« چهل حدیث « الگوی خانواده » | باران دانش بر دل ها » |
سرزمین شنیده های دیدنی
نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394وقتی پا به مناطق جنگی دفاع مقدس می گذارید،
هر نقطه آن یاد و خاطره حماسه هایی را در خود دارد که دیگر ملل دنیا تنها در افسانه هایشان چنین حماسه هایی را شنیده اند.
دوکوهه، ردپای شهدا اینجاست
ردپای همه شهیدان را می توان در این پادگان پیدا کرد. ایستگاه آخر قطار همین جا بود. اینجا که رسیدید به دیوارها خوب دقت کنید، اینجا هنوز دیوارها زخمی اند. دوکوهه نام منطقه و پادگانی است در ۴ کیلومتری شمال غربی شهر اندیمشک و در مجاورت جاده اندیمشک - خرم آباد. شهرک دوکوهه در شرق جاده و پادگان دوکوهه در غرب جاده واقع شده است. در پادگان دوکوهه به جای رزمندگان دفاع مقدس در آن زمان، زائران دیار نور مستقر می شوند. این پادگان یکی از بزرگ ترین پادگان های ارتش بود که با شروع جنگ تحمیلی در اختیار سپاه قرار گرفت و در دوران دفاع مقدس به مهم ترین پادگان عملیاتی در خوزستان تبدیل شد. پادگان دوکوهه به نام سردار دلاور اسلام حاج احمد متوسلیان نام گرفت. ایشان در زمستان سال۱۳۶۰ به همراه یاران خویش از مریوان و پاوه به خوزستان آمد و پس از مدتی استقرار در مدرسه ای در دزفول به همراه یارانش در دوکوهه مستقر شد و تیپ محمدرسول الله(ص) را راه اندازی کرد.
دهلاویه، آرامگاهی برای شهید چمران
یک روستای کوچک بود. خیلی ها حتی اسمش را هم نشنیده بودند، اما حالا هزاران زائر دارد. دهلاویه روستایی است در شمال غربی سوسنگرد که در روزهای اول جنگ مورد تهاجم رژیم عراق قرار گرفت. مدافعان دهلاویه ۱۰روز سرسختانه در برابر دشمن مقاومت کردند تا اینکه در ۲۴آبان سال۵۹ دشمن با اشغال دهلاویه، خود را به سوسنگرد رساند. در ۲۶خردادماه سال۱۳۶۰ نیروهای شهید چمران طی عملیاتی دهلاویه را آزاد کردند اما متأسفانه دشمن مجددا این روستا را اشغال کرد. در این عملیات بود که ایرج رستمی، فرمانده نیروهای ایرانی به شهادت رسید. هنگامی که دکتر مصطفی چمران برای معرفی فرمانده جدید عازم دهلاویه شده بود، در این منطقه بر اثر اصابت گلوله خمپاره به شدت مجروح شد و هنگام انتقال به اهواز به شهادت رسید. دهلاویه در ۲۷ شهریور همان سال و طی عملیات «شهید آیت الله مدنی» آزاد شد. بنای یادمان شهید چمران در سال۷۴ به دست شهید حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی افتتاح شد.
هویزه، دشت داغ دیده
اصطلاح جنگ نابرابر را که شنیده اید، هویزه داستان همین ماجراست؛ داستان ایستادگی عده ای محدود در برابر یک لشکر تا دندان مسلح. هویزه در جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد. این شهر از دوره خلفای اسلامی، آباد و سرسبز بوده و کوشک هویزه و کوشک بصره، ۲ قلعه محکم و دژ دفاعی این بخش به شمار می آمدند. هویزه و گلزار شهدایش این روزها یکی از مناطقی است که بیشترین بازدید کننده را دارد. این شهر به خصوص برای دانشجویان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه شهید علم الهدی و دانشجویان اهواز در این شهر حماسه ای جاودانه آفریدند. از این رو هویزه با نام شهید علم الهدی عجین است. با آغاز جنگ، هویزه آخرین شهر در دشت آزادگان بود که به اشغال عراق درآمد، عراقی ها در این منطقه جنایات فراوانی مرتکب شدند که ازجمله می توان به جریان کرخه نور اشاره کرد. زمانی که مردم روستا به خلبان ایرانی پناه دادند، عراقی ها متوجه شدند و مردم روستا را به شهادت رساندند.
