سلام زیبا بود منتظر حظور گرمتان در وبلاگمان هستیم
http://p-esmatie.kowsarblog.ir/
احسنت
فرم در حال بارگذاری ...
چرا حجاج، خانه کعبه را طواف میکنند؟
نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1396
چرا حجاج، خانه کعبه را طواف میکنند؟
فرم در حال بارگذاری ...
راه رسیدن به عالی ترین درجات با حداقل ایمان و عمل صالح!
نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1396بدون محاسبه نفس، کار خوب کردن مانند کشت دیمی است؛ دقت لازم است و اگر محاسبه نفس صورت بگیرد، از حداقل امکانات، بیشترین بهره را خواهیم برد و از حداقل ایمان و عمل صالح به بالاترین مراتب خواهیم رسید.
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در ماه محرم سال 95 در هیئت نور تهران، سلسله مطالب و سخنرانی هایی با موضوع «محاسبه نفس» را ایراد کرده است که بنا داریم، در 12 شماره به آنها بپردازیم که در ادامه شماره اول آن را مطالعه می کنید:
محاسبه نفس آثار بسیار زیادی در سبک زندگی انسان دارد و اگر به آن توجه نشود، آثار بسیار مخربی خواهد داشت، در باب اهمیت این موضوع، اهل بیت علیه السلام فرمودند:
«لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛
از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد»،
بنابراین کافی است ما محاسبه نفس نکنیم که در این صورت خوبی های خود را از دست داده ایم، مانند اینکه بنا داشته باشیم، ماشینی را درست کنیم و پیچ و مهره های آن را به ما داده باشند تا بخش های مختلف را به هم متصل کنیم و ما به جای وصل آنها، مانند کشت دیمی، پیچ و مهره ها را روی ماشین تنها بریزیم، در این صورت مردم به ما خواهند گفت؛ چه می کنی؟ هر پیچ و مهره را باید در جای خود دقیق قرار داد که حتی امروز برای این امر ربات تهیه شده است تا بصورت دقیق، محاسبه کند و پیچ و مهره را جای خود قرار دهد.
بدون محاسبه نفس، کار خوب کردن مانند کشت دیمی است زیرا دقت لازم است و اگر محاسبه نفس صورت بگیرد، از حداقل امکانات، بیشترین بهره را خواهیم برد و از حداقل ایمان و عمل صالح به بالاترین مراتب خواهیم رسید.
محاسبه نفس باید در سبک زندگی تبدیل به یک رویه شود و نباید تنها گاهی مانند: حج، روزه و جهاد به آن پرداخت بلکه باید یک رویه باشد تا روحیه ما را تغییر دهد زیرا افرادی که اهل محاسبه نفس هستند، روحیات و خلقیات متفاوتی با یکدیگر دارند و سبک نگاه این افراد نسبت به هستی متفاوت است. بسیاری از بخش های زندگی را باید به گونه ای طراحی کرد که اهل محاسبه نفس شویم، پیرمردی تجارت را بنا داشت، کنار بگذارد و بازنشسته شود و مغازه های خود را در اختیار شاگردانش قرار دهد و روزهای آخر عمر را به عبادت و استراحت بپردازم، این خبر به امام صادق علیه السلام رسید و ایشان فرمودند:
«نباید این کار را کند و باید تا پایان عمر تجارت کند والا عقل او کم خواهد شد».
...
تجارت انسان را دائم به حساب و کتاب وادار می کند که امام علیه السلام می فرماید:
«این فرد، اگر این حساب و کتاب را نکند، عقل او کم خواهد شد.»، انسان باید سرش به حساب و کتاب مشغول باشد مگر اینکه برای تجارت باشد، در حالی که ارزش چندانی هم در برابر محاسبه نفس ندارد. باید بدانید زمانی که حساب و کتاب تجارت، این میزان به رشد عقل کمک می کند، محاسبه نفس چقدر به تعالی انسان در تمامی ابعاد کمک می کند.
یک روحیه ولنگاری و راحت طلبی موجب می شود که انسان اهل حساب و کتاب نباشد، این عمل را زمانی که وارد زندگی می کنیم و روزانه یا هفتگی به آن می پردازد، بعد از مدتی خسته می شود زیرا آن بیماری خود را متوجه می شود، درک می کند که اهل تنبلی و راحت طلبی است اما افرادی که محاسبه نفس نمی کنند، به دلیل اینکه غرق در این بیماری هستند، آن را نمی بینند.
دلایل متعدد و کلیدی وجود دارد که ضرورت محاسبه نفس را برای ما روشن می کند که در یکی از آنها اهل بیت علیه السلام صریحا فرمودند: «فردی که اهل محاسبه نفس نباشد، شیعه ما نیست» و در مطالب آینده، روایت های دیگری را برای شما بیان خواهم کرد.
یکی از مبانی هستی شناسانه محاسبه نفس آن است که ما اساسا در دنیای با حساب و کتاب زندگی می کنیم و خداوند صریحا در آیات قرآن فرموده است: «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمی کنیم!» شاید تعجب کنیم، وقتی بدانیم که فرشتگان الهی، حساب دانه های باران را هم حتی دارند، البته جهان معاصر ما به این دانسته ها نزدیک شده است.
روی ایمان خود زیاد فشار نیاورید و به دنبال معنویت از لابه لای سجاده و ادعیه نباشد و جهان پیرامونی خود را نگاه کنید که در این صورت هیبت خداوند شما را خواهد گرفت، البته این پیشنهاد من نیست و خداوند در قرآن می فرماید:
«يَتَفَکَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛
در (اسرار) آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند»
و بعد ادامه می دهند که «سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ؛
ما را از عذاب آتش، نگاه دار»
این چنین افرادی، از آتش جهنم در امان خواهند بود.
