گناهی که برابر با کشتن ده هزار فرشته است!

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

در کتاب إرشاد القلوب إلى الصواب حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که گناهی را برابر با کشتن ده هزار فرشته می‌دانند.

قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه وآله:

مَنْ آذَى مُؤْمِناً وَ لَوْ بِشَطْرِ كَلِمَةٍ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكْتُوباً بَيْنَ عَيْنَيْهِ آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ كَانَ كَمَنْ هَدَمَ الْكَعْبَةَ وَ الْبَيْتَ الْمُقَدَّسَ وَ قَتَلَ عَشَرَةَ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ.

نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و آله فرموده:

اگر كسى مؤمنى را آزار دهد گر چه به واسطۀ يك جمله کوتا، روز قيامت در حالی محشور مى ‏شود كه در پيشانى او نوشته شده است «نااميد از رحمت خداست» و مانند كسى است كه «كعبه و بيت المقدس» را ویران كرده و ده هزار فرشته را كُشته است.

منبع : إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص: 77-76

 

نظر از:  

امام على عليه السلام:

نَزِّه عَن كُلِّ دَنيَّةٍ نَفسَكَ، وأبذِل فِى المَكارِمِ جَهدَكَ تَخلُص مِنَ المَآثِمِ وتَحرُز المَكارِمَ؛

خودت را از هر پَستى پاك كن، و در راه مكارم اخلاق نهايت كوشش خود را به كار گير تا از گناهان برهى و مكارم را بدست آورى.

(نهج البلاغه، خطبه 184

سلام علیکم
ایام به کامتان ، چند وقتی بود که نبودم دلم برای همه تنگ شده بود
التماس دعا

1394/05/24 @ 21:43
نظر از: نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو] 

برخواهر خسرو خراسان صلوات

بر جلوه ي خورشيد درخشان صلوات

بر حضرت معصومه شفيع شيعه

بر آيت حق مهر فروزان صلوات

ميلاد حضرت معصومه سلام الله عليها بر همه دختران پيرو خاندان عصمت و طهارت مبارك باد.

1394/05/24 @ 17:49


فرم در حال بارگذاری ...

مقامات معنوی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

بدون تردید از عوامل مهمّ قرب به خدای متعال محبّت و دوستی پیامبر اکرم، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام و فرزندان و ذراری آن بزرگواران است.

این موضوع مستفاد از قرآن و سنّت است؛ اما از قرآن، آیات زیادی بر آن دلالت دارد و روشن ترین آیات، این آیه شریفه است که می فرماید:

“قُل لا اسئلکم علیه اجراً الّا المودة فی القربی”؛1″

ای پیامبر به مردم بگو من از شما درخواست هیچ اجر و مزدی برای رسالتم نمی کنم جز محبت و دوستی با خویشانم”


روایات زیادی هم در این زمینه وارد شده است که مضمون آنها این است که پیامبر اکرم و امامان علیهم السلام از مردم خواسته اند که به فرزندان آنان دوستی نمایند. ما یک روایت را در اینجا ذکر می کنیم.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: “احبّوا الله لما یغذوکم من نعمته و احبّونی لحبّ الله و احبّوا ذریتی لحبّی ایاهم؛2

خدا را دوست بدارید! به خاطر نعمتهایی که به شما ارزانی داشته است و مرا هم دوست بدارید! به جهت دوستی با خدا (چون من پیامبر الهی هستم) و با فرزندان من دوستی نمایید! چون من آنها را دوست دارم”

از متون بسیاری از زیارات امامان و فرزندان آنها نیز همین مطلب استفاده می شود؛ مثلاً در زیارت عاشورا آمده است:

“اتقرّب الی الله بحبکم و البرائة من اعدائکم؛3

تقرب می جویم به خداوند، به واسطه دوستی با شما و بیزاری جستن از دشمنان شما".

زیرا پیامبر عظیم الشأن و امامان معصوم علیهم السلام و فرزندان بزرگوار آنان وسایط فیض الهی هستند و خداوند متعال به واسطه آنان بر تمام انسانها و کل عالم هستی فیض بخشی می کند و هر اندازه ای که انسان به خدا ایمان داشته باشد و به خداوند عشق بورزد، باید به همان نسبت اولیای الهی را دوست بدارد.

این محبت و دوستی که از مطالبات خدا و پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام است، نصیب کسی می شود که عظمت خداو پیامبران و سایر اولیای خدا را درک کند و آنان را بیشتر بشناسد؛ زیرا محبت فرع بر معرفت است. اگر معرفت نباشد و یا از انسان سلب شود، محبت هم از بین می رود؛ چنان که در زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام آمده است:

“و ان لا یسلبنا معرفتکم انّه ولی قدیر؛4

از خدای ولی و قدیر می خواهم که معرفت شما خانواده را از من سلب نکند”

معرفت و شناخت مقامات معنوی و بلندی شأن اولیای الهی، عطیه و اکرامی است از جانب خداوند متعال؛ چنان که در زیارت شریف عاشورا می خوانیم:

“فاسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و ارزقنی البرائة من اعدائکم ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخرة؛5

از آن خدایی که مرا به شناخت و اعتقاد به شما خانواده اکرام کرده و بیزاری از دشمنانتان را به من روزی کرده است مسألت می کنم که مرا در این دنیا و آخرت با شما قرار دهد”

به طور مسلم یکی از راههای تحصیل معرفت نسبت به اولیا، تأمل و مطالعه در شرح حال و سیره و زندگانی آنان است و نیز توجه به مقامات معنوی و فضایل اخلاقی و مناقبی، مانند: معجزات و کرامات آنان است.

این نوع از معرفت، علاوه بر اینکه در اصل محبت و ازدیاد آن اثری مهم دارد، موجب تربیت و الگو گرفتن از آنان نیز می گردد؛ زیرا هیچ کس نمی تواند به تربیت صحیح و سعادت و کمال برسد، مگر از راه الگو پذیری از کسانی که خود به مقام قرب الهی نایل آمده باشند و از طریق اصلاح خود به هدف نهایی رسیده باشند.

یکی از بزرگان درباره معرفت اولیای بزرگ الهی و مراتب آن، مطلبی دارد که ذکر آن در اینجا مناسب است: “معرفت ائمه علیهم السلام مراتبی دارد: اول، احاطه به مقام ایشان است، کما هو حقه و این مرتبه در حیز افهام ما نیست. مرتبه ثانیه، اطلاع بر اسرار و سرایر و وقوف بر بواطن و ضمایر ایشان است؛ به حدی که طاقت بشری اقتضا کند. این هم مراتبی دارد و مقول بالتشکک است و این درجه ظاهراً صحیح است. خصصین شیعه و صدیقین اولیاست.

...

مرتبه ثالثه، اطلاع بر مراتب کمالات و مدارج مقامات عالیه ایشان است؛ چنان که از اخبار اهل بیت و آثار شریفه ایشان ظاهر می شود، از علم و حلم و تقوا و شجاعت و سماحت و احتیاج خلق در جمیع امور به ایشان و وساطت ایشان، در صدور فیوض الهیه و مراتب ربانیه و اینکه امامت بر جمیع ما فی الوجود دارند"6

اگر چه مرتبه اعلای معرفت به پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام و سایر اولیای الهی از قدرت ما خارج است، اما با کوشش و مجاهده می توان بر مقامات بلند معنوی و کرامت و وساطت آنان در فیض الهی رسید؛ زیرا بسیاری از ابزارهای معرفت، به واسطه روایات خود ایشان در اختیار ما شیعیان قرار دارد که با مطالعه می توان به این هدف رسید و از این راه محبت بیشتر آنها را تحصیل کرد. از جمله این بزرگان، سیده جلیله فاطمه معصومه علیها السلام دختر بزرگوار حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام است که این مقاله در صدد برآمده است تا گوشه ای از مقامات معنوی و فضایل و مکارم روحانی آن بانوی بزرگ اسلام را که فرزند امام و خواهر امام و عمه امام است، بیان نماید.

این بانوی بزرگ در عظمت و بلندای معنویت در حد بانوان بزرگ اسلام است و لقب او (معصومه) نشان دهنده اوج عظمت و بزرگی اوست و اخبار و روایات و نیز قراین و شواهد موجود در زندگی ایشان بیان کننده کمالات و فضایل نفسانی و مقامات معنوی برای ایشان است که در بدنه اصلی این مقاله به آنها پرداخته شده است.


ذکر نسب فاطمه معصومه علیها السلام

نام آن حضرت، فاطمه و ملقب به معصومه است و پدر آن بزرگوار، امام موسی کاظم علیه السلام و مادر آن حضرت، نجمه خاتون که قبر شریفش در مدینه طیبه است، می باشد. ایشان و برادرشان، حضرت امام علی بن موسی الرضا از یک مادر بودند، چنان که از کتاب “دلائل الامامة” طبری مازندرانی استفاده می شود. وقتی که فرزندان امام موسی علیه السلام را ذکر می کند، می گوید: “علی الرضا علیه السلام و فاطمة لامٍ".7

ولادت با سعادت آن حضرت به نقل کتاب “نزهة الابرار فی نسب اولاد الائمة الاطهار” روز دوشنبه اول ماه ذی قعدة سال یکصد و هفتاد و سه واقع شده است. بنابراین، عمر شریفش 27 سال بوده که در سال دویست و یک از هجرت، روز دهم ربیع الثانی در قم از دنیا رفته است. امام کاظم علیه السلام اختیار ازدواج دخترهای خود را به فرزندش، علی بن موسی الرضا علیه السلام داده بود؛ چنان که در کافی مذکور است که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در وصیت نامه خود نوشته بود که شوهر ندهد احدی دخترهای مرا نه عموهای آنها و نه برادرهای آنها، مگر با مشورت فرزندم علی و اگر برادری بخواهد خواهر خود را که از مادر یکی باشند، شوهر دهد باید با مشورت و رأی و امر فرزندم علی باشد؛ زیرا که او ابصر و بینا است به مناکح قوم خود و او به هر کس صلاح دانست، شوهر دهد و اگر نه، شوهر ندهد و به دخترهای خود همین گونه که نوشته ام به آنها نیز وصیت نموده ام. پس معلوم می شود که از برای آن مخدّره کفوی و همسری پیدا نشده، لهذا حضرت امام رضا علیه السلام او را شوهر نداد.8 نه تنها سیده جلیله، فاطمه دختر امام موسی علیه السلام ازدواج نکرده است، بلکه سایر دختران امام موسی علیه السلام ازدواج نکرده بودند. صاحب تاریخ قم نیز به این مطلب اشاره نموده است و درباره دختران رضائیه فرموده است: “چنین رسیده که رضائیه دختران خود را شوهر نمی دادند؛ زیرا که هم کفوی برای ایشان نمی یافتند و موسی بن جعفر علیه السلام را بیست و یک دختر بوده، از این جهت هیچ یک را به شوهر ندادند"9

روشن است که خود این مطلب دلیل و شاهدی است قوی بر عظمت و جلالت بی بی فاطمه معصومه علیها السلام که همتایی برای ایشان در ازدواج نبوده است.
مساوات زنان و مردان برای رسیدن به کمال

از آنجایی که بدنه اصلی این نوشتار تبیین و روشن کردن مقامات معنوی علیا مخدره فاطمه معصومه علیها السلام است، لازم است به این مطلب توجه کنیم که دیدگاه اسلام درباره کمال نهایی زنان چیست؟ آیا در مسأله رسیدن به کمال بین مردان و زنان فرقی وجود دارد؟

اگر چه بین مرد و زن از لحاظ جسمی و روحی تفاوتهایی وجود دارد و بر اساس این تفاوتها از لحاظ حقوقی نیز تفاوتهایی بین آنان هست، مانند اینکه زنان ولایت بر فرزندان ندارند، ولی مرد دارای ولایت است؛ امامت و رهبری جامعه و قضاوت بین مردم با مردان است، نه زنان و… و این تفاوت مقتضای نظام احسن و اتم است که بر جهان آفرینش حاکم است و دست قدرت الهی در خلقت و ساختمان وجودی و جسم و جان مردان و زنان قرار داده است؛ اما آنچه مسلم است و متون دینی، مانند: قرآن و روایات به آن تصریح نموده اند، این است که از لحاظ معنوی و امکان رسیدن به کمال و سعادت نهایی که قرب الهی است و نیز برخورداری از نعم الهی، زنان و مردان مانند یکدیگرند؛ یعنی هم زن می تواند با ایمان به خدای متعال و روز قیامت و اطاعت خالص از خداوند متعال به مقام قرب الهی برسد و هم برای مردان راه کمال و سعادت حقیقی هموار است.

قرب الهی که کمال نهایی انسان است، هدف اصلی آفرینش انسانیت انسان است و اختصاصی به هیچ یک از مردان و زنان ندارد؛ زیرا انسانیت حقیقت مشترک بین آنان است و قرآن کریم بر این مطلب تصریح کرده است. به بعضی از آیات در این بحث اشاره می کنیم.

“انّ المتقین فی جنات و نهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر"؛10″به درستی که پرهیزکاران (کمال یافتگان) در بهشتها و جویبارهای بهشت اند، در جایگاه راستی در نزد پادشاهی مقتدر و توانا”

“من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیاة طیبة ولنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون"؛11 kهر کس عمل صالح و شایسته ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می داریم و حتماً آنان را به بهترین جزاها در مقابل عملشان پاداش خواهیم داد”


نمونه هایی از زنان کامل

و در این راستا، در طول تاریخ، زنان بسیاری به مرحله بالایی از علم و دانش و معرفت و ایمان به خدای متعال رسیدند و در راه فضیلت و کمال گامهای استواری برداشتند و با کوشش و مجاهدت به مقام قرب الهی نایل آمدند که بعضی از نمونه های آن را خداوند در قرآن بیان کرده است تا الگویی برای انسانهای بعدی قرار گیرند، مانند: حضرت مریم، مادر عیسی مسیح علیهما السلام که خداوند شهادت به طهارت و عصمت او داده است، آنجا که می فرماید: “یا مریم انّ الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین"؛12″ای مریم! محققاً خداوند تو را برگزیده و پاکیزه نموده و تو را بر زنان همه عالم اختیار کرده است".

نمونه دیگر آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون است که با مریم علیها السلام به عنوان دو مثال و الگوی کامل برای مؤمنان در قرآن با هم ذکر شده اند و خداوند از این دو زن تعریف و تمجید کرده است و می فرماید: “و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امرأة فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنة و نجّنی من فرعون و عمله و نجّنی من القوم الظالمین"؛13″خداوند مثالی برای مؤمنان زده به همسر فرعون در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و عملش نجات بده و مرا از قوم ظالم رهایی بخش".

این بانو در خانه یکی از جبّارترین ستمکاران تاریخ است. هنگامی که معجزه موسی علیه السلام را در مقابله با ساحران مشاهده کرد، اعماق قلبش به نور ایمان روشن شد و از همان لحظه به موسی علیه السلام ایمان آورد. او پیوسته ایمان خود را مکتوم کرد، ولی فرعون از ایمان او باخبر شد. بارها او را نهی کرد و اصرار داشت که دست از دامن موسی علیه السلام بردارد، ولی این زن با استقامت تسلیم خواسته های او نشد و سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهایش را با میخها بستند و زیر آفتاب سوزان قرار دادند و سنگ عظیمی بر سینه او نهادند. هنگامی که آخرین لحظه های عمرش را می گذرانید، دعایش این بود که پروردگارا! برای من در بهشت خانه بساز و من را از دست فرعون و عملش نجات بده.14

خداوند دعای او را مستجاب کرد و او را در ردیف بهترین زنان جهان، مانند: مریم علیها السلام قرار داد؛ چنان که در همین آیات در ردیف وی قرار گرفته و به عنوان الگو معرفی شده است. از نمونه های بارز زنان به کمال رسیده، دو بانوی بزرگ اسلام: حضرت فاطمه زهرا علیها السلام دختر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و مادر بزرگوار آن حضرت، خدیجه کبری علیها السلام دختر خویلد است که روایات زیادی درباره آنها وارد شده است.

سیوطی در “درّ المنثور” از ابن عباس روایت کرده است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: “افضل نساء اهل الجنّة خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله و مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون مع ما نصّ الله علینا من خبرهما فی القرآن و قال ربّ ابن لی بیتا فی الجنّة"15

طبرسی در “مجمع البیان” از ابی موسی از پیامبرصلی الله علیه و آله روایت کرده است که فرمود:

“کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الّا اربعة آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون و مریم بنت عمران و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله؛16 مردان زیادی در طول تاریخ به کمال رسیدند و از زنان به مرتبه عالیه کمال نرسیدند، مگر چهار زن: آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران و خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله”

حصری که در این روایت آمده، منافاتی با مطلب ما ندارد؛ زیرا ممکن است مراد این باشد که این چهار زن به عالی ترین مقام قرب الهی رسیده اند و به مقام بلند عصمت نایل آمده اند. بنابراین، منافاتی با اینکه همه زنان عالم می توانند به کمال برسند ندارد.

قطعاً افضل و اشرف از این چهار بانوی بزرگ و همه زنان عالم از اولین و آخرین، فاطمه زهرا علیها السلام دختر بزرگوار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و این مطلب نزد ما شیعیان جای هیچ گونه تردیدی ندارد و اخبار و روایات بر این مطلب دلالت می کند؛ علاوه بر اینکه خداوند سوره مبارکه هل اتی و سوره شریفه کوثر را در شأن ایشان نازل کرده و به عنوان خیر کثیر معرّفی فرموده است و در زیارات و روایات به عنوان “سیدة نساء العالمین” معرفی شده اند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره ایشان فرموده است: “و اما إبنتی فاطمة فهی سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین؛17 و اما دخترم فاطمه پس اوست سیده تمام زنان عالمیان از اولین و آخرین”

نمونه های دیگر

اگر از این بانوان بزرگ و معروف که به سر حد نهایی کمال رسیدند، صرف نظر کنیم، زنان دیگری وجود دارند که به علم و فقاهت و فضیلت رسیده اند و تاریخ نام آنان را ثبت نموده و کتابهایی هم نظیر “ریاحین الشریعة” درباره آنان تألیف شده است، مانند: همسران و مادران امامان معصوم علیهم السلام، مثل: امّ فروه مادر امام صادق علیه السلام، امّ حمیده مادر امام موسی علیه السلام و نجمه خاتون مادر امام رضا علیه السلام و نرجس خاتون مادر امام زمان ارواحنا فداه که این بزرگواران صاحب مقام معنوی و مقرب نزد خداوند و حاملان اولیای الهی بودند.

و یا دختران ائمه علیهم السلام، مانند: علیا مکرمه حضرت زینب کبری علیها السلام که عقیله بنی هاشم است و خواهر مکرمه اش علیا مخدره ام کلثوم. در عظمت و جلالت شأن حضرت زینب علیها السلام جمله معروف امام سجاد علیه السلام در کوفه بعد از خطبه معروف آن بانو کافی است که فرمود: “یا عمه!… انت بحمدلله عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة؛18

ای عمه! تو بحمدلله دانشمندی هستی که هیچ استادی ندیده ای و انسان فهمیده ای هستی که کسی چیزی به تو تفهیم نکرده است".

از این کلام نورانی استفاده می شود که حضرت زینب علیها السلام مقام بسیار والایی نزد خدا دارد؛ چون کسی که عالمه غیر معلمه است باید یا معصوم باشد و یا هم ردیف او که علمش علم خدایی و بدون استاد باشد و همین گونه کسی می تواند فهمه غیر مفهمه باشد که حقیقت جهان هستی و رمز و راز آفرینش را درک کرده باشد و از این جمله است سرّ شهادت حضرت امام حسین علیه السلام؛ ولی شدت مصیبت و سوز شهادت امام او را وادار کرده است که خطبه بخواند و ظالم را رسوا کند و بر مقصّران اتمام حجت نماید و در همین رتبه است خواهر مکرمه اش ام کلثوم که همکار و معین امام زین العابدین علیه السلام و خواهرش حضرت زینب علیها السلام بوده است و در جای خودش داد سخن داده است و ستمکاران بنی امیه و اتباع آنان را رسوا نموده است.

مقامات معنوی فاطمه معصومه علیها السلام

نمونه بسیار مهم از سلسله زنان به کمال رسیده، سیده جلیله فاطمه معصومه علیها السلام دختر امام موسی کاظم علیه السلام است که قبر شریفش مزار و مطاف میلیونها مسلمان شیعه است که از اطراف بلاد اسلامی و کشورهای مختلف به زیارت آن حضرت نایل می شوند و از برکات قبر شریفش استفاده می کنند. باید گفت قلم و بیان و زبان عاجز است که مقام والای آن حضرت را بیان کند.

ما در این نوشتار کوتاه بر آن شدیم تا گوشه ای از مقامات معنوی و کمالات روحانی و فضایل نفسانی آن بانوی بزرگ را بنویسیم تا شاید بتوانیم اندکی از حق بسیاری که آن حضرت بر عهده ما دارند، ادا کنیم؛ چون تمام مسلمانان و شیعیان خصوصاً ملت ایران و به خصوص اهل قم و مجاورین بارگاهش از وجود مبارک او و قبر مطهرش فیض می برند و خدای متعال به برکت قبر منورش بلاها را از ملت مسلمان و شیعیان مرتفع کرده و می کند، ان شاءالله.

صاحب “ناسخ التواریخ” درباره ایشان می گوید: حضرت فاطمه معصومه علیها السلام حضرت ولیة الله تعالی و صفّیه خاتون خلق جهان و ناموس خداوند عالمیان، عابده زاهده متقیه عارفه کامله مستوره مخدره معصومه فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر کاظم علیهما السلام را مقامی و منزلتی متعالی و شأنی رفیع و مکانی عظیم است که خداوند عطایش فرموده است".

سپس می گوید:"موسی بن جعفر علیهما السلام را به قولی چهار دختر فاطمه نام داشت: کبری و وسطی و صغری و اخری؛ اما مشخص نیست که صاحب ترجمه کبری است یا صغری و یا وسطی، اما از حیث شأن و مقام جلیل، البته کبری است و مخدره عظمی است؛ چنان که لقب شریف این مخدره، معصومه بر این معنی دلالت دارد".19

شهرت عظمت و جلالت قدر این مکرمه معظمه، علاوه در نزد محدثان و مورخان و سیره نویسان، تمام جهان اسلام را پر کرده و مطلبی است که جملگی بر آن اتفاق نظر دارند، خود این جانب در مکه مکرمه و مدینه منوره دیدم مسلمانان عرب زبان وقتی نام مقدس قم را می شنیدند، می گفتند: در آن شهر قبر مطهر حضرت معصومه علیها السلام است و آرزوی زیارتش می کردند و شگفت این بود که نام اصلی ایشان که فاطمه است را نمی بردند، بلکه ایشان را به نام معصومه می شناختند که خود این دلالت بر عظمت این بانو دارد.


بیان دلایل مقامات معنوی فاطمه معصومه علیها السلام


1. محدثه بودن آن حضرت

شکی نیست که اولین عامل سعادت و کمال انسان و موجب قرب او به خداوند متعال، علم و معرفت است، به خصوص علم و معرفت به خدای متعال؛ زیرا علم و معرفت شرط لازم برای ایمان به خداوند است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: “اول الدین معرفته؛20 اولین مرتبه در دین شناخت خداوند است".

این مقام بزرگ به طور کامل در انبیای الهی و بعد در وجود امام و فرزندان آنان و از آن جمله در وجود فرزندان ائمه علیهم السلام موجود است.

سیده جلیله کریمه اهل بیت فاطمه معصومه علیها السلام است که در دامان پدر بزرگواری، مانند امام موسی بن جعفر علیهما السلام تربیت شده و در سایه برادری، مانند امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام ادامه زندگی داده و قطعاً معرفت در وجود آن حضرت در حدّ بسیار بالایی وجود داشته است. علاوه بر مسأله خانوادگی، موضوع محدثه بودن ایشان است که دلیل بر بزرگی مقام معرفت آن حضرت است؛ زیرا محدثه بودن علامت عالم بودن است. اگرچه احادیث زیادی در این زمینه در دست نیست، ولی خوشبختانه نمونه ای برای شناخت مقام علم و فضیلت آن حضرت در دست است.

قاضی نور الله شوشتری شهید رضوان الله علیه در کتاب نفیس “احقاق الحق” از کتاب ارجح المطالباز بکر بن احمد القصری نقل می کند که: “قال: حدثنا فاطمة بنت علی بن موسی الرضا، قالت: حدثتنی فاطمة و زینب و ام کلثوم بنات موسی الکاظم، قلن: حدثتنا فاطمة بنت جعفر بن محمد الصادق، قالت: حدثتنی فاطمة و سکینة ابنتا الحسین بن علی عن ام کلثوم بنت فاطمة بنت النبی صلی الله علیه و آله عن النبی صلی الله علیه و آله یوم غدیر خم، قال: من کنت مولاه فعلی مولاه. اخرجه الحافظ ابو موسی المدینی فی کتابه المسلسل بالاسماء و نیز گفته است این حدیث مسلسل است چون هر یک از این فواطم از عمه خودشان روایت کرده اند".21

و نیز حافظ شمس الدین محمد بن جزری شافعی متوفای 813 ه. ق. به همین سند نقل کرده است و اضافه ای دارد: “… انسیتم قول رسول الله صلی الله علیهو آله یوم غدیر خم من کنت مولاه فعلی مولاه و قوله انت منی بمنزلة هارون من موسی علیهما السلام"22

در حدیث دیگر، شیخ صدوق با سند متصل از حسن بن یزید نقل کرده: “عن فاطمة بنت موسی جعفر علیه السلام عن عمر بن علی بن الحسین عن فاطمة بنت الحسین علیه السلام عن اسماء بنت ابی بکر عن صفیة بنت عبد المطلب قالت لما سقط الحسین علیه السلام عن بطن فاطمة امه و کنت ولیتها قال النبی صلی الله علیه و آله یا عمة هلمی الی ابنی فقلت یا رسول الله انا لم نظفه بعد فقال صلی الله علیه و آله یا عمة أ انت تنظفه ان الله تبارک و تعالی قد نظفه و طهره"23

شیخ صدوق از فاطمه دختر موسی بن جعفر علیه السلام از یکی از فرزندان امام سجاد علیه السلام به نام عمر از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام از اسماء دختر ابی بکر از صفیه دختر عبدالمطلب عمه پیامبر که گفت من قابلگی امام حسین را برعهده داشتم. وقتی امام حسین علیه السلام از مادر متولد شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: عمه جان! فرزندم را بیاور! در جواب گفتم: هنوز او را پاکیزه نکردم. پیامبر فرمودند: ای عمه! آیا تو او را پاکیزه می کنی؟ نه خداوند او را پاکیزه کرده است.

از این چند روایت، مقام بلند علمی و فضیلت و معرفت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به طور روشن استفاده می شود؛ زیرا عنوان محدثه بودن و مخصوصاً شهرت آن بین اصحاب حدیث، عالمه بودن ایشان را ثابت می کند.

بدون مناسبت نخواهد بود که شهر مقدس قم در طول تاریخ همیشه مأوا و مسکن عالمان و فقیهان و محدثان بسیار بزرگی همانند اشعریان و ابن قولویه و صدوقین و دیگران بوده است و خصوصاً این زمان که حوزه با برکت و با عظمت علمیه قم در کنار قبر مقدس آن حضرت بر قرار گشته و باغبان اخیر آن مرحوم آیة الله العظمی حائری یزدی و آیة الله العظمی بروجردی و امام خمینی و دیگران بوده اند و هم اکنون دنیای اسلام، بلکه دیگران از فیض و نورانیت این حوزه استفاده می کنند و علم و دانش از قم بر سایر بلاد می رود و تمام اینها از برکات قبر مطهر کریمه اهل بیت علیهم السلام است و این مکانت فرهنگی قم در این زمان و سایر اعصار گذشته از این بانوی بزرگ توان می گیرد.

مرحوم حاج شیخ عباس قمی(ره) می گوید: “بدان که چنان که از بعضی از مشایخ خود شنیدم مرحوم ملا صدرا به واسطه بعضی از ابتلائات از مقام خود به شیراز مهاجرت کرد به دارالایمان قم که عش آل محمد و حرم اهل بیت علیهم السلام است و به حکم “اذا عمت الفتن و البلایا فعلیکم بقم و حوالیها و نواحیها فان البلایا مدفوع عنها” التجا برد به قریه ای از قرای قم که در چهار فرسخی قم واقع است موسوم به کهک کفرس و گاه گاهی که بعضی از مطالب علمیه بر او مشکل می شد، از کهک به زیارت سید جلیله فاطمه معصومه بنت موسی بن جعفرعلیهم السلام مشرف می شده و از آن حرم مطهر فیض آثار بر او افاضه می شده است".24

2. ایمان و عمل صالح

بدون شک اصلی ترین عامل سعادت و کمال انسان و قرب او به خدای متعال ایمان محکم به ذات مقدس الهی و عمل خالص و شایسته به دستورات اوست و همان گونه که گفته شد در این جهت بین مردان و زنان فرقی وجود ندارد. خداوند حیات طیبه را مرهون ایمان و عمل صالح کرده است و در سوره نحل فرموده است: “من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة و لنجزینهم باحسن ما کانو یعملون"25

فاطمه معصومه علیها السلام از جمله زنانی است که در این جهت، گوی سبقت را از دیگران ربوده است؛ چرا چنین نباشد که با استعداد ذاتی در تحت تعلیم و تربیت دو امام بزرگوار، یعنی پدر آن حضرت، امام موسی بن جعفر علیهما السلام و برادرش عالم آل محمد امام رضا علیه السلام بوده است و از خاندانی است که اصل شجره طیبه هستند و جمله بلندی که در زیارت آن حضرت آمده است: “فانّ لک عند الله شأناً من الشأن” شاهد این مدعاست و این شأن و مرتبت عظیم مرهون ایمان و عمل صالح است. کسی که خود به مقام قرب الی الله و ایمان و عمل صالح نرسیده باشد، دیگری نمی تواند از راه دوستی او به خدا تقرب حاصل کند.

در زیارت آن بزرگوار می خوانیم: “اتقرب الی الله بحبکم و البرائة من اعدائکم و التسلیم الی الله راضیاً غیر منکر و لا مستکبر؛26 تقرب می جویم به درگاه خداوند به واسطه دوستی با شما و بیزاری از دشمنان شما و تسلیم شدن در برابر اوامر الهی، در حالی که راضی به رضای الهی و بدون انکار و استکبار هستم". و این اوصاف اوصاف بندگان خالص خدای متعال است.


3. فضیلت زیارت آن حضرت

از دلایل روشن بر مقامات بلند معنوی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام روایاتی است که در فضیلت و اهمیت زیارت آن حضرت رسیده است.

۱. روایتی است که شیخ صدوق در کتاب “ثواب الاعمال” و “عیون اخبار الرضا علیه السلام” با سند معتبر از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که “سعد بن سعد اشعری می گوید: از امام رضا علیه السلام درباره فاطمه دختر امام موسی علیه السلام سؤال کردم. فرمودند: هر کس او را زیارت کند، برای او بهشت است".27 و همین روایت را ابن قولویه در کتاب “کامل الزیارات” روایت کرده است.28
۲. امام جواد علیه السلام فرمودند: “من زار عمتی بقم فله الجنة؛29 هر کس عمه ام را در شهر قم زیارت کند، برای او بهشت است".
۳. سعد قمی از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که فرمود: “ای سعد، نزد شماست برای ما خانواده قبر بزرگی. گفتم: فدایت شوم! قبر فاطمه دختر امام موسی را می فرمایید؟ فرمود: آری، هر کس او را زیارت کند و عارف به حق او باشد، برای اوست بهشت. هر گاه به قبر او برسی، بالای سرش، رو به قبله بایست و سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی و سه مرتبه سبحان الله و سی و سه مرتبه الحمدلله بگو! آن گاه او را به این نحو زیارت کن: السلام علی آدم صفوة الله تا آخر زیارت".30
۴. علامه مجلسی از تاریخ قم نقل کرده است از امام صادق علیه السلام که فرمودند: “انّ لله حرما و هو مکة و لرسوله حرما و هو المدینة و لامیرالمؤمنین حرما و هو الکوفة و لنا حرما و هو قم و ستدفن فیه امرأة من ولدی تسمی فاطمة من زارها وجبت له الجنّة قال علیه السلام ذلک و لم تحمل بموسی امّه؛31 برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای پیامبر صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است و برای امیر المؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است و برای ما اهل بیت حرمی است و آن قم است و زود باشد دفن شود در آن زنی از فرزندان من که اسم او فاطمه است. هر کس او را زیارت کند و در حق او عارف باشد، بهشت برای او واجب است. و این خبر را زمانی امام صادق علیه السلام فرموده که هنوز مادرش به او حامله نشده بود".

قطعاً برای زیارت انسانهای عادی بهشت واجب نمی شود و آن هم از سه امام معصوم به همین مضمون باشد. از این روایات صحیح و معتبر که در فضیلت زیارت آن جناب رسیده، به روشنی استفاده می شود که مقامات معنوی فاطمه معصومه علیها السلام همان مقامات بندگان حقیقی و خالص خداوند است نظیر مقاماتی که اولیای معصوم الهی دارند.


4. مقام عظمای شفاعت

از اموری که دلالت می کند بر علّو مقام و مرتبت بسیار بلند آن حضرت نزد خداوند متعال و اینکه ایشان در مرتبه معصومین علیهم السلام است، این است که خداوند مقام شفاعت را به آن حضرت کرامت کرده است که تمام شیعیان به شفاعت ایشان وارد بهشت و کرامت الهی می شوند.

محدث قمی رحمه الله در شرح حال آن حضرت به نقل از کتاب “مجالس المؤمنین” قاضی نورالله شوشتری شهید روایت کرده که امام صادق فرمودند: “از برای خدا حرمی است و آن مکه مکرمه است و از برای رسول خدا صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است و از برای امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است. آگاه باش که حرم من و حرم اولاد من در قم است. آگاه باش قم کوفه صغیره است و همانا برای بهشت هشت در است که سه در آنها به سوی قم باز می شود و وفات کند در قم زنی که از اولاد من است. نام او فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام است که داخل بهشت می شوند به سبب شفاعت او جمیع شیعیان من در بهشت".32

و نیز بر مقام شفاعت آن حضرت دلالت می کند آن جمله شریفه ای که در زیارت نامه آن حضرت رسیده است که زائر از ایشان درخواست می کند: “یا فاطمة اشفعی لی فی الجنّة فانّ لک عند الله شأنا من الشأن؛33 ای فاطمه! برای من شفاعت کن در بهشت؛ زیرا برای توست در نزد خداوند مقام بسیار بزرگ و با عظمت” کلمه شأن برای تفخیم و عظمت آن حضرت آمده است.

باید گفت مقام منیع شفاعت خصوصاً شفاعت گسترده ای که تمام شیعیان از اولین و آخرین از آن بهره مند شوند، مقامی نیست که به همه کس جز معصومین علیهم السلام داده شود. بلکه این مقام که خداوند منان به این بانوی بزرگ عنایت کرده است، مقام ویژه ای است و غیر از شفاعتی است که ممکن است بعضی از مؤمنان راستین دارای شفاعت محدودی باشند. دلیل بر این مطلب این است که در روایت سابق آمده است که تمام شیعیان به شفاعت او وارد بهشت می شوند، نه یک عده خاصی از آنها و نیز دلالت بر این مطلب دارد جمله ای که در زیارت آن حضرت رسیده است.


5. وجود فضایل نفسانی و ملکات فاضله

از دیگر دلایل عظمت روحی و مقامات معنوی و اینکه آن بزرگوار از جمله مقربین است، وجود اخلاق حسنه و صفات جمیله، مانند: صبر و تحمل و استقامت در راه خدا و رضا به رضای الهی و تسلیم در مقابل قضا و قدر الهی است که ایشان در طول عمر کوتاه خود به این صفات و نظائر آنها مشهور بوده اند.