شلمچه، شهری با غروب های دلگیر
سعی کنید خودتان را غروب به شلمچه برسانید. انگار نجواهای غروب این سرزمین با همه جا فرق می کند و به همین دلیل خیلی ها نذر می کنند که غروب به اینجا بیایند. شلمچه منطقه ای مرزی در غرب خرمشهر و نزدیک ترین نقطه مرزی به شهر بصره است. شلمچه یکی از مهم ترین محورهای حمله ارتش به ایران در ۳۱ شهریور سال۱۳۵۹ بود. ارتش عراق با گذر از این منطقه به سوی خرمشهر حمله ور شد. پس از عملیات بیت المقدس که به بازپس گیری خرمشهر انجامید این منطقه همچنان در دست ارتش عراق بود. در عملیات کربلای ۵، مردان بزرگی از این منطقه، آسمانی شدند که بین ایشان سرداران شهیدی چون حسین خرازی، یدالله کلهر، عباس دقایقی، میثمی و… به چشم می خورند. حضور مقام معظم رهبری در تاریخ هشتم مهرماه سال ۱۳۷۸ در مشهد شهیدان شلمچه، نورانیت خاصی به این منطقه داد و بنا به دستور معظم له یادمان شهدای شلمچه توسط آستان مقدس رضوی در این محل بنا شد.
اروندکنار، شهر غواصان خط شکن
جنوبی ها، اروند را رودی وحشی می دانند؛ رودی با جزر و مدهای وحشتناک. ۲ طرف این رود نخلستان است و بسیاری از وصیت نامه های شهدا هم زیر همین نخل ها نوشته شد. اروندرود از اتصال ۲ رود دجله و فرات تشکیل شده و در منطقه خرمشهر، کارون نیز به آن اضافه می شود. این رود از انتهای جزیره بوارین، مرز مشترک ایران و عراق را تشکیل می دهد. اروند در دوران دفاع مقدس، شاهد عملیات والفجر ۸، یکی از بزرگ ترین نبردهای دوران جنگ بود. این عملیات در روز ۲۰ بهمن سال۱۳۶۴ با رمز «یا فاطمه الزهرا(س)» با عبور از اروندرود، آغاز شد و پس از ۷۸ روز جنگ تمام عیار، شهر فاو به تصرف رزمندگان درآمد. عملیات والفجر ۸ عملیات دلیرانه ای بود که تمامی کار شناسان نظامی را متعجب کرد. غواصان خط شکن، شبانه از منطقه اروند گذشتند و خط دشمن را شکستند. در شمال شرق اروندکنار، بنای یادبود شهدای والفجر ۸ قرار دارد که ۸ شهید گمنام در این محل به خاک سپرده شده اند.
فتح المبین؛ خاکریز های خاطره انگیز
از پل ناجیان که عبور می کنید به شیارهای معروفی می رسید که ماه های نخست جنگ شاهد حماسه های بسیار بودند. در شمال غربی شوش و در غرب رودخانه کرخه، دشت فتح المبین قرار دارد که یادآور حماسه و عملیات پیروزمندانه فتح المبین است. این عملیات در تاریخ دوم فروردین سال ۱۳۶۱ با رمز «یا زهرا(س)» و فرماندهی مشترک ارتش و سپاه در این منطقه انجام شد.در یادمان این منطقه که در ۸ کیلومتری شهر شوش واقع شده است، ۸ شهید گمنام به خاک سپرده شده اند. دشمن بعثی در روزهای نخستین جنگ تا پشت رودخانه کرخه پیشروی کرد و بر شهر شوش و جاده اندیمشک- اهواز مسلط شد. رزمندگان اسلام در این جبهه یک خط دفاعی شکل داده و عملیات امام مهدی(عج) را به اجرا در آوردند. این رزمندگان در این شیار ها با سنگرهای کمین دشمن درگیر شده و تعداد زیادی از آنها در این شیار ها به شهادت رسیدند.
