پوستر/السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام اللَّه علیها
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395برای فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها - آن موجود قدسیِ والا، آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست وحسابی گوی و چه شاعر هرزه گوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر می کند، نباید استفاده کرد؛
![](http://www.ammarname.ir/sites/default/files/news/picture/1395/11/23/1345055584.jpg)
فرم در حال بارگذاری ...
اینفوگرافیک وحشتناک ترین محاصره ها در تاریخ جهان کدام اند؟
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395ابعاد محاصره، محاصره اقتصادی، ممانعت های ورود و خروج، بیکاری و از بین رفتن صنایع، ممانعت از کمک های بشر دوستانه، مشکلات حاد بهداشتی و درمانی و خطر مرگ و مقایسه آن با محاصره های غزه و شعب ابی طالب از جمله موضوعات تشریح شده در اینفوگرافیک «یمن در محاصره» می باشد که به همت مركز هدهد للثقافة والإعلام تبیین و تولید شده است.
اینفونگاره | ابعاد محاصره، محاصره اقتصادی، ممانعت های ورود و خروج، بیکاری و از بین رفتن صنایع، ممانعت از کمک های بشر دوستانه، مشکلات حاد بهداشتی و درمانی و خطر مرگ و مقایسه آن با محاصره های غزه و شعب ابی طالب از جمله موضوعات تشریح شده در اینفوگرافیک «یمن در محاصره» می باشد که به همت مركز هدهد للثقافة والإعلام تبیین و تولید شده است. گفتنی است مجری این طرح مرکز تخصصی اینفونگاره می باشد.
… برای مشاهده و دریافت اینفوگرافیک در سایز بزرگتر بر روی آن کلیک کنید …
فرم در حال بارگذاری ...
شهیدی که خونش عامل نابودی اسرائیل است+عکس وفیلم
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395یکی از چهار شهید حزب الله در سوریه
او در کنار شهید سمیر القنطار، جهاد مغنیه و مصطفی بدر الدین یکی از چهار فرمانده ارشد حزب الله بود که در چند سال اخیر در خاک سوریه و در نزدیکی دمشق ترور شدند به این معنی که وجه مشترک هر چهار ترور، اجرای آن به واسطه جنگندههای اسرائیلی و از طریق حملات هوایی و وقوع آن در خاک سوریه و در نزدیکی دمشق، پایتخت این کشور بوده است.
اسرائیل گمان می کرد میتواند با ترور مغنیه در سوریه روابط حزب الله و دمشق را تیره کند اما با تدبیر حزب الله چنین نشد.
وقتی موساد متوجه شد که عماد مغنیه قرار است عازم دمشق شود، در سطح بسیار گسترده ای به تکاپو افتاد تا از تمام منابع خود از جمله سرویس های اطلاعاتی بیگانه جزییاتی را در این خصوص به دست آورد و سوال های متعددی را مطرح کرد از جمله اینکه:
آیا مغنیه واقعا به دمشق می آید؟ در این سفر چه هویتی خواهد داشت؟ با چه خودرویی می آید؟ کجا اقامت می کند؟ چه کسی همراه اوست؟ چه زمانی به نشست قریب الوقوع بین مسئولان سوری و ایرانی خواهد رسید؟ آیا مسئولان سوری از آمدنش خبر دارند؟ آیا حزب الله در جریان این سفر برنامه ریزی شده او قرار دارد؟
...
عماد مغنیه، مغز متفکر حزب الله
عماد مغنیه در سال 1962 میلادی (1341 هـ- ش) در روستای طیر دبا از توابع صور، به دنیا آمد. خانواده وی متشکل از پدر، مادر و جهاد و فؤاد دو برادر وی بود که هر دو قبل از شهید مغنیه به شهادت رسیدند.
عماد هنوز به 17 سالگی نرسیده بود که برای خدمت به آرمان مقدس فلسطین در سنگرهای مختلف از جمله فتح و امل بر ضد رژیم صهیونیستی به جهاد پرداخت و در اوایل دهه هشتاد میلادی به «نیروی 17 » شاخه نظامی جنبش آزادیبخش فلسطین پیوست که نیرویی ویژه به شمار می آمد که هدف از تشکیل آن حفاظت از مبارزانی مانند ابو عمار، ابو جهاد و ابود ایاد بود.
او از همان زمان در عملیات انتقال سلاح از جنبش آزادیبخش فلسطین برای مقاومت اسلامی لبنان نقش اساسی داشت.
نبرد رودر رو با اشغالگران صهیونیست
عماد پس از تأسیس حزبالله لبنان به جمع آنان پیوست و از بین تمام فعالیتها نبرد و جنگ رو در رو با اشغالگران صهیونیست را برگزید. او پس از اجرای موفقیتآمیز چند عملیات به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلندپایه حزبالله سپس به عنوان مسؤول عملیات ویژه حزب انتخاب شد.
اسارت عماد مغنیه؛ مرد سایه
شهید عماد مغنیه که به دلیل دوری از رسانهها به «مرد سایه» در مقاومت اسلامی شهرت یافت و بسیاری او را مغز متفکر حزبالله قلمداد میکردند، در پاییز 1362 در جریان عملیاتی علیه آمریکا در کویت به اسارت درآمد اما موفق به رهایی شد و پس از آن بود که سازمان جاسوسی آمریکا به شخصیت واقعی او پی برد و سخت در صدد دستگیری او در لبنان و خاورمیانه برآمد.
شهید مغنیه در فهرست افراد تحت تعقیب اتحادیه اروپا و آمریکا قرار داشت و برای کشتن او پنج میلیون دلار جایزه گذاشته شده بود. همچنین حاج رضوان در 20 سال گذشته از هدفهای اصلی سرویسهای امنیتی آمریکا بود تا جایی که سیا 25 میلیون دلار پاداش برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری وی شود، در نظر گرفته بود.
عماد در نبردهای حزب الله با ارتش اشغالگر اسراییل در سال 2000 که ثمره آن آزادی جنوب لبنان بود، نقش معجزهآسایی داشت و در همین عملیاتها بود که برادرش «جهاد مغنیه» به شهادت رسید.
سپس در جنگ معروف به جنگ 33 روزه، اوج رشادت و تدبیر وی برای همه به ویژه دشمن اسرائیلی روشن شد تا جایی که اسرائیل برای جبران این شکست مفتضحانه در صدد عملیات تروریستی علیه حاج عماد برآمد.
نقش او در پیروزی های مقاومت تا جایی بود که دبیر کل حزب الله در این باره گفت: ما افتخار پیروزی در جنگ تابستان 2006 را به یک شخص خاص اختصاص نمی دهیم، زیرا این پیروزی حاصل مقاومت گروهی بود اما حاج عماد در پیروزی نخست و دوم نقش اساسی و محوری ایفا کرد و اگر زنده بود نمی گفتیم وی رهبر دو پیروزی است.
طرح ترور رسمی اسرائیل علیه عماد مغنیه در سال 1996
رژیم صهیونیستی در سال 1996 طرح ترور رسمی و اعلام شدهای را برضد شهید عماد مغنیه در بیروت به اجرا گذاشت که منجر به شهادت برادرش فواد شد و از آن پس دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل با تلاش برای شناسایی مغنیه و زیرنظر گرفتن تحرکات او در صدد ترور او بودند که درنهایت این نقشه در سال 2008 در سوریه به اجرا و منجر به شهادت او شد.
واکنش حزب الله؛ آنها را نگران باقی بگذارید
دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل و سرویس های اطلاعاتی بین المللی و منطقه ای هم پیمان آن معتقدند حزب الله در جستجوی واکنش مناسب به ترور مغنیه در کشوری است که دستگاه امنیتی ضعیفی داشته باشد تا بتواند به راحتی وارد آن شد اما هیچ کس جز رهبران حزب الله از واقعیت واکنش به ترور عماد مغنیه خبر ندارد.
در این میان سخنان سید حسن نصرالله مبنی بر اینکه «آنها را نگران باقی بگذارید» از فضای قبل از واکنش حکایت دارد و در جنگ روانی بخشی از واکنش محسوب می شود و این سوال ها را مطرح می کند که آیا حزب الله عملا به فکر واکنش است؟ واکنش ان کجا، چگونه و چه زمانی خواهد بود؟
همچنین وعده دبیر کل حزب الله به رژیم صهیونیستی در مورد اقدامات «پیروان و دانش آموختگان» عماد مغنیه نشان می دهد که هدف او از این اظهارات این است که مغنیه برای نسل های پس از خود مکتبی را برای فعالیت های مقاومت تاسیس کرده و به جا گذاشته است.
نصرالله تأکید کرد گرچه شهادت وی غمی بزرگ برای حزبالله لبنان بود، اما تأثیری در روند حرکتی این جنبش ندارد چرا که این فرمانده شهید زیرساختهای لازم برای موفقیت حزبالله در هر جنگ آینده و مقدمات ورود این حزب به الجلیل در درگیریهای زمینی پیش رو را فراهم کرده بود.
تحقق آرمان های شهید مغنیه؛ برگ برنده حزب الله در جنگ سرد علیه اسرائیل
نکته قابل توجه اینکه در طول هشت سال پس از شهادت عماد مغنیه، حزبالله لبنان آرمانهای او را محقق کرده و موازنههای برتری در برابر دشمن صهیونیستی را یکی پس از دیگری به ثمر رسانده است.
در این خصوص تقابل موازی و برابر با حملات موشکی اسرائیل، تخریب متقابل زیرساختهای سرزمینهای شمالی در هر جنگ احتمالی، تهدید به ورود به منطقه الجلیل در صورت آغاز نبرد زمینی دشمن و پیامهای عملیات جدید مقاومت در مزارع شبعا شامل تغییر قواعد بازی با دشمن صهیونیستی از جمله برگهای برندهای است که مقاومت در جنگ سرد بر ضد دشمن صهیونیستی به دست آورده است.
ترور رزمندگان مقاومت معادله چند مجهولی اسرائیل
برتری و توانمندی حزب الله در طول این هشت سال مسیری را پیمود که دیگر اسرائیل نه تنها برای آغاز هر جنگ احتمالی، هزاران محاسبه را در نظر می گیرد، بلکه برای برنامهریزی ترور رزمندگان مقاومت نیز باید معادلههای چند مجهولی متعددی را رمزگشایی کند، چرا که دبیرکل حزبالله لبنان در یکی از سخنرانی ها خود وعده داد حزب الله حق دارد با هر عملیات امنیتی اسرائیل، واکنش نظامی از خود نشان دهد و اسرائیل میداند که نصرالله این وعده را محقق خواهد کرد.
حزب الله پس از عماد مغنیه توان نظامی را محقق کرد که به قول نصرالله در مخیله هیچ کس نمیگنجد، دیگر سخن از موشکهای نقطه زن قدیمی شده و اکنون حزب الله موشکهایی با قدرت تخریب بسیار بالا در اختیار دارد که میتواند همه سرزمین های اشغالی را در نوردیده و با دقت بسیار بالا اهداف مورد نظر در بانک اهداف حزب الله در سرزمین های اشغالی را در تیررس قرار دهد.
به هر حال حدس و گمان های مطرح شده در خصوص واکنش حزب الله بر این اساس است که پاسخ آن به نحوی نخواهد بود که جنگ سراسری در منطقه شکل بگیرد.
نکته قابل ملاحظه اینکه پس از ترور شهید مغنیه، مصطفی بدرالدین مسئولیت هدایت و راهبری شاخه نظامی حزب الله را در سوریه برعهده گرفت و در پی ترور او دبیرکل حزب الله در یک سخنرانی از طریق ویدئو کنفرانس تاکید کرد: انتقام بزرگ ما برای خون سید مصطفی بدرالدین با حفظ مقاومت اسلامی و گسترش و حمایت از آن و همچنین ادامه حضور در سوریه و گسترش آن خواهد بود.
روحیات عماد مغنیه؛ علاقه به سرودهای انقلابی
حاج عماد به سرودهای انقلابی مارسل خلیفه علاقه فراوانی داشت و بسیار دوست داشت به این سرودها گوش بدهد زیرا بیانگر مسائل ملت و سرزمین فلسطین بود.
موسیقی بخش مهمی از زندگی او را تشکیل می داد و نه تنها به این سرودها گوش می داد بلکه در بسیاری از کارهای هنری مشارکت داشت که نمونه آن مشارکت در گروه «افتخار از آن شهدای سپتامبر» بود.
همچنین او به سرودهای ایرانی علاقه زیادی داشت و در جریان سفرهایش به سوریه همواره به آن گوش می داد و کسانی که درآخرین سفرش به سوریه با او بودند روایت می کنند وی به یک قطعه هنری با صدای محمد اصفهانی تحت عنوان «امشب در سر شوری دارم» گوش می داد و در ترجمه آن به عربی گویی وضعیت درونی خود را پیش از شهادت شرح می داد و این قطعه برایش آواز خداحافظی بود تا جایی که می گفت: امشب یک چیز دارد، عاطفه و اندیشه، گویی من از این دنیا دورم».
علاقه به سریال های طنز و کمدی
وی به سریال های کمدی به ویژه کارهای طنز آمیز یاسر العظمه هنرمند سوری علاقه داشت و به طور کلی هنر سوری مورد توجه وی بود.
اما خالد تاجا بازیگر مشهور سوری در مورد آشنایی اش با حاج عماد روایت می کرد: من پس از 12نوامبر 2008 یعنی پس از شهادتش او را شناختم؛ هنگامی که به دستاوردهای نظامی و فرماندهی او جنگ 2000 و 2006 پی بردم یک قصیده تحت عنوان «پس از آنکه رفتی به ما گفتند چه کسی بودی» سرودم.
این هنرمند سوری که محمود درویششاعر بلند آوازه فلسطینی وی را آنتونی کویین عرب می نامید، از سید حسن نصرالله خواست بعضی از وسایل شخصی شهید را به او بدهد و دبیر کل حزب الله نیز مصحف مخصوص حاج عماد و شال مشکی اش را به او داد.
ناگفتههای شخصیت و زندگی حاج عماد؛ معمایی سوال برانگیز
شهید مغنیه در طول زندگی و پس از شهادتش همچنان معمایی زیبا است که حس کنجکاوی بسیاری را زنده می کند؛ کسانی که به دنبال پی بردن به زوایایی جدیدی از حاج عماد و علایق و خواسته هایش هستند زیرا او تصویر متفاوتی از فرماندهان نظامی جهان عرب را ترسیم کرد و با دستاوردها و معماهایش اسطوره جادویی مقاومت باقی خواهد ماند.
به عبارت بهتر مغنیه در حالی به فیض شهادت نائل آمد که هنوز مردم به خوبی او را نشناخته و اسرار زیادی از او همچنان پنهان مانده است و پس از شهادت بود که مردم دریافتند او همان فرمانده نظامی مقاومت و مغزمتفکری بود که پیروزهای متعددی را برای مقاومت به ارمغان آورد.
سید حسن نصرالله پس از شهادت مغنیه گفت: خون حاج عماد مغنیه موجودیت اسرائیل را نابود می کند.به این ترتیب مردم دریافتند حاج رضوان همان رئیس شورای جهادی و فرمانده نظامی مقاومت و عقل متفکری است که پیروزی های مقاومت را به ثمر می نشاند و گوهر جهادی حزب الله بود و او بود که نصرالله از او تحت عنوان فرمانده دو پیروزی یاد کرد و او بود که سالها زندگی کرد بدون اینکه کسی بداند عماد مغنیه کیست، زیرا کسی جرأت نداشت خزانه اسرار او را فاش کند.
روابط مغنیه با تهران و تسلط به فارسی
حاج عماد مغنیه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران با تهران رابطه داشت و فارسی را با لهجه فصیح یاد گرفت و به گفته افرادی که با وی دیدار داشتند، فارسی را خوب و فصیح صحبت می کرد.
مغنیه بسیار به رهبر انقلاب نزدیک و علاقمند بود و به تحلیل ها و نظرات ایشان در مورد حوادث مختلف اطمینان داشت و در تمام دیدارهای حساسی که ایرانی ها با همپیمانان راهبردی منطقهای به ویژه سوری ها داشتند، مغنیه نقش مترجم را بازی می کرد.
شهید مغنیه سفرهای زیادی به ایران داشت و برای تحصیل دروس اخلاق و عرفان بارها به ایران و شهر قم سفر کرده بود.
روایت یک مقام ایرانی از همسفر شدن با شهید عماد مغنیه
یک مقام ایرانی می گوید: « در سال 2003 ، با شهید مغنیه، به جبهه جنوب لبنان رفتیم، اوهمزمان با رانندگی مواضع حزب الله و اسرائیلی ها را برای ما تشریح کرد.از جمله اینکه توضیح می داد رزمندگان حزب الله، چگونه کوه ها را می شکافند و سکوهای موشکی را درون آن قرار می دهند که آماده شلیک شود.
زمانی که ادامه بخشی از این سفر با خودرو ممکن نبود، پیاده شده و وارد جاده ای شدیم که از بین بمب های خوشه ای عبور می کرد و نکته قابل توجه اینکه عماد مغنیه با شجاعت این راه پر از مین راه را ادامه می داد.
رفتارهای محتاطانه مغنیه
معروف است که این چریک استثنایی خاورمیانه هیچ گاه از دری که وارد میشد، بیرون نمی رفت و به طور مرتب اتومبیل شخصیاش را تغییر داده و هیچ گاه قراری را با تلفن یا موبایل هماهنگ نکرد. همچنین گفته میشود دستگاههای اطلاعاتی بیش از 40 کشور عربی و غربی در پی به دست آوردن نشانی از وی بوده و در این راه دهها میلیون دلار هزینه کردند. وی علاوه بر عربی و فارسی به زبان فرانسه نیز تسلط داشت.
دشمنانش او را روباه، ساحر، معما، شبح، استراتژیست، مغز متفکر نظامی و شخصیت شماره دو حزبالله لقب داده بودند.
دوستان عماد از وی به عنوان فرماندهی شجاع، متواضع، خلاق، بیادعا، از جان گذشته و شهادتطلب یاد میکردند که به سرعت نبوغ خود را نشان داد و در امور سازماندهی و نظامی و عملیاتی علیه اشغالگران طرحهای تازهای ارائه کرد.
از نظر اسرائیلی و آمریکا، مغنیه در پس تمام عملیاتی قرار داشت که موجب کاهش نفوذ آنان در منطقه شد و باوجود این هیچ کس نمی توانست اثری از او به دست آورد زیرا مغنیه همچون شبح بود و پس از هر عملیاتی هیچ اثری از خود به جا نمی گذاشت و از خبرنگاران و گفت وگوهای تلویزیونی پرهیز می کرد.
به نوشته کتاب « عملیات بزرگ موساد اسرائیل» هرچند سرویس اطلاعاتی غرب همواره در جریان فعالیت های او بود اما هیچ گاه نمی توانست اثری از او پیدا کند و به محل اختفای او پی ببرد.
اسرائیلی ها و آمریکایی ها مرا بزرگ می کنند
شهید مغنیه در یکی از صحبتهایش گفته بود: «اسرائیلیها و آمریکاییها خیلی مرا بزرگ میکنند و مسئولیت بسیاری از عملیاتها و حوادث را به من نسبت می دهند، گویی فکر میکنند کلید امور جهان در دست من است، تنها بخشی کوچک از مجموعه جهادی حزبالله هستم که در راه آرمانهای مقدس مقاومت انجام وظیفه میکنم».
افشای همکاری سیا و موساد در ترور عماد مغنیه
یوسی میلمان کارشناس امنیتی اسرائیلی با اشاره به همکاری امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا در زمان باراک اوباما، از همکاری مشترک سیا و موساد در ترور عماد مغنیه پرده برداشت.
وی توضیح داد: در زمان ریاست جمهوری اوباما، عملیات مشترک سیا و موساد افزایش یافت و هدف از آن نابودی برنامه اتمی ایران بود به اضافه اینکه روابط ارتش اسرائیل و آمریکا نیز در این دوره بهبود یافت و آموزش ها و رزمایش های مشترک نیروی دریایی و یگان های ویژه و نیز سامانه دفاع هوایی بخشی از این روابط بود.
به گفته میلمان بر اساس تحقیقاتی که دو روزنامه «واشنگتن پست» و «نیوزویک» منتشر کردهاند در فوریه 2008 یعنی چند ماه پس از ورود «بارک اوباما» به کاخ سفید، اوباما با هماهنگی مان سیا و موساد برای عملیاتی مشترک در ارتباط با مغنیه موافقت کرد.
میلمان همچنین فاش کرد که میان این دو سازمان اطلاعاتی توافقهای همکاری طولانیمدتی وجود داشت که شامل عملیات مشترک تبادل اطلاعات و تحقیقات به ویژه در مبارزه با تروریسم بود اما این اولین عملیات ترور مشترک با همکاری سیا و موساد به شمار می آمد.
این کارشناس مسائل امنیتی اسرائیلی ادامه داد: در زمان ریاست جمهوری اوباما مجموعه اشتباهاتی رخ داد که مهم ترین آن شیوه مدیریت جنگ در سوریه بود که «ننگین و شرم آور» بود.
تلاش مغنیه برای آزادی اسرا
شهید مغنیه در اعزام نیرو به سرزمین های اشغالی برای رویارویی با رژیم اشغالگر تردید نمی کرد اما چنانچه هر یک از رزمندگان مقاومت به اسارت گرفته می شدند، تمام تلاش خود را می کرد که هر چه سریعتر از بند رها شوند.
به عنوان مثال اسرائیل دست کم دو بار موفق شد تعدادی از رزمندگان مقاومت را شناسایی و دستگیر کند که البته این اقدام یا با کمک مزدورانی که در داخل نهادهای فلسطینی نفوذ کرده بودند صورت می گرفت یا از طریق اشتباهاتی که خود نیروهای مقاومت مرتکب می شدند اما به هر حال شهید مغنیه اجازه نمی داد آنان زمان طولانی در زندان اسرائیل بمانند و همواره تلاش داشت با به اسارت گرفتن سربازان دشمن، زمینه ای برای آزادی نیروهای مقاومت فراهم کند.
شهید مغنیه از زبان أم عماد
ام عماد، مادر این شهید مقاومت درباره فرزندش گفت: امام خمینی قدس سره الشریف از عماد مغنیه به عنوان یکی از فرزندان خود یاد کرد و امام خامنه ای نیز در مورد ایشان گفت: در جریان جنگ 2006 برای پیروزی حاج عماد و حسن نصرالله دعا کردم و امروز آرزو می کنم وی روز قیامت شافع ما باشد».
ام عماد با یادآوری روزهای محرم و کودکی حاج عماد گفت: ما مجلس عزاداری ایام محرم را در منزل برگزار می کردیم و یک نفر ذکر مصیبت می خواند، اما شهید مغنیه به این شیوه اعتراض می کرد و همواره تاکید داشت زندگی امام حسین (ع) ابعاد گسترده وعمیق تری از ذکر مصیبت دارد از همین رو مشتاق بود کتابهای مربوط به امام حسین (ع) و نهضت حسینی را مطالعه کند و مدت ها در جستجوی پی بردن به دلیل شهادت این امام و هدف از انقلاب عاشورا بود و با هیمن روحیات در مسیر جهاد در راه خدا علیه اسرائیل گام برداشت و در 13 سالگی وارد جنگ علنی و مداوم علیه اسرائیل شد و البته مهم ترین دغدغه اش نابودی اسرائیل و کمک به مظلومان در فلسطین بود و تلاش می کرد همانگونه که امام حسین (ع) در برابر ظلم ایستاد، او نیز در دفاع از مظلومان علیه ظلم به پا خیزد.
مادر شهید مغنیه در مورد دیدارهای خانواده با پسرش گفت: عماد به دلیل اینکه از سوی کشورهای مختلف تحت تعقیب قرار داشت، دائم در حال نقل مکان بود و نمی توانست یک جا بماند و ما نیز زیاد او را نمی دیدیم تا جایی که یک بار یک سال کامل او را ندیدیم و 25 سال در همین وضعیت به سر برد.
اجازه ندادم اسرائیل احساس پیروزی کند
شب یکشنبه شهید عماد به منزل ما آمد و شام را با هم صرف کردیم و تا پاسی از شب بیدار بودیم تا اینکه منزل ما را ترک کرد و یک روز بعد یعنی دوشنبه تصاویر انفجار در سوریه را در تلویزیون دیدیم و این خبر پخش شد: انفجار در سوریه، یکی از فرماندهان مقاومت را هدف قرار داد.
پس از شنیدن این خبرتلویزیون را خاموش کردم، صبح روز بعد یا سه شنبه حاج علی عمار آمد و گفت حاج عماد در این انفجار مجروح شده است و انشاءالله خوب خواهد شد، اما از او خواستم صریح باشد و واقعیت را به من بگوید و او نیز خبر شهادت فرزندم را به من داد. ابتدا باور نمی کردم اما نماز خوانده و اندکی با خود خلوت کردم و بعد از آن بود که احساس کردم اگر ضعف نشان دهم، اسرائیل احساس پیروزی خواهد کرد از همین رو تصمیم گرفتم مانند حضرت زینب (س) قوی و شجاع باشم و البته این لطف و کمک خداوند بود.
نگرانی روزافزون اسرائیل پس از شهادت عماد مغنیه
به گفته فواد لحام کارشناس مسائل اسرائیل، چه بسا مهم ترین توصیفی که برخی مسئولان موساد در مورد شهید مغنیه داشتند این بود که وی یکی از خطرناک ترین دشمنان اسرائیل و باهوش ترین و سرسخت ترین آنان بود.
به گفته لحام، مئیر داگان رئیس سابق موساد ترور عماد مغنیه را بزرگترین جایزه سرویس اطلاعاتی اسرائیل در طول چند دهه دانست و از او تحت عنوان خطرناک ترین شخصیتی که اسرائیل شناخته است، یاد کرد زیرا توانست حزب الله را از یک سازمان چریکی به یک سازمان نیمه نظامی تغییر دهد که می تواند وارد جنگ شود.
وی یادآور شد که بنی گنتس رئیس ستاد ارتش اسرائیل گفت،« فرمانده عماد مغنیه توانست جهش منحصر به فردی ایجاد کرده و قواعد بازی در خاورمیانه را تغییر دهد زیرا افکار و تاکتیک ها و نیز عقاید نظامی جدیدی را وارد ساختار مبارزه ای حزب الله کرد».
مغنیه از زبان رسانه های اسرائیلی
لحام تاکید کرد بیشتر رسانه های اسرائیلی روزی که عماد مغنیه ترر شد، در پوشش خبری خود از او به عنوان دشمن خطرناک اسرائیل یاد کردند ویکی از خبرنگاران مشهور اسرائیل در این باره گفت: مغنیه مرد شماره یک تماس و هماهنگی حزب الله با جمهوری اسلامی ایران بود.
در یک گزارش تلویزیونی اسرائیلی نیز از شهید مغنیه به عنوان «مردی که توانست قوانین بازی در خاورمیانه را تغییر دهد» یاد شد.
لحام تاکید کرد، رسانه ها، سیاستمداران، موساد و نظامیان و همه در اسرائیل در مورد یک حقیقت اتفاق نظر دارند و آن اینکه حاج عماد مغنیه شخصیتی مبتکر بود و خواب آرام را از اسرائیل ربوه و امنیت و ارتش آن را نگران کرده بود.
پس از ترور مغنیه اسرائیل به حالت آماده باش کامل در آمد و حتی سفارت ها و نهادهای اسرائیلی در بیشتر نقاط دنیا دروضعیت آماده باش قرار گرفتند.
وضعیت آماده باش امنیتی اسرائیل در داخل تا جایی پیش رفت که محافظت از شخصیت های سیاسی و فرماندهان کنونی و سابق نظامی تشدید شد و از جمله این افراد گابی اشکنازی رئیس سابق ستاد ارتش مائیر داگان بود زیرا بنابر گزارش های امنیتی اسرائیل بیم آن می رود که به دست حزب الله ترور شود.
از همان لحظات نخست اعلام شهادت عماد مغنیه سید نصرالله تاکید کرد که واکنش حزب الله به ترور او در چارچوب جنگ باز خواهد بود و متعهد شد که خون او اسرائیل را نابود خواهد کرد.
کارشناسان معتقدند که واکنش حزب الله در چارچوب مجموعه اقدمات کامل و غیرقابل پیش بینی خواهد بود وبسیاری این سخن نصرالله را که پاسخ ترور عماد مغنیه فقط یک اقدام انتقام جویانه نخواهد بود، درک نکرده و مفهوم آن را متوجه نشدند حال آنکه دبیر کل حزب الله تاکید کرد که واکنش به این ترور مقدمه ای برای تغییر ریشه ای در مسیر رویارویی با اسرائیل خواهد بود و اسرائیل نیز به نوبه خود در انتظار واکنش غیرقابل پیش بینی است و می داند که این واکنش در لحظه ای خواهد بود که کاملا از هرگونه پاسخ به آن ناتوان می ماند.
وحشت اسرائیل از مغنیه در زمان حیات و شهادت
در حالی که کارشناسان نظامی اسرائیلی تاکید دارند انتقام حزب الله از خون شهید مغنیه مقدمه جنگ آینده خواهد بود و موجودیت اسرائیل را تهدید خواهد کرد، به نظر می رسد شهید مغنیه توانسته است در زمان حیات و پس از شهادت موجب ترس و وحشت این رژیم شود آن هم در حالی که اسرائیل بعد از 25 سال تعقیب توانست این فرمانده مقاومت حزب الله را که پرونده از دستاوردهای نظامی ارزشمند به جا گذاشته است، ترور کند.
حسن نصرالله در مراسم تشییع این شهید بزرگوار از تاریخ آغاز سرنگونی اسرائیل پس از شهادت مغنیه سخن گفت و خطاب به جمعیت عظیم شرکت کنندگان در این مراسم اظهار داشت: اگر خون سید عباس موسوی اسرائیلی ها را از لبنان بیرون راند، خون شهید مغنیه آنان را از هستی ساقط خواهد کرد.
تسنیم
فرم در حال بارگذاری ...
اگرکه یارت تو بسترافتادغمت نباشه + فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395مداحی حاج محمود کریمی به مناسبت ایام فاطمیه؛
اگرکه یارت تو بسترافتادغمت نباشه + فیلم
فرم در حال بارگذاری ...
آنتی اکسیدان ها
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395![آنتی اکسیدان ها](http://img1.tebyan.net/big/1395/11/142255231135233301522331269413427172230198124.jpg)
آنتی اکسیدان ها به خنثی سازی رادیکال های آزاد درون بدن کمک می کنند. رادیکال های آزاد موادی هستند که به طور طبیعی در بدن تولید می شوند اما چربی ها، پروتئین ها و DNA را درون سلول ها مورد تهاجم قرار می دهند که این مسئله می تواند عامل بروز بیماری های مختلف و تشدید فرآیند پیری گردد. آنتی اکسیدان ها نقش مهمی در سلامتی ایفا می کنند.
ویتامین هایی مانند ویتامین C، بتاکاروتن ها، فلاونوئیدها و لیکوپن ها (هر سه رنگدانه های گیاهی هستند) مثال هایی از آنتی اکسیدان ها هستند.
منابع عالی سرشار از آنتی اکسیدان ها:
بهترین منابع برای آنتی اکسیدان ها میوه ها و سبزی ها و گیاهان علفی (گیاهان سبز کوتاه قامت و داروئی) هستند. برخی موارد خوب آنها شامل: ذغال اخته، تمشک، سیب، کلم بروکلی، کلم، اسنفاج، حبوبات مانند لوبیا قرمز، بادمجان، چای سبز، چای سیاه، چای سفید و شکلات تلخ
معمولا وجود رنگ در گیاه نشانگر حضور یک آنتی اکسیدان خاص در آن است. نکته اصلی در اینجا تنوع این میوه ها است. هنگام خرید سعی کنید تعداد زیادی از میوه ها و سبزیجات را با رنگ های مختلف تهیه کنید و در برنامه خود داشته باشید. یک طیف منظمی از رنگ ها در رژیم غذایی شما، طیف گسترده ای از آنتی اکسیدان های سودمند را در اختیار شما قرار می دهد.
...
چرا باید آنتی اکسیدان مصرف کنیم؟
١. تاخیر در پیری
٢. رشد سالم پوست
3. کاهش خطر ابتلا به سرطان
4. کمک به رفع مواد زائد در بدن
منابع آنتی اکسیدان ها چگونه باید مورد استفاده قرار بگیرند؟ (خام یا پخته)
بسته به هر مواد غذایی مشخص، دما و روش پخت و پز گاهی میتواند باعث کاهش یا افزایش سطح آنتی اکسیدان های آن گردد. نکته مهم آنجاست که غذای غنی از آنتی اکسیدان میل کنید، بنابراین هر گونه که مایل هستید آن را آماده کنید. البته دست شما تا جایی باز است که مواد غذایی را کاملا سرخ نکنید!
آیا مصرف مکمل های آنتی اکسیدان به همان اندازه آنتی اکسیدان های طبیعی موثر هستند؟
تفاوت فیزیولوژیکی معنی داری بین آنتی اکسیدان های افزودنی با آنهایی که به طور طبیعی در منابع غذایی موجود هستند وجود ندارد. با این حال هیچ مدرکی هم مبنی بر این که دریافت آنتی اکسیدان ها به عنوان یک رژیم مکمل غذایی به خوبی آنتی اکسیدان های موجود در مواد غذایی عمل کند وجود ندارد.
نباید با مصرف مکلمل های غذایی دریافت آنتی اکسیدان ها را بیش از حد بالا برد چرا که اثری نخواهد داشت. در حالی که با مصرف مواد غذایی به ندرت اتفاق می افتد که مصرفی بیش از حد از آنتی اکسیدان ها داشته باشید.
روزانه چه مقدار آنتی اکسیدان مصرف کنیم؟
مقدار مجازی پیشنهاد نشده ولی بهتر است که نیمی از بشقاب شما را سبزیجات و میوه ها تشکیل دهد. به این ترتیب می توانید مطمئن باشید تا آنتی اکسیدان هایی را که نیاز دارید بدست می آورید.
تبیان
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/4450093186/profile_pictures/_evocache/images-1.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1515609551)
باسلام
ممنون که وبلاگمو دنبال میکنین وخیلی خوشحالم
بسیار عالی بود
فرم در حال بارگذاری ...
ویژگی های یک تنبل واقعی
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395![آیا می توانید به تنبلی تان غلبه کنید؟](http://img1.tebyan.net/big/1395/11/157141210281172461597910051321691491406211.jpg)
آیا می توانید به تنبلی تان غلبه کنید؟
نکات بسیاری در خصوص افزایش بهره وری می خوانیم، از اپلیکیشن های مختلف استفاده می کنیم و به خود قول می دهیم که تغییر کنیم، اما این تغییر، هیچگاه از راه نمی رسد. برای شما پیشنهاداتی داریم تا بتوانید بالاخره به تنبلی خود غلبه کرده و تغییر لازم را با تمام وجود، احساس کنید.
بسیاری از افراد فعال و پرکار، خود را فردی تنبل می پندارند؛ دلیل این موضوع اینجاست که ترجیح می دهند وقت آزادشان را به استراحت بگذرانند. پس پیش از اینکه بخواهید خود را فردی تنبل تلقی کنید، بهتر است نگاهی به مسئله ی اصلی بیاندازید.
یک روانشناس است که در این خصوص، نظر جالبی دارد. وی معتقد است ما اصولا ترجیح می دهیم از لغت «تنبل» برای وصف خود استفاده نکنیم و یا دست کم، برای بکار بردن این کلمه در خصوص شخصیتمان اجتناب می کنیم. گاهی شخصیت ما از کمبود نظم یا انگیزه رنج می برد و اشتباه گرفتن این مشکلات با تنبلی، صرفا حل کردن موضوع را سخت تر خواهد کرد. در ادامه با ما همراه باشید.
بهترین راه برای مقابله با تنبلی، این است که برای خود برنامه ریزی داشته باشیم؛ ساعت به ساعت و روز به روز را بنویسیم و طبق آن جلو برویم. زمانی که توانستیم برای یک هفته برنامه ریزی کنیم، وقتش رسیده تا این مراحل را مورد توجه قرار دهیم:
...
ایجاد نظم در خودبرنامه شما پر است اما به اندازه ی کافی و در زمان معین، نمی توانید کارهایتان را به سرانجام برسانید. در این بخش در می یابید که با مشکل بی نظمی رو به رو هستید. احتمالا با حذف عواملی که موجب حواس پرتی می شوند، کارتان بهتر خواهد شد اما بهبود اراده خود را نیز از یاد نبرید.
دوری از انتظارات واهی
اگر برنامه شما پر شده و همه کارهایتان را نیز سر وقت به سرانجام می رسانید اما همچنان احساس تنبلی در شما موج می زند، مشکل اینجاست که در واقع به خودتان زیادی سخت گرفته اید.
انگیزه
اگر برنامه هفتگی تان تقریبا خالی مانده و بیشتر وقت تان به خوابیدن و البته فعالیت های اوقات فراغت می گذرد، با مشکل کمبود انگیزه مواجه شده اید. گاهی انگیزه به این دلیل از دست می رود که نمی دانیم باید با زندگی خود چه کنیم و یا با افسردگی مواجه هستیم. اما در نهایت می توان با بهره گیری از علاقه مندی ها، انگیزه را نیز ایجاد کرد. (در ادامه به این بخش نیز خواهیم پرداخت.)
بسته به نوع مسئله، نحوه مقابله با تنبلی نیز متفاوت است. برای بررسی نقاط ضعف خود وقت بگذارید و راهی را بیابید که از طریق آن، بتوانید کارهایتان را به شکلی منظم و دقیق تر انجام دهید.
یاد بگیرید برای شغل تان ارزش قائل شوید
کار و شغل ما می تواند با ارزش و لذت بخش باشد. ارزش قائل شدن برای کارمان، امریست که نیاز به تمرین و زمان دارد و این را بدانید که نوع تفکر شما در خصوص شغلتان، تاثیر زیادی در به سرانجام رساندن وظایفتان خواهد داشت.
اگر شما همکارانی دارید که حالشان از کار فعلی خود به هم می خورد و صرفا در مورد آن بدگویی می کنند، بهتر است از آنها دوری کنید زیرا پس از مدتی، گرایش و نوع تفکر شما نیز منفی خواهد شد. داشتن ضمیر ناخودآگاهی که صرفا از بد بودن شرایط شنیده، نمی تواند به شما در راستای بهبود شرایط شغلی و بهره وری تان کمکی رساند.
*اگر تا به حال هم در چنین شرایطی قرار داشته اید، از این ترفند ها برای ترمیم نوع تفکر خود استفاده کنید:
لیستی از مزایای کار خود بنویسید
همیشه مزایا و نکات مثبتی پیدا می شود، اگر نه، چرا باید گروهی از افراد در آن شرکت مشغول به کار باشند؟
زمانی که از کارتان لذت می بردید را به خاطر آورید
قطعا لحظاتی در کارتان وجود داشته که از انجام دادنش لذت برده و به خود بالیده اید. آن لحظه ها را به یاد آورده، برای خود یا دیگری توصیفشان کنید. توصیف کردن آنها برای دیگران، کمک می کند تا در آینده نیز آنها را راحت تر به یاد آورید. از سوی دیگر به یاد آوردن لحظه های ناب در کار، باعث می شود بتوانید جوابی قانع کننده تر برای سوالی نظیر «با زندگی ام چه کنم؟» داشته باشید.
معنای کار را در ذهن خود تغییر دهید
وقتی در حال انجام وظایف تان هستید، احساس بیچارگی به شما دست می دهد؟ پس افکار خود را به جهت مخالف برانید؛ به خود یادآور شوید که شغل شما ارزش انجام دادن دارد. از روی قصد لبخند بزنید و اجازه دهید تجربیات شغلی همراه با لحظاتی شیرین در ذهنتان نقش ببندند.
عادت های خود را تغییر دهید
از سر کار به خانه رسیده اید، کلید ها را روی میز پرتاب می کنید و سپس بر روی کاناپه لم داده و مشغول تماشای تلویزیون می شوید. اینجاست که باید بگوییم به طور کلی عصر بدی را شروع کرده و در نهایت نیز هیچ استفاده ای از وقت خود نخواهید برد. برای ایجاد تغییر در این چرخه، بعضی موارد را بازبینی کنید.
اگر پس از رسیدن به خانه به سراغ کاناپه می روید، تلویزیون را از برق بکشید. اگر وقتتان در فیسبوک هدر می رود، اپلیکیشنش را از اسمارت فون خود حذف کنید. در ابتدا، انجام چنین کارهایی بسیار سخت هستند اما در نهایت منجر به یافتن سرگرمی بهتر و مفید تر خواهند شد.
برای یافتن سرگرمی های جدید، یک زنجیره رفتاری ایجاد کنید
جاده ی بی علاقگی، با آرزوهای رنگارنگ سنگفرش شده است. همه در مقطعی گفته اند که می خواهند به فردا، به عنوان روزی پربار تر بنگرند، اما صبح که از خواب بیدار شده اند، همان عادت های قدیی را تکرار کرده و بی انگیزگی که دیروز صبح داشتند، باز هم در وجودشان موج زده است.
بهترین راه برای ایجاد تغییر این است که به خود، وظایف جدید و «مشخص» محول کنیم نه به طور کلی بگوییم فردا روز بهتری خواهد بود. تغییرات کوچک، بسیار عملی تر از آرزوهای بلند پروازانه در خصوص بالا بردن راندمان کاری هستند. ایجاد تغییرات کوچک باعث می شود تا به طور کلی و در نهایت و در طول زمان، با بهبود های بسیاری رو به رو شویم.
بی حال و تنبل بود صرفا یک عادت است؛ با ترک عادت های قدیمی و گام برداشتن به سوی عادت های جدید، به فعال تر بودن نیز عادت می کنیم و به راحتی می توانیم شخصی پر بارتر برای زندگی خود باشیم. حتی اگر در مقطعی از زندگی خود هستید که نمی دانید چه می خواهید و چه باید بکنید، پیدایش عادات جدید می تواند به شما کمک کند تا دست کم انگیزه ی کافی برای یافتن فعالیت های جدید را به دست آورید.
پایدار باشید و پیشرفت خود را تحت نظر بگیرید
زمانی که موفق شدید زندگی و کارهای خود را طبق برنامه ریزی جلو ببرید، نگذارید دوباره عادت تنبلی به سراغ شما آید. تنبلی به هر شکلی، تلاش می کند تا از شکاف های موجود در اراده ی ما سوءاستفاده کند. اگر شکست خوردید، دوباره تلاش کنید؛ همانگونه که گفتیم، تنبلی صرفا یک عادت است که می توان ترکش کرد، نه یک ویژگی شخصیتی.
از سوی دیگر داشتن لیستی از کارهای انجام شده، بسیار مفید واقع می گردد. با داشتن چنین لیستی، به خود ثابت نموده اید که می توانید عادت تنبلی را کنار گذاشته یا دست کم آن را تا حد بسیاری بهبود ببخشید؛ انگیزه ها نیز افزایش پیدا کرده و باعث می شوند تا همواره برای انجام کارهای جدید، اشتیاق وجود داشته باشد. زمانی که همواره برای انجام دادن فعالیت های جدید، اشتیاق را در خود حس کردید، آن زمان است که می توانید بگویید تنبلی، از وجودتان رخت بربسته است.
تبیان
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/11091m/profile_pictures/_evocache/img_20200219_121852_422.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1582102173)
با سلام .
بسیار مطلب جالبی بود .
سربلند باشید دوست بزرگوارم .
فرم در حال بارگذاری ...
نظر امام خمینی در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395![](http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/11/25/5844067_243.jpg)
فرم در حال بارگذاری ...
وقتی قرآن از جوانمردی سخن می گوید
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395اذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا ءَاتِنَا مِن لَّدُنك رَحْمَةً وَ هَیىْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشداً “(10 کهف)
زمانى را به خاطر بیاور كه آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: پروردگارا ما را از سوى خودت رحمتى عطا كن، و راه نجاتى براى ما فراهم ساز.
در فرهنگ عربی دو تعبیر رایج در مورد جوان وجود دارد:
یكی «فتی» و دیگری «شاب.» اولی از ریشه «فتی فتو (طراوت و شادابی)» و دومی از ریشه «شبّ (شكوفایی و برخورداری از حرارت)» است. (معجم مقاییس اللغه، ج4، ص473. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص625.)
در حقیقت می توان گفت که دین مجموعه ای است از اعمالی چون نماز و روزه و… در کنار اخلاقیاتی چون صداقت و پاکی و جوانمردی و اعمالی که حکم پوسته را برای در برگرفتن مغز دین که همان جوانمردی است دارند.
از این رو کسی که نماز می گزارد اما بی صفا بوده و از عاطفه و عشق نصیبی ندارد، و یا از احساس و آدمیت و آقایی و جوانمردی و گذشت و گذشتن برای خدا و گذاشتن برای مردم بی بهره است، درست به باغبانی می ماند که تنها پوست ها را کاشته باشد! حال آنکه خروار خروار پوست اگر کاشته شوند از آن میان حتی یکی سبز نشده، و جوانه نمی زند، و بالا نیامده، و به ثمر نمی نشیند. همچنانکه اگر مغزها را به تنهایی بکارند گویی نکاشته اند.
تنها مغزها به همراه پوست ها و پوست ها به همراه مغزها سبز می شوند.
پس، کسی که می گوید دلت پاک باشد و تنها در پی پاک ساختن دل است اما نمازش را نمی گزارد همچون باغبانی است که در این مزرعه دنیا مغز می کارد اما بی پوست!
و کسی که پیوسته بر سجاده است و دستانش به دعاست اما مروت و صفا را تجربه نکرده ، همچون باغبانی است که خرمن خرمن پوست در آغوش خاک می نهد غافل از آنکه حتی یکی کارگر نشده، و از خاک سر بلند نمی کند!
...
عواملی که بهشت آفرین می شوند
یک باغستان وقتی سبز و خرم و با طراوت است که در کنار خود آب و جوی را با هم داشته باشد، وگرنه جوی بی آب هر چند با سنگفرش های مرمرین ساخته شده باشند، هیچ فایده ای ندارد!
همانطور که اگر آب، زلال و زمزم و فراوان باشد اما در جوی قرار نگیرد حاصلی جز هرز رفتن و تخریب ساختن، خاصیی دیگر با خود ندارد!
و نماز و روزه و حجاب و ظواهر عملی و تمام آداب دینی دیگر همان جوی را می مانند و خوبی هایی چون صداقت و مروت و جوانمردی و … که از آن یاد کردیم به منزله همان آب است، و اگر این دو، دوشادوش هم باشند باغی پدیدار خواهد شد به نام بهشت وگرنه هر کدام بدون دیگری و به دور از دیگری ضایع و بی حاصل است.
و این گونه است که در نگاه قرآن کریم این قول که «دل آدم باید پاک باشه، ظاهر مهم نیست» هیچ مقبولیتی در ندارد. بلکه در جای جای قرآن کریم در کنار ایمان، عمل صالح مطرح شده است. در آموزه های قرآنی، عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس به ایمان واقعی دست یافته باشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود: وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ «خداوند کسانى را که ایمان آورده و عمل هاى شایسته کرده اند وعده داده که آن ها را آمرزش و پاداشى بزرگ است.» (سوره مائده، آیه ۹)
در روایت نیز می فرماید:
الْإِیمَانُ تَصْدِیقٌ بِالْجَنَانِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان
«ایمان، تصدیق با دل و اعتراف با زبان و التزام در عمل است.» (بحارالانوار، ج۶۶ ص۷۴)
در جایی دیگر خداوند در آیه ۱۵۰ سوره نساء می فرماید: إِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً: کسانى که خدا و پیامبران او را انکار مى کنند، و مى خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و مى گویند: به بعضى ایمان مى آوریم، و بعضى را انکار مى کنیم» و مى خواهند در میان این دو، راهى براى خود انتخاب کنند…»
نمازی که همچون صدف در دل خود گوهرجو و جوانمردی ندارد هر چند با صوت خوش ادا شود همان جوی مرمرین است اما بی آب، که لاجرم مزبله یعنی نشیمنگان شیطان خواهد شد، ندیده ای جوی هایی بی آب مالامال از زباله ها و خاشاک و خس ها می شوند؟
آری، آن مروت و جوانمردی که با گلبرگ های زیبای نماز و روزه کادو پیچی نشود هر چند هدیه ای باشد برای خدا از سویی جسارت، و از دیگر سو مایه خسارت است، و هدر خواهد شد و هرز خواهد رفت.
تبیان
فرم در حال بارگذاری ...
کسی که می تواند موثر باشد وارد فضای مجازی شود
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1395![حجت الاسلام مومنی حجت الاسلام مومنی](http://vareth.ir/files/fa/news/1395/11/23/335042_416.jpg)
در فاطمیه زودتر به هدایت می رسیم
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:
اللّهم إنّی أسئلُکَ الهُدَی و التُّقی و العِفَاف و الغِنَی و العَمَل بما تُحِبُّ و ترضَی1؛
هدایتی که در اثر انجام واجبات و ترک محرمات و سماجت و استمرار در مسیر بندگی بوجود می آید شما را به جایگاهی می رساند که یک ذره هم نسبت به مسیری که رفته ای پشیمان نمی کنی، در بزنگاه ها احساس یاس و ناامیدی نمی کنی، یک ذره هم تردید در این طریق در دلت نمی آید و طریق اهل بیت علیهم السلام را بهترین می بینی.
در فاطمیه زودتر جواب می گیرید تا محرم و صفر چون پشتوانه ی این استدلال کلام امام زمان علیه السلام است. در این ایام همه کاره مادر است، شما با هر کس رودبایستی داشته باشی با مادرت نداری، انسان با مادر راحت است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من پدر این امت هستم؛ بر اساس این روایت حضرت خدیجه و زهرا سلام الله علیهما مادران این امت هستند. امام زمان علیه السلام فرمود: مادر ما به خاطر امت به پشت درب رفتند؛ پس مادری را به نحو اتم و اکمل در حق ما انجام داده است پس مادر ما را کمک کن تا هدایت شویم؛
...
بدون ضرورت به فضاهای مجازی نروید
در فاطمیه و در این ایام هدایت بخواهید، اگر تقوا در ذیل هدایت آمد نشانه هایی دارد: والعفاف؛ پاکی، این عفاف تنها به معنای پاکی از مسائل جنسی نیست، عفاف به معنای پاک بودن چشم، گوش و دهان است، هر چیزی را نمی بینی و هر چیزی را گوش نمی کنی و هر لقمه ای را نمی خوری، بی جهت به فضاهای مجازی نمی روی که ذهنت را آلوده کند، چقدر پرده ها به واسطه ی این فضاها دریده می شود. چه بسترهای زنا پهن شده به خاطر همین فضاهای مجازی، اگر ضرورتی ندارد به این فضاها نروید، کسی که می تواند موثر باشد به این فضاها برود اما متاسفانه نوعا ما نمی توانیم موثر باشیم و از آن طرف اثر می پذیریم.
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: اللّهم إنّی أسئلُکَ الهُدَی و التُّقی و العِفَاف و الغِنَی و العَمَل بما تُحِبُّ و ترضَی؛ خدایا من از تو عفاف می خواهم و عمل کنم به آنچه تو راضی هستی و می دانم تو برای بنده هایت بد رقم نمی زنی؛ رضایت خدا در چیست؟ خشم و غضب خدا در چیست؟ همان ها که می دانیم عمل کنیم.
خدا غنی مطلق است و هیچ نقصانی در خدا راه ندارد و من ضعیفم. از غنای خودت به فقر من بده. خدایا هر چه گنج است در دست توست از این گنجت می شود به من هم بدهی؟ چرا نشود؟ فقط کافی است اراده کنی و از خدا بخواهی، وقتی وعده ی خداست که بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؛ خدایا از قوتت، علمت و حلمت و خزائن غیبت به من عنایت کن. خدایا من عرضه ندارم بر نفسم مسلط شوم قوتی به من بده بتوانم مسلط بر نفسم شوم و مثل تو در این دنیا باشم؛ قوت هم به باشگاه رفتن و فرم آوردن جسم نیست؛ در کنار آن روحتان را هم به فرم آورید، چطور طبق برنامه غذایی عمل می کند، به برای روفرم آمدن روح هم برنامه داده اند به آنها هم عمل کنیم، نفسمان را مهار کنیم.
اللهم انی اسئلک من قوتک لضعفنا، و من غناک لفقرنا و فاقتنا، و من حلمک و علمک لجهلنا؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد، و اعنا علی شکرک و ذکرک، و طاعتک و عبادتک برحمتک یا ارحم الراحمین2؛ خدایا من جاهلم تو عالمی از حلم و علمت به من بده تا جهل از وجودم از بین برود؛ حلم مقدم بر علم شده برخی ها می دانند اما حلمشان با علمشان قرین نیست و بیراهه می روند. دارایی ات را با حلم قرین کن تا بتوانی علمت را مدیریت کنی و خویشتن داری کنی. درادامه دعا می فرماید: خدایا ما را بر شکر، ذکر، اطاعت و عبادت خودت یاری کن. ما غرق نعمت الهی هستیم.
گرفتاری های حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا سلام الله علیها چندین گرفتاری شدید دارند:
اول فقدان پدر، دوم غربت همسر، سوم بی کسی امام و ولیّ خدا، چهارم محاصره ی اقتصادی؛ در همین فاصله ی اندک محاصره اقتصادی داشتند و زمانهایی بوده که حضرت علی علیه السلام وارد خانه می شده در حالی که بچه ها گرسنه بودند و چیزی در منزل نداشتند. پنجم تنزل شخصیت اجتماعی، چون حرمتهایشان و حرمت خانه را از بین برده بودند و ششم جراحت ها و آسیبهای جسمی. یکی از همین گرفتاری ها بس بود برای اینکه کسی را به گوشه ای بنشاند.
حضرت زهرا سلام الله علیها به قبر پیامبر صلی الله علیها می آمد و با او مناجات می کرد، حضرت زهرا سلام الله علیها درباره غربت همسر هم فرمود: علی جان شنیده ام به مردم سلام می کنی و آنها جواب سلامت را نمی دهند. درباره غربت و تنهایی ولیّ خدا هم فرمود: شبانه روز با امیرالمومنین علیه السلام و در حالی که حسن و حسین کنارم بودند به درب خانه ی مهاجرین و انصار می رفتیم و می گفتیم این قدر به علی ظلم نکنید، به ما وعده یاری می دادند اما روز که میشد دست از یاری ما برمی داشتند.
پایین آوردن شأن و منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها؛ مردم گفتند مگر زهرا سلام الله علیها کیست؟ مثل همه ی زنها، مگر علی علیه السلام کیست؟ مثل بقیه ی مردها، مگر این خانه چیست؟ مثل بقیه خانه ها. این قدر شأن آنها را پایین آوردند که بغل بغل هیزم پشت درب آوردند! خود حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید: حطب جزل آوردند! آن خانه خانه معمولی نیست؛ پیامبر صلی الله علیه و آله هر موقع از کنار خانه عبور می کرد می فرمود: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه.
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج87، ص338، باب9.
2- بحارالانوار، ج 87، ص 339، ح 48، به نقل از بلد الامین
وارث
فرم در حال بارگذاری ...
مؤلفههای سبک زندگی فاطمی
نوشته شده توسطرحیمی 24ام بهمن, 1395زندگی اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مسئله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث، پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان بیان شده است.
در زندگی پرهیاهوی امروزی که همه انسانها درگیر مسائل روزمره و مادی شدهاند سیره اهل بیت، از جمله حضرت زهرا سلام الله علیها که تأسی به آن میتواند از بروز بسیاری از مشکلات خانوادگی و اجتماعی جلوگیری کند اما متأسفانه توجه به این مؤله و شاخصه مهم مورد غفلت قرار گرفته است.
با توجه به فرارسیدن سیزدهم جمادی الثانی و شهادت جانسوز و مظلومانه دخت گرامی نبی اکرم(صلی الله علیه و آله ) حضرت زهرا سلامالله علیها گفتوگویی با حجتالاسلام سیدحسین مؤمنی مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم داشتیم که در ادامه میخوانیم:
بی تردید برای اینکه ما چه در امور مادی و چه در امور معنوی رشد کنیم، حتماً باید به دو مهم توجه کنیم و دو مطلب را درنظر بگیریم. نخست؛ داشتن برنامه در زندگی و قانون جامع و هدفمند، دوم؛ داشتن الگوی مناسب. به راحتی قابل اثبات است تنها قانونی که میتواند سعادت دنیا و آخرت ما را رقم بزند؛ قرآن کریم و ذیل آن، روایات معصومین علیهمالسلام است.
برنامهای میتواند برای ما الگو قرار گیرد که هیچ نقطه ظلمانی در آن وجود نداشته باشد و بیتردید این الگو را پیوسته، تمام قرون و اعصار تمام عصرها و تمام نسلها داشته باشند، الگویی با این ویژگی منحصر است به فطرت پیامبر اعظم و اهلبیت علیه السلام . اینها الگو هستند، در بیان نورانی حضرت رسول صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر آمده است که معاشر الناس! صراط مستقیم من هستم و بعد از من علی بن ابیطالب علیه السلام و بعد از علی، اولاد ایشان است. اینها به عنوان الگو مطرح هستند.
...
وجود مقدس امام زمان(عج) میفرماید حضرت زهرا سلام الله علیها برای من اسوه است. امام عسکری میفرمایند: ما حجت بر مردم هستیم و اُمِّنا فاطمه حجت است بر ما. ما ادعا داریم که حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان یک الگو مطرح است و کلمات حضرت میتواند راهگشا باشد برای زندگی کنونی. این الگو را در پنج بند عرض میکنم و قضاوت درباره آن را برعهده مخاطب میگذارم که آیا هنوز حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان یک الگو مطرح هست یا نیست؟!
1ـ یکی از معضلات جدی جامعه امروز ما ارتباط نسلها با یکدیگر است: پدر و مادرها میگویند فرزندان ما را درک نمیکنند و فرزندان هم میگویند پدر و مادرها ما را درک نمیکنند.
اگر به سیره عملی حضرت زهرا سلام الله علیها و پیامبر خدا مراجعه کنید، ادبی که حضرت نسبت به دختر دارد وقتی که خواستگار برای دختر میآید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نفیاً و ایجاباً نه علی علیه السلام را رد میکند و نه میپذیرد. میتواند بپذیرد چرا که خدا خالق العقل و پیامبر صلی الله علیه و آله رئیس العقلای عالم است، اما حضرت رسول صلی الله علیه و آله برای دخترش شأن و شخصیت قائل میشود و سؤال میکند فاطمه، علی به خواستگاری تو آمده، جواب چه بگویم؟
زهرای مرضیه ادب میکند و سکوت میکند و رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند این سکوت، کاشف از رضایت است. ادبی که اینجا میان دختر و پدر حاکم است و شما مکرر شنیدهاید و در منابع معتبر نیز آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خم میشد و دست فاطمه را میبوسید. زمانی که زهرای مرضیه وارد میشد، پدر، رهبر یک جامعه، پیغمبر اوالعزم تمام قامت در برابر دختر بلند میشد، میایستاد و او را احترام میکرد. زمانی که میخواست از مدینه خارج شود، آخرین منزلی که خداحافظی میکرد منزل فاطمه بود، زمانی که به