در ابتدا، همه فرزندان شریف امام موسی علیه السلام به ظلمها و فشارهایی مبتلا شدند که از ناحیه دشمنان، مانند: خلفای بنی عباس بر آنان وارد شد و مهم تر از همه زندانی شدن امام موسی علیه السلام توسط هارون در مدت طولانی است که همه فرزندان آن حضرت از فراق و دوری و مصیبت پدرشان در رنج شدید بودند.و از همه بالاتر مصیبت شهادت آن حضرت در زندان بغداد توسط عمال هارون الرشید است و بعد از آن، حکومت فرزندش مأمون است که بسیار شخص زیرک و شیطانی بوده است و در زمان او فرزندان موسی بن جعفر علیهما السلام تبعید و در بلاد اسلامی منتشر شدند و عده زیادی به شهادت رسیدند، مانند: احمد بن موسی شاه چراغ علیه السلام و برادران و برادرزادگان آن حضرت که هر کدام داستان غم انگیزی دارند.

و از مصایب مهم، هجرت اجباری بزرگ این خاندان، امام رضا علیه السلام بوده است که هر یک از این امور برای حضرت معصومه علیها السلام و فرزندان موسی بن جعفر علیهم السلام طاقت فرسا بوده است که آن بزرگواران به جان خریدند و برای رضای خدا صبر پیشه کردند و با این کار عظمت روحی و جلالت قدر اولاد امام کاظم علیه السلام برای همگان روشن گردید. و با تلاشهای خود و مجاهدتهای طاقت فرسا حقیقت اسلام و مذهب شیعه امامیه را حفظ و حراست کردند و شاهد آن هجرت مهم و غریبانه و ارتحال حضرت معصومه علیها السلام در شهر مقدس قم است که نشان دهنده فضایل نفسانی وصبر و استقامت آن مخدره جلیله است که به اختصار یادآوری می کنیم.

گرچه بر حسب ظاهر این هجرت به منظور دیدار با برادرش امام علی بن موسی الرضا علیه السلام که حتماً با عده ای از برادران و محارم صورت گرفته است، اما می تواند جنبه های سیاسی هم بر این هجرت مترتب بوده باشد و می تواند از یک جهت، به منظور پشتیبانی از ولایت عهدی امام رضا علیه السلام باشد و از جهت دیگر، افشای مکر و خدعه مأمون باشد؛ ولی قضا و قدر الهی بر این تعلق گرفته بود که آن بزرگوار در بین راه به عالم ملکوت ارتحال کند و به دیدار برادر نایل نیاید؛ چنان که نقل شده از امام رضا علیه السلام که به حضرت فاطمه معصومه علیها السلام خبر داده بودند که “تو قصد خراسان می کنی، لکن در ساوه که می رسی مریض خواهی شد و در قم وفات خواهی کرد".34

سبب آمدن حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به قم

علامه مجلسی از تاریخ قم نقل کرده است و او از مشایخ اهل قم روایت کرده است که “چون مأمون حضرت امام رضا علیه السلام را در سال دویست هجری از مدینه به مرو طلبید، یک سال بعد از آن خواهرش حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به جهت اشتیاق ملاقات برادرش از مدینه به جانب مرو حرکت کرد. وقتی که به ساوه رسید، مریضه شد. پرسید که از اینجا تا قم چه مقدار مسافت است؟ گفتند: ده فرسخ است. پس به خادم خود دستور داد: مرا به جانب قم ببر! پس آن حضرت را به قم آوردند و در خانه موسی بن خزرج بن سعد فرود آوردند و قول صحیح آن است که چون خبر آمدن آن مخدره به آل سعد رسید، همگی متفق شدند که به قصد آن حضرت بیرون روند و از آن حضرت درخواست نمایند تا به قم بیایند. پس در میان همه موسی بن خزرج بر این امر تقدم جست. همین که به خدمت آن مکرمه رسید، مهار ناقه آن حضرت را گرفت و کشید تا وارد قم ساخت و در خانه خود آن سیده جلیله را منزل داد. پس آن حضرت مدت هفده روز در دنیا مکث نمود و به رحمت ایزدی پیوست. پس او را غسل دادند و کفن نمودند و در ارض بابلان که امروز روضه مقدسه آن جناب است و ملک موسی بن خزرج بوده، به خاک سپردند".35

نتیجه این تلاشها و مجاهدتها و ملکات فاضله

صاحب تاریخ قم گوید که “حدیث کرد مرا حسین بن علی بن بابویه از محمد بن الولید که چون فاطمه معصومه علیها السلام وفات کرد، او را غسل دادند و کفن کردند و حرکت دادند او را و بردند به بابلان و گذاشتند او را نزدیک سردابی که برای او کنده بودند. پس آل سعد با هم گفتگو کردند که کیست داخل سرداب شود و جنازه بی بی را دفن نماید. بعد از گفتگو رأی ایشان بر آن قرار گرفت که خادمی بود برای ایشان که در نهایت پیری، و نامش قادر بود و مرد صالحی بوده، او متصدی دفن شود. چون فرستادند عقب آن شیخ صالح، دیدند دو نفر سوار که دهان خود را بسته بودند به لثام به تعجیل تمام از جانب رمله یعنی ریگزار پیدا شدند و نماز بر آن مخدره خواندند و داخل سرداب شدند و او را دفن کردند و بیرون آمدند و سوار شدند و رفتند و کسی نفهمید که اینان چه کسی بودند".36

این جریان نشان دهنده اوج کمال و تقرب آن حضرت به خداوند متعال است؛ چون این سیده جلیله که در شهر غربت از دنیا رفته و محرمی نداشته است که او را به خاک بسپارد، خداوند متعال کسانی که محرم بوده اند، فرستاد تا او را با این جلالت وعظمت دفن کنند و بر او نماز بخوانند و لذا احتمال قوی دارد حضرت رضا و حضرت جواد الائمه علیهما السلام با طی الارض آمدند و ایشان را دفن کردند.

و نیز این جریان که صاحب تاریخ قم از طریق صحیح نقل کرده است، از نوادر تاریخ است. باید گفت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام نمونه ای از صاحبان عصمت است، مانند امامان معصوم که متکفل دفن و نماز آنان حجّتهای الهی بوده اند. آن سیده جلیله هم این گونه بوده است و جای تعجّب نیست؛ زیرا آن حضرت، فاطمه دوم است و نمونه کاملی از جده اش فاطمه زهرا علیها السلام دختر بزرگوار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که عالی ترین مقام عصمت را داراست و لذا ملقب شده به فاطمه معصومه علیها السلام؛ چنان که درباره ایشان روایت شده است که امام رضا علیه السلام فرموده است: “من زار المعصومة بقم کمن زارنی؛37 هر کس معصومه را در قم زیارت کند، مرا زیارت کرده است

شهرت آن سیده جلیله به لقب معصومه در میان مسلمانان و اهل تاریخ و حدیث بی جهت نیست، بلکه متناسب با مقام بلند عصمت است که آن بانوی بزرگ تاریخ دارا بوده است و هیچ گونه تعجبی در مطلب نیست؛ چون در جای خودش ثابت شده است که مقام عصمت اختصاصی به پیامبر و امام ندارد، بلکه مردان و زنان دیگری هم به این مقام بلند نایل آمده اند، مانند: حضرت مریم علیها السلام که خداوند شهادت به طهارت او داده است؛ چون همان گونه که گذشت، ملاک تقرب انسان است به مقام قرب الهی و رعایت تمام احکام و دستورات خدای متعال که از راه ریاضت و مجاهدت در راه خدا به دست می آید.

و این بانوی بزرگ اسلام نمونه کامل زهد و تقوی و عفاف و عبادت و دعا و راز و نیاز با خداوند متعال بوده است. حتی دوران کوتاهی که در قم در حال حیات بوده اند، عبادت او زبان زد عام و خاص است و محراب عبادت ایشان در خانه موسی بن خزرج که در محله میدان میر واقع است، شاهدی است بر این مدعی که بعد از چند قرن مورد طواف و زیارت ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام است، در حالی که مدت اقامت ایشان در قم هفده روز یا شانزده روز بیشتر نبوده است و در این مدت علیله و مریضه بودند و مشغول معالجه و مداوا بودند و گفته اند مرد مؤمن عطاری داروهای حضرت فاطمه معصومه علیها السلام را مجّانی می داده است.

یکی از علمای قم حکایت نمود از “عمدة العلماء” شیخ محمد حسن قمی که “در محله چهارمردان بوده است که او نقل نموده که در قبرستان علی بن جعفر سنگ تاریخی پیدا شده بود و بر روی آن سنگ نوشته شده بود: این سنگ تاریخ آن عطاری است که داروهای دختر موسی بن جعفر را مجاناً داده است".38

خلاصه با وجود آنکه آن مخدره علیله و بیمار بوده، مشغول عبادت پروردگار عالم بوده و محراب عبادتش در قم تا امروز موجود است و به همین حالت مشغول عبادت بود تا آن وقتی که ندای “یا ایتها النفس المطمئنة” را اجابت نمود و دار فانی را وداع گفت و آخرالامر امید آن مظلومه معصومه مبدل به ناامیدی شد و به وصال برادر نرسید و در شهر غربت با دلی پر از غم و غصه وفات نمود.39
علت ازدواج نکردن حضرت معصومه علیها السلام

اگر چه امر ازدواج در اسلام امری مهم و مستحب مؤکد است و یا واجب، امادر ازدواج مراعات کفائت هم شرط است. اگر در شرح حال آن مخدره آمده است که ایشان شوهر اختیار نکردند، علت آن این است که در میان شیعیان و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سادات کفوی و همتایی برای آن بزرگوار به هم نرسیده است.

در تاریخ قم آمده است که “چنین رسیده است که رضائیه دختران خود را به شوهر نمی دادند؛ زیرا کسی را که همسر و کفو ایشان بود، نمی یافتند و حضرت موسی بن جعفر علیه السلام دارای بیست و یک دختر بوده است هیچ یک شوهر نکرده اند و این مطلب در میان ایشان عادت شده بود و محمد بن علی بن موسی الرضا علیهم السلام در شهر مدینه ده ده وقف کرده است بر دختران و خواهران خود که شوهر نکرده اند و از ارتفاعات آن ده ها نصیب و قسط رضائیه ای که در قم ساکن بوده اند، از مدینه جهت ایشان می فرستادند"40

6. کرامات باهره آن حضرت

یکی دیگر از دلایل مقامات بلند معنوی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بروز کرامات باهره ای است که از سیده جلیله صادر شده است و این کرامات بسیار است و هر ساله از آن حضرت بروز می کند و این امری است که جای انکار ندارد و به حدّ تواتر رسیده است. ما در اینجا به عنوان نمونه یک داستان را می آوریم. یکی از خدّام آستانه مبارکه به نام آقای سید حسین فرزند مرحوم آقا سید صفی چنین نقل کرد که “عموی من میرزا اسد الله بعد از آنکه پای او شقاقلوس بود، به حدی که انگشت های او سیاه شده بود و اطبا از معالجه او عاجز شده بودند و جراحان اتفاق بر این مطلب کرده بودند که باید پای او را برید که مرض بالاتر نرود و بنا گذارده بودند فردا پای عموی مرا ببرند تا آنکه خود میرزا اسدالله گفته بود حالا که بنا شده فردا پای مرا ببرند، پس امشب مرا ببرید در حرم دختر موسی بن جعفر علیهما السلام بگذارید. غلامی بود مبارک نام داشت او را به دوش کشید. او را برد وسط حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام گذارد و خدّام درب حرم را بستند و در پای ضریح بنا کرد از درد نالیدن و فریاد زدن؛ به حدی که بعضی از خدام که پشت در بودند، خواب نرفتند. آنها از درد و ناله او تا نزدیک صبح صادق متأثر بودند. خدامی که پشت درب حرم بودند، دیدند که میرزا اسدالله صدا می زند و می گوید: درب حرم را باز کنید که حضرت مرا شفا داده است. خدام برخاستند و در حرم را باز کردند، دیدند که میرزا اسد الله خوشحال و خندان است. او گفت: در عالم خواب دیدم زن مجلله ای آمد به نزد من و فرمود: چه می شود تو را؟ عرض کردم که این مرض پای مرا گرفته و مرا عاجز کرده یا شفا و یا مرگ از خدا می خواهم. آن زن مجلله گوشه مقنعه خود را بر روی پای من چندین دفعه مالید و فرمودند: شفا دادیم تو را. عرض کردم: شما کیستید؟ فرمود: مرا نمی شناسی و حال آنکه نوکری مرا می کنی! من فاطمه دختر موسی بن جعفر می باشم. بعد از بیدار شدن، قدری پنبه دیده بود در نزد خود. آن پنبه را برداشته بود و به هر مریضی ذره ای از آن پنبه می داد که بمالد به موضع درد، شفا می یافت و آن پنبه در خانه بود تا آن وقتی که سیلاب آمد آن را خراب کرد، آن پنبه از بین رفت و دیگر او را پیدا نکردیم"41

روشن است که این یک نمونه ای است از صدها کرامات آن مخدره که در هر زمان و در هر سال از آن بزرگ صادر می شود و هیچ کس در آن شکی ندارد و در مقام استقصای آنها نیستیم؛ چون خود یک مقاله مستقلی را می طلبد. فقط منظور ما این است که کسی که این معجزات و کرامات از او صادر شود، قطعاً از اولیای خدا و صاحب مقامات عالیه معنوی در حدّ معصومین است که در اثر قرب الهی دعای او مستجاب است و خدای متعال او را واسطه فیض خود قرار داده است؛ همان گونه ای که امامان ما علیهم السلام این چنین بودند و از جمله این بزرگان حضرت فاطمه معصومه علیها السلام دختر امام موسی بن جعفر علیهما السلام است که تمام شیعیان عالم خاصه شیعیان ایران و بالاخص ساکنین جوار قبرش از فیض او بهره های فراوانی برده و می برند. خداوند ما را قدردان زیارت آن حضرت قرار دهد و از شفاعت او و اجدادش محروم نفرماید! و الحمدلله اولا و آخراً.

پی نوشت:

1) سوره شوری: 42، آیه 23.

2) المحجة البیضاء” ملا محسن فیض کاشانی، ج 8، ص 5.

3) مفاتیح الجنان” زیارت عاشورا.

4) همان، زیارت حضرت معصومه علیها السلام.

5) همان، زیارت عاشورا.

6) شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشورا” میرزا ابوالفضل تهرانی، ص 213.

7) دلائل الامامة” محمد بن جریر الطبری، ص 209.

8) ر.ک: “وسیلة المعصومیة” میر ابوطالب حسینی، ص 65.

9) تاریخ قم” ص 221.

10) سوره قمر: 54، آیه 54 و 55.

11) سوره نحل: 16، آیه 97.

12) سوره آل عمران: 3، آیه 42.

13) سوره تحریم: 66،آیه 11.

14) ر.ک: “مجمع البیان” فضل بن حسن طبرسی، ج 10، ص 319.

15) بحار الانوار” ج 8، ص 178.

16) مجمع البیان” ج 10، ص 320.

17) بحار الانوار” ج 37، ص 84.

18) همان، ج 45، ص 164.

19) ناسخ التواریخ” ج 7، ص 336.

20) نهج البلاغة” خطبه 1.

21) احقاق الحق” ج 6، ص 282.

22) همان.

23) الامالی” شیخ صدوق، ص 82.

24) الفوائد الرضویة” شیخ عباس قمی، ص 379.

25) سوره نحل: 16، آیه 97.

26) مفاتیح الجنان” زیارت حضرت معصومه علیها السلام.

27) بحار الانوار” ج 102، ص 265؛ “عیون اخبار الرضا علیه السلام” ج 2، ص 267؛ “ثواب الاعمال” ص 89.

28) کامل الزیارات” ص 324.

29) همان مصادر.

30) بحار الانوار” ج 102، ص 266.

31) همان، ص 267.

32) منتهی الآمال” شیخ عباس قمی، ج 2، ص 243.

33) مفاتیح الجنان” زیارت حضرت معصومه علیها السلام.

34) انوار المشعشعین” شیخ حسین نائینی کچوئی، ج 2، ص 276.

35) منتهی الآمال” ج 2، ص 242.

36) همان.

37) ریاحین الشریعة” شیخ ذبیح الله محلاتی، ج 5، ص 35.

38) انوار المشعشعین” ج 2، ص 277.

39) همان.

40) منتهی الآمال” ج 2، ص 243، به نقل از “تاریخ قم” ص 221.

41) انوار المشعشعین” ج 2، ص 503.

منبع : نور مگز , محامد یزدی؛علی

نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 

با سلام و احترام

میلاد حضرت معصومه(س) گرامی باد

1394/05/24 @ 11:56


فرم در حال بارگذاری ...

ویژگیهای حضرت معصومه سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

تعداد امامزادگان شایسته تعظیم و تجلیل در «دار الایمان قم » که بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سایبان هست به چهارصد نفرمی رسد.

در میان این چهار صد اختر تابناکی که در آسمان قم نورافشانی می کنند، ماه تابانی که همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان خود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهل بیت پیمبر(علیهم السلام)، دخت گرامی موسی بن جعفر، حضرت معصومه سلام الله علیهامی باشد.

پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقی تستری، مولف قاموس الرجال می نویسد:

«درمیان فرزندان امام کاظم علیه السلام با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا علیه السلام، کسی همسنگ حضرت معصومه سلام الله علیها نمی باشد. »

محدث گرانقدرحاج شیخ عباس قمی به هنگام بحث از دختران حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، می نویسد:

«برحسب آنچه به مارسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی علیه السلام، معروف به حضرت معصومه سلام الله علیها است.»

بررسی شخصیت برجسته و فضایل گسترده حضرت معصومه سلام الله علیها در این صفحات نمی گنجد. در این نوشته به برخی از ویژگیهای آن خاتون دوسرااشاره می کنیم:

1- شفاعت گسترده

بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. و گستردگی آن باجمله بلند: (ولسوف یعطیک ربک فترضی) بیان گردیده است. همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فراگیرد:

1- خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.

2- شفیعه روزجزا، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها.

در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحی طاقه ابریشمی از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد.» باکلک تقدیر نقش بسته بود.

