نيكى به والدين در آينه قرآن و حديث‏

نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395

نيكى و احسان به ديگران, صفتى پسنديده و ممدوح است كه هم از نظر عقل و هم از نظر عرف مورد تأييد است. همه جوامع بشرى براى اين صفت خداپسندانه, اهميت خاصى قائلند و فاعل آن را محترم مى شمارند. در اين ميان, البته بعضى نيكى ها اهميت دو چندان دارد, كه نيكى به پدر و مادر از جمله آنهاست.

 

خداوند در قرآن بيش از 23 بار صراحتاً و يا ضمناً انسان ها را به احسان و نيكى به پدر و مادر امر فرموده است. 1 ائمه معصومين نيز در سخنان و گفتار خود را به اين فضيلت مهم سفارش و تأكيد فرموده اند. حضرت على علیه السلام فرمود:

«برّ الوالدين من اكرم الطباع»; نيكى به پدر و مادر, ارزش مندترين خلق هاست. )2

 پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در پاسخ مردى كه از حقوق والدين پرسيده بود, فرمود:

«هما جنّتك و نارك;3 پدر و مادر, بهشت و جهنم تو هستند; بهشت در رضاى آنها و دوزخ در خشم آنهاست.»
حضرت رضا علیه السلام فرمود:

از پدرت اطاعت كن و نسبت به او مراتب نيكى و تواضع و خضوع و تكريم را معمول دار… خداوند در قرآن شريف حق پدر و مادر را قرين حق خود قرار داده و فرموده است: شكر گزار من و شكر گزار پدر و مادرت باش كه برگشت همه به سوى من است. 4

 هميشه مونس و يارم پدر بود
به وقت رنج, غمخوارم پدر بود
چو پروانه پر و بالم اگر سوخت
ولى شمع شب تارم پدر بود
طريق زندگى آموخت بر من
به هر سختى مدد كارم پدر بود

* * *
آبروى اهل دل از خاك پاى مادر است
هر چه دارند اين جماعت از دعاى مادر است
آن بهشتى را كه قرآن مى كند توصيف آن
صاحب قرآن بگفتا زير پاى مادر است

...

>

 

نيكى به والدين در اديان آسمانى
لزوم نيكى به والدين, اختصاص به شريعت اسلام ندارد, بلكه در طول تاريخ و در شرايع آسمانى همواره مورد تأكيد قرار گرفته است. قرآن در سوره بقره, آيه 83 وجوب احسان به والدين را پيرو عبادت خداوند, جزء پيمان ها و وظايف حتمى بنى اسرائيل شمرده است.

 

حضرت نوح علیه السلام براى پدر و مادر خود چنين دعا مى فرمايد (رب ّ اغفرلى و لوالدى ّ و لمن دخل بيتى مؤمناً و للمؤمنين و المؤمنات و لا تزد الظّالمين الاّ تبارا;5 خدايا! مرا و پدر و مادرم را و هر كه با ايمان وارد خانه من مى شود و نيز مردان مؤمن و زنان مؤمن را بيامرز و ستم كاران را جزء بر هلاك و عذابشان ميفزاى. )

 

امام صادق علیه السلام : فرمود: موسى بن عمران علیه السلام در بين مناجات با پروردگار خويش ناگهان مردى را زير سايه عرش خدا ديد, عرض كرد: پروردگارا! اين مرد كيست كه عرش تو سايه بر وى افكنده است؟ خطاب رسيد كه اين مرد, داراى دو صفت حميده است: به پدر و مادر خود نيكى مى كند و براى سخن چينى گام برنمى دارد. 6

 

نقل است روزى حضرت داوود علیه السلام هنگام قرائت قسمتى از كتاب (زبور) دلش شكست و منقلب شد. در آن حال كمى به خود باليد و گفت: در دنيا از من عابدتر نيست. همان ساعت به او وحى شد: برو بالاى كوه, كشاورزى را ببين كه هفتصد سال مرا عبادت مى كند و از گناهى كه انجام داده از درگاه من عذر مى خواهد, در صورتى كه آن عمل نزد من گناه نبوده است. او روزى در پشت بام راه مى رفت كه مختصر خاكى از پشت بام بر روى مادرش ريخت و اينك مدتى است كه به حساب اين گناه در درگاه ما مى نالد, برو او را به مغفرت و آمرزش من بشارت بده.

 

داوود علیه السلام به كوه رفت, ديد مردى لاغر اندام كه بر اثر عبادت, استخوان هايش در آمده, مشغول نماز است. وقتى از نماز فارغ شد, بر او سلام كرد. او جواب سلام داوود علیه السلام را داد و پرسيد: تو كيستى؟ حضرت داوود علیه السلام فرمود: من (داوود) نام دارم. گفت: اگر مى دانستم كه تو داوود هستى, جواب سلام تو را نمى دادم, به دليل آن لغزشى كه از تو سر زده است. اينك كه به كوه بالا آمده اى, استغفار كن. به خدا سوگند, روزى به پشت بام رفتم, بر اثر عبور, مختصرى خاك بام بر سر مادرم ريخت, اينك هفتصد سال است كه در اين وضع هستم, نمى دانم مادرم از من راضى شده يا نه, با اين حال استغفار مى كنم, به دليل اين كه شايد او از من راضى نشده باشد. 7

 

خداوند به موسى وحى نمود: همانا كسى كه به پدر و مادر نيكى كند و مرا رها كند, اسم وى را نيكوكار بنويسم و كسى كه مرا نيكى كند و پدر و مادرش را واگذارد, وى را عاق نويسم. 8

 


نكاتى چند در باره احترام به والدين
گر چه عواطف انسانى و مسئله حق شناسى به تنهايى, لزوم احترام نمودن به والدين را بيان مى كند, ولى از آن جا كه اسلام حتى در مسائلى كه عقل مستقلاً مى تواند داورى و قضاوت كند يا عاطفه آن را به وضوح در مى يابد, سكوت روا نمى دارد; بلكه به عنوان تأييد و تأكيد دستوراتى را صادر مى كند. ما در اين جا با توجه به آيات قرآن و روايات معصومين& احترام به والدين و مسائل و زواياى مربوط به آن را در قالب چند نكته بيان مى كنيم.

 


نكته اول:
در چهار سوره از قرآن كريم, نيكى به والدين بلا فاصله بعد از مسئله توحيد قرار گرفته است. اين هم رديف بودن, بيانگر اين است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام قائل است. آن چهار سوره عبارت اند از: بقره, آيه 83; نساء, آيه 36; انعام, آيه 151; لقمان, آيه 41.
تأكيد قرآن بر ذكر احسان و مراعات پدر و مادر در سطح توحيد و نفى شرك, و عبادت و پرستش و شكر نعمت هاى الهى, به روشنى اين مطلب را ثابت مى كند كه عدم رعايت حق آنان, بزرگ ترين گناه پس از شرك به خداوند است و لذا آن را در (سوره اسراء) در رديف گناهان كبيره ذكر فرموده است.

 


نكته دوم:
خداوند در اين آيات, نوع خاصى از تجليل و احترام را ذكر نفرموده, بلكه انسان را به رعايت حال پدر و مادر و احسان به آنها دعوت كرده است. نتيجه اين كه هر گونه احترام و نيكى به پدر و مادر, دستور خداوند است و هرگز مقيد به حدودى نيست به جز قدرت و امكان از نظر عقلى و شرعى; به اين معنا كه هر چه انسان در توان دارد, بايد براى پدر و مادرش انجام دهد و مضايقه و كوتاهى نكند.

 


نكته سوم:
اين احسان و خيرخواهى و خدمت به پدر و مادر را بايد به عنوان تشكر و سپاس از زحمات طاقت فرساى آنان انجام دهد و گمان نكند كه در حق آنان تفضل مى كند و يا بر آنها منت بگذارد. در باره اين نكته, چند مطلب قابل توجه است:

 

1 ـ حق پدر و مادر به حدى بزرگ و زياد است كه هرگز انسان نمى تواند تمام و كمال زحمات و محبت هاى آنان را جبران كند.

 

2 ـ انسان بايد همواره خود را در انجام شكر واقعى, مقصر بداند; هم چنان كه در انجام شكر الهى. آن گونه كه سزاوار نعمت هاى بى كران اوست, همه انبيا و اوليا قاصرند و ديگران نه تنها قاصرند, بلكه مقصّرند.

 

3 ـ همان گونه كه در شكر نعمت هاى الهى نبايد به زبان و تعظيم اكتفا كرد, بلكه بايد با اطاعت و عمل نيز خدا را سپاس گفت, در مقابل الطاف و محبت هاى پدر و مادر هم بايد عملاً تشكر كرد و آنچه را كه سزاوار مقام آنان است; از احترام و خدمت و كمك به عنوان تشكر, دريغ نكرد.

 

4 ـ شكر الهى, خود يك نعمتى است كه باز هم نياز به شكر دارد و همچنين است توفيق در انجام خدمت و تشكر عملى از مقام پدر و مادر.

 


نكته چهارم:
خداوند متعال دستورات خاصى را به فرزندان پدر و مادرى كه به سن پيرى رسيده اند, صادر فرموده است: (و به پدر و مادر نيكى كنيد. هرگاه تا تو زنده هستى و هر دو يا يكى از آن دو سالخورده شوند, آنان را ميازار و به درشتى خطاب مكن و با آنان به اكرام سخن بگو. در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من! همچنان كه مرا در خردى پرورش دادند, بر آنها رحمت آور. )9

 


نكته پنجم:
در برخى آيات, پدر و مادر را در صدر كسانى قرار داده كه بايد به آنها كمك شود: خداوند به پيامبر مى فرمايد: در پاسخ كسانى كه از تو مى پرسند چه انفاق كنيم؟ بگو: (هر چه از خير انفاق مى كنيد, به پدر و مادر و خويشان نزديك و يتيمان و فقيران و درماندگان انفاق كنيد. )10
نكته ششم: در وقت دعا و نيايش نبايد والدين را فراموش كرد. حضرت ابراهيم علیه السلام در دعاى خويش مى فرمايد: (پروردگارا! آن روز كه حسابرسى بر پا مى شود, بر من و پدر و مادرم و همه مؤمنان ببخشاى. )11

 


تواضع در برابر والدين
خفضِ جناح (تواضع) چند بار در قرآن آمده است, ولى (جناحَ الذُّل) فقط يك بار آورده شده و آن هم مربوط به پدر و مادر است: (و اخفض لهما جناح الذل من الرحمة. )12
به گفته لغت شناسان, تواضع دو گونه است: گاهى تواضع, انسان را پست مى كند ; مانند تواضع در برابر مستكبران و گردنكشان, و گاهى انسان را بالا مى برد; مانند تواضع در برابر مؤمنان, پدر و مادر, معلم و امثال آنها. در چنين مواردى, تواضع را خفض جناح مى گويند. جناح به معناى بال پرنده است و خفض جناح, اين معنا را به ذهن تداعى مى كند كه تواضع به انسان بال مى دهد و با آن به اوج رفعت مى رسد. خداوند به پيامبرش امر فرموده است: (و اخفض جناحك لمن اتّبعك من المؤمنين;13 در برابر هر يك از مؤمنان كه از تو پيروى مى كند, بال فروتنى فرود آر. )
(ذل ّ) به معناى نرمى و تسليم است و در موردى به كار برده مى شود كه امرى از روى قهر و غلبه بر كسى وارد شود. گويا انسان خود را در برابر پدر و مادر, مقهور و مغلوب مى بيند. با اين كه آنها به او نيازمندند, اما مانند يك برده يا اسير در برابر آنان با تواضع و فروتنى اوامرشان را اطاعت مى كند.
به هر حال اين (جناح ذل ّ) از روى رحمت و عطوفت است نه از روى ترس و يا احتياج, زيرا پدر و مادر, سالخورده و در دوران نيازمندى اند و ترس از آنان و يا احتياج به آنها موضوعيت ندارد.

 


علل ذكر نيكى به والدين بعد از وجوب عبادت پروردگار
فخر الدين رازى مى گويد: به چند دليل, بعد از وجوب عبادت پروردگار, نيكى به پدر و مادر ذكر شده است:

 

1 ـ نعمت هاى پروردگار, بالاترين نعمت ها بر بنده است و بعد از پروردگار عالم, پدر و مادر كه ريشه و سبب وجود فرزند هستند, نعمت هاى برتر عالم مى باشند. پس شكر اوّلين نعمت (خداوند) و بعد از آن, شكر نعمت هاى برتر عالم (پدر و مادر) واجب است.

