بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اردیبهشت, 1396

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین و صحبه المنتجبین.

 عید سعید مبعث را به همه‌ی شما برادران و خواهران عزیزی که در اینجا تشریف دارید، به میهمانانمان -سفرای کشورهای اسلامی- و به همه‌ی ملّت بزرگ ایران تبریک عرض میکنم.

 اهمّیّت عید مبعث در این است که در این بعثتی که اتّفاق افتاد، رابطه‌ی جدید بین خدا و خَلق، برنامه‌ی جدید تحوّل جوامع بشری و انسانها که در این بعثت وجود داشت، زنده است. این بعثت، این برنامه، این تحوّل، در همه‌ی ادوار، در همه‌ی احوال، در همه‌ی نقاط جغرافیایی عالم، بالقوّه تواناییِ این را دارد که زندگی انسانها را همچنان‌که در آن دوره دگرگون کرد به سَمت نیکی و فلاح و سعادت، امروز هم دگرگون کند؛ اهمّیّت بعثت در این است.

 امیرالمؤمنین (سلام‌الله‌علیه) میفرماید:
آن‌‌وقتی که پیغمبر مبعوث شد و خدای متعال نبیّ اکرم را مبعوث به رسالت کرد، دنیا تاریک بود؛
جهان بشریّت در تاریکی بود، مشحون و سرشار از غرور بود. غرور یعنی فریب نفْس؛ انسان خودش را در یک وضعی تصوّر کند و توهّم کند، و در واقع این‌‌جور نباشد؛ دنیا در یک‌چنین وضعی بود. قرآن هم فلسفه‌ی وحی الهی را این قرار میدهد:

لِیُخرِجَکُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّور؛(۳) بشریّت را از ظلمات خارج کند، وارد نور کند.

...



خب، ظلمات آن دوره تا حدود زیادی در تاریخ منعکس است؛ چه در خود محیط جزیرةالعرب و مکّه و آن حول‌‌و‌حوش که خرافه بود، جهل بود، بی‌رحمی بود، خشونت بود، بی‌عدالتی بود، زورگویی بود، زندگی پست بود، گرسنگی بود؛ و چه در دنیای متمدّن آن روز. شما [اگر] نگاه کنید به دو نقطه‌ی اساسی تمدّن بزرگِ آن روز، یعنی ایرانِ آن روز و روم، این تاریکی و ظلمت را در آنجا هم مشاهده میکنید. در این دو امپراتوری هم خرافات بود، ظلمات بود، تبعیض بود، بی‌عدالتی بود، بی‌رحمی نسبت به ضعفا بود. در ایران پادشاهی که به‌ نام عدالت معروف است -همین انوشیروانی که معروف به عادل است- در یک‌روز چندین هزار انسان را به قتل رساند به عنوان اینکه اینها مثلاً مزدکی هستند، دین دیگری دارند؛ چند‌هزار نفر را در یک‌روز از بین برد؛ این یک نمونه است. در امپراتوری روم، پادشاه -این نِرون معروف- مادرش را کشت، همسرش را کشت، شهر را آتش زد. این‌جوری بودند: وَ الدُّنیا کاسِفَةُ النّورِ ظاهِرَةُ الغُرور. [پس اینها] مخصوص جزیرة‌‌العرب نبود؛ همه‌ی دنیا این‌جوری بود. در یک‌چنین شرایطی خورشید اسلام طلوع کرد.

 خب، دعوت اسلام، دعوت به نور است؛ یعنی دعوت به علم است، دعوت به انصاف است، دعوت به محبّت است، دعوت به وحدت است، دعوت به عدالت است؛ در زندگی جوامع بشری اینها همه نورانیّت است، اینها همه نور است. مهم این است که این دعوت در زبان و برروی کاغذ نمانْد؛ امروز هم [اگر] شما به اسناد سازمان ملل یا حتّی اسناد بعضی از کشورهای مستکبر نگاه کنید از این حرفهای خوب در آن هست. شما اعلامیّه‌ی حقوق بشر را و بقیّه‌ی چیزها را نگاه کنید همین حرفهای خوب در آن هست، امّا اثری از آن در عالمِ واقع وجود ندارد.

 اهمّیّت اسلام این است که آنچه را پیغمبر روز اوّل بیان کرد، آنچه را آیات قرآن در آن سیزده سال مبارزه‌ی دشوار مکّه پی‌در‌پی به مردم تعلیم داد، اینها را بعد در مرحله‌ی عمل، پیاده کرد، اینها را نشان داد، اینها را عمل کرد. پیغمبر آن عدالت را، آن محبّت را، آن انصاف را، آن ایستادگی در مقابل ظلم را، ایستادگی در مقابل کُفر را در عمل نشان داد. کشاندن مردم به وادی علم، به وادی معرفت؛ این قاعده و زیرسازی‌ و زیرساختی که پیغمبر در ظرف ده سال حکومت در مدینه درست کرد، همان بود که بعد از گذشت یک قرن، دو قرن به بزرگ‌ترین تمدّن بشری تبدیل شد. بله، ابعاد مختلف آن مراعات نشد -[مثلاً] عدالت، باز هم مراعات نشد- امّا علم و بهره‌مندی از معرفت و استعدادها و رشد ظرفیّتهای بشری‌ که در اوّل تشکیل حکومت اسلامی شروع شده بود، آن‌چنان پیشرفت داشت که بعد از مدّت کوتاهی -یکی دو قرن- به بزرگ‌ترین تمدّن بشری تبدیل شد که همه‌ی دنیا از آن سود بردند و بهره بردند. بعثت این است.

 ما امروز به بعثت احتیاج داریم. اوّل، معرّفیِ بعثت است؛ در درجه‌ی اوّل افکار عمومی دنیا باید بشناسند مفهوم و معنای بعثت اسلام را؛ این نقطه‌ی بسیار مهمّی است. بعد از تشکیل جمهوری اسلامی که یک رشحه‌ای(۴) از رشحات حکومت نبوی در این نظام ما بحمدالله به وجود آمد و خود آن منشأ یک تحوّل عظیم و یک حرکت عظیمی شد که بحمدالله ادامه دارد و ادامه خواهد داشت، دشمنان جهانی بشر -نمیشود گفت دشمنان اسلام- دشمنان جوامع بشری به فکر افتادند که با آن چیزی که مایه‌ی این حرکت است و در بخش مهمّی از دنیا زمینه دارد، مبارزه کنند؛ آن چه بود؟ آن اسلام است. امروز با اسلام مبارزه میکنند؛ چرا؟ چون اسلام مایه‌ی رشد جوامع است، مایه‌ی حرکت انسانها است، مایه‌ی بُروز استعدادها است و مایه‌ی پدید آمدن یک تمدّن معنوی و مادّیِ مشترک و توأمان است؛ چون اسلام میتواند جلوی تعدّیّاتِ تمدّنِ مادّیِ ظالمِ امروز را بگیرد؛ لذا با اسلام مبارزه میکنند؛ انواع و اقسام مبارزه. تشکیل گروه‌های تروریست به نام اسلام هم یکی از توطئه‌ها است؛ این توطئه است، همچنان‌که کشورهای اسلامی را دچار جنگ و جدل و اختلاف کردن هم یکی از این دشمنی‌ها است. امروز سررشته‌ی این دشمنی‌ها به دست آمریکا و صهیونیسم است. حکومت صهیونیستی خبیث و غاصب در فلسطین و پشت سرش حکومت ظالم و مستکبر آمریکا دارند با اسلام مبارزه میکنند. بله، امروز با جمهوری اسلامی بیش‌ از جاهای دیگر در حال مبارزه‌اند. این ازاین‌جهت و به‌خاطر این است که اسلام در نظام جمهوری اسلامی بارزتر است، تحقّقش بیشتر است، و زمینه‌ی عمل و اجرا و اقدام آن در اینجا بیشتر است. مخالفند به‌خاطر اینکه اسلام جلوی مطامع اینها را میگیرد، جلوی استکبار را میگیرد؛ [پس درواقع] با اسلام مخالفند.

 این را باید ما مسلمانها در درجه‌ی اوّل بفهمیم که یک وظیفه در قبال غیر مسلمانها است که باید اسلام را معرّفی کنیم، یک وظیفه [هم] درون خود ما است؛ باید خودمان بفهمیم که دشمنیِ با اسلام از سوی نظامهای مستکبر عالَم و قدرتهای زورگوی عالَم به‌خاطر چیست؟ این را باید بفهمیم. امروز دولتهای اسلامی باید توجّه کنند که علّت اینکه آمریکا با این دولت اسلامی همراهی میکند، با آن ‌یکی دشمنی میکند، به‌خاطر این است که میخواهند اینها با همدیگر همدست نشوند، اینها با همدیگر متّحد نشوند، اینها منافع مشترک خودشان را تشخیص ندهند؛ برای این است. متأسّفانه آمریکا در این سیاستِ اختلاف‌افکنی‌ در منطقه‌ی ما موفّق بوده است؛ این مایه‌ی تأسّف است! دستشان در جیب بعضی از دولتها برای غارت سرمایه‌های آنها [است]، و برای اینکه این کار آسان بشود، دشمن‌تراشی [میکنند]؛ یا جمهوری اسلامی را، یا ایران را، یا تشیّع را به‌عنوان یک دشمن معرّفی میکنند تا بتوانند آنها را غارت کنند. اینها سیاستهای رایجِ امروز قدرتهایی است که در رأس آنها آمریکا است؛ این را باید همه بفهمیم، این را باید همه احساس کنیم، باید در مقابل این بِایستیم. ایستادن در مقابل این، ایجاد اتّحاد و ایجاد وحدت است بین کشورهای اسلامی.

 امروز منطقه‌ی ما متأسّفانه دچار مشکلات بزرگی است. یمن، بحرین، سوریه، عراق، هرکدام به‌نحوی دچار مشکل هستند. وقتی‌که عامل اساسیِ در این مشکلات را جستجو میکنیم، می‌بینیم استکبار است. سرویس‌های جاسوسی و امنیّتی آمریکا و صهیونیسم‌اند که دارند این کارها را راه می‌اندازند و دنبال میکنند و نیروها را علیه هم به کار میبرند؛ اینها را بایستی توجّه کرد.

 بحمدالله اراده‌ و عزم جمهوری اسلامی در این راه، اختلال‌ناپذیر است. عزم ثاقب(۵) و قاطعی در جمهوری اسلامی وجود دارد؛ نه فقط از سوی دولتمردان [بلکه] از سوی آحاد ملّت. در جمهوری اسلامی آن‌کسی که در مقابل زورگویی ایستاده است، کلّ ملّت ایرانند، جوانهای ما، مردم انقلابی ما و مردم مؤمن ما هستند که در مقابل زورگویی‌های استکبار ایستاده‌اند. و هر ملّتی و هر کشوری که مردمش یکپارچه، یک‌جهت، یکدل، در مقابل دشمن بِایستند، دشمن هیچ تعرّضی نمیتواند به اینها بکند، هیچ غلطی نمیتواند بکند. شجاعت جمهوری اسلامی، ایستادگی جمهوری اسلامی به‌خاطر همین اتّحاد و وحدتی است که وجود دارد، و به‌خاطر حضور مردم در صحنه است. مردم ما حضور در صحنه را وظیفه‌ی خودشان میدانند.

 اشاره کردند به انتخابات؛ انتخابات یکی از مظاهر مهمّ حضور مردم در صحنه است؛ بنده این را عرض بکنم. مردم عزیز ما انتخابات را یک وظیفه میدانند و باید بدانند، یک وظیفه است؛ هم حق است، هم وظیفه است. انتخابات یک وسیله‌ی چندمنظوره‌ برای نظام جمهوری اسلامی است. انتخابات، هم شأن مردم و حقّ مردم و قدرت مردم در تشکیل رأس حکومت و مسئولان اجرائی حکومت را اِحیاء میکند و این قدرت را به مردم میدهد که انتخاب بکنند، هم دشمن را از تعرّض به کشور و ملّت بازمیدارد. حضور مردم مانع تعرّض دشمن و برای مصونیّت کشور است. معنای حضور مردم این است که این ملّت بزرگ، یکپارچه ایستاده است. دشمن وقتی این را میبیند، جسارت خودش را از دست میدهد، توانایی تحرّک و تعرّض خودش را از دست میدهد.

 البتّه این را همه بدانند و میدانید که دشمنان نظام جمهوری اسلامی از توانایی‌های خود برای ضربه ‌زدن، هرجا بتوانند، استفاده میکنند؛ تا حالا هم این‌جور بوده است. هیچ فرقی وجود ندارد بین فلان تیم و فلان تیم [دیگر] در مجموعه‌ی حکومت آمریکا؛ آنها هم که قبلاً بودند، به‌طور دائم تهدید میکردند، اینها هم که حالا هستند، تهدید میکنند؛ هیچ فرقی ندارند. در اینکه نیّتشان نیّت خباثت‌آلودی است نسبت به ملّت ایران و کشور ایران و نظام جمهوری اسلامی، همه‌ی آنها مثل هم هستند، تفاوتی بینشان نیست. در اینکه هیچ تعرّضی هم نمیتوانند بکنند، و هر حرکت آنها علیه ملّت ایران بدون تردید به ضرر خودشان تمام خواهد شد و عکس‌العمل ملّت ایران هم عکس‌العمل مستحکمی خواهد بود، هیچ تردیدی نیست.

 خداوند متعال تفضّل کرده است بر ملّت ما، به آنها آگاهی داده است، راه را روشن کرده است، تجربه‌های متراکم را در برابر ما قرار داده است. در این قریب چهل سال همیشه دشمنی بوده است، همیشه انگیزه‌ی خباثت‌آلود از سوی دشمن بوده است، همیشه هم هر کار توانسته‌اند کرده­‌اند و همیشه هم ملّت ایران، علی‌رغم آنها و به کوری چشم آنها تا امروز پیشرفت داشته است؛ بعد از این هم پیشرفت خواهیم داشت، بعد از این هم ترقّی خواهیم کرد، بعد از این هم علی‌رغم دشمن، اوضاعمان به فضل الهی و به حول و قوّ‌ه‌ی الهی از گذشته بهتر خواهد شد. [این پیشرفتها] به‌خاطر ایمان ملّت ما است، به‌خاطر ایستادگی ملّت ما است؛ در مقابل دشمن و در ادامه‌ی این راه، این ایمان را حفظ کنید، این اتّحاد را حفظ کنید، این حضور در صحنه را حفظ کنید، این عزم راسخ و قاطع را حفظ کنید. این دشمنی‌ها تا وقتی ادامه پیدا خواهد کرد که دشمن بکلّی مأیوس بشود؛ باید کاری کنید که دشمن مأیوس بشود.

 و من به همه‌ی این آقایان محترمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند این را عرض میکنم -حرفی است که بارها گفته‌ایم- تصمیم بگیرند، به مردم هم بگویند، در تبلیغاتشان هم بگویند، قول هم بدهند که برای پیشرفت امور کشور، برای توسعه‌ی اقتصادی، برای باز کردن گره‌ها، نگاهشان به بیرون از این مرزها نخواهد بود، نگاه به خود ملّت خواهد بود. توانایی‌های ما زیاد است، ظرفیّتهای ما زیاد است؛ توجّه به این ظرفیّتها، استفاده‌ی از این ظرفیّتها، برنامه‌ریزی عاقلانه و مدبّرانه برای استفاده‌ی از این ظرفیّتها میتواند کشور را به اقتدار و استحکامِ ساخت درونی برساند؛ و این، آن چیزی است که دشمن را مأیوس میکند، این، آن چیزی است که به کشور و ملّت و نظام اسلامی، به توفیق الهی مصونیّت خواهد داد.

 امیدواریم خداوند متعال این تفضّل را بکند و به برکت تفضّل الهی بر ارواح طیّبه‌ی شهدا و روح مطهّر امام راحل، هدایت الهی و دست پشتیبان الهی مثل گذشته پشت سر این ملّت و لطف الهی شامل حال این ملّت باشد.

e="text-align: left;">والسّلام­ علیکم­ و­ رحمةالله

۱) در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی (رئیس‌جمهور) مطالبی بیان کرد.
۲) نهج‌البلاغه، خطبه ۸۹
۳) از جمله سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌‌ی ۴۳؛ «… تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی برآورد…»
۴) قطره‌
۵) روشن
نظر از: گل نرگس [عضو] 
1396/02/09 @ 00:16


فرم در حال بارگذاری ...

مؤمن

نوشته شده توسطرحیمی 4ام اردیبهشت, 1396

 

امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند:

اَلمُومِنُ مِثلُ کفَّتی المیزانِ کلَّما زیدَ فی ایمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ؛

مومن همانند دو کفه ترازوست.

هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد

( تحف العقول ص 408)

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(1)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.3 stars
(4.3)
نظر از: خادم المهدی [عضو] 
5 stars

سلام
ممنون از مطالب خوبتون
http://fatemiye-sarable.kowsarblog.ir/

1396/02/06 @ 10:23
نظر از: ط.جمالی [عضو] 
5 stars

احسنت
عالی بود

1396/02/05 @ 12:21
نظر از:  

بزدگترین و زیباترین ره آورد مبعث، قرآن کریم است…
بعثت، بهار آفرینش است…

عید سعید مبعث، آغاز راه رستگاری و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت ، بر همگان مبارکباد
http://haayat.kowsarblog.ir

1396/02/05 @ 00:18
نظر از: اسماءالحسنی [عضو] 

سلام عید مبعث بر شما مبارک.

1396/02/04 @ 16:45
نظر از:  
3 stars

مطلبتون مفید بود
http://mahdaviat12.kowsarblog.ir

1396/02/04 @ 08:58


فرم در حال بارگذاری ...

چگونه روشنگری کنیم؟ چه بگوییم؟ و چگونه؟

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396

 

pic ویژه-3/ چگونه روشنگری کنیم؟ چه بگوییم؟ و چگونه؟ پناهیان

استاد پناهیان:

 هر موقع غرب‌گراها در این کشور قدرت پیدا کردند، غربی‌ها به ما بیشتر ضربه زدند!

این را باید با منطق و ادبیات همه فهم تبیین کنیم

گاهی ما این‌قدر غرق ادبیات دینی خودمان هستیم که مخاطب‌مان منظور ما را نمی‌فهمد!

برای گفتگوی چهره به چهره باید از ادبیات همه فهم استفاده کرد!

مثلاً تاکید بر «آرمان‌ها و ارزش‌ها» برای خیلی‌ها قابل فهم نیست. باید بر «کارایی و کارآمدی» به عنوان یک ضرورت انقلابی تأکید کنید.

هر موقع غرب‌گراها در این کشور قدرت پیدا کردند، غربی‌ها به ما بیشتر ضربه زدند

این را باید برای همه، با منطق و ادبیاتِ همه‌فهم تبیین کنیم

باید به تک تک مردم بگوییم اگر غرب‌گرایی ادامه پیدا کند، باید منتظر ضربات سهمگین‌تر باشیم

هر یک رأی به جریان غرب‌گرا، در واقع رأی علیه امنیت و رفاه مردم است

غرب خودش به بن‌بست رسیده!

اینها باید تبیین شود، نگویید این مطالب واضح است!

 

...

سخنرانی استاد پناهیان در ستاد حامیان حجت الاسلام رئیسی/ قسمت سوم:

دبیات همه‌فهم: ادبیات کارآمدی به جای ارزشی
  • برای گفتگوی چهره به چهره باید از ادبیات همه‌فهم استفاده کرد. متأسفانه نیروهای انقلابی بعضاً از ادبیات خوب و متناسب با تمام اقشار جامعه، برخوردار نیستند! ما باید تولید ادبیات کنیم، و حرف‌ حق را به شیوه‌های مختلف تبیین کنیم.
  • مثلاً تاکید بر «آرمان‌ها و ارزش‌ها» برای خیلی‌ها قابل فهم نیست، شما باید بر «کارایی و کارآمدی» به عنوان یک ضرورت انقلابی تأکید کنید. همچنین باید «ناکارآمد» و بی‌فائده و بلکه مضر بودنِ مسیر غیرانقلابی را تبیین کنید.
  • به‌جای اینکه بگوییم: «این مذاکرات، مخالف عزت اسلامی و آرمان‌های انقلاب بود» باید بگوییم: «بنا بود کارخانه‌ها بچرخد، اما وقتی در مقابل دشمن کوتاه آمدیم، کارخانه‌های بیشتری تعطیل شد!» این یعنی با ادبیات «ارزشی و آرمانی» صحبت نکرده‌اید، بلکه با ادبیات «کارآمدی» صحبت کرده‌اید!
  • گاهی ما این‌قدر غرق ادبیات دینی خودمان هستیم که مخاطب‌مان منظور ما را نمی‌فهمد! برخی از این ادبیاتی که ما در دفاع از انقلاب و حزب‌اللهی‌گری داریم، مردم‌فهم نیست! باید اینها را تغییر دهیم تا همۀ مردم منظور ما را بفهمند و بتوانیم با همۀ مردم ارتباط بگیریم، نه فقط بخشی از مردم! خیلی از آن کسانی که ممکن است نتوانند با شما ارتباط برقرار کنند، دوست دارند شما با آنها ارتباط برقرار کنید و گفتگو کنید.

2- غرب‌زدگی مسئولین، علت اکثر مشکلات کشور

  • ما در عرصۀ انتخابات حرف‌های بسیار روشنی داریم که می‌توانیم در گفتگوهای چهره به چهره، با هم‌وطنان خود مطرح کنیم. مثلاً اینکه شیوه غرب‌گرایی-از هر نوعش؛ چه سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی- در کشور ما جواب نمی‌دهد، چون اصلاً خودِ غرب به بن‌بست رسیده است!
  • باید بن‌بست‌ها و جنایات غرب در حق مردم خودش و مردم جهان تبیین شود. نگویید این مطالب که واضح هستند! خیلی‌ها مرعوب تبلیغات غربی‌ها هستند و فکر می‌کنند همه چیز در غرب گل و بلبل است.
  • اگر ما بتوانیم آثار زیان‌بار غرب‌زدگی را تبیین کنیم، مملکت را از دست غرب‌گرایان نجات خواهیم داد. اکثرا گرفتاری‌های ما بخاطر ساده‌لوحی غرب‌گرایانی است که دائماً به خاطر مرعوب شدن در برابر غرب و یا اطمینان نابجا به غرب به کشور ضربه زده‌اند.
  • در گفتگو با مردم، یکی از حرف‌هایی که می‌توانید مطرح کنید این است که بگویید: «هر موقع غرب‌گراها در این کشور قدرت پیدا کردند، غربی‌ها به ما بیشتر ضربه زدند» مثلاً وقتی بنی‌صدر رئیس جمهور شد، به ما حملۀ نظامی کردند. یا وقتی دولت دست بازرگان بود، می‌خواستند با حوادثی مثل کردستان مملکت را تجزیه کنند. در دولت‌های غرب‌گرا ما را دچار شدیدترین تحریم‌ها کردند و پس از فتنۀ 88 وقتی دیدند غرب‌گرایان قدرت ایجاد شورش دارند، تحریم‌ها را به شدت افزایش دادند. این مطلب اخیر را خود امریکایی‌ها تصریح کردند.
  • باید به تک تک مردم بگوییم اگر غرب‌گرایی ادامه پیدا کند، باید منتظر ضربات سهمگین‌تر باشیم. هر یک رأی به جریان غرب‌گرا، در واقع رأی علیه امنیت و رفاه مردم است. آنها می‌خواهند کشور ما را مثل مصر کنند که دربست در اختیار آمریکاست و اوضاعش را می‌بینید که چگونه فقر از در و دیوار آن بالا می‌رود.

بیان معنوی

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از:  
5 stars
1396/02/03 @ 21:46
نظر از:  

http://haayat.kowsarblog.ir/

بسم الله الرحمن الرحیم

● آن كسى مى ‏تواند زمام امور مردم را در دست بگيرد كه آرزوى سبقت از ديگران در دلش نباشد (چه وكيل مجلس باشد چه عضو مجلس خبرگان، هر چه مى‏ خواهد باشد) بلكه بايد خود را در وجدان و ضميرش خادمى از أفراد بداند، و اشتغال به اين پُست را از جهت أمر دنيوى حقير و پَست بشمارد؛ و فقط براى انجام وظيفه و رسيدگى به امور مسلمين و تكفّل أيتام آل محمّد بدين امور داخل شود. نه اينكه با خرج أموال كثيره و نصب پوسترها و پلاكارت ها و تبليغات آنچنانى، اين مشاغل را تصاحب كند و ديگران را كنار بزند! اينها تبليغات كفر است. اين تبليغات، تبليغات شيطانى است؛ و منهاج و ممشايش بر أساس حقّ نيست.

علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه

ولايت فقيه در حكومت اسلام، ج‏۳، ص: ۱۹۹

1396/02/03 @ 21:20
نظر از: تسنیم [عضو] 

والله فعلا که چهار سال دستشان بود بسشون نبود بازم اومدن .
در پناه امیرالمومنین

1396/02/03 @ 20:37


فرم در حال بارگذاری ...

تلخ و شیرین

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: بني جمالي [عضو] 
5 stars

سلام دوست عزیز
ممنونم از مطلب خوبی که گذاشتید
یاعلی…

1396/02/05 @ 14:24
نظر از: آ.ن - ثقلین [عضو] 

گل نكند جلوه در جوار محمد
رونق گل مى‏برد، عذار محمد
گل شود افسرده از خزان و لیكن
نیست ‏خزان از پى بهار محمد
سایه ندارد ولى تمام خلایق
سایه نشینند در جوار محمد
سایه ندارد ولى به عالم امكان
سایه فكنده است، اقتدار محمد
سایه نمى‏ماند از فروغ جمالش
هاله نور است در كنار محمد
شمس رخش همجوار زلف سیه ‏فام
آیت و اللیل و النهار محمد
تا كه بماند اثر ز نكهت مویش
خاک حسین است‏ یادگار محمد
تربت ‏خوشبوى كربلاى معلاست
یك اثر از موى مُشكبار محمد
رایت فتحش به اهتزاز درآمد
دست ‏خدا بود چون كه یار محمد
من چه بگویم (حسان) به مدح و ثنایش
بس بودش مدح كردگار محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
عیدتان مبارک
التماس دعا
http://saghalain.kowsarblog.ir/

1396/02/05 @ 07:41
نظر از:  
5 stars
1396/02/03 @ 22:04


فرم در حال بارگذاری ...

چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396

 

کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد

از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد

بی عصا آمده و حضرت موسی شده است

ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد

بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده

به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد

دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده

دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد

چند وقتی است که دنبال اجل می گردد

کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد

چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است

اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد

از روی تخته ی در، پیکر او بردارید

چند تا خاطره ی سوخته از در دارد

با عبا زود بپیچید به هم پایش را

اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد

پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده

یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد

لا اقل چند کفن بهر تنش آوردند

دست کم روی تن سوخته اش سر دارد

پسرش آمده بالای سرش اما باز

روضه خوان دل من روضه ی اکبر دارد

همه جا را تن صد چاک علی می بینم

بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد

وحید محمدی


فرم در حال بارگذاری ...

روحانی سال92 چه وعده‌هایی به بیکاران داده بود؟

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396
 
 
حسن روحانی طی سه ماه اول سال 92 وعده های بسیاری در خصوص حل مشکل بیکاری اعلام کرده بود.
 
ماراتن انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری در حالی آغاز شده است که مردم به‌خوبی وعده‌های انتخاباتی چهار سال پیش را به یاد دارند، از جمله وعده‌هایی که جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی رئیس جمهور محترم طی سه ماه اول سال 92 در خصوص حل مشکل بیکاری اعلام کردند.
 
لیست وعده‌های انتخاباتی جناب آقای حسن روحانی در خصوص حل مشکل بیکاری که در سال 92 اعلام شد، به شرح زیر است:
 
1) برنامه اقتصادی من حل معضل اشتغال به‌خصوص برای تحصیل‌کرده‌هاست.
 
2) اولین قدم در دولت تدبیر و امید بهبود دائمی محیط کسب‌وکار است که در کوتاه‌مدت بسته‌های تشویقی ویژه‌ای برای حرکت اقتصادی در جامعه در نظر گرفته شده است.
 
3) من می‌دانم شما از بیکاری رنج ‌می‌برید، دولت شما رونق را به اقتصاد بازمی‌گرداند، دولت شما به مشکل کارگران، اصناف، کارآفرینان توجه دارد، دولت شما می‌داند شما جوانان آزادی می‌خواهید.
 
4) کشور بزرگ ایران نباید این همه بی‌کار داشته باشد.
 
5) در طول هشت سال گذشته فقط 500 هزار شغل در کشور ایجاد شده که در شأن ملت ایران نیست.
 
6) کشور را می‌توان از بیکاری و گرانی نجات داد.
 
7) ما 3 میلیون و 200 هزار بیکار داریم و اگر تنها 10 میلیون گردشگر وارد کشور شود بیش از 13 میلیارد دلار درآمد ارزی و 4 میلیون اشتغال درست می‌شود، یعنی با یک حرکت صحیح در یک مسئله اقتصادی و اجتماعی می‌توانیم بیکاری را حل کنیم، بیکاری که امروز تنها مشکل اقتصادی نیست بلکه مشکل اجتماعی نیز هست و معضلات فراوانی به‌همراه دارد.
 
8) مشکل بیکاری سبب شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود، با رونق اقتصادی و ریشه‌کن کردن بیکاری جلوگیری از این کار امکان‌پذیر است.
 
9) ما در زمینه مشاغلی که سرمایه زیادی نمی‌خواهد باید فعال شویم. به‌اعتقاد من یکی از مهم‌ترین وظایف دولت آینده بحث اشتغال است. من در برنامه دولت مهر و امید برنامه جامعی را برای این کار تدوین کرده‌ام و این برنامه در اختیار مردم قرار گرفته است.
 
10) سه راهبرد در بخش اشتغال ذکر شده است و برای هر کدام راه‌حل‌های ریز تدوین شده است تا ما بتوانیم مشکل بیکاری را در همان سال اول تا حد زیادی تقلیل دهیم.
 
11) به جوانان می‌گویم من علاقه‌ای ندارم برای پیروزی در انتخابات جشن بگیرم بلکه دوست دارم زمانی که غمی بر چهره کارگر ندیدم جشن بگیرم.
 
12) من می‌دانم شما از بیکاری رنج ‌می‌برید، دولت شما رونق را به اقتصاد بازمی‌گرداند، دولت شما به مشکل کارگران، اصناف، کارآفرینان توجه دارد، دولت شما می‌داند شما جوانان آزادی می‌خواهید.
13) ما می‌توانیم بیکاری را در مرحله نخست کاهش و در مرحله بعد در اندازه عادی بین‌المللی قرار دهیم.
14) نخستین قدم، مهار بیکاری است و در مرحله دوم هم در این کشور به‌جای نفاق و فاصله، باید فعالیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور بازگردد.
 

15) با استفاده از سرمایه‌های سرگردان در حوزه تولید، ایجاد اشتغال می‌شود و تورم را هم کاهش می‌دهد اما این بحث تنها در این دو مورد خلاصه نمی‌شود بلکه معضلاتی را که در سایه شیوع بیکاری بروز پیدا می‌کند، باید کنترل کرد.

...

 
16) ایجاد اشتغال پایدار از نیازهای اساسی یک ملت و مردم کشور ما محسوب می‌شود برهمین اساس تمام تلاش خود را در این راستا به کار می‌گیریم تا بیکاری و معضلاتی را که بهدنبال آن به وجود می‏‌آید برطرف کنیم.
 
17) موضوع اشتغال برمی‌گردد به رشد تولید. اگر می‌خواهیم جوانان از بیکاری نجات یابند باید تولید را رشد بدهیم، این کار شدنی است. متأسفانه امروز در بسیاری از بخش‌های صنعتی و کارخانه‌ها تنها 20 درصد ظرفیت تولیدی مورد استفاده قرار می‌گیرد و این موضوع باعث اخراج بسیاری از کارگران شده است.
 
18) در حال حاضر حدود سه و نیم میلیون بیکار در کشور داریم و سالانه هم باید 600 هزار شغل جدید در جهت تک‌رقمی کردن بیکاری ایجاد کنیم مابقی موضوعات را هم می‌توان از طریق بیمه بیکاری دنبال کرد.
 
19) من برای مسائل مهم و مورد توجه مردم چون: ١ــ گرانی، ٢ــ بیکاری، ٣ــ مسکن، ٤ــ یارانه، ٥ــ مسئله سلامت، راه‌حل‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت دارم.
 
20) اگر امروز گرانی، بیکاری و فساد اداری وجود دارد، اگر ضربه بر اخلاق و فرهنگ مشاهده می‌شود و روابط با جهان با مشکلات توأم است، به این خاطر است که دولت کارآمد و مدیریت درست و تدبیر صحیح در کار انجام نگرفته است.
 
21) باید خدمات لازم را در اختیار تولیدکنندگان و کارآفرینان قرار دهیم تا بتوانیم هم معضل بیکاری را حل و هم معضل تورم را مرتفع کنیم.
 
22) امروز ما می‌بینیم که تعداد زیادی بیکار در جامعه ما وجود دارد که این بیکاری شاخصه‌ای برای بی‌عدالتی است.
 
23) مسئله زنان که بیکاری بین آنها بسیار زیاد است باید در اولویت قرار گیرد.
 
24) 867 هزار فارغ‌التحصیل دانشگاهی بیکار وجود دارند و استان خوزستان، ایلام و گیلان جزو استان‌هایی هستند که نرخ رشد بیکاری بالایی دارند و باید برای حل مشکلات آنها راه‌حلی جستجو کرد چون انقلاب و امام برای آمدن عزت به این سرزمین بود و امروز شاهد عزتی نیستیم که مورد توقع این مردم بوده است.
 
25) بیکاری، گرانی، آشفتگی، ناامیدی، نسبت به فردای نامشخص نسل جوان، به‌کمک شما غیورمردان قابل حل است و من به‌دنبال بازگشت ثبات و آرامش به کشور هستم که این کار با تدبیر و برنامه و امید امکان‌پذیر است.
 
26) ما نیاز داریم جوانان ما از بیکاری نجات پیدا کنند و شغل شایسته با مزد بایسته داشته باشند.
 
27) با توجه به مشکلات عدیده‌ای که در حوزه بیکاری و کمبود اشتغال دیده می‌شود، در دولت آینده تمام تلاش خود را به کار می‌گیریم تا پتانسیل‌های این استان را به کار گیریم تا کردستان را نیز همانند دیگر استان‌های کشور استانی توسعه‌یافته ببینیم.
 
28) ‌اگر صنعت گردشگری در کردستان احیا شود مسئله بیکاری به‌طور کامل حل خواهد شد.
 
29) اگر فقط یک مرکز برای سوختگیری کشتی‌ها در دریای عمان ایجاد شود بخش مهمی از اشتغال و بیکاری استان را حل خواهد کرد.
 
30) 24 خرداد اعلام می‌کنیم که رأی ما ضد بیکاری و گرانی است و به آنهایی که گرانی و بیکاری را به ملت ایران تحمیل کردهاند رأی نمیدهیم.
 
31) در این سرزمین فقط صنعت توریسم می‌تواند معضل بیکاری را ریشه‌کن کند.
 
32) کلید من شما جوانان عزیز، حمایت 75میلیون ایرانی و برنامه تدبیر نخبگان کشور است. ما استحقاق این همه رنج گرانی، بیکاری و توهین در عرصه بین‌المللی را نداریم.
 
33) ما از گرانی، بیکاری، رنج‌ بیماران، معضلات کارگران، مشکلات دانشجویان و حقوق تضییع‌شده زنان و دختران ناراحتیم و می‌خواهیم دولتی تشکیل دهیم که در آن عدالت، آزادی و عزت ایران تضمین شود.
 
34) اگر برای حل مشکل بیکاری اقدام فوری نشود، این مشکل در سال‌های آینده بیشتر خواهد شد.
 
35) همه در ارتباط با وضعیت تورم، بیکاری و وضعیت اقتصادی اطلاع دارند و نیازی به آمار ندارد. هر کس می‌تواند در ارتباط با این موضوع به وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند.
 
منبع: تسنیم
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

ممنون از ياد آوريتون
http://narjes-s3.kowsarblog.ir/

1396/02/03 @ 17:24


فرم در حال بارگذاری ...

چهل حدیث از امام موسی کاظم علیه‌السلام

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396

 

 ۱. قَالَ علیه‌السلام: يَنْبَغِي لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا يَسْتَبْطِئَهُ‏ فِي رِزْقِهِ وَ لَا يَتَّهِمَهُ فِي قَضَائِهِ. (کافی، جلد۲، صفحه۶۱)

فرمود: بر آن کس که از جانب خدا خرد ورزد [و عقلش به فرمان حق باشد] سزاست که خدا را در روزی‌رسانى کندکار نپندارد و او را در قضایش متّهم نسازد [و بر او گمان بد نبرد].

 ۲. وَ قَالَ رَجُلٌ‏ سَأَلْتُهُ عَنِ الْیقِینِ فَقَالَ علیه‌السلام یتَوَكلُ عَلَى اللَّهِ وَ یسَلِّمُ لِلَّهِ وَ یرْضَى بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ یفَوِّضُ إِلَى اللَّهِ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه ۳۱۹)
مردى گفت: از امام کاظم علیه‌السلام در مورد یقین پرسیدم، فرمود: بر خدا توکل کند و فرمانبردار خدا باشد و به قضا و خواسته الهى راضى باشد و [کار خویش را] به خدا بسپارد.

 ۳. قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یحْیى كتَبْتُ إِلَیهِ فِی دُعَاءٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ مُنْتَهَى عِلْمِهِ فَكتَبَ علیه‌السلام لَا تَقُولَنَّ مُنْتَهَى عِلْمِهِ فَإِنَّهُ لَیسَ لِعِلْمِهِ مُنْتَهًى وَ لَكنْ قُلْ مُنْتَهَى رِضَاهُ. (کافی، جلد۱، صفحه۱۰۷)
عبداللَّه‌بن‌یحیى گفت: در دعایى به امام کاظم علیه‌السلام نوشتم: «سپاس خداى را به نهایت علم او». امام علیه‌السلام [در جواب‏] نوشت: نباید بگویى: «به نهایت علم او»؛ چراکه براى علم خداوند نهایتى نیست، ولى بگو: به نهایت خشنودى او.

 ۴. سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ فَقَالَ علیه‌السلام إِنَّ لِكلَامِك وَجْهَینِ فَإِنْ كنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِي يؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيهِ وَ الْبَخِيلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ وَ إِنْ كنْتَ تَعْنِي الْخَالِقَ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاك أَعْطَاك مَا لَيسَ لَك وَ إِنْ مَنَعَك مَنَعَك مَا لَيسَ لَك. (کافی، جلد۴، صفحه۳۹)
مردى از امام کاظم علیه‌السلام درباره [معنى‏] جواد پرسید. امام علیه‌السلام فرمود: سخن تو دو صورت دارد. اگر درباره آفریدگان می‌‏پرسى، به‌درستى‌ که جواد و بخشنده کسى است که آنچه خداوند بر او واجب نموده را ادا کند و بخیل کسى است که از ادای آنچه خداوند بر او واجب نموده مضایقه کند. ولی اگر مقصود تو آفریدگار است، او اگر عطا کند جواد و بخشنده است و اگر مضایقه کند [نیز] جواد و بخشنده است؛ زیرا او اگر به تو عطا کند، آنچه را که براى تو نیست عطا نموده و اگر مضایقه کند، آنچه را که براى تو نیست مضایقه نموده است.

 ۵. قَالَ علیه‌السلام لِبَعْضِ شِيعَتِهِ: أَي فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ كانَ فِيهِ هَلَاكك فَإِنَّ فِيهِ نَجَاتَك أَي فُلَانُ اتَّقِ اللَّهَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ كانَ فِيهِ نَجَاتُك فَإِنَّ فِيهِ هَلَاكك. (تحف العقول، صفحه۴۰۸)
به یکى از شیعیان خویش فرمود: اى فلانى! از خدا پروا دار و حق را بگو هر چند هلاکت تو در آن باشد که بی‌گمان نجات تو در آن است. اى فلان! از خدا، پروا دار و باطل را ترک کن هر چند نجات تو در آن باشد که بی‌گمان هلاکت تو در آن است.

...

 

۶. قَالَ عليه‌السلام:‏ إِياك أَنْ تَمْنَعَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَتُنْفِقُ مِثْلَيهِ فِي مَعْصِيةِ اللَّهِ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۰)
فرمود: بپرهیز از اینکه در راه طاعت خدا از دارایى خویش مضایقه کنى، که دو برابرش را در نافرمانى خدا خرج کنى.

 

۷. قَالَ عليه‌السلام: الْمُؤْمِنُ مِثْلُ كفَّتَي الْمِيزَانِ كلَّمَا زِيدَ فِي إِيمَانِهِ زِيدَ فِي بَلَائِهِ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۰)
فرمود: مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛ هر چه ایمانش فزونى یابد، بلایش نیز بیشتر شود.

 

۸. قَالَ عليه‌السلام عِنْدَ قَبْرٍ حَضَرَهُ: إِنَّ شَيئاً هَذَا آخِرُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يزْهَدَ فِي أَوَّلِهِ وَ إِنَّ شَيئاً هَذَا أَوَّلُهُ لَحَقِيقٌ أَنْ يخَافَ آخِرُهُ. (تحف العقول، صفحه۴۰۸)
بر سر قبرى حضور یافت و فرمود: به‌راستى، چیزى که پایانش این باشد سزاست که از ابتدایش مورد بی‌علاقگى قرار گیرد و چیزى که ابتدایش این است سزاست که از پایانش بیمناک باشند.

 

۹. قَالَ عليه‌السلام:‏ اشْتَدَّتْ مَئُونَةُ الدُّنْيا وَ الدِّينِ فَأَمَّا مَئُونَةُ الدُّنْيا فَإِنَّك لَا تَمُدُّ يدَك إِلَى شَي‏ءٍ مِنْهَا إِلَّا وَجَدْتَ فَاجِراً قَدْ سَبَقَك إِلَيهِ وَ أَمَّا مَئُونَةُ الْآخِرَةِ فَإِنَّك لَا تَجِدُ أَعْوَاناً يعِينُونَك عَلَيهِ. (بحارالانوار، جلد۱۰، صفحه ۲۴۶)
فرمود: دستاورد دنیا و دین [آخرت‏]، دشوار شده است. امّا دستاورد دنیا؛ بر چیزى از آن دست دراز نکنى جز آنکه تبهکارى را یابى که در دست‌درازى بر آن، بر تو پیشى گرفته است و امّا دستاورد دین؛ یارانى را نیابى که تو را در آن کمک کنند.

 

۱۰. قَالَ عليه‌السلام:‏ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْوَسْوَاسِ أَكلُ الطِّينِ وَ فَتُّ الطِّينِ وَ تَقْلِيمُ الْأَظْفَارِ بِالْأَسْنَانِ وَ أَكلُ اللِّحْيةِ وَ ثَلَاثٌ يجْلِينَ الْبَصَرَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ وَ النَّظَرُ إِلَى الْمَاءِ الْجَارِي وَ النَّظَرُ إِلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ. (بحارالانوار، جلد۱۰، صفحه ۲۴۶)
فرمو‌د: چهار [کار] از وسوسه باشد: خوردن گل، ریزریز کردن گل، چیدن ناخن‏ها با دندان و ریش جویدن. و سه [چیز] به دیده روشنى بخشد: نگریستن به سبزه و نگریستن به آب روان و نگریستن به روى زیبا.

 

۱۱. قَالَ عليه‌السلام: لَيسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كفَّ الْأَذَى وَ لَكنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ الصَّبْرُ عَلَى الْأَذَى. (کافی، جلد۲، صفحه ۶۶۷)
فرمود: خوش‌همسایگى [تنها] خوددارى از آزار رسانى [به همسایه‏] نیست، بلکه خوش‌همسایگى صبر بر آزار [از جانب همسایه] است.

 

۱۲. قَالَ عليه‌السلام: لَا تُذْهِبِ الْحِشْمَةَ بَينَك وَ بَينَ أَخِيك وَ أَبْقِ مِنْهَا فَإِنَّ ذَهَابَهَا ذَهَابُ الْحَياءِ. (کافی، جلد۲،‌ صفحه۶۷۲)
فرمود: احترام بین خویش و برادرت را از میان مبر و اندکى از آن را باقى گذار؛ چرا که از میان رفتن احترام در واقع از میان رفتن حیاست.

 

۱۳. قَالَ عليه‌السلام لِبَعْضِ وُلْدِه‏: إِياك وَ الْمِزَاحَ فَإِنَّهُ يذْهَبُ بِنُورِ إِيمَانِك وَ يسْتَخِفُّ مُرُوَّتَك وَ إِياك وَ الضَّجَرَ وَ الْكسَلَ فَإِنَّهُمَا يمْنَعَانِ حَظَّك مِنَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ. (وسائل الشیعة، جلد۱۶، صفحه۲۳)
به یکى از فرزندانش فرمود: از شوخى دورى گزین؛ زیرا نور ایمانت را از بین می‌برد و از جوانمردى تو می‌کاهد و از بیقرارى و تنبلی بپرهیز؛ زیرا آن دو، تو را از نصیب دنیا و آخرت، باز دارند.

 

۱۴. قَالَ عليه‌السلام: إِذَا كانَ الْجَوْرُ أَغْلَبَ مِنَ الْحَقِّ لَمْ يحِلَّ لِأَحَدٍ أَنْ يظُنَّ بِأَحَدٍ خَيراً حَتَّى يعْرِفَ ذَلِك مِنْهُ. (کافی، جلد۵، صفحه۲۹۸)
فرمود: آن هنگام که ستم بر حق چیره آمد و بیشتر شد، براى هیچ کس جایز نباشد که به کسى نیک گمان باشد تا آن زمان که به نیکى او آگاهى یابد.

 

۱۵. قَالَ عليه‌السلام: اجْتَهِدُوا فِي أَنْ يكونَ زَمَانُكمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِينَ يعَرِّفُونَكمْ عُيوبَكمْ وَ يخْلِصُونَ لَكمْ فِي الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكمْ فِي غَيرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَة تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَاتٍ. (تحف العقول، صفحه۴۰۹)
فرمود: تلاش کنید که وقت شما چهار ساعت باشد: ساعتى براى مناجات با خدا، ساعتى براى کار زندگى، ساعتى براى معاشرت با برادران و اشخاص مورد اعتماد که شما را از عیب‏‌هایتان آگاه نمایند و از دل با شما خالص و یک رو باشند و ساعتى که در آن براى لذت‏هاى غیر حرام خویش خلوت کنید و با این ساعت، براى سه ساعت دیگر نیرو می‌‏یابید.

 

۱۶. قَالَ عليه‌السلام: تَفَقَّهُوا فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتَاحُ الْبَصِيرَةِ وَ تَمَامُ الْعِبَادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنَازِلِ الرَّفِيعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلِيلَةِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيا وَ فَضْلُ الْفَقِيهِ عَلَى الْعَابِدِ كفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكوَاكبِ وَ مَنْ لَمْ يتَفَقَّهْ فِي دِينِهِ لَمْ يرْضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا. (بحارالانوار، جلد۱۰، صفحه۲۴۷)
فرمود: دین خدا را بشناسید که دین‌‏شناسى کلید بینش و کمال عبادت است و راه رسیدن به جایگاه‌‏هاى بلند و مراتب ستبر و با عظمت در دین و دنیاست و برترى دین‌‏شناس بر عابد همانند برترى خورشید بر ستارگان است و هر کس دینش را نشناسد، خدا از هیچ کردار او خرسند نباشد.

 

۱۷. قَالَ عليه‌السلام: كلَّمَا أَحْدَثَ النَّاسُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يكونُوا يعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ يكونُوا يعُدُّونَ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۲)
فرمود: هرگاه که مردم گناهان تازه‏‌اى پدید آورند که پیش از این، آن را انجام نمى‏‌دادند، خداوند گرفتارى‏هاى تازه‏‌اى بر ایشان پدید آورد که آن را حساب نمى‏‌کردند.

 

۱۸. رَأَى عليه‌السلام رَجُلَينِ يتَسَابَّانِ فَقَالَ: الْبَادِئُ أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَيهِ مَا لَمْ يعْتَدِ الْمَظْلُومُ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۴)
امام کاظم علیه‌السلام دو مرد را دید که به همدیگر دشنام مى‏‌دهند. پس فرمود: شروع‏‌کننده، ستمگرتر است و بار گناه خویش و بار گناه دوستش را تا آن زمان که مظلوم تجاوز نکند، بر دوش مى‏‌کشد.

 

۱۹. قَالَ عليه‌السلام: ينَادِي مُنَادٍ يوْمَ الْقِيامَةِ أَلَا مَنْ كانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ أَجْرٌ فَلْيَقُمْ فَلَا يقُومُ إِلَّا مَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّه. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۴)
فرمود: روز قیامت ندا دهنده‌‏اى ندا سر دهد: هان! هر کس که بر عهده خدا پاداشى دارد بپا خیزد، پس کسى برنخیزد جز آن کس که بخشوده است و اصلاح نموده است؛ پس پاداش او بر عهده خداست.

 

۲۰. قَالَ عليه‌السلام: السَّخِي الْحَسَنُ الْخُلُقِ فِي كنَفِ اللَّهِ لَا يتَخَلَّى اللَّهُ عَنْهُ حَتَّى يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِياً إِلَّا سَخِياً وَ مَا زَالَ أَبِي يوصِينِي بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ حَتَّى مَضَى. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۴)
فرمود: سخاوتمند نیک‌رفتار در حفاظت و حمایت خداست، او را وانگذارد تا به بهشت وارد کند و خداوند پیامبرى را مبعوث نکرد جز آنکه سخاوت‌پیشه بود و همواره پدرم مرا به سخاوت و نیک‌رفتارى سفارش مى‏‌فرمود تا اینکه درگذشت.

 

۲۱. قَالَ عليه‌السلام: عَوْنُك لِلضَّعِيفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَةِ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۶)
فرمود: یارى‌رسانى تو، به ناتوان از برترین صدقه‌‏هاست.

 

۲۲. قَالَ عليه‌السلام: الْمُصِيبَةُ لِلصَّابِرِ وَاحِدَةٌ وَ لِلْجَازِعِ اثْنَتَانِ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۶)
فرمود: مصیبت براى شکیبا یکى است و براى بی‏قرار دوتاست.

 

۲۳. قال عليه‌السلام: إِنَّ الْعَاقِلَ اللَّبِيبَ مَنْ تَرَك مَا لَا طَاقَةَ لَهُ بِهِ وَ أَكثَرُ الصَّوَابِ فِي خِلَافِ الْهَوَى وَ مَنْ طَالَ أَمَلُهُ سَاءَ عَمَلُهُ‏. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۵)
فرمود: خردمند تیزهوش، فردى است که آنچه را تاب و توان ندارد واگذارد. و بیشتر درستى در مخالفت هوى و هوس نهفته است، و هر کس آرزویش دراز است کردارش نیز بد باشد.

 

۲۴. قال عليه‌السلام: إِياك وَ الطَّمَعَ وَ عَلَيك بِالْيأْسِ مِمَّا فِي أَيدِي النَّاسِ وَ أَمِتِ الطَّمَعَ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ فَإِنَّ الطَّمَعَ مِفْتَاحٌ لِلذُّلِّ وَ اخْتِلَاسُ الْعَقْلِ وَ اخْتِلَاقُ الْمُرُوَّاتِ وَ تَدْنِيسُ الْعِرْضِ وَ الذَّهَابُ بِالْعِلْم‏ وَ عَلَيك بِالاعْتِصَامِ بِرَبِّك وَ التَّوَكلِ عَلَيهِ وَ جَاهِدْ نَفْسَك لِتَرُدَّهَا عَنْ هَوَاهَا فَإِنَّهُ وَاجِبٌ عَلَيك كجِهَادِ عَدُوِّك‏. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۵)
فرمود: از طمع بپرهیز، چشم امید از دست مردم برگیر، طمع از مخلوق را در دل بمیران، که طمع کلید ذلت و رباینده عقل، و فرسایشگر جوانمردی‌هاست، شرف را لکه‌‏دار کند، دانش را ببرد. و بر تو باد به پناه بردن به خدا و توکل بر او. با نفس پیکار کن تا از هوس بازش دارى؛ زیرا این پیکار همچون جهاد با دشمن، بر تو واجب است.

 

۲۵. قال عليه‌السلام: أَنَّ اللَّهَ لَمْ يرْفَعِ الْمُتَوَاضِعِينَ بِقَدْرِ تَوَاضُعِهِمْ وَ لَكنْ رَفَعَهُمْ بِقَدْرِ عَظَمَتِهِ وَ مَجْدِهِ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۴)
فرمود: خدا متواضعان را بقدر تواضعشان بالا نبرد، بلکه در خور مجد و عظمت خود بالا برد.

 

۲۶. قال عليه‌السلام: ينْبَغِي لِلْعَاقِلِ إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَنْ يسْتَحْيي مِنَ اللَّه‏. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۳)
فرمود: شایسته فرد عاقل است که چون کارى را انجام می‌دهد، از خداوند حیا کند.

 

۲۷. قال عليه‌السلام: مَنْ تَعَظَّمَ فِي نَفْسِهِ لَعَنَتْهُ مَلَائِكةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكةُ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَكبَّرَ عَلَى إِخْوَانِهِ وَ اسْتَطَالَ عَلَيهِمْ فَقَدْ ضَادَّ اللَّهَ. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۳)
فرمود: هر که خود را بزرگ بیند، فرشتگان آسمان‌ها و زمین لعنتش کنند، و هر که بر برادرانش تکبر کند و بزرگى فروشد، با خدا ضدیت کرده است.

 

۲۸. قال عليه‌السلام: أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ يا دَاوُدُحَذِّرْ وَ أَنْذِرْ أَصْحَابَك عَنْ حُبِّ الشَّهَوَاتِ فَإِنَّ الْمُعَلَّقَةَ قُلُوبُهُمْ بِشَهَوَاتِ الدُّنْيا قُلُوبُهُمْ مَحْجُوبَةٌ عَنِّي. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۳)
فرمود: خداوند متعال به حضرت داود وحى کرد: ای داود، اصحاب خود را از دلباختگى شهوت‌ها برحذر دار و (از عواقب آن) بیم ده؛ چراکه آنها که دل به لذت‌ها بسته‌‏اند، قلوبشان از من محجوب و پوشیده است.

 

۲۹. قال عليه‌السلام: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي‌الله‌عليه‌وآله إِذَا رَأَيتُمُ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ يُلْقِي الْحِكمَةَ وَ الْمُؤْمِنُ قَلِيلُ الْكلَامِ كثِيرُ الْعَمَلِ وَ الْمُنَافِقُ كثِيرُ الْكلَامِ قَلِيلُ الْعَمَل.‏ (تحف العقول، صفحه۳۹۷)
فرمود: اگر مؤمنى را ساکت و کم‌حرف دیدید به وى نزدیک شوید که حکمت مى‏‌افشاند. مؤمن کم‌حرف و پرکار است. و منافق پُرحرف و کم‌کار.

 

۳۰. قال عليه‌السلام: لَا خَيرَ فِي الْعَيشِ إِلَّا لِرَجُلَينِ لِمُسْتَمِعٍ وَاعٍ وَ عَالِمٍ نَاطِق. ‏(تحف العقول، صفحه۳۹۷)
فرمود: زندگى جز براى دو کس خیرى ندارد: شنونده نگهدار، و عالمی زباندار.

 

۳۱. قال عليه‌السلام: لَيسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كلِّ يوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ مِنْهُ وَ إِنْ عَمِلَ سَيئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيه. (ارشاد القلوب، جلد۱، صفحه۱۸۲)
فرمود: آن که هر روز به حساب خود نرسد، از ما نیست؛ تا اگر نیکى کرده بیفزاید، و اگر بد کرده از خدا آمرزش خواهد و به‌سوی او توبه کند.

 

۳۲. قال عليه‌السلام: قَالَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ قُدْرَتِي وَ بَهَائِي وَ عُلُوِّي فِي مَكانِي لَا يؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَاي عَلَى هَوَاهُ إِلَّا جَعَلْتُ الْغِنَى فِي نَفْسِهِ وَ هَمَّهُ فِي آخِرَتِهِ وَ كفَفْتُ عَلَيهِ فِي ضَيعَتِهِ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ كنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كلِّ تَاجِر. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۰)
فرمود: خداى عز و جل فرموده: «به عزت و جلالم، به عظمت و قدرتم، به بها و بلندى مقامم، هیچ بنده خواست مرا بر خواست خود ترجیح ندهد جز آنکه بی‌نیازیش را در دلش قرار دهم، و همتش را در آخرتش، و زندگی و معاشش را برای او گرد آورم، و آسمان و زمین را ضامن روزیش گردانم، و در پس تجارت هر تاجری، پشتیبان او باشم».

 

۳۳. قال عليه‌السلام: قَوْلُ اللَّهِ «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» جَرَتْ فِي الْمُؤْمِنِ وَ الْكافِرِ وَ الْبَرِّ وَالْفَاجِرِ مَنْ صُنِعَ إِلَيهِ مَعْرُوفٌ فَعَلَيهِ أَنْ يكافِئَ بِهِ وَ لَيسَتِ الْمُكافَأَةُ أَنْ تَصْنَعَ كمَا صَنَعَ حَتَّى ترى فَضْلَك فَإِنْ صَنَعْتَ كمَا صَنَعَ فَلَهُ الْفَضْلُ بِالابْتِدَاء. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۱)
فرمود: گفتار خداوند که «آیا پاداش نیکى، جز نیکى است؟» [رحمان: ۶۰] درباره مؤمن و کافر، نیک و بد، همه جارى است. هر که به او احسانی شود، باید تلافى کند، و تلافى این نیست که همان کنى که او کرده، مگر اینکه مزیت و زیادی خود را [نسبت به عمل او] ببینی، ولی اگر نیکی تو هم به اندازه نیکی او باشد، او بر تو امتیاز دارد به‌سبب اینکه او آغازکننده عمل بوده است.

 

۳۴. قال عليه‌السلام: لَا يكونُ الرَّجُلُ مُؤْمِناً حَتَّى يكونَ خَائِفاً رَاجِياً وَ لَا يكونُ خَائِفاً رَاجِياً حَتَّى يكونَ عَامِلًا لِمَا يخَافُ وَ يرْجُو. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۱۰)
فرمود: مرد، مؤمن نیست مگر اینکه بیمناک امیدوار باشد و بیمناک امیدوار نیست مگر بدان چه از آن می‌هراسد و به آن امید دارد، عمل کند.

 

۳۵. قال عليه‌السلام: الْحَياءُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ الْإِيمَانُ فِي الْجَنَّةِ وَ الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَ الْجَفَاءُ فِي النَّار. (وسائل الشیعة، جلد۱۶، صفحه۳۶)
فرمود: حیا از ایمان است، و ایمان در بهشت است و بی‌شرمى از جفاست، و جفا در دوزخ.

 

۳۶. قال عليه‌السلام: أَفْضَلُ مَا يتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ بِهِ الصَّلَاةُ وَ بِرُّ الْوَالِدَينِ وَ تَرْكُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ وَ الْفَخْر. (بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۰۶)
فرمود: بهترین وسیله تقرب بنده به خدا، پس از معرفت او، نماز، نیکى به پدر و مادر، و وانهادن حسد، خودبینى و فخرفروشى است.

 

۳۷. قال عليه‌السلام: مَنْ كفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْرَاضِ النَّاسِ أَقَالَهُ اللَّهُ عَثْرَتَهُ يوْمَ الْقِيامَةِ وَ مَنْ كفَّ غَضَبَهُ عَنِ النَّاسِ كفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ يوْمَ الْقِيامَة. (کافی،‌ جلد۲، صفحه۳۰۵)
فرمود: هر که خود را از تعرض به آبروى مردم نگه دارد، خداوند در قیامت از لغزش‌هایش بگذرد، و هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خدا در قیامت خشمش را از او نگه دارد.

 

۳۸. قال عليه‌السلام: إِنَّ الْعَاقِلَ لَا يحَدِّثُ مَنْ يخَافُ تَكذِيبَهُ وَ لَا يسْأَلُ مَنْ يخَافُ مَنْعَهُ وَ لَا يعِدُ مَا لَا يقْدِرُ عَلَيهِ وَ لَا يرْجُو مَا يعَنَّفُ بِرَجَائِهِ وَ لَا يتَقَدَّمُ عَلَى مَا يخَافُ الْعَجْزَ عَنْهُ. (کافی،‌ جلد۱، صفحه۲۰)
فرمود: عاقل با کسى که می‌ترسد تکذیبش کند، سخن نگوید؛ و از آن که می‌ترسد دریغ کند، درخواست ننماید؛ و آنچه را نمی‌تواند، وعده ندهد و امیدى که مایه سرزنش است (طمع‌هاى خام)، در دل نپرورد و به کارى که می‌ترسد در آن بماند، اقدام نکند.

 

۳۹. قال عليه‌السلام: مَنْ أَرَادَ الْغِنَى بِلَا مَالٍ وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلَامَةَ فِي الدِّينِ فَلْيتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ فِي مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ يكمِّلَ عَقْلَهُ فَمَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا يكفِيهِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا يكفِيهِ اسْتَغْنَى وَ مَنْ لَمْ يقْنَعْ بِمَا يكفِيهِ لَمْ يدْرِك الْغِنَى أَبَداً. (کافی،‌ جلد۱، صفحه۱۸)
فرمود: هر که توانگرى بی مال و آسودگى از حسد و سلامت دین خواهد، متضرعانه از خدا درخواست کند که عقلش را کامل کند، که هر کس عقل دارد به حد کفاف بسازد، و هر که به مقدار کفایت قناعت نماید بی‌نیاز شود، و هر که به حد کفایت نسازد، هرگز بی‌‏نیاز نشود.

 

۴۰. قال عليه‌السلام: إِنَّ الْعُقَلَاءَ تَرَكوا فُضُولَ الدُّنْيا فَكيفَ الذُّنُوبُ وَ تَرْك الدُّنْيا مِنَ الْفَضْلِ وَ تَرْك الذُّنُوبِ مِنَ الْفَرْض. ( کافی،‌ جلد۱، صفحه۳۷)
فرمود: خردمندان، زائد بر حاجت را نیز ترک کنند تا چه رسد به گناهان، با آنکه ترک زوائد فضیلت است و ترک گناه واجب.

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از:  
5 stars
1396/02/03 @ 14:02
نظر از: ط.جمالی [عضو] 
5 stars

سلام‌ خواهر عزیزم
عالی بود
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام را تسلیت عرض میکنم

1396/02/03 @ 13:56
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 

خداحافظ ای کوچه ‏های غریبه کاظمین!
غروب غربت آمیخته هفتمین آفتاب ولایت تسلیت…
http://alzahra-goldasht.kowsarblog.ir/

1396/02/03 @ 11:16


فرم در حال بارگذاری ...

امام کاظم علیه‌السلام و سازماندهی مبارزان مسلمان | انسان ۲۵۰ ساله

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

«یک آدمى که فقط مسأله مى‌گوید، کارى به حکومت و مبارزه‌ى سیاسى ندارد که زیر چنین فشارهایى قرار نمى‌گیرد .

…ما خیال مى‌کنیم موسى‌بن‌جعفر علیه السلام، یک آقاى مظلوم بى سر و صداى سر به زیرى در مدینه بود و رفتند او را زندانى کردند و بعد مسموم کردند، از دنیا رفت، همین و بس، قضیه این نبود. قضیه یک مبارزه‌ى طولانى تشکیلاتى، یک مبارزه‌اى با داشتن افراد زیاد در تمام آفاق اسلامى بود.»۶۴/۰۱/۲۳
 

[دریافت تمام تصاویر (Zip)]

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ط.جمالی [عضو] 
5 stars

احسنت

1396/02/03 @ 13:59
نظر از: مدرسه علمیه الزهراء«س»ارومیه [عضو] 

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد

اشکِ زنجیر به حال بدنم می ریزد
گریه بر بی کسی زخم تنم می ریزد

آسمان راه گلوی قفسم را بسته
عرق بال من از پیرهنم می ریزد

روی شلاق به من وا شده و می خندد
آب مجروح ز زخم دهنم می ریزد

چارده سال شد از شهر مدینه دورم
آهم از غربت و آل حسنم می ریزد

چوب با پای شکسته سر دعوا دارد
سنگ، زیر قدم پا شدنم می ریزد

هر یک از هفت کفن پشت سر تشییعم
لاله برکشته ی دور از وطنم می ریزد

***روح الله عیوضی***

1396/02/03 @ 10:55


فرم در حال بارگذاری ...

چرا خداوند عملی را که ذره ای شرک و ریا باشد، نمی پذیرد؟

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

سلام دوست گرامی .
واقعا استفاده کردم این عکس نوشته زیبا انسان را به فکر می برد.

1396/02/03 @ 23:13
نظر از: ط.جمالی [عضو] 
5 stars

احسنت
بسیار عالی بود

1396/02/03 @ 13:59


فرم در حال بارگذاری ...

نشانه های فرد ریاکار چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396
 
 
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
اگر پرده از روی کارمان کنار برود و به اعمالمان رسیدگی شود،
 
چه بسیار افرادی هستند که کارهایشان آلوده به آفت ریا است.


امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
  • ریاکار سه علامت دارد؛
  • اول وقتی مردم او را می بینند، او از خود در عبادت شور و نشاط نشان می دهد.
  • دوم اینکه وقتی که تنها می شود در عبادت کسل و تنبل است
  • و سوم دوست دارد در تمام کارها او را تحسین کنند.
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) در شرح این حدیث می گوید:
شخصی را دیدند که مدت سی سال نمازهایش را قضا می کرد.از او پرسیدند چرا نمازهایت را قضا می کنی؟
آن شخص در پاسخ گفت:من عادت داشتم که نمازهایم را در مسجد و در صف اول به جماعت بخوانم.یک روز به جهت عذری دیر به مسجد آمدم، به طوری که در صف اول جا نبود و به ناچار در صف دوم ایستادم.در همان حال نفس خود حالت شرمندگی و خجالت یافتم از اینکه مردم مرا در صف دوم بینند .دانستم که این مدت سی سال چون مردم مرا در صف اول می دیدند، این عمل باعث خوشحالی و اطمینان من بوده و من به وسیله آن شاد بوده ام و متوجه نبوده ام که نماز را برای مردم می خوانم نه خدا.
مرحوم مجتهدی تهرانی در ادامه می گوید:اگر پرده از روی کار مردم کنار رود و به دقایق امور مردم رسیدگی شود، چه بسیار افرادی دیده می شوند که که اعمالشان از آفات سالم نمانده است؛ در حالی که خود آنها هم متوجه نبوده اند.
 
سپس آیت الله مجتهدی در انتها آیه ای از قرآن کریم می خواند و می گوید:
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
ای پیامبر ، به مردم بگو به شما خبر بدهم که زیانکارترین مردم کیست؟
 
آنهایی که سعی و تلاششان در زندگی دنیا گم و نابود شده است
 
با این حال گمان می کنند که کار خوب و نیکی انجام داده اند.
 
کتاب احسن الحدیث، ص167
 


فرم در حال بارگذاری ...