« عاشورایی باشیم ... | مراسم شب هفتم محرم 95 بیت رهبری/ حاج منصور ارضی » |
چرا بهانه ای برای ریشخند به عزاداری ایجاد میکنید؟!
نوشته شده توسطرحیمی 18ام مهر, 1395
بیانات حاج منصور ارضی در زیارت عاشورا روز پنجم ماه محرم الحرام مورخ شانزدهم مهرماه 1395 حسینیه لباس فروشان
بسم الله الرحمن الرحیم
” یَسْأَلُکَ الْعِصْمَةَ إِلَى مَحَلِّ رَمْسِهِ ،اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ وَ بَوِّئْنَا مَعَهُ دَارَ الْکَرَامَةِ وَ مَحَلَّ الْإِقَامَةِ “
از تو تا هنگام رفتن در گورش پناه میخواهد خدایا! بر محمّد و خاندانش درود فرست، و ما را در جمع او محشور کن، و همراه وى در بهشت و جایگاه ابدى جاى ده.
مقام ذکر و ذاکر صلوات یک مقام والا و الهی است چون مقام خداوند و ملائکه مقرب است.
عرض ما در دعای روز سوم شعبان به اینجا رسید که“یَسْأَلُکَ الْعِصْمَةَ “یک معنای در باب ایمان دارد که آن را تا لحظه مرگ از خداوند میخواهیم که در جلسه قبل توضیح داده شد اما در فراز بعد ” اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ “ مقام ذکر و ذاکر صلوات یک مقام والا و الهی است چون مقام خداوند و ملائکه مقرب است فلذا در قرآن اول ذاکر صلوات خداوند و سپس ملائکه هستند و بعد از آن به دیگران اجازه ذکر صلوات داده میشود” إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً “(سوره احزاب آیه 56) پس خود مقام ذکر صلوات نمیتواند برای هرکسی باشد. چون میبینی هرکسی نمیتواند صلوات بفرستد - مسخره میکند و یا موقعیت صلوات فرستادن نمییابد. - مقام عزاداری و حال عزاداری مانند ذکر صلوات جایگاهی است که هرکسی موقعیت آن را نمییابد و یا حتی به قصد تخریب آن برمیآید.
هدف از ذکر صلوات به دست آوردن مقام و اوج بیشتر بندگی است.
به بهانه نقد عزاداری پشت هر تریبون و در هر سایتی شروع به ادا در آوردن، یا مسخره کردن سینه زنی و لهجههای مختلف عزاداران میکنند مقام ذاکر و برپادارنده عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام جایگاهی نیست که هرکس بتواند به آن برسد همین نوع برخورد با این جایگاه نشان دهنده اعلی بودن این مقام است. ” اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ “ مقام ذاکر اهل بیت چنان اعلی است که برای آن باید دست به دعا برداشت تاجایی که باید بفهمیم این ذکر صلوات برای ما نیست چون ابتدا میگوییم “اللهم” پس کار خداوند است و در این ذکر ما عترت پیامبر را هم شریک میدانیم یعنی صلوات بر عترت ایشان هم با “اللهم” است و کار خداوند میباشد. حرف در این است فکر نکنید منظور از ذکر صلوات کسب ثواب است بلکه برای به دست آوردن مقام و اوج بیشتر بندگی است.
ذکر عترت آل محمد صلی الله علیه و آله کار خداوند است و هرگونه تمسخر این جایگاه تعدی به امرخداوند است.
سعی نکنیم در حرف هایمان اظهار فضل کنیم؛ وقتی ذکر عترت آل محمد صلی الله علیه و آله کار خداوند است هرگونه تمسخر این جایگاه تعدی به امرخداوند است. یک وقت در نجف اشرف با یکی از همین افرادی که به بهانه نقد لحن عزاداری را مسخره کرده بود برخورد کردم حالا او که میگفت من از آن حرفها توبه کردم. ولی وقتی که افراد با لهجهها و گویشهای مختلف به ذکر نام حسین میپردازند چطور انتظار دارید همه مثل شما نام حضرت را ببرند؟! هیچ وقت ترک و لر و فارس و عرب نمیتوانند مثل هم حروف را ادا کنند همین طور کسی میتواند تند حرف بزند و یا با سرعت حروف را ادا کند یکی با تشدید حروف را ادا میکند نمیتوانند یک شکل را تلفظ کنند.
شما که قصد انتقاد دارید چرا به مسائل مهم دیگر غیر از شیوه عزاداری نمیپردازید؟
به آن شخص در نجف گفتم شما که قصد انتقاد در این ایام را دارید چرا به مسائل دیگری نمیپردازید؟ چرا در هنگام محرم به تصحیح این امر مشغول میشوید؟ اگر عُرضه دارید به مسائل مهم دیگر بپردازید به اتلاف شدن بیت المال بپردازید، اگر میتوانید به مسئولی که آلوده به گناه شده بپرداز، چرا به مقامی که به آن توجه نداری و نمیفهمی میپردازی؟ وقتی قصد بی احترامی به عترت پیامبر و عزاداری برای ایشان میشود اسرای کاروان امام حسین علیه السلام را میزنند، وقتی کودکان بی تابی میکردند به مسخره کردن آنها مشغول میشدند این سابقه تمسخر عزاداری برای اهل بیت است.
وقتی میگویند ما قبل از بازی تیم ملی و در وقت استراحت بین دو نیمه عزاداری برپا میکنیم و روضه میخوانیم خب آخرش هم میخواهند اطعام کنند. این با روح عزاداری هم خوانی ندارد این میشود بهانه ای برای ریشخند به عزاداری و سینه زنی.
من همین را بگویم ” وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ وَ بَوِّئْنَا مَعَهُ دَارَ الْکَرَامَةِ ” (و ما را در جمع او محشور کن، و همراه وى در بهشت جای ده.) کسی با ایشان محشور نمیشود مگر اینکه سنخیت داشته باشد. رنگ این هاباشد ” صِبْغَةَ اللَّهِ “ یعنی ” صِبْغَةَ الحسین علیه السلام “ همرنگ خدا بودن یعنی همرنگ حسین علیه السلام بودن. یعنی رویه و راهت باید سنخیتی با عترت پیامبر داشته باشد. نمیشود من همه چیز را به تمسخر بگیرم و بعد هم بروم در وادی دیگری(اشاره به آیه 138 سوره بقره) .
“صِبْغَةَ ٱللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ ٱللَّهِ صِبْغَةًۭ وَنَحْنُ لَهُۥ عَٰبِدُونَ “
رنگ خدایی(بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت میکنیم.
فرم در حال بارگذاری ...