ترمزهایی در جاده زندگی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397
فردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه و اله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! توصیه و سفارشی به من نما، آن حضرت سه بار از آن شخص پرسیدند: اگر سفارشی کنم انجام می دهی؟ آن شخص در هر سه بار پاسخ داد: آری ای رسول خدا! پیامبر اکرم(صلی الله الله علیه و اله) فرمودند: به تو سفارش می کنم که هرگاه خواستی کاری انجام دهی در سر انجام آن تدبر نما؛ اگر مایه رشد و هدایت بود انجام بده و اگر مایه گمراهی بود از آن بپرهیز.[1]
« وَ سيقَ الَّذينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرينَ»«و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده مى شوند وقتى به دوزخ مى رسند، درهاى آن گشوده مى شود و نگهبانان دوزخ به آنها مى گويند: «آيا رسولانى از ميان شما به سويتان نيامدند كه آيات پروردگارتان را براى شما بخوانند و از ملاقات اين روز شما را بر حذر دارند؟!» مى گويند: «آرى، (پيامبران آمدند و آيات الهى را بر ما خواندند، و ما مخالفت كرديم!) ولى فرمان عذاب الهى بر كافران مسلّم شده است». [زمر/71]
«طُوبى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ وَ قَنِعَ بِالْكِفافِ وَ رَضِىَ عَنِ اللّهِ»خوشا به حال كسى كه معاد را به ياد آورد، براى روز حساب كار كند و به حدّ كفاف قانع و از خداوند خشنود باشد».[2]
«ذِكـْرُ الْمـَوْتِ يـُمـيـتُ الشَّهـَواتِ فِى النَّفْسِ وَ يَقْلَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَ يُقَوِّى الْقَلْبَ بِمَواعِدِ اللّهِ وَ يُرِقُّ الطَّبْعَ وَ يَكْسُرُ اَعْلامَ الْهَوى»«يـاد مـرگ شـهـوتـهـا را در نـفـس مـى مـيـرانـد، ريـشـه هـاى غـفـلت را مـى كـَنـد، دل را به وعده هاى خداوند تقويت و طبع را رقيق مى كند و نشانه هاى هواى نفس را مى شكند». [3]
« أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى »آيا او ندانست كه خداوند (همه اعمالش را) مى بيند؟! [علق/14]
فرم در حال بارگذاری ...
نظر اسلام در مورد کار زن
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397
«اميرالمؤمنين و فاطمه عليها السلام از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره كارها داورى خواستند. آن حضرت حكم نمودند كه فاطمه عليها السلام كار داخل منزل را انجام دهد و على عليه السلام كار بيرون منزل را.
امام باقر می فرماید فاطمه سلام الله علیها فرمود : جز خدا كسى نمى داند كه چه اندازه من شادمان شدم كه رسول خدا بار برخورد با مردان نامحرم را از دوش من برداشت (و موظّف به كارهاى بيرون نكرد كه بايد در برابر مردان بايستم و با آنان برخورد داشته باشم. (منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج25، ص 507)
نظر قرآن در مورد کار زن در بیرون از منزل
فرم در حال بارگذاری ...
آداب زيارت امام رضا علیه السلام (متن+صوت)
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397کیفیت زیارت امام رضا علیه السلام
دانلود کلیپ صوتی زیارت امام رضا علیه السلام (4.07 MB)
إِذَا أَتَيْتَ قَبْرَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا بِطُوسَ فَاغْتَسِلْ عِنْدَ خُرُوجِكَ مِنْ مَنْزِلِكَ وَ قُلْ حِينَ تَغْتَسِلُ
هر گاه به زيارت قبر على بن موسى الرّضا در طوس رفتى هنگام خروج از منزلت غسل كن و در وقت غسل بگو:
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي وَ طَهِّرْ لِي قَلْبِي وَ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ أَجْرِ عَلَى لِسَانِي مِدْحَتَكَ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْكَ
خدايا من را پاك و دلم را پاكيزه نما، سينه ام را فراخ كن، و مدح و ستايش خودت را بر زبانم جارى كن،
فَإِنَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي طَهُوراً وَ شِفَاءً وَ نُوراً
زيرا هيچ قوّه و نيروئى وجود ندارد مگر به واسطه تو، خدايا اين غسل را براى من پاك كننده و شفاء و نور قرار بده.
...
وَ تَقُولُ حِينَ تَخْرُجُ
و در هنگام خروج از منزل بگو:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى ابْنِ رَسُولِهِ
به كمك اسم «اللَّه» و به كمك «اللَّه» و به سوى «اللَّه» و به سوى فرزند رسول خدا،
حَسْبِيَ اللَّهُ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وَ إِلَيْكَ قَصَدْتُ وَ مَا عِنْدَكَ أَرَدْتُ
كفايت مى كند من را خدا، توكل مى كنم بر خدا، خدايا به سوى تو توجه نمودم و تو را قصد كرده ام و آنچه را نزد تو است اراده نموده ام.
فَإِذَا خَرَجْتَ فَقِفْ عَلَى بَابِ دَارِكَ وَ قُلِ
و هنگامى كه از منزل خارج شدى جنب درب بايست و بگو:
اللَّهُمَّ إِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي وَ عَلَيْكَ خَلَّفْتُ أَهْلِي وَ مَالِي وَ مَا خَوَّلْتَنِي وَ بِكَ وَثِقْتُ
خدايا صورتم را به سوى تو متوجه نمودم، و اهل و مالم و آنچه را كه به من عطاء كردى پيش تو گذاردم و به تو اطمينان كرده
فَلَا تُخَيِّبْنِي يَا مَنْ لَا يَخِيبُ مَنْ أَرَادَهُ وَ لَا يَضِيعُ مَنْ حَفِظَهُ
پس من را نااميد مكن اى كسى كه هر كه را تو اراده كنى او نااميد نمى شود و آن كس را كه حفظ كنى ضايع نمى گردد،
صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ احْفَظْنِي بِحِفْظِكَ فَإِنَّهُ لَا يَضِيعُ مَنْ حَفِظْتَ
درود و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد، حفظ كن من را به حفظ خودت زيرا شخصى را كه تو حفظ كردى ضايع نمى شود.