این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است.

بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت،هیچ کس و حد اقل هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه دخت موسی بن جعفر سلام الله علیها نمی رسد، که امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید:

«تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم »:

«با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»

...

>

2- عصمت

بر اساس روایتی که مرحوم سپهر در «ناسخ » از امام رضا علیه السلامروایت کرده، لقب «معصومه » را به حضرت معصومه، امام هشتم اعطا کرده اند. طبق این روایت امام رضا علیه السلام فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی » «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد.» این روایت را مرحوم محلاتی نیز به همین تعبیر نقل کرده است.با توجه به این که عصمت به چهارده معصوم(علیهم السلام) منحصرنیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.و علت اشتهار حضرت رسول اکرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهم السلام) به «چهارده معصوم » آن است که آنها علاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و کبیره، از «ترک اولی » نیز که منافات با عصمت ندارد، پاک و مبرا بودند.

مرحوم مقرم در کتابهای ارزشمند: «العباس » و «علی الاکبر» دلائل عصمت حضرت ابوالفضل و حضرت علی اکبر(علیهماالسلام) را بر شمرده است. و مرحوم نقدی در کتاب «زینب الکبری » از عصمت حضرت زینب سلام الله علیها سخن گفته است. و مولف «کریمه اهلبیت » شواهد عصمت حضرت معصومه سلام الله علیهارا بازگو نموده است.

و با توجه به این که حضرت معصومه سلام الله علیها نام شریفشان «فاطمه »است و در حال حیات به «معصومه » ملقب نبودند، تعبیر امام علیه السلامدقیقا به معنای اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:«تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است » دلالت حدیث شریف برعصمت آن بزرگوار بی تردید خواهد بود.

3- فداها ابوها

آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالی » نقل فرموده که روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم علیه السلام بپرسند. امام علیه السلام درسفر بودند، پرسشهای خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم نمودند، چون عزم سفر کردند برای پاسخ پرسشهای خود به منزل امام علیه السلام شرفیاب شدند، امام کاظم علیه السلام مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم علیه السلام مصادف شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند.

هنگامی که امام علیه السلام پرسشهای آنان و پاسخهای حضرت معصومه سلام الله علیها راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» باتوجه به این که حضرت معصومه سلام الله علیها به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند.

4- بارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها تجلیگاه حضرت زهرا سلام الله علیها

بر اساس رویای صادقه ای که مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(ره) ازپدر بزرگوارش مرحوم حاج سیدمحمود مرعشی (متوفای 1338 ه’ .)نقل می کردند، قبر شریف حضرت معصومه سلام الله علیها جلوه گاه قبر گم شده مادر بزرگوارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها می باشد.آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله ای که ممکن باشد، محل دفن حضرت زهرا سلام الله علیها را به دست آورد، به این منظورختم مجربی را آغاز می کند و چهل شب آن را ادامه می دهد، تا درشب چهلم به خدمت حضرت باقر و یا حضرت صادق(علیهماالسلام)شرفیاب می شود، امام علیه السلام به ایشان می فرماید: «علیک بکریمه اهل البیت » «به دامن کریمه اهلبیت پناه ببرید.» عرض می کند: بلی من هم این ختم را برای این منظور گرفته ام که قبر شریف بی بی را دقیقا بدانم و به زیارتش بروم.

امام علیه السلام فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه درقم می باشد.»سپس ادامه داد: «برای مصالحی خداوند اراده فرموده که محل دفن حضرت فاطمه سلام الله علیها همواره مخفی بماند و لذا قبر حضرت معصومه راتجلیگاه قبرآن حضرت قرار داده است. هر جلال و جبروتی که برای قبر شریف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها قرار داده است.»

5- پیشگوئی امام صادق علیه السلام

امام جعفر صادق علیه السلام در ضمن حدیث مشهوری که پیرامون قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: «تقبض فیها امراءه هی من ولدی، واسمها فاطمه بنت موسی، تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم » «بانویی از فرزندان من به نام «فاطمه » دختر موسی، در آنجا رحلت می کند، که با شفاعت اوهمه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» راوی می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق علیه السلام شنیدم که حضرت موسی بن جعفر علیه السلامهنوز دیده به جهان نگشوده بود.

پیشگوئی امام صادق علیه السلام از ارتحال حضرت معصومه سلام الله علیها در قم پیش ازولادت پدر بزرگوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ آن حضرت حکایت می کند.

6- رمز قداست قم

در احادیث فراوانی از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان چهارم به رسول اکرم(ص) ارائه شده است.

امیرمومنان علیه السلام به اهالی قم درود فرستاده و از جای پای جبرئیل در آن سخن گفته و امام صادق علیه السلام قم را حرم اهلبیت معرفی کرده وخاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. امام کاظم علیه السلام قم را عش آل محمد (آشیانه آل محمد(ص)) نامیده و یکی از درهای بهشت رااز آن اهل قم دانسته. امام هادی علیه السلام اهل قم را «مغفور لهم »(آمرزیده) تعبیر کرده و امام حسن عسکری علیه السلام از حسن نیت آنهاتمجید کرده و با تعبیرات بلندی اهالی قم را ستوده است.اینها و دهها حدیث دیگری که در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را برای همگان روشن می سازند، جز این که باید دید راز و رمز این همه شرافت و قداست چیست؟

حدیث فوق که پیرامون ارتحال حضرت معصومه سلام الله علیها به عنوان پیشگوئی از امام صادق علیه السلام نقل شد، از راز و رمز آن پرده بر می دارد وروشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر،کریمه اهلبیت، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه سلام الله علیها سرچشمه می گیرد، که در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گردو خاک این سرزمین را توتیای دیدگان حور و ملائک نموده است.

7- تنها خواهر امام هشتم

نجمه خاتون همسرگرامی امام کاظم علیه السلام تنها دو فرزند در دامان خود پرورش داد و آنها عبارتند از:

1- خورشید فروزان امامت، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام.

2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه سلام الله علیها.

محمد بن جریر طبری، دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجم هجری،براین واقعیت تصریح نموده است.

مدت 25 سال تمام حضرت رضا علیه السلام تنها فرزند نجمه خاتون بود، پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامن نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم علیه السلام بود و امام علیه السلام توانست والاترین عواطف انباشته شده در سویدای دلش را بر او نثار کند.

بین حضرت معصومه سلام الله علیها و برادرش امام رضا علیه السلام عواطف سرشار و محبت زایدالوصفی بود که قلم از ترسیم آن عاجز است.

در یکی از معجزات امام کاظم علیه السلام که حضرت معصومه نیز نقشی دارد،هنگامی که مرد نصرانی می پرسد: «شما که هستید؟» می فرماید: «انا المعصومه اخت الرضا» «من معصومه، خواهر امام رضا علیه السلام می باشم.» این تعبیر از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا علیه السلام و از مباهات او به این خواهر برادری سرچشمه می گیرد.

8- نامه دعوت

محبت و مودت این خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود، به طوری که مفارقت امام هشتم علیه السلام برای حضرت معصومه سلام الله علیها بسیار سخت بود،جدائی حضرت معصومه سلام الله علیها نیز برای امام هشتم علیه السلام قابل تحمل نبود.و لذا پس از استقرار امام هشتم علیه السلام در مرو، نامه ای خطاب به حضرت معصومه سلام الله علیها مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادی به مدینه ارسال نمود.

جالب توجه است که حضرت رضا علیه السلام به غلام دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند، تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکن به مدینه منوره برساند.

حضرت معصومه علیه السلام نیز به مجرد دریافت دست خط برادر، رخت سفر بست و خود را مهیای سفر نمود.

 پایگاه حوزه

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: قديري اناري [عضو] 
5 stars

سلام دوست خوبم، میلاد کریمه ی اهل بیت علیهم السلام بر شما مبارک!
مطالب مفیدی بود!
موفق باشی. در پناه حضرت حق!

1394/05/25 @ 23:17
نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام دوست عزیز
عید بر شما مبارک
انتخاب متفاوت و آموزنده ای بود
موفق باشید

1394/05/24 @ 23:29
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 

با سلام و تبریک به مناسبت میلاد کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
از عنوان و مطلب مناسبتی خوبي که انتخاب کرديد متشکرم.
جهت مطالعه و استفاده کاربران، در قسمت منتخب ها نيز درج کرديم.
موفق باشید.

1394/05/24 @ 19:35


فرم در حال بارگذاری ...

خاطرات خواندنی از ۵۵ سال وعظ و خطابه /شیوه امتحان گرفتن آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره)

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

منبری که امروز شیعه دارد یادگارهمان منبر رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله است که آمیخته با ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام بوده و افتخارهمه منبری هاست.

ازگذشته های دور تا به امروز تبلیغ چهره به چهره یکی از اثر گذارترین روش های سنتی ترویج معارف الهی بوده که بهترین و کامل ترین آن منبر است.

امروز منبر هنوز هم جزو مؤثرترین و پردامنه ‌ترین عرصه ‌های تبلیغ دینی به شمار رود که کهنه نشده و لازم است حفظ شده و روز به روز تقویت شود.

در میان ابزارهای گسترده تبلیغ دین، رسانه دیرینه، سنتی و کهنِ “منبر” همچنان اصالت، قداست و جایگاه خود را حفظ نموده وتوده مردم، باورها و معارف دینی خود را بیشتر از طریق همین رسانه سنتی حوزه دریافت می کنند.

منبر روش مند و علمی، بسترمناسبی برای ترویج احکام متعدد اسلامی مثل نماز، امر به معروف، نهی ازمنکر، زدودن شبهات، مقابله با انحرافات وخرافات و تبلیغات مسموم دشمنان، تولید فکر و عرضه صحیح معارف اسلامی به آحاد جامعه مخصوصاً جوانان است، لذا خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران به سراغ حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی از وعاظ پیشکسوت تهران رفته و درخصوص منبر، خطابه وکاربردهای کلیدی آن درتبلیغ و ترویج معارف دین به گفتگو نشسته که حاصل آن در ادامه می آید.

طلاب در محفل درس ایشان امتحان سطحی نداشتند،

بلکه باید درس را به زبان عربی

و به صورت جزوه و یا رساله تبدیل کرده

و به ممتحنین ارائه می دادند

و پس ازآن هم درامتحان شفاهی شرکت می کردند.

...

*معرفی

حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی تاج معروف به لنگرودی متولد بهمن ماه سال 1310 هجری شمسی درشهرلنگرود گیلان است. او که اکنون 84 ساله است، پس از طی دوران دبستان وارد حوزه علمیه شهر لنگرود شد و پس از آن تا به امروز بیش از نیم قرن است که در کسوت روحانی موفق در عرصه تبلیغ و ترویج احکام دین و روشنگری مردم کمر همت بسته و مجاهدت نموده است.

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی سال 1339 ازقم به تهران آمده و ازآن زمان تا امروزعلی رغم همه مشکلات، با صلابت ودرایت 55 سال است سنگر منبر را حفظ کرده، ضمن خدمت در سازمان تبلیغات اسلامی و هواپیمایی جمهوری اسلامی و سایرنهادهای انقلابی، مردم دارالعباده تهران را ازخطابه های زیبا و شیوای خود بهره مند ساخته است. ایشان از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام خمینی(ره) و بسیاری دیگر از بزرگان حوزه علمیه بوده وتاکنون بیش از50 جلد کتاب ازایشان به چاپ رسیده است.

حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی تاج لنگرودی

*تلمذ ازمحضر اساتید شاخص عصر

وی درگفتگو با خبرنگار«حوزه» با تشریح مراحل تحصیل خود درحوزه گفت: پس ازدوران دبستان به مدت یک سال ازمحضرحجج اسلام شیخ جواد و شیخ علیرضا ممجّد لنگرودی درحوزه زادگاهم لنگرود، جامع المقدمات را خواندم و بعد وارد حوزه علمیه لاهیجان شده و جامع المقدمات را به اتمام رساندم.

وی ادامه داد: اساتید من درلاهیجان مرحوم آیت الله مهدی مهدوی موسس حوزه لاهیجان، آیت الله سید احمد میرمطلبی درکتاب سیوطی،مرحوم سید محمود اصفهانی ازوعاظ شهیرلاهیجان وشیخ ابراهیم محقق درتجوید بودند.

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی درخصوص عزیمت شان به شهرمقدس قم وتلمذ ازمحضراساتید برجسته وشاخص آن عصراظهارداشت: سال 1326 درسن 16 سالگی وارد حوزه علمیه قم شدم. آن زمان کتاب معالم اولین کتاب درعلم اصول بود که آن را محضرمرحوم شیخ جواد تبریزی فراگرفته و کتاب قوانین درعلم اصول را نیزمحضرآیت الله العظمی نوری همدانی بودم.

*کلاس پرجمعیت آیت الله نوری همدانی

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: آیت الله العظمی نوری همدانی که امروز از مراجع عالیقدر شیعه هستند آن زمان هم مثل امروز شاگردان بسیاری داشتند. خاطرم هست معظم له در مسجد نو قم کلاس داشتند و حقیرهم درس قوانین در علم اصول را محضرایشان تلمذ می نمودم، بیش از150 نفر طلبه در آن کلاس حضور داشتند، خوب آن زمان بلندگو هم نبود، ولی سکوت محض طلاب پای درس استاد و شیوایی کلام ایشان باعث می شد تا همه ازبیانات ایشان بهره مند شویم.

*استفاده ازاستاد خصوصی درفراگیری دروس

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی خاطرنشان کرد: درمسجد امام نزدیک بازارقم، رسائل را نزد آیت الله موسوی اردبیلی یاد گرفتم، اما بالاجبار درادامه استاد خصوصی گرفتم. البته عمده درس مکاسب را نیز خدمت مرحوم آیت الله شیخ محمد لاکانی آموختم.

وی افزود: جلد اول کفایة و مباحث الفاظ را شاگرد مرحوم آیت الله رضا صدر برادر بزرگ ترامام موسی صدربودم و بعد از آن هم در محضرمرحوم استادعبدالحسین فقیهی گیلانی ازاساتید فارغ التحصیل شهرنجف که بیان بسیارشیوایی داشتند حضور داشتم، اما لابلای خواندن کفایتین در دروس خارج علما نیز می رفتم.

*شیوه جالب آیت الله بروجردی در امتحانات

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی تلمذ از محضر امام خمینی (ره) و آیت الله العظمی بروجردی را از افتخارات دوران طلبگی خود توصیف کرد و ادامه داد:

حدود 2 سال در مسجد بالاسر قم درس خارج فقه آیت الله العظمی بروجردی را می رفتم. نکته جالبی که از فضائل معظم له بود اخذ امتحان ویژه ازطلاب بود.

وی یادآورشد: طلاب در محفل درس ایشان امتحان سطحی نداشتند، بلکه باید درس را به زبان عربی و به صورت جزوه و یا رساله تبدیل کرده و به ممتحنین ارائه می دادند و پس ازآن هم درامتحان شفاهی شرکت می کردند که به فضل خدا من دراین امتحان موفق شدم.

*علامت قبولی در درس امام خمینی(ره)

این واعظ حوزوی افزود: آن زمان حدود 2 سال در محضر امام راحل(ره) دروس خارج اصول را درمسجد سلماسی قم فرا گرفتم که برایم بسیار ثمربخش واثرگذار بود، ولی جالب این که علامت قبولی در درس امام(ره) این بود که شهریه 45 تومانی طلاب به 60 تومان تبدیل می شد و برای من نیز همین گونه شد.

*از روضه های خانگی تا منابر بزرگ

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی درباره عزیمتش به شهر تهران گفت: بعد از مدتی حس کردم به منبر رفتن علاقه خاصی دارم و لذا لازم بود که شهری را برای این کار در نظرمی گرفتم.پس ازمشورت و استخاره وکسب اجازه بزرگان، دراواسط سال1339 به تهران آمده و از حضور درجلسات و روضه های خانگی کارم را شروع کردم وامروزنیزبه حمد الله منابرمختلفی درتهران دارم.

وی افزود: البته ازخاطرات تلخ آن زمان رحلت آیت الله العظمی بروجردی در اوائل سال 40 بود، اما به هرحال حضورم در هیئت ها و حسینیه ها بیشتر شده و دهه های محرم و صفر و ماه مبارک رمضان هم به منابرم اضافه گردید و بعضا روزی چند منبر دارم.

*ماجرای ضبط محرمانه درس آقای فلسفی!

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی با بیان این که 3سال بین سال های 45 تا 48 در کلاس های درس حجت الاسلام والمسلمین مرحوم فلسفی خطیب، واعظ و مفسر شهیر تهران حضور داشته است، گفت: در این مدت در کلاس های تفسیر ایشان و درس خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها شرکت داشتم و محرمانه زیرعبا با ضبط صوت، بیانات ایشان را ضبط می کردم.

وی افزود: متن سخنان مرحوم فلسفی را روی کاغذ آورده و گردآوری کردم که به صورت دفتری شده است. اخیراً حجت الاسلام والمسلمین لواسانی که نوه دختری مرحوم فلسفی است، این دفتر را از من گرفت تا به سرانجام برساند.

*نگارش 50 جلد کتاب برای وعاظ

این محقق،‌ منبری و نویسنده حسینی با اشاره به انگیزه های الهی اش برای نگارش کتاب های متعدد به خبرنگارخبرگزاری حوزه گفت: من همواره قبل و بعد ازمنبرمطالعات زیادی دارم و در این بین به این فکرافتادم تا برای راهنمایی منبری ها کتاب بنویسم ولذا شروع به نگارش کتاب در موضوعات مورد نیاز وعاظ و همچنین سایر موضوعات دینی نمودم و با عنایت خداوند تا امروز موفق به تألیف بیش از50 جلد کتاب شده ام و کتاب های دیگری نیز در دست تألیف دارم.

وی با بیان عناوین چند کتاب ازتألیفات خود اظهارداشت: کتاب های واعظ خانواده، واعظ اجتماع، اخلاق انبیاء، اخلاق امیرالمومنین علیه السلام، اخلاق حضرت زهرا(س)، اخلاق آموزشی، زن وشوهر، اخلاق کودکان، اخلاق نوجوانان، از مدینه تا مدینه(مقتل عاشورا)، ارزش ها و ضدارزش ها، با امام حسین علیه السلام به سوی بهشت، پندهای خدا، پاسداران حجاب، پیام های امام زمان(عج)، پاداش ها و کیفرها، تلخ وشیرین، توسلات(راه امیدواران)، چشم روشنی، خودآموز معارف اسلام و درس هایی از معلمین اخلاق از مهمترین عناوین تالیفاتم هستند.

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی اضافه کرد: همچنین کتاب های داستان زنان، داستان جوانان، زشت و زیبا، سیمای امام زمان(عج)، سیمای نمازگزاران، سیمای حضرت زینب(س)، طب 14 معصوم، فرهنگ مشترک اسلام ومسیح، کشکول ممتاز، مجموعه 6 جلدی گفتار وعاظ، معجزات امام زمان(عج)، مجموعه 5 جلدی وعظ و خطابه و نمازدرخانواده نیز از دیگر کتاب هایی است که با عنایات الهی و توجهات امام عصر(عج) توفیق نگارش آن ها را داشته ام.

*"واعظ خانواده” 40 بار تجدید چاپ شد

این خطیب عالم و عالیقدردرباره کتاب واعظ خانواده گفت: این کتاب به دلیل استقبال زیاد مخاطبان تاکنون 40 بارتجدید چاپ شده است، همچنین مجموعه ای 5 جلدی درباره وعظ در ماه مبارک رمضان را آماده چاپ دارم.

وی افزود: این مجموعه 5 جلدی حاوی مطالبی کاربردی است که وعاظ در منابر خود به آن نیاز بسیاری دارند و متاسفانه کتابی دراین زمینه نداشته ایم، لذا برآن شدم این مجموعه را برای روحانیون عزیزی که درماه ضیافت الهی منبردارند، بنویسم که امیدوارم شرایط لازم برای چاپ آن هم فراهم گردد.

*اولین منبرمتعلق به رسول الله صلی الله علیه و آله است

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی، اولین منبررا متعلق به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله دانست واظهارداشت:وجود نازنین نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله شب معراج برای همه انبیای الهی منبر رفتند که اولین منبراست. پس از پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام نیزمنبرمی رفتند و برای امامان معصوم علیه السلام ما نیز موقعیت هایی برای منبر رفتن پیش می آمد، اما غوغای خلافت باعث شد بنی عباس و بنی امیه منبر را اشغال کنند و امروز نیز این مسئله بین وهابیون هست.

وی با اشاره به این که تکیه گاه ما باید همواره وجود مقدس باریتعالی باشد، گفت: مرحوم اشراقی واعظ (متوفی 1329) درمسجد عشقوی قم درحضورآیت الله العظمی بروجردی منبر رفته و گفت: می دانید چرا امام زمان(عج) زمان ظهور به دیوار کعبه تکیه می کند؟ چون می خواهد بگوید که ای مردم عالم تکیه گاه من خداست، تکیه من به دیوار لندن و مسکو و پاریس و آمریکا و امثالهم نبوده و تنها باید به خدا تکیه کرد. این بیان ایشان را بنده در کتاب سیمای امام زمان(عج) آورده ام.

*فرق منابر در فرقه های اسلامی

این محقق ونویسنده حوزوی با بیان این که منبرمرسوم امروز، همان یادگارمنبر رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله است،یادآورشد: اگردربرخی فرق اسلامی درمنابرشان تنها بیان احکام و ذکرحدیثی می شود، این منابر دربین شیعه علاوه برترویج معارف الهی،آمیخته با مصائب اهل بیت علیهم السلام است و وعاظ شیعه ابتدای منبرشان بسم الله و بیان احکام الهی، وسط منبر قال النبی صلی الله علیه و آله، قال الباقر علیه السلام و قال الصادق علیه السلام و انتهای منبرنیزذکرمصیبت اباعبدالله الحسین علیه السلاموسلام برایشان است که افتخاری برای منبری های ما می باشد.

* منبری های شاخص قم

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی با عنوان کردن اسامی منبری های معروف وشاخص قم درآن زمان گفت: از زمان دبستان منبری های بزرگی را می شناختم که به رحمت ایزدی پیوسته اند، مرحوم شیخ علی صدیق، ابراهیم معراجی، حسن غروی، پیش نماززاده، مرحوم شمس منبرهایی خداپسندانه وجدی داشتند که با بیان زیبای شان توأم بود.

وی ادامه داد: درقم منبرمشهورروی نام چند نفربود که ازجمله آن ها مرحوم اشراقی واعظ، مرتضی برقعی، علی اکبرتربتی، مرحوم بیان الحق، و تعدادی دیگراز بزرگان بود که درحوزه و یا مقابل آیت الله العظمی بروجردی منبرمی رفتند.

*تهران به لحاظ منبری ها غنی است

این خطیب شهیرتهران افزود: مرحوم فلسفی درتهران خطیبی عالم وفرهیخته بود که درعصرخود بی نظیرمی نمود.مرحوم شیخ رضا سراج در ذکرمصیبت غوغا می کرد و سید احمد خوانساری به خصوص ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مردم را به شدت به گریه می انداخت. البته مرحوم حاج اشرف کاشی هم همین طوربود.

حجت الاسلام تاج لنگرودی با بیان این که امروزتهران ازنظر منبری غنی است، گفت: الان هم درتهران منبری های جوان و مجربی داریم که وعاظ مهذب و عالمی هستند و رسالت خود را به خوبی ادا می نمایند. آقای شجاعی ازجمله وعاظی است که ازگذشته تا کنون وزنه ای بزرگ درمنبر به شمارمی رود.

*ماجرای اخذ گذرنامه کربلا

واعظ و خطیب وارسته تهران با اشاره به خفقان وفضای سیاسی - اجتماعی بسته و سرکوب گرانه رژیم منحوس پهلوی درآن زمان گفت: با توجه به شرایط بد و محدودیت های عدیده برای وعاظ تصمیم گرفتم مدتی را همراه خانواده به کربلای معلی سفرکنم و لذا درخواست گذرنامه نمودم ولی معلوم شد که شهربانی وقت گذرنامه ام را بایگانی کرده است.

وی افزود: پس ازاین اقدام با مراجعه به شخصی به نام مسیحا که مسئول روابط عمومی شهربانی بود علت را جویا شدم. اوگفت که شخص تیمسار رئیس شهربانی ازشما به شدت غضبناک است. شما دریک منبر خود پس از ایراد سخنانی به مردم گفته اید که “یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور"لذا اگرمنظورشما بازگشتن امام خمینی(ره) است، این امرمحال است!

استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: آقای مسیحا همچنین گفت؛ شما درخطابه ای دیگربا قرائت شعری با این مضمون” دزد ازآن خانه که بام ودرش نیست/ هرچه بَرَد فارغ ازحساب و کتاب است/ ای رؤسا تا که وقت هست بدزدید/ مملکت امروزبی حساب و کتاب است” به اوضاع فعلی کشورتوهین کرده اید.البته درواقع آنها نگران بودند من ازکربلا نزد امام راحل(ره) درنجف بروم.

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی اضافه کرد: این مسئله ادامه داشت تا این که مرحوم فلسفی درجلسه ختمی که درمسجد مجد برقراربود وعده ای از تیمسارهای شهربانی حضورداشتند پس ازمنبر خود با بیان این که قصد آقای تاج تنها زیارت است، ازآن ها خواست که گذرنامه بنده را آزاد کنند.

*تفاوت منبرهای قبل و بعد ازانقلاب اسلامی

این واعظ پیشکسوت در ادامه گفتگوی خود با خبرنگارحوزه با اشاره به تفاوت های منبردر زمان قبل و بعد ازانقلاب اسلامی وبا بیان این که دردوران رژیم جنایت پیشه پهلوی وعاظ منابردودسته بودند، گفت: عده ای ازمنبری ها صرفا مسائل فقهی و احکام و ذکرحدیث را داشته و بعضا هم ذکری مصیبتی می نمودند، اما کاری به اوضاع واحوال سیاسی و جنایات وخیانت های رژیم نداشتند.

وی افزود: درمقابل این افراد وعاظی هم بودند که بدون ترس و واهمه از زندان و شکنجه وبرخوردهای عوامل رژیم، روی منبرازرواج بی دینی و بی حجابی و بی اعتنایی به مردم فقیر و کاخ ها و جنایات پهلوی سخن گفته و جداً حق مطلب را ادا می کردند.

استاد حوزه ودانشگاه ادامه داد: البته بعد ازپیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و رفع محدودیت منبری ها طبعا عمده منبری ها رسالت عظیم خود درتبیین و روشن گری و آگاهی بخشیدن به آحاد ملت درزمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی وفرهنگی را ادامه دادند و البته بودند افرادی هم که همان راه و رسم قبلی خود درروضه خوانی و صرفاً بیان مسائل فقهی و احادیث را استمراربخشیدند.

*تمرین ومطالعه شرط موفق بودن منبراست

این خطیب موفق حوزوی با توصیه به طلاب و منبری های جوانی که قصد دارند منبرموفقی ارائه دهند، گفت: طلاب جوان اگربخواهند درمنبرهای خود موفق عمل کنند باید بدانند که تمرین وممارست در کنار مطالعه عمیق و فهم دقیق مطالب نقشی مهم درموفقیت آن ها رقم خواهد زد. ضمن آنکه فراگیری زبان های خارجی برای وعاظ امری ضروری و مهم به شمارمی رود.

وی افزود: سال 1337 که درقم تحصیل می کردم یک منبرآزمایشی داشتیم که حضور دراین منبر مرا به منبر رفتن علاقه مند کرد. خاطرم هست سال اولی که منبرداشتم رفتم به روستایی درشمال کشور. مرحوم مجتبی واعظ را درمدرسه مهدوی(کاسه فروشان) دیدم.ایشان ازمن پرسید که چند حدیث درباره صدق وراستگویی بلدید؟ گفتم هیچ! گفت: چند حدیث درباره مذمت کذب ودروغ بلدید؟ چند آیه درباره حجاب بلدید؟ البته این مسئله به تنهایی 50 درصد مسیررا برایم هموارکرد ولی این سئوالات مرا واداشت تا به مطالعه دقیق وعمیق قبل ازمنبر روی بیاورم.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران خاطرنشان کرد: آموختن علم کلام ازجمله موارد مهمی است که یک واعظ می تواند با بهره مندی ازآن درمنبر درصد موفقیت خود را افزایش دهد چراکه بنده دراین مورد تجربه داشته و آن را امتحان کرده ام.

حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی تاج لنگرودی

*مجموعه تاج در مقابل مجموعه ورّام

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی ادامه داد: وقتی ازاین منبر بازگشتم به قم، مجموعه کتب ورّام وکتاب تنبیه الخواطررا تهیه کرده و هنوزهم قبل ازمنبرهایم آن را مطالعه می کنم. البته درمجموعه ورّام فصل ها پراکنده است و لذا من مجموعه کتاب تاج را مقابل کتاب ورّام در30 فصل مرتبط تألیف کردم که به فضل الهی کمک زیادی به منبری ها می کند.

وی افزود: همچنین درنگارش کتاب توسلات نیز که درباره کسانی است که ازتوسل به ائمه اطهارنتیجه گرفته و مشکلات شان مرتفع گردیده، کمک به منبری ها مد نظربوده است. درکتاب گفتاروعاظ هم درجلد اول 40 منبرازوعاظ متعدد گردآوری شده و درجلدهای دوم تا ششم آن نیز همین گونه عمل شده است وبرای مثال عکس و منبرهای شیخ عباس قمی دریکی ازاین مجموعه ها گردآوری شده وبرای استفاده وعاظ ارائه گردیده است.

استاد پیشکسوت وعظ ومنبرتهران خاطرنشان کرد: درمجموعه کتاب های وعظ و خطابه نیز دوجلد درباره محرم، یک جلد درباره صفر، دوجلد درباره ایام شهادت حضرت زهرا(س) ویک جلد هم مطالب مورد نیازوعاظ برای ماه رجب پیش بینی، گردآوری و ارائه شده است.

*بازاری ها نسبت به احکام کم اهمیت شده اند

حجت الاسلام والمسلمین تاج لنگرودی درپایان گفت وگوی خود با خبرنگارخبرگزاری حوزه با انتقاد ازکم توجهی برخی بازاریان نسبت به رعایت حدود الهی و احکام اسلام در کسب و کار و تجارت گفت: متأسفانه امروزآنچه بیشتربازاری ها به آن توجه دارند صرفاً کسب درآمد و مسائل اقتصادی است. لذا اگر درآمد باشد یا نباشد و یا کم وزیاد باشد، به مسائل شرعی و دینی درمورد نحوه کسب وکار و تجارت و دستوراتی که شرع اسلام برای حلال کردن مال و انجام تجارت اسلامی و مشروع داده اهمیتی نمی دهند لذا ضروری است وعاظ گرامی در منابر خود نسبت به توجه دادن این قشر از فعالان جامعه به رعایت احکام اسلامی درکسب و کارو بازار اقدام نمایند.

گفت وگو: حسین شاملو/ خبرگزاری حوزه


فرم در حال بارگذاری ...

پگاه پاکی(گذری بر فضایل و مکارم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و شهر قم)

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

تربت پاکان

شهر قم که تربت پاکش گوهر گرانقدری را در دل خود جای داده و درخشندگی آن چشم همگان را مجذوب پاکی و قداست خویش نموده در طی قرون متمادی، حبل المتین اندیشمندان دینی، عالمان و وارثان ائمه اطهار علیه السلام به شمار می آید.

دهها سال است در حریم امن و امان فاطمه معصومه ـ کریمه اهلبیت ـ بزرگان پاک سیرت و مخلصان موحد بر سفره احسانش حاضر شده و به برکت عنایت های ویژه آن حضرت به نشر فرهنگ تشیع اهتمام ورزیده، از خرمن اهل بیت خوشه ها برگرفته اند و جرعه های جانبخش را به کام تشنگان حق و حقیقت رسانده اند خدمات برجسته و تلاشهای ارزنده علماء و عارفان و مبارزان این شهر در احیای آئین محمّدیصلی الله علیه و آله چنان بوده که مهر تأیید و تجلیل مقتدایان راستین بر تارک آن می درخشد که فرمودند:

«لولا القمیّون لضاع الدین؛(1)

اگر قمی ها (علمای قم) نبودند دیانت مردم در معرض تباهی قرار می گرفت.»

شالوده این شهر با حضور دوستان و شیعیان ائمه اطهار در سال 83 هـ.ق پی ریزی شد.(2) که این دوران به زمان امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام برمی گردد.

امام صادق علیه السلام فرمود: قم شهر ما و شهر شیعیان ماست، پاک و مقدّس است. اهل آن ولایت ما را پذیرفته اند (3) و امام کاظم علیه السلام در معرفی قم چنین فرمود: «قم عُشّ آل محمد و مأوی شیعتهم؛(4) قم مأوای آل محمّد و پناهگاه شیعیان ماست.»

و امام صادق علیه السلام در بیانی دیگر ویژگی اهل قم را اینگونه بیان فرمود:

قم را قم نامیدند، زیرا اهلش به قائم آل محمّد می پیوندند و با آن حضرت (بر ضد طاغوت ها) قیام می نمایند و با کمال استقامت و استواری به یاری او می پردازند.(5)

در شهر قم بیش از 400 امامزاده واجب التعظیم مدفونند و خاک مقدّسش پیکر پاک بسیاری از فقهای محدثین و علماء بزرگ شیعه را در برگرفته است.

محمد ابراهیم کلباسی مرجع معاصر مرحوم میرزای قمی هنگامی که از اصفهان به قم می آمد، از در پل علیخانی و یا از مسجد امام حسن عسگری کفش های خود را بیرون آورده و بدست می گرفت و تا حرم پیاده می رفت و می فرمود: دراینجا علمای ابرار و اصحاب ائمه و محدثان بسیار آرمیده اند و سراسر این قسمت ـ اطراف حرم ـ قبور آن بزرگواران است.(6)

بنابه فرمایش امام صادق علیه السلام قم شهری برگزیده است و مردمش همواره با حاکمان ستمگر زمان خویش به مبارزه برمی خاستند. خودداری آنان از دادن خراج به حکومت عباسی خصوصاً پس از شهادت حضرت رضا علیه السلام در سال 203 هـ.ق و پی بردن اهالی قم به جنایت مأمون و دستگاه خلافت و دادن تعداد زیادی کشته و زندانی شدن بسیاری از مردم در این رابطه نمونه ای روشن از مقاومت و پایداری آنان است.

شهر مقدّس و مذهبی قم در طول تاریخ شاهد قتل عامهای مکرّر و صدمات جبران ناپذیری از سوی ستمگران بوده است، از جمله آنها می توان به قتل عام در عهد مأمون، زمان معتزّ پسر متوکل عباسی، دوران حمله مغول، افغانها و نادرشاه اشاره کرد که اکثراً بدلیل اختیار کردن مذهب تشیع از سوی مردم شهر بوده است. موضع گیری علمای مبارزی چون میرزای قمی در مقابل فتحعلیشاه، آیت اللّه حائری در برابر رضاخان، فریاد مقاومت آیت اللّه بافقی روبروی رضا شاه و ایستادگی آیت اللّه بروجردی و امام خمینی(ره) در رویارویی با رژیم پهلوی مؤیّد پیشتازی این دیار در نشر اسلام و محو شرک و طاغوت به شمار می آید با این وصف در طول زمان، قم علاوه بر آنکه چشمه جوشان علم و معارف حقّه شیعه بوده تربیت شدگانش پاسداران امین و صالح دین خدا و سرزمین گهر خیزش خاستگاه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی فرزند حوزه علمیّه قم می باشد و اوّلین جرقه انقلابی در مبارزه با تجاوزگری ها و ظلم و فساد طاغوت در قیام 15 خرداد و سپس در اعتراض به توهین رژیم علیه مرجعیت در این شهر زده شد.

توجه ائمه معصومین درباره قم در بیان و عمل حائز اهمیت است. از جمله اینکه امام رضا علیه السلام می فرماید: بهشت دارای هشت در است، یک از آنها برای قمی هاست و سه مرتبه فرمود: خوشا به حالشان.(7)

آن حضرت به زکریا بن آدم که قصد بیرون رفتن از شهر قم را داشت فرمودند: از قم بیرون نرو همانا خداوند به خاطر تو بلا را از اهل قم دور می سازد همانطور که به برکت وجود مقدّس موسی بن جعفر علیه السلام بلا را از اهل بغداد دور نمود.(8)

قم به واسطه خورشید ولایت، حرم مطهر حضرت معصومه علیه السلام و نور علم و دانش فقه جعفری متبلور از حوزه ها و مدارس علمیه و همچنین وجود مسجد مقدّس جمکران که تجلی گاه امام زمان و محل رفت و آمد ایشان و انس و علاقه دلدادگان به ساحتش می باشد و در میان دیگر شهرها ممتاز است. چنانچه امام صادق علیه السلام فرمودند: زمانی خواهد آمد که شهر قم و اهلش حجت بر تمام مردم شوند.

بانوی با کرامت

حضرت فاطمه معصومه علیه السلام دخت بلند اختر امام موسی بن جعفر علیه السلام است که در ماه ذیقعده دیده به جهان گشود این ماه برای مادرش نجمه خاتون شادی بخش و وصف ناشدنی است، زیرا در یازدهمین روز سال 148 هـ.ق خداوند حضرت رضا را به او عنایت کرد و روز اول ذیقعده سال 173 بعد از 25 سال در مدینه منورّه(9) چشمش به تولد دختری از خاندان رسالت که امام صادق بشارت آمدنش را داده بود روشن گردید.

...


نام مبارکش را فاطمه نهادند و از آنجایی که امامان معصوم بیش از یک دختر را به نام فاطمه می گذاشتند مطابق نوشته برخی مورخان امام چهار دختر به نام فاطمه به شرح ذیل داشتند.

1ـ فاطمه کبری ملقب به (حضرت معصومه) که در قم مدفون است.

2ـ فاطمه صغری، ملقب به (بی بی هیبت) که در مدخل شهر باکو در آذربایجان شوروی مدفون است.

3ـ فاطمه اوسطی، ملقب به (ستّی فاطمه) که در اصفهان به خاک سپرده شده است.

4ـ فاطمه اُخری، مشهور به (خواهر امام) که در رشت مدفون است.(10)

آن حضرت دارای القابی چون طاهره، حمیده، نقیّه، سیده، رضیه و اخت الرضا می باشد و در زیارتنامه او را به نامهای صدیقه و نساء العالمین نیز خوانده اند.(11)

حضرت فاطمه معصومه علاوه بر آنکه سرچشمه خوبی ها و کمالات بی حد است از منسوبین سه امام معصوم می باشد و تکریم و احترام او گرامیداشت جایگاه بلند خاندان پیامبر(ص)، خصوصاً مقام امامان شیعه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، علی بن موسی علیه السلام و محمد بن علی امام جواد علیه السلام به حساب می آید.

دختر موسی بن جعفر در تحت تربیت پدر بزرگوار و برادر گرامی اش حضرت رضا علیه السلام به مقام والایی رسید و در پاسخگویی به پرسشهای مراجعین به درجه ای دست یافت که مطابق نقل ابن العرندس حضرت موسی بن جعفر به او کلام فداها ابوه را ارزانی داشت.(12)

وی که مولود بیت وحی و تنزیل و نشأت گرفته از سلسله امامت و عصمت است و ریشه جانش به ولایت معنوی سیراب گردیده، می تواند به اذن پروردگار با نفوذ و تأثیر در عمق نفوس مستعد و شیعیان و دوستدارانش همچون امامان معصوم سبب تغییر و تحوّل گردد و در رفع گرفتاری ها و برآوردن حوائج طالبان و اصلاح امور ایشان اثری مستقیم داشته باشد.

صفای زیارت

بنابر روایات متواتر از اهل بیت عصمت و طهارت، قم شهر شیعیان، حرم فرزندان آنان، پناهگاه فاطمیان، سالم ترین شهرها و آشیانه آل محمد است. امام صادق علیه السلام فرمود: خدا دارای حرمی است که آن مکه است و پیامبرش حرمی دارد که مدینه است و امیرالمؤمنین هم حرمی دارد که کوفه است و ما هم دارای حرمی هستیم که قم است و به زودی بانویی از فرزند من در آنجا دفن می شود که نامش فاطمه است هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می شود.(13) راوی می گوید این فرمایش حضرت زمانی بود که هنوز موسی بن جعفر به دنیا نیامده بود.

و امام جواد علیه السلام فرمود: «من زار عمتی بقم فله الجنه؛(14)

کسی که عمه ام را در قم زیارت کند اهل بهشت است».

فضائل بی شمار حضرت معصومه و بندگی خالصانه وی به درگاه الهی، عشق روز افزون دلدادگان حرم اهلبیت را مشتعل ساخته و راه را برای زیارت همراه با معرفت آن بانوی مکرمه می گشاید و آنان را به شناخت بیشتر و فهم جلالت قدر و منزلتش واقف می کند تا که استحباب زیارت آن عزیز را از دست ندهد. نقل است یکی از شیعیان به زیارت بارگاه حضرت رضا علیه السلام در مشهد رفت و سپس از مسیر همدان به کربلا رفت در بین راه در رؤیایی راستین حضرت رضا علیه السلام را دید که به وی فرمود: چه می شد اگر از قم عبور می کردی و قبر خواهرم را زیارت می کردی(15) و باز می نویسند امام رضا علیه السلام با اشاره به اهمیت زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها فرمودند: هر کس نتواند به زیارت من بیاید برادرم (امامزاده حمزه) را در ری و یا خواهرم ـ معصومه سلام الله علیها ـ را در قم زیارت کند که به همان ثواب زیارت من می رسد.(16)

علّامه بزرگوار محمد باقر مجلسی از امام رضا علیه السلام روایت می کند که خطاب به سعد بن سعد اشعری فرمود: یا سعد عندکم لنا قبر ای سعد! از ما قبری در نزد شما هست. سعد می گوید: عرض کردم فدایت گردم، آیا قبر فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر را می فرمایید؟ فرمود: آری، هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف به حق او باشد بهشت از آن اوست. پس هرگاه کنار قبر او آمدی، در نزد بالای سرش بایست و 34 مرتبه اللّه اکبر، 33 مرتبه سبحان اللّه و 33 مرتبه الحمد للّه بگو، آنگاه بگو السلام علی آدم صفوة اللّه تا پایان زیارت شریفه.(17)

بنابر نقل حدیث فوق در می یابیم زیارتنامه حضرت معصومه از امام رضا علیه السلام است و در میان بانوان اهل بیت بعد از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها بانوی مجلّله ای که زیارت مأثور دارد حضرت فاطمه معصومه است.

فرازهایی از فضایل

از ویژگی های حضرت معصومه سلام الله علیها آگاهی داشتن به علوم اسلامی و نقل آن برای دیگران است. در فراز یکی از زیارتنامه های ایشان می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمة بنت موسی بن جعفرو حجته و امینه» سلام برتو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین او، آن حضرت حجت و امانتدار پدرش امام کاظم علیه السلام بود که در این صورت حجت و امین خدا بوده و حجت و نشانه اسلام و حافظ امانت الهی می باشد. و از راویان و محدثان به شمار می آید. به عنوان نمونه می توان به دو حدیث که حضرت در سلسله راویان آن می باشد اشاره کرد. علامه امینی می نویسد: فاطمه دختر امام رضا علیه السلام نقل می کند که دختران امام کاظم فاطمه(معصومه) و زینب و ام کلثوم گفتند: روایت کرد ما را فاطمه دختر امام صادق علیه السلام و او گفت روایت کرد مرا فاطمه دختر امام باقر از فاطمه دختر علی بن الحسین از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام از ام کلثوم (دختر فاطمه زهرا) و او از فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل کرد که آن حضرت فرمود: آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا(ص) را در روز غدیر که (به شما) فرمود: هر کس من مولی و رهبر او هستم پس علی مولا و رهبر اوست و نیز به علی فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسی است.(18)

همچنین نقل گردیده که: فاطمه معصومه سلام الله علیها از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام و او از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام و او از فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام و او از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام و او از زینب دختر امیرالمؤمنین علیه السلام و او از فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل می کند که رسول خدا فرمود: «الا من مات علی حبّ آل محمد مات شهیدا؛(19) و بدانید هر کس با محبت آل محمّد بمیرد شهید مرده است.»

والاترین مقام عصمت از گناه و اشتباه مخصوص رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار و حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد.

امّا شخصیتی چون فاطمه معصومه سلام الله علیها که اطاعت پروردگار کرده و دامن خویش را از رذایل اخلاقی مبرّا نموده و به درجه عالی از تقوا و طهارت رسیده است که در لسان عام و خاص فردی مصون از گناه به شمار می آید برایش مقام طهارت قلبی متصوّر است. چنانچه در فرازی از زیارتنامه غیر معروفه ایشان می خوانیم:

«السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیده التقیة النقیة.»(20) سلام بر تو ای بانوی پاک و ستایش شده نیکو کردار و هدایت شده پرهیزگار وارسته، علاوه بر این سخن حضرت رضا علیه السلام که فرمودند: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی؛ هر کس فاطمه معصومه سلام الله علیها را در قم زیارت کند مثل آن است که مرا زیارت کرده است، شاهدی بر مقام عصمت ایشان است.

لقب کریمه اهلبیت، در خصوص آن حضرت حکایت از شأن و مربته وی نزد پروردگار دارد و خداوند متعال ایشان را به جهت بندگی خالصانه، زندگی با برکتی عنایت نمود که در حال حیات و ممات منشأ کرامات و عنایات خاص گردد. و بارگاه قدسی اش پناهگاه امیدواران به فضل الهی گردد و متوسلین به حضرتش دریافته اند که از سلاله پاک از خزائن امامت و ولایت و گوهری تابناک از صدف ملک امکان است که توان بخشش و توجه خاص به حاجتمندان و دعا کنندگان درگاهش را دارد.

از جمله مناقب و شرافت های آن بزرگوار وجود یک زیارتنامه مخصوص از ناحیه مقدّس امام معصوم است که در آن حضرت، دختر رسول خدا، دختر امیرمؤمنان، دختر فاطمه و خدیجه و دختر امام حسن و امام حسین و نهایتاً دختر امام، خواهر امام و عمه امام خوانده می شود که پاداش خواندن خالصانه و همراه با معرفت آن رسیدن به بهشت را همراه دارد.

نوشته اند مرحوم آیة اللّه میرزا رضی تبریزی از مجتهدین بزرگ برای خواندن فاتحه بر سر قبر زکریا بن آدم که در شیخان قم است می آید، در حین قرائت فاتحه به فکر می رود که آیا زکریا بن آدم با آن جلالت قدر و رفعت و روایاتی که درباره اش وارد شده بالاتر است یا حضرت معصومه سلام الله علیها که ناگهان یک نفر که کلاه نمدی به سر داشته پیش می آید و به وی می گوید:آن بالا را بخوان، ایشان ابتدا اعتنایی نمی کند امّا پس از رفتن مرد نگاه می کند می بیند نوشته شده:

«السلام علی ارواح محمد و آل محمد فی الارواح، السلام علی اجساد محمد و آل محمد فی الاجساد» یعنی سلام بر ارواح محمد و آل محمّد در میان ارواح و سلام بر اجساد محمّد و آل محمّد در میان اجساد، در این حال متوجه می شود که آن شخص به ظاهر معمولی، فکر او را خوانده و از آنچه در ذهنش گذشته باخبر شده و بدین وسیله تردید او را پاسخ گفته که: حساب حضرت معصومه که از آل محمّد(ص) است با سایرین جداست و هیچ کس قابل مقایسه با این خاندان نیست.(21) و دلدادگی به حضرتش همان پذیرش ولایت معصومین و مقبول درگاه الهی است.


مقام شفاعت

یکی از معقتدات شیعه موضوع شفاعت است در رأس شافعان روز قیامت رسول خدا(ص) و ائمه اطهارند که این اقتضای آبرومندی آنان در پیشگاه پروردگار متعال است. در زیارت امام حسین علیه السلام می خوانیم: «اللّهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود؛ خدایا شفاعت حسین را در روز ورود بر خودت روزیم کن»

بجز این بزرگان، منسوبین خاندان وحی و حتی پیروان مخلص آنان می توانند به اذن پروردگار شفاعت کنند. بنابر روایات متعدد فاطمه زهرا سلام الله علیها از شخصیت های شفاعت کننده نزد پروردگار است، در روایت جابر از امام باقر علیه السلام اینگونه آمده است که فرمود: ای جابر و اللّه که فاطمه شیعیان و محبان خود را آن گونه که طیور دانه های خوب و سالم را از میان دانه های بد جدا نموده، انتخاب می کند.(22)

از طریق اهلبیت روایات فراوانی داریم که بهشت و شفاعت جزء مهریه حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد.(23)

بعد از صدیقه طاهره سلام الله علیها شفاعت بانویی به گستردگی شفیعه روز جزا ـ فاطمه معصومه سلام الله علیها ـ نیست.امام صادق علیه السلام فرمود: «تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم؛(24) و به شفاعت او ـ فاطمه معصومه ـ همه شیعیانم وارد بهشت خواهند شد.»

و نیز در زیارت آن بانوی معظمه می خوانیم: «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة؛ ای فاطمه برای من نزد خدا درباره بهشت شفاعت کن.» و این خود نشان دهنده مقام و مرتبه آن شافع روز جزاست. در فراز دیگر زیارتنامه آمده که: «فان لک عند اللّه شأناً من الشأن» یعنی اینکه ما از تو طلب شفاعت می کنیم نه تنها به خاطر اینکه تو دختر، خواهر و عمه امامی، بلکه به واسطه رابطه مخصوصی که با مقام ربوبی داری از شأنیت و اعتبار بهره مندی که البته برای ما خاکیان قابل فهم نیست و تنها خدا و پیامبر و اوصیاء طاهرینش بر آن آگاهند.

یکی از علمای دولت آباد اصفهان به نام آیت اللّه حاج شیخ محمد ناصری از پدرش نقل می کند که در سال 1295 هجری در اطراف قم قحطی و خشکسالی شدیدی پدید آمد و احشام در معرض نابودی قرار گرفتند. اهالی آن منطقه 40 نفر از متدینین را انتخاب کرده و به قم فرستادند تا در صحن معصومه بست نشینند، شاید از عنایت ایشان باران ببارد و از قحطی نجات یابند.

پس از سه شبانه روز، شبی یکی از آن چهل نفر مرحوم میرزای قمی را به خواب می بیند که به او می فرماید: چرا در اینجا بست نشسته اید؟ او می گوید: مدتی است در منطقه ما باران نباریده و خشکسالی به وجود آمده ما برای رفع خطر به اینجا پناه آورده ایم. میرزا می فرماید: برای همین انجا آمده اید، این که چیزی نیست ایم نقدار از دست ما ساخته است برای رفع این حوائج به ما رجوع کنید، ولی اگر شفاعت همه جهان را خواستید دست توسّل به طرف این شفیعه روز جزاـ حضرت معصومه سلام الله علیها ـ دراز کنید.(25)

این رؤیای صادقه مؤیّد حدیث شریقی است که قبلاً بیان شد.

خواهران نمونه

در میان بانوان بیت رسالت و امامت دو بانوی آسمانی یعنی حضرت زینب کبری سلام الله علیها و حضرت معصومه سلام الله علیها دارای وجوه شباهت و قدر مشترک می باشند: و هر دوی آنها مخدرات دختر امام خواهر امام و عمه امامند. هر دوی آنان مورد تکریم و تجلیل امام معصوم واقع شده و زبان به مدح و ثنا و تعریف آنان گشوده اند، حضرت زینب از سوی پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام، برادر امام حسین علیه السلام و پسر برادر…امام سجاد علیه السلام ستایش گردیده و حضرت معصومه سلام الله علیها از جانب جد بزرگوارش امام صادق علیه السلام و برادر گرانقدرش امام رضا علیه السلام و فرزند برادر امام جواد علیه السلام ستوده شده است.

آن دو بانوی مکرمه علاقه شدیدی نسبت به برادرها امام حسین علیه السلام و امام رضا علیه السلام داشتند و به خاطر این و در راستای صیانت از حریم ولایت ترک وطن نموده و رنج سفر را بر خود هموار کردند.

هر دو بزرگوار زادگاهشان مدینه ولی مدفنشان در نقطه ای دور و در غربت واقع گردیده است. مضجع شریفشان زیارتگاه عاشقان خاندان پیامبر می باشد و مسلمانان از سراسر جهان با شور و اشتیاق به سوی مرقد مطهرشان در مصر و شام و قم مقدّس می شتابند.

فاطمه معصومه از دیدگاه مشاهیر

صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا فیلسوف بزرگ اسلام و بینان گذار حکمت متعالیه در کتاب مهم اسفار اربعه را در روستای کهک قم به رشته تحریر درآورده می گوید: وقتی شبهه ای برایم پیش می آمد، کنار قبر حضرت معصومه در قم می آمدم و از آن بانو استمداد می کردم و شبهه فلسفی من حل می شد.(26)

یکی از شاگردان آیت اللّه مرعشی نقل می کند، ایشان دلیل هجرت به قم و اقامت در این شهر را چنین بیان می کرد:پدرم آقا سید محمود مرعشی که از زاهدان و عابدان روزگار بود ختم مجربی را انتخاب و چهل شب بر خواندن آن مداومت نمود تا شاید خداوند به طریقی قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها را به وی نشان دهد،

در عالم رؤیا

به محضر مقدّس امام صادق علیه السلام و یا امام باقر علیه السلام مشرف می شود از او می پرسند:

چه می خواهی؟

عرض می کند می خواهم بدانم قبر فاطمه زهرا سلام الله علیها در کجاست تا آن را زیارت کنم.

حضرت می فرمایند: نمی توان بر خلاف وصیّت قبرش را مشخص کنم، علیک بکریمة اهل البیت: به دامن کریمه اهلبیت چنگ بزن، زیرا خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه سلام الله علیها را به حضرت معصومه عنایت فرموده است. هر کس بخواهد ثواب زبارت حضرت زهرا را درک کند به زیارت فاطمه معصومه سلام الله علیها برود.


آیة اللّه مرعشی گفتند: پدرم مرا سفارش می کرد، من قادر به زیارت ایشان نیستم امّا تو این کار را انجام بده. لذا من به همین خاطر به زیارت امام هشتم و فاطمه معصومه از نجف آمدم و به اصرار مؤسس حوزه علمیه قم آیت اللّه حائری یزدی در آنجا ماندگار شدم.(27)

حضرت آیت اللّه طباطبائی علامه، فیلسوف و عارف نامی در ماه مبارک رمضان پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف می شد و با بوسه بر ضریح آن حضرت روزه خود را می گشود.(28)

حضرت آیت اللّه گلپایگانی در توصیه های خویش به طلاب به ارتباط مداوم با ائمه اطهار و امام زمان علیه السلام و قرائت قرآن کریم و ادعیه معتبر و عرض ادب خالصانه به دختر موسی بن جعفر سفارش می نمودند همچنین ایشان خود چنان به این کار علاقمند بودند که در حال کسالت نتوانسته بودند به حرم بی بی مشرف شوند بارها گریه می کردند.

حضرت آیت اللّه مرعشی نجفی در وصایای خویش فرمودند: پس از مرگم، جنازه ام را روبروی مرقد مطهر حضرت معصومه قرار داده یک سر عمامه ام را به ضریح مطهر و سر دیگر آن را به تابوت بسته و در این هنگام مصیبت مولایم حسین مظلوم و اهل بیتش را بخوانید.

آیت اللّه فاضل لنکرانی در خصوص ارتباط خود با حضرت معصومه چنین می گوید: روزی به حرم مشرف شدم و بعد از زیارت عرض کردم عمه جان ـ ایشان از طرف مادر عمه و محرم من هستند ـ من امروز هیچ حاجتی مثل پول و منزل و غیره ندارم، فقط عنایتی کرده مرا در فهم آیه تطهیر یاری نمائید، تا بتوانم آن را درست فهمیده و بنویسم و حل مشکل نمایم. ایشان در ادامه بیان کرده اند که بعد از این ماجرا شروع کردم به نوشتن آیه تطهیر و به برکت حضرت مسائلی و مطالبی برایم روشن شد که اگر پنجاه سال دیگر درس می خواندم آن مطالب برایم روشن نمی شد.(29)

آمدن مرحوم آیت اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه به قم و عزم به اقامت در آن شهر بر اثر استخاره ای بوده است که در کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیها و با توسّل به آن حضرت انجام داده و در نتیجه آیه ای آمده که ایشان را موظف به ماندن و جمع کردن علماء و فضلا نموده است و خلاصه در آن جریان هدایت ویژه ای در پرتو عنایت آن حضرت شامل حال ایشان شده است.(30)

در رابطه با اقامت آیت اللّه بروجردی در قم باز می توان به توجه حضرت معصومه اشاره کرد بدین ترتیب که ایشان در اواخر سال 1363 هـ.ق مبتلا به بیماری می شوند و مقرر می گردد در تهران جراحی کنند و هنگامی که به قصد معالجه از بروجرد خارج می شوند، وضع مزاجشان رضایت بخش نبوده و تقریباً در بیهوشی به سر می بردند تا اینکه یک مرتبه در دل شب چشم گشوده چراغهای قم را مشاهده می کنند، از همراهان می پرسند؟ اینجا کجاست، عرض می کنند قم است جذبه روحانی و کششی معنوی ایشان را به خود مشغول می کند و تصمیم می گیرند پس از بهبودی بقیّه عمر را در این آستان مقدّس بگذرانند و بالأخره ایشان به برکت حضرت فاطمه معصومه شفا می یابد و بعد از آنکه سلامتی خویش را باز می یابد به قم آمده و آن تحوّل عظیم علمی و فرهنگی را در حوزه بوجود می آورد.(31)

به امید دیدار

حضرت معصومه به هنگام شهادت پدر که در سال 183 رخ داد ده سال داشت. و بیشتر دوران کودکیش را در ایام غم (زندانی پدر) گذراند، ولی زندگی در کنار برادرش ـ امام رضا ـ شعله های امید را در دلش زنده نگه می داشت. امّا با سفر تبعید گونه امام هشتم علیه السلام به مرو، حضرت معصومه یکسال بدون برادر در مدینه زندکی کرد. تا اینکه نامه ای از حضرت رضا به وی رسید، او که دلش برای دیدن برادر بی تاب شده، بلافاصله همراه عدّه ای از برادرانش به نامهای فضل، جعفر، هادی و قاسم و زید و تعدادی از برادرزاده ها و چند تن از غلامان و کنیزان مدینه را به قصد مرو ترک نمود.

در طول راه به ساوه رسیدند و وقتی مخالفین اهل بیت از رسیدن آنان به شهر مطلع شدند به آزار و اذیّت و جنگ با همراهان حضرت پرداختند و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه سلام الله علیها به شهادت رسیدند. هنگامی که حضرت جسدهای غرق به خون و پیکرهای صدمه دیده 23 تن از عزیزان خود را نقش بر زمین دید. به شدت محزون شد و در اثر این مصائب به شدت بیمار گردید.(32) و بنابر قولی از زهری که معاندان در غذایش ریختند مسموم شد.دختر والاتبار موسی بن جعفر با وضعیت جسمی و روحی که داشت و احساس ناامنی که در شهر ساوه می کرد فرمود: مرا به شهر قم ببرید که از پدرم شنیدم، شهر قم مرکز شیعیان ما می باشد.

وقتی بزرگان قم از آمدن آن بانو به شهرشان باخبر شدند، برای استقبال از ایشان مهیا گردیدند و موسی بن خزرج بزرگ خاندان اشعری در پیشاپیش جمعیت حرکت کرد و مهار ناقه آن حضرت را گرفت و در حالی که عدّه ای سواره و پیاده اطراف محملش تجمع نموده بودند با قربانی کردن مقدمش را گرامی داشتند آن سیده جلیله را در منزل خویش جای داد(33) و نعمت مهمانداری از حضرت در تاریخ 23 ربیع الاول 201 هـ.ق نصیب مردم قم شد.

در مدت اقامت ایشان در قم که هفده روز ذکر کرده اند در خانه موسی بن خزرج بسر می برد و در آنجا عبادتگاهی داشت که به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول بود، محل زندگی حضرت بعدها به صورت مدرسه درآمد و به مدرسه ستّیه (مدرسه خانوم) موسوم گردید.(34) و محراب عبادتش به بیت النور شهرت یافت که در طول زمان پناهگاه و محل زیارت دوستداران و متوسلین به حضرتش می باشد.

رحلت شهادت گونه

حضرت معصومه سلام الله علیها با حرکت حساب شده خویش و به عشق دیدار برادر در رسوایی و افشاء حاکمان جور زمان ـ بنی عباس ـ متحمّل صدمات زیادی گردید و در روز دهم ربیع الثانی سال 201 هـ.ق پیش از آنکه دیدگان مبارکش به دیدن برادر روشن گردد در دیار غربت و در میان اندوه فراوان دلدادگان و دوستدارانش جان به جان آفرین تسلیم کرد.

بعد از وفات حضرت، مردم او را غسل داده و کفن نمودند و به سوی قبرستان بابلان محل فعلی حرم که ملکی از ملکهای موسی بن خزرج بود بردند تا به خاک بسپارند.

در این وقت بین جمعیت گفتگو در گرفت که چه کسی جنازه را داخل قبر گذارد. سرانجام متفق شدند تا شخصی به نام قادر که پیرمردی پرهیز کار و صالح بود این کار را انجام دهد. چون به سراغش رفتند ناگهان مشاهده کردند دو سواره که نقاب به صورت داشتند از طرف ریگزار بسوی آنان آمدند و از مرکب پیاده شده و به تجهیز آن بانوی مکرمه پرداختند. یکی وارد قبر شد و دیگری جسد پاک آن حضرت را برداشته به دست او داد تا به خاک سپارد. آن دو بزرگوار بدون اینکه با کسی تکلّمی کنند بر اسبهای خود سوار شده و از محل دور شدند.(35) بنابر نظر خیلی از بزرگان آن دو تن حضرت رضا علیه السلام و فرزندش امام جواد علیه السلام بودند.

بعد از پایان مراسم، موسی بن خزرج سایبانی از بوریا بر قبر شریف آن حضرت برافراشت، تا زمانی که حضرت زینب دختر امام نهم وارد قم گردید و قبّه ای از آجر بر مرقد مطهر بنا کرد.(36)

و بدین سان تربت پاکش در دل شهر قم قبله گاه ارادتمندان شیعه از سراسر جهان گردید.

بارگاه منوّر

بعدها که در کنار مرقد حضرت بانوان دیگری به خاک سپرده شدند از جمله میمونه و ام محمد دختران موسی مبرقع از نوادگان امام جواد، ام قاسم، دختر علی کوکبی، ام اسحق جاریه محمد فرزند موسی مبرقع و ام حبیب جاریه ابو علی نوه امام رضا. طبق گزارش تاریخ قم در قرن سوم هجری دو قبّه به جای گنبد فعلی بوده که قبّه اول بر فراز قبر مطهر حضرت معصومه و قبور ام محمد و ام اسحاق قرار داشت و قبه دوم بر فراز قبور ام حبیب، ام اسحاق و میمونه قرار گرفته بود.(37)

شایسته است کسانی که حضرت معصومه را زیارت می کنند این بزرگواران را یاد کنند و جمله وارده را قرائت کنند:

السلام علیکن یا بنات رسول اللّه السلام علیکن و رحمة اللّه و برکاته.

اولین گنبد بر مرقد حضرت فاطمه معصومه به همت حضرت زینب دختر امام جواد علیه السلام ساخته شد و به مرور زمان و پس از دفن بانوان علوی در جوار بارگاه آن حضرت، دو گنبد دیگر در جوار گنبد اوّل بنا گردید که سومین آن ها مدفن حضرت زینب دختر امام جواد بود.

این سه گنبد تا سال 447 هـ.ق برقرار بودند تا این که در همان سال وزیر طغرل کبیر ـ میر ابوالفضل عراقی ـ به تشویق شیخ طوسی به جای سه گنبد، گنبد مرتفعی به قطر 11 متر و ارتفاع 14 متر، آراسته به نقش های رنگ آمیزی و تزئینات آجری و کاشی بدون ایوان و حجره ها بنا نهاد که تمام قبور سادات را فرا می گرفت.(38) در سال 925 هـ.ق همین گنبد به همت شاه بیگی بیگم دختر شاه اسماعیل تجدید بنا شد.

در سال 1218 هـ.ق گنبد مطهر با خشت های طلایی تزیین گشت که تا سال 1380 هـ.ق باقی ماند که طبق طرحی از این سال تا 1384 ش گنبد تعمیرات اساسی شد.

مرقد مطهر در اوایل قرن هفتم هجری به فرمان امیرمظفر احمد بن اسماعیل (بزرگ خاندان سلسله مظفری) و با کوشش بزرگترین استاد کاشی سازی آن عصر به کاشی های نفیس و زرفام آراسته گردید که در سال 1377 ش با آمیخته ای از کاشی و سنگ تجدید بنا شد، در سال 965 هـ.ق شاه طهماسب صفوی برای مرقد ضریحی آجری همراه منافذی مزین به کاشی های هفت رنگ و کتیبه های معرّق بنا کرد که در سال 1230 هـ.ق همان ضریح نقره پوش شد، در سال 1280 ضریحی از نقره تهیه و به جای قبلی نصب گردید که چندین بار اصلاح و بازسازی شد، این ضریح در سال 1380 ش تعویض گردید.

اولین صحنی که در این بارگاه مبارک ساخته شد صحن عتیق نام دارد که شاه بیگی دختر شاه اسماعیل صفوی در سال 925 هـ.ق بنا نمود. این صحن چهار ایوان دارد. ایوان طلا در جنوب با دو مأذنه که در سال 1285 این مأذنه ها نیز طلاکاری گردید. ایوان شمالی که ورودی مدرسه فیضیه به صحن می باشد و ساختمان نقاره خانه بر رویش بنا گردیده است. ایوان غربی (ورودی مسجد اعظم به صحن)، ایوان شرقی(رابط صحن اتابکی با صحن عتیق) صحن اتابکی (صحن نو) دارای چهار ایوان می باشد که در هر کدام جلوه های هنری و معماری دیده می شود.احداث آن به دستور اتابک اعظم و از سال 1295 هـ.ق تا 1303 طول کشید، ایوان زیبای آینه در جانب غربی آن قرار دارد. رواق های حرم عبارتند از رواق بالاسر، رواق دارالحفاظ، رواق آیینه و رواق پیشرو. در سمت غرب حرم مسجد اعظم واقع است که کلنگ اول آن در یازده ذیقعده 1373 هـ.ق به دست توانای آیت اللّه بروجردی (ره)، به زمین زده شد.(39)

پی نوشت ها:

1. . بحارالانوار، ج 60، ص 217.

2. . معجم البلدان، ج 4، ص 397.

3. . سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 447.

4. . بحار، ج 60،، ص 214.

5. . همان، ص 216.

6. . بانوی ملکوت، آیت اللّه کریمی جهرمی، چ اول، ص 42.

7. . بحار، ج 9، ص 215.

8. . سفینة البحار، ج 2، ص 447.

9. . منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص 161.

10. . کریمه اهلبیت، علی اکبر مهدی پور، ص 102، به نقل از بحار، ج48، ص 317 و 286.

11. . بارگاه فاطمه معصومه، تجلی گاه فاطمه زهرا، آیت اللّه سیدجعفر میر عظیمی، ج 2، ص 30 و 29.

12. . همان، ص 27.

13. . بحار، ج 60، ص 216.

14. . سفینة البحار، ج 2، ص 376.

15. . حضرت معصومه فاطمه دوم، محمد محمدی اشتهاردی، ج 1،ص 146.

16. . کریمه اهلبیت، ص 133.

17. . همان، ص 131، به نقل از بحار، ج 102.

18. . الغدیر، علامه امینی، ج 1، ص 196.

19. . کریمه اهل بیت، ص 77 به نقل از آثار الحجه، ص 8.

20. . فروغی از کوثر، انتشارات زائر، ص 42.

21. . بانوی کرامت، ص 66.

22. . بحار، ج 8، ص 52.

23. . همان، ص 105.

24. . سفینة البحار، ج 2، ص 376.

25. . کریم اهل بیت، ص 59.

26. . فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص 379.

27. . فروغ کوثر، ص 58، کریمه اهلبیت، ص 44.

28. . بارگاه فاطمه…، ص 119.

29. . همان، ص 121.

30. . بانوی کرامت، ص 115.

31. . همان، ص 118.

32. . کریمه اهل بیت، ص 174.

33. . فروغی از کوثر، ص 33.

34. . کریمه اهل بیت، ص 176.

35. . بحارالانوار، ج 48، ص 290.

36. . سفینة البحار، ج 2، ص 376.

37. . کریمه اهل بیت، ص 182.

38. . فروغی از کوثر، ص 106.

39. . پیام آستانه، نشریه آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها،ش 18، فروردین 85.

نظر از: مدرسه امام جعفر صادق (ع) شاهرود [عضو] 

با سلام
خدا خیرتان دهد.
میلاد بانوی کرامت (علیها السلام) تبریک عرض می نماییم. با آرزوی موفقیت های روز افزون برای شما

1394/05/24 @ 12:09


فرم در حال بارگذاری ...

مشکی یعنی آرامش

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

سنت بانوی عفیف ایرانی “حجاب” در تاریخ به ثبت رسیده و بانوان ایرانی همیشه حجاب ستودنی داشته اند این امر در بین بیشتر ملت ها و ادیان معمول بوده و اگر امروز مورد هجمه فرهنگ غرب قرار گرفته نشانه تحریف حجاب است.

حجاب نیز مانند سایر آداب و رسوم در طول تاریخ فراز و نشیب های فراوانی را به خود دیده و البته گاهی با اعمال سلیقه از طرف حاکمان وقت تشدید یا تخفیف یافته ولی هیچ گاه به طورکامل از بین نرفته است و اگر به لباس های ملی کشورهای جهان بنگریم، به خوبی حجاب و پوشش را در آنها مشاهده می کنیم.

تاثیر حجاب بر باطن انسان

فرید محمدی مقدم کارشناس کارگروه عفاف تبلیغات اسلامی خراسان رضوی اظهار کرد: میان حجاب وعفاف از نظر معنی و مفهوم تفاوت است زیرا حجاب به کیفیت و چگونگی پوشش ظاهری مربوط می شود و عفاف از ویژگی های باطنی و درونی انسان است.

وی می افزاید: رابطه حجاب و عفاف همانند رابطه ظاهر وباطن است وظاهر انسان بر باطن تاثیر شگفت آوری دارد.

مسئول کارگروه عفاف و حجاب تبلیغات اسلامی خراسان رضوی می گوید: از دیدگاه شریعت هر عفیفی باید با حجاب باشد اگر چه ممکن است عکس آن صادق نباشد.

وی بیان می کند: ممکن است برخی از حجاب داران عفیف نباشند لیکن خود را عفیف جلوه دادن بهتراست از اظهار بی عفتی است.

محمدی مقدم می افزاید: پرورش صفات اخلاقی یک قانون عام و فراگیر وجود دارد و آن اینکه اگر دارای یکی از صفات کمال نیستید سعی کنید در ظاهر خود را به آن بیارایید.

...

حفاظت از ارزش وجودی زن

وی می گوید: ما انسان ها برای نگه داری از چیزهای با ارزش مان آنها را در یک حفاظ و پوشش متناسب قرار می دهیم به عنوان مثال طلا وجواهر اتمان را در گاو صندوق می گذاریم و برروی اتومبیل نو و گران قیمت چادر می افکنیم.چرا؟

محمدی مقدم در پاسخ می گوید: حتی بچه ها هم پاسخ آن را به خوبی می دانند و آن کلمه زیبای “حفاظت” است حفاظت از ماشین حفاظت ، حفاظت از باغ وخانه و حفاظت از طلا و جواهرات .

وی می افزاید: حجاب اسلامی هم همان خاصیت حفاظت را دارد ولی پرسش اساسی این است حفاظت از چه چیز است که در حجاب به آن اهمیت می دهیم.

وی ادامه می دهد: حفاظت از گوهر بسیار گران بهای “عفت وپاکدامنی” که هزاران بار پر ارزش تر از طلا وجواهرات و باغ و خانه و ماشین است.

محمدی مقدم می گوید: اگر عفت آسیب ببیند انسانیت و شرافت انسان آسیب می بیند و این برای حیات آدمی در این جهان و در جهان دیگر بسیار زیانبار است.

حجاب و آزادی

مسئول کار گروه عفاف تبلیغات اسلامی خراسان رضوی بیان می کند: شخص با حجاب مظهر عفاف شناخته شده و مزاحمی ندارد و آزادانه در پی کارها و مسئولیت های خویش می رود، این آزادی به معنای بی بندو باری و هرزگی و افسار گسیخته است.

وی تاکید می کند: حجاب در صحنه اجتماع نه تنها آزادی زنان را محدود نمی سازد بلکه شرکت موثر ومعقول آنها را در فعالیت های علمی، تربیتی و اجتماعی آسان می کند.

این کارشناس مذهبی بیان می کند: جدیدترین مطالعات در غرب نشان می دهد، پوشش سر وحجاب زنان نه تنها باعث ریزش موها نمی شود بلکه به حفظ مونیز کمک می کند.

وی می افزاید: در این تحقیق به زنان توصیه می شود که برای حفظ سلامت مویشان ، آن را بپوشانند ، تا از ذرات گرد و غبار و دیگر آلاینده های موجود در هوا محفوظ بماند.

وی در توضیح بیشتر می گوید: پوشاندن سر به حفظ مو در برابر تغییرات آب و هوایی به ویژه در برابر رطوبت که در ضعیف شدن مو موثر است کمک می کند.

حجاب و استحکام خانواده

کارشناس کارگروه عفاف تاکید می کند: پاکدامنی زنان در تحکیم و استوار ماندن خانواده نیز تاثیر بسزایی دارد از آن جهت که زن با حجاب در محیط خارج از زندگی زنا شویی به جلوه گری نمی پردازد.

وی با بیان اینکه با حفظ حجاب زن محبتش را به شوهرش اختصاص می دهد می گوید: حفاظت زن از گوهر وجودی خویش سبب نشاط در زندگی و در نتیجه استحکام و استواری خانواده می شود.

وی می افزاید: در کنگره سراسری “خانواده و مشکلات جنسی “مطرح شد که ?? در صد از طلاق ها به خاطر مشکلات جنسی و عدم ارضای غریزه است و از آنجا که بد حجابی در به هدر رفتن غریزه جنسی تاثیر گذار است بسیاری از طلاق ها ریشه در بد حجابی دارد.

حجاب در ادیان مختلف

حجاب در همه ادیان الهی مورد توجه قرار گرفته است و هم در اسلام وهم در زرتشت، مسیحیت و یهودیت این امر وجود داشته و مورد تاکید قرار دارد.

حجت الاسلام محمدی مقدم تصریح می کند: رواج حجاب در بین زنان قوم یهود مطلبی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند و یا مورد تردید قرار دهد مورخین نه تنها به مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند بلکه به افراط ها و سخت گیری ها ی بی شمار آنان در این زمینه نیز تصریح کرده اند.

وی با اشاره به دوکتاب ” حجاب در اسلام” و “تاریخ ویل دورانت” بیان می کند: در این دو کتاب ذکر شده که زنان یهود دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پر زا و امین بودند از آنجا که زود وصلت می کردند فساد به حداقل می رسید.

این کارشناس عفاف و حجاب می افزاید: مسیحیت نیز بر پوشیدگی زنان تاکید می کند ودر انجیل آمده است که ” برای زنان شرم آور است که با سر برهنه در اماکن عمومی ظاهر شوند و پوشش گیسوی زنان این معنی را دارد که او زیبایی اش را فقط برای همسرش نگاه داشته است".

وی توضیح می دهد: ” آشو زرتشت” با توصیه ها و اندرزهای خود کوشیده است تا پایه های حجاب را که زنان ایرانی به عنوان یک فرهنگ ملی در ظاهر عرف خود رعایت می کنند، در عمق روح آنان متحکم سازد و جامعه خویش را در برابر امکان مشکلات اخلاقی بیمه کند.

وی ادامه می دهد: در کتاب مقدس زرتشتیان آمده است: “همگی سر را می پوشانیم و همگی به درگاه تو نماز به جای می آوریم.”

اسلام و حجاب

وی در توضیح بیشتر از برداشت حجاب در دین اسلام می گوید: در دین مقدس اسلام حجاب وپوش همیشه یک شکل ندارد و آنچه برای زنان واجب شده است پوشاندن تمام بدن به جز گردی صورت و دستها و تا مچ تا دست.و انتخاب مدل آن بر عهده فرهنگ ها و آداب ورسوم ملتها گذاشته شده است تا حکم قرآن را براساس پیشینه فرهنگی خود اجرا کنند.

وی می افزاید: زنان مسلمان در ایران چادر، در عربستان عبائیه و در هندوستان و پاکستان ” نقاب” می زنند.

حجاب و رنگ ها

وی در رابطه با انتخاب رنگ برای حجاب می گوید: روان شناسان معتقدند بعضی رنگها صفات زنانه و برخی مردانه دارد وتاثیر مستقیم بر رفتار افراد دارند و اطرافیان شما مطابق با رنگی که لباستان دارد واکنش نشان می دهند.

وی می افزاید: در روان شناسی رنگها هر رنگی زبانی دارد و زبان رنگ سیاه بیانگر فاصله و مرز است ، زنان پاکدامن با استفاده از پوشش سیاه این پیام را به مردان نامحرم منتقل می کنند که میان من و شما فاصله و مرز است و تا جایی که گفته اند: رنگ سیاه به معنای” نه” است".

این کارشناس فرهنگی می گوید: رنگ مشکی مفاهیم متعددی دارد از آن جمله مشکی یعنی عظمت و ابهت، دانایی، اقتدار را در خود دارد.

وی تاکید می کند: مشکی یعنی آرامش چه اینکه خداوند در قرآن می فرماید:” شب را تاریک وسیاه آفریدیم تا در آن آرام گیرید".

این کارشناس فرهنگی بیان می کند: پیامبر گرامی اسلام در سه جا عمامه مشکی به سرگذاشتند، خواستگاری حضرت خدیجه، در فتح مکه و در روز عید غدیر.

حجاب در ادیان مختلف تحریف شد

حجاب در بین بیشتر ملت ها معمول بوده و اختصاص به مذهب و ملت خاصی ندارد به طوری که تمام ادیان الهی پوشش و حجاب را بر زن واجب دانسته اند اما اگر امروز نشانی از واجب بودن و رعایت حجاب را در بین پیروان آن ادیان نمی بینیم، نشانه تحریف آنهاست.

حفظ آرامش زن در برابر دریای مواج تمایلات توسط پوششی آسمانی امکان پذیر است که زن را از تبدیل شدن به کالا نیز مصون می دارد.

حجاب نه تنها مایه آرامش زن است بلکه امنیت و آرامش را برای اجتماع دارد و تنها سنگری که زن را از تیررس نگاه های زهر آلود حفظ می کند.

منبع: حجاب ایران


فرم در حال بارگذاری ...

تفاوت حلم و صبر درکلام آیت الله العظمی جوادی آملی

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

حلم و بردباري چيزي است که کاملاً مرز آن از صبر جداست، حادثه سنگيني که در درون انسان غضب کرده پيدا شد،اگر بتواند اين بار را ببرد؛ در چنين حالتي مي‌گويند اين شخص حليم است و صبر کاري است که در بيرون بر انسان وارد مي‌شود و انسان بايد در برابر آن خويشتن‌داري کند.

در بخشی ازتفسیر سوره فصلت دربیان آیت الله العظمی جوادی آملی که به تفاوت اساسی حلم و صبر پرداخته اند آماده است.


*تفاوت حلم و صبر

   فرق اساسي حلم و صبر در اين است، صبر کاري است که در بيرون بر انسان وارد مي‌شود و انسان بايد در برابر آن خويشتن‌داري کند؛ يعني مشکل را حل کند و آن يا صبر «عَلَی الطَّاعَةِ» است، يا صبر «عِنْدَ الْمُصِيبَةِ» است، يا صبر «عَنِ الْمَعْصِيَة»؛[1]

يعني يا بايد طاعتي را انجام دهد که دشوار است،

روزه ماه مبارک رمضان را مي‌گيرد, اعتکاف را انجام می هد, اين صبر در طاعت است.

يک وقت است که خداي ناکرده مصيبت سختي بر انسان وارد مي‌شود که اين صبر «عِنْدَ الْمُصِيبَةِ» است. کساني که ﴿إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ﴾[2] اينها کساني هستند که ﴿أُولئِکَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴾،[3]

صبرِ «عَنِ الْمَعْصِيَة» نه «عِند الْمَعْصِيَة»، مثلا جواني، خيال کرده خطري در پيش هست، فوراً صبر کرده، ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ﴾[4] را رعايت کرده، اين صبر «عَنِ الْمَعْصِيَة» است. اين معني صبر است؛ امّا اگر برای انسان حادثه‌اي پيش آمد و او عصباني نشد، اين جزء صبر نيست، اين جزء حلم است. بار سنگين غضبي بر روي او پيدا شد، اگر اين غضب او را وادار کرد که خلاف بگويد و دست به خلاف بزند، معلوم مي‌شود حليم نيست، اين بار را نتوانست ببرد؛ امّا اگر «عندالغضب» آن «طيش» و حمله و خشم را مهار کرده است و اين بار سنگين غضب را بُرد، مي‌گويند او شخصی حليم است؛ در تعبيرات فارسي مي‌گويند بردبار است. کلمه‌اي که به تنهايي معناي حلم را برساند ما در فارسي نداريم، يا پيدا نکرديم، اين نظير صبر نيست، صبر کاملاً از مسئله حلم بيرون است، حلم کاملاً از مسئله صبر جداست.

...

*حلم از اوصاف برجسته الهي

حلم از اوصاف برجسته و اسماي حسناي ذات اقدس الهي است که خدا حليم است. درباره انبياء و درباره اهل بيت(عليهم السلام) همین طور است و به عالمان دين هم دستور دادند که علم فراهم کنيد و وزير علم را که حلم است تهيه کنيد. وزير به کسي مي‌گويند که وِزر, سنگيني آن بار را به دوش بکشد. در بخش پاياني سوره مبارکه «فتح» فرمود ملّت مسلمان ملّتي است که وزير سرِ خود دارد، وزيرِ او از خود اوست، مثل خوشه گندم، اين خوشه گندم وزيرش از خودش است، فرمود: ما امّت اسلامي را در تورات و انجيل معرفي کرديم که امت اسلامي چگونه هستند ﴿کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوي‏ عَلي‏ سُوقِهِ﴾،[5] مثل يک خوشه گندم هستند که اين خوشه گندم؛ نظير خوشه گُل نيست که به فکر ظرافت و شَفّافي باشد، بلکه چنین مي‌گويد: من مي‌خواهم بار بدهم, ميوه بدهم, روي پاي خودم بايستم، و ساق داشته باشم، من تا کمربند از خودم نداشته باشم که نمي‌توانم بايستم و ميوه بدهم، آن‌که مي‌خواهد گُل دهد خيلي به اين فکر نيست که حالا کمربند داشته باشد، مي‌بينيد اين شاخه صاف مي‌رود بالا؛ امّا خوشه گندم و جو و برنج و اينها بعد از چند سانت فوراً کمربند محکمي از خودشان مي‌زنند اين را مي‌گويند وزير, فرمود: ﴿فَآزَرَهُ﴾ اين ﴿فَآزَرَهُ﴾؛ يعني وزير درست کرده، ثِقل و وزانت و سنگيني خود را خودش تهيه کرده، از خود وزير دارد، وزيرِ خودي دارد نه بيگانه, به چوب و به قيّم و مانند آن تکيه نمي‌کند، تا اگر باد وزيد و آنها کنار رفتند اين بيفتد، لذا احساس می کند اگر کمربند نداشته باشد و خودکفا نباشد، ممکن است کسي تحريمش کند، آن چوب را از او بگيرد و چون مي‌خواهد ميوه دهد. ﴿فَآزَرَهُ﴾ وقتي وزير از خود داشت, کمربند از خود داشت, گِره از خود داشت، ﴿فَاسْتَغْلَظَ﴾ نيرومند مي‌شود، آن وقت ﴿فَاسْتَوي‏ عَلي‏ سُوقِهِ﴾ روي ساق خودش مي‌ايستد، آن وقت ميوه خودش را مي‌دهد. فرمود ما مسلمان‌ها را در تورات و انجيل اين‌چنين معرفي کرديم؛ اين يک جمله خبريه است که به داعي انشا القا شده؛ يعني مسلمانان اين‌چنين باشيد، ما شما را اين‌چنين معرفي کرديم؛ يعني مسلمان آن است که روي پاي خودش بايستد. به هر تقدير حلم و بردباري چيزي است که کاملاً مرز آن از صبر جداست، حادثه سنگيني که در درون انسان غضب کرده پيدا شد اگر بتواند اين بار را ببرد؛ در چنين حالتي مي‌گويند اين شخص حليم است؛ پس صبر چيز ديگر است و حلم چيز ديگر.

پرسش: ببخشيد حليم و کريم..

پاسخ: آن «کظيم» «کظم غيظ» است، «غيظ» با همان حلم سازگارتر است، آن فرونشاندن حرف ديگر است و بردن اين بار که به مقصد برساند و به‌جا مصرف کند، حرف ديگر است. يک وقت است کسي از هر نظري بي‌تفاوت است، يک وقت است نه, اين خشم خود را به کار مي‌برد، فرمود: ﴿وَ لْيَجِدُوا فيکُمْ غِلْظَةً﴾[6] يا به وجود مبارک پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: ﴿جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ﴾،[7] کجا اين خشم را به کار ببرد، کجا به کار نبرد، اين با حلم سازگار است.

[1]. الکافي(ط ـ الإسلامية)، ج 2، ص91.

[2]. سوره بقره, آيه156.

[3]. سوره بقره, آيه157.

[4]. سوره نور, آيه30.

[5]. سوره فتح, آيه29.

[6]. سوره توبه, آيه123.

[7]. سوره توبه, آيه73؛ سوره تحريم, آيه9.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی اسرا


فرم در حال بارگذاری ...

بهشت پاداش کسی که ...

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

حضرت امام جواد علیه السلام :

مَن زارَ قَبرَ عَمَّتِى بِقُمّ فَلَهُ الجَنَّة؛ ميزان الحكمة، ح 8180

پاداش كسى كه قبر عمه ‏ام (فاطمه معصومه) را در قم زيارت كند بهشت است.

السلام علیک یا فاطمه معصومه اشفعی لنا فی الجنه


فرم در حال بارگذاری ...

تشریفات ساده‌ی ازدواج اسلامی

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394

 

شما اگر نگاه کنید به تشریفات ازدواج در میان اقوام مختلف،‌خواهید دید در اسلام تشریفات ازدواج ساده است.

البته جشن و سرور و اینها عیبی ندارد،‌هر کس هر مقداری که مایل است،‌

اما اینها جزو دین و جزو تشریفات رسمی و دینی ازدواج نیست.

هر کس خواست می‌تواند انجام بدهد،‌ هر کس نخواست،‌نه.

اینکه حتماً بایستی بروند در یک معبد زانو بزنند جلوی کسی و چه بکنند،‌و مراسمی که در جاهای دیگر وجود دارد، در اسلام نیست.

در اسلام، یک صیغه‌ای است شرعی که باید خوانده شود. البته در اسلام برای معاملات گوناگون، معاملاتی که اهمیتش کمتر از ازدواج است، شاهد می‌گیرند…

حالا هم که مقررات ثبت است و درج در محاکم. مراکز ثبت رسمی است و هیچ تشریفاتی ندارد؛ می‌توانند خیلی راحت و بدون تشریفات این ازدواج را انجام دهند.

حضرت امام خامنه ای ، خطبه‌ی عقد مورخه‌ی 28/6/1379

منبع: khamenei.ir

 


فرم در حال بارگذاری ...

پنجره هایی که هستند/به خدا توکّل کنید!

نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1394


«قُلِ اللَّهُ ينَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ …»(الأنعام/64)

وَإِنْ يمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يمْسَسْكَ بِخَيرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ(الأنعام/17)

بدانید که هیچ کس غیر از خداوند نمی تواند به سختی و غم شما پایان دهد و بر ناامیدی شما خط بطلان کشد.

 

خداوند، حضرت نوح علیه السلام و همراهانش را که به آن گرفتاری عظیم (توفان) دچار شده بودند، نجات داد.(فَنَجَّينَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ(الأنبياء/76))

حضرت ایوب علیه السلام که به شدّت، مصیبت زده شده بود، دعا کرد و خداوند، گرفتاری اش را برطرف ساخت.(فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ (الأنبياء/84)

حضرت موسی و هارون علیه السلام نیز به وسیله خداوند از آن گرفتاری عظیم نجات یافتند.

 

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّينَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ(الأنبياء/88)

پس [دعاي] او را برآورده کرديم و او را از اندوه رهانيديم و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مي‏دهيم

پس فقط به خداوند توکّل کنید و به هیچ عامل دیگری نیندیشید.

در جنگ بدر که مسلمانان، فقط 313 نفر بودند، چون به خدا توکل کرده بودند، پیروز شدند؛ اما در آغاز جنگ حنین، چون به تعداد نفرات و تجهیزات خود مغرور شده بودند، شکست خوردند.

پس همواره به یاد خدا باشید

و بر او توکّل کنید

و از او یاری طلبید.


پايگاه حوزه


فرم در حال بارگذاری ...