 

2 ـ خداوند, مؤثر حقيقى در وجود انسان و پدر و مادر, مؤثر وجود او در ظاهر (طبيعت) هستند, پس آن جا كه نام مؤثر حقيقى ذكر شده, بعد از آن مؤثر ظاهرى را آورده است.

 

3 ـ خداوند در مقابل نعمت هاى خود, از بنده چيزى نمى خواهد, پدر و مادر نيز در مقابل نعمت خود از فرزند چيزى طلب نمى كنند (نه طلب مالى و نه طلب ثوابى) لذا اين نعمت آنها شبيه نعمت خداوند است.

 

4 ـ خداوند نعمت خود را از بنده اش دريغ نمى دارد, اگر چه بدترين گناهان را انجام داده باشد. همچنين است جاى پدر و مادر كه نعمت و فداكارى خود را از كودكشان دريغ نمى دارند, هر چند به آنها بد كرده باشد.

 

5 ـ پدر مهربان در مال فرزندش تصرف مى كند تا سود بيشترى عايد وى شود و از ضايع شدن مال او جلوگيرى مى كند. خداوند نيز در اعمال عبادى بنده خود تصرف مى كند و آن را از آفات دور مى سازد و عملش را زيادتر مى نمايد, زيرا خود فرموده است: مَثَل كسانى كه در راه خدا انفاق مى كنند مانند دانه گندمى است كه هفت خوشه از آن مى رويد و در هر خوشه, صد دانه گندم وجود دارد.

 

6 ـ نعمت وجود خداوند, بالاتر از نعمت والدين است و اين امر, با دليل و برهان ثابت و معلوم مى گردد. اگر چه نعمت والدين نيز معلوم و مشهود است, اما رجحان با نعمت پروردگار است; از اين رو نعمت والدين پس از نعمت خدا ذكر شده است. 14

 


حقوق والدين

از اربعين سليمانى نقل شده كه والدين را بر فرزند, هشتاد حق است: چهل, در حال حيات ايشان و چهل, در حال ممات آنها.  اما آن چهل كه در حال حيات است, ده تا به تن, ده تا به زبان, ده تا به دل و ده تا به مال است.

 

آن ده كه به تن است, عبارت است از:
1 ـ به آنان خدمت كند, زيرا حق تعالى فرموده است: (و اخفض لهما جناح الذّل ّ من الرّحمه)15;
2 ـ حرمتشان را نگه دارد;
3 ـ جلو ايشان ننشيند;
4 ـ فرمان آنها را اگر شرع نهى نكرده, انجام دهد و از نهيشان, اگر واجب نيست, خوددارى كند;
5 ـ روزه مستحبى را با اجازه آنان بگيرد;
6 ـ چون ظاهر شوند, برخيزد و تا اجازه ندهند ننشيند;
7 ـ بى رضاى ايشان به سفر (غير واجب عينى) نرود;
8 ـ در وقت راه رفتن, پشت سر آنان حركت كند;
9 ـ هميشه با مهربانى به آنان بنگرد;
10 ـ همواره آماده خدمت كردن به آنان باشد.

 

اما آن ده حق كه به زبان است, عبارت اند از:
1 ـ با آنان به نرمى سخن بگويد;
2 ـ صداى خود را بر آنها بلند نكند;
3 ـ گستاخى و پر چانگى نكند;
4 ـ آنان را به نام نخواند, بلكه مثلاً بگويد پدر جان, پدر بزرگوارم;
5 ـ سخن ايشان را قطع نكند;
6 ـ گفته ايشان را رد نكند;
7 ـ به امر و نهى, آنان را خطاب نكند;
8 ـ هميشه آنان را دعا كند;
9 ـ به آن دو اُف نگويد و روى خود را از آنان بر نگرداند;
10 ـ با ايشان مؤدبانه سخن بگويد.

 

اما آن ده چيز كه به دل است, عبارت اند از:
1 ـ هميشه نسبت به آن دو نرم دل باشد و ترحم كند;
2 ـ همواره آنان را دوست بدارد, اگر چه از حيث اقتصادى در مضيقه باشند;
3 ـ به شادى آنان شاد باشد;
4 ـ در غم آن دو شريك و غمخوارشان باشد;
5 ـ با دشمنان آنها دوستى نكند كه آن دو مى رنجند;
6 ـ از بدگويى يا كج خويى آنان نرنجد;
7 ـ اگر به او ستم كردند, بر آنان خشم نگيرد, حتى اگر او را زدند, دستشان را ببوسد;
8 ـ هر چند حق آن دو را رعايت مى كند, اما باز هم بيم تقصير داشته باشد;
9 ـ هميشه در دل قصد كسب رضاى آنان را بنمايد;
10 ـ در دل, طول عمر آنان را بخواهد, هر چند از زحمت و فقر و بيمارى آن دو به تنگ آمده باشد.

 

اما آن ده چيز كه به مال تعلق دارد, عبارت اند از:
1 ـ لباس آن دو را پيش از لباس خود تهيه كند;

2 ـ آنان را از طعام خويش (بلكه بهتر) بخوراند, زيرا در هر انفاقى, آنان جلوترند;

3 ـ قرض آن دو را بدهد;

4 ـ مخارج سفرشان را چه واجب و چه مستحب, از زيارت بدهد .

5 ـ اگر فوت كردند و حج و نماز يا روزه دارند, از جانب آن دو نايب بگيرد يا خود انجام دهد;

6 ـ با مال خود به آن دو عزت بخشد;

7 ـ اگر مسكن ندارند, برايشان تهيه كند يا اجاره خانه شان را بدهد;

8 ـ از مال خود در اختيارشان بگذارد كه هر گاه نياز يابند رفع نياز كنند;

9 ـ امور گوناگون آنان را انجام دهد يا مخارج آنها را بپردازد;

10 ـ مال خود را مال ايشان بداند و هر چه از اموال او بردارند يا تصرف كنند, به روى آنان نياورد.

اما آن چهل حق كه بعد از وفات ايشان است, عبارت اند از:
1 ـ در غسل و كفن و دفنشان تسريع كند;

2 ـ از هزينه زياد كفن و دفن آنها ناراحت نشود;

3 ـ مراسم تدفين آنان را به دستور شرع انور انجام دهد;

4 ـ طبق وصيتشان عمل كند و خلاف آن را انجام ندهد;

5 ـ شب دفن, نماز وحشت بخواند و آنان را دعا كند;

6 ـ مخارج و هزينه هاى مراسم را بپردازد و از انجام دهندگان و كمك كنندگان سپاس گزارى نمايد; 7 ـ حساب آنان را فوراً تسويه كند تا گرفتار دِين نباشند;

8 ـ اگر سفارش به ثلث كرده فوراً جدا كنند و حق هر وارث را به خودش دهند;

9 ـ براى آنها هر روز قرآن بخواند;

10 ـ بعد از هر نماز براى آنها دعا كند, به ويژه در نماز شب و اوقات دعا;

11 ـ هر روز به نيابت آنها صدقه بدهد;

12 ـ اگر توانست هر روز نماز والدين را بخواند;

13 ـ بر مصايب آنان صبر نمايد;

14 ـ قضاى نمازهاى واجب او را بخواند يا اجير بگيرد;

15 ـ روزه هاى مانده او را قضا كند يا اجير بگيرد;

16 ـ به زيارت قبر آنها برود كه ثوابى برابر حج دارد;

17 ـ در قبرستان, آية الكرسى و قرآن بخواند و صلوات بفرستد و براى آنان هديه كند;

18 ـ هنگامى كه به زيارت مشاهد مشرفه مى رود, به نيابت آنان هم زيارت كند;

19 ـ به نيابت از آنان عمره به جاى آورد و اگر در حج واجب است, در وقت فراغت طواف كند;

20 ـ اگر حج واجب خود را انجام داده و توانايى دارد, به نيابت از آنان حج واجب برود;

21 ـ اگر كسى را ناراحت كرده اند يا بر شخصى ستمى روا داشته اند, با زبان يا وجه يا هر امر ديگر, او را راضى كند;

22 ـ به عنوان رد مظالم, وجهى را به فقير بدهد تا اگر حقى از كسى به گرنشان است ادا شود;

23 ـ تا حد امكان اگر مجلس روضه و عزادارى به صورت هفتگى يا ماهانه داشته است, آن را ادامه دهد;

24 ـ اگر طعام ساليانه داشته و يا گوسفندى قربانى مى كرده, سنت هاى خوب او را به پا دارد;

25 ـ اگر كار خير ناتمامى از او مانده, به اتمام برساند;

26 ـ اگر آنان مالى را غصب كرده اند و بداند, بايد براى خلاصى شان آن را به صاحبانش رد كند;

27 ـ اگر خمس يا زكات بدهكارند, حتما آن را رد كند;

28 ـ به پدر و مادر كسى بد نگويد كه به پدر و مادرش بد بگويند;

29 ـ كارى نكند كه بدگويى مردم را در باره پدر و مادرش به دنبال داشته باشد;

30 ـ با مردم به نيكى رفتار نمايد تا پدر و مادر او را دعا كنند;

31 ـ دوستان و آشنايان پدر و مادرش را احترام كند;

32 ـ احتمال گرفتارى آنها را بدهد و در صدد ن
جاتشان برآيد; 33 ـ آثار به جا مانده از آنان را حفظ نمايد;

34 ـ به جاى زيارت پدر و مادر به زيارت عمو, عمه, دايى و خاله برود و خوبى هاى پدر و مادرش به آنان را نيز او به نيابت انجام دهد;

35 ـ اگر در حال حيات در حق آن دو كوتاهى كرده, بعد از فوتشان بكوشد تا رضايتشان را به دست آورد;

36 ـ سعى كند تا آنان را به خواب ببيند تا از حالشان آگاه شود;

37 ـ خيرات, مبرّات و صدقات را براى آنان تداوم بخشد و فراموش نكند;

38 ـ احترام اسامى و قبور آنان را بهتر از زمان حياتشان داشته باشد و نگذارد كسى آنان را به بدى ياد كند;

39 ـ چنانچه آنان مؤمن بوده اند, شوق لقاى آنها را داشته باشد; همان گونه كه ائمه& شوق پدران خود را داشتند;

40 ـ چنانچه قبر آنان ويران شده, ترميم نمايد.16

 


 

پى‏نوشت‏ها‏:
1ـ بقره, آيات 82, 180 و 215; نساء, آيات 36 و 135 ; انعام, آيه 151; ابراهيم, آيه 40; مريم, آيات 14 و 32; اسراء, آيات 23, 24 و 25; عنكبوت, آيه8; لقمان, آيات 14 و 15; احقاف, آيات 14, 17, 18 و 19; نوح, آيه 38; بلد آيه 3.
2ـ بحار الانوار, ج 77, صفحه 212.
3ـ ميزان الحكمه, ج 10, ص 708.
4ـ تفسير مجمع البيان, جلد 6, ص 411.
5ـ نوح (71) آيه 28.
6ـ بحار الانوار, ج 74, ص 65; امالى صدوق, ص 108.
7ـ الدين فى قصص, ج 3, ص 24.
8ـ معراج السعاده, ص 384.
9ـ اسراء (17) آيه 23 ـ 25.
10ـ بقره(2) آيه 215.
11ـ ابراهيم (14) آيه 41.
12ـ اسراء(17) آيه 24.
13ـ شعرأ(26) آيه 215. 14ـ فخر الدين رازى, تفسير كبير, ج 1, ص 100.
15ـ اسراء(17) آيه 24.
16ـ بر گرفته از: حقوق والدين, ص 139.

 


منبع: با معارف اسلامى آشناشویم , شماره  58 , از طر يق شبكه اطلاع رسانى شارح

حميدرضا وزينى احقر‏

نظر از: parvaz-ta-ovj [عضو] 
parvaz-ta-ovj

موفق باشید عالی بود

1395/01/07 @ 18:07


فرم در حال بارگذاری ...

چهل حدیث والدین

نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395

 

قال الله تعالی:


وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِياهُ وَبِالْوَالِدَينِ إِحْسَانًا إِمَّا يبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا(الإسراء/23)

و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان کنيد اگر يکي از آن دو يا هر دو در کنار تو به سالخوردگي رسيدند به آنها [حتي] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخني شايسته بگوي.

و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرم رحمت و مهربانی فرما، آنگونه که آنان مرا در کوچکی تربیت کردند.

گرچه هستی ما از خداست، لیکن سبب زندگی و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه ای از وجود این دو عزیزیم و میوه ای از بوستان محبت و تربیت و مهر و عاطفه بی نظیر پدر و مادریم.

انسان فراموشکار، وقتی به قدرت و موقعیتی رسید، دوران عجز و کوچکی خویش را از یاد می برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرسای آنان را فراموش می کند، و چه ناسپاسی و کفرانی بدتر از این؟

انسانیت و اخلاق ایجاب می کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیکی و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. ما امتداد وجودی والدین خودیم و فرزندان ما تداوم وجود مایند، چگونگی برخورد ما با پدر و مادر و احترام و نیکی ما به آنان سبب می شود: که فرزندان ما نیز در نسل آینده، حق شناس و قدردان و نیکوکار به بار آیند. فرزندان ما همانگونه خواهند بود که ما با والدین خویش رفتار می کنیم.

باری… ادای حق والدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حق خدا و شکر نعمتهایش از عهده توانائی ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضع و فروتنی به زیر پای آندو فرشته بگستریم.

با اینحال، توجه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه ادای بخشی از حق بزرگ آنان را فراهم می سازد.

...

روایاتی که در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه می کنید، ما را با گوشه ای از وظایف خود در برابر والدین آشنا می کند.

توفیق الهی یارمان باد که از نیکوکاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است.

خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.

خدایا! ما را به تربیت نسلی با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار.

1. بزرگترین واجب

قال امیر المؤمنین علی علیه السلام :

بر الوالدین اکبر فریضة.

امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود:

بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

میزان الحکمة، ج 10، ص 709.

2. برترین اعمال

قال الصادق علیه السلام :

افضل الاعمال الصلاة لوقتها، و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله.

امام صادق علیه السلام فرمود:

برترین کارها عبارتست از: 1 - نماز در وقت 2 - نیکی به پدر و مادر 3 - جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 85.

3. انس با پدر و مادر…

فقال رسول الله صلی الله علیه و آله :

فقر مع والدیک فوالذی نفسی بیده لانسهما بک یوما و لیلة خیر من جهاد سنة.

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و گفت:

پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).

بحار الانوار، ج 74، ص 52.

4. محبوبترین کارها

عن ابن مسعود قال: سئلت رسول الله صلی الله علیه و آله :

ای الاعمال احب الی الله عز و جل؟ قال:

الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟

قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.

ابن مسعود می گوید: از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟

فرمود: نماز در وقت،گفتم: بعد از آن چه چیز؟

فرمود: نیکی به پدر و مادر،گفتم: بعد از آن چه چیز،فرمود: جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 70.

5. نگاه به پدر و مادر

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

ما ولد بار نظر الی ابویه برحمة الا کان له بکل نظرة حجة مبرورة.

فقالوا: یا رسول الله و ان نظر فی کل یوم مائة نظرة؟

قال: نعم، الله اکبر و اطیب.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

هر فرزند نیکو کاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه، ثواب یک حج کامل مقبول باو داده می شود، سؤال کردند، حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟

فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است.

بحار الانوار، ج 74، ص 73.

6. عظمت پدر و مادر

عن ابی الحسن الرضا علیه السلام قال:

ان الله عز و جل امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری: امر بالصلاة و الزکاة، فمن صلی و لم یزک لم تقبل منه صلاته و امر بالشکر له و للوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله، و امر باتقاء الله و صلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عز و جل.

امام رضا علیه السلام فرمود:

خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد:

1 - به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود.

2 - به سپاسگزاری از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است.

3 - به تقوای الهی فرمان داده و به صله رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.

بحار الانوار، جلد 74، ص 77.

7. احترام پدر و مادر

قال الصادق علیه السلام :

بر الوالدین من حسن معرفة العبد بالله اذ لا عبادة اسرع بلوغا بصاحبها الی رضی الله من حرمة الوالدین المسلمین لوجه الله تعالی.

امام صادق علیه السلام فرمود:

نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند.

بحار الانوار، ج 74، ص 77.

8. اطاعت از والدین

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من اصبح مطیعا لله فی الوالدین اصبح له بابان مفتوحان من الجنة و ان کان واحدا فواحدا.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت برویش باز خواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آنها انجام دهد یک درب گشوده می شود.

کنز العمال، ج 16، ص 467.

9. ارزش اطاعت از پدر و مادر

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

العبد المطیع لوالدیه و لربه فی اعلی علیین.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

بنده ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است.

کنز العمال، ج 16، ص 467.

10. پرداخت بدهی والدین

عن رسول الله صلی الله علیه و آله :

من حج عن والدیه او قضی عنهما مغرما بعثه الله یوم القیامة مع الابرار.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که به نیت پدر و مادرش حج انجام دهد یا بدهکاری آنها را بپردازد خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.

کنز العمال، ج 16، ص 468.

11. خشنودی پدر و مادر

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من ارضی والدیه فقد ارضی الله و من اسخط والدیه فقد اسخط الله.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.

کنز العمال، ج 16، ص 470.

12. عاقبت نیکی به پدر و مادر

عن الصادق علیه السلام قال:

بینا موسی بن عمران یناجی ربه عز و جل اذ رای رجلا تحت عرش الله عز و جل فقال: یا رب من هذا الذی قد اظله عرشک؟

فقال: هذا کان بارا بوالدیه، و لم یمش بالنمیمة.

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگامی که حضرت موسی علیه السلام مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردی را دید که در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است، عرض کرد: خدایا این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است؟

خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و هرگز سخن چینی نمی کرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 65.

13. سفر برای نیکی به پدر و مادر

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

سر سنتین بر والدیک، سر سنة صل رحمک.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

دو سال راه برو به پدر و مادرت نیکی کن، یکسال راه برو و صله رحم انجام بده، (یعنی اگر پدر و مادرت در فاصله دوری هستند که دو سال باید راه بروی تا به آنها برسی و نیکی کنی ارزش دارد).

بحار الانوار، ج 74، ص 83.

14. پدر و مادر و افزایش عمر و روزی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

من احب ان یمد له فی عمره و ان یزاد فی رزقه فلیبر والدیه و لیصل رحمه.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد.

کنز العمال، ج 16، ص 475.

15. آثار نیکی به پدر و مادر

عن حنان بن سدیر قال: کنا عند ابی عبد الله علیه السلام و فینا میسر فذکروا صلة القرابة فقال ابو عبد الله علیه السلام :

یا میسر قد حضر اجلک غیر مرة و لا مرتین، کل ذلک یؤخر الله اجلک، لصلتک قرابتک، و ان کنت ترید ان یزاد فی عمرک فبر شیخیک یعنی ابویک.

حنان بن سدیر می گوید: در حضور امام صادق علیه السلام بودیم که میسر هم در میان ما بود، از رابطه خویشاوندی سخن به میان آمد، امام صادق علیه السلام فرمود:

ای میسر چند بار اجل و مرگ تو فرا رسیده و هر بار خداوند آن را به خاطر صله رحم با خویشاوندانت تاخیر انداخته است، اگر می خواهی خداوند عمر تو را زیاد کند به پدر و مادرت نیکی کن.

بحار الانوار، ج 74، ص 84.

16. اول نیکی به مادر

عن ابی عبد الله علیه السلام قال:

جاء رجل الی النبی صلی الله علیه و آله فقال:

یا رسول الله من ابر؟

قال صلی الله علیه و آله : امک،قال: ثم من؟

قال صلی الله علیه و آله : امک،قال: ثم من؟

قال صلی الله علیه و آله : امک،قال: ثم من؟

قال صلی الله علیه و آله : اباک.

امام صادق علیه السلام فرمود:

مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم؟

فرمود: به مادرت، عرض کرد، بعد از او به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، گفت: سپس به چه کسی؟

فرمود: به مادرت، سؤال کرد: سپس به چه کسی؟

فرمود: به پدرت؟

بحار الانوار، ج 74، ص 49.

17. نتیجه نیکی به پدر و مادر

عن رسول الله صلی الله علیه و آله قال:

بروا اباءکم یبرکم ابناءکم، عفوا عن نساء الناس تعف نسائکم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند، از زنان مردم چشم پوشی کنید تا دیگران نسبت به زنهای شما چشم پوشی کنند.

کنز العمال، ج 16، ص 466.

18. حق پدر

عن ابی الحسن موسی علیه السلام قال:

سال رجل رسول الله صلی الله علیه و آله : ما حق الوالد علی ولده؟ قال: لا یسمیه باسمه، و لا یمشی بین یدیه، و لا یجلس قبله و لا یستسب له.

از امام کاظم علیه السلام نقل شده که فرمود:

مردی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: 1 - او را با نام صدا نکند 2 - در راه رفتن از او جلو نیفتند. 3 - قبل از او ننشیند. 4 - کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند.

بحار الانوار، ج 74، ص 45.

19. عبادت در نگاه

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

نظر الولد الی والدیه حبا لهما عبادة.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.

بحار الانوار، ج 74، ص 80.

20. رفتار با والدین

عن ابی ولاد الحناط قال:

سالت ابا عبد الله علیه السلام عن قول الله:

«و بالوالدین احسانا» (1)

فقال: الاحسان ان تحسن صحبتهما و لا تکلفهما ان یسالاک شیئا هما یحتاجان الیه.

ابی ولاد می گوید:

معنای آیه «و بالوالدین احسانا» را از امام صادق علیه السلام پرسیدم، فرمود:

احسان به پدر و مادر اینست که رفتارت را با آنها نیکو کنی و مجبورشان نکنی تا چیزی که نیاز دارند از تو بخواهند. «یعنی قبل از درخواست آنان » نیازشان را برطرف کنی ».

بحار الانوار، ج 74، ص 79.

21. وظیفه در برابر والدین

قال ابو عبد الله علیه السلام :

لا تملا عینیک من النظر الیهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما، و لا یدیک فوق ایدیهما و لا تتقدم قدامهما.

امام صادق علیه السلام فرمود:

چشمهایت را جز از روی دلسوزی و مهربانی با پدر و مادر خیره مکن و صدایت را بلندتر از صدای آنها نکن دستهایت را بالای دستهای آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.

بحار الانوار، ج 74، ص 79.

22. نیابت از پدر و مادر

قال ابو عبد الله علیه السلام :

ما یمنع الرجل منکم ان یبر والدیه حیین او میتین، یصلی عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و له مثل ذلک، فیزیده الله(عز و جل) ببره و صلاته خیراً کثیراً.

امام صادق علیه السلام فرمود:

چه چیز مانع شخص می شود وقتی که پدر و مادرش زنده یا مرده اند به آنها نیکی کند، باین صورت که به نیت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج بجا بیاورد و روزه بگیرد، زیرا اگر چنین کند ثواب آنها به پدر و مادر می رسد و به خود شخص هم همانقدر ثواب داده می شود، به علاوه خداوند متعال به واسطه کارهای نیک و نماز او خیر زیادی به او عطا می کند.

بحار الانوار، ج 74، ص 46.

23. نیکی به والدین بد

عن ابی جعفر علیه السلام قال:

ثلاث لم یجعل الله (عز و جل) لاحد فیهن رخصة اداء الامانة الی البر و الفاجر و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر و بر الوالدین برین کانا او فاجرین.

امام باقر علیه السلام فرمود:

در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است.

1 - ادای امانت به مرد نیکوکار و فاسق.

2 - وفای به عهد و پیمان نسبت به نیکوکار و فاسق.

3 - نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق و لا ابالی.

بحار الانوار، ج 74، ص 56.

24. برخورد با پدر و مادر مشرک

فیما کتب الرضا علیه السلام للمامون:

بر الوالدین واجب، و ان کانا مشرکین و لا طاعة لهما فی معصیة الخالق.

در نوشته حضرت رضا علیه السلام به مامون آمده که:

نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 72.

25. زیارت قبر والدین

عن رسول الله صلی الله علیه و آله قال:

من زار قبر والدیه او احدهما فی کل جمعة مرة غفر الله له و کتب برا.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آندو را در هر جمعه یکبار زیارت کند خداوند او را می بخشد و او را نیکوکار می نویسد.

کنز العمال، ج 16، ص 468.

26. بهشت و نیکی به والدین

عن ابی الحسن علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

کن بارا و اقتصر علی الجنة و ان کنت عاقا فاقتصر علی النار.

از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمود:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

نسبت به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت باشد ولی اگر عاق آنها شوی جهنمی خواهی بود.

اصول کافی، ج 2، ص 348.

27. نگاه تیز به پدر و مادر

عن ابی عبد الله علیه السلام قال:

لو علم الله شیئا ادنی من اف لنهی عنه، و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیهما.

امام صادق علیه السلام فرمود:

اگر خداوند چیزی کمتر از اف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهی می کرد: و اف گفتن از کمترین مراتب عاق شدن است. نوعی از عاق شدن اینست که انسان به پدر و مادرش تیز نگاه کند. (خیره شود).

اصول کافی، ج 4، ص 50.

28. نگاه خشم آلود به پدر و مادر

عن ابی عبد الله علیه السلام قال:

من نظر الی ابویه نظر ماقت، و هما ظالمان له، لم یقبل الله له صلاة.

امام صادق علیه السلام فرمود:

کسی که از روی نفرت به پدر و مادرش که باو ستم کرده اند نگاه کند، نمازش در درگاه الهی پذیرفته نمی شود.

اصول کافی، ج 4، ص 50.

29. غمگین کردن پدر و مادر

قال امیرالمؤمنین علیه السلام :

من احزن والدیه فقد عقهما.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد عاق والدین شده است. (حق آنها را رعایت نکرده است.)

بحار الانوار، ج 74، ص 64.

30. نتیجه بی ادبی به والدین

عن ابی جعفر علیه السلام قال:

ان ابی نظر الی رجل و معه ابنه یمشی و الابن متکی ء علی ذراع الاب، قال:

فما کلمه ابی مقتا له حتی فارق الدنیا.

امام صادق علیه السلام فرمود:

پدرم مردی را دید که پسرش همراهش راه می رفت و به بازوی پدر تکیه کرده بود، (وقتی این جریان را دید) تا زنده بود از روی ناراحتی و خشم با او صحبت نکرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 64.

31. درگیری با پدر

قال ابو عبد الله علیه السلام :

ثلاثة من عازهم ذل:

الوالد و السلطان و الغریم.

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس با این سه نفر کشمکش کند خوار می گردد:

پدر، سلطان حق و شخص بدهکار.

بحار الانوار، ج 74، ص 71.

32. محرومیت عاق والدین

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف عام و لا یجدها عاق و لا قاطع رحم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

از عاق والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)

بحار الانوار، ج 74، ص 62.

33. بدبختی عاق والدین

عن الصادق علیه السلام قال:

لا یدخل الجنة العاق لوالدیه و المدمن الخمر و المنان بالفعال للخیر اذا عمله.

امام صادق علیه السلام فرمود:

عاق والدین و شرابخوار و انسان خیر منت گذار وارد بهشت نمی شوند.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

34. عاقبت عاق والدین

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

اربعة لا ینظر الله الیهم یوم القیامة، عاق و منان و مکذب بالقدر و مدمن خمر.رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

در قیامت خدا به چهار گروه نظر رحمت نخواهد کرد:

1 - عاق والدین 2 - منت گذار3 - منکر قضاء و قدر4 - شرابخوار.

بحار الانوار، ج 74، ص 71.

35. مجازات عاق والدین

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

ثلاثة من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الی الاخرة:

عقوق الوالدین، و البغی علی الناس و کفر الاحسان.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

کیفر سه گناه به قیامت نمی ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می شود.)

1 - عاق پدر و مادر2 - ظلم و تجاوز به مردم 3 - ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

36. عاق والدین

عن ابی عبد الله علیه السلام قال:

الذنوب التی تظلم الهواء عقوق الوالدین.

امام صادق علیه السلام فرمود:

از گناهانی که هوا را تیره و تار می کند عاق والدین شدن است.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

37. شقاوت عاق والدین

قال الصادق علیه السلام :

عقوق الوالدین من الکبائر لان الله (عز و جل) جعل العاق عصیا شقیا.

امام صادق علیه السلام فرمود:

عاق پدر و مادر شدن از گناهان کبیره است، زیرا خداوند متعال عاق والدین را گناهکار شقی شمرده است.

بحار الانوار، ج 74، ص 74.

38. هلاکت عاق والدین

عن ابی عبد الله علیه السلام :

ان رسول الله صلی الله علیه و آله حضر شابا عند وفاته فقال صلی الله علیه و آله له:

قل: لا اله الا الله،قال علیه السلام : فاعتقل لسانه مرارا فقال صلی الله علیه و آله لامراة عند راسه: هل لهذا ام؟

قالت: نعم انا امه،قال صلی الله علیه و آله : افساخطة انت علیه؟

قالت: نعم ما کلمته منذ ست حجج،قال صلی الله علیه و آله لها: ارضی عنه،قالت: رضی الله عنه برضاک یا رسول الله فقال له رسول الله صلی الله علیه و آله : قال: لا اله الا الله قال علیه السلام : فقالها… ثم طفی…

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگام مرگ جوانی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کنار بستر او حضور یافتند و به جوان فرمودند: بگو لا اله الا الله، فرمود: زبانش بند آمد، چندبار تکرار کرد ولی زبان او بند شد، پیامبر صلی الله علیه و آله به زنی که کنار جوان بود فرمود: آیا این جوان مادر دارد؟ زن گفت: بله، من مادر او هستم، فرمود: آیا از او ناراضی هستی؟ زن گفت: بله شش سال است با او صحبت نکرده ام، فرمود: از او راضی شو، زن گفت: یا رسول الله بخاطر رضایت تو خدا از او راضی شود. (من از او راضی شدم) سپس پیامبر صلی الله علیه و آله بجوان فرمود: بگو لا اله الا الله، جوان در این هنگام گفت: لا اله الا الله و پس از لحظاتی مرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 75.

39. اعمال عاق والدین

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

یقال للعاق اعمل ما شئت فانی لا اغفر لک و یقال للبار اعمل ما شئت فانی ساغفر لک.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

به عاق والدین از (طرف خدا) گفته می شود: هر کاری می خواهی انجام بده دیگر تو را نمی بخشم و به نیکوکار (نسبت به پدر و مادر) هم گفته می شود: هر چه می خواهی انجام ده تو را می بخشم.

بحار الانوار، ج 74، ص 80.

40. نیکی به والدین و آمرزش گناه

قال علی بن الحسین علیه السلام :

جاء رجل الی النبی صلی الله علیه و آله فقال: یا رسول الله ما من عمل قبیح الا قد عملته فهل لی توبة؟

فقال له رسول الله صلی الله علیه و آله :

فهل من والدیک احد حی؟

قال: ابی قال: فاذهب فبره.

قال: فلما ولی قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

لو کانت امه.

امام سجاد علیه السلام فرمود:

مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و گفت: ای رسول خدا، من هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم، آیا می توانم توبه کنم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آیا هیچیک از پدر و مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم. حضرت فرمود: برو به او نیکی کن (تا آمرزیده شوی). وقتی او راه افتاد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: کاش مادرش زنده بود. (یعنی اگر او زنده بود و به او نیکی می کرد، زودتر آمرزیده می شد.)

بحار الانوار، ج 74، ص 82.

منبع : چهل حدیث والدین , شریفی، محمود

پی نوشت ها:

1) سوره بقره، آیه 83.



 


فرم در حال بارگذاری ...

​چهل حدیث « ديد و بازديد »

نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395

قرآن کريم می فرماید :

وَ اعْبُدُوا اللّه َ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْأً وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْسانا وَ بِذِى الْقُربى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِى الْقُربى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ مَا مَلَـكَتْ اَيْمانُـكُمْ اِنَّ اللّه َ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُورا؛

[سوره نساء، آيه ۳۶]

خدا را بپرستيد و هيچ چيز را شريك او قرار ندهيد! و به پدر و مادر خوبى كنيد و همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و همسايه نزديك و همسايه دور و دوست و هم نشين و در راه ماندگان و بردگان (خدمتكاران) خود، زيرا خداوند، كسى را كه متكبّر و فخرفروش است، دوست ندارد.

1. پيامبر صلي الله عليه و آله : اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجْهِها وَاصْطِناعُ الْمَعْروفِ وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ وَصِلَةُ الرَّحِم ِتُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزيدُ فِى الْعُمْرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛

صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختىتبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مى كند.

[نهج الفصاحه، ح ۱۸۶۹]

2. پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّه ِ وَالْيَوْمِ الآْخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ؛

هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد ميهمانش را گرامى دارد.

[كافى، ج ۶، ص ۲۸۵، ح۱]

3. پيامبر صلي الله عليه و آله: اَلصَّدَقَةُ بِعَشْرَةٍ وَ الْقَرْضُ بِثَمانِيَةَ عَشْرَ وَ صِلَةُ الاِْخْوانِ بِعِشْرينَ وَصِلَةُ الرَّحِمِ بِاَرْبَعَةٍ وَ عِشْرينَ؛

صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دينى]، بيستحسنه و صله رحم، بيست و چهار حسنه دارد.

[كافى، ج ۴، ص ۱۰، ح ۳]

4. پيامبر صلي الله عليه و آله: اَلضَّيْفُ يَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَيَرْتَحِلُ بِذُنوبِ اَهْلِ الْبَيْتِ؛

ميهمان، روزى خود را مى آورد و گناهان اهل خانه را مى برد.

[بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۴۶۱، ح ۱۴]

5. امام على عليه السلام: صِلَةُ الرَّحِمِ توجِبُ الْمَحَبَّةَ وَتَكْبِتُ العَدُوَّ؛

صله رحم، محبّت آور است و دشمنى را از بين مى برد.

[غررالحكم، ح ۵۸۵۲]

...

6. پيامبر صلي الله عليه و آله: كُلُّ بَيْتٍ لايَدْخُلُ فيهِ الضَّيْفُ لاتَدْخُلُهُ الْمَلائِكَةُ؛

هر خانه اى كه ميهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمى شوند.
[جامع الأخبار، ص ۳۷۸]

7. امام على عليه السلام: كَفِّروا ذُنوبَكُمْ وَتَحَبَّبوا اِلى رَبِّـكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ؛

با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد.

[غررالحكم، ح ۷۲۵۸]

8. پيامبر صلي الله عليه و آله: لايَـتَـكَـلَّـفَنَّ أَحَدٌ لِضَيْفِهِ ما لا يَقْدِرُ؛

هيچ كس نبايد بيش از توانش خود را براى ميهمان به زحمت اندازد.

[كنزالعمال، ح ۲۵۸۷۶]

9. امام على عليه السلام: صِلَةُ الرَّحِمِ تُدِرُّ النِّعَمَ وَ تَدْفَعُ النِّقَمَ؛

صله رحم، نعمت ها را فراوان مى كند و سختى ها را از بين مى برد.

[غررالحكم، ح ۵۸۳۶]

10. امام رضا عليه السلام: دَعاهُ رَجُلٌ فَقالَ لَهُ عَلىٌّ عليه السلام: قَد أجَبْتُكَ عَلى اَنْ تَضْمَنَ لى ثَلاثَخِصالٍ . قالَ: وما هِىَ يا اَميرَالمُؤمِنينَ ؟ قالَ: لاتُدْخِلْ عَلَىَّ شَيْئا مِنْ خارِ جٍ وَ لا تَدَّخِرْعَنّى شَيْئا فِى الْبَيْتِ، وَ لا تُجحِفْ بِالْعِيالِ . قالَ : ذاكَ لَكَ يا اَميرَ الْمُؤمِنينَ ، فَاَجابـَهُعَلىُّ بنُ اَبى طالِبٍ عليه السلام ؛

مردى، امير المؤمنين عليه السلام را به ميهمانى دعوت كرد . حضرت فرمودند :مى پذيرم بهشرط اين كه سه قول به من بدهى . عرض كرد : چه قولى اى امير المؤمنين؟ فرمودند : ازبيرون چيزى براى من تهيه نكنى ، حاضرى خانه ات را از من دريغ ننمايى و به زنو فرزندنت زور نگويى . عرض كرد : قبول مى كنم اى امير المؤمنين . پس على بن ابىطالب عليه السلام دعوت را پذيرفتند .

[عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۴۵، ح ۱۳۸]

11. امام على عليه السلام: زَكوةُ الْيَسارِ بِرُّ الْجيرانِ وَ صِلَةُ الاَْرحامِ؛

زكاتِ رفاه، نيكى با همسايگان و صله رحم است.

[غررالحكم، ح ۵۴۵۳]

12. امام صادق عليه السلام: اِبنُ اَبى يَعفورَ: رَاَيتُ عِندَ اَبى عَبدِاللّه ِ عليه السلام ضَيْفا، فَقامَ يَوْما فىبَعضِ الْحَوائِج، فَنَهاهُ عَنْ ذلِكَ ، وَ قامَ بِنَفْسِهِ إلى تِلكَ الْحاجَةِ، وَ قالَ عليه السلام: نَهى رَسولُاللّه ِ صلي الله عليه و آلهعَنْ أنْ يُستَخْدَمَ الضَّيفُ؛

ابن ابى يعفور : در خانه امام صادق عليه السلام ميهمانى را ديدم كه روزى براى انجام كارىبرخاست . حضرت او را از آن كار منع كردند و شخصا آن كار را انجام دادند و فرمودند :رسول خدا صلي الله عليه و آله از به كار گرفتن ميهمان ، نهى فرموده است .

[كافى، ج ۶، ص ۲۸۳، ح ۱]

13. امام باقر عليه السلام: اِنَّ اَعْجَلَ الْخَيرِ ثَوابا صِلَةُ الرَّحِمِ؛

ثواب صله رحم سريع تر از هر كار خيرى به انسان مى رسد.

[كافى، ج ۲، ص ۱۵۲، ح ۱۵]

14. پيامبر صلي الله عليه و آله: كَفى بِالْمَرءِ إثما اَن يَستَقِلَّ ما يُقَرِّبُ اِلى اِخوانِهِ وَ كَفى بِالْقَومِ اِثما اَنْيَستَقِلّوا ما يَقْرُبُ بِهِ اِلَيهِم اَخُوهُم؛

انسان را همين گناه بس، كه آنچه را كه تقديم برادران ميهمان خود مى كندكم شمارد و ميهمان را همين گناه بس، كه آنچه را كه ميزبانشان براى آنها فراهم مى كندكم شمارد.

[محاسن، ج ۲، ص ۴۱۴، ح ۱۶۵]

15. امام صادق عليه السلام: صِلَةُ الاَْرحامِ تُـزَ كّى الاَْعمالَ وَتُنْمى الاَْموالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلوى وَتُيَسِّرَالْحِسابَ وَتُنْسِئُ فِى الاَْجَلِ؛

صله رحم، اعمال را پاكيزه، اموال را بسيار، بلا را برطرف و حساب (قيامت) را آسانمى كند و مرگ را به تأخير مى اندازد.

[كافى، ج ۲، ص ۱۵۷، ح ۳۳]

16. امام باقر عليه السلام: اِذا دَخَلَ اَحَدُكُمْ عَلى اَخيهِ فى رَحْلِهِ فَلْيَقْعُدْ حَيْثُ يَأمُـرُهُ صاحِبُالرَّحْلِ فَاِنَّ صاحِبَ الرَّحْلِ اَعْرَفُ بِعَوْرَةِ بَيْتِهِ مِنَ الدّاخِلِ عَلَيْهِ؛

هرگاه يكى از شما به خانه برادرش وارد شد، هر جا صاحب خانه گفت همان جابنشيند، زيرا صاحب خانه به وضع اتاق خود از ميهمان آشناتر است.

[قرب الإسناد، ص ۶۹، ح ۲۲۲]

17. امام صادق عليه السلام: اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَالبِرَّ لَيُهَوِّنانِ الحِسابَ وَيَعْصِمانِ مِنَ الذُّنوبِ؛

صله رحم و نيكى، حساب (قيامت) را آسان و از گناهان جلوگيرى مى كند.

[كافى، ج ۲، ص ۱۵۷، ح ۳۱]

18. پيامبر صلي الله عليه و آله: اَلضَّيْفُ يُلْطَفُ لَيْلَتَيْنِ فَاِذا كانَتْ لَيْلَـةَ الثالِثَةُ فَـهُـوَ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ يَأْكُلُما أَدْرَكَ؛

ميهمان تا دو شب پذيرايى مى شود، از شب سوم از اهل خانه به شمار مى آيد و هرچه رسيد بخورد.

[كافى، ج ۶، ص ۲۸۳، ح ۱]

19.امام صادق عليه السلام: صِلَةُ الاَْرحامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُسْمِحُ الكَفَّ وَتُطيبُ النَّفْسَ وَتَزيدُفِى الرِّزْقِ وَتُنْسِئُ فِى الاَْجَلِ؛

صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاكيزه جان مى نمايد و روزى را زيادمى كند و مرگ را به تأخير مى اندازد.

[كافى، ج ۲، ص ۱۵۱، ح ۶]

20. پيامبر صلي الله عليه و آله: لا تَأْكُلْ طَعامَ الْفاسِقينَ؛

غذاى مردم فاسق را نخور.

[امالى طوسى، ص ۵۳۵]

21. پيامبر صلي الله عليه و آله: صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ وَ حُسْنُ الْجَوارِ يَعْمُرانِ الدّيارَ وَ يَزيدانَفِى الاَْعْمارِ؛

صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسايگى، شهرها را آباد و عمرها را زياد مى كند.

[نهج الفصاحه، ح ۱۸۳۹]

22. امام رضا عليه السلام: اَلسَّخىُّ يَأكُلُ مِن طَعامِ النّاسِ لِيَاْكُلوا مِنْ طَعامِهِ ، وَ البَخيلُ لا يَاْكُلُمِنْ طَعامِ النّاسِ لِئَلاّ يَأكُلوا مِنْ طَعامِهِ؛

سخاوتمند، از غذاى مردم مى خورد، تا مردم از غذاى او بخورند، اما بخيل از غذاىمردم نمى خورد تا آنها نيز از غذاى او نخورند.

[عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۵، ح ۲۶]

23. پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ مَشى اِلى ذى قَرابَةٍ بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ لِيَصِلَ رَحِمَهُ اَعْطاهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّاَجْرَ مِأَةِ شَهيدٍ؛

هر كس با جان و مال خود در راه صله رحم كوشش كند، خداوند عزّوجلّ پاداشيكصد شهيد به او مى دهد.

[من لايحضره الفقيه، ج ۴، ص ۱۶]

24. امام على عليه السلام: قوتُ الاَْجسادِ الطَّعامُ وَ قوتُ الاَْرواحِ الاِْطـعامُ؛

غذاى جسم، خوردن و غذاى روح، خوراندن است.

[مشكاة الأنوار، ص ۵۶۱]

25. امام على عليه السلام: صِلَةُ الاَْرْحامِ مِنْ اَفْضَلِ شِيَمِ الكِرامِ؛

صله رحم، از بهترين خصلت هاى بزرگواران است.

[غررالحكم، ح ۵۸۸۲]

26. پيامبر صلي الله عليه و آله: طَعامُ السَّخىِّ دَواءٌ وَ طَعامُ الشَّحيحِ داءٌ؛

غذاى سخاوتمند، داروست و غذاى بخيل، درد.

[بحارالأنوار، ج ۷۱ ، ص ۳۵۷، ح ۲۲]

27. امام على عليه السلام: اِنَّ صِلَةَ الاَْرْحامِ لَمِنْ موجِباتِ الاِْسْلامِ وَ اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ اَمَرَبِاِكْرامِها وَ اِنَّهُ تَعالى يَصِلُ مَنْ وَصَلَها وَ يَقْطَعُ مَنْ قَطَعَها وَ يُكْرِمْ مَنْ اَكْرَمَها؛

به راستى كه صله رحم از واجبات اسلام است و خداى سبحان، امر فرموده كه آن را گرامىبدارند و خداوند متعال با هر كس كه صله رحم كند، رابطه برقرار مى كند و با هر كس كه قطعرحم كند، قطع رابطه مى كند و هر كس كه صله رحم را گرامى بدارد، گرامى اش مى دارد.

[غررالحكم، ح ۳۶۵۱]

28. امام على عليه السلام: رُئِىَ اَميرُ المُؤمِنينَ حَزينا فَقيلَ له: مِمَّ حُزْنُكَ قالَ: لِسَبعٍ اَتَتْ لَمْيَضِفْ اِلَينا ضَيفٌ؛

[روزى] امام على عليه السلام غمگين ديده شد علت را از ايشان جويا شدند. فرمودند: چونهفت روز است كه ميهمانى بر ما وارد نشده است.

[مناقب آل ابى طالب، ج ۱ ، ص ۳۴۷]

29. امام على عليه السلام: حِراسَةُ النِّعَمِ فى صِلَةِ الرَّحِمِ؛

حفظ نعمت ها در صله رحم است.

[غررالحكم، ح ۴۹۲۹]

30. پيامبر صلي الله عليه و آله: الوَليمَةُ اَوَّلُ يومٍ حَقٌّ وَ الثانى مَعروفٌ وَ مازادَ رياءٌ وَ سُمْعَةٌ؛

وليمه (سور) دادن، روز اول حق است و روز دوم احسان، از دو روز كه گذشت،خودنمايى و شهرت طلبى است.

[كافى، ج ۵، ص ۳۶۸، ح ۴]

31. امام على عليه السلام: اِذا قَطَّعُوا الأْرحامَ جُعِلَتِ الأْمْوالُ فى أيدىِ الأْشْرارِ ؛

هرگاه مردم قطع رحم كنند، ثروت ها در دست افراد شرور قرار مى گيرد.

[كافى، ج ۲، ص ۳۴۸، ح ۸]

32. پيامبر صلي الله عليه و آله: اُوصِى الشاهِدَ مِنْ اُمَّتى وَ الغائبَ اَنْ يُجيبَ دَعْوَةَ المُسلِمِ ـ وَ لَو عَلىخَمْسَةِ اَميالٍ ـ ، فاِنَّ ذلِكَ مِنَ الدَّينِ؛

به حاضران و غايبان امت خود سفارش مى كنم كه دعوت مسلمان را، گرچه از فاصلهپنج ميل (حدود ۱۰ كيلومتر)، بپذيريد، زيرا اين كار جزو دين است.

[محاسن، ج ۲، ص ۴۱۱، ح ۱۴۲]

33. امام صادق عليه السلام: أفْضَلُ ما يوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأذى عَنْها؛

بهترين صله رحم، خوددارى از آزار و اذيت خويشاوندان است .

[بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۸۸ ، ح ۱]

34. امام صادق عليه السلام: اِذا اَتاكَ اَخوكَ فَـآتِهِ بِما عِنْدَكَ وَ اِذا دَعَوْتَهُ فَـتَـكَـلَّفْ لَهُ؛

هرگاه برادرت ناخوانده بر تو وارد شد، همان غذايى كه در خانه دارى برايش بياور وهرگاه او را دعوت كردى در پذيرايى از او خودت را به زحمت بينداز.

[محاسن، ج ۲، ص ۴۱۰، ح ۱۳۸]

35. امام صادق عليه السلام: صِلُوا أرحامَكُمْ و بِرّوا بِإخْوانِكُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلامِ وَ رَدِّالجَوابِ؛

صله رحم نماييد و به برادران (دينى) خود نيكى كنيد، هر چند با سلام كردن خوب ويا جواب سلام خوب باشد.

[كافى، ج ۲، ص ۱۵۷، ح ۳۱]

36. پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ اَحَبَّ اَنْ يُحِبّهُ اللّهُ وَ رَسولُهُ فَـلْيَاْكُلْ مَع ضَيفِهِ؛

هر كس دوست دارد كه خدا و رسولش او را دوست داشته باشند، با ميهمان خودغذا بخورد.

[تنبيه الخواطر، ج ۲، ص ۱۱۶]

37. امام صادق عليه السلام: صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيارَ وَ تَزيدُ فى الأعْمارِ وَ اِنْ كانَ اَهلُها غَيرَاَخْيارٍ؛

صله رحم، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى مى كند، هر چند صله رحم كنندگانمردمان خوبى نباشند.

