هفت مسیر به سوی «استقلال ملی»

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

 

اگر نیروی انسانی ما وابسته اندیشید، وابسته حرکت کرد، از وابستگی خوشش آمد، قدر استقلال را ندانست، قدر اسلام و ارزش‌های اسلامی را ندانست، به خودش بی‌اعتماد بود -اگر این‌جور بود- آن‌وقت ما وارد یک دالان تاریک طولانی دیگری خواهیم شد، مثل همین دورانی که در زیرسلطه‌ی غرب از اندکی قبل از مشروطه تا قبل از انقلاب قرار داشتیم که با زحمت زیاد و با تلاش زیاد، توانستیم خودمان را به یک نحوی نجات بدهیم؛ باز وارد همان فرآیند تلخ دشوار گذشته خواهیم بود.(۱۳۹۶/۰۳/۳۱)

 
استقلال فردی، برای هر کسی یک آرزوست، و بی‌گمان، برای هر کسی یک کابوس است که با یک مؤسسه هر چند معتبر قرارداد ببندد که کل برنامه آموزشی و توسعه و خانوادگی و ارتباطی و… و سایر برنامه‌های خود را به آن بسپارد. به فرض که مؤسسه طرف قرارداد، شخص را به جاهای خوب هم ببرد، آن موقعیت خوب، ارزش از دست رفتن اراده و آزادی فردی را ندارد. وای به آن که پیشینه‌ی این مؤسسه نشان داده باشد که متحدان رام خویش را یک به یک به قربانگاه برده و به پای منافع خود قربانی کرده است.

یک انسان مرفه ولی بی‌اراده، با یک طوطی مرفه درون قفس که هر روزهای قندهای خوب نوش جان می‌کند، فرق و تفاوتی ندارد. از این روست که هر انسان، استقلال فردی خود را در اولویت مقوله رفاه خویش قرار می‌دهد.
 

...


در یک مقیاس مدنی و اجتماعی، استقلال ملت، چیزی بیشتر از حاصل جمع ارزش استقلال افراد آن جامعه را با خود حمل می‌کند، چرا که مفهومی تاریخی هم دارد. به این معنا که وقتی یک نسل، پایمردی به خرج می‌دهد و با هزینه‌های سنگین استقلال ملی را تضمین می‌کند، ابناء این ملت، تا نسل‌ها بعد در متن این هوا تنفس می‌کنند، حتی اگر به حضور هوا در اطراف خود آگاه نباشند. بر عکس، اگر نسلی سهل‌انگاری به خرج دهد و از استقلال ملت حراست نکند، تا نسل‌ها بعد، اگر یکایک افراد جامعه هم بخواهند که برای خود تصمیم بسازند، به سادگی نخواهند توانست استقلال از دست رفته را اعاده کنند، چرا که دست‌های رسوخ کرده از بیرون وطن، به سهولت، قطع نخواهند شد. پس، استقلال ملت، لااقل به اندازه حاصل جمع استقلال‌های فردی چندین نسل ارزشمند است، بلکه بیشتر. استقلال، ارزشمندترین داشته هر ملت است و برای اهالی انقلاب اسلامی، ارزشمندتر؛ چرا که در فهرست سه تایی شعارهای انقلاب اسلامی، استقلال، قبل از آزادی و قبل از جمهوری اسلامی آمده است. استقلال، مهم‌ترین داشته یک «انقلابی» است.

e="text-align: justify;"> 
و یک ملت، برای حفظ استقلال خود باید «کار» کند؛ بیش از «کار»، باید «مجاهده» ورزد. هر روز، هر یک از ابناء وطن، باید کار و جهدهایی در کارنامه روزانه خود داشته باشند، که به استقلال میهن مربوط گردد. این‌طور، استقلال و البته خط انقلاب حفظ می‌شود؛ با کلیدواژه «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته». این فرمول و قاعده کلی مستقل ماندن است. اما دغدغه و شیوه این مقال آن است که جزئیاتی بر این قاعده کلی بگشاید.

۱. احساس «مسؤولیت همگانی» داشته باشیم
تک تک ابناء ملت، باید «مسؤولیت» کامل کارهای خود را بپذیرند. هر انتخابی که صورت می‌دهیم، نتایج منطقی خودش را دارد، برخی از این انتخاب‌ها منجر به ارتقاء توش و توان ملی می‌شود، و برخی نیز می‌تواند سوخت سرمایه ملی در بلند مدت را به دنبال آورد. این را هم باید بدانیم که اتخاذ «هر نحو» تصمیم در امروز، تأثیر مستقیمی بر حیات آینده ملت خواهد داشت. بنا بر این، ملت باید «هر نحو» موضع‌گیری، تصمیم، هزینه، فایده، و حتی کلام و شعار خود را حول اهداف بلند مدت، به نحو احسن بررسی و برآورد کند. هر چند که همه ملت باید در مورد انجام انتخاب‌های خود حساس باشند، در عین حال، متفکران و نخبگان و سیاسیون، و در یک کلام، «خواص» هر جامعه در روشن کردن مسیر پیش روی ملت، تکلیف بر عهده دارند.
 
۲. مراقب اختلافات درونی باشیم
اختلافات درونی، توان ملت را از درون تهی می‌کند و آن‌ها را به جای توجه به آرمان‌ها به سمت مناقشات کم‌ثمر معطوف می‌دارد. اختلافات داخلی، اگر جنبه حذفی پیدا کند، و یک گروه سعی کند به هر قیمت شده راه را بر دیگران ببندد، باعث محرومیت عمومی ملت از «شادی» می‌شود. در این مورد هم «خواص» جایگاه ویژه‌ای دارند، ولی وقتی نخبگان به این وظیفه خود، عمل نمی‌کنند یا جایگاه باندی خود را به مصالح ملی ترجیح می‌دهند، نوبت تک تک مردم است تا برای تقویت اتحاد ملی به سهم خود قدم بردارند.
 
۳. اهداف ملی روشن و دقیق داشته باشیم
اگر یک ملت، در کل، اهداف و چشم‌انداز تعریف شده و روشن نداشته باشد یا برخی از «خواص» به خود اجازه دهند تا به هر بهانه‌ای وفاق ملی بر سر اهداف و میثاق‌نامه‌های مهم را به چالش بکشند، بسیار دشوار خواهد بود که در جهت تأمین و تضمین استقلال گام برداریم. در این اختلاف‌ها، مجال «نفوذ» اجانب فراهم می‌شود و نفوذی خرابکار به نوبه خود نقارها را تشدید می‌کند. البته، می‌توان در مورد آرمان‌های ملی فکر و گفت‌وگو کرد، و به‌عبارت دیگر مخالفتی با «دگراندیشی» نیست، ولی میثاق‌های ملی باید با روندهای مشخصی تهیه شوند، و با روندهای مشخصی در دوره‌های طولانی مورد تجدید نظر واقع گردند.
 
۴. مراقب هزینه‌کردهای خود از ارزش‌های آرمانی باشیم
در دنیای پر تلاطمی زندگی می‌کنیم که در مسیر عبور از این تلاطم‌ها، جریان‌های سیاسی، گاه، طوری سردرگم می‌شوند که برای نجات خود، به در و دیوار می‌کوبند، و ذخایر پر ارزشی را تخریب می‌کنند. عادت رقابت‌های سیاسی به تخریب، این عارضه را به دنبال دارد که ارکان ارزشی یک تمدن استوار را سست می‌کند و ملت را به سمت «نهیلیسم» سوق می‌دهد. «دگراندیشی»، راهی برای نوزایی ملت است، ولی ارزش‌های بنیادینی که تمدن‌های انسانی مبتنی بر آموزه‌های توحیدی آن‌ها، بیش از چهار هزار سال است که استوار مانده‌اند، نباید با سهل‌انگاری و بوالهوسی مورد استهزاء قرار گیرند. اگر چنین شد، ملت چنان دچار سرسام می‌شود که ممکن است فرق انسان و غیرانسان، فضیلت و نافضیلت، خوب و بد، و باید و نباید، در آن یکسره از میان برود و در این شرایط، قطعاً نمی‌توان اجتماع انسانی را صرفاً بر مبنای جدال منافع استوار نگاه داشت. یک ملت نهیلیستی، فرقی با اجتماع گرگ‌ها نخواهد داشت. در اینجا هم، رسالت «خواص» اهمیت دارد، ولی، تک تک ملت، وقتی با روشنفکرانی روبرو می‌شوند که بوالهوس، سرمستی نهیلیسم سر می‌دهند، و شعارشان این می‌شود که «بزن بر طبل بی‌عاری که دنیا نیست جز فساد و باد»، باید ارزش‌های بنیادینی که انسان را از گربه‌سانان متمایز می‌کنند، مورد تأکید قرار گیرند و از فرصت فرهنگی برای ارشاد روشنفکران استفاده کنند.
 
۵. انضباط ملی را تضمین کنیم
بسیار خطرناک است که مدیران یک جامعه، عمده مهارت خود را در «نه این و نه آن گری» بیابند؛ مدام میانه کارها را بگیرند و امروز را بگذرانند که فردا روز دیگری است. یک جامعه، به شرطی می‌تواند در بلند مدت بر پایه‌های خود استوار بماند که از مایه ارتزاق نکند، بلکه بر مبنای یک سری از قوانین و قواعد و اصول از پیش اندیشیده، مسیر آینده خود را باز کند. این، یعنی ما باید این وضع عملیاتی خود را تغییر دهیم، و منضبط‌تر عمل کنیم. تعیین برنامه مشخص برای عملکردها و زندگی، با همه محدودیت‌هایی که ایجاد می‌کند یکی از الزامات رسیدن به استقلال ملی است. اگر می‌خواهیم امنیت ملی داشته باشیم، اگر می‌خواهیم از «نفوذ» جلوگیری کنیم، «انضباط ملی» ابزار لازم را در اختیار ما می‌گذارد.
 
۶. مبادلات فرهنگی را متوقف نکنیم
هر چند که یک ملت باید «استقلال ملی» را حفظ کند، و شرط این «استقلال ملی»، حفظ «استقلال فکری و فرهنگی» است، اما، یک جامعه انسانی در طول تاریخ تمدن بدون مراودات اصولی با سایر فرهنگ‌ها نتوانسته است ذخایر استراتژیک فرهنگی خود را پر پیمان نگاه دارد. ملتی در دراز مدت موفق خواهد بود که بتواند نقاط مثبت فرهنگ‌های دیگر را از آن خود کند. امروزه، منابع فعالی برای تقویت مراودات فرهنگی و نحوه بومی‌سازی عناصر فرهنگی دیگر وجود دارد. این جا هم نیاز به حرکت منضبط و فعال هست و باز هم مسؤولیت اصلی با «خواص» خواهد بود. اما اگر «خواص» بر سر تکلیف خود حاضر نشدند، مردم باید از مقدورات فنی جدید، حداکثر استفاده را ببرند تا برخورد اصولی با فرهنگ‌های دیگر را ترویج کنند، هر کس به قدر توش و توان خود.
 
۷. جذب و کادرسازی بسیجی-شبکه‌ای
ذهنیت «بسیجی» و این که «هر کار که می‌توانیم انجام دهیم، و تا می‌توانیم دیگران را هم در صحنه و فعال نگه داریم»، در شرایط فعلی کشور حساس و جدی است. اگر بخواهیم استقلال ملی را حفظ کنیم، باید همه «ظرفیت» های ملت پای کار بیایند و «همیشه در صحنه» باشند؛ این، چیز گران‌قدری بود که از امام رحمه‌الله‌علیه یاد گرفتیم. حضور و وجود ذهنیت «بسیجی»، مکمل همه راه حل‌هاست که گفتیم. این راه حل است که کمک می‌کند تا اگر «خواص»، به تکلیف خود در هر بخشی عمل نکردند، نیروهایی باشند که در هر سطحی از اجتماع احساس مسؤولیت کنند و نگذارند بارها بر زمین بماند. امروز، با ظهور جامعه شبکه‌ای، ظرفیت‌های مهم و تازه‌ای برای یک سازمان‌دهی «بسیجی» جامعه وجود دارد، و دلیلی ندارد که روحیه «بسیجی» و «مردم همیشه در صحنه» گرم‌تر نشود.
 
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی

 


فرم در حال بارگذاری ...

دوستی با پر هیزگاران و دوری با منافقان و خائنین

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

وَ وَادِدِ الْمُتَّقینَ، وَ اهْجُرِ الفاسِقینَ،
 
وَ جانِبِ المُنافِقینَ، وَ لَا تُصاحِبِ الخائِنینَ.

دوستی و معاشرت با پرهیزگاران را ادامه ده، و از فاسقین و معصیت کاران کناره گیری کن، و از منافقان دوری و فرار کن، و با خیانتکاران همراهی و هم نشینی منما.

مجلسی، بحارالأنوار، ج 77، ص 271


فرم در حال بارگذاری ...

نرم افزار دانستنی های کریمه اهل بیت سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

عناوین اصلی کتاب شامل:

زندگینامه؛
زیارت؛
کتب؛
مقالات

نرم افزار دانستنی های کریمه اهل بیت سلام الله علیها , فرمتpdf ۱.۷۶ مگابایت
نرم افزار دانستنی های کریمه اهل بیت سلام الله علیها , اندروید ۵.۲۳ مگابایت

 


فرم در حال بارگذاری ...

باید از مسئولان صدای واحد شنیده شود

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
«در مسائل جهانی، از کشور باید صدای واحدی شنیده بشود؛ این را همه‌ی مسئولان محترم کشور توجّه کنند؛ در مسائل مهمّ بین‌المللی، یک صدای واحد قوی باید از داخل کشور شنیده بشود؛ صداهای گوناگون از مسئولین شنیده نشود. حالا ممکن است فلان نویسنده یا فلان کسی که در فضای مجازی کار میکند، عقیده‌ی دیگری داشته باشد، اهمّیّت ندارد؛ مسئولان کشور باید حرف واحدی بزنند، صدای واحدی داشته باشند.» ۱۳۹۶/۳/۱۴

 

[دریافت تمام تصاویر (Zip)]

 

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR 


فرم در حال بارگذاری ...

از حرم خدا تا حرم قم

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

امام صادق علیه السلام:

إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛

خدا را حرمی است و آن مکه است، پیامبر را حرمی است و آن مدینه است، امیرالمومنین را حرمی است و آن کوفه است و برای ما حرمی است و آن قم است و در آن خانمی از فرزندان من به نام فاطمه دفن خواهد شد، هرکس وی را زیارت کند پاداشش بهشت خواهد بود.

در احادیث فراوانی از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان چهارم به رسول اکرم صلی الله علیه وآله ارائه شده است.

امیرمومنان علیه السلام به اهالی قم درود فرستاده و از جای پای جبرئیل در آن سخن گفته و امام صادق علیه السلام قم را حرم اهلبیت معرفی کرده وخاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است.

امام کاظم علیه السلام قم را عش آل محمد (آشیانه آل محمد صلی الله علیه وآله ) نامیده و یکی از درهای بهشت را از آن اهل قم دانسته. امام هادی علیه السلام اهل قم را «مغفور لهم» (آمرزیده) تعبیر کرده و امام حسن عسکری علیه السلام از حسن نیت آنها تمجید کرده و با تعبیرات بلندی اهالی قم را ستوده است.اینها و دهها حدیث دیگری که در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را برای همگان روشن می سازند، جز این که باید دید راز و رمز این همه شرافت و قداست چیست؟ حدیثی که پیرامون ارتحال حضرت معصومه سلام الله علیها به عنوان پیشگوئی از امام صادق علیه السلام نقل شده، از راز و رمز آن پرده بر می دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر،کریمه اهلبیت، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه سلام الله علیها سرچشمه می گیرد، که در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گردو خاک این سرزمین را توتیای دیدگان حور و ملائک نموده است.

بانوی اهل قم، فاطمه ثانی، همچون نگینی درخشان در آسمان ایران می درخشد.

بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچ کس و حداقل هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه دخت موسی بن جعفر سلام الله علیها نمی رسد، که امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید:

تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم

با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.

حوزه


فرم در حال بارگذاری ...

عاقبت ریاست طلبی

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

امام رضا (علیه السلام):

مَن طَلَبَ الرئاسةَ هَلَک؛

هر که جویای ریاست باشد، نابود شود.


فرم در حال بارگذاری ...

گره‌ها آسان‌تر باز می‌شود...

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
«اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقیای که خدای متعال و آیین الهی برای همه‌ی انسانها -چه مرد و چه زن- به‌طور یکسان در نظر گرفته است، برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد، محیط خانواده گرمتر و باصفاتر خواهد شد، جامعه پیشرفت بیشتری خواهد کرد و گره‌های زندگی آسانتر باز خواهد شد؛ یعنی زن و مرد خوشبخت خواهند شد. برای این باید تلاش کرد؛ هدف این است.» ۱۳۷۶/۷/۳۰
 
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، پوستر «گره‌ها آسان‌تر باز می‌شود» را درباره‌ی تأثیر کمالات علمی و معرفتی زن در خوشبختی زن و مرد و پیشرفت جامعه منتشر می‌کند.

 


فرم در حال بارگذاری ...

و پنجمی نباش ...

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

لُقمانَ قالَ لاِبنِهِ:

یا بُنَی، اُغدُ عَالِما أو مُتَعَلِّما أو مُستَمِعا أو مُحِبّا، وَ لَا تَکنِ الخَامِسَ فَتَهلِک؛

لقمان به پسرش گفت:

ای پسرم!

دانشمند یا دانش آموز،

        یا شنونده دانش،

            یا دوستدار دانش باش،

                            و پنجمی نباش،

                  و گرنه، نابود می شوی.

 

عیون الأخبار لابن قتیبة، ج ۲، ص ۱۱۹- حکمت نامه لقمان، ص70


فرم در حال بارگذاری ...

زیارتی به قیمت بهشت

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

دختر امام کاظم، خواهر امام رضا و عمه امام جواد علیهم السلام، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام چراغ فروزان معنویت و عبادت در شهر پرفضیلت قم هستند. بنا بر نظر معروف در میان معاصران ولادت حضرت معصومه علیهاالسلام در سال 173 و وفات ایشان در سال 201 هجری قمری بوده است. از دیگر القاب ایشان: طاهره، حمیده، بره، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه می‌باشد.[1]

زیارتی به قیمت بهشت

باید دانست که شهر قم نخستین شهر شیعی در ایران بوده است که پیشینه تشیع آن به اواخر قرن اول هجری باز می‌گردد.[2] راویان زیادی در میان سلسله اسناد احادیث ما از شهر قم هستند که از جمله زکریا بن آدم قمی، احمد بن محمد بن عیسی قمی، علی بن ابراهیم قمی و پدرش جناب ابراهیم بن هاشم، جعفر بن محمد بن قولویه- مولف کتاب شریف کامل الزیارات- همچنین شیخ اجل مرحوم صدوق- مولف کتب روایی فراوان همانند “من لایحضره الفقیه” و “خصال"- و پدر بزرگوارش جناب علی بن بابویه قمی از این جمله هستند که بخش وسیعی از میراث روایی و تاریخی و فرهنگی شیعه را به ما منتقل کردند.[3]

 

...

روایت اول:

محدث بزرگ شیعه مرحوم ابن قولویه- متوفی367ه.ق- در کتاب ارزنده کامل الزیارات به سند صحیح از سعد بن سعد –که از راویان مورد وثوق قمی است- روایت کرده که از امام رضا علیه السلام سوال کردم: که زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام چه ارزشی دارد. حضرت فرمودند:

هر کسی که ایشان را زیارت کند مستحق بهشت می‌شود:

سالته عن زیارة فاطمه بنت موسی علیهما السلام قال: من زارها فله الجنة.»[4]

محدث بزرگ شیعه جناب شیخ صدوق (ره) هم عین این سوال و جواب را به سند صحیح خود از آقا امام رضا علیه السلام روایت کرده است.[5]

معنای این روایات - و برخی روایات مشابه که در فضیلت زیارت معصومان علیهم السلام و یا انجام اعمال صالح دیگر وارد شده اند- این نیست که فرد با وجود اصرار بر معاصی و گناهان، به مجرد یک زیارت رفتن، خیالش دیگر راحت باشد و بهشت را برای خود ثابت شده بداند. این تفسیر از اینگونه روایات با خطوط کلی اسلام منافات دارد و پذیرفتنی نیست.

روایت دوم:

همچنین مرحوم ابن قولویه از امام جواد علیه السلام روایت می‌کند که فرمودند:

هر کس قبر عمه مرا در قم زیارت کند، مستحق بهشت می‌گردد:

«من زار قبر عمتی بقم فله الجنة.»[6]

 

روایت سوم:

ابوعلی حسن بن محمدبن حسن قمی در کتاب ارزشمند تاریخ قم که آن را در سال 379 تالیف کرده، از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند که فرمودند:

«ان لله حرما و هو مکة و لرسوله حرما و هو المدینة و لامیرالمومنین حرما و هو الکوفة و لنا حرما و هو قم و ستدفن فیه امراة من ولدی تسمی فاطمة من زارها وجبت له الجنة.»[7]

عنایت حضرت معصومه (س) به طلاب

 خدا را حرمی است و آن مکه است، رسول خدا را حرمی است و آن مدینه است، امیر مومنان را حرمی است و آن کوفه است، ما اهل بیت را حرمی است و آن قم است. به زودی خانمی از فرزندان من در آنجا دفن می‌شود که هرکس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود.

این کتاب تنها ماخذ این روایت است و دیگر منابع همانند بحار از آن نقل می‌کنند.[8]

 

یک نکته: بهشت به بهاست یا بهانه؟!

وجوب در اصل لغت به معنای ثبوت است و مقصود اینست که بهشت برای او ثابت می‌شود. در اینجا بد نیست به این نکته مهم اشاره کنیم که معنای این روایات - و برخی روایات مشابه که در فضیلت زیارت معصومان علیهم السلام و یا انجام اعمال صالح دیگر وارد شده اند- این نیست که فرد با وجود اصرار بر معاصی و گناهان، به مجرد یک زیارت رفتن، خیالش دیگر راحت باشد و بهشت را برای خود ثابت شده بداند. این تفسیر از این گونه روایات با خطوط کلی اسلام منافات دارد و پذیرفتنی نیست. برای پیدا کردن تفسیر صحیح از یک روایت باید آن را ابتداء در مجموعه معارف دینی ملاحظه کرد و آنگاه به تفسیرش پرداخت.

گویا مقصود از این دسته احادیث اینست که عمل شریف مذکور، چنان ارزش و شایستگی را دارد که بهشت را برای فرد به ارمغان بیاورد. به تعبیر دیگر اگر فرد با گناهان بعد خود، به این زیارت در نامه عمل خود آسیب نرساند، این امکان وجود دارد که به برکت آن به بهشت رود. تحقیق بیشتر این بحث در اینجا ممکن نیست و غرض اشاره‌ای بود که برخی سوء استفاده نکنند.

این تعبیر که سه در بهشت به سوی قم است شاید اشاره به این باشد که معارفی که از این شهر مبارک در اختیار امت اسلامی قرار می‌گیرد، سبب رستگاری و به بهشت رفتن بخش زیادی از مردم خواهد شد

روایت چهارم:

عالم برجسته شیعه- در قرن ششم هجری- مرحوم عبدالجلیل رازی در کتاب نقض خود روایتی را در فضیلت قم و جایگاه و منزلت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام نقل کرده است که قابل توجه است. عین تعبیر ایشان چنین است: « و اخبار که در فضیلت قم و اهل قم از رسول و ائمه علیهم السلام روایت شده است بی نهایت است، تا از جعفر صادق علیه السلام روایت است که گفت:

«الا ان لله حرما و هو مکة. الا ان لرسول الله حرما و هو المدینة. الا ان لامیرالمومنین حرما و هو الکوفة الا ان حرمی و حرم ولدی بعدی قم الا ان قم کوفتنا الصغیرة الا ان للجنة ثمانیة ابواب ثلاث منها الی قم. تقبض فیها امراة هی من ولدی و اسمها فاطمة بنت موسی تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنة باجمعهم.»[9]

آگاه باشید که برای خدا حرمی هست و آن مکه است و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است و برای امیر مومنان حرمی است و آن کوفه است. آگاه باشید که حرم من و فرزندان من بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم کوفه کوچک ماست. آگاه باشید که برای بهشت هشت در است، سه تای آنها به سوی قم است. یک خانمی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آنجا رحلت می‌کند که با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می‌شوند.

 

شفاعت بانو از قم تا بهشت

این تعبیر که سه در بهشت به سوی قم است شاید اشاره به این باشد که معارفی که از این شهر مبارک در اختیار امت اسلامی قرار می‌گیرد، سبب رستگاری و به بهشت رفتن بخش زیادی از مردم خواهد شد.

تعبیر آخر روایت هم که درباره شفاعت تمام شیعیان است، قدری شاید محتاج تامل باشد. نه برای اینکه جایگاه حضرت معصومه علیها السلام را در این منزلت ندانیم بلکه به خاطر نصوص و روایات متعددی که درباره گزارش شفاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرات معصومین علیهم السلام در روز قیامت، در اختیار داریم، شاید بتوان آن را به شفاعت تمام شیعیان مجاور حمل کرد.

امیدوارم این مختصر برای ارادتمندان اهل بیت عصمت علیهم السلام مفید باشد.

 

یا فاطمة اشفعی لنا فی الجنة…

 

پی نوشت:

[1] - کریمه اهل بیت علیها السلام، علی اکبر مهدی پور.

[2] - تاریخ تشیع در ایران، رسول جعفریان 1/179.

[3] - در منبع پیشین نام 39 نفر از راویانی که از خاندان اشعری قمی هستند نام برده شده: 189.

[4] - کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه 338.

[5] - ثواب الاعمال، شیخ صدوق 126.

[6] - همان.

[7] - تاریخ قم، حسن بن محمد قمی 214. گفتنی است که مولف، این کتاب را به دستور صاحب بن عباد( متوفی 385) تالیف کرده و در دیباچه کتاب، بحث مبسوطی را به خدمات او اختصاص داده است.

[8] - بحارالانوار، محمد باقر مجلسی 48/317.

[9] - نقض، عبدالجلیل رازی قزوینی 211.

دکتر سید محمدمهدی رفیع پور /تبیان

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(0)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.0 stars
(4.0)
نظر از: مدیریت استان مازندران [عضو] 
4 stars

با عرض سلام و تبريك ميلاد باسعادت حضرت معصومه(س) و روز دختر
مطلب بسيار خوبي بود. سپاسگزارم

1398/04/13 @ 10:58


فرم در حال بارگذاری ...

شادمانی روز جمعه، برای اهل خانواده

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396

 

 

امیرالمؤمنین (علیه السلام):

أطْرِقُوا أهالیکمْ فی کلِّ لَیلَةِ جُمْعَة بِشَیء مِنَ الْفاکهَةِ، کی یفْرَحُوا بِالْجُمْعَةِ.

در هر شب جمعه همراه با مقداری میوه بر اهل منزل و خانواده خود وارد شوید تا موجب شادمانی آنها در جمعه گردد.


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم