چهل حدیث « الگوی خانواده »

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

عاشِروهُنَّ بِالْمَعْروفِ فَاِنْ كَرِهْتُموهُنَّ فَعَسى اَنْ تَـكْرَهوا شَيْئا وَ يَجْعَلَ اللّه‏ُ فيهِ خَيْرا كَثيرا؛سوره نساء، آيه ۱۹

با زنان به شايستگى رفتار كنيد، و اگر آنها به جهتى ناخوشايندتان بودند اظهار نكنيد چه بسا چيزها كه ناپسند شماست، حال آن‏كه خداوند در آن، خير فراوانى براى شما قرار داده است.


1. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَلْقَى اللّه‏َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْيَلقَهُ بِزَوجَةٍ ؛

هر كس دوست دارد خداوند را پاك و پاكيزه ديدار كند، بايد ازدواج نمايد.وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲


2. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

خَيْرُ النِّـكاحِ اَيْسَرُهُ؛ بهترين ازدواج آسان‏ترين آن است. نهج الفصاحه ، ح ۱۵۰۷


3. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

مَنْ زَوَّجَ كَريمَتَهُ مِنْ فاسِقٍ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَهُ؛ هر كس دختر گراميش را به ازدواج مردى گنه‏كار درآورد، در حقيقت نسل خود راضايع كرده است.مكارم الاخلاق، ص ۲۰۴


4. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

ايّاكُمْ وَ خَضْراءَ الدَّمَنِ، قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ و ما خَضْراءُ الدَّمَنِ؟ قالَ:اَلْمَرْاَةُ الحَسْناءُ فى مَنْبَتِ السّوءِ؛

از سبزه در زباله‏دانى دورى كنيد! گفتند: اى رسول خدا سبزه در زباله‏دانى چيست؟فرمودند: زن زيبا در خانواده بد.كافى، ج ۵، ص ۳۳۲، ح ۴

...

5. امام على عليه‏ السلام :

لا تُغالوا فى مُهورِ النِّساءِ فَيَكونَ عَداوَةً ؛

مهريّه‏ هاى زنان را سنگين نگيريد، كه باعث كدورت و دشمنى مى‏شود.مكارم الاخلاق، ص ۲۳۷


6. امام سجاد عليه‏ السلام : حَقُّ رَعيَّتِكَ بِمِلْكِ النِّـكاحِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّه‏َ جَعَلَها سَكَنا وَ مُسْتَراحا وَ اُ نْسا وَ واقيَةً وَ كَذلِكَ كُلُّ واحِدٍ مِنْكُما يَجِبُ اَنْ يَحْمَدَ اللّه‏َ عَلى صاحِبِهِ وَ يَعْلَمَ اَنَّ ذلِكَنِعْمَةٌ مِنْهُ عَلَيْهِ وَ وَجَبَ اَنْ يُحْسِنَ صُحْبَةَ نِعْمَةِ اللّه‏ِ وَ يُكْرِمَها وَ يَرْفَقَ بِها وَ اِنْ كانَ حَقُّكَعَلَيْها اَغْلَظَ وَ طاعَتُكَ بِها اَ لْزَمَ فيما اَحْبَبْتَ وَ كَرِهْتَ ما لَمْ تَـكُنْ مَعْصيَةً فَاِنَّ لَها حَقَّالرَّحْمَةِ وَ الْمُؤانَسَةِ وَ مَوْضِعَ السُّكونِ اِلَيْها قَضاءَ اللَّذَّةِ الَّتى لابُدَّ مِنْ قَضائِها وَ ذلِكَعَظيمٌ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ؛

حق زن آن است كه بدانى خداوند او را مايه آرامش و آسايش و همدم و پرستار توقرار داده است، هم چنين بر هر يك از شما واجب است كه خداوند را بخاطر وجودديگرى ستايش كند و بداند كه او نعمتى است كه خداوند ارزانى داشته و واجب است كهبا نعمتِ خداوندى رفتار نيك داشته باشد و او را گرامى بدارد و با او سازگارى كند و هرچند حق تو بر زنت بيشتر است و فرمان‏پذيرى از تو، در هر چه دوست مى‏دارى يانمى‏پسندى، تا آن‏جا كه گناه نباشد، بر او لازم‏تر است، در هر حال او اين حق را دارد كه ازتو مهربانى ببيند و از همدمى تو برخوردار شود، و حق دارد كه در برآوردن كامى كه بهناچار بايد برآورده شود، آرامش و آسايشش تأمين شود و اين حقى بس بزرگ است وهيچ نيرو و توانى جز به خداوند نيست.
تحف العقول ، ص ۲۶۱

۷امام صادق عليه‏ السلام : ثَلاثَةٌ لا يُرفَعُ لَهُم عَمَلٌ… وَ امرَاَةٌ زَوْجُها عَلَيْها ساخِطٌ ؛

سه نفرند كه هيچ عملى از آنها پذيرفته نمى‏شود… و زنى، كه شوهرش نسبت به اوخشمگين باشد.
كافى ، ج ۵، ص ۵۰۷، ح ۳

۸امام سجّاد عليه‏ السلام : وَ أمّا حَقُّ وَلَدِكَ فَتَعْلَمَ اَنَّهُ مِنْكَ وَ مُضافٌ اِلَيْكَ فى عاجِلِ الدُّنْيا بِخَيْرِهِوَ شَرِّهِ وَ اَ نَّكَ مَسئوُلٌ عَمّا وُلّيْتَهُ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ وَالدَّلالَةِ عَلى رَبِّهِ وَ الْمَعونَةِ لَهُ عَلىطاعَتِهِ فيكَ وَ فى نَفْسِهِ فَمُثابٌ عَلى ذلِكَ وَ مُعاقَبٌ فَاَعْمَلْ فى اَمْرِهِ عَمَلَ المُتَزَيِّنِ بِحُسْنِ اَ ثَرِهِ عَلَيْهِ فى عاجِلِ الدُّنْيا، المُعذِرِ اِلى رَبِّهِ فيما بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ، بِحُسْنِ الْقيامِعَلَيْهِ وَ الاَْخْذِ لَهُ مَنْهُ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ ؛

حقّ فرزند تو آن است كه بدانى او از توست و در اين جهان در نيك و بدِ خويشوابسته به توست و با تو نسبت به پرورش دادن خوب و راهنمايى كردن او به راهپروردگارش و يارى رساندن به او در اطاعت خداوند هم درباره خودت و هم حق اومسؤول هستى و براساس اين مسئوليت پاداش مى‏گيرى و كيفر مى‏بينى، پس در كار فرزندهمچون كسى عمل كن كه كارش را در اين دنيا به حسن اثر خويش آراسته مى‏كند و توبه سبب حسن رابطه ميان خود و او سرپرستىِ خوبى كه از او كرده‏اى و نتيجه الهى كه ازاو گرفته‏اى، نزد پروردگار خويش معذور باشى و هيچ نيرو و توانى جز به خداوند نيست.
تحف العقول، ص ۲۶۳

۹امام سجاد عليه‏ السلام : فَحَقُّ اُمِّكَ فَاَنْ تَعْلَمَ اَ نَّها حَمَلَتْكَ حَيْثُ لا يَحْمِلُ اَحَدٌ اَحَدا وَ اَطْعَمَتْكَمِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِها ما لا يُطْعِمْ اَحَدٌ اَحَدا وَ اَ نَّها وَقَتْكَ بِسَمْعِها وَ بَصَرِها وَ يَدِها وَ رِجْلِها وَشَعْرِها وَ بَشَرِها وَ جَميعِ جَوارِحِها مُسْتَبْشِرَةً بِذلِكَ فَرِحَةً مُوابِلَةً مُحْتَمِلَةً لِما فيهِمَكرُوهُها وَ اَ لَمُها وَ ثِقْلُها وَ غَمُّها حَتّى دَفَعَتْها عَنْكَ يَدُالْقُدْرَةِ وَ اَخْرَجَتْكَ اِلَى الاَْرْضِفَرَضَيْتَ اَنْ تَشْبَعَ وَ تَجوعَ هىَ وَ تَكْسُوَكَ وَ تَعْرى وَ تَرْويَكَ وَ تَظْمَاَ وَ تُظِلَّكَ وَ تَضْحىوَ تُنَـعِّمَكَ بِبُؤْسِها وَ تُلَذِّذَكَ بِالنَّوْمِ بِاَرَقِها وَ كانَ بَطْنُها لَكَ وِعاءً وَحِجْرُها لَكَ حِواءً وَثَدْيُها لَكَ سِقاءً وَ نَفْسُها لَكَ وِقاءً تُباشِرُ حَرَّ الدُّنْيا وَ بَرْدَها وَ دونَكَ، فَتَشْكُرَها عَلى قَدْرِذلِكَ وَ لا تَقْدِرُ عَلَيْهِ اِلاّ بِعَوْنِ اللّه‏ِ وَ تَوْفيقِهِ؛

حق مادرت اين است كه بدانى او تو را چنان در رحم خويش نگهداشته و پرورشداده كه كس ديگرى را بدان گونه برنگيرد، و از ميوه دل خود تو را چنان تغذيه نموده كههيچ كس ديگرى را آن‏گونه غذا ندهد و به راستى تو را با گوش و چشم و دست و پا وپوست و تمام اعضا و جوارحش با خوش‏رويى و دلشادى نگهدارى كرده و هر ناگوارى و درد و سختى و نگرانى دوران باردارى ر تحمّل كرده، چنان كه دستِ تجاوز آفات وبلاي را از تو دور ساخته و تو را بر زمين نهاده و خشنود بوده است كه تو سير باشى و اوخودش گرسنه مانَد، و تو لباس بر تن داشته باشى و او برهنه باشد و تو را سيراب سازد وخودش تشنه مانَد و تو را در سايه قرار دهد و خودش زير آفتاب بسربرد، و با بيچارگىخود تو را نعمت دهد، و با بى‏خوابى خود به تو لذّت خواب را چشاند، و شكمش ظرفوجودِ تو بوده و دامنش پرورشگاه تو و پستان چشمه نوش تو و جانش نگهدارت بودهاست. سرد و گرم دنيا را براى تو و به خاطر تو چشيده است، پس براى قدرشناسى از اينهمه ايثار و از خودگذشتگى او را سپاس گزار باش و جز با يارى و توفيق خداوندنخواهى توانست اين همه را قدردانى كنى.
تحف العقول ، ص ۲۶۳

۱۰پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اَلرَّجُلُ راعٍ عَلى اَهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَ مَسؤُولٌ عَنْهُمْ وَ الْمَرْاَةُ راعيَةٌ عَلى بَيْتِبَعْلِها وَ وُلْدِهِ وَ هِىَ مَسْؤُولَةٌ عَنْهُمْ ؛

مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سئوال مى‏شود و زن، سرپرست خانهشوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وى سئوال مى‏شود.
صحيح بخارى، ج ۳، ص ۱۲۵

۱۱امام باقر عليه‏ السلام : اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّه‏ِ اَشَدُّكُمْ اِكْراما لِحَلائِـلِهِمْ؛

گرامى‏ترين شما نزد خداوند، كسى است كه بيشتر به همسر خود احترام بگذارد.
وسائل الشيعه ، ج ۱۵، ص ۵۸ ، ح ۶

۱۲امام باقر عليه‏ السلام : لا شَفيعَ لِلْمَرْاَةِ اَ نْجَحُ عِنْدَ رَبِّها مِنْ رِضا زَوْجِها؛

هيچ شفاعت كننده‏اى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش‏تر از رضايت شوهرشنيست.
خصال، ص ۵۸۸

۱۳پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اِسْتَوْصُوا بِالنِّساءِ خَيْرا؛

يكديگر را به رفتار نيك با زنان سفارش كنيد.
بحارالأنوار ، ج ۳۳، ص ۶۲۸ ، ح ۷۴۴

۱۴پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اَ يُّمَا امْرَاَةٍ ماتَتْ وَ زَوْجُها عَنْها راضٍ دَخَلَتِ الْجَنَّةَ؛

هر زنى، از دنيا برود و شوهرش از او راضى باشد، به بهشت مى‏رود.
نهج الفصاحه، ح ۱۰۲۲

۱۵پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اِنَّ اللّه‏َ يُحِبُّ المُؤمِنَ وَ يُحِبُّ اَهْلَهُ وَوُلْدَهُ وَ اَحَبُّ شَى‏ءٍ اِلَى اللّه‏ِ تَعالى اَنيَرَى الرَّجُلَ مَعَ امَرأَتِهِ و وُلْدِهِ عَلى مائِدَةٍ يَأكُلونَ فَاِذَ ا اجتَمَعوا عَلَيْها نَظَرَ اِلَيْهِمبِالرَّحْمَةِ لَهُمْ فَيَغْفِرُ لَهُم قَبْلَ اَن يَتَفَرّقُوا مِنْ مَوْضِعِهِم ؛

خداوند، مؤمن و خانواده و فرزندانش را دوست دارد. محبوب‏ترين چيز نزد خداوندآن است كه مرد را با زن و فرزندانش بر سفره‏اى ببيند كه از آن غذا مى‏خورند. پس در آنهنگام كه بر سفره گرد آيند، به آنها نگاهى مهربانانه مى‏كند و آنها را پيش از آن‏كه از جاىخود متفرق شوند، مى‏آمرزد.
تنبيه الغافلين ، ص ۳۴۳، ح ۴۹۸

۱۶پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : يَجِبُ عَلَى الرَّجُلِ لاِمْرَأَتِهِ ما يَجِبُ لَهُ عَلَيْها، اَن يَتَزَيَّنَ لَها كَما تَتَزَيَّنُ لَهُفى غَيرِ مَأثَمٍ ؛

همان حقوقى كه لازم است مرد در رابطه با همسر خود رعايت كند، بر زن نيز لازماست اين‏كه شوهر، خود را براى همسر خويش آراسته كند؛ همان‏گونه كه زن، خود را درغير گناه براى همسر خويش آراسته مى‏كند.
الفردوس ، ج ۵، ص ۵۲۱ ، ح ۸۹۵۳

۱۷امام صادق عليه‏ السلام : لا غِنى بِالزَّوجِ عَنْ ثَلاثَةِ اَشْياءَ فيما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ زَوْجَتِهِ وَ هِىالْمُوافَقَةُ لِيَجْتَلِبَ بِها مُوافَقَـتَها وَ مَحَبَّتَها وَ هَواها وَ حُسْنُ خُلُقِهِ مَعَها وَ اِسْتِعْمالُهُاسْتِمالَةَ قَلْبِها بِالْهَيْئَةِ الْحَسَنَةِ فى عَيْنِها وَ تَوسِعَتِهِ عَلَيْها ؛

شوهر در رابطه با همسرش از سه چيز بى‏نياز نيست: سازگارى كه با آن، سازگارى ومحبت و عشق زن را به خود جلب كند و خوش اخلاقى با او و دلبرى از او با آراستن خودبراى وى و فراهم آوردن امكانات رفاهى او.
تحف العقول ، ص ۳۲۳

۱۸امام على عليه‏ السلام : فَوَ اللّه‏ِ ما اَغْضَبْتُها و لا اَكْرَهْتُها عَلى اَمْرٍ حَتّى قَبَضَهَا اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّاِلَيْهِ و لا اَغضَبَتْنى و لا عَصَتْ لى اَمرا و لَقَد كُنْتُ اَ نْظُرُ اِلَيْها فَتَنكَشِفُ عَنِّى الهُمومُ وَالاَحزانُ ؛

به خدا سوگند كه هرگز بر فاطمه عليهاالسلامغضب نكردم و او را به كارى مجبور نساختم، تاآن‏كه خداوند عزّوجلّ او را به نزد خويش بُرد و او نيز مرا خشمگين نساخت و هرگز برخلاف خواست من عمل نكرد و من هرگاه به او نگاه مى‏كردم، غصّه‏ها و اندوه‏هايمبرطرف مى‏شد.
كشف الغمّة ، ج ۱، ص ۳۶۳

۱۹پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : مَنْ اُعْطِىَ لَهُ خَمْسا لَمْ يَكُن لَهُ عُذرٌ فى تَركِ عَمَلِ الآخِرَةِ: زَوْجَةٌصالِحَةٌ تُعينُهُ عَلى اَمرِ دُنْياهُ و آخِرَتِهِ و بَنونَ اَبرارٌ و مَعيشَةٌ فى بَلَدِهِ و حُسنُ خُلقٍيُدارى بِهِ النّاسَ و حُبُ اَهل بَيتى؛

به هر كس پنج چيز داده شد، بهانه‏اى در ترك كار آخرت ندارد: زنى شايسته كه او رادر امور دنيا و آخرتش يارى كند، فرزندانى خوب، امكاناتى در شهر خود و اخلاقى خوب كه با آن، با مردم مدارا كند و دوستى خاندان من.
الدعوات ، ص ۴۰، ح ۹۷

۲۰امام على عليه‏ السلام : تَغَرَّبْ عَنِ الاَْوْطانِ فى طَلَبِ الْعُلى وَ سافِرْ فَفِى الاَْسْفارِ خَمْسُ فَوائِدَ:تَفَرُّجُ هَمٍّ وَ اكْتِسابُ مَعيشَةٍ وَ عِلْمٌ وَ آدابٌ وَ صُحْبَةُ ماجِدٍ؛

براى كسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر كن، كه در مسافرت پنجفايده است: برطرف شدن اندوه، به‏دست آوردن روزى، و دانش و آداب زندگى،و هم‏نشينى با بزرگان.
مستدرك الوسائل، ج ۸ ، ص ۱۱۵،ح ۹۱۹۹

۲۱امام سجاد عليه‏ السلام : اَ لْقَوْلُ الْحَسَنُ يُثْرِى الْمالَ وَ يُنْمِى الرِّزْقَ وَ يُنْسِئُ فِى الاَْجَلِ وَ يُحَبِّبُاِلَى الاَْهْلِ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ؛

گفتار نيك، ثروت را زياد و روزى را فراوان مى‏كند، مرگ را به تأخير مى‏اندازد، انسانرا در خانواده محبوب مى‏كند و به بهشت وارد مى‏نمايد.
خصال، ص ۳۱۷، ح ۱۰۰

۲۲امام على عليه‏ السلام : اَلاْنْصافُ يَرْفَعُ الْخِلافَ وَ يوجِبُ الاْيتِلافَ؛

انصاف، اختلافات را از بين مى‏برد و باعث الفت و همبستگى مى‏شود.
غررالحكم، ح ۱۷۰۲

۲۳امام صادق عليه‏ السلام : اِنَّ اللّه‏َ تَبارَكَ وَ تَعالى غَيورٌ وَ يُحِبُّ كُلَّ غَيورٍ وَ لِغَيْرَتِهِ حَرَّمَالْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها؛

خداوند تبارك و تعالى با غيرت است و هر با غيرتى را دوست دارد و از غيرتمندىاوست كه زشتى‏ها را از پيدا و ناپيدا، حرام فرموده است.
كافى، ج ۵ ، ص ۵۳۵، ح ۱

۲۴امام على عليه‏ السلام : ايّاكَ وَ التَّغايُرَ فى غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ فَاِنَّ ذلِكَ يَدْعُو الصَّحيحَةَ مِنْهُنَّاِلَى السَّقَمِ وَلكن اَحْكِمْ اَمْرَهُنَّ فَاِنْ رَأَيْتَ ذَ نْبا فَعاجِلِ النَّـكيرَ عَلَى الْكَبيرِ وَ الصَّغيرِ وَايّاكَ اَنْ تُعاقِبَ فَتَعْظُمَ الذَّنْبُ وَ تُهَوَّنَ الْعَتْبُ ؛

از غيرت نابه‏جا بپرهيز؛ چرا كه اين كار، زنان درستكار را به لغزش مى‏كشانَد؛ اما بركارزنان، نظارت داشته باش و هرگاه گناهى از آنان ديدى، چه بزرگ و چه كوچك، ازطريق نشان دادن ناخشنودى خويش، با آن برخورد كن و از مجازات كردن بپرهيز، چراكه گناه، بزرگ و تذكّر، كم اثر مى‏گردد.
تحف العقول، ص ۸۷

۲۵امام صادق عليه‏ السلام : بِرُّوا آباءَكُمْ يَبِرَّكُمْ اَبْناؤُكُمْ وَ عِفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُكُمْ ؛

به پدر و مادر خود نيكى كنيد، تا فرزندانتان به شما نيكى كنند و نسبت به زنان مردمپاكدامن باشيد، تا زنانتان پاكدامن باشند.
كافى ، ج ۵، ص ۵۵۴ ، ح ۵

۲۶امام هادى عليه‏ السلام : اَلْمِراءُ يُفْسِدُ الصَّداقَةَ الْقَديمةَ وَ يُحِلُّ الْعُقْدَةَ الْوَ ثيقَةَ وَ اَقَلُّ مافيهِ اَنْتَـكونَ فيهِ الْمُغالَبَةُ وَ الْمُغالَبَةُ أمتَنُ اَسْبابِ الْقَطيعَةِ ؛

بگو مگو، دوستى طولانى را از بين مى‏بَرد و رابطه محكم را به جدايى مى‏كشاند وكمترين اثر بگو مگو اين است كه هر كدام از دو طرف، مى‏خواهد بر ديگرى پيروز شود وهمين در پى پيروزى بودن، مهم‏ترين عامل قطع رابطه است.
نزهة الناظر، ص ۱۳۹، ح ۱۱

۲۷امام على عليه‏ السلام : ثَلاثٌ لايَهْنَأُ لِصاحِبِهِنَّ عَيْشٌ: اَ لْحِقْدُ، وَ الْحَسَدُ، وَ سُوءُ الْخُلْقِ ؛

سه چيز است كه هر كس داشته باشد، زندگى بر او شيرين نيست: كينه، حسد و بد اخلاقى.
غررالحكم ، ح ۴۶۶۳

۲۸پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : لا يَحِلُّ لاِِمْرَاَةٍ اَنْ تَنامَ حَتّى تَعْرِضَ نَفْسَها عَلى زَوْجِها تَخْلَعُثيابَها وَ تَدْخُلُ مَعَهُ فى لِحافِهِ فَـتُلْزِقُ جِلْدَها بِجِلْدِهِ، فَاِذا فَعَلَتْ ذلِكَ فَقَدْعَرَضَتْ نَفْسَها؛

هيچ زنى پيش از آن‏كه خود را در اختيار شوهرش قرار دهد، يعنى لباسش را درآوردو با او به بستر برود و خود را به او بچسباند، حق ندارد بخوابد، وقتى چنين كرد در واقعخود را در اختيار شوهرش قرار داده است.
مكارم الاخلاق، ص ۲۳۸

۲۹پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اِلا اِنَّ خَيْرَ الرِّجالِ مَنْ كان بَطى‏ءَ الْغَضَبِ سَريعَ الرِّضا وَ شَرَّ الرِّجالِمَنْ كانَ سَريعَ الْغَضَبِ بَطى‏ءَ الرِّضا ؛

بدانيد كه بهترين انسان‏ها كسانى هستند كه دير به خشم آيند و زود راضى شوند وبدترين انسان‏ها كسانى هستند كه زود به خشم آيند و دير راضى شوند.
نهج الفصاحه ، ح ۴۶۹

۳۰پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اِذا اَرادَ اللّه‏ُ بِاَهْلِ بَيْتٍ خَيْرا فَقَّهَهُمْ فِى الدّينِ وَ وَقَّرَ صَغيرُهُمْ كَبيرَهُمْوَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فى مَعيشَتِهِمْ وَ الْقَصْدَ فى نَفَقاتِهِم وَ بَصَّرَهُمْ عُيُوبَهُمْ فَيَتُوبُوا مِنْها وَاِذا اَرادَ بِهِمْ غَيْرَ ذلِكَ تَرَكَهُمْ هَمَلاً؛

هرگاه خداوند براى خانواده‏اى خير بخواهد، آنان را در دين دانا مى‏كند، كوچك‏ترهابزرگ‏ترهايشان را احترام مى‏نمايند، مدارا در زندگى و ميانه‏روى در خرج كردن راروزيشان مى‏نمايد و به عيوبشان آگاهشان مى‏سازد، تا آنها را برطرف كنند و اگر براىآنان جز اين بخواهد، به‏خودشان واگذارشان مى‏نمايد.
نهج الفصاحه، ح ۱۴۷

۳۱پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله: مَنْ كانَ لَهُ امْرَاَةٌ تُؤذيهِ لَمْ يَقْبَلِ اللّه‏ُ صَلاتَها وَ لا حَسَنةً مِنْ عَمَلِها حَتّىتُعينَهُ وَ تُرضيَهُ وَ اِنْ صامَتِ الدَّهرَ وَ قامَتِ اللَّيْلَ وَ اَعْتَقَتِ الرِّقابَ وَ اَ نْفَقَتِ الاَْمْوالَ فىسَبيلِ اللّه‏ِ وَ كانَتْ اَوَّلَ مَنْ يَرِدُ النّارَ ثُمَّ قالَ و عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذلِكَ الوِزْرِ وَ الْعَذابِ اِذاكانَ لَها مُؤذيا ظالِما ؛

هر زنى، كه شوهرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگيرد و شب‏ها عبادت كندو بنده‏ها آزاد نمايد و مال‏ها در راه خدا انفاق كند، خداوند هيچ نماز و كار نيكى را از اونمى‏پذيرد، تا آن‏گاه كه به شوهرش كمك كند و او را از خود راضى نمايد وگرنه آن زناولين كسى است كه به جهنم مى‏رود. سپس فرمودند: مرد، هم اگر همسر خود را اذيتكند يا به او ظلم نمايد، چنين گناه و عذابى خواهد داشت.
ثواب الاعمال ، ص ۳۳۵، ح ۱