فکه، اذن دخول اینجا تشنگی است
فکه یادآور نام ۴ عملیات است: والفجر مقدماتی(بهمن۶۱)؛ والفجر یک(فروردین۶۲)؛ ظفر4(تیر۶۳) و عاشورای3 (مرداد۶۳). فکه روایت سرزمینی است که رمل های آن پیکر خونین بسیاری از عزیزان این سرزمین را کفن شده است. گرچه فکه از لحاظ نظامی پیروزی آنچنانی به خود ندید اما قصه مقاومت رزمنده ها در شرایط بسیار سخت جنگی و تشنگی مفرط، کربلایی دیگر را برای این کشور رقم زد. میان رزمندگان ۸سال دفاع مقدس معروف شده که اذن دخول سرزمین فکه همین تشنگی است؛ تشنگی ای که به شکل عجیبی با این منطقه گره خورده است. در یادداشت های باقیمانده از یکی از شهیدان گردان حنظله آمده است: امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم. آب را جیره بندی کرده ایم. نان را جیره بندی کرده ایم. عطش همه را هلاک کرده؛ همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند. دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات پسر فاطمه.
طلائیه، کفش هایتان را درآورید
اینجا که بیایید باید کفش هایتان را درآورید و روی خاک شوره زار طلائیه قدم بزنید تا شورآفرینی رزمندگان را روی این خاک بیشتر بفهمید. در ۳۵ کیلومتری جاده اهواز به سمت خرمشهر، سه راهی جفیر و پادگان حمید خود را نمایان می کند؛ پادگانی که عراقی ها پس از تصرف ویرانش کردند. از سه راهی جفیر به سمت طلائیه نیز دشتی وسیع با خاکریزهای متعدد به چشم می خورد که روایتگر حماسه روزهای آغازین جنگ است. بعد از عبور از پاسگاه شهابی به طلائیه می رسید. روبه رویتان معبر و محور بچه های گردان یا مهدی(عج) است که در عملیات خیبر خاک طلائیه را با خون سرخ خویش معطر کردند و آن سو تر حرم شهدای گمنام. در کنار این حرم بود که دست مبارک سردار شهید خرازی از پیکر جدا شد. در نقطه غروب خورشید، جزایر مجنون شمالی و جنوبی قرار دارد که با حرم شهدا حدود ۸ کیلومتر فاصله دارد. پایین تر که می روید به سه راهی شهادت می رسید.
35 روز دور از خانه
راهیان نور در مهم ترین شهر جنگ زده ایران
شهر خرمشهر دژ پایداری مردم در طول ۸ سال دفاع مقدس بود. این شهر با وجود اینکه جزو نخستین شهر هایی بود که مورد حمله قرار گرفت و آسیب های بسیار جدی دید اما مردم این شهر هیچ گاه از استقامت دست برنداشتند و تمام ۸ سال و حتی سالیان بعد از آن هم به استقامت و سازندگی پرداختند. این شهر با این ویژگی ها را می توان مهم ترین بخش از سفر کاروان راهیان نور دانست؛ شهری که تمام کوچه ها و خیابان هایش نشانی از تعرض و زخم خوردگی های جنگ دارد؛ شهری که بخش مهمی از خاطرات مردمانش را یک جنگ تمام عیار تشکیل داده است.