فإِذَا وَافَيْتَ سَالِماً إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَاغْتَسِلْ وَ قُلْ حِينَ تَغْتَسِلُ
و هنگامى كه به مقصود سالما رسيدى غسل كن و در وقت غسل بگو:
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي وَ طَهِّرْ قَلْبِي وَ اشْرَحْ لِي صَدْرِي
خدايا من را پاك نما، و دلم را پاكيزه كن، سينه ام را فراخ كرده
وَ أَجْرِ عَلَى لِسَانِي مِدْحَتَكَ وَ مَحَبَّتَكَ وَ الثَّنَاءَ عَلَيْكَ فَإِنَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِكَ
و مدح و محبّت خودت را بر زبانم جارى گردان، زيرا هيچ نيروئى وجود ندارد مگر به واسطه تو،
وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ قُوَّةَ دِينِي التَّسْلِيمُ لِأَمْرِكَ وَ الِاتِّبَاعُ لِسُنَّةِ نَبِيِّكَ وَ الشَّهَادَةُ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ
و محققا دانسته ام كه قوت دينم به اين است كه تسليم امر تو بوده و از سنّت و شريعت پيغمبرت پيروى كنم و بر جميع خلق تو شاهد و ناظر باشم،
اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي شِفَاءً وَ نُوراً إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
خدايا اين غسل را برايم شفاء و نور قرار بده، تو بر هر چيزى قادر و توانا هستى.
ثُمَّ الْبَسْأَطْهَرَ ثِيَابِكَ وَ امْشِ حَافِياً وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ بِالتَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ وَ التَّسْبِيحِ وَ التَّحْمِيدِ وَ التَّمْجِيدِ وَ قَصِّرْ خُطَاكَ و قُلْ حِينَ تَدْخُلُ
سپس جامه ات را بپوش و پاى برهنه در حالى كه با وقار و آرامش حركت مى كنى گام بردار و در حال حركت تكبير (اللَّه اكبر) و تهليل (لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ) و تسبيح (سبحان اللَّه) و تحميد (الحمد للَّه) گفته و خدا را به مجد و بزرگى ياد كن. سعى كن قدم هايت را كوتاه بردارى و در موقع داخل شدن به روضه منوّره آن حضرت بگو:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ
كمك مى جويم به نام خدا و ذات اقدسش و شهادت مى دهم كه بر شريعت و ملّت رسول خدا، هستم،
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ
شهادت مى دهم كه معبودى غير از خدا نبوده، تنها است و شريك و انبازى ندارد،
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ
و شهادت مى دهم كه محمّد بنده و فرستاده اش مى باشد و شهادت مى دهم كه على ولّى خدا است.
ثُمَّ أَشِرْ عَلَى قَبْرِهِ وَ اسْتَقْبِلْ وَجْهَهُ بِوَجْهِكَ وَ اجْعَلِ الْقِبْلَةَ بَيْنَ كَتِفَيْكَ وَ قُلْ
سپس به طرف قبر مطهّرش اشاره كن و رو به صورت قبر كن و قبله را پشت سر بگير و بگو:
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ
شهادت مى دهم كه معبودى غير از خدا نبوده و او تنها است و انبازى ندارد،
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّهُ سَيِّدُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ أَنَّهُ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ
و شهادت مى دهم كه محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اش بوده و سرور اوّلين و آخرين است، شهادت مى دهم كه او آقاى انبياء و فرستاده شدگان است،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ سَيِّدِ خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ
خدايا رحمتت را بر محمّد كه بنده و رسول و نبىّ تو و سرور تمام خلائق مى باشد بفرست، رحمتى كه غير از تو ديگرى بر احصاء و تعيين اندازه اش قادر نيست.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ
خدايا رحمتت را بر امير مؤمنان على بن ابى طالب
عَبْدِكَ وَ أَخِي رَسُولِكَ الَّذِي انْتَجَبْتَهُ لِعِلْمِكَ وَ جَعَلْتَهُ هَادِياً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ
كه بنده و برادر رسولت بوده و كسى است كه او را برگزيدى و راهنما براى هر كس از مخلوقات كه بخواهى
وَ الدَّلِيلَ عَلَى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسَالاتِكَ وَ دَيَّانَ يَوْمِ الدِّينِ بِعَدْلِكَ وَ فَصْلَ قَضَائِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ
و دليل و نشانه بر كسى كه او را به رسالت بر انگيخته اى قرارش دادى بفرست، او در روز قيامت به عدل تو حكم كرده و منازعات بين مخلوقات را فيصله مى دهد،
وَ الْمُهَيْمِنَ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
نگاهبان بر تمام امور است، و درود و رحمت و بركات خدا بر او باد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِيِّكَ وَ زَوْجَةِ وَلِيِّكَ وَ أُمِّ السِّبْطَيْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
خدايا رحمتت را بر فاطمه كه دختر پيغمبر و همسر ولى تو و مادر دو سبط پيامبرت يعنى حسن و حسين كه دو سرور جوانان اهل بهشت هستند مى باشد بفرست،
الطُّهْرَةِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ النَّقِيَّةِ [التَّقِيَّةِ] الرَّضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
خدايا رحمتت را بر فاطمه كه نفس پاكى و پاك و پاكيزه و غير آورده به آلودگي ها است، پسنديده خدا و تزكيه شده و بانوى بانوان عالم
وَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ
و سرور زنان اهل بهشت است بفرست، رحمتى كه غير از تو ديگرى بر احصاء و تعيين مقدارش قادر نيست.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سِبْطَيْ نَبِيِّكَ وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
خدايا رحمتت را بر حسن و حسين كه دو سبط پيغمبرت بوده و دو سرور جوانان اهل بهشت هستند بفرست
الْقَائِمَيْنِ فِي خَلْقِكَ وَ الدَّلِيلَيْنِ عَلَى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسَالاتِكَ وَ دَيَّانَيِ الدِّينِ بِعَدْلِكَ وَ فَصْلِ [فَصْلَيْ] قَضَائِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ
ايشان به پا خاسته اند بين خلق تو، نشانه و دليل هستند بر كسى كه او را به رسالت و پيغمبرى برانگيخته اى به عدل تو در روز قيامت حكم مى كنند، و منازعات بين مردم را فيصله مى دهند.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ [سَيِّدِ الْعَابِدِينَ] عَبْدِكَ وَالْقَائِمِ فِي خَلْقِكَ
خدايا رحمتت را بر على بن الحسين كه سرور عابدين و بنده تو بوده بفرست، بين خلق تو به پا خاسته
وَ خَلِيفَتِكَ عَلَى خَلْقِكَ وَ الدَّلِيلِ عَلَى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسَالاتِكَ وَ دَيَّانِ الدِّينِ بِعَدْلِكَ وَ فَصْلِ قَضَائِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ
و جانشين تو بر خلق است، نشانه و دليل است بر كسى كه او را به رسالت و پيغمبرى برانگيخته اى به عدل تو در روز قيامت حكم مى كند، و منازعات بين مردم را فيصله مى دهد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَبْدِكَ وَ وَلِيِّ دِينِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي أَرْضِكَ بَاقِرِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ
خدايا رحمتت را بر محمّد بن على كه بنده و ولىّ دينت و جانشين تو درزمين هست بفرست، شكافنده و تشريع كننده علم انبياء است،