۳۲پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اِنَّ خَيْرَ نِسائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفيفَةُ، الْعَزيزَةُ فى اَهْلِهَا، الذَّليلَةُ مَعَبَعْلِهَا، الْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوْجِها، اَلْحِصانُ عَلى غَيْرِهِ الَّتى تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطيعُ اَمْرَهُ وَ اِذاخَلابِها بَذَلَت لَهُ ما يُريدُ مِنها ؛

بهترين زنانتان، زن زايا، بسيار مهربان و پاكدامن است كه نزد خويشاوندان خود عزيزباشد و در برابر شوهرش فروتن و مطيع، خود را براى شوهرش بيارايد و از غير اوبپوشاند، سخن شوهرش را بشنود و فرمان او را اطاعت نمايد و چون شوهرش با او خلوتكند، خود را در اختيار او قرار دهد.
كافى، ج ۵ ، ص ۳۲۴، ح ۱

۳۳امام على عليه‏ السلام : لَو اَنَّ السَّماواتِ وَ الاَرْضَ كانَتا عَلى عَبْدٍ رَتْقا ثُمَّ اتَّقَى اللّه‏َ لَجَعَلَ اللّه‏ُ لَهُمِنهُما مَخرَجا و رَزَقَهُ مِن حَيْثُ لا يَحتَسِبُ؛

اگر درهاى آسمان‏ها و زمين بر روى انسانى بسته باشند و او تقواى الهى پيشه كند،خداوند، راه گشايشى در آنها براى او فراهم مى‏كند و از جايى كه گمان ندارد، روزى‏اش مى‏دهد.
غررالحكم، ح ۷۵۹۹

۳۴پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ الزَّوْجَةُ الصّالِحَةُ وَ الْمَسْكَنُ الْواسِعُ وَ الْمَرْكَبُالْبَهىُّ وَ الْوَلَدُ الصّالِحُ؛

از خوشبختى مرد مسلمان، داشتن همسرى شايسته، خانه‏اى بزرگ، وسيله‏اىراحت براى سوارى و فرزند خوب است.
بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۱۵۵، ح ۳۵

۳۵پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : نَظَرُ الْوَلَدِ اِلى والِدَيْهِ حُبّا لَهُما عِبادَةٌ ؛

نگاه محبّت‏آميز فرزند به پدر و مادرش، عبادت است.
تحف العقول ، ص ۴۶

۳۶امام صادق عليه‏ السلام : عَنْ اَبى وَلاّدٍ الْحَنّاطِ قالَ: سَاَ لْتُ اَبا عَبْدِاللّه‏ِ عليه‏ السلامعَنْ قَوْلِ اللّه‏ِ:«وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْسانا» فَقالَ: اَلاِحْسانُ اَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُما وَ لا تُكَلِّفَهُما انْ يَسْألاكَشَيْئا هُما يَحْتاجانِ اِلَيْهِ؛

ابى ولاّد مى‏گويد: معناى آيه «به پدر و مادرتان نيكى كنيد» را از امام صادق عليه‏ السلامپرسيدم، فرمودند: نيكى به پدر و مادر اين است كه رفتارت را با آنها نيكوكنى و مجبورشان نكنى تا چيزى كه نياز دارند از تو بخواهند (يعنى قبل ازدرخواست آنان، نيازشان را برطرف كنى).
بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۷۹، ح ۷۸

۳۷امام صادق عليه‏ السلام : خَيْرُ الرِّجالِ مِن اُمَّتِى الَّذينَ لا يَتَطاوَلونَ عَلى اَهليهِم و يَحِنُّونَ عَلَيهِم وَ لا يَظلِمونَهُم ؛

بهترين مردان امّت من كسانى هستند كه نسبت به خانواده خود خشن نباشند،اهانت نكنند، دلسوزشان باشند و به آنان ظلم ننمايند.
مكارم الاخلاق ، ص ۲۱۶

۳۸پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ كَدُعاءِ النَّبىِّ لاُِمَّتِهِ ، دُعاءُ الوالِدَةِ يُفْضى اِلَى الحِجابِ؛

دعاى پدر براى فرزندش، همانند دعاى پيامبر براى امّتش است.دعاى مادر از موانع اجابت دعا، مى‏گذرد.
مشكاة الانوار، ص ۲۸۲؛ ربيع الابرار ، ج ۲،ص ۲۲۵

۳۹پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : وَ نِساءٌ كاسياتٌ عارياتٌ مُميلاتٌ مائِلاتٌ رُؤُوسُهُنَّ كَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِالْمائِلَةِ لايَدْخُلْنَ الْجَنَّةَ وَلايَجِدْنَ ريحَها وَ اِنَّ رِيحَها لَيُوجَدُ مِنْ مَسيرَةِ كَذا وَكَذا؛

(در آينده) زنانى پيدا مى‏شوند كه در عين پوشيدگى برهنه‏اند (لباس‏هاى بدن نما وجوراب‏هاى نازك مى‏پوشند) هوسباز و دلفريب مى‏باشند، موهاى خود را طورى آرايشمى‏كنند كه مانند كوهان شتر جلوه مى‏كند. اينان داخل بهشت نمى‏شوند و حتى بوىآن را استشمام نمى‏كنند، با اين‏كه بوى بهشت از راه بسيار دور استشمام مى‏شود.
صحيح مسلم، ج ۳، ص ۱۶۸۰، ح ۲۱۲۸

۴۰پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اَلمُؤمِنُ يَأكُلُ بِشَهْوَةِ اَهلِهِ، اَلمُنافِقُ يَأكُلُ اَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ ؛

انسان با ايمان به ميل و رغبت خانواده‏اش غذا مى‏خورد، ولى منافق ميل و رغبتخود را به خانواده‏اش تحميل مى‏كند.
كافى ، ج ۴، ص ۱۲، ح ۶


فرم در حال بارگذاری ...

سرزمین شنیده های دیدنی

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

وقتی پا به مناطق جنگی دفاع مقدس می گذارید،

هر نقطه آن یاد و خاطره حماسه هایی را در خود دارد که دیگر ملل دنیا تنها در افسانه هایشان چنین حماسه هایی را شنیده اند.

دوکوهه، ردپای شهدا اینجاست

ردپای همه شهیدان را می توان در این پادگان پیدا کرد. ایستگاه آخر قطار همین جا بود. اینجا که رسیدید به دیوارها خوب دقت کنید، اینجا هنوز دیوارها زخمی اند. دوکوهه نام منطقه و پادگانی است در ۴ کیلومتری شمال غربی شهر اندیمشک و در مجاورت جاده اندیمشک - خرم آباد. شهرک دوکوهه در شرق جاده و پادگان دوکوهه در غرب جاده واقع شده است. در پادگان دوکوهه به جای رزمندگان دفاع مقدس در آن زمان، زائران دیار نور مستقر می شوند. این پادگان یکی از بزرگ ترین پادگان های ارتش بود که با شروع جنگ تحمیلی در اختیار سپاه قرار گرفت و در دوران دفاع مقدس به مهم ترین پادگان عملیاتی در خوزستان تبدیل شد. پادگان دوکوهه به نام سردار دلاور اسلام حاج احمد متوسلیان نام گرفت. ایشان در زمستان سال۱۳۶۰ به همراه یاران خویش از مریوان و پاوه به خوزستان آمد و پس از مدتی استقرار در مدرسه ای در دزفول به همراه یارانش در دوکوهه مستقر شد و تیپ محمدرسول الله(ص) را راه اندازی کرد.

دهلاویه، آرامگاهی برای شهید چمران

یک روستای کوچک بود. خیلی ها حتی اسمش را هم نشنیده بودند، اما حالا هزاران زائر دارد. دهلاویه روستایی است در شمال غربی سوسنگرد که در روزهای اول جنگ مورد تهاجم رژیم عراق قرار گرفت. مدافعان دهلاویه ۱۰روز سرسختانه در برابر دشمن مقاومت کردند تا اینکه در ۲۴آبان سال۵۹ دشمن با اشغال دهلاویه، خود را به سوسنگرد رساند. در ۲۶خردادماه سال۱۳۶۰ نیروهای شهید چمران طی عملیاتی دهلاویه را آزاد کردند اما متأسفانه دشمن مجددا این روستا را اشغال کرد. در این عملیات بود که ایرج رستمی، فرمانده نیروهای ایرانی به شهادت رسید. هنگامی که دکتر مصطفی چمران برای معرفی فرمانده جدید عازم دهلاویه شده بود، در این منطقه بر اثر اصابت گلوله خمپاره به شدت مجروح شد و هنگام انتقال به اهواز به شهادت رسید. دهلاویه در ۲۷ شهریور همان سال و طی عملیات «شهید آیت الله مدنی» آزاد شد. بنای یادمان شهید چمران در سال۷۴ به دست شهید حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی افتتاح شد.

...

هویزه، دشت داغ دیده

اصطلاح جنگ نابرابر را که شنیده اید، هویزه داستان همین ماجراست؛ داستان ایستادگی عده ای محدود در برابر یک لشکر تا دندان مسلح. هویزه در جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد. این شهر از دوره خلفای اسلامی، آباد و سرسبز بوده و کوشک هویزه و کوشک بصره، ۲ قلعه محکم و دژ دفاعی این بخش به شمار می آمدند. هویزه و گلزار شهدایش این روزها یکی از مناطقی است که بیشترین بازدید کننده را دارد. این شهر به خصوص برای دانشجویان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه شهید علم الهدی و دانشجویان اهواز در این شهر حماسه ای جاودانه آفریدند. از این رو هویزه با نام شهید علم الهدی عجین است. با آغاز جنگ، هویزه آخرین شهر در دشت آزادگان بود که به اشغال عراق درآمد، عراقی ها در این منطقه جنایات فراوانی مرتکب شدند که ازجمله می توان به جریان کرخه نور اشاره کرد. زمانی که مردم روستا به خلبان ایرانی پناه دادند، عراقی ها متوجه شدند و مردم روستا را به شهادت رساندند.

شلمچه، شهری با غروب های دلگیر

سعی کنید خودتان را غروب به شلمچه برسانید. انگار نجواهای غروب این سرزمین با همه جا فرق می کند و به همین دلیل خیلی ها نذر می کنند که غروب به اینجا بیایند. شلمچه منطقه ای مرزی در غرب خرمشهر و نزدیک ترین نقطه مرزی به شهر بصره است. شلمچه یکی از مهم ترین محورهای حمله ارتش به ایران در ۳۱ شهریور سال۱۳۵۹ بود. ارتش عراق با گذر از این منطقه به سوی خرمشهر حمله ور شد. پس از عملیات بیت المقدس که به بازپس گیری خرمشهر انجامید این منطقه همچنان در دست ارتش عراق بود. در عملیات کربلای ۵، مردان بزرگی از این منطقه، آسمانی شدند که بین ایشان سرداران شهیدی چون حسین خرازی، یدالله کلهر، عباس دقایقی، میثمی و… به چشم می خورند. حضور مقام معظم رهبری در تاریخ هشتم مهرماه سال ۱۳۷۸ در مشهد شهیدان شلمچه، نورانیت خاصی به این منطقه داد و بنا به دستور معظم له یادمان شهدای شلمچه توسط آستان مقدس رضوی در این محل بنا شد.

اروندکنار، شهر غواصان خط شکن

جنوبی ها، اروند را رودی وحشی می دانند؛ رودی با جزر و مدهای وحشتناک. ۲ طرف این رود نخلستان است و بسیاری از وصیت نامه های شهدا هم زیر همین نخل ها نوشته شد. اروندرود از اتصال ۲ رود دجله و فرات تشکیل شده و در منطقه خرمشهر، کارون نیز به آن اضافه می شود. این رود از انتهای جزیره بوارین، مرز مشترک ایران و عراق را تشکیل می دهد. اروند در دوران دفاع مقدس، شاهد عملیات والفجر ۸، یکی از بزرگ ترین نبردهای دوران جنگ بود. این عملیات در روز ۲۰ بهمن سال۱۳۶۴ با رمز «یا فاطمه الزهرا(س)» با عبور از اروندرود، آغاز شد و پس از ۷۸ روز جنگ تمام عیار، شهر فاو به تصرف رزمندگان درآمد. عملیات والفجر ۸ عملیات دلیرانه ای بود که تمامی کار شناسان نظامی را متعجب کرد. غواصان خط شکن، شبانه از منطقه اروند گذشتند و خط دشمن را شکستند. در شمال شرق اروندکنار، بنای یادبود شهدای والفجر ۸ قرار دارد که ۸ شهید گمنام در این محل به خاک سپرده شده اند.

فتح المبین؛ خاکریز های خاطره انگیز

از پل ناجیان که عبور می کنید به شیارهای معروفی می رسید که ماه های نخست جنگ شاهد حماسه های بسیار بودند. در شمال غربی شوش و در غرب رودخانه کرخه، دشت فتح المبین قرار دارد که یادآور حماسه و عملیات پیروزمندانه فتح المبین است. این عملیات در تاریخ دوم فروردین سال ۱۳۶۱ با رمز «یا زهرا(س)» و فرماندهی مشترک ارتش و سپاه در این منطقه انجام شد.در یادمان این منطقه که در ۸ کیلومتری شهر شوش واقع شده است، ۸ شهید گمنام به خاک سپرده شده اند. دشمن بعثی در روزهای نخستین جنگ تا پشت رودخانه کرخه پیشروی کرد و بر شهر شوش و جاده اندیمشک- اهواز مسلط شد. رزمندگان اسلام در این جبهه یک خط دفاعی شکل داده و عملیات امام مهدی(عج) را به اجرا در آوردند. این رزمندگان در این شیار ها با سنگرهای کمین دشمن درگیر شده و تعداد زیادی از آنها در این شیار ها به شهادت رسیدند.

فکه، اذن دخول اینجا تشنگی است

فکه یادآور نام ۴ عملیات است: والفجر مقدماتی(بهمن۶۱)؛ والفجر یک(فروردین۶۲)؛ ظفر4(تیر۶۳) و عاشورای3 (مرداد۶۳). فکه روایت سرزمینی است که رمل های آن پیکر خونین بسیاری از عزیزان این سرزمین را کفن شده است. گرچه فکه از لحاظ نظامی پیروزی آنچنانی به خود ندید اما قصه مقاومت رزمنده ها در شرایط بسیار سخت جنگی و تشنگی مفرط، کربلایی دیگر را برای این کشور رقم زد. میان رزمندگان ۸سال دفاع مقدس معروف شده که اذن دخول سرزمین فکه همین تشنگی است؛ تشنگی ای که به شکل عجیبی با این منطقه گره خورده است. در یادداشت های باقیمانده از یکی از شهیدان گردان حنظله آمده است: امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم. آب را جیره بندی کرده ایم. نان را جیره بندی کرده ایم. عطش همه را هلاک کرده؛ همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند. دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات پسر فاطمه.

طلائیه، کفش هایتان را درآورید

اینجا که بیایید باید کفش هایتان را درآورید و روی خاک شوره زار طلائیه قدم بزنید تا شورآفرینی رزمندگان را روی این خاک بیشتر بفهمید. در ۳۵ کیلومتری جاده اهواز به سمت خرمشهر، سه راهی جفیر و پادگان حمید خود را نمایان می کند؛ پادگانی که عراقی ها پس از تصرف ویرانش کردند. از سه راهی جفیر به سمت طلائیه نیز دشتی وسیع با خاکریزهای متعدد به چشم می خورد که روایتگر حماسه روزهای آغازین جنگ است. بعد از عبور از پاسگاه شهابی به طلائیه می رسید. روبه رویتان معبر و محور بچه های گردان یا مهدی(عج) است که در عملیات خیبر خاک طلائیه را با خون سرخ خویش معطر کردند و آن سو تر حرم شهدای گمنام. در کنار این حرم بود که دست مبارک سردار شهید خرازی از پیکر جدا شد. در نقطه غروب خورشید، جزایر مجنون شمالی و جنوبی قرار دارد که با حرم شهدا حدود ۸ کیلومتر فاصله دارد. پایین تر که می روید به سه راهی شهادت می رسید.

35 روز دور از خانه

راهیان نور در مهم ترین شهر جنگ زده ایران

شهر خرمشهر دژ پایداری مردم در طول ۸ سال دفاع مقدس بود. این شهر با وجود اینکه جزو نخستین شهر هایی بود که مورد حمله قرار گرفت و آسیب های بسیار جدی دید اما مردم این شهر هیچ گاه از استقامت دست برنداشتند و تمام ۸ سال و حتی سالیان بعد از آن هم به استقامت و سازندگی پرداختند. این شهر با این ویژگی ها را می توان مهم ترین بخش از سفر کاروان راهیان نور دانست؛ شهری که تمام کوچه ها و خیابان هایش نشانی از تعرض و زخم خوردگی های جنگ دارد؛ شهری که بخش مهمی از خاطرات مردمانش را یک جنگ تمام عیار تشکیل داده است.