همه چیز حساب و کتاب دارد و ما باید فرزندان مان را براین اساس تربیت کنیم، فردی اهل تجارت بود و می گفت: هر میزان پول بخواهید به شما می دهم و هر میزان هم که خواستید به اختیار خود هزینه کنید، ولی حسابش را بنویسید و به من دهید و ما این کار را می کردیم، که هم اکنون آثار این حساب و کتاب در من مشهود است.
در روز قیامت به حساب اعمال ما می رسند: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ» یعنی حتی اعمالی که بسیار کمتر از مثقال است، مورد بررسی و حساب قرار می گیرد، در یکی از آیات معدودی که خداوند قسم به خود خورده است، داریم: «وَقالَ الَّذينَ كَفَروا لا تَأتينَا السّاعَةُ قُل بَلى وَرَبّي لَتَأتِيَنَّكُم عالِمِ الغَيبِ لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَلا فِي الأَرضِ وَلا أَصغَرُ مِن ذلِكَ وَلا أَكبَرُ إِلّا في كِتابٍ مُبينٍ؛ کافران گفتند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آری به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندی که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینی ذرّهای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابی آشکار ثبت است! »
چرا این میزان به خود فشار می آوریم که قیامت را باور کنیم، همین که باور کنیم در جهان دارای حساب و کتاب هستیم، کافی است زیرا خوف بسیار بالایی از مقام ربوبی در ما ایجاد خواهد کرد و این فراتر از خوف از عذاب است. انسان خوب در فضای دین که باتقوا نامیده می شود، انسان حساب شده است. یکی از کلیدی ترین تفاوت های اولیا خداوند، با مردم عادی این است که حساب شده تر هستند و حساب شده بودن عالم را باور کرده اند.
متاسفانه، ما دین را اشتباه برای خود و فرزندان مان توضیح می دهیم، درحالی که باید فرزند فرضا در مدرسه حساب شده تربیت شود و جهان را حساب شده بداند، تنبیه و تشویق مهم نیست بلکه محاسبه مهم است و خداوند در آموزش و پرورش حساب شده خود می فرماید: «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفي بِنَفْسِکَ الْيَوْمَ عَلَيْکَ حَسيباً؛ (به او گفته می شود) کتاب (اعمال قلبی و بدنی) خود را بخوان، تو خود کافی هستی که امروز حسابرس نفس خود باشی» بعد در روایت داریم، در آن عالم فرد زمانی که نامه اعمالش را می خواند، فوجعه می کنند، از اینکه خداوند همه چیز را نوشته است.
اولیاء خدا و اهل معرفت، به شاگردان خود می فرمایند: رشد در جزئیات است و نباید جزئیات از دست شما خارج شود، این نیازمند یک سبک زندگی متفاوت است. در زبان فارسی تقوا به پرهیزگاری و ترس از خدا معنی شده است، در حالی که واقعا این دو کلمه معنای دقیق تقوا نیستند و ترجمه دقیق آن بر اساس بررسی های بنده، مراقبت است که معنای آن تطبیق دارد، با محاسبه، به این معنا که دقت کن و حساب داشته باش و ای کاش در جامعه اینگونه آموزش می دادیم که فرد باتقوا یعنی فرد دقیق.
در جهان حساب شده ای هستیم و اگر مواردی را بی حساب می بینیم، ضعف ماست که نمی توانیم درک کنیم.
فردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: فقیرم و بسیار نیازمندم، حضرت علیه السلام فرمودند:
فقیر نیستی، گفت؛ چرا در تامین مایحتاج زندگی مانده ام، حضرت علیه السلام پاسخ دادند:
«تو فقیر نیستی زیرا محبت ما را داری، اگر 100 دینار به تو دهند، حاضری محبت ما را کنار بگذاری؟»
گفت: خیر اصلا،
حضرت علیه السلام فرمودند: «اگر 1000 دینار بدهند؟»
گفت: خیر اصلا و حضرت علیه السلام در هر مرتبه رقم را بالا بردند و در نهایت فرمودند:
«کسی که چنین چیزی دارد و حاضر نیست آن را با این رقم ها بدهد، فقیر نیست، تو تنها گرفتاری، دیدی چقدر ثروت داری!»
خدایا ممنون هستیم که محبت امام حسین علیه السلام را به ما عطا کردی و به حق ایشان، ما را به حساب نفس هم مانوس کن.
شبستان
فرم در حال بارگذاری ...
اگر دشمنان از ما خشمگین نباشند، باید در مفیدبودن خود شک کنیم
نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1396
ایجاد جامعه اسلامی نیازمند مبارزه است
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دوشنبه 1396/06/06 و در آستانه آغاز سال تحصیلی مدارس علمیه در دیداری 3ساعته با جمعی از فضلا و طلاب حوزهی علمیه استان تهران، با اشاره به امتیازات و ویژگیهای دوران حاکمیت نظام اسلامی برای انجام رسالت و وظایف اصلی روحانیت، تأکید کردند: امروز بشریت بهویژه نسلهای جوان بهشدت نیازمند حرفهای نو هستند و اسلام حرفهای نو و جذابی در زمینه انسان، جامعه و سیاست دارد که اگر به گوش جهانیان رسانده شود، قطعاً پذیرنده بسیاری خواهد داشت.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار با ابراز خرسندی از دیدار با طلاب جوان و شنیدن سخنان خوب و امیدوارکننده آنان، افزودند: شما طلبههای جوان همچون نهالهای قدکشیده بوستان امامت و ولایت هستید و پیشرفتهای فکری و افزایش تواناییهای عملی شما موجب شگفتی پرورشدهندگانتان خواهد شد و خشم دشمنان را برخواهد انگیخت.
...