الْقَائِمِ بِعَدْلِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى دِينِكَ وَ دِينِ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ
عدل تو را به پا نموده، و به دينت و دين پدران صادق و راستگويش مردم را دعوت كرده است، خدايا رحمتى بر او بفرست كه غير از تو ديگرى بر احصاء و تعيين مقدارش قادر نباشد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَبْدِكَ وَ وَلِيِّ دِينِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ أَجْمَعِينَ الصَّادِقِ الْبَارِّ
خدايا رحمتت را بر جعفر بن محمّد كه صادق و عبد و ولى دين و حجت تو بر تمام خلائق است بفرست، راستگو و نيكوكار مى باشد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْكَاظِمِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ وَ لِسَانِكَ فِي خَلْقِكَ النَّاطِقِ بِعِلْمِكَ وَ الْحُجَّةِ عَلَى بَرِيَّتِكَ
خدايا رحمتت را بر موسى بن جعفر كه كاظم (مسلّط بر خشم) و بنده نيكوكار تو است بفرست زبان تو در بين مخلوقاتت بوده، به علم تو سخن گفته و حجت تو بر مردمان است
صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ
خدايا رحمتى بر او بفرست كه غير از تو ديگرى بر احصاء و تعيين مقدارش قادر نباشد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الرَّضِيِّ الْمُرْتَضَى عَبْدِكَ وَ وَلِيِّ دِينِكَ الْقَائِمِ بِعَدْلِكَ
خدايا رحمتت را بر على بن موسى كه رضا و خشنود و پسنديده تو است بفرست، بنده تو و ولىّ دينت مى باشد، عدل تو را به پا كرده
وَ الدَّاعِي إِلَى دِينِكَ وَ دِينِ آبَائِهِ الصَّادِقِينَ صَلَاةً لَا يَقْدِرُ عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ
و مردم را به دين تو و دين پدران صادق و راستگويش دعوت كرده خدايا رحمتى بر او بفرست كه غير از تو ديگرى بر احصاء و تعيين مقدارش قادر نباشد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَائِمَيْنِ بِأَمْرِكَ وَ الْمُؤَدِّيَيْنِ عَنْكَ
خدايا رحمتت را بر محمّد بن على و على بن محمّد كه به امر تو به پا خاسته و از طرف تو اداء وظيفه نمودند بفرست،
وَ شَاهِدَيْكَ عَلَى خَلْقِكَ وَ دَعَائِمِ دِينِكَ وَ الْقُوَّامِ عَلَى ذَلِكَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ
آن دو شاهد و ناظر بر خلق بوده و ستون هاى دين و قوام بخش آن هستند خدايا رحمتى بر آنها بفرست كه غير از تو ديگرى بر احصاء و تعيين مقدارش قادر نباشد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَامِلِ بِأَمْرِكَ وَ الْقَائِمِ فِي خَلْقِكَ وَ حُجَّتِكَ الْمُؤَدِّي عَنْ نَبِيِّكَ
خدايا رحمتت را بر حسن بن علىّ كه به امر تو عمل نمود و در بين خلق تو بپاخاست بفرست حجّت تو است و از طرف پيغمبرت اداء وظيفه نمود
وَ شَاهِدِكَ عَلَى خَلْقِكَ الْمَخْصُوصِ بِكَرَامَتِكَ الدَّاعِي إِلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ
و شاهد و ناظر تو است بر خلائق، به كرامت تو اختصاص داده شده و به طاعت تو و طاعت رسولت مردم را دعوت نموده.
صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ صَلَاةً لَا يَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَيْرُكَ
خدايا رحمت خود را بر تمام ايشان شامل گردان، رحمتى كه غير از تو ديگرى بر احصاء و تعيين مقدارش قادر نباشد.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ وَ وَلِيِّكَ وَ الْقَائِمِ فِي خَلْقِكَ صَلَاةً نَامِيَةً بَاقِيَةً
خدايا رحمتت را بر حجّت و ولى خود كه قائم در بين مردم است بفرست، رحمتى فراوان و غير قابل زوال،
تُعَجِّلُ بِهَا فَرَجَهُ وَ تَنْصُرُهُ بِهَا وَ تَجْعَلُهُ مَعَهَا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
خدايا در فرج حجّتت شتاب كن و او را يارى فرما، خدايا در دنيا و آخرت ما را با او قرار بده.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِزِيَارَتِهِمْ وَ مَحَبَّتِهِمْ وَ أُوَالِي وَلِيَّهُمْ وَ أُعَادِي عَدُوَّهُمْ
خدايا به واسطه زيارت و محبّت ايشان به تو تقرّب مى جويم، دوستدارانشان را دوست و دشمنانشان را دشمن دارم،
فَارْزُقْنِي بِهِمْ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
خير دنيا و آخرت را بواسطه ايشان نصيب من گردان،
وَ اصْرِفْ عَنِّي هَمَّ نَفْسِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَهْوَالَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ
در دنيا و آخرت غم و اندوهم را به واسطه ايشان برطرف فرما، به واسطه ايشان هول و وحشت هاى قيامت را از من بر كنار بدار.
ثُمَتَجْلِسُ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ تَقُولُ
سپس بالاى سر مبارك بنشين و بگو:
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ
درود بر تو اى حجّت خدا، درود بر تو اى ولّى خدا،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ
درود بر تو اى نور خدا در تاريكى هاى زمين، درود بر تو اى ستون دين،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ
درود بر تو اى وارث آدم برگزيده، درود بر تو اى وارث نوح پيغمبر خدا،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ
درود بر تو اى وارث ابراهيم خليل خدا،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ
درود بر تو اى وارث موسى كليم و سخنگوى با خدا درود بر تو اى وارث عيسى خدا،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ
درود بر تو اى وارث حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم محبوب خدا،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَلِيِّ اللَّهِ
درود بر تو اى وارث حضرت امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام ولىّ خدا،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
درود بر تو اى وارث حضرت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام دو سرور جوانان اهل بهشت،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ [سَيِّدِ الْعَابِدِينَ]
درود بر تو اى وارث حضرت على بن الحسين عليه السّلام سرور عابدين،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
درود بر تو اى وارث حضرت محمّد بن على عليه السّلام شكافنده و تشريح كننده علوم اولين و آخرين،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْبَارِّ التَّقِيِّ النَّقِيِّ
درود بر تو اى وارث حضرت جعفر بن محمّد عليه السّلام صادق و نيكوكار و پرهيزكار و پاكيزه،
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْكَاظِمِ
درود بر تو اى وارث حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام مسلط بر خشم و غضب خود،
السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَارُّ التَّقِيُّ
درود بر تو اى راستگو و اى شهيد، درود بر تو اى وصىّ و نيكوكار و پرهيزكار،
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ
شهادت مى دهم كه تو نماز را بپاداشتى و زكات را داده
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ
و به معروف امر و از منكر و قبيح نهى فرمودى و خدا را مخلصا پرستيدى تا وقتى كه اجل تو را دريافت.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ
درود بر تو اى ابا الحسن و رحمت و بركات خدا نيز بر تو باد، خدا پسنديده و بزرگ مى باشد.