خیال خام داشتن یک شهر

بعثی ها خیال اشغال یک روزه خرمشهر را داشتند، اما مدافعان شهر به فرماندهی شهید جهان آرا توانستند با حداقل امکانات، ۳۴ روز در مقابل ارتش عراق مقاومت کنند و همین مسئله شهر خرمشهر را به عنوان نماد و سمبل مقاومت شناساند. دشمن پس از عدم موفقیت در اشغال خوزستان، تجهیزات و امکانات دفاعی فراوانی را در خرمشهر و حومه آن مستقر و اطراف آن را مین گذاری کرد و خرمشهر را به عنوان نماد پیروزی خود در جنگ مطرح کرد. اما با همت جوانان ایرانی، خرمشهر پس از ۵۷۸ روز اشغال، در تاریخ ۳خرداد ۱۳۶۱ با حمله نیروهای مردمی و نظامی در عملیات بیت المقدس آزاد شد. در سال های اخیر کاروان های راهیان نور با حضور در شهر خرمشهر ضمن بازدید از مناطق عملیاتی محور خرمشهر مانند شلمچه و مسجد جامع، از موزه دفاع مقدس، بیمارستان صحرایی امام حسین(ع)، یادمان جدید نهر خین و گلزار شهدای این شهر نیز دیدن می کنند.

مهم ترین مسجد تاریخ جنگ

مسجد جامع خرمشهر در طول ۳۵ روز مقاومت، مرکز فرماندهی و ستاد نیروهای مردمی بود و هماهنگی ها، تبادل اخبار، تجهیز، تسلیح و آموزش رزمندگان و مداوای اورژانسی مجروحان در آنجا صورت می گرفت. با پیروزی عملیات بیت المقدس، رزمندگان بلافاصله پس از آزادسازی خرمشهر خود را به مسجد جامع رساندند و نماز شکر به جای آوردند. مسجد جامع خرمشهر یکی از تنها ساختمان هایی بود که پس از بازپس گیری به صورت نیمه سالم باقی مانده بود و چون این مسجد در زمان مقاومت مرکز فرماندهی و تدارکات و گردهمایی مدافعان شهر بود، لقب نماد مقاومت را به خود گرفت که در حال حاضر نیز بین بازماندگان جنگ و علاقه مندان به تاریخ جنگ ایران و عراق به همین عنوان شناخته می شود.

یاد و خاطره شهدای بی کفن

گلزار شهدای شهر خرمشهر به عنوان یادمان روزهای مقاومت مردمی این شهر و یادمان ۱۳۶شهید گمنام، با برنامه های ویژه خود هر ساله آماده حضور کاروان های راهیان نور است. گلزار شهدای خرمشهر در قسمت شمالی شهر روبه روی پادگان دژ و در ضلع جنوبی خیابان کمربندی قرار دارد. این گلزار یادآور شهدای گمنام و مظلوم خرمشهر است که عده ای از آنها بدون مراسم و حتی بدون کفن دفن شدند. این گلزار، شاهد زنانی بوده است که با دستان خویش پدران و پسران و برادران خویش را به خاک سپرده اند.

موزه ای از ۸ سال پایداری

موزه جنگ در ساختمان سابق شرکت نفت خرمشهر ساخته شده که در خیابان امام خمینی (ره) قرار دارد. این ساختمان که در اواخر مهر ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمد، پس از آزادسازی خرمشهر برای محل برپایی موزه جنگ برگزیده شد. در این موزه آثار دوره مقاومت و دوره آزادسازی در قالب عکس، ماکت و… در معرض نمایش قرار داده شده است. این موزه بیش از آنچه تصور می شود بازگو کننده حقایق است. مثلاً با توجه به اینکه این ساختمان زمانی مرکز دید بانی دشمن بوده است، دستنوشته های اشغالگران عراقی بر دیوارهای آن هنوز به جای مانده است که یکی از این دستنوشته ها جمله «آمده ایم تا بمانیم» است.

منبع : وب سایت همشهری , مرادی، الهام

نظر از: احمدي [عضو] 

سلام دوست عزیزم
بسیار عالی، دعا کنید ان شاءالله امسال توفیق حضور در این سرزمین نور را داشته باشم.
در پناه حق

1394/05/10 @ 11:37
نظر از: عمادی [عضو] 

با سلام
انشاء الله بتوانیم دیدن نماییم

1394/05/08 @ 21:46


فرم در حال بارگذاری ...

باران دانش بر دل ها

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394


لقمان حكيم مى گويد:

يا بنَىَّ إنَّ يُحْيِى الْقُلُوبَ بِنُور الحِكْمَةِ كَما يُحْيِى الأرضَ بِوابِلِ السَّماءِ(1)

ترجمه

     فرزندم! خدا دل هاى آدميان را با نور دانش زنده مى كند، آن سان كه زمين هاى مرده را با باران هاى پر بركت آسمان!

شرح كوتاه

     سرزمين دل انسان همچون باغستانى است كه انواع نهال ها و بذرهاى گلها و گياهان و درختان برومند در آن پاشيده شده است، كه اگر بموقع آبيارى شود محيطى پر طراوت و پر ثمر به وجود خواهد آورد.

     تنها وسيله آبيارى اين سرزمين قطرات زنده كننده باران علم و دانش است. و به همين دليل دل هاى بى دانشان دل هايى است مرده، بى فروغ و بى ثمر.

     هميشه، و در هر حال، جان خود را با نور دانش زنده نگهداريم.

1. از كتاب بحارالانوار، جلد 1.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی


فرم در حال بارگذاری ...

تنبلى و فقر

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

حضرت اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ الأَشْياءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَيْنَهَما اَلْفَقْرَ(1)

ترجمه

آن روز كه همه چيز با هم ازدواج كردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آميخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد!

شرح كوتاه

     همه چيزى در پرتو سعى و كوشش به دست مى آيد اين حقيقتى است كه اسلام به ما آموخته.

     تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشكلات، چيزى است كه با روح ايمان هرگز سازگار نيست.

     اينها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى كه مردم با ايمان بايد در تمام جهات متّكى به خود و بى نياز باشند.

1. بحارالأنوار، جلد 78، صفحه 59 و تحف العقول، صفحه 158.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی


فرم در حال بارگذاری ...

عوامل نابودى جامعه

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394


أَرْبَعٌ لا يَدْخُلُ بَيتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ يَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ: الخِيانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1)

ترجمه

چهار چيز است كه اگر يكى از آنها در خانه اى وارد شود، ويران مى گردد و بركت خدا آن را آباد نمى كند:

خيانت،

دزدى،

شرابخورى،

و عمل منافى عفت!

شرح كوتاه

نه تنها خانه ها، كه اجتماعات نيز از اين قانون بر كنار نيستند:

هنگامى كه خيانت در اجتماعى نفود كند روح اعتماد از آن برچيده مى شود.

و هنگامى كه سرقت در اَشكال مختلف در آن راه يابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد.

و هنگامى كه ميگسارى در ميان آنها رايج گردد، افكارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت.

و هنگامى كه دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنيان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آينده آنها به فساد كشيده خواهد شد.

1. نهج الفصاحه.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی


فرم در حال بارگذاری ...

دختران باقيات الصالحات اند!

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله :

رَحِمَ اللّه‏ُ اَبَا البَناتِ، اَلبَناتُ مُبارَكاتٌ مُحَبِّباتٌ وَ البَنونَ مُبَشِّراتٌ وَ هُنَّ الباقياتُ الصّالِحاتُ؛

رحمت خدا بر پدرى كه داراى دخترانى است!

دختران، با بركت و دوست داشتنى ‏اند و پسران، مژده آورند.

دختران باقيات الصالحات (بازماندگان شايسته)اند.

مستدرك الوسائل ج 15، ص 115، ح17700


فرم در حال بارگذاری ...

فرانسه به فعالیت آزادانه گروهک تروریستی منافقین پایان دهد

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس با بیان اینکه گروهک تروریستی منافقین آزادانه در اروپا در حال فعالیت است، گفت:

انتظار از فرانسه این است با گنجاندن این گروهک در لیست گروه‌های تروریستی به فعالیت آنها در فرانسه پایان دهد.

به نقل از خانه ملت «الیزابت گیگو » رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس ملی فرانسه بعدازظهر چهارشنبه 94/5/7 با علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی دیدار و گفت‌وگو کرد.

بروجردی در ابتدای این دیدار با اشاره به پیشینه روابط دو کشور و فضای جدید سیاسی به وجود آمده میان ایران و سایر کشورهای جهان گفت: قدمت روابط دو کشور سرمایه‌ای است که به پشتوانه آن در فضای جدید می‌توان روابطی ارزشمند بر مبنای احترام متقابل بنا کرد و با تعمیق همکاری‌های دو جانبه فصل نوینی در روابط فیمابین گشود.

وی در ادامه افزود: مجلس شورای اسلامی آمادگی لازم برای تقویت همکاری‌های پارلمانی و تبادل متقابل هیات‌های پارلمانی میان دو کشور را دارد.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی همکاری اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور را از جمله حوزه‌های مهم همکاری‌های فیمابین برشمرد و گفت: با توجه به تحریم‌های ظالمانه تحمیل شده بر جمهوری اسلامی ایران حجم تبادلات اقتصادی میان دو کشور در سطح قابل قبولی نبوده و امید است در فضای مثبت پیش رو و سفر قریب الوقوع هیات اقتصادی فرانسه به ایران، پیشرفت‌های قابل قبولی در زمینه همکاری‌های تجاری و اقتصادی را شاهد باشیم.

بروجردی در ادامه سخنان خود با انتقاد از حمایت‌های صورت گرفته از گروهک تروریستی منافقین در اروپا گفت: گروهک تروریستی منافقین که دست اعضای آن به خون هزاران شهروند ایرانی آغشته است در سال‌های گذشته از لیست گروه‌های تروریستی خارج شده و آزادانه در اروپا در حال فعالیت است. این انتظار از فرانسه می‌رود که با گنجاندن این گروهک در لیست گروه‌های تروریستی به رویکرد سابق خود در قبال آنها برگردد و به فعالیت آنها در فرانسه پایان دهد.

...

p style="text-align: justify;">بروجردی در ادامه با اشاره به موضوع خون‌های آلوده وارد شده از فرانسه به کشورمان، بر ضرورت پرداخت غرامت به آسیب دیدگان ایرانی این خون‌ها تاکید نمود.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در پایان این دیدار همکاری در زمینه حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای را از زمینه‌های مهم برای توسعه مناسبات فیمابین برشمرد و گفت: اوضاع ناآرام منطقه به ویژه فعالیت گروه‌های تروریستی در کشورهای عراق و سوریه از جمله تهدیدهای بزرگ صلح و امنیت جهانی است که باید از سوی همه کشورها مبارزه‌ای جدی با آنها صورت گرفته تا از سرایت ناامنی‌های ایجاد شده توسط این گروه‌ها به سایر کشورهای منطقه جلوگیری نمود.

وی در مورد سوریه اظهار نمود: راه‌حل بحران سوریه سیاسی و از راه‌های دموکراتیک است.

بروجردی همچنین با محکوم نمودن جنایات عربستان در قتل و عام افراد غیر نظامی و بی‌دفاع در یمن خواستار عکس العمل اروپا و اقدام آنها برای جلوگیری از کشتار مردم غیر نظامی در یمن شد.

وی افزود: بحران یمن راه‌حل نظامی ندارد و ما از کشته شدن انسان‌های بی‌گناه در این کشور متاسفیم.

الیزابت گیگو رئیس کمیسیون امور خارجی مجلس ملی فرانسه نیز در این دیدار با بیان اینکه دولت و مجلس فرانسه از تقویت و توسعه همکاری‌های فیمابین با جمهوری اسلامی ایران استقبال می‌کند، گفت: سفر وزیر امور خارجه فرانسه به تهران به عنوان اولین وزیر خارجه یک کشور اروپایی که بعد از توافق وین به تهران می‌آید و سفر هیات اقتصادی فرانسه در شهریورماه به تهران نشان از عزم جدی دولت فرانسه برای تقویت مراودات و مناسبات دو کشور دارد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود همکاری‌های اقتصادی، اجتماعی، علمی و فرهنگی را از حوزه‌های مورد علاقه دولت متبوعش برای تقویت همکاری‌های دو کشور برشمرد و گفت: توسعه همه جانبه همکاری‌ها در فضای جدید روابط دو کشور، از جمله همکاری‌های علمی و فرهنگی، تبادل استاد و دانشجو و تقویت آموزش زبان‌های فرانسه و فارسی در ایران و فرانسه از اهمیت بسیاری برخوردار است که با رایزنی مقامات دو کشور می‌توان گام های مهمی برای نیل به آنها برداشت.

الیزابت گیگو رئیس کمیسیون امور خارجی مجلس ملی فرانسه همچنین داعش و گروه‌های تروریستی را یک غده سرطانی در منطقه خواند و گفت: یکی از اقدامات ما در منطقه مبارزه با گروه‌های تروریستی است که موجب نگرانی در اروپا و جهان شده‌اند.

وی افزود: نقش جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با داعش و سایر گروه‌های تروریستی به عنوان کشوری با ثبات در منطقه بسیار مهم است و فضای جدید ایجاد شده می‌تواند به افزایش همکاری‌های جامعه بین الملل با ایران در مبارزه با تروریسم نیز کمک کند.

خبرگزاری فارس

 


فرم در حال بارگذاری ...

والاترین نعمت

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

 

عن مولانا الصّادق ­علیه ­السّلام : ما أنعم­ الله عزّ و جلّ علی عبدٍ اجلّ من أن لا یکونَ في قلبه مع الله تعالی غیرُه[۱]

خداوند عزّ و جلّ به هیچ بنده ای نعمتی بزرگتر از این ارزانی نداشته که در دلش همراه خداوند متعال، چیز دیگری نباشد.

چند نکته در تبیین این روایت نورانی مطرح کردیم :
۱.نعمت هایی که خداوند قابل احصا نیست. «و إن تعدّوا نعمة الله لا تُحصوها »[۲]

۲.نعمت ها دو نوع است : ظاهری و باطنی

۳.برخی از نعمت ها مهم تر و ارزشمندتر از برخی دیگر است.

در میان نعمت های ظاهری، صحّت و تندرستی از همه نعمت ها بالاتر و والاتر است. از امیرمؤمنان علیه­ السّلام نقل شده که می فرمایند:«الصّحة أفضل النّعم»[۳] اگر سلامتی نباشد انسان از سایر نعمت های ظاهری نمی تواند استفاده کند.

امّا در میان نعمت های باطنی، روایات مختلفی وجود دارد. در برخی روایات، “عقل” را بهترین نعمت معرّفی کرده اند مانند این روایت که از امیرالمؤمنین علیه ­السّلام نقل شده است:

«أفضل النّعم العقل».

در روایت دیگری داریم می فرماید :

«مَن کانَ عاقلاً خُتِمَ لَهُ بالجنّةِ إن شاءالله»[۴] آن کس که خردمند باشد پایانش به بهشت ختم می گردد اگر خدا بخواهد.

یا در بعضی روایات آمده است که بهترین نعمت ها حفظ قرآن است، یعنی اگر کسی توفیق یافت که حافظ قرآن باشد، خداوند بهترین نعمت ها را به او اعطا کرده است.

امّا این روایت که در ابتدای جلسه از امام صادق علیه ­السّلام نقل کردم، ظاهراً بالاترین نعمت(به طور مطلق نه نسبی) را بیان می کند.

می فرماید : خداوند عزّ و جلّ به هیچ بنده ای نعمتی بزرگتر از این ارزانی نداشته که در دلش همراه خداوند متعال، چیز دیگری نباشد. یعنی نعمتی بالاتر از این نیست که در دل انسان فقط خدا باشد.

در ذیل دعای عرفه که سیّد بن طاووس نقل می کند، امام حسین علیه­ السّلام عرضه می دارد :

«أنت الّذي أزلتَ الأغیار عن قلوب أحبّائک حتّی لم یُحبّوا سِواکَ … ماذا وَجَدَ مَن فَقَدَک؟ ماالّذي فَقَدَ مَن وَجَدَکَ »[۵]

تویی که اغیار را از دل دوستانت بیرون کردی تا جز تو را دوست نداشته باشند. آن که تو را ندارد چه دارد؟ و آن که تورا دارد چه ندارد؟

تا انسان برسد به آن معدن عظمت« الهی هب لي کمال الإنقطاع الیه و أنِر أبصارَ قُلوبِنا بضیاءِ نظَرِها إلیک حتّی تخرق أبصار القلوب حُجب النّور فَتَصِل إلی مَعدِن العظمة »[۶]

الهی این نعمت ها را ارزانیم درا که از جز تو ببُرم و به تمامی رو به تو آورم و دیدگان دلهای ما را به نور نگاهشان به سوی خودت روشن فرما تا دیده دل ها پرده های نور را از هم درند و به معدن عظمت و بزرگی رسند.

[۱]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۷۰، ص۲۱۱.
[۲] نحل، آیه۱۸.
[۳] غررالحکم، آمدی، ص۱۰۵۰.
[۴]ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۹، حدیث۱..
[۵]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۹۸، ص۲۲۶، ح۲..
[۶]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۹۴، ص۹۹، ح۱۳..

 


فرم در حال بارگذاری ...

مردی که با همسر خود تندی و تلخ‌زبانی می کند! - حدیث زندگی

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

 

عَن أبی عَبدِ اللهِ (علیه السلام) قال: إنّ سَعداً لَمّا ماتَ شَیَّعَهُ سَبعُونَ ألفَ مَلَک فقام رسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) علی قَبرِهِ … .

مردی که با همسر خود تندی و تلخ‌زبانی می کند!

عَن أبی عَبدِ اللهِ علیه السلام قال: إنّ سَعداً لَمّا ماتَ شَیَّعَهُ سَبعُونَ ألفَ مَلَک فقام رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله علی قَبرِهِ فقال وَ مِثلُ سَعدٍ یُضَمُّ ؟! فقالَت أمُّهُ: هنیئاً لَکَ یا سَعدُ و کرامَةً. فقال لَها رسولُ اللهِ :یا أمَّ سَعدٍ لا تَحتَمّی علی اللهِ. فقالت: یا رسول اللهِ قد سَمِعناکَ و ما تقولُ فی سَعدٍ. فقال : إنّ سَعداً کانَ فی لِسانِهِ غَلَظٌ علی أهلِهِ؛

در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخص درست‌کاری به نام سعد زندگی می‌کرد. وقتی که از دنیا رفت، هفتاد هزار ملک در تشییع جنازه‌ی او شرکت کردند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر قبر او شده و با تعجّب فرمودند: شخصی مانند سعد مورد فشار قبر قرار می‌گیرد؟!

در این هنگام مادر سعد گفت: خوشا به حالت ای سعد! این مقام و کرامت گوارای تو باد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رو به مادر سعد کرده و فرمودند: ای مادر سعد این امر را بر خدای متعال تحمیل منما.

سپس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره‌ی علّت فشار قبر سعد سؤال شد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: چون سعد با خشونت و تندی با همسر خود سخن می‌گفت. (الزهد، حسین ابن سعید الأهوازی، ص 198، باب 16.)

 

نظر از: مرادی [عضو] 

سلام
مطلب مفیدی بود

التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج

1394/05/08 @ 09:56


فرم در حال بارگذاری ...

از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

گفتاری از استاد فرهیخته حضرت آیت الله جوادی آملی:

از کجا آمده ایم و به کجا می رویم!.

انبیا آمدند خبر بدهند و بهترین خبر را نیز آوردند. منتهی خبر مربوط به این نیست که زید یا عمرو چه چیزی گفت.

مهم ترین خبر آن است که ما از کجا آمدیم و به کجا باید برویم!

بشر بسیار موجود خوبی است؛ منتهی اکنون باید به او رحم کرد.

اگر این ترحم ما ثمر بخش بود به آن ها احترام می کنیم. نخست باید به جامعه ترحم و سپس احترام کرد. ترحم کردن به این است که میان خبر و فرهنگ، خبر و علم، خبر و واقعیت و گزارش و حقیقت فرق بگذارند.

مرگ پوسیدن نیست، از پوست بیرون آمدن است

برخی ها می گویند ما کار نداریم چه چیزی حقیقت است. می خواهیم بدانیم چه چیزی گفته شد. این چنین نیست. ما یک خبر بیشتر نداریم: این که از کجا آمدیم و به کجا باید برویم. مهم ترین خبر مسافر این است که بداند به کجا می رود. اگر خدای ناکرده مرگ پوسیدن بود گفته همین افراد درست بود. ولی اگر ثابت شد مرگ از پوست در آمدن است نه پوسیدن و تمام خبر بعد از مرگ است؛ ما ناچار هستیم خبر اصیل را از کسانی که از عالم دیگر خبر دارند، فرا بگیریم.

خبر مهم این است که مرگ از پوست به در آمدن است. آن چه در جهان کنونی می گذرد علوم تجربی و کارهای تجربی است و این علوم و کارهای تجربی در عالم پس از مرگ خریدار نداشته و کار آمد نیست. ما به جایی می رویم که خبری از هیچ یک از علوم تجربی در آن نیست.

فرزندان حضرت آدم علیه السلام در ابتدا حتی مسائل ساده را نمی دانستند. روزی بر بشر گذشت که از ساده ترین مطلب خبر نداشت، ولی انبیا آمدند و گفتند زشتی، زیبایی، حق، باطل و صدق و کذبی وجود دارد و این راه شما است که اگر این کارها را انجام بدهید پس از مرگ در رفاه هستید و اگر انجام ندهید در آسیب و زیان هستید.

...

دین بدون عقل سبب تفتیش عقاید می شود

با توجه به آیه شریفه «عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» ما خبر را باید چیزی قرار دهیم که عین فرهنگ ما است؛ یعنی خبر ما جامعه بشری است. اگر این بشر بفهمد مسافر بوده و به جایی می رود که نمی شود با دست تهی سفر کند؛ خود را با رهآورد انبیا تطبیق می کند و پس از این ما به انسان به منظر احترام نگاه می کنیم نه ترحم. مانند کودک. کودک ابتدا مورد ترحم است تا رشد کند وقتی رشد کرد و دانشمند شد؛ انسان از منظر احترام به او نگاه می کند.

اکنون بسیاری از افراد در جامعه ما استحقاق ترحم دارند. البته بگذریم از کسانی که بیراهه رفته یا راه کسانی را بستند. ما می خواهیم علمی در کنار دین و دینی در کنار علم داشته باشیم. یک دین عقلانی داشته باشیم و عرضه کنیم. چرا که عقل بدون دین و دین بدون عقل هر دو، خطر، تحمیل کردند. دین بدون عقل سبب تفتیش عقاید، سوزاندن گالیله و یا قرآن می شود.

علم بدون دین هم نیز سبب راه اندازی جنگ جهانی می شود. همان گونه که دو جنگ جهانی به راه انداخته شد. جنگ های جهانی در آسیا و میان مسلمانان نبود. غربی ها به ما تحمیل کردند. همین افرادی که خبرهای کذایی دستشان است؛ همین ها که تمام امکانات مادی در دستشان است.

فاصله جنگ جهانی اول با جنگ جهانی دوم کم بود ولی با این وجود گفته شده هشتاد میلیون نفر را در این مدت کوتاه همین افراد کشتند و این نتیجه علم بدون دین است.

علم بدون دین یعنی این که سلاح، اتم، قدرت و همه امکانات است؛ ولی عقل نیست. اگر خدای ناکرده علم باشد و دین نباشد و جنگ جهانی سوم نیز تحمیل شود؛ دیگر در این جا سخن از کشته شدن هشتاد میلیون نفر نیست، بلکه هفتصد یا هشتصد میلیون کشته می شود و دلیل این که اکنون این افراد آرام هستند این است که دست تمام آن ها بر روی ماشه اتم است و می ترسند اگر یک جا شروع شود دیگری نیز حمله کند.

ترحم به معنای برآورده کردن تمام خواسته ها نیست

به بشر باید خبر رساند که شما مسافر هستید. شما با مرگ نمی پوسید بلکه از پوست بیرون می آیید و اگر این گونه شد، انسان بیراه نمی رود و راه را بر کسی نمی بندد.

در موقع ترحم نباید آن چرا که بشر می خواهد به او داد بلکه باید آن چرا که مورد نیاز و خوب است داده شود. یک پدر مهربان و مادر خردمند هرگز به جای مواد غذایی سالم به کودک خود تنقلات نمی دهد. هر چند ممکن است این تنقلات شکم کودک را سیر کند ولی والدین مهربان با تنقلات مواد غذایی کودک را تأمین نمی کنند؛ چرا که عاقل هستند.

علما که کشتی هدایت انسان ها را به عهده دارند؛ برای این که نخست ترحم داشته باشند و به حوزه احترام برسند؛ باید بدانند با عوام و خردمند ها چگونه رفتار کنند و همان کاری که برای خرمندان می کنند برای توده مردم نیز در قالب هنر انجام دهند. چرا که اگر بخواهند برای توده مردم همانند خردمندان بیان کنند قابل هضم نیست.

در فضای حوزه و دانشگاه نخستین قدم تعلیم و قدم دوم تحلیل بوده و هر دو، برکت به شمار می آیند. مشکل توده مردم این است که تبلیغ را با تحلیل اشتباه می گیرند. یعنی اگر سخن غیر عالمانه را یک بار برای کسی بگویی خیال می کند مطلب علمی است و وقتی چند بار تکرار شود به جای تحلیل می نشیند.

باید جامعه را به سوی عالمانه شدن هدایت کرد

تعلیم و تحلیل کار حوزه و دانشگاه است. ولی در فضای عام یک تبلیغ و یک تکرار داریم. برای نمونه حرف هایی که رسانه ها یک بار می گویند؛ برخی، می پذیرند. ولی وقتی چندین بار گفته شود؛ برای آن ها ملکه می شود. ما باید پرهیز کنیم از تبلیغ بدون تحلیل. چرا که می خواهیم جامعه عالمانه باشد. ما با این جامعه هم بهتر زندگی می کنیم و هم از منظر احترام نگاه کرده و مشکلاتش را حل می کنیم. از این رو کمک به جامعه در دادن خبر فرهنگی، علمی، عقلی و دینی و همانند آن، این است که خبر ما «عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» شود. چرا که مهم ترین خبر است که مسافر بداند به کجا باید برود.


فرم در حال بارگذاری ...