خیال خام داشتن یک شهر
بعثی ها خیال اشغال یک روزه خرمشهر را داشتند، اما مدافعان شهر به فرماندهی شهید جهان آرا توانستند با حداقل امکانات، ۳۴ روز در مقابل ارتش عراق مقاومت کنند و همین مسئله شهر خرمشهر را به عنوان نماد و سمبل مقاومت شناساند. دشمن پس از عدم موفقیت در اشغال خوزستان، تجهیزات و امکانات دفاعی فراوانی را در خرمشهر و حومه آن مستقر و اطراف آن را مین گذاری کرد و خرمشهر را به عنوان نماد پیروزی خود در جنگ مطرح کرد. اما با همت جوانان ایرانی، خرمشهر پس از ۵۷۸ روز اشغال، در تاریخ ۳خرداد ۱۳۶۱ با حمله نیروهای مردمی و نظامی در عملیات بیت المقدس آزاد شد. در سال های اخیر کاروان های راهیان نور با حضور در شهر خرمشهر ضمن بازدید از مناطق عملیاتی محور خرمشهر مانند شلمچه و مسجد جامع، از موزه دفاع مقدس، بیمارستان صحرایی امام حسین(ع)، یادمان جدید نهر خین و گلزار شهدای این شهر نیز دیدن می کنند.
مهم ترین مسجد تاریخ جنگ
مسجد جامع خرمشهر در طول ۳۵ روز مقاومت، مرکز فرماندهی و ستاد نیروهای مردمی بود و هماهنگی ها، تبادل اخبار، تجهیز، تسلیح و آموزش رزمندگان و مداوای اورژانسی مجروحان در آنجا صورت می گرفت. با پیروزی عملیات بیت المقدس، رزمندگان بلافاصله پس از آزادسازی خرمشهر خود را به مسجد جامع رساندند و نماز شکر به جای آوردند. مسجد جامع خرمشهر یکی از تنها ساختمان هایی بود که پس از بازپس گیری به صورت نیمه سالم باقی مانده بود و چون این مسجد در زمان مقاومت مرکز فرماندهی و تدارکات و گردهمایی مدافعان شهر بود، لقب نماد مقاومت را به خود گرفت که در حال حاضر نیز بین بازماندگان جنگ و علاقه مندان به تاریخ جنگ ایران و عراق به همین عنوان شناخته می شود.
یاد و خاطره شهدای بی کفن
گلزار شهدای شهر خرمشهر به عنوان یادمان روزهای مقاومت مردمی این شهر و یادمان ۱۳۶شهید گمنام، با برنامه های ویژه خود هر ساله آماده حضور کاروان های راهیان نور است. گلزار شهدای خرمشهر در قسمت شمالی شهر روبه روی پادگان دژ و در ضلع جنوبی خیابان کمربندی قرار دارد. این گلزار یادآور شهدای گمنام و مظلوم خرمشهر است که عده ای از آنها بدون مراسم و حتی بدون کفن دفن شدند. این گلزار، شاهد زنانی بوده است که با دستان خویش پدران و پسران و برادران خویش را به خاک سپرده اند.
موزه ای از ۸ سال پایداری
موزه جنگ در ساختمان سابق شرکت نفت خرمشهر ساخته شده که در خیابان امام خمینی (ره) قرار دارد. این ساختمان که در اواخر مهر ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمد، پس از آزادسازی خرمشهر برای محل برپایی موزه جنگ برگزیده شد. در این موزه آثار دوره مقاومت و دوره آزادسازی در قالب عکس، ماکت و… در معرض نمایش قرار داده شده است. این موزه بیش از آنچه تصور می شود بازگو کننده حقایق است. مثلاً با توجه به اینکه این ساختمان زمانی مرکز دید بانی دشمن بوده است، دستنوشته های اشغالگران عراقی بر دیوارهای آن هنوز به جای مانده است که یکی از این دستنوشته ها جمله «آمده ایم تا بمانیم» است.
منبع : وب سایت همشهری , مرادی، الهام
سلام دوست عزیزم
بسیار عالی، دعا کنید ان شاءالله امسال توفیق حضور در این سرزمین نور را داشته باشم.
در پناه حق
فرم در حال بارگذاری ...