[امالى طوسى، ص ۴۸۱، ح ۱۸]

38. امام صادق عليه السلام: اِذا دُعىَ اَحَدُكُمْ اِلى طَعامٍ فَلا يَستَتْبِعَنَّ وَ لَدَهُ فَاِنَّهُ اِنْ فَعَلَ ذلكَ، كانَحَراما وَ دَخَلَ غاصِبا؛

هرگاه يكى از شما به ميهمانى دعوت شد، فرزندش را به دنبال خود راه نيندازد كهاگر چنين كند، كار حرامى كرده و غاصبانه وارد خانه ميزبان شده است.

[كافى، ج ۶ ، ص ۲۷۰، ح ۱]

39. امام رضا عليه السلام: وَقِّرُوا كِبارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَكُمْ وَ صِـلُـوا اَرْحـامَـكُمْ؛

به بزرگترهايتان احترام بگذاريد و با كوچكترها مهربان باشيد و صله رحم نماييد.

[عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۶۵]

40. پيامبر صلي الله عليه و آله: اَلضّيافَةُ اَوَّلُ يَوْمٍ وَ الثانى وَ الثالثُ وَ ما بَعْدَ ذلِكَ فَاِنَّها صَدَقَةٌ تُصَدّقبِها عَلَيْهِ؛

ميهمانى يك روز و دو روز و سه روز است، بعد از آن هر چه به او دهى صدقه محسوبمى شود.

[كافى، ج ۶ ، ص ۲۸۳، ح ۲]

منبع:مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث

 


فرم در حال بارگذاری ...

7نکته درباره سخنان راهبردی رهبر انقلاب در نخستین روز سال 95

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395

هر کسی که اندک آشنایی با ادبیات سیاسی رهبر انقلاب داشته باشد تصدیق می کند که ایشان هیچ گاه تا این حد آشکار به افراد اشاره ای نمی کنند چه آنکه از جلسات غیر عمومی با آنها نقل قولی را بیان کنند، اما اظهارات رهبر انقلاب مبنی بر اینکه وزیر محترم امور خارجه به من گفت که ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم، نشان می دهد در چند ماه گذشته تا چه میزان مسئولان دولت فعلی به دروغ مدعی شده بودند تمامی خطوط قرمز رهبری در مذاکرات رعایت شده است.

سخنان رهبر معظم انقلاب در نخستین روز سال 95 در حرم رضوی علیه السلام حاوی محورهای بسیار مهم، کلیدی و راهبردی بود که در این نوشتار به بخشی از آنها اشاره می شود:

 

نقد صریح مبانی فکری و جزییات عملکرد دولت یازدهم

1. فحوای کلی و بنیادین سخنان رهبر انقلاب در مشهد رد آشکار منطق و عملکرد دولت یازدهم در عرصه های مختلف از جمله سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ بود و باید این سخنرانی را امتداد دو سخنرانی مهم دیگر ایشان در پنجم اسفند 94 در جمع مردم نجف آباد و بیستم اسفند94 در جمع اعضای مجلس خبرگان دانست، زیرا شیب انتقادات رهبر انقلاب از مبانی فکری و عملکرد دولت یازدهم در عرصه های مختلف در یک ماه اخیر افزایش قابل ملاحظه ای داشته و ایشان مانند دو سال و نیم قبل در لفافه و یا تنها با برخی اشارات و کنایه ها، انحرافات مبنایی و ناکارآمدی دولت تدبیر را گوشزد نمی کنند بلکه صریح و روشن تر از همیشه، ضمن اشاره به انحرافات فکری- عقیدتی دولت یازدهم و فاصله معنادار گفتمان رییس جمهور با اصول انقلاب، جزییات و مصادیق عملکرد خسارت بار این دولت را نیز گوشزد می کنند تا افکار عمومی و ملت نسبت به این خطرات آگاه شوند.

...

>

 رهبر انقلاب در سخنرانی 5 اسفند خود، ادبیات سیاسی دولت یازدهم را که تکرار همان دوگانه جعلی تندرو- کندروی غربی هاست ویران کردند و آن را تکرار ادبیات سیاسی دشمن خواندند و در سخنرانی 20 اسفند نیز با ورود به برخی از مصادیق عملکرد دولت از جمله آمد و شد هیئت های تجاری اروپایی به ایران، آن را بی فایده برای کشور دانسته و حتی در راستای نفوذ توصیف کردند. اما این بار در سخنرانی 1 فروردین سال 95 رهبر انقلاب هم به مبانی فکری- عقیدتی دولت یازدهم اشاره کردند و هم به طور مصداقی موارد متعددی از عملکرد دولت یازدهم را ذکر کردند که بدون هیچ ابهامی نشان می دهد مسیر طی شده توسط رییس جمهور در این دو سال و نیم تا چه اندازه برای آینده کشور خطرناک است و لزوم آگاهی حداکثری ملت را می طلبد.

 
افشاگری رهبر انقلاب از نقض خطوط قرمز مذاکرات به روایت ظریف
 
 
2. اما نخستین بخش از اظهارات صریح و نهیب آمیز رهبر انقلاب را باید افشای عبور از خطوط قرمز مذاکرات هسته ای به روایت محمد جواد ظریف دانست. 
 
هر کسی که اندک آشنایی با ادبیات سیاسی رهبر انقلاب داشته باشد تصدیق می کند که ایشان هیچ گاه تا این حد آشکار به افراد اشاره ای نمی کنند چه آنکه از جلسات غیر عمومی با آنها نقل قولی را بیان کنند، اما اظهارات رهبر انقلاب مبنی بر اینکه وزیر محترم امور خارجه به من گفت که ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم، نشان می دهد در چند ماه گذشته تا چه میزان مسئولان دولت فعلی به دروغ مدعی شده بودند تمامی خطوط قرمز رهبری در مذاکرات رعایت شده و این موضوع به خوبی نشان می دهد انتقادات دلواپسان و دلسوزان کشور نسبت به نقض خطوط قرمز رهبر انقلاب در مذاکرات هسته ای نه یک ادعا یا خیال بافی بلکه واقعیتی بوده که تاکنون به طور شرم آوری توسط دولتی ها انکار می شده است و کار به جایی می رسد که رهبر انقلاب پس از مدتها، از این موضوع در جمع مردم و رسانه ها سخن می گویند.
 
لذا علاوه بر روحانی، ظریف، عراقچی و صالحی که در این مدت مدعی بودند در برجام خطوط قرمز نظام رعایت شده! باید آن دسته از اصولگرایانی که بدون تخصص در بحث هسته ای، صرفا به خاطر برخی بخشنامه ها و تحلیل های پشت پرده و کدخوانی، مدعی بودند تیم مذاکره کننده حتی به خطوط قرمز رهبری نزدیک هم نشده! صادقانه از نیروهای انقلاب عذرخواهی کنند چرا که تحلیل هایشان در حساس ترین برهه ها از جمله لوزان و وین، تنها به شکاف و تردید در جبهه انقلاب اسلامی کمک کرد نه تبیین واقعیت. 
 
 
 
رد برجام 2 و 3 و 4؛ سوزاندن پروژه اصلی دولت روحانی برای گسترش رابطه با آمریکا
 
 
3. اشاره مستقیم رهبر انقلاب مبنی بر اینکه امریکا و همزمان جریانی در داخل کشور قصد دارد الگوی برجام و مذاکره با آمریکا را به موضوعات دیگر از جمله مسایل منطقه تسری دهد، عملا به معنای سوزاندن پروژه اصلی دولت یازدهم برای گسترش رابطه با آمریکا در سطح کلان بود. (در این باره بیشتر بخوانید)
 
ایشان ضمن رد صریح تعبیر برجام دو و سه و چهار و … که مدتی است در کلام رییس جمهور نمود فراوان دارد، این تفکر را خطرناک توصیف کرده و در واقع رسما اعلام کردند که به دولت یازدهم اجازه مذاکره با آمریکا در موضوعی غیر از هسته ای داده نشده و نخواهد داده شد و این تصور که می توان از طریق موضوع سوریه و ترویسم، بهانه های جدیدی برای مذاکره با آمریکا پیدا کرد و برجام های جدیدی را رقم زد، آرزوهای جریان لیبرال و غرب گرا در داخل کشور است که نباید عملیاتی شود.
 
نکته مهم تر نیز اینکه اگر کسی به مواضع حسن روحانی، هاشمی رفسنجانی، جواد ظریف، حسین موسویان و … در این مدت توجه کرده باشد به خوبی می داند که در جای جای سخنان آنها بر این مساله تاکید شده که برجام تنها یک شروع برای گسترش رابطه با آمریکاست و باید این مساله ادامه دار شود، چرا که مهم تر از بحث هسته ای و تحریم ها، گسترش رابطه با آمریکاست.
 
به عنوان نمونه سخنان روحانی در نشست خبری مشترک با نخست وزیر ایتالیا در بهمن 94 را فراموش نکنید: 
 
«امکان پذیر هست که بین ایران و آمریکا یک رابطه غیرخصمانه و بدون تنش برقرار شود و کلید این کار در واشنگتن هست و نه در تهران و اگر این کلید در تهران بود من از آن استفاده می کردم اما متاسفانه در آمریکا هست و آنها باید از آن استفاده کنند.»
 
و یا اظهارات وی در گفتگو با نشریه لوموند فرانسه در بهمن 94:
 
« به هنگام گفتگو با باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا، به او گفتم که ما خواهان کاستن از تنش‌های فیمابین هستیم و اینطور بنظر میرسد که این تنش‌ها کاسته شده‌اند. پس از برگزاری انتخابات در ایران و آمریکا، تلاش‌ها در این زمینه افزایش خواهد یافت. باید تصریح کنم که بین دو کشور ایران و آمریکا اختلافات ابدی نبوده و ما تلاش میکنیم که روزی به این اختلافات برای همیشه پایان دهیم. توافق هسته ای ایران که آمریکا نقش بسیار مهمی در به فرجام رسیدن آن داشت، گام بلندی به جلو بود. حضور ایران در کنار آمریکا در مذاکرات صلح سوریه، گام دیگری است که در این باره برداشته شده است. »
 
 
 
تغییر رفتار ایران تحت فشار و تحریم؛ بزرگترین هدیه ای که دولت روحانی به آمریکا داد
 
 
 
4. اشاره رهبر انقلاب به فشارهای اخیر آمریکا بر توان موشکی ایران و تاکید بر این که آمریکایی  ها احساس کرده اند که از ابزار تحریم جواب گرفته اند و در این مدت عده ای هم در داخل تحریم ها را بزرگنمایی کردند، اصلی ترین و راهبردی ترین نقدی است که به عملکرد دولت یازدهم در دو سال و نیم گذشته وارد است، زیرا مدل برجام و عقب نشینی های ایران در موضوع هسته ای در برابر اندک امتیازات نسیه ای که هنوز هم دریافت نشده، این معادله را در ذهن امریکایی ها تثبیت کرده که تحریم علیه ایران جواب می دهد و همانطور که بر اساس مدل برجام و مذاکره، زیرساخت هسته ای ایران بعد از 12 سال نابود شد، چرا سرنوشت موشک ها و توان دفاعی ایران نتواند شامل این مدل شود؟
 
این بزرگ ترین آسیبی است که دولت روحانی در این مدت به کشور وارد کرده، زیرا عملا به دشمن ثابت کرده که ایران تحت فشار و تحریم تصمیماتش تغییر می کند و به لحاظ راهبردی می توان با ابزار فشار، از ایران امتیازات گزافی گرفت.
 
 لذا برجام نه تنها حل کننده مشکلات و پایان تحریم ها و فشارها نخواهد بود بلکه آغاز کننده تنش های جدید میان ایران و آمریکاست زیرا از این به بعد آنها با نگاه به سرنوشت شیرین برجام برای خود، همان فشارها را در حوزه های دیگر افزایش خواهند داد تا نتیجه ای مانند برجام را برای خود در عرصه های دیگر از جمله نظامی و موشکی بدست آورند.
 
 
 
برجام؛ خسارت محض با آفتاب تابان؟/ تقابل واقع گرایان با رویا پردازان
 
 
5. توصیف رهبر انقلاب از روند اجرای برجام با عنوان «خسارت محض» و تاکید بر باقی ماندن تحریم های مختلف از جمله تحریم های پولی و بانکی در حالی صورت گرفت که دقیقا چند ساعت قبل از آن، حسن روحانی در پیام نوروزی خود تاکید کرد که بر اساس برجام تمام تحریم های پولی و بانکی لغو شده! و پیش از این نیز در نشست خبری پایان سال خود در جمع خبرنگاران برجام را به آفتاب تابان تشبیه کرده بود.
 
جدای از چنین اختلاف نظر آشکاری که میان رهبر انقلاب و رییس جمهور نسبت به برجام وجود دارد، آن چه که در این میان حایز اهمیت است تفاوت دو رویکرد واقع بینانه و خیال بافانه است. رویکرد اول معتقد است باید در برابر دشمن و واقعیات عرصه سیاست چشم ها را باز کرد و آنچه اتفاق می افتد را دقیق رصد کرده و صادقانه برای مردم توضیح داد ولی در رویکرد دوم اساسا جایی برای  بیان صادقانه مسایل با مردم وجود ندارد چرا که تمام کارها بر اساس پروپاگاندای رسانه ای و خیال پردازی پیش می رود. از این رو شیطان بزرگ و آمریکایی که در ادبیات امام راحل هیچ غلطی نمی توانست بکند، نزد لیبرالهای تخیل گرا به یک دوست و متحد تبدیل می شود که حتی روحانی رییس جمهور  آن را مودب و باهوش توصیف می کند.
 
 
خطر اصلی؛ استحاله جمهوری اسلامی و از بین رفتن استقلال کشور
 
 
6. توضیحات مفصل رهبر انقلاب درباره ریشه دشمنی های آمریکا با ایران و اشاره به تاریخ رژیم پهلوی و آلت دست بودن ایران قبل از انقلاب، امتداد دیگر هشدارهای ایشان در دو سال و نیم گذشته بود که بارها و بارها نسبت به خطر از بین رفتن استقلال کشور و موضوع نفوذ هشدار دادند.
 
این بدین معناست که متاسفانه کار مملکت در دو سال و نیم گذشته به جایی رسیده که نفر اول مملکت باید در سخنرانیهای عمومی و متعدد خود ضمن بازخوانی بدیهیات تاریخ معاصر و عرصه سیاست، دائما هشدار بدهند که روند کنونی به نابودی استقلال کشور خواهد انجامید و این همان مساله ای است که باعث شد 38 سال قبل در ایران انقلاب اسلامی شکل بگیرد!
 
تکرار بدیهیات و هشدار نسبت به خطر امکان مدیریت کشور توسط آمریکا و انگلیس بواسطه استحاله نظام و تغییر سیرت جمهوری اسلامی، نشان می دهد جریان غرب گرا و لیبرال تا کدام سنگر جلو آمده و برای فهم این خطر بزرگ، کافی است مواضع تاثیرگذار ترین افراد بر رییس جمهور مورد توجه قرار بگیرد، از محمود سریع القلم تا مسعود نیلی و حسین موسویان که برای نفی استقلال کشور و هضم ایران در نظم جهانی تئوری بافی می کنند و بعضا تفاوتی میان محتوای سخنان آنها با نظریه پردازان آمریکایی نمی توان مشاهده کرد. (در این باره بیشتر بخوانید)
 
 
معجزه ای که فقط نهادهای مردمی و انقلابی برای تغییر وضع موجود می توانند انجام دهند
 
7. جملات پایانی رهبر انقلاب مبنی بر اینکه باید مجموعه های خودجودش مردمی در عرصه های مختلف از جمله فرهنگی تقویت و گسترش پیدا کنند به خوبی نشان می دهد امید ایشان به تحول فرهنگی در کشور نه به دستگاه های حاکمیتی و تبلیغاتی رسمی بلکه به همین مجموعه های خودجوش و مردمی است که به دور از ساز و کارهای اداری و بر مبنای دغدغه جوانان و مردم انقلابی شکل گرفته است.
 
از دل این سخنان رهبر انقلاب می توان به خوبی فهمید که امروز اصلی ترین وظیفه هر یک از ما که هیچ مسئولیت رسمی و حقوقی در کشور نداریم اما بعضا دغدغه هایمان از خیلی از مسئولان و متولیان امر بیشتر است، چیست؟
 
اگر هر یک از ما فقط بتوانیم ظرفیت های موجود تشکل های دانشجویی- مردمی خود اعم از مساجد و دانشگاه ها و … را فعال کنیم  و نسبت به مسایل اصلی کشور در عرصه های مختلف حرف برای گفتن داشته باشیم، می توان انتظار داشت جریان خزنده و خطرناکی که در چند سال اخیر از دل غفلت ما و افکار عمومی سر بر آورده، خرداد 96 غزل وداع را سر دهد، در غیر این صورت نه تنها باید شاهد ادامه حضور این جریان بر مسند قدرت بود بلکه اثرات ویران کننده عملکرد آن برای سالهای سال در انتظار کشور و نسل های آینده است.
 
فراموش نکنیم تنها راه جلوگیری از خسارت های بزرگ گفتمان حاکم بر فضای امروز کشور، کارهای زیربنایی اجتماعی- فرهنگی است، کما اینکه حسن روحانی 24 خرداد 92 انتخاب نشد، زمانی انتخاب شد که در اثر غفلت نیروهای انقلابی، بسیاری از باورهای جامعه نسبت به مفاهیم بنیادین و اساسی تغییر کرد و این تغییر باور نیز یک شبه بوجود نیامد، بلکه جریان لیبرال سالهای سال از هر ابزاری که داشت استفاده کرد تا این باور اجتماعی را فراگیر کند.
 
لذا امروز هم ما این فرصت را داریم تا حرفهای خود را به زبان اجتماعی و اقناعی فراگیر کنیم تا در خرداد 96 میوه آن را بچینیم. اگر این کار را خوب انجام دهیم فارغ از مصداق آن نتیجه تلاش خود را خواهیم دید در غیر این صورت جز خودمان و کم کاری های خودمان نباید کسی دیگر را سرزنش کنیم؛ انتخابات های هر دوره صرفا نتیجه یک کنش سیاسی از سوی مردم نیست، بازتابی از باورها و رویکردهای فکری- فرهنگی و اجتماعی یک ملت است که در اثر دوره های چند ساله شکل گرفته یا دچار تحول شده است. 
 
از امروز تا خرداد 96 فقط 14 ماه فرصت باقی است و به جای آنکه یک سال دیگر این موقع به دنبال پیدا کردن اصلح یا راه های وحدت باشیم، از همین امروز باید کارهای اصلی را شروع کرد.

منبع: رجانیوز/امیرحسین ثابتی
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

سلام و احترام .
سال نو را خدمتتان تبریک عرض میکنم .
مطلب بسیار خوبی بود ، در پناه حق باشید .

1395/01/07 @ 00:39


فرم در حال بارگذاری ...

مثل یهودی‌ها توبه کن! + فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395
پناهیان

یهودی‌های مدینه در معرض اسلام بودند اما نمی‌دانستند با این پیامبر و دعوت او چه کنند؟

آمدند گفتند:

یا رسول الله! معنای آیۀ «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» این است که ما هرچه در بیاوریم شما صاحبش می‌شوید؟

حجت الاسلام علیرضا پناهیان در ویدئوی زیر ماجرای مسلمان شدن برخی یهودی‌های مدینه را تعریف می‌کند.

دانلود کلیپ

 متن کلیپ:

آیه نازل شد «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» (احزاب/6) پیامبر صاحبِ مردم است، صاحبِ دارایی‌های مردم است، نسبت به آنها اولی است؛ نسبت به خودشان، برای همه چیزشان اولی است. معنای این آیه این است که پیامبر صلی الله علیه و آله «صاحب ‌اختیار» آنها است. «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» حتی صاحب ‌اختیارتر از خودشان.

یهودی‌های مدینه در معرض اسلام بودند و می‌خواستند مسلمان شوند، نمی‌دانستند با این دعوت و با این پیامبر چه کنند؟

آمدند گفتند: یا رسول الله! معنای این آیه این است که ما هرچه در بیاوریم شما صاحب می‌شوید؟! «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

معنای این آیه این هست ولی منظور این آیه این نیست.

گفتند: پس منظور چیست؟

فرمود: منظورش این است که پیامبر صاحب ‌اختیار شما است، شما هرچه درآمد به‌دست آوردی، می‌روی خرج می‌کنی و زندگی می‌کنی. پیامبر آنها را از تو نمی‌گیرد. اما هرجا کم آوردی پیغمبر هست، تو بی‌صاحب نیستی، برایت جبران می‌کند.

...

(مَنْ تَرَکَ مَالًا فَلِوَرَثَتِهِ ــ وَ مَنْ تَرَکَ دَیْناً أَوْ ضَیَاعاً فَعَلَیَّ وَ إِلَیَّ؛ تفسیر قمی/2/176)

(عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ(علیه السلام)‏، أَنَّ النَّبِیَّ(صلی الله علیه و آله)

قَالَ: أَنَا أَوْلَى بِکُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ عَلِیٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِی. فَقِیلَ لَهُ: مَا مَعْنَى ذَلِکَ؟

فَقَالَ: قَوْلُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله : مَنْ تَرَکَ دَیْناً أَوْ ضَیَاعاً فَعَلَیَّ وَ مَنْ تَرَکَ مَالًا فَلِوَرَثَتِه‏؛ (کافی/1/406)

تا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله این تفسیر را بیان کرد، تمام یهودی‌های دل‌پاک مدینه مسلمان شدند. (وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام ‏ وَ کَانَ إِسْلَامُ عَامَّةِ الْیَهُودِ بِهَذَا السَّبَبِ؛ تفسیر قمی/2/176)

هر کسی زندگی‌اش را خراب کرده، برود درِ خانۀ خدا همین جمله را تکرار کند:

خدایا! من زده‌ام زندگی خودم را داغون کرده‌ام، «ظَلَمْتُ نَفْسی» من خودم را زده‌ام، من خراب کرده‌ام. چون می‌دانستم یک طرفدار دارم و آن تو هستی و تو قدرت مطلقه هستی و تو منتظر بودی من بیایم و خراب‌کاری‌های خودم را بگویم تا جبران بکنی، حالا آمده‌ام بگویم.

خدایا! می‌دانم که تو دشمن من نیستی که بخواهی حساب من را برسی، تو خدای من هستی، تو مولای من هستی.

من زدم زندگی خودم را خراب کردم، من حرف تو را گوش نکردم و چوبش را خوردم.

حالا باید چه‌کار کنم؟

همۀ این راه را از اول بروم؟!

کاری که امکان ندارد. برگردم از نوجوانی دوباره زندگی کنم بیایم جلو، امکانش هست؟!

حتی اگر همین الآن به من یک سِنّی در دوران نوجوانی عنایت کنی، چه تضمینی هست که من برگردم، بتوانم کاری بکنم؟

خُوب، من همان هستم دیگر!

تو جبران کن… .

منبع:خبرگزاری تسنیم

 


فرم در حال بارگذاری ...

بازخوانی نامه امام(ره) به منتظری و عزل وی

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395

در سالروز نامه تاریخی امام راحل به قائم مقام وقت رهبری در ۶ فروردین سال ۶۸ آقای منتظری که به دلیل سوابق انقلابیش از سوی مجلس خبرگان به عنوان قائم مقام رهبری منصوب شده بود به دستور امام خمینی(ره) طی پیامی تاریخی عزل شد.

متن کامل پیام حضرت امام در ادامه می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای منتظری

با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید.

شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید.

...

از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید -که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند-، با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:

۱ - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.

۲ - از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

۳ - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

۴ - نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.

سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم.

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.

یکشنبه ۶ / ۱ / ۶۸
روح‌الله الموسوی الخمینی

منبع: الف


فرم در حال بارگذاری ...

مملکتی که شهدا آزادش کردند، کسانی مثل این شهدا می‌توانند آبادش کنند!

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395

 

 شهدا از ما چه می‌خواهند؟

منطقۀ کانال کمیل محل شهادت ابراهیم هادی و 300 تن از هم‌رزمانش:

  • هر مشکلی در مملکت باقی مانده، مطمئن باشید مهمترین علتش اینست که مسولین سیاسی و مدیران میانی و کلان ما مانند شهید برونسی و امثال او نیستند.
  • مملکتی که می‌خواهد خودش را به امام زمان برساند، باید سیاسیونش مثل شهیدباکری و حاج احمدمتوسلیان و .. باشند.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

ترسوها نباید به جنگ بروند، چون سریع شکست می‌خورند!/کسی که ترسو است، نباید در عرصه مدیریت کشور ورود پیدا کند.

