مردم بگشاید كسى نمى تواند جلو آن را بگیرد ” و “آنچه را باز دارد و امساك كند كسى بعد از او قادر به فرستادن آن نیست” “وَ ما یُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ ” (فاطر، 2)
2- عزت، فقط در دست خداست
قرآن می فرماید: “مَنْ كانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعا” (فاطر، 10) كسانى كه عزت مى خواهند از خدا بطلبند چرا كه تمام عزت از آن خداست : “وَ لا یَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ ” (یونس، 65)
در حدیثى از انس نقل شده كه پیامبر صلی الله و علیه وآله فرمود: “ان ربكم یقول كل یوم انا العزیز، فمن اراد عز الدارین فلیطع العزیز” ” پروردگار شما همه روز مى گوید: منم عزیز و هركس عزت دو جهان خواهد باید اطاعت عزیز كند”
در حالات امام حسن بن على علیه السلام مى خوانیم كه در ساعات آخر عمرش هنگامى كه یكى از یاران به نام “جنادة بن ابى سفیان” از او اندرز خواست نصایح ارزنده و موثرى براى او بیان فرمود كه از جمله این بود:
“و اذا اردت عزا بلا عشیرة و هیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة اللَّه الى عز طاعة اللَّه” “هرگاه بخواهى بدون داشتن قبیله “عزیز” باشى و بدون قدرت حكومت، هیبت داشته باشى، از سایه ذلت معصیت خدا بدر آى و در پناه عزت اطاعت او قرار گیر”
و اگر مى بینیم در بعضى از آیات قرآن “عزت” را علاوه بر خداوند، براى پیامبر صلی الله و علیه وآله و مومنان قرار مى دهد: “وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوْمِنِینَ ” (منافقون، 8) به خاطر آن است كه آنها نیز از پرتو عزت پروردگار كسب عزت كرده اند، و در مسیر طاعت او گام بر مى دارند. (تفسیر نمونه، ج 18، ص193- 194)
در حدیثى از انس نقل شده كه پیامبر صلی الله و علیه وآله فرمود: “ان ربكم یقول كل یوم انا العزیز، فمن اراد عز الدارین فلیطع العزیز” ” پروردگار شما همه روز مى گوید: منم عزیز و هركس عزت دو جهان خواهد باید اطاعت عزیز كند”
در حالات امام حسن بن على علیه السلام مى خوانیم كه در ساعات آخر عمرش هنگامى كه یكى از یاران به نام “جنادة بن ابى سفیان” از او اندرز خواست نصایح ارزنده و موثرى براى او بیان فرمود كه از جمله این بود:
“و اذا اردت عزا بلا عشیرة و هیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة اللَّه الى عز طاعة اللَّه” “هرگاه بخواهى بدون داشتن قبیله “عزیز” باشى و بدون قدرت حكومت، هیبت داشته باشى، از سایه ذلت معصیت خدا بدر آى و در پناه عزت اطاعت او قرار گیر”
و اگر مى بینیم در بعضى از آیات قرآن “عزت” را علاوه بر خداوند، براى پیامبر صلی الله و علیه وآله و مومنان قرار مى دهد: “وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوْمِنِینَ ” (منافقون، 8) به خاطر آن است كه آنها نیز از پرتو عزت پروردگار كسب عزت كرده اند، و در مسیر طاعت او گام بر مى دارند. (تفسیر نمونه، ج 18، ص193- 194)
3- قرآن، کتابی قدرتمند است
وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِیزٌ: “قرآن كتابى است قدرتمند و شكست ناپذیر” (فصلت، 41)
یکی از توصیفاتی که قرآن از خودش میکند، وصف عزت و قدرتمندی است. قرآن، یک معجزه است و معجزه یعنی آن چه که دیگران در برابرش عاجز و ناتوانند و قرآن در میان همه ی معجزات، سرآمد و بی مانند است.
یکی از توصیفاتی که قرآن از خودش میکند، وصف عزت و قدرتمندی است. قرآن، یک معجزه است و معجزه یعنی آن چه که دیگران در برابرش عاجز و ناتوانند و قرآن در میان همه ی معجزات، سرآمد و بی مانند است.
4- قهرمانان قرآن الگوهای عزت و استقامت
انس با قرآن ، سبب می شود سبک زندگی اسوه ها و قهرمانانی که قرآن معرفی می کند، در زندگی انسان پیاده شود. کم کم مومنِ مأنوس با قرآن، از الگوهای قرآنی تأثیر فکری و رفتاری می پذیرد.
“هرگاه بخواهى بدون داشتن قبیله “عزیز” باشى و بدون قدرت حكومت، هیبت داشته باشى، از سایه ذلت معصیت خدا بدر آى و در پناه عزت اطاعت او قرار گیر”
یکی از جنبه های شخصیتی قهرمانان قرآن، قدرت و شکست ناپذیری است. قهرمانان قرآن مانند کوهند. اتفاقات کمرشکن زندگی، تکانشان نداده است چون با تمام وجود، به دست قدرت حضرت حق، پشت گرمند.
موسای کلیم الله از قلدری های فرعون ترسیده بود یا ابراهیم بت شکن از تهدیدهای نمرود؟ یوسف پیامبر از سیاهچال مکر زلیخا بیم داشت یا نوح نبی از طعن و تمسخر کافران؟ هیچکدام.
در قاموس قهرمانان قرآن، سرخم کردن و اظهار عجز در برابر غیر خدا، معنایی ندارد. تکیه کردن به پشتوانه ای غیر از خدای متعال، پذیرفته نیست.
آنچه که قرآن از برهه های زندگیِ اولیای خدا -که همان اسوه ¬های زندگی هستند برای ما- می گوید، آیینه ای تمام نماست از: “إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون ” (احقاف، 13)
در سخت ترین شرایط چون خدا هست، ترس و ناامیدی، نیست. برای نمونه، وقتی همراهان موسی (علیه السلام) هنگام هجرت، خود را در حصار فرعونیان دیدند و کار را تمام شده یافتند، دلِ قرص پیامبرشان، تنها گرمِ همراهیِ خدا بود:
"فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى إِنَّا لَمُدْرَكُون قالَ كَلاَّ إِنَّ مَعی رَبِّی سَیَهْدین" (شعرا، 61- 62)
“هنگامى كه دو گروه یكدیگر را دیدند، یاران موسى گفتند: به طور قطع ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم و راه نجاتى وجود ندارد. گفت: چنین نیست آنها هرگز بر ما مسلط نخواهند شد، چرا كه پروردگار من با من است و به زودى مرا هدایت خواهد كرد.”
و سخن پایانی نیز از فرمایشات رهبر انقلاب است که فرمود:
“قرآن این است؛ یک قدرت فوق العاده و بی انتها که ما به قدر ظرفیّت خودمان باید بتوانیم ان شاء الله از آن استفاده بکنیم.”
موسای کلیم الله از قلدری های فرعون ترسیده بود یا ابراهیم بت شکن از تهدیدهای نمرود؟ یوسف پیامبر از سیاهچال مکر زلیخا بیم داشت یا نوح نبی از طعن و تمسخر کافران؟ هیچکدام.
در قاموس قهرمانان قرآن، سرخم کردن و اظهار عجز در برابر غیر خدا، معنایی ندارد. تکیه کردن به پشتوانه ای غیر از خدای متعال، پذیرفته نیست.
آنچه که قرآن از برهه های زندگیِ اولیای خدا -که همان اسوه ¬های زندگی هستند برای ما- می گوید، آیینه ای تمام نماست از: “إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون ” (احقاف، 13)
در سخت ترین شرایط چون خدا هست، ترس و ناامیدی، نیست. برای نمونه، وقتی همراهان موسی (علیه السلام) هنگام هجرت، خود را در حصار فرعونیان دیدند و کار را تمام شده یافتند، دلِ قرص پیامبرشان، تنها گرمِ همراهیِ خدا بود:
"فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى إِنَّا لَمُدْرَكُون قالَ كَلاَّ إِنَّ مَعی رَبِّی سَیَهْدین" (شعرا، 61- 62)
“هنگامى كه دو گروه یكدیگر را دیدند، یاران موسى گفتند: به طور قطع ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم و راه نجاتى وجود ندارد. گفت: چنین نیست آنها هرگز بر ما مسلط نخواهند شد، چرا كه پروردگار من با من است و به زودى مرا هدایت خواهد كرد.”
و سخن پایانی نیز از فرمایشات رهبر انقلاب است که فرمود:
“قرآن این است؛ یک قدرت فوق العاده و بی انتها که ما به قدر ظرفیّت خودمان باید بتوانیم ان شاء الله از آن استفاده بکنیم.”
منبع:فاطمه حسینی مجرد/کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی - بخش قرآن تبیان
فرم در حال بارگذاری ...