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیهای از قرآن کریم مبنی بر خشم کفار از رویشهای برجسته اسلامی، گفتند: اگر دشمنانِ اسلام و حاکمیت قرآن از وجود، قاطعیت و حرکت ما خشمگین نباشند، باید در مفید بودن خود شک کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی روحانیت را ادامهدهنده وظیفه و رسالت انبیاء برشمردند و خاطرنشان کردند: همانگونه که انبیاء بهدنبال ایجاد زمینهای برای حاکمیت جهانبینی توحیدی و ایجاد حیات طیبه بودند، مهمترین وظیفه روحانیت نیز ایفای همین رسالت است.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: ایجاد حیات طیبه قطعاً معارضانی خواهد داشت همانگونه که در مقابل انبیاء نیز معارضان وجود داشتند، بنابراین روحانیت باید خود را برای کار و تلاش پرزحمت و بلندمدت و در عین حال تأثیرگذار، ماندگار و نتیجهبخش، آماده کند.
ایشان به تشکیل نظام اسلامی در ایران و امتیازات این دوران برای انجام وظیفه روحانیت اشاره کردند و افزودند: «حاکم بودن فضای اسلامی بر جامعه» یکی از این ویژگیهاست، علاوه بر آن، در سطح جهانی نیز یک خلأ فکری ناشی از سرخوردگی از بینتیجه بودن تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی وجود دارد که زمینه را برای ارائه حرفهای نوی تفکر اسلامی فراهم کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر بتوانیم حرفهای نو و جذاب اسلام را در خصوص انسان، جامعه و سیاست به گوش جهانیان و بهویژه نسلهای جوان برسانیم، قطعاً مورد قبول قرار خواهند گرفت.
حضرت آیتالله خامنهای وجود وسائل و ابزارهای ارتباطاتی و رسانهای فراگیر بهواسطه شکلگیری فضای مجازی را یکی دیگر از ویژگیهای دوران کنونی برای رساندن پیام حیاتبخش اسلام، برشمردند و گفتند: یکی دیگر از امتیازات این دوران، کثرت سؤالها و شبههها در ذهنهاست که همین زیاد بودن سؤالها، ذهنها را برای یافتن پاسخها فعال و زمینه را برای عبور از مرزهای علم فراهم خواهد کرد.
ایشان تأکید کردند: همانگونه که در سؤالها و شبههها نباید متوقف بمانیم، در یافتن پاسخ نیز باید بهدنبال پاسخهای منطقی و صحیح برویم.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود به برخی مطالب مطرحشده از جانب طلاب، در این دیدار اشاره و نکاتی را در خصوص آنها بیان کردند.
رهبر انقلاب اسلامی طلاب را به «جدیگرفتن درس و بحث علمی» توصیه کردند و در این خصوص گفتند: شرط تأثیرگذاری در جامعه، افزایش سواد و ارتقاء نصاب علمی است، همچنان که امام بزرگوار که در نصاب کامل علمی قرار داشت، توانست مبارزه و حرکت عظیم انقلاب را به ثمر برساند.
ایشان لازمه پیشنهادات اصلاحی برای حوزههای علمیه را «عملی بودن» آنها برشمردند و افزودند: برنامه در واقع کشیدنِ راه و جاده بهسمت مقصد است، بنابراین باید بر اساس واقعیتها تنظیم و موانع احتمالی و راهحلها در آن گنجانده و پیشبینی شود.
حضرت آیتالله خامنهای راه رفع نقاط ضعف و رسیدن به وضع مطلوب را در گروی عزم راسخ، حرکت پرانگیزه و مبارزه دانستند و خاطرنشان کردند:
مبارزه یعنی تلاش و مجاهدت، همفکری و متشکل شدن.
ایشان برداشت برخی افراد و نویسندگان مبنی بر تمام شدن مبارزه و انقلاب اسلامی را نادرست و «خیانت به انقلاب» خواندند و خاطرنشان کردند: انقلاب، هنجارهای گذشته را به هم میریزد و هنجارهای جدیدی را به وجود میآورد و تداوم انقلاب بهمعنای حفظ هنجارهای جدید است.
حضرت آیتالله خامنهای حفظ و تداوم هنجارهای انقلابی را دشوار و نیازمند مبارزه دانستند و افزودند:
دستهایی که با اصل انقلاب مخالفت و کارشکنی میکردند، در مقابل تداوم هنجارهای انقلابی نیز همینگونه عمل میکنند، اما همچنان که پیروزی انقلاب نیازمند مبارزه بود، تثبیت هنجارهای انقلاب و ایجاد جامعه اسلامی همچنان نیازمند مبارزه است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مراحل تمدنسازی، افزودند: براساس حرکت انقلابی، نظام اسلامی به وجود آمد و این توفیقات بسیار مهم حاصل شد، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب و تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی فاصله زیادی وجود دارد و ما بدون شک در این راه در حال حرکت و پیشرفت هستیم.
رهبر انقلاب اسلامی همه طلاب جوان را به تقوا و ورع و عبادت و انس با قرآن و دعا توصیه مؤکد کردند و گفتند: بدانید این مسیر بیشتر از تبلیغ زبانی نیازمند تبلیغ عملی است و ابتدا باید از خودمان آغاز کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان تأکید کردند: اگر درس و مباحثه علمی و ذهنهای فعال با تقوا، همراه شوند، قطعاً جامعه علمی و مذهبی ما که روحانیت نامیده میشود، آیندهای بهمراتب بهتر از امروز خواهد داشت.
در ابتدای این دیدار تعدادی از طلاب حوزه علمیه استان تهران به بیان نکات و دغدغههای خود پرداختند.
حجج اسلام آقایان:
- حسین حلوائیان، طلبه درس خارج
- امید فَشندی، سردبیر نشریه طلبگی رستاخیز
- مصطفی جلالی، برگزیده جشنواره علامه حلی ویژه طلاب
- سیدمحمدکاظم موسویفر، دبیر نشستهای بصیرتافزایی در حوزه
- محمد عبدالصالح شاهنوش، دکترای حقوق
- حسین صادقزاده، طلبه پایه نهم
- محمدرضا فغانی، فعال فرهنگی و تبلیغی در زمینه کودک و نوجوان
- محمدحسین افشاری، مؤسس گروههای جهادی
و خانمها:
- خدیجه احمدی، پژوهشگر برتر مرکز مدیریت حوزههای علمیه
- رضوان قربانی باوریانی، محقق و طلبه سطح 2
- سمیه احمدی، دانشجوی دکترا
- فاطمه احمدی، مؤلف 7 عنوان کتاب
موارد زیر را مطرح کردند:
- ضرورت ایفای نقش حلقه رابط بین مردم و حاکمیت از سوی طلاب
- ضرورت تولید علم دینی و انجام عمل انقلابی در حوزههای علمیه
- احیاء مکتب علمی و عملی حضرت امام(ره) بهعنوان پادزهرِ انقلابزدایی از حوزهها
- ضرورت پویا شدن حوزه برای حل مسائل جامعه بهویژه موضوعات جدید اجتماعی،
اقتصاد، سیاست خارجی و فرهنگ
- ضرورت بهروزسازی متون درسی حوزه، متناسب با نیازهای روز جامعه
- ضرورت همکاری حوزههای علمیه با نهادهای عمومی جهت یافتن راهحل برای
آسیبهای اجتماعی
- ضرورت شناسایی و جذب نیروهای کارآمد در حوزه
- انتقاد از رها بودن فضای مجازی و بیان ضرورت تولید «فقه فضای مجازی» ناظر به ارزشها و هنجارهای ایرانی اسلامی
- ضرورت توجه به تبلیغ و آموزش در گروه سنی کودک و نوجوان و تدوین متون دینی
متناسب با این گروه سنی
- ضرورت تأسیس قرارگاه جهادی و مهندسی فرهنگی در حوزههای علمیه
- ضرورت آمادهسازی طلاب برای مواجهه عالمانه با شبهات.
فرم در حال بارگذاری ...
نماهنگ میثم مطیعی برای امام محمدباقر علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1396نماهنگ مداحی به مناسبت شهادت امام محمد باقر (علیه السلام) با نوای حاج میثم مطیعی آماده دریافت است.
هفتم ماه ذی الحجه سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقرعلیه السلام است به همین منظور نماهنگ مداحی به مناسبت شهادت این امام عزیز با نوای حاج میثم مطیعی آماده دریافت است.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین بازمانده خردسال کربلا که بود؟
نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1396
درباره ارتباط امام باقر علیه السلام با واقعه کربلا گفت:
امام باقر علیه السلام جزو آخرین بازماندههای تاریخ کربلاست. ایشان در سال 57 هجری قمری در مدینه منوره متولد شدند و طبق آنچه مورخان نوشتهاند، سن امام باقر علیه السلام در واقعه کربلا، بین 4 تا 5 سال بود. به همین منظور روایتهای بسیاری از حادثه عاشورا و تاریخ کربلا از سخنان مبارک آن حضرت است.
وی در خصوص نسب آن امام بزرگوار بیان کرد:
حضرت محمد باقر علیه السلام دارای دو نسب حسنی و حسینی است؛ پدر ایشان امام سجاد علیه السلام نسب حسینی داشتند و مادر بزرگوارشان از نسل امام حسن مجتبی علیه السلام بودند. در واقع ائمه معصوم علیه السلام بعد از امام حسین علیه السلام هر کدام دو نسب حسنی و حسینی را دارا هستند.
حجتالاسلام و المسلمین بهاری در خصوص وصیت امام باقر علیه السلام در آخرین لحظات عمرشان اظهار داشت: حضرت محمد باقر علیه السلام به دستور هشام بن عبدالملک مسموم شدند و در آخرین لحظات عمر شریفشان، فرزند خود امام صادق علیه السلام را صدا زدند و چهار شاهد خواستند تا درباره چگونگی اقامه عزای خود سخن بگویند. اکثر ائمه ما درباره مراسم عزای خود وصیتهای گوناگون دارند.
این سخنران و کارشناس مذهبی در خصوص روشنگری واقعیت حادثه عاشورا و بارزکردن ظلم و تزویر حکومت بنی امیه و نقش امام باقر علیهالسلام اظهار داشت: بعد از واقعه کربلا، بهترین فرصت برای بیان حادثه کربلا در جریان مبارزات بنیامیه و بنی عباس بود که امام باقر علیه السلام و فرزندشان امام صادق علیه السلام آن را به تمام جهان نشر دادند.
حجت الاسلام و المسلمین بهاری در پایان تاکید کرد: پس از حادثه کربلا، امام سجاد علیه السلام مامور به سکوت بودند و باید به عنوان امام در جامعه حاضر می شدند. از این رو آنچه از کربلا روایت شده بیشتر از فرمایشات امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام است.
وارث
فرم در حال بارگذاری ...
به مناسبت شهادت امام باقر علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1396
ای جابر! تو را به پنج کار وصیت می کنم:
اگر با تو ستم کردند، تو ستم مکن؛
اگر با تو خیانت کردند، تو خیانت مکن؛
اگر تو را تکذیب کردند، خشمگین مشو؛
اگر تو را ستایش کردند، شاد و خرم مشو
و اگر تو را نکوهش کردند، آشفته گوی و دل خور مگرد.
خورشیدی که در سال 57 بعد از بعثت از خانه پر نور امام سجاد علیه السلام ، درخشیدن گرفته بود، اینک با گذر 57 سال درخشش و نورافشانی، به غروب می نشیند و حسرت و اندوه از دست رفتنش، دل های شیفته نور و روشنی را می گدازد. امام محمدباقر علیه السلام ، پنجمین خورشید نورافشانی بود که نوزده سال در آسمان درخشید و وجود عالم هستی و وجود انسان را به پرتوهای پر فیض و پربرکت خویش رویانید و پرورانید.
حضور پرخیر او، ستون استوار عالم هستی و مایه آرامش خلقت بود. نه فقط برای شیعیان و نه تنها برای امت اسلامی، که او برای همه جامعه انسانی و همه خلقت مبدأ خیر و رحمت و برکت و یاری بود. هر چند خفّاشان کوردل تاریکی پسند، حضور پر نورش را تاب نیاوردند و به ظلم خود، در هفتم ذی حجه 114، عالم هستی را در داغ حرمانش به سوگ نشاندند.
در سوگ شهادت امام
تحفه ناب خدا
در تلاطم اختلاف ها، تحریف ها، سردرگمی ها و دشمنی ها، کشتی امت اسلام چگونه راه می یافت، اگر تو ناخدایی اش نمی کردی؟
ای باقرالعلوم آل محمد! بوستان علوم آل محمد صلی الله علیه و آله چه خشکیده و بی بار می ماند، اگر تو، چشمه شکافنده علوم، زلال علم خود را در آن جاری نمی کردی. فرهنگ غنی شیعه چه دست خالی بود، اگر دردانه وجود تو را در خود نداشت. درود خدا بر تو که چنین تشنگان دانستن را سیراب کردی و شیفتگان نور را روشنی بخشیدی.
چه مهربان و کریم است خدایی که تو را برای هدایت خلق برگزید و وجود تو را به امت اسلامی هدیه داد و چه کرد دست ستم انسان با این هدیه الهی و با این تحفه ناب. لعنت خدا بر آنان که آفریدگان را از این رحمت الهی محروم کردند و سلام و درود جاودانه خدا بر تو که همان خورشید امید امت اسلامی.
...
مرهم دل ها
چه کوردل بودند آنها که اوج رحمت تو را ندیدند و نبودنت را پسندیدند. چه تاریک دل بودند آنها که نور وجود تو را خاموش کردند و تاریکی را برگزیدند. بریده باد دستی که زهر در جام وجود تو ریخت. سوخته باد دلی که دل های شیعیان تو را در سوگ تو سوخت. حرمان و اندوه ابدی بر آن که امت اسلامی را از وجود مبارک تو محروم کرد. ای پنجمین ستاره امید، ای ریسمان نجات بشر و ای کشتی هدایت! امت اسلام در حرمان آن همه مهربانی، دانایی و کرامت، تنها به تمسک به کلام تو، آثار تو و سیره تو بر دل خویش مرهم می نهد و به حضور فرزند غایب از نظرت دل را تسلا می دهد. سلام و درود ابدی خدا بر تو و بر فرزندت که چشمه رحمت خدا در میان خلق خدایید!
بوسه بر خاک بقیع
آسمان، آرزو می کند که فرود آید و بر خاک بلند بقیع بوسه زند. در نگاه آسمان، بقیعْ چه بلندمرتبه و والاست و در چشم خورشید، بقیعِ سرد و خاموشْ چه پر نور می درخشد. چه حسرتی می خورند ستاره های آسمان بر سنگ ریزه های بقیع که به پابوس بزرگواری چون تو سر می سایند. ای فرزند رسول خدا، ای سلاله علی مرتضی و ای وارث بانوی دو عالم فاطمه زهرا! بوی بهشت می دهد مزار خاموش و غریب تو و مشبّک هایش گویا حلقه های آستان خداست. سلام و درود خدا و فرشتگان او بر تو، بر اجداد طاهرینت و بر سلاله پاکت، ای پنجمین ستاره آسمان امامت!
عظمت مقام آن حضرت
سلاله پاکان
امام باقر علیه السلام که از سوی پدر، افتخار فرزندی رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا ـ که درود خدا بر آنان باد ـ را داشت، از سوی مادر نیز هاشمی، علوی و فاطمی بود. مادر آن حضرت، فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام بود. زنی که امام صادق علیه السلام درباره او فرمود: «جده ام، صدیقه ای بود که در اولاد امام حسن علیه السلام ، زنی به درجه و مرتبه او نرسید.» سلام و درود بر سلاله پاکان، شاخسار بابرکت عصمت، امام محمدباقر علیه السلام و بر پدران پاکش باد.
وارث عاشورا
در جریان حادثه عاشورا، در اوج بیداد دشمنان اسلام و اوج مظلومیت اهل بیت عصمت علیهم السلام ، امام محمد باقر علیه السلام کودکی چهار ساله بود که بار همه مصیبت های آن روز را با همه دردها و رنج های اسارت، بردبارانه در سینه کوچکش تاب آورد و مانْد تا روزی بار سنگین امامت امت اسلام را بر دوش کشد و درختی را که با خون پاک جد بزرگوارش آبیاری شده بود، به بار نشاند. ایشان خود درباره این حادثه می فرماید: «هنگامی که جدم حسین علیه السلام به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت و آنچه در آن روز بر ما گذشت، همه را به یاد دارم.» رحمت و برکات خداوند بر وارث عاشورا، فرزند حسین شهید، امام محمد بن علی بن حسین علیه السلام .
روایت جابر
صدای الهی رسول خدا صلی الله علیه و آله هنوز در گوش جابربن عبدالله انصاری می پیچید که به او فرموده بود: «ای جابر! تو پس از من چندان زنده می مانی که مردی از فرزندانم را که شبیه ترین مردم به من و نامش هم نام من است، زیارت کنی. او را که دیدی، سلام مرا به او برسان و به این سفارش من حتما عملکن».
دوران، دوران اختناق و ستم به علویان بود و دشمنی شدید امویان با اهل بیت علیهم السلام آنان را در میان بیشتر مردم ناآشنا و گم نام کرده بود. جابر همه جا به دنبال گم شده خویش می گشت تا آن گاه که موعد دیدار رسید و خورشید گم شده جابر، پیش چشمش درخشید و او با دلی مشتاق و چشمی پراشک، سلام رسول خدا صلی الله علیه و آله را ابلاغ کرد. از آن پس، هر روزِ جابر به دیدارِ مولایش نور تازه ای می گرفت و به هر بهانه و در هر جمعی با مردم از کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله می گفت. شاید حکمت آن سلام پیامبر برای فرزندش، امام باقر علیه السلام از سوی جابر، حضور این شاهد گویا در آن دوران اختناق و شناساندن آن امام بزرگوار به همگان بود. سلام و درود خدا بر او و بر جد بزرگوارش باد!
چشمه بی پایان علم
رسول خدا صلی الله علیه و آله آن گاه که مژده دیدار فرزندش، محمد بن علی علیه السلام را به جابر می داد، آن امام را «باقرالعلوم» نامید و فرمود: «علم را می شکافد؛ شکافتنی.» به راستی، آن امام همام، دریایی بی کران از دانش های گوناگون بود. چشمه ای که بی پایان می جوشید و دل های عطش ناک دانستن را سیراب می کرد.
جابربن یزید جُعفی، یکی از شاگردان آن حضرت که به گفته خودش هفتاد هزار حدیث از آن حضرت نقل کرده است، می گوید: آن حضرت را هجده سال خدمت کردم. هنگامی که خواستم از او جدا شوم، عرض کردم: از دانش سیرابم کن. فرمود: ای جابر! پس از هجده سال هنوز هم سیر نشده ای؟ عرض کردم: شما چشمه ای بی پایان هستید که آب گوارایش تمام شدنی نیست.
زلال گوارای دانایی
وجود پربار و جوشنده امام باقر علیه السلام نه فقط برای لب های تشنه دانشمندان تشیع، بلکه برای همه علمای امت اسلامی و حتی همه ادیان، زلال، گوارا و سیراب گر بود. پرتو گرم حضورش، دل های بسیاری را از فرقه ها و دین های گوناگون به سوی خود جذب می کرد و زبان تمجید بسیاری را به اعتراف به مقام والای خویش وامی داشت. ابن حَجَر هیثمی، از علمای تاریخ نگار اهل سنت در کتاب صَواعق المُحرِقه در تمجید مقام آن حضرت می نویسد: «او شکافنده علم و گردآورنده آن بود. عملش او را می شناسانید و بلندش می داشت. دلی پاک و علم و عملی پاکیزه داشت. خُلقی والا داشت و وقتش در بندگی خدا می گذشت و به درجات بالایی از مقامات عارفان دست یافته بود که کسی توان وصف آن را ندارد».
مرجعیت عام امام
با وجود همه دشمنی های کوردلان و شیطان صفتان آن روزگار، خورشید درخشان و پرتوافشان حضور امام محمدباقر علیه السلام چنان نورافشان و روشنی بخش بود که کسی توان انکار این پرتوافشانی را نداشت. ذَهَبی، عالم بزرگ اهل سنت درباره آن حضرت می نویسد: «از کسانی بود که بین علم و عمل و آقایی و شرافت و وثاقت و متانت جمع کرده و برای خلافت اهلیت داشت.» همچنین استاد ابوزهره، عالم بزرگ سنّی مذهب درباره مرجعیت عام امام می نویسد: «امام باقر علیه السلام وارث امام سجاد علیه السلام در امامت و هدایت مردم بود. از این رو، علمای تمام سرزمین های اسلام از هر سو به محضر او می شتافتند و کسی از مدینه دیدن نمی کرد جز اینکه به خدمت او شرف یاب می شد و از علوم بی پایانش بهره ها می گرفت».
فعالیت های امام باقر علیه السلام
خورشیدی در میان تاریکی
با نزدیک شدن به سال های پایانی قرن اول هجری قمری، همراه با آغاز کشورگشایی ها، بی خبری مردم از اسلام ناب به اوج خود می رسید. امور نظامی و مسائل مالی، مردم را از فعالیت های علمی، فرهنگی و تربیت دینی غافل کرده بود. به گفته برخی از منابع تاریخی، بسیاری از مردم حتی کیفیت اقامه نماز و به جا آوردن حج را نمی دانستند و تا این حد از مسائل دینی ناآگاه بودند. درست در همین زمان و با استفاده از ضعف دستگاه خلافت، امام محمدباقر علیه السلام چون خورشیدی، پرده های تاریک جهل مردمان را شکافت و در حالی که خلفای بنی امیه روز به روز ناتوان تر می شدند، آن امام همام پایه های مکتبی علمی و فرهنگی را بنیان نهاد که پس از آن حضرت، به یاری فرزند بزرگوارش، امام جعفر صادق علیه السلام به تأسیس دانشگاهی پربار و تربیت دانشمندانی بزرگ انجامید.
مبارزات فرهنگی و سیاسی
تلاش های علمی باقرالعلوم علیه السلام در سال های پایانی قرن اول هجری قمری، تجدید حیاتی برای جهان اسلام بود. شرایط سیاسی جامعه آن روز، فرصتی برای نشر علوم اهل بیت علیهم السلام به آن حضرت می داد. بخش بزرگی از روایاتی که اینک در دست ماست، از آن حضرت نقل شده است تا آنجا که در تاریخ می خوانیم: «از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام آنچه در زمینه تفسیر، کلام، فتوا و احکام حلال و حرام از آن حضرت نقل شده از کس دیگری صادر نشده است.» این مجموعه جامع و کاملِ علوم اسلامی، پایه های استواری بود که بنای محکم و فراگیر مکتب غنی شیعه بر آن بنا شد. سلام و صلوات خدا بر او که چراغ هدایت همه انسان ها بود.
بنیان گذار مکتب فقه شیعه
جلوگیری از تدوین حدیث پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله تا اواخر قرن اول هجری، سبب انزوای شدید فقه و غفلت مردم از احکام دینی شده بود. هنگامی که عمر بن عبدالعزیز، خلیفه هم عصر امام محمدباقر علیه السلام به نوشتن احادیث دستور داد و به دنبال آن، احادیث فراموش شده از حدود صد سال پیش به دست بسیاری از راویان نوشته شد، اختلاف های فقهی، جامعه را به تلاطم و سرگردانی واداشت و آنک، زمان آن بود که امام باقر علیه السلام ، ناخدای کشتی امت اسلامی، با هدایت الهی اش راه بنمایاند. آن امام همام که نماینده مکتب اهل بیت علیهم السلام و از نخستین بنیان گذاران فقه شیعی بود، با بیان صحیح روایات پدرانش، مکتب فقهی شیعه را بنا نهاد؛ مکتب پرباری که مجموعه ای کامل و جامع از دستورالعمل های دین مبین اسلام و راهنمایی برای زندگی بشر است.
مبارزه با غلو
شیوه تفکر مردم درباره مقام والای امامت در پایان قرن اول هجری، به شدت دچار اختلاف شده بود. از سویی، گروهی، خلافت را از آن بنی امیه می دانستند و به مقام عصمت توجه نداشتند و از سوی دیگر، گروهی برای رسیدن به منافع خود، به غلو درباره مقام امام می پرداختند. آنها با توسل به معرفت امام، خود را از عمل به وظایف اسلامی معاف می دانستند و شناخت امام را برای رسیدن به رستگاری کافی برمی شمردند. امام محمد باقر علیه السلام با تأکید بر مقام عصمت امامان، بر لزوم تکیه بر عمل صالح نیز توصیه می کرد و می فرمود: «شیعیان ما کسانی اند که از ما، آثار ما و اعمال ما پیروی کنند.» این توصیه امام باقر علیه السلام به عمل گرایی شیعیان، در کنار ایمان قوی، ایستادگی و مبارزه امام در برابر تمام فرقه هایی بود که به عمل اعتنایی نداشتند و فقط شناخت امام را راهی برای توجیه سستی ها و غفلت های خویش قرار داده بودند.
تدوین فرهنگ شیعه
دوران امامت پنجمین امام شیعیان، امام محمدباقر علیه السلام ، زمان اوج مظلومیت شیعه بود، به گونه ای که خود آن حضرت در تحلیل اوضاع روز می فرماید: «عرصه بر پیروان ما چنان تنگ شد و کار به جایی رسید که اگر کسی را با صفت زندیق یا کافر می خواندند، برایش بهتر بود از آنکه او را شیعه امیرمؤمنان علی علیه السلام بخوانند».
در چنین شرایطی، امام محمدباقر علیه السلام سنگر مبارزه اصلی خویش را در بیان معارف اصیل دینی و تدوین فرهنگ مذهبی غنی شیعی قرار داد. هر چند در کنار آن، گاه به صراحت و زمانی به کنایه به دستگاه ستم حمله می کرد و مردم را از آنان بازمی داشت.
تجدید حیات اسلام
در دورانی که فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام امت اسلامی در حادثه جان سوز عاشورا به شهادت می رسد، خاندان او به عنوان خارجی و غیر مسلمان به اسارت برده می شوند و فرزند او سال های امامت خود را در زندان خلفا می گذراند، روشن است که در میان مردم هیچ درکی از مقام امامت و عصمت وجود ندارد. در اوج جهالت، امت اسلامی به شدت نیازمند تجدید حیات فکری بود و این بار سترگ را پس از امام سجاد علیه السلام سلاله پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله ، پنجمین امام آل محمد، امام باقر علیه السلام بر عهده گرفت. ایشان یکسره بر لزوم رجوع به اهل بیت علیه السلام و بر عصمت ائمه اطهار تأکید می ورزد و به تکرار یادآور می شود که تنها راه سعادت و بهروزی، پیروی از ایشان است.
سخنان آن حضرت به صراحت بیان گر این نکته بود که دریافت معارف اصیل دینی، جز از راه پیشوایان معصوم ممکن نیست. ایشان می فرماید: «فرزندان رسول خدا، درهای علوم الهی در راه رسیدن به رضای او و دعوت کنندگان به بهشت و سوق دهندگان مردم به آنجا هستند.» نیز در جایی فرموده است: «مردم! کجا می روید؟ به کجا برده می شوید؟ شما در آغاز به وسیله ما اهل بیت هدایت شدید و سرانجام کار شما نیز با ما پایان می پذیرد».
سیره امام باقر علیه السلام
نفوذ در دل ها
امام محمدباقر علیه السلام با آن عظمت علمی و قدرت و جنبه الهی که خداوند در وجودش به ودیعه نهاده بود، متواضع ترین مردم بود. کسی که عظمت وجودی و بلندای مقامش، خلفای ستم گر عباسی را نیز به تحسین وامی داشت، در زندگی عادی خود بیش از همه فروتن و با خَلق بیش از همه مهربان و صمیمی بود. او در کارهای سنگین به غلامان خود کمک می کرد. در کشتزار خود به تلاش می پرداخت و درآمدش را به نیازمندان می بخشید و برای رفع مشکلات شیعیان صرف می کرد. مهربانی، فروتنی و خلق نیکوی امام، مایه جذب شیعیان و شیفتگی بیش از پیش دوستان آن حضرت و نفوذ اسلام در درون دل ها بود، تا آنجا که دشمنی و فریب کاری های دشمنان نیز نمی توانست ذره ای از نفوذ آن حضرت در دل ها بکاهد. زهی سعادت آنان که او را برای هدایت خود برگزیدند و قدم در راه پیروی او نهادند!
خورشید پرتوافشان
پنجمین خورشید آسمان امامت، امام محمد باقر علیه السلام به دستور هشام، خلیفه وقت، دستگیر و به زندان برده شد. خورشید وجود آن حضرت نه با توبیخ ها و سرزنش های جاهلانه هشام به سردی می نشست و نه در پس دیوارها و حصارهای زندانِ او، از پرتوافشانی بازمی ماند. نور وجود ایشان، دل های زندان بانان و زندانیان همراه حضرت را به گرمی و روشنی خویش نوازش می داد، به گونه ای که همه اطرافیان وی را در زندان شیفته آن بزرگوار کرد. خبر به هشام رسید و چاره ای جز اظهار ناتوانی برای او باقی نگذاشت. پس دستور داد حضرت را با احترام به مدینه بازگردانند. سلام و درود خدا بر خورشید نورافشان خاندان عصمت و طهارت، امام محمدباقر علیه السلام !
کلام امام باقر علیه السلام
راهنمای حقیقت
در این دنیای فریبنده و با این چشم و دل خواب آلود آدمی، مگر نور کلام تو راه را بنمایاند و طنین کلامت خواب ها را پاره کند. چه زیبا و روشن حقیقت را آن گونه که هست، می نمایانی ای باقرالعلوم آل محمد. جابر جُعفی نیز چه عطش ناک، کلام تو را می نوشد، وقتی لب به سخن می گشایی و می فرمایی: «ای جابر! آخرت، خانه ماندن است و دنیا، خانه فنا. اهل دنیا صاحبان غفلتند و مؤمنان، صاحبان دانش و اهل ذکر و عبرت. مؤمنان آنچه به گوششان می شنوند، آنها را از یاد خدا بازندارد و آنچه با چشمشان می بینند از زینت دنیا، آنها را از یاد خدا غافل نگرداند. پس آنها در آخرت به ثواب و در دنیا به دانش بهره مندند».
سرزنش غلوکنندگان
پنجمین نور هدایت، امام محمدباقر علیه السلام ، غلوکنندگانی را که معرفت و دوست دار امام بودن را به تنهایی مایه نجات می دانستند، به شدت از خود می رانْد و می فرمود: «از خدا بترسید و به دستور او عمل کنید تا ثواب های الهی را بیابید. به درستی که میان خدا و کسی از آفریدگان، خویشی نیست و محبوب ترین بندگان نزد خدا کسی است که پرهیزکاری از حرام الهی بیشتر کند و علم به طاعت الهی بسیار نماید».
در سایه سار کلام نور
ای جابر! تو را به پنج کار وصیت می کنم:
اگر با تو ستم کردند، تو ستم مکن؛
اگر با تو خیانت کردند، تو خیانت مکن؛
اگر تو را تکذیب کردند، خشمگین مشو؛
اگر تو را ستایش کردند، شاد و خرم مشو
و اگر تو را نکوهش کردند، آشفته گوی و دل خور مگرد.
ای جابر! آسایش تن را در راحتی قلب بطلب و راحتی قلب را در کمی خطا بخواه.
توشه خود را در این دنیا با کوتاه ساختن رشته آرزوها برگیر.
به بسیار شمردنِ روزی اندک و اندک شمردن طاعت بسیار، سپاس خدای بگزار.
مال دنیا را همچون مالی دان که در خواب به دست آورده ای که چون بیدار شوی، چیزی از او با تو نباشد.
حوزه
سلام .کارتون عالیه.خواهر های عزیز لطفا از وبلاگ ما هم دیدن بفرماییدhttp://p-esmatie.kowsarblog.ir/
فرم در حال بارگذاری ...
گلچین مداحی های شهادت امام محمد باقر علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1396
مداحی های سال 95 |
...
مداحی شهادت امام محمد باقر علیه السلام |
5. موسوی |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | از غم دیرینه ای، دل ها شد مدینه ای (جدید، سال 92) | 2,832 | 0:05:52 |
8. مهدی سلحشور |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | غریب آقا ، غریب آقا | 1,536 | 0:06:32 | ||
2 | روضه امام باقر علیه السلام | 1,016 | 0:04:18 |
9. مهدی مختاری |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | یکی انگار داره دل رو به یه جای غریبی | 698 | 0:01:58 | ||
2 | می باره دوباره درد و بلا | 1,387 | 0:03:55 |
10. قانع |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | خسته در بند غمم بال و پرم می سوزد | 610 | 0:03:27 | ||
2 | روضه خوانی در سوگ امام محمد باقر علیه السلام | 1,238 | 0:07:15 |
11. محمد رضا بذری |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | جابر شفا گرفت ز دست خداییت | 1,802 | 0:05:06 |
12. احمد واعظی |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | غنچه بودم که گلابم کردند | 2,759 | 0:07:49 | ||
2 | بابای من مردم مدینه بدند | 990 | 0:02:48 |
13.حسین سیب سرخی |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | از سوز زهر پیکرم آتش گرفت و سوخت(واحد،سال93) | 3,213 | 0:07:37 | ||
2 | هزار خاطره غم نمی رود از یاد(واحد،سال93) | 1،822 | 0:04:14 |
14.مهدی اکبری |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | هر کسی که تو کودکی(واحد،سال93) | 4,944 | 0:11:51 | ||
2 | وای مادرم زهرا کجایی(واحد،سال93) | 1،168 | 0:02:38 |
15.حدادیان |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | روضه شهادت امام باقر علیه السلام (سال 94) | 7,642 | 0:18:25 |
16.مقدم |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | توی قاب چشمای ترم گریه است برامادرم(زمینه سال94) | 4,535 | 0:10:51 |
17.سید مجید بنی فاطمه |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | روضه ( سال94) | 4,535 | 0:10:51 | ||
1 | باز دل صاحب از زمان (عج) شکسته (زمینه سال94) | 4,535 | 0:10:51 |
برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون کلیک راست نموده و گزینه …Save Target As را انتخاب نمایید.
با تشکراز سایت شهید آوینی
فرم در حال بارگذاری ...
«رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً» یعنی چه؟
نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1396
فرم در حال بارگذاری ...
همواره عمل صالح را از خداوند درخواست کنید
نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1396
فرم در حال بارگذاری ...