  • ما باید به کجا برسیم؟ به جایی که امثال کسانی که در اینجا به شهادت رسیدند، سیاسیون ما باشند.
  • شهدای کانال کمیل در اثر خیانت، مظلومانه شهید شدند. دعا کنید هرکس خواست به فرمانده کل قوا خیانت کند، رسوا شود.

شهدا از ما چه می‌خواهند؟

 مدت: 42دقیقه |دریافت فایل صوتی با کیفیت: پایین(6MB)

 

حجت الاسلام پناهیان:

شهدای ما برترین‌های ما در زمان خودشان بودند. برترین‌های ما هر کجا باشند قابل احترامند، حتی اگر شهید نشده باشند، ولی ما باید به جایی برسیم که امثال شخصیت‌های برجسته‌ای که به شهادت رسیدند، سیاسیون ما باشند و الا به آبادنی فراوان و فراگیر نمی‏رسیم.

وقتی خاطرات شهدا را می‌شنوید، فکر نکنید همه مثل شهدا بودند. حتی همۀ رزمندگان هم مثل شهدا نبودند. اینها عده‌ایی برگزیده و کم بودند که تعدادشان هیچ وقت زیاد نیست و همیشه تک و کم هستند. اینها به تعبیر قرآن «السَّابِقُونَ السَّابِقُون‏» بودند.

یادتان باشد! وقتی جنگ شد، عدۀ «کمی» بودند که به بقیه نگاه نکردند، زندگی روزمره را رها کردند و حرکت کردند! آنها کسانی بودند که اگر الان هم بودند، تک بودند! اگر الان هم بودند، کم و غریب و قابل تقدیس بودند. همین الان ورزشکاری مثل شهید ابراهیم_هادی پیدا کنید که دوست داشت گم‌نام باشد؛ و ورزشکاری بود که مردانه کشتی می‌گرفت؛ می‌گفت من در مسابقات_کشتی،نقطۀ ضعف حریف را نمی‌گیرم! اگر چنین ورزشکاری پیدا کردید، باید به او التماس دعا بگویید، او یک شهید زنده است! این آدم‌ها همیشه کم هستند، اینها دردانه‌های عالم خلقت هستند که نصیب زمانۀ ما شدند.

...

شهدای ما از نوادر روزگار بودند. ولی ما باید به جایی برسیم که امثال کسانی که در اینجا به شهادت رسیدند، سیاسیون ما باشند. مملکتی که می‌خواهد خودش را به امام زمان(عج) برساند، باید سیاسیونش مثل شهید_باکری و حاج_احمد_متوسلیان و شهید_همت و شهید_ردانی‌پور و این شهدا باشند. مسئولین مملکتی بدانند که انتظار مردم از آنها بالا می‌رود.

اگر مشکلی در مملکت باقی ماند، شما مطمئن باشید مهمترین علتش این است که مسولین سیاسی ما و مدیران میانی و کلان ما مانند شهید_برونسی نیستند. او اینقدر مرد عمل و اخلاص بود، که وقتی مشکلی برایش پیش می‌آمد که از توانش خارج بود، خدا کار او را راه می‌انداخت. مسولین سیاسی ما باید مثل اینها بشوند. مملکتی که این شهدا آزادش کردند، کسانی مثل این شهدا می‌توانند آبادش کنند؛ آنها کجا هستند؟

ما زمان جنگ خیلی از ابزارهای نظامی را از دشمن گرفتیم. سپاه در اوایل جنگ تجهیزات نظامی‌اش را از بعثی‌ها گرفت. اصلاً تانک نداشت. حتی سیم خاردار هم به ما نمی‌فروختند. کشوری که دفاع مقدس را با کمبود امکانات پشت سر گذاشته است، شما باور می‌کنید حالا نتواند کار را پیش ببرد؟! ما اصلاً نیازی به دشمنان نداریم. قدرت امروز ما اصلاً با آن زمان قابل مقایسه نیست. ما الان اینقدر در منطقه قدرت داریم که حد و حساب ندارد. سیاسیون باید از این موقعیت‌ها استفاده کنند.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«جایز نیست ترسوها به جهاد و جنگ بروند، چون سریع شکست می‌خورند! اگر اینها به جبهه بیایند، جبهه را خراب می‌کنند!

از همان پشت جبهه، به کسانی که در خط مقدم هستند کمک کنند. کسی که ترسو است، نباید در عرصه مدیریت کشور ورود پیدا کند.(امیرالمومنین: الْجَبَانُ لَا يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَغْزُوَ لِأَنَّ الْجَبَانَ يَنْهَزِمُ سَرِيعاً وَ لَكِنْ.. جعفریات/79)

در عملیات والفجر مقدماتی، خیانت شد و عملیات لو رفت و بیشترین شهید را دادیم. خیانت همان چیزی است که آقا اخیرا ازش تعبیر به نفوذ کردند. الان شما بین کانال کمیل و حنظله هستید و برای چنین شهدای مظلومی اشک می‌ریزید. اگر می‌خواهید دعا کنید خدا جلوی نفوذ در این کشور را بگیرد، اینجا دعا کنید. دعا کنید کسی نتواند به نائب امام زمان(عج) و فرماندۀ کل قوا خیانت کند، و هرکس خواست خیانت کند، خدا رسوایش کند.

منبع: بیان معنوی


فرم در حال بارگذاری ...

حفظ تن و حرمت اضرار به نفس

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395

گزیده ای از فصول بخش اول کتاب ارزشمند مفاتیح الحیات
فصل چهارم«حفظ تن و حرمت اضرار به نفس»

انسان که آفريده خدا و خليفه و امانتدار اوست، براي زندگي و حياتي آفريده شده است كه بر اساس آيه کريمه «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يحْييكُمْ »(الأنفال/24) در پيوندهاي گوناگون خود، خدامحور است و در اين زندگي و بندگي، به بدن سالم نياز دارد و بهره‌مندي همه جانبه او از سلامتي، اساس فعاليت هاي وي در زندگي مادي و معنوي است كه در زبان پيامبر گرامي صلی الله علیه و آله وسلم از آن به «نعمت پنهان و ناشناخته» ياد شده است، زيرا يكي از عوامل آرامش زندگي و بندگي خدا، برخورداري از جسم و جان سالم است، از اين رو، عقل و نقل، حفظ تندرستي و حفظ نفس را لازم و واجب شمرده‌اند و روا نمي‌دارند كه انسان حتي هنگام سخت ترين مصيبت و اندوه به عمد به جسم و جان خود آسيب برساند و اضرار به آن را حرام مي‌شمارند.رسول خداصلی الله علیه و آله وسلم مي‌فرمايد:

… گوش، چشم، زبان و قلب امانت هستند و هر كس امانت را رعايت نكند ايمان ندارد.

کتاب مفاتیح الحیات که با هدايت و اشراف حضرت استاد آيت الله جوادي آملي (دام ظله) بوده است دارای پنج بخش با فصل های گوناگون وعناوین مرتبط می باشدکه فصول بخش اول این کتاب جهت آشنایی هرچه بیشتر علاقمندان و کاربران محترم معرفی می گردد.در این مجال به معرفی فصل چهارم این اثر نفیس با عنوان” حفظ تن و حرمت اضرار به نفس “می پردازیم:

در قسمتی از این فصل، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)در باره “اهميت حفظ جان و سلامت"خطاب به علی (سلام الله علیه)فرموده اند:

اي علي! هر كس شراب را براي غيرخدا ترك كند خدا او را از شراب بهشتي سيراب سازد.

علي سلام الله علیه پرسيد: براي غيرخدا؟

حضرت صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: آري، به خدا سوگند! هر كس آن را براي حفظ جانش ترك كند خدا او را بدين سبب سپاس مي‌گزارد.

درمورد “عوامل سلامت” نیز اميرمؤمنان سلام الله علیه به امام حسن سلام الله علیه مي‌فرمايد: مي‌خواهي چهار خصلت به تو بياموزم تا از [زحمت] درمان بي‌نياز گردي؟ عرض كرد: آري. فرمود: بر سر سفره منشين مگر آن‌گاه که گرسنه‌اي و از كنار سفره بر نخيز مگر وقتي كه هنوز اشتها داري و جويدن غذا را به نيكي انجام ده، و پيش از خوابيدن به دستشويي برو. هرگاه اين‌ها را رعايت كردي از درمان بي‌نياز مي‌شوي. ویا حضرت در جای دیگر “شب زنده داری” و “سکوت” را مایۀ سلامتی بدن برشمرده اند.

دربخش دیگری از این فصل ،"برخی از شیوه های درمان” در روایات مطرح شده است که به نمونه ای از آن می پردازیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مي‌فرمايد: اي علي! آغاز و پايان غذايت نمك باشد، زيرا نمك شفاي هفتاد درد است كه كمترينش جنون، جذام و پيسي است.

همچنین دربارۀ اهمیت “استراحت بدن” می خوانیم:

امام كاظم سلام الله علیه مي‌فرمايد: اساس پرهيز [و رژيم غذايي]، مدارا كردن با بدن است

وامام رضا سلام الله علیه نیز مي‌فرمايد: خواب [به موقع و به اندازه] به تن، قدرت و نيرو مي‌بخشد.

در بخش دیگری ازاین فصل"عوامل بیماری” به مادی و غیر مادی تقسیم شده است که روایتی زیبا از امام رضا(علیه السلام)در مورد عوامل غیر مادی تقدیم حضورتان می گردد:

هرگاه مردم گناه تازه‌اي مرتكب شوند كه در گذشته انجام نمي‌دادند، خدا آنان را به گرفتاري [و بيماري] تازه و بي‌سابقه مبتلا كند.

“پرهیز از آسیبب رساندن به بدن"، “پیشگیری از بیماری ها"،"دارو و درمان"،"پرهیز از درمان با حرام” و “عوامل شادابی و شکوفایی” از دیگر عناوین مطرح شدۀ در این فصل می باشندکه احادیث و روایات مرتبط به آنها در هر بحث نگاشته شده است.

به حول و قوه الهی در نوشته های آتی تلاش خواهیم کرد تا به فصل های دیگر بخش اول این کتاب پرداخته و قسمت های منتخبی از آن را تقدیم شما خوبان گردانیم.

منبع: اسراء


فرم در حال بارگذاری ...

حکایت بندگان دنیا

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395

حضرت عیسی عليه السلام درحدیثی بندگان دنيا را به گورهاى آراسته وجذاب تشبیه نمودند و فرمودند :

يا عَبيدَ الدُّنيا ، مَثَلُكُم كمَثَلِ القُبورِ المُشَيَّدةِ ؛ يُعجِبُ النّاظِرَ ظَهرُها ، و داخِلُها عِظامُ المَوتى ، مَملُوءةً خَطايا .

اى بندگان دنيا! حكايت شما حكايت گورهاى آراسته است كه بيرونشان بيننده را خوش مى آيد و درونشان استخوان هاى مردگان است؛ و آكنده از خطاها و گناهان.

تحف العقول، ص 501

  منبع:حوزه


فرم در حال بارگذاری ...

احکام ​اعمال عید نوروز

نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395

سوال: نظر حضرت‌عالی راجع به عید نوروز چیست؟ آیا همانند عیدهایی که مسلمانان آن‌ها را جدی می‏گیرند مثل عید فطر و قربان، از نظر شرعی ثابت شده است یا این‌که فقط روز مبارکی محسوب می‏شود مثل روز جمعه و مناسبت‌های دیگر؟

جواب: هرچند نصّ معتبری مبنی بر این‌که عید نوروز از اعیاد دینی یا ایام مبارک شرعی‏ باشد، وارد نشده است، ولی جشن گرفتن و دید و بازدید در آن روز، اشکال ندارد، بلکه از این جهت که صله رحم می‏باشد مستحسن است.

اجوبة الاستفتائات، سوال

سوال: آیا آن‌چه راجع به عید نوروز و فضیلت و اعمال آن وارد شده، صحیح است؟ آیا انجام آن اعمال (اعم از نماز و دعا و غیره) به قصد ورود جایز است؟

جواب: انجام آن اعمال به قصد ورود، محل تأمل و اشکال است، بله انجام آن‌ها به قصد رجاء و امید مطلوب بودن، اشکال ندارد.

اجوبة الاستفتائات، سوال۱۴۶۷

منبع:

 


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم