آرزوی مرگ نکنید
نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1398
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسه درس خارج فقه روز یکشنبه ۱۳۹۸/۰۹/۲۴ به بیان و شرح حدیثی از پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و سلم درباره فرصت زندگی پرداختند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR فیلم بیانات رهبر انقلاب را برای استفاده عموم مخاطبان منتشر میکند.
دانلود:
فرم در حال بارگذاری ...
تو زیباترین اتفاقی که هنوز رخ نداده ای...
نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1398
❤️ تو زیباترین اتفاقی که هنوز رخ نداده ای…
به جناب عشق گفتم :
تو بیا دوای ما باش
که به پاسخم بگفتا :
تو بمان و مبتلا باش
??? اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ???
فرم در حال بارگذاری ...
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو...؟
نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1398
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو…؟
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو
چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو
سالها می شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو
با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم من از این زندگیم سود نبردم بی تو
گذری کن به مزارم به خدا محتاجم من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو
|
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
لقمه حرامی که توفیق نمازشب را سلب کرد
نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1398
یکی از اعمالی که سفارش بسیاری بر آن شده است، اقامه نمازشب می باشد که در این راستا داستان هایی از نمازشب ائمه علیهم السلام و بزرگان دین در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد. - لقمه حرام و سلب توفیق از مرحوم محدّث قمی (رضی الله عنه) نقل شده که فرمود: من سفری به همدان رفتم و بر شخص معتمدی وارد شدم. یک شب او به من گفت: فلان جا شام مهمانم، دلم می خواهد خدمت شما باشم. با هم آنجا برویم. من امتناع کردم. گفت: آقا اگر شما همراه من بیایید آبروی من بیشتر می شود، برای من خوب است. با هم رفتیم. شام آوردند و خوردیم، بعد از شام به منزل برگشتیم. من صبح برخلاف هر شب که با کمال راحتی برای نماز شب بر می خاستم، زمانی از خواب بیدار شدم که نزدیک طلوع آفتاب بود و نزدیک بود، نماز صبحم قضا شود. خیلی ناراحت شدم. عجب! آدم یک عمر زحمت بکشد که نماز شبش ترک نشود، ولی حالا چطور شده که نماز صبحم نزدیک است قضا شود؟ با عجله برخاستم، با ناراحتی وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم تا قضا نشود بعد به فکر افتادم چرا این طور شد؟ یعنی چه؟ برای من مصیبتی شد … من فکر کردم چرا این طور شد؟ گفتم: شاید به خاطر شام دیشب بوده است. غیر از این دیگر توجیهی ندارم. صاحبخانه آمد، به او گفتم: صاحب آن منزل که دیشب رفتیم چه کاره بود!؟ قدری تأمّل کرد و گفت: ایشان بانک بعدازظهر است. من نفهمیدم یعنی چه؟ بعد ادامه داد: بانک ها قبل از ظهر، ربا می دهند، این آقا بعدازظهر ربا می دهد. من خیلی ناراحت شدم، گفتم: عجب! مرا به خانه یک رباخوار بردی و سر سفره او نشاندی. چرا این کار را کردی؟ به من خدمت کردی!؟ این مهمان نوازی بود؟ ایشان فرمود: اثر این غذا این طور شد که تا چهل شب نمی توانستم خوب برای نماز شب برخیزم. تا چهل شب موفّق نشدم آن گونه که باید، نماز شب را انجام بدهم. به ما میگویند، اگر میخواهید صالحالعمل باشید، غذایتان را پاک کنید؛ امّا ما دائم سعی در آلودهکردنش داریم. (صفیر هدایت، آیت الله ضیاءآبادی) حوزه |
فرم در حال بارگذاری ...
چرا رهبر انقلاب برای مهریه های بیش از ۱۴ سکه عقد نمی خوانند؟
نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1398
رهبر معظم انقلاب در حاشیه خطبه های عقد، توصیه هایی به زوج های داشته اند که «پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای» منویات ایشان را در قالب «خانواده ایرانی» عرضه نموده و رسانه رسمی حوزه در شماره های مختلف تقدیم حضور علاقمندان می نماید.
- آسان گیری
* ب ـ مهریّه، نشان ارادت یا قیمت گذاری؟
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سنّتِ مهریهی جاهلی را شکست
خودِ آن کسی که مشرّع مِهر است – که نبی اکرمصلی الله علیه و آله باشد – که از همه کائنات بالاتر است و دخترِمطهره و عزیزهی او که از همهی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند، دیدید پیغمبر چقدر مِهر قرار داد؟
...
پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد همه اینها را شکست، برای اینکه مانع ازدواج میشود. اینها مانع از ازدواج دخترها و پسرها میشود. گفت این چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل ترین است، آنچه که در ازدواج مهم است رعایت های بشری و انسانی است.
خیال نکنید آن وقتها مهریهی زیاد و سنگین با جهیزیهی زیاد سرشان نمیشد. چرا آقا! آن وقتها هم بعضی از این بیعقلی ها مثل بیعقلی های زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مِهریه دخترشان بکنند. درست مثل همین بیعقلی هایی که امروزه بعضیها دارند. این کارهای مبالغهآمیزِ این طوری اصلاً کار جُهّال است. اسلام آمد همهی اینها را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه اش باشد. چرا میشد؛ منتهی اسلام همه را بهم ریخت.
مِهریهی سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک خانواده اعیانی است. خانوادهی پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است.
چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد « مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش « مَهرُ السُّنَّة » [۱] است.
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد و در مهریهی ایشان و همهی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به آن مهر کم، « مَهرُ السُّنَّة » مقیّد بودند، در حالی که همه قبول داشتند که بیش از «مَهرُ السُّنَّة » هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده رویها پیش میآید، نشوند.
* چرا اصرار بر ۱۴ سکه
اینکه میبینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
در ازدواج، آنچه که اتفاق میافتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معاملهی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبهی نمادین دارد. جنبهی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.
[۱] کافی، ج ۵، باب السنة فی المهور، ص ۳۷۵، حدیث ۷
حوزه
فرم در حال بارگذاری ...
رهبر انقلاب: لباس عروس کرایهای ننگ نیست؛ پرداخت پول گزاف ننگ است.
نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1398
رهبر معظم انقلاب در حاشیه خطبه های عقد، توصیه هایی به زوج های داشته اند که «پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای» منویات ایشان را در قالب «خانواده ایرانی» عرضه نموده و رسانه رسمی حوزه در شماره های مختلف تقدیم حضور علاقمندان می نماید.
- آسان گیری * از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا علیهاالسلام بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود.
ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالبعلیه السلام نمیارزند. هزاران دختر زیبا و با اصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا علیهاالسلام نمیارزند. |
آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجه یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مِهریهی کم، چه جور جهیزیّهی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّه دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید.
* لباس عروس کرایهای بعضی ها لباس عروس گران قیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضی ها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی ها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیاندازد دور. یک بار مصرف! آنهم با این وضعی که بعضی مردم دارند. |
حوزه
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...