ثُمَّ تَنَكَبُّ عَلَى الْقَبْرِ وَ تَقُولُ
سپس تكيه بر قبر كن و بگو:
اللَّهُمَّ إِلَيْكَ صَمَدْتُ مِنْ أَرْضِي وَ قَطَعْتُ الْبِلَادَ رَجَاءَ رَحْمَتِكَ
خدايا از سرزمين خود كه حركت كردم تو را قصد نموده و شهرها را كه طى كرده و پشت سر نهاده ام به نيّت تو حركت كرده ام به اميد اينكه رحمتت شامل حالم شود
فَلَا تُخَيِّبْنِي وَ لَا تَرُدَّنِي بِغَيْرِ قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ ارْحَمْ تَقَلُّبِي عَلَى قَبْرِ ابْنِ أَخِي نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ ص
پس من را نااميد مكن و بدون اينكه حاجتم را روا كنى به وطنم برمگردان، خدايا به غلطيدن و آمدنم بر قبر پسر برادر پيامبر و رسولت صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم رحم نما و من را مورد عنايت قرار بده،
بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَتَيْتُكَ زَائِراً وَافِداً عَائِذاً مِمَّا جَنَيْتُ بِهِ عَلَى نَفْسِي وَ احْتَطَبْتُ عَلَى ظَهْرِي
اى على بن موسى الرضا پدر و مادرم فدايت به نزدت آمده در حالى كه زائر و مسافر بوده و از جنايت هائى كه بر نفس خويش كرده و بار سنگينى كه به پشت گرفته ام به تو پناهنده شده ام
فَكُنْ لِي شَفِيعاً إِلَى رَبِّكَ يَوْمَ فَقْرِي وَ فَاقَتِي فَإِنَلَكَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَاماً مَحْمُوداً وَ أَنْتَ وَجِيهٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
پس در روز حاجت و نيازمنديم شفيع من نزد پروردگار باش چه آنكه تو نزد خدا مقامى پسنديده داشته و در دنيا و آخرت پيش حق تعالى وجيه و آبرومند مى باشى.
ثُمَّ تَرْفَعُ يَدَكَ الْيُمْنَى وَ تَبْسُطُ الْيُسْرَى عَلَى الْقَبْرِ وَ تَقُولُ
سپس دست راست را بلند و دست چپ را بر روى قبر پهن كن و بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِحُبِّهِمْ وَ بِمُوَالاتِهِمْ وَ أَتَوَلَّى آخِرَهُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ
بار خدايا من بواسطه حبّ و دوستى ايشان به تو تقرّب مى جويم، خدايا من آخرين نفر ايشان را دوست دارم همان طورى كه اوّلين نفرشان را دوست دار هستم، و بىزارى مى جويم از هر بيگانه اى نسبت به آنها،
اللَّهُمَّ الْعَنِ الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَكَ وَ اتَّهَمُوا نَبِيَّكَ وَ جَحَدُوا آيَاتِكَ وَ سَخِرُوا بِإِمَامِكَ
خدايا آنان كه نعمت تو را تبديل كرده و پيامبرت را مورد اتّهام قرار داده و آيات تو را انكار نموده و امام و پيشوايت را مورد استهزاء و سخريه قرار داده
وَ حَمَلُوا النَّاسَ عَلَى أَكْتَافِ آلِ مُحَمَّدٍ
و مردم را بر شانه هاى آل محمّد سوار كرده و آنها را بر اين ذوات مقدسه مسلّط كرده اند لعنت نما،
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ
خدايا من به واسطه لعنت بر ايشان و بىزارى از آنها در دنيا و آخرت به تو تقرّب مى جويم اى مهربان و اى صاحب رحم.
ثُمَّ تَحَوَّلُ عِنْدَ رِجْلَيْهِ وَ تَقُولُ
سپس به پائين پاى مبارك برو و بگو:
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ
يا ابا الحسن رحمت خدا بر تو، رحمت خدا بر تو و بر روح و بر جسم تو، صبر نموده
صَبَرْتَ وَ أَنْتَ الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ قَتَلَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ بِالْأَيْدِي وَ الْأَلْسُنِ
و در مشكلات و ناملايمات شكيبا بودى، تو راستگو و مورد تصديق مىباشى، خدا بكشد كسانى را كه تو را با دستها و زبانها كشتند.
ثُمَّ ابْتَهِلْ بِاللَّعْنَةِ عَلَى قَاتِلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِاللَّعْنَةِ عَلَى قَتَلَةِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى جَمِيعِ قَتَلَةِ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص
سپس در لعنت بر قاتلان امير المؤمنين و امام حسين سلام اللَّه عليهما و تمام قاتلين اهل بيت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مبالغه نما.
ثُمَّ تَحَوَّلْ عِنْدَ رَأْسِهِ مِنْ خَلْفِهِ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي إِحْدَاهُمَا يس وَ فِي الْأُخْرَى الرَّحْمَنَ
سپس از پشت قبر به بالا سر برگرد و در آنجا دو ركعت نماز به اين كيفيت بخوان: در ركعت اول سوره حمد[1] و يس[2] و در ركعت دوّم بعد از حمد سوره الرحمن[3] را قرائت كن.
وَ تَجْتَهِدُ فِي الدُّعَاءِ لِنَفْسِكَ وَ التَّضَرُّعِ وَ أَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ لِوَالِدَيْكَ وَ لِإِخْوَانِكَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَقِمْ عِنْدَهُ مَا شِئْتَ
و پس از فراغت از آن براى خود بسيار دعاء كن و در تضرع و زارى مبالغه نما و براى پدر و مادر و برادران ايمانى خود تا مى توانى دعاء كن و هر مقدارى كه خواستى در آنجا اقامت كن.
وَ لْيَكُنْ صَلَوَاتُكَ عِنْدَ الْقَبْرِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى
قابل توجّه آنكه دو ركعت نماز را نزديك قبر مطهّر بجا بياور.
