با 10 بیماری پنهان فضای مجازی آشنا شوید + اینفوگرافی
نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1396اگر جز, کسانی هستید که در شبانه روز، مدت زیادی را سرگرم جستوجو در فضای مجازی هستید، مطمئنا دچار یکی از موارد زیر خواهید شد.
طبق آخرین آمار کارشناسان، هر ایرانی بطور میانگین عضو 18 کانال تلگرام است؛ این یعنی، ما روزانه زمان زیادی را صرف گشت و گذار در صفحات مجازی میکنیم، پس بهتر است از عوارض این کار نیز با خبر باشیم.
اینفوگرافی زیر به سراغ این موضوع رفته و 10 مورد از مضرترین عوارض استفاده از این مهمان پر خطر را بازگو کرده است؛
1- با استفاده مداوم از فضای مجازی، تعاملات اجتماعی شما به شدت کاهش خواهد یافت.
2- احساس نیاز به توجه بیشتر پیدا خواهید کرد.
3- اهداف واقعی زندگی را کم کم فراموش خواهید کرد.
4- خطر احتمال ابتلا به افسردگی در شما شدت پیدا خواهد کرد.
5- در شبکه های اجتماعی احتمال شکستهای شما بیش از شکست در دنیا واقعی است.
6- فضای مجازی خلاقیت شما را کور خواهد کرد.
7- در فضای مجازی با قلدریهای عجیب و غریب افراد مواجه خواهید شد.
8- دائما در این فضا مقایسه خواهید شد.
9- بیخوابیهای وحشتناک به سراغتان میآید و مهم تر از همه، حریم خصوصی شما به خطر خواهد افتاد.
![10 اثر منفی فضای مجازی بر انسان](http://www.yjc.ir/files/fa/news/1396/5/23/thumb/thm_142_6623001_946.jpg)
با استفاده مدوام از تلفن همراه 10 خطر در کمین شما است.
باشگاه خبرنگاران
فرم در حال بارگذاری ...
واكنش سردار سليمانی به شهادت شهید حججی+ ترجمه انگليسی و عربی
نوشته شده توسطرحیمی 21ام مرداد, 1396
چندی پیش گروه تکفیری تروریستی داعش یک رزمنده ایرانی را در مرز سوریه و عراق به اسارت گرفت و روز بعد خبر شهادت مدافع حرم محسن حججی با انتشار تصویری اعلام کرد. شهادت این بزرگ مرد تمامی مردم ایران را متاثر کرد اما نگاه پر صلابتش هنگام اسارت بار این غم را کمتر میکرد چرا که در عین حال دریایی از غرور و افتخار نصیب هموطنانش کرد.
صفحه توئیتر منتسب به حاج قاسم سلیمانی با انتشار پیامی یک دعا برای عاقب به خیری کرد. این صفحه نوشت:”
از خدای سبحان عاجزانه طلب میکنیم که حسن عاقبت با مرگی همچون شهید محسن حججی عزیز را برای ما مقرر فرماید.”
در همین راستا صفحه اینستاگرام منتسب به سردار سلیمانی واکنش وی را نسبت به این حادثه تلخ منتشر کرد.
صفحه اینستاگرام منتسب به سردار سلیمانی نوشت:
“سرلشكر قاسم سليمانی: به حلقوم بریده این شهید [محسن_حججی] عزيز راه اباعبدالله (ع)، سوگند یاد میکنیم که از تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک برآمده در پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست. ۹۶/۰۵/۱۹
اللواء قاسم سليماني: نقسم بالنحر المذبوح لشهيد نهج أبي عبد الله (عليه السلام) [محسن حججي] العزيز أنّنا لن نتوانى عن ملاحقة هذه الشجرة الملعونة وإزالة هذه الغدة الخطيرة التي نبتت في جسد العالم الإسلامي حتى القضاء على آخر فرد منهم. ١٠/٨/٢٠١٧
I swear to the slain throat of this dear martyr , who was killed for Imam Hossein’s path, that we will never stop chasing this evil progeny and destroying this dangerous tumour inside the body of Islam until every single one of them is eradicated. Ghasem Soleimany, 8/10/17″
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/z_ahmadi/profile_pictures/_evocache/emama1t.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1494826461)
حریم زینبی درخاک وخون است
یقینافتنه تا مرز جنون است
درباغ شهادت راگشودند
دوباره بانگ أینَ الراسخون است
به روی سینه ها مهرشهادت
به لب إِنّاإِلَیهِ رَاجِعُون است
شهادتت مبارک ای بزرگ مرد
فرم در حال بارگذاری ...
دانلود مداحی با صدای محمود کریمی در جمعه انتظار
نوشته شده توسطرحیمی 21ام مرداد, 1396
فایل صوتی مداحی محمود کریمی را با عنوان «گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما» در اینجا بشنوید و دانلود کنید.
دانلود «گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما» با صدای محمود کریمی
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/0532445341/profile_pictures/_evocache/7583e5i49i1961-allah.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1523970128)
احسنت
فرم در حال بارگذاری ...
مداحی سید رضا نریمانی در منزل شهید حججی+فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 21ام مرداد, 1396
فیلم حضور هیئت فدائیان حسین(علیه السلام) با مداحی سید رضا نریمانی در منزل شهید محسن حججی در اینجا آماده دریافت است.
دانلود مداحی رضا نریمانی برای شهید محسن حججی
فرم در حال بارگذاری ...
لحظه اسارت شهید محسن حججی به دست تروریستهای داعش+فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 21ام مرداد, 1396این روزها همه جا صحبت از شهید محسن حججی است؛ شهیدی که با اسارت و شهادتش داغی بر دل تمام هموطنانش گذاشت. اما نوع شهادت غرور آفرین این بزرگ مرد غیور مرهمی است بر دل ما داغ دیدگان، زیرا هیچ رعب و وحشتی در نگاه او نبود هنگامی که به دست داعشی ها های خونخوار افتاد و آنچه در چشمان او می درخشید، غرور بود و صلابت، بدون ذره ای ترس!
لحظاتی پیش ویدیویی از لحظه ی اسارت این شهید بزرگوار به دست تروریست های تکفیری داعش در فضای مجازی منتشر شده که در ادامه می توانید مشاهده کنید.
نخستین اظهارات همسر شهید حججی+فیلم
فیلم زیر نخستین اظهارات همسر شهید محسن حججی را بعد از شهادت همسرش با رسانه ها نشان میدهد.
همسر شهید بزرگوارمحسن حججی در اولین مصاحبه خود با رسانه ها زیبایی این شهادت جانسوز را بیش از پیش جلوهگر ساخت؛ همسر شهید حججی گفت: “همسرم رفت که بگوید امام خامنهای تنها نیست… رفت که بگوید هنوز هم مردان خدایی هستند…اگه کسی خواست اشکی برای همسرم بریزد به اشکش هدف بدهد؛ برای حضرت زینب(سلام الله علیها) و امام حسین(علیه السلام) گریه کند. همه زیر لب فقط بگوئید امان از دل زینب(سلام الله علیها)…راهش را ادامه بدهید…دعا کنید خدا به من هم صبر بدهد..”
فیلم زیر اولین اظهارات همسر شهید محسن حججی را بعد از شهادت همسرش با رسانه ها نشان میدهد.
فیلم نخستین اظهارات همسر شهید حججی
فرم در حال بارگذاری ...
دعای قنوت امام رضا علیه السلام چه بود؟
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مرداد, 1396
رجال بن أبی الضحاک قال:
کان قنوت الرضا علیه السلام فی جمیع صلواته:
«ربِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّكَ اَنْتَ الاَْعَزُّ الاَْجَلُّ الاَْكْرَمْ»
دعای قنوت امام رضا علیه السلام چه بود؟
دعای قنوت امام رضا علیه السلام در همه نمازهایش اینگونه بود:
بارالها مرا ببخش و به من رحم کن و از خطایم آنچه را که میدانی بگذر، همانا تو عزیزتر و برتر و گرامیتر هستی.
بحار الأنوار، ج82، ص: 200.
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/4431910352/profile_pictures/_evocache/untitled-1-1.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1454261855)
سلام
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/5039494629/profile_pictures/_evocache/photo_2019-02-01_00-32-43.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1611087693)
با سلام و تشكر و خدا قوت به تلاش هميشگي تان در اين وبلاگ زيبا
فرم در حال بارگذاری ...
کینهتوزی و راه درمان آن
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مرداد, 1396
کینه یکی از رذایل اخلاقی است. کینهتوزی حالتی نفسانی است که به دنبال حسادت و خشم و مانند آن در نفس آدمی پدیدار میشود و به شکل یک عقده در آن باقی مانده و روح و جسم کینهتوز را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و تعادل رفتاری و شخصیتی او را سلب میکند و خواب و آسایش و آرامش را از او میگیرد و تا ضربه و نیش خود را نزند آرام نمیگیرد.
کینه، واژهای فارسی است که در برابر واژگان عربی چون حقد، ضغن، غل و مانند آن به کار میرود. در آیات قرآن از غل سخن به میان آمده است و این واژه چندین بار مطرح شده و آن را صفتی زشت و ناپسند در آدمی دانسته و پیامبران علیه السلام ، مومنان و اهل بهشت را از آن مبرا و پاک دانسته است. (آل عمران، آیه ۱۶۱؛ حشر، آیه ۱۰)
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:
حِقدُ المُوًمِن مقامُهُ ثُم یفارقُ اخاهُ فلا یجِد علیهِ شیْئا وحِقْد الکافر دهره؛
کینه مؤمن همان جا و در زمان درگیری است و هنگامى که جدا شد در دل خود چیزى ندارد؛ اما کینه و دشمنى کافر همیشگى است. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۱۱)
...
غل حالتی است که ریشه در حسادت دارد. از این رو مومنان از خداوند میخواهند تا غل و کینهای نسبت به برادران ایمانی خود نداشته باشند؛ چرا که این حالت بیانگر وجود صفت زشت حسادت است. خداوند درباره نیایش مومنان میفرماید: و نیز از اهل ایمان کسانى که بعد از آنان (مهاجران و انصار) آمدهاند و مىگویند: پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند هیچگونه کینهاى مگذار. پروردگارا، براستى که تو رئوف و مهربانى. (حشر، آیه ۱۰)در حقیقت یکی از عوامل ایجاد حقد و کینه، حسادت شخص نسبت به موفقیتهای دیگری است که موجب میشود تا شخص نسبت به او نفرتی در نفس احساس کند و عامل بیزاری پایدار میگردد. بنابراین، همواره حقد و کینه نسبت به دوستان و آشنایان است و انسان نسبت به کسی که شناختی ندارد کینه نمیورزد.
میگویند اگر شتر در هنگام نحر بگریزد، تا زمانی که از شخص نحرکننده انتقام نگیرد و او را با لگدهایش نکشد دستبردار نیست. پس کینه شتری به سبب رفتار خصومتآمیز نحرکننده پدید آمده است. بنابراین میتوان ریشه و خاستگاه کینهتوزی باطنی را حسادت و دشمنی دانست.
کینه، بیزاری و نفرت درونی و خشم فروخورده است که شخص نه به قصد گذشت و عفو (کظمالغیظ) بلکه به قصد انتقام در دل نگه میدارد. کینه، عقده درونی است که در بسیاری از موارد به سبب عدم امکان مقاومت و یا مقابله با دشمن یا از روی حسادت شکل میگیرد و این تنفر و بیزاری همواره در نفس آدمی باقی است. بنابراین، حقد و کینهتوزى، ثمره تلخ خشم و حسادت است.
امیرمومنان على علیه السلام در بیان خاستگاه و ریشه کینه، به حسادت اشاره میکند و بیان میدارد که حسود دارای کینه عمیق است و میبایست از چنین شخصی پرهیز کرد؛ چرا که کینهتوزی او پایدار است و دیر درمان است و میتواند زیانی بس بزرگ به آدمی وارد سازد. آن حضرت علیه السلام در بیان خصوصیات حسود به کینهتوزی او اشاره کرده و میفرماید: اَلحَسودُ سَریعُ الوَثبَهِ، بَطىءُ العَطفَهًِْ؛ حسود زود خشمگین مىشود و دیر کینه از دلش مىرود. (بحارالانوار، ج۷۳، ص۲۵۶، ح۲۹)
البته امیرمومنان علی علیه السلام از علل کینهتوزی را سرزنش افراطی میداند. به این معنا که اگر نسبت به خطا و اشتباهات دیگران چشمپوشی نداشته باشیم، زمینه کینهتوزی را در آنها پدید آوردهایم. آن حضرت میفرماید: اِحتَمِل أَخاکَ عَلى ما فیهِ وَلاتُکثِرِ العِتابَ، فَإِنَّهُ یورِثُ الضَّغینَهًَْ؛ برادرت را با همان وضعى که دارد تحمل کن و زیاد سرزنش نکن، زیرا این کار کینه مىآورد.(تحفالعقول، ص۸۴)
آثار کینهتوزی
چنانکه گفته شد، ریشه و خاستگاه کینهتوزی خشم، خصومت و حسادت است. هر گاه انسانی از کسی خشمگین میشود و نمیتواند به هر دلیلی آن را بروز دهد، نفرت و بیزاری در درون پدید میآید که از آن به کینه یاد میشود. همچنین نسبت به کسانی که دشمن است و خصومت دارد، اگر نتواند بر آنها غلبه کند و چیره شود، این خصومت در نفس او جای میگیرد و به شکل کینه باقی میماند. همچنین اگر نسبت به موفقیتهای کسی حسادت ورزد، گاه این حسادت به هر دلیلی عمق مییابد و به شکل کینه درمیآید.
بر این اساس میتوان آثار کینهتوزی را در ابعاد چندی تحلیل و تبیین کرد؛ چرا که کینهتوزی به عنوان حسادت یا خصومت و یا خشم عمقیافتهای است که تمام فکر و ذهن کینهتوز را به خود مشغول داشته است و به عنوان یک دغدغه ذهنی با او همراه است و دست از او برنمیدارد.
از آنجا که کینه از جمله گناهان قلبى است، تاثیر آن در روح و روان کینهتوز بیشتر است. مثلا انسان وقتى خشم خود را به دل مىگیرد مسلماً قادر بر تشفّى قلب نخواهد بود، لذا این حالت در درون او نفوذ کرده و آنجا پایدار و محفوظ مىماند و بالاخره سر از کینه بر مىآورد. در این حالت شخص همواره با خود درگیر است و هرگز آرام و قرار ندارد و پریشانحال و پریشانخاطر بوده و از تعادل شخصیتی و روانی برخوردار نخواهد بود؛ چرا که جاى کینه در نفس است. پس چون نفس درگیر و پریشان است آن را در رفتار و کردار خویش به نمایش میگذارد.
شخص کینهجو، چون توان زمین زدن طرف مقابل را ندارد و یا آبرویش را کسى برده و به او تهمت زده شده و یا از کسی فحش و دشنامی شنیده، یا از ریاست و مال او را محروم کرده و یا بلاهای دیگری را بر سرش آورده؛ دشمنى او را به دل مىگیرد تا در موقع حساس و وقت مناسب او را به زمین بزند و نابودش کند. پس همواره فکر و ذهن کینهتوز درگیر انتقام است.
از آنجا که بدترین تاثیر کینهتوزی در خود شخص کینهتوز و روح و روان او ایجاد میشود، امیرمومنان على علیه السلام پیشنهاد میدهد که خود را از کینهتوزی برهانیم تا به آسایش و آرامش قلب و عقل و روح برسیم؛ چراکه کینهتوزی قلب و ذهن و عقل را درگیر خود میکند و آرامش را از عقل و قلب سلب میکند. آن حضرت میفرماید: مَنِ اطَّرَحَ الحِقدَ استَراحَ قَلبُهُ وَلُبُّهُ؛ هر کس کینه را از خود دور کند، قلب و عقلش آسوده شوند.(غررالحکم، ج۵، ص ۳۲۶، ح۸۵۸۴)
همیشه کینهتوز از دیدن شخص رنج مىبرد و روزبهروز آتش کینه در دلش بیشتر و فروزانتر مىشود. به گونهای که قوه عاقله او مغلوب قوه غضب مىشود. چنین حالتی آرامش را از او میگیرد و روان و روحش را خسته میکند و جسمش را به تحلیل میبرد، از این رو میتوان گفت که یکی از علل لاغری و رنجوری و بیحوصلگی در برخی از افراد را میبایست در کینهتوزی برخاسته از دشمنی و خشم و حسادت دانست.
امام علی علیه السلام درباره تاثیر زیانبار روانی و روحی کینهتوزی برای خود کینهتوز میفرماید: اَلْحَقودُ مُعَذَّبُ النَّفْسِ، مُتَضاعَفُ الهَمِ؛ کینهتوز، روحش در عذاب است و اندوهش دو چندان. (غررالحکم، ح ۱۹۶۲)
پس کینهتوزی هم روح و روان کینهتوز را میآزارد و هم غم و اندوهش را دوچندان میکند. از این رو افسردگی در کینهتوزان امری عادی و طبیعی است؛ زیرا کینهتوزی چرکی در روح و روان شخص است که او را روزبهروز بیمارتر میکند و زمینه افسردگی را در او فراهم کرده و تقویت میکند.
بر پایه آموزههای اسلامی کسانی که گرفتار دنیا هستند اهل کینهتوزی هستند و انسان مومن به سبب اینکه از دنیا رها شده و در بند محبت دنیا نیست، هیچ کینهای ندارد.(بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۵۶، ح۱۱)
اما انسانهای دنیاطلب و دنیاپرست برای هر چیز کوچک و بزرگ دنیوی، دچار کینهتوزی میشوند. آنان به سبب هر عمل خطا و یا گناهی که دیگری مرتکب شده و منفعت دنیوی آنها را از میان میبرند، نسبت به او کینهتوزی میکنند. امیرمومنان على علیه السلام با اشاره به حقارت دنیا به مردمان هشدار میدهد که دنیا ارزش این را ندارد که آدمی برای آن کینه ورزد. آن امام میفرماید: اَلدُّنیا أَصغَرُ وَ أَحقَرُ وَ أَنزَرُ مِن أَن تُطاعَ فیهَا الحقادُ؛ دنیا کوچکتر و ناچیزتر از آن است که در آن از کینهها پیروى شود. (غررالحکم، ج۲، ص ۵۲، ح۱۸۰۴)
کینهتوزی به سبب آنکه عقل و هوش آدمی را میرباید و تمام هم و غم افراد را به خود مشغول میدارد، اجازه نمیدهد تا کارهای خوب بکند یا کارهای نیک دیگران را بپذیرد. از این رو با نفرت و بیزاری به کارهای نیک شخصی که نسبت به او کینه دارد، مینگرد و خوبیهای او را بد میبیند.
کینهتوزی همانند حسادت پیش از آنکه به دیگری ضرر و ضربه بزند به خود کینهتوز ضرر و زیان میرساند و حتی کارهای نیک او را تباه میسازد. امیرمومنان علی علیه السلام کینهتوزی را نابودگر کارهای نیک انسانی برمیشمارد و به آدمی نسبت به کینهتوزی هشدار میدهد و میفرماید: اَلغِلُّ یُحبِطُ الحَسَناتِ؛ کینه، خوبىها را نابود مىکند. (غررالحکم، ج۱، ص ۱۶۸، ح ۶۴۲۹)
کینهتوزی موجب میشود تا انسان و جامعه در فتنه و آشوب گرفتار آید؛ بسیاری از درگیریها، خشونتها و فتنههایی که در میان خانوادهها و جامعه بشری پدید میآید، ریشه در کینهتوزی و کینه شتری انسانها دارد. امیرمومنان علی علیه السلام فتنهها را نتیجه کینه دانسته و نسبت به آن هشدار میدهد و میفرماید: سَبَبُ الفِتَنِ الحِقدُ؛ علت فتنهها و آشوبها کینهتوزى است.(غررالحکم، ج۴، ص ۱۲۱، ح۵۵۲۲)
راههای درمان کینهتوزی
گذشت و احسان
با توجه به علل و عواملی که برای کینهتوزی بیان شده میتوان برای درمان، نخستین گام را در از میان بردن علل و عوامل و بسترهای کینهورزی برداشت. از آنجا که ریشه بسیاری از کینهتوزیها حسادت و خشم است میبایست با پیروی از آموزههای قرآن به جای دل بستن به امور مادی و دنیوی به مسائل معنوی و اخروی توجه کنیم. این امر موجب میشود تا از حسادت و خشم در امان باشیم و اهل احسان و عفو و گذشت گردیم. همچنین به جای حسادت اهل غبطه شویم و موفقیت دیگران را الگوی موفقیت خود قرار دهیم و با بهرهگیری از روشهای او امکان موفقیت را برای خود فراهم آوریم.
بیگمان گذشت از خطا و اشتباه دیگران بهترین راه برای جلوگیری از گرفتارشدن در کینهتوزی است. رسول اکرم(ص) در این باره میفرماید: تَعافَوا تَسقُطِ الضَّغائِنُ بَینَکُم؛ از یکدیگر گذشت کنید، تا کینههاى میان شما از بین برود.(کنزالعمال، ج۳، ص۳۷۳، ح۷۰۰۴)
اگر اهل گذشت و احسان و عفو باشیم هرگز گرفتار کینهتوزی نخواهیم شد و از این بیماری و رذیلت اخلاقی در امان خواهیم ماند و در واقع گذشت، شاه کلید درمان کینهورزی بهشمار میرود.
درباره دوستان و خویشان یا هر فردی که آدمی را با عمل ناپسند و ناسنجیده یا زشت خود میآزارد میبایست عفو و احسان و گذشت داشته باشیم و پوزش آنان را بپذیریم و اگر از کسی آزرده هستیم، از او گلایه و شکایت کنیم تا دلهایمان دچار عقده روحی نشده و آرام گیرد. امام هادى علیه السلام پیشنهاد میکند که برای رهایی از کینهتوزی راه گلایه و سرزنش را در پیش گیریم تا گرفتار حقد و کینه نشویم. آن حضرت علیه السلام میفرماید: اَلعِتابُ مِفتاحُ الثِّقالِ وَالعِتابُ خَیرٌ مِنَ الحِقدِ؛ گلایه کردن کلید سرسنگینى و بهتر از کینه است. (بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۶۹، ح۴)
البته باید توجه داشت که در سرزنش کردن راه افراط را نپیماییم؛ چرا که عتاب زیادی هم خود کینهتوزی را سبب میشود؛ چنانکه امام على علیه السلام فرموده است: اِحتَمِل أَخاکَ عَلى ما فیهِ وَلاتُکثِرِ العِتابَ، فَإِنَّهُ یورِثُ الضَّغینَهَ؛ برادرت را با همان وضعى که دارد تحمل کن و زیاد سرزنش نکن، زیرا این کار کینه مىآورد. (تحفالعقول، ص۸۴)
هدیه دادن
هدیه دادن یکی از راههای از بین برنده کینه در دلهای دیگران است. ما برای اینکه از شر و زیان کینهتوزی دیگران در امان باشیم، با استفاده از هدیه، خود را در دژ استواری قرار دهیم که کینه به آن راه نمییابد. رسول اکرم(ص) در این باره سفارش کرده و میفرماید: الهَدِیَّهًُْ تُذهِبُ الضَّغائنَ مِن الصُّدورِ؛ هدیه دادن، کینهها را از سینهها مىبرد. (میزانالحکمه، ح ۲۱۲۰۰)
در روایتی دیگر از آن حضرت (ص) روایت شده که در این باره فرموده است: تَهادَوا فَإِنَّها تَذهَبُ بِالضَّغائِنِ؛ به یکدیگر هدیه بدهید، زیرا کینهها را از بین مىبرد. (کافى، ج۵، ص ۱۴۴، ح۱۴)
البته امیرمومنان علی علیه السلام روش دیگری را نیز سفارش میکند که با آن میتوان از کینه دیگران در امان ماند. آن حضرت علیه السلام میفرماید: اِحصِدِ الشَّرَّ مِن صَدرِ غَیرِکَ بِقَلعِهِ مِن صَدرِکَ؛ براى دِرو کردن بدى از سینه دیگران، آن را از سینه خودت ریشهکَن کُن. (نهجالبلاغه، حکمت ۱۷۸)
در حقیقت اگر انسان آنچه خود میپسندد برای دیگران بپسندد یا آنچه برای خود نمیپسندد برای دیگران هم نپسندد، آن زمان از کینهتوزی دیگران در امان خواهد بود؛ چراکه خود اهل حقد و کینه نیست و همین خصلت موجب تغییر در رفتار دیگران میشود. البته همواره افرادی هستند که بیرون از این قاعده قرار میگیرند؛ چرا که هر کار خوبی بکنید، تغییر روحیه و رفتار نخواهند داد. از این رو پیامبر(ص) با آن همه خلق عظیم و نیکوی خویش از سوی برخیها گرفتار کینه بود.
گاه شرایط محیطی میتواند عامل زدودن کینه شود. امام على علیه السلام سختیها و شداید در زندگی فردی و اجتماعی را بستری برای از میان رفتن کینهها میداند و میفرماید: عِندَ الشَّدائِدِ تَذهَبُ الأَحقادُ؛ در هنگام سختىها و گرفتارىها کینهها از بین مىرود. (غررالحکم، ج۴، ص۳۲۳، ح۶۲۱۲)
پس در شرایط سخت از جمله جنگها، افراد جامعه چون دغدغه مهمتری دارند، از کینهتوزی رهایی مییابند. این بدان معنا خواهد بود که شرایط رفاه و رفاهزدگی خود عامل تشدیدکننده کینهتوزی است. بنابر این میبایست در میان علل و عوامل یا بسترسازهای کینهتوزی به مسئله آسایش و رفاه افراطی نیز اشاره کرد؛ چرا که اگر در شرایط سخت کینهتوزیها از میان میرود؛ در شرایط رفاه و آسایش و ترف کینهتوزی یا ایجاد یا تشدید میشود.
روزنامه کیهان
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/0532445341/profile_pictures/_evocache/7583e5i49i1961-allah.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1523970128)
احسنت
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/0016425332/profile_pictures/_evocache/download_2_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1462783914)
راستی شعر مرا می خوانی؟
نه، دریغا، هرگز
باورم نیست که خواننده ی شعرم باشی
کاشکی شعر
مرا می خواندی…..
کجایی عزیزم دلتنگتم …………..
فرم در حال بارگذاری ...
تقوا و مدارا با مردم، عامل فزونی و برکت در زندگی است
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مرداد, 1396
یک کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به اینکه «ایمان و تقوا و مدارا کردن با مردم از عوامل فزونی برکت و نعمت در زندگی است» گفت: بالغ بر ۳۷ بار تعبیر برکت در آیات مختلف قرآن کریم آمده است.
حجتالاسلام اصغر دانشی اظهار کرد: در معنای برکت دو معنای پایداری و فزونی گنجانده شده است. زمانی که میگوییم خدایا به خانواده فلانی برکت بده، یعنی؛ نسل او دائماً ثابت بماند و رو به فزونی برود.
چند دلیل و علت وجود دارد که باعث زیاد شدن برکت در زندگی و فزونی و ثابت ماندن این نعمتها در زندگی میشود.
دانشی با اشاره به اینکه «اولین عامل فزونی برکت و نعمت در زندگی وجود ایمان و تقواست» اضافه کرد:
خداوند در قرآن میفرماید اگر ایمان باشد برکاتش را از زمین و آسمان نازل میکند.
...
وی دلیل دیگر افزایش برکت در زندگی را رعایت انصاف و عدالت دانست و گفت: در تعبیری از حضرت علی علیه السلام آمده است که میفرماید خداوند به واسطه روحیه عدالت این برکات را در جامعه زیاد خواهد کرد.
دانشی پرداخت زکات را عامل دیگر افزایش برکت دانست و افزود: در روایتی آمده است که حضرت علی علیه السلام به کمیل میفرمایند:
ای کمیل زکات برکت در مال است و کسیکه زکات میدهد خداوند لطفش را به او بیشتر خواهد کرد، به همین دلیل است که ما باید اعتقادمان را به آیات، روایات و احادیثی که از معصومین علیه السلام نقل شده است؛ دوچندان کنیم.
دانشی با اشاره به اینکه «ازدواج یکی دیگر از عواملی است که برکت را در زندگی زیاد میکند» اظهار کرد: این امر برای دختران و پسران مجرد و پدر و مادری که میخواهند به زندگیشان برکت دهند کاربرد دارد، این در حالی است که تعبیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این است که؛ ازدواجها را در جامعه ایجاد کنید چراکه خداوند متعال در خانهای که زن است برکت را ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه «ما باید آداب زندگی را به فرزندان خود آموزش دهیم» تصریح کرد:
یکی از این آداب شستن دستها قبل از خوردن غذاست، چرا که در تعبیری از امام صادق علیه السلام آمده است که میفرمایند اگر بچهها یاد بگیرند قبل از غذا دست خود را بشویند خداوند متعال برکت را ایجاد میکند.
دانشی، عامل دیگر فزونی برکت در زندگی را راضی بودن به رضای خدا دانست و اضافه کرد:
نسیه و قرض دادن نیز برکت را در زندگی افزایش میدهد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند سه چیز برکت را در زندگی ایجاد میکند، یکی از این موارد قرض دادن به برادر دینی است و اینکه نگذاریم جلوی هر کسی دست نیاز دراز کند و دیگری مدارا و رفق با مردم است.
ایسنا
فرم در حال بارگذاری ...
زیارت مقبول چه ویژگیهایی دارد؟
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مرداد, 1396
![زیارت مقبول چه ویژگیهایی دارد؟ زیارت مقبول چه ویژگیهایی دارد؟](http://vareth.ir/files/fa/news/1396/5/16/366286_100.jpg)
یکی از بااهمیتترین آداب زیارت در مشاهد مشرفه، ذوات قدسی معصومین علیهم السلام حضور در محضر قدسی آنهاست که زائر باید این حضور را در حرم حفظ کند؛ ماندن در حرم موضوعیت ندارد، بلکه آنچه موضوعیت دارد، حضور اوست؛ زائر با ادب، زائری است، به هر میزان در حرم است، به همان اندازه حضور واقعی داشته باشد و وقتی فکرش در حال پراکنده شدن بود، از حرم بیرون بیاید؛ زیرا باید حضور در محضر معصوم علیه السلام حفظ شود.
...
*آماده تشرف
هنگام تشرف به حرم باید طوری آمادگی داشته باشد که احساس کند غیر از او و غیر از آن امام معصوم، کسی در حرم نیست، این مهم نیازمند معرفت و طهارت درون است، زائر واقعی وقتی وارد حرم میشود، نه جمعیت و نه آیینه و طلا او را مشغول میکند، بلکه با این دید وارد میشودکه فقط او در محضر امام علیه السلام است.
*اذن ورود حقیقی
اذکار اذن ورود به حرم یک امر مقدس اعتباری و لفظی است، زائر میخواهد با این الفاظ بدون اجازه وارد حرم نشود و در عرف مردم ،اگر شخصی بدون خواندن اذن وارد حرم شود، او را بیادب میدانند، اما برای اولیاء الهی مسئله اذن ورود، یک امر تکوینی و قلبی است.
بیان مطلب:
اولیاء الهی در پرتو آن نورانیت باطنی و معرفت شهودی، هنگامی که به مشاهد مشرفه وارد میشوند، با یک جریان عظیم مغناطیس از نور و ملکوت، نه در مقام تخیل و توهم، بلکه در مقام شهود و حضور مواجه میشوند، نزدیک شدن به حرم، برای ایشان کار آسانی نیست به طوری که هر چه به حرم نزدیک میشوند، این جریان عظیم مغناطیس ملکوت آنها را در فشار بیشتری قرار میدهد، گویا توانایی جلو رفتن ندارند، لذا یک اذن ورود خاص برای ایشان لازم است؛ اذن ورود اولیا به صرف خواندن الفاظی محقق نمیگردد بلکه اذن ورود ایشان تکوینی است، بگونه ای که یک انس خاصی پیدا میکنند تا بتوانند وارد حرم شوند؛ بعضی از اولیاء الهی بگونهای هستند که اگر بخواهند بدون اذن تکوینی وارد حرم شوند، قالب تهی میکنند.
این از باب آن است که قرآن کریم در آیه ۲۳، سوره زمر فرمود:
«َ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِكْرِ اللَّه»
اینها در ابتداء ” َ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُهم” هستند و لرزه بر اندام دارند، یعنی بر اثر آن عظمت و آن هیمان معنوی طوری است که بدن و اندام ایشان به لرزه در میآید، لذا اذن ورودی میخواهند که کمکم آرام میشوند.
ابتدا آن عظموت لرزه بر اندام این زائر میاندازد و آهستهآهسته، انسی میگیرد و آن تجلی اسماء جلالی، تبدیل به تجلی اسماء جمالی میگردد و زائر سالک در دفعات بعدی تشرف، آرام میگیرد و زمزمه درونی او این است که:
کوی تو بزم دل شیدای من****منزل من مسکن من جای من
عشق تو مکنون ضمیر من است****خاک سرای تو سریر من است
کوی غمت وادی سینای من ***** روشنی دیده بینای من
*کسب معرفت حقیقی
این که در مشاهد مشرفه میخوانیم: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ يَرَوْنَ مَقَامِي وَ يَسْمَعُونَ كَلَامِي وَ يَرُدُّونَ سَلَامِي،البلد الأمين و الدرع الحصين، ص: ۲۷۶» این مطالب حقیقت است و مجاز نیست؛ يَرَوْنَ مَقَامِي یعنی تو مقام مرا میبینی و میدانی چکارهام؛ در عین حالی که من هرکاره هستم و تو میدانی کلام و صدای مرا میشنوی؛ و جواب سلام مرا میدهی، منتهی باید مقدمات علمی و معرفتی آن حل شود، یک زائر سالک اگر معرفت علمی او حل شد او به این حقیقت پی میبرد.
آن چه در این اذن ورود میخوانیم، باید آن معرفت علمی حل شود و از طرفی دیگر آیا بنا است که تا آخر عمر هرگاه که به یکی از این مشاهد شریفه وارد میشویم، همیشه باید بگوییم ” يَرَوْنَ مَقَامِي وَ يَسْمَعُونَ كَلَامِي وَ يَرُدُّونَ سَلَامِي"؟! بالأخره آیا روزی باید برسد که ما هم از گوش جانمان جواب امام علیه السلام را بشنویم یا نه؟! به همین مقدار قانع باشیم که او کلام ما را جواب میدهد، با این که باید به مقامی برسیم که کلام امام علیه السلام را بشنویم؟ بودند و هستند اولیاء الهی که سلام امام را میشنوند منتهی شنیدن؛ شنیدن برزخی است.
*زیارت مودبانه
انسان باید سعی کند مؤدبانه زیارت کند و ادب مناسب هر یک از این ذوات قدسی را هم باید از خود این ذوات قدسی مسألت کند، به پیشگاه ایشان عرض کند، من میخواهم شما را مؤدبانه زیارت کنم، اما آن را هم میخواهم از خود شما مسألت کنم ادب مناسب آستان قدس شما چیزی است که این را هم خودتان باید بدهید
نکته آخر:
*زیارت به نیابت از امام زمان(عج)
یک زائر مؤدب در هر یک از مشاهد مشرفه که مشرف میشود، باید به این نکته توجه کند و اول بار که به حرم مشرف میشود، به نیابت از امام زمان علیهالسلام مشرف شود، چون هر کار نیابت بردار را انسان میتواند نسبت به ولیعصر و امام زمان(عج) داشته باشد؛ چه نیک است که انسان اول بار که وارد حرم میشود، به نیابت حضرت زیارت کند و اگر این نیابت توجه داشت در اذن ورود بسیار راحتتر میتواند وارد شود.
پاتوق بچه شیعه ها
فرم در حال بارگذاری ...
راهکار ترک پیروی از هوای نفس
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مرداد, 1396
آیت الله مصباح یزدی در برنامه «زمزمه معرفت» رادیو معارف درباره اینکه چگونه میتوان امیر نفس شد و نه اسیر آن گفت: از آیات و روایات به دست میآید که یک انسان مؤمن باید دغدغهی این را داشته باشد که تابع هوای نفس خود نباشد.
وی درباره تبعات پیروی از هوای نفس گفت:
وقتی شخصی تابع هوای نفس خود شد با وجود علم به فواید عدم تبعیت از هوای نفس نمیتواند از آن رها شود؛ اگر چه عدم تبعیت از آن یک کار اختیاری است اما وقتی پیروی از آن برای نفس انسان عادت شد رهایی از آن بسیار سخت است.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه چنین موضوعی باعث ضرورت عدم تبعیت از هوانی نفس میشود گفت:
باید تصمیم گرفت که تابع هوای نفس نبود.
وی در بیان اینکه تصمیم بر اینکه تابع هوای نفس نباسیم از کجا می آید گفت: یک قاعدهای وجود دارد که برای تحقق هر کار اختیاری شناخت و میل لازم است.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه نفس انسان میل به چیزی دارد که برای نفسش لذت دارد گفت: برای اینکه چیزی را نفس به آن میل پیدا کند باید با شناخت منافع آن برای نفس لذت بخش کنیم.
...
وی با بیان اینکه انسان تلخی را دوست ندارد اما نفس انسان تلخی دارو را میپذیرد گفت: علتش این است که نفس نفع بلند مدت را در نظر میگیرد و سلامتی و راحتی بلند مدت را دوست دارد بنابرای علیرغم تلخی دارو برای او لذت بخش میشود.
آیتالله مصباح یزدی راهکار ترک پیروی از هوای نفس را نیز درک نفع آن دانست تا به آن میل ایجاد شود و افزود: نفس انسان باید متوجه شود که با ترک لذت آنی صاحب لذت ماندگار خواهد شد یا از رنج مستمر دور خواهد شد هرگاه این معرفت برای نفس ایجاد شود میل به آن پیدا خواهد کرد و انگیزه برای یک کار اختیاری خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه صحیح ترین کتاب به لحاظ اسناد بعد از قرآن کریم کتاب شریف کافی است گفت: در این کتاب شریف در مورد پیروی از هوای نفس حدیثی عجیبی وجود دارد .
امام صادق علیه السلام در این باره میفرماید:
«یقول الله عزّ وجلّ :
وعزتی وجلالی وکبریائی ونوری وعلوی وارتفاع مکانی لا یؤثر عبد هواه على هوای إلا شتت علیه أمره ، ولبست علیه دنیاه ، وشغلت قلبه بها ، ولم آته منها إلا ما قدرت له ، وعزتی وجلالی وعظمتی ونوری وعلوی وارتفاع مکانی؛
هیچ بندهای نیست که میل خود را به میل من مقدم بدارد مگر اینکه این آثار بر آن مترتب خواهد شد؛ کارش را پراکنده میکنم یعنی راه مشخصی برایش وجود ندارد که به سمت جلو حرکت کند و به هدف برسد؛ دنیایش را آشفته میکنم و آنچنان دلش را به آن مشغول میکنم که به هیچ چیز دیگر فکر نکند؛ این در حالی است که روزی آن به میزانی است که برایش مقدر شده است و قرار نیست چیزی بر آن افزوده شود.
خبرگزاری تسنیم
فرم در حال بارگذاری ...