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
آزمایش الهی از منظر قرآن کریم
نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1397
فلسفه آزمایش الهی به تکامل رسیدن انسان یعنی رحمت الهی و برگشت انسان بهسوی خداست و راهکارهای برونرفت و موفقیت از آزمایش، صبر، تقوا و تسلیم در برابر خداوند است.
در فرهنگ قرآنی با توجه به ریشه لغوی کلمه که در بردارنده معنای تداوم و تکرار است و عبارت است از مجموعه برنامههای مستمر و مداوم که در رابطه با انسان و عملکرد و رفتار جاری است و از آن جایی که آزمایش یک سنت همگانی الهی است و تاثیر بسزایی در سعادت و شقاوت و پاداش و کیفر انسانها دارد. لازم است که زوایای این بحث بررسی شود.
آزمایش الهی از نظر زمان و مکان یک امر مقطعی و منطقهای نیست که مخصوص دوره و زمان خاصی باشد و یا به منطقه و کشور خاصی محدود شود و ساکنان نقاط دیگر از قلمرو و آزمایش الهی خارج شوند بلکه نسبت آزمایش و امتحان از این نظر دائمی و جهانشمولی است تا روزی که دنیایی وجود دارد و در آن نوع بشر زندگی میکند، آزمایش الهی هم وجود دارد و در قرآن متجاوز از بیست مورد امتحان و آزمایش به خدا نسبت داده شده است واین یک قانون کلی و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و پرورش دادن بندگان آنان را میآزماید:
در آیهای از قرآن کریم میفرماید:
«لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ (بقره/۱۵۵)
و قطعاً شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى و كمبود محصولات، آزمایش مىكنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده.
در آیه ای دیگری خداوند متعال می فرماید:
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُون (عنکبوت/۲)
آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مي شوند و آزمایش نميشوند».
«إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ
ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم و او را مىآزماييم».
...
انگیزههای الهی برای آزمایش:
تربیت و پرورش استعدادهای نهفته: بشر بر اثر کوتاهی ونارسایی دانش خود در رفع هر گونه ابهامی ناچار است از در آزمایش وارد شود در صورتی که همین حالت برای خدا محال است ولی او انگیزه ای دارد که میتوان برای وضعیت رسیدن خوبیها و تربیت و پرورش استعدادها نام برد وقتی انسان مورد امتحان قرار میگیرد آن چنان راه زندگی را میآموزد که مشکلات برای او به صورت امر عادی در میآید و برای ادامه زندگی فکر واندیشه خودرا به کار میاندازد وبرای رهایی خود چارهای میاندیشد و کمالی را که قبلا به صورت زمینه در دل او وجود داشت به فعلیت کانل میرساند.
مقیاس پاداشها و کیفرها: تا وقتی که انسان مورد آزمایش قرار نگیرد خوب و بدها ظاهر نمیشود و نمیتوان برای آن پاداش و کیفر قرار داد، خداوند با آزمایش قرار دادن بندهایش و برای هر اعمال او پاداش و کیفر قرار میدهد و هرکس پاداش و کیفر اعمال خود را خواهد دید.
جداسازی نیکان و بدان: یکی دیگراز آزمایشهای الهی جداسازی خوب از بد است و بهترین وسیله برای شناساندن خوب از بد درست از نادرست مؤمن از منافق آزمایش الهی است با این طریق همه گروهها در یک صف قرار نمی گیرند واز یکدیگر تمیز داده میشوند.
«مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ؛
هرگز خداوند مؤمنان را بر آنچه که هستند وا نمی گذارد وتا ناپاک را از پاک جدا سازد.
برخی از مواردی که در قرآن نام برده شده و از آن طریق بندهایش را مورد آزمایش قرار می دهد:
مشکلات و سختیها: خداوند به وسیله مشکلات و سختیها افراد بشر را مورد آزمایش قرار میدهد – مشکلات مانند کورهای است که به آهن صلابت و استقامت میبخشد وانسان نیز در کوره حوادث ومشکلات پر قدرت ونیرومند می گرددزیرا خاصیت حیات این است که در برابر سختی ها مقاومت کند و آماده مقابله با آن گردد، سختی مانند کیمیا خاصیت انقلاب ماهیت را دارد و جان و روان آدمی را عوض می کند وبه اواستقامت وتحمل مشکلات را میدهد.
شرور وخیرها: حتی خوبیها میتوانند عاملی برای امتحان باشند، مثلابه کسی مال ثروت یا مسئولیتی که موجب افزایش آبرو وعزت است، می رسد ولی آن شخص نمیتواند به خوبی از چنین موقعیتی استفاده کند و شیطان او را گمراه میکند خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَة (أنبیاء/۳۵)
و ما شما را با بدیها و خوبیها آزمایش ميکنیم».
فراوانی نعمت: گاه خداوند با وفور نعمت به بندگانش را مورد آزمایش قرارار میدهد که گروهی را غرق در نعمت میکند وامکانات مادی را در اختیارش قرار میدهد تا از این طریق ببیند که بندهاش شکر نعمت میکند و به فقرا کمک میکند یا غرق در غرور وخودخواهی و خود بینی میشود.
«لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيه (طه/۱۳۱)
و هرگز چشمان خود را به نعمت های مادی که به گروه هایی از آنان داده ایم میفکن، اینها شکوفههای زندگی دنیاست تا آنان را در آن بيازماييم.
فقر ونداری: خداوند مهربان گاهی بندهایش را با فقر و نداری مورد آزمایش قرار میدهد تا از این طریق ببیند بنده اش بازهم شکر گذاری پروردگارش است یا با این فقر ونداری کفر می ورزد راهشش را عوض می کند.«وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ و این چنین بعضی از آن ها را با بعض دیگر آزمودیم».
فرزند: خداوند در قرآن کریم می فرماید مال ها وفرزندان شما مایه امتحانتان می باشند:
إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَة(تغابن/۱۵)
اموال و فرزندانتان فقط وسيله آزمايش هستند.
زیورآلات: زیور آلات روی زمین نیز یکی دیگر از مواردی است که خداوند آن را برای آزمایش بندگانش قرار داده است که در قرآن کریم می فرماید ما آنچه را که در روی زمین است زیور آن قرار دادیم تا بیازماییم که کدام یک نیکوکارتر است: إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا * وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَیها صَعِیداً جُرُزاً البتّه ما آنچه را روی زمین است، زینت برای آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدامشان بهتر و نیکوتر عمل می کنند. و ما (سرانجام) آنچه را روی آن است، به صورت خاک و زمینی بیگیاه قرار میدهیم.
خداوند حتی پیامبران خود را نیز مورد آزمایش قرار داده است:
۱-حضرت ابراهیم علیه السلام:
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛
و چون پروردگار ابراهیم، وی را با صحنه هائی بیازمود و او بحد کامل آن امتحانات را انجام بداد، بوی گفت: من تو را امام خواهم کرد ابراهیم گفت: از ذریه ام نیز کسی به امامت خواهد رسید فرمود عهد من بستمگران نمیرسد».
مثلا: حضرت ابراهیم علیه اسلام از طریق فرزندش اسماعیل آزمایش شد خداوند به او فرمود فرزندت را به قربانگاه ببر وبرای من قربانی کن و حضرت ابراهیم علیه السلام این کار را کرد ولی مشیت خداوند این بود که فقط امتحانی گرفته شود وحضرت اسماعیل علیه السلام ذبح نشد وخداوند برای قربانی قوچی فرستاد وچندین بار در جاهای دیگر مورد آزمایش خداوند قرار گرفت مانندبردن همسر و فرزند به صحرای خشک و بی آب و علف مکه یا شکستن بت ها و در آتش افکنده شدن.
۲-حضرت ایوب علیه السلام:
پیامبری بود که از انواع نعمتهای مادی و معنوی همچون خیل گوسفندان، مزارع سرسبز، محصولات کشاورزی، پسران تنومند بهره مند بود و البته زبانی شکرگزار و دستی گشاده داشت شیطان به خداوند گفت: سپاس گویی ایوب به دلیل آن است که در سختی نیفتاده اگر او نیز در تنگنای زندگی قرار بگیرد، زبان شکر در کام فرو خواهد برد. خدای متعال برای اینکه به شیطان بفهماند شکر ایوب به دلیل مال و وثروت نیست بر همة آ نچه ایوب داشت قلم نیستی کشید؛ گوسفندانش مردند خیل گاو و شترانش به گوسفندانش پیوستند مزارعش را آفت خشکی فرا گرفت و پسران دلبندش زیر آوار داغی بزرگ بر دل پدر نهادند اما حضرت ایوب ناسپاسی نکرد وچندین سال سختی را تحمل کرد وشکر گذار پروردگارش بود.
نکته : همه امامان معصوم علیه السلام به آزمایش های شدیدی مبتلا شدند که از همه جانسوزتر، واقعه ی کربلا است که آزمایش های دشوار فراوانی در یک جا جمع شد و پیروز و سرافراز واقعی در این میدان، حضرت امام حسین علیه السلام است و خداوند بزرگ به خاطر همین آزمایش پاداش او را در سه چیز قرار داد:
۱. شفای هر دردی را در تربت آن حضرت قرار داد
۲- شفاعت بندگانش را به آن حضرت داد
۳- امامت را در نسل آن حضرت(علیه السلام) قرار داد.
یکی از بحثهای کلیدی معارف قرآنی امتحان وآزمایش است که در آیات متعددی از آن سخن به میان آمده است. آزمایش و امتحان برای زندگی ضروری است وبدون آزمایش بشر روی تکامل را نخواهد دید به همین دلیل هیچکس از آزمایش الهی مستثنی نیست حتی مقربترین افراد نیز مانند پیامبران و امامان نزد خداوند مورد آزمایش قرار میگیرند. خداوند برای اینکه بندگانش را تربیت و پرورش و استعدادهای او را شکوفا کند و خوب و بد را از هم دیگر جداسازی وپاداش و کیفر را براساس اعمالی که انجام داده است به او دهد او را مورد آزمایش قرار میدهد تا به او بفهماند که در همه حال خداوند از تمام اعمال او آگاه است. پس ما باید بدانیم هیچ چیز خداوند در این دنیا بیحکمت نیست، امید است که از آزمایشهای الهی سربلند بیرون بیاییم.
یادداشت: رسول مبارک آبادی
ایکنا
فرم در حال بارگذاری ...
و قطعاً آزمایش می شوید ...
نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1397
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ﴿بقره/155﴾
و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماييم و مژده ده شكيبايان را.
فرم در حال بارگذاری ...
من دختر خیابان انقلابم
نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1397
کتاب “من دختر خیابان انقلابم”
نویسنده:
مهدی عدالتیان
زبان:
فارسی
کتاب “من دختر خیابان انقلابم” نوشته مهدی عدالتیان در باب پوشش بانوان توسط معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی در سال 1397 تولید و منتشر شده است.
فرم در حال بارگذاری ...
امتحان الهی در آیینه زندگی امام جواد علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1397
سخنران: حجت الاسلام پناهیان
زمان :41دقیقه
تاریخ سخنرانی: 1393/02/19
مکان: رواق بزرگ امام خمینی (ره) حرم امام رضا علیه السلام
دانلودسخنرنی امتحان الهی در آیینه زندگی امام جواد علیه السلام(1)
سخنران: حجت الاسلام پناهیان
زمان :39دقیقه
تاریخ سخنرانی: 1393/02/20
دانلودسخنرنی امتحان الهی در آیینه زندگی امام جواد علیه السلام(2)
فرم در حال بارگذاری ...
نشانه مقاومت
نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1397
حضرت آیتالله خامنهای:
امام جواد علیهالسلام مظهر مبارزهی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. ۱۳۷۶/۶/۱۷
او نمودار و نشانهی مقاومت است.
انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد.۱۳۶۰/۲/۲۵
فرم در حال بارگذاری ...
معامله قرن
نوشته شده توسطرحیمی 26ام تیر, 1397
متن بیانات | عکس | صوت | سخننگاشت | | فیلم کامل
بیانات در دیدار کارگزاران حج
در آستانهی اعزام کاروانهای حجاج بیت الله الحرام به سرزمین وحی (۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الیٰ یوم الدّین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، خدمتگزاران فریضهی حج و حاجیان موفّق و معزّز که خود این خدمتگزاری شما افتخار بزرگی است. تمهید مقدّمات و زمینهسازی و کمک به انجام فریضهای با عظمت حج -که واقعاً ابعاد آن بسیار فراتر از آن چیزی است که ما توصیف میکنیم- و نفْس خدمتگزاری به اقامهی این فریضه، یک ثواب بزرگ، یک کار بزرگ، یک خدمت باارزش محسوب میشود. بنده به همهی کسانی که در بخشهای مختلف مشغول خدمت هستند -چه در بعثه، چه در سازمان، چه در کاروانها، چه در دستگاههای مرتبط- و تلاش میکنند و هرکدام یک گوشهای از کار را میگیرند، توصیه میکنم که قدر این توفیق را بدانند، خدا را شاکر باشند، سپاسگزار باشند که این توفیق به آنها داده شده است و سعی کنند هرچه بهتر این کار را انجام بدهند. این گزارشهایی که جناب آقای قاضیعسکر و رئیس محترم سازمان حج بیان کردند گزارشهای خیلی خوبی بود؛ خب، حالا فرض کنیم که بعضی از اینها در وسط کار متوقّف و لَنگ هم بشود امّا خب مجموع این گزارشها و کارهایی که انجام گرفته است، مجموع قابل توجّهی است؛ لکن من میخواهم این را عرض بکنم که همهی اینهایی که گفته شد نسبت به آنچه برای اقامهی حجّ ابراهیمی و حجّ نبوی و حجّ قرآنی لازم است، هنوز در نیمهی راه است و جا برای کار بسیار زیاد است.
...
![](http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/40146/C/13970425_0140146.jpg)
آنچه بنده امروز میخواهم عرض بکنم این است که علاوهی بر همهی جهات گوناگونی که در حج -این فریضهی بزرگ- وجود دارد، حج این خصوصیّت را هم دارا است که مظهر آمیختگی معنویّت و سیاست، معنویّت و مادّیّت، و دنیا و آخرت است.
چطور؟ شما در حج، هم تضرّع دارید، هم دعا دارید، هم توسّل دارید، هم گریه دارید، هم طواف دارید، هم سعی دارید، هم نماز دارید، و هم اجتماع مردمی دارید؛ این خیلی مهم است. خب فکر کنند؛ اگر خدای متعال در فراخوانیِ مردم به حج، فقط نظرش این بود که مردم بیایند آنجا و چند روزی را با معنویّت سر کنند، لازم نبود که یک زمان معیّنی را مشخّص کنند؛ در طول سال هرکس هروقت دلش میخواست میرفت؛ نه، حج زمان معیّن و مشخّصی دارد. در این زمان مشخّص از همهی دنیای اسلام باید افراد بیایند؛ نه یک سال، نه دو سال، [بلکه] در تمام طول تاریخ؛ در چند روز معیّن از همهی دنیای اسلام کسانی که میتوانند، استطاعت دارند، جمع بشوند در یک نقطه؛ این به معنای چیست؟ این به معنای آن است که نفْس این اجتماعِ با یکدیگر، مورد توجّه خدای متعال است؛ این را خدای متعال میخواهد. این یعنی همان تشکیل امّت اسلامی، این همان نگاه به اجتماع مسلمانان و تجمّع مسلمانان است؛ حج مظهر این است.
آنوقت، وقتیکه به آنجا آمدید، ثُمَّ اَفیضوا مِن حَیثُ اَفاضَ النّاس؛(۳)
ببینید؛ این اجتماع مسلمانها و این همدلی مسلمانها، این هماهنگی مسلمانها، یکی از اهداف مهمّ حج است که باید مورد توجّه قرار بگیرد. در تمام برنامههای حجّاج محترم و مدیران مربوطه، این معنا باید لحاظ بشود: ارتباط، اتّصال، تفاهم، توافق. البتّه حکومتِ مسلّط بر آن منطقه این را نمیخواهند، هرجوری که ممکن است، موانع ایجاد میکنند؛ امروز وسایل هم زیاد است. ارتباطات باید برقرار بشود، اجتماع امّت اسلامی باید شکل بگیرد. پس بنابراین آنکسانی که سیاست را از اسلام جدا میکنند، نفی میکنند، اسلام را نفهمیدهاند، آیات قرآن را نفهمیدهاند. آیات قرآن، چه آنچه مربوط به حج است، چه آنچه مربوط به جهاد است، چه آنچه مربوط به ارتباطات مردم در یک جامعه است، چه آنچه مربوط به حاکمیّت حاکم اسلامی در جامعه است، اینها همه سیاستهایی است که متعلّق به اسلام است. مردمسالاری اسلامی هم که ما گفتیم، متّخَذ(۵) از متن اسلام و متن قرآن است. وَ اَمرُهُم شورىٰ بَینَهُم؛(۶) این، آن نکتهی اصلی است در مسئلهی حج.
یک نکته این است که از مفاهیم حج و نکتههایی که در حج وجود دارد، هیچکس نباید جلوگیری کند و ممانعت ایجاد کند؛ که «اِنَّ الَّذینَ کَـفَروا وَ یَصُدّونَ عَن سَبیلِ اللهِ وَ المَسجِدِ الحَرام»،(۷) آنکسانی که «صدّ عن سبیل الله» میکنند و «صدّ عن المسجد الحرام» میکنند، این صدّ -جلوگیری، منع- فقط این نیست که نگذارند شما بروید مکّه، ممکن است بگذارند بروید مکّه امّا نگذارند که از مفاهیم حج استفاده کنید؛ این هم صدّ عن سبیل الله است، این هم صدّ عن المسجد الحرام است. آنکسانی که این حرکت را انجام میدهند، آن حکومت، آن دولتی که این غلط بزرگ را میکند، صدّ عن سبیل الله انجام میدهد. بایستی مفاهیم حج را دانست، فهمید، برطبق آنها رفتار کرد و عمل کرد.
و حاصل مطلب این است که کعبه متعلّق به همه است. اعتقاد ما این است که ملّت ایران بعد از پیروزی انقلاب، به برکت هدایت امام بزرگوار، یک معنای جدیدی از حج را فهمید، کشف کرد، درک کرد. از سال اوّلی که انقلاب پیروز شد و کسانی رفتند حج و امام بزرگوار پیام دادند، مفاهیم جدیدی از حج برای ملّت ایران آشکار شد و روشن شد و دنبال آن مفاهیم را گرفت و حرکت کرد؛ حجّ همراه با برائت، حجّ همراه با تفاهم با مسلمین، حجّی که مظهر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» و «رُحَماءُ بَینَهُم»(۸) است. حج مظهر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» و «رُحَماءُ بَینَهُم» باید باشد. نقطهی مقابلش این است که بین برادران اختلاف ایجاد کنند، جدایی ایجاد کنند، امّا دُم خودشان را به دُم استبکار جهانی و آمریکا وصل کنند و ببندند؛ این نقطهی مقابل آن چیزی است که حج از مردم خواسته است و برای مردم خواسته است و شارع مقدّس به خیر مردم تشریع(۹) فرموده است. حج را با این روحیه، با این حالت بایستی انجام داد.
حالا البتّه متأسّفانه دولت عربستان مزاحمتهایی ایجاد میکند و مانع از انجام بعضی از وظایف و فرایضی میشود که حق این است که اینها انجام بگیرد؛ خب، اینها را بایستی بهعنوان مطالبات مؤمنین و مسلمین همواره در نظر داشت؛ ممکن است مانعی به وجود بیاورند -آن مانع اگر آمد، طبعاً مشکل به وجود میآورد- امّا آن خواست را و آن مطالبه را هرگز نبایستی فراموش کرد. همچنانکه حالا آقایان هم بیان کردند، در مورد فاجعهی مسجدالحرام و منیٰ در سال ۹۴ [هم] این قضیّه فراموششدنی نیست؛ این باید حتماً تعقیب بشود، دنبال بشود، مجموعه و هیئت حقیقتیاب با حضور مدّعی اصلی -که جمهوری اسلامی است- باید تشکیل بشود، باید به مجامع بینالمللی مراجعه بشود، از هرجایی که ممکن است باید کمک گرفته بشود تا احقاق حق بشود؛ اینجا ظلم بزرگی انجام گرفت. حقّ بزرگ حجّاج بر آن کسانی که مسلّط بر آن منطقه هستند، امنیّت آنها است؛ این مطالبهی اصلی آنها است. «امن» یکی از خصوصیّاتی است که خدای متعال برای خانهی خودش و شهر مکّه و حرم، معیّن فرموده است: جَعَلنَا البَیتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ اَمنا؛(۱۰) همه آنجا جمع بشوند و امن باشد، امنیّت داشته باشند. امنیّت و ایمنیِ مردم یکی از اساسیترین کارها است؛ این ایمنی مراعات نشد. این، مطالبه لازم دارد؛ این، دنبالگیری لازم دارد؛ از دنبالگیری از این قضیّه خسته نشوید؛ دنبال کنید، بخواهید. مسئولین محترم -چه در بعثه، چه در سازمان حج، چه در دستگاههای ذیربط، وزارت خارجه، قوّهی قضائیّه و دیگران- باید قضیّه را دنبال بکنند. آنطور که به من گزارش کردند، به خانوادههای برخی از شهدا که در آنجا دفن شدهاند اجازه داده نمیشود که حتّی بروند آنجا و قبر عزیزان خودشان و شهیدان خودشان را زیارت بکنند! اینجور نمیشود؛ بایستی نسبت به این قضایا کار انجام بگیرد. دیهی مقتولین هم یک مسئله است.
برادران عزیز، خواهران عزیز! امروز دنیای اسلام احتیاج دارد به یکصدایی؛ هر صدای تفرقهافکن و تفرقهانگیزی قطعاً مبغوض شارع مقدّس است. از هر طرف، به هر شکل، به هرجور، تفرقه ممنوع است. چرا؟ چون دشمن متمرکز شده است روی دنیای اسلام. شما ببینید در دنیای اسلام چه خبر است؟ از آن طرف فشارهایی که بر کشور یمن وارد میشود؛ یک ملّت مظلوم چند سال است که بهطور دائم مورد تهاجمند؛ البتّه شجاعند، قویاند، مقاومت میکنند، امّا سختی میکشند. از آن طرف مسئلهی فلسطین و این سیاست جدایی دین از سیاست و خبیثی که آمریکا در مورد فلسطین در نظر گرفته است، اسمش را هم گذاشته است «معاملهی قرن». البتّه بدانند که این معاملهی قرنی که آنها فکر کردهاند، به توفیق الهی هرگز تحقّق نخواهد یافت. به کوری چشم دولتمردان آمریکا که دارند خودشان را میکشند برای اینکه در قضیّهِی فلسطین یک کاری انجام بدهند، قضیّهِی فلسطین از یادها نخواهد رفت و شهر مقدّس بیتالمقدّس پایتخت فلسطین باقی خواهد ماند و قبلهی اوّل مسلمانها برای مسلمانها باقی خواهد ماند. این خواب آشفتهای که اینها دیدهاند که خیال میکنند بیتالمقدّس را بگیرند و میگویند هم روی شهر، هم زیر شهر، هم اعماق شهر -شرقش، غربش، همهجایش- باید دست یهود باشد، غلط بیخودی میکنند؛ این اتّفاق نخواهد افتاد و مسلّماً ملّت فلسطین در مقابل این میایستد و ملّتهای مسلمان همه پشت سر ملّت فلسطین خواهند ایستاد و به توفیق الهی نمیگذارند این اتّفاق بیفتد.
البتّه متأسّفانه بعضی از دولتهای اسلامی بر اثر بیاعتقادی به اصل اسلام -چه برسد به مسئلهی فلسطین- پیشمرگ آمریکاییها شدهاند؛ نهفقط دنبالهرو، [بلکه] خودشان را دارند قربان آنها میکنند؛ روی حماقت و جهالت و مطامع و اهواء دنیوی. بعضی از دولتها -متأسّفانه دولتهای عرب- یکچنین وضعی دارند؛ این هم اثری ندارد، این هم فایدهای ندارد، آنها هم ناکام خواهند ماند و به توفیق الهی و به توفیق پروردگار، امّت اسلامی و ملّت مسلمانِ فلسطین بر دشمنان خودشان قطعاً پیروز خواهند شد و خواهند دید آن روزی را که ریشهی رژیم جعلی صهیونیست از سرزمین فلسطین کنده خواهد شد.
انشاءالله حجّ مقبولی داشته باشید و انشاءالله حجّاج عزیز ما با سلامت و امنیّت بروند و با دست پُر انشاءالله برگردند و خدا را شاکر باشیم.
۱) در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدعلی قاضیعسکر (نمایندهی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت) و آقای حمید محمّدی (رئیس سازمان حج و زیارت) گزارشهایی ارائه کردند.
۲) سورهی بقره، آیهی ۲۰۱؛ «و برخى از آنان میگویند پروردگارا! در این دنیا به ما نیکى و در آخرت [نیز] نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش [دور] نگهدار.»
۳) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۹۹؛ «پس، از همانجا که [انبوه] مردم روانه میشوند، شما نیز روانه شوید …»
۴) سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۵؛ «… اعم از مقیم در آنجا و بادیهنشین …»
۵) برگرفته
۶) سورهی شورا، بخشی از آیهی ۳۸؛ «… و کارشان در میانشان مشورت است …»
۷) سورهی حج، بخشی از آیه ۲۵
۸) سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹؛ «… بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند …»
۹) قانون یا قاعدهی شرعی وضع کردن
۱۰) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۲۵؛ «… خانهی [کعبه] را براى مردم محلّ اجتماع و [جاى] امنى قرار دادیم. …»
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/0532445341/profile_pictures/_evocache/7583e5i49i1961-allah.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1523970128)
سلام احسنت
فرم در حال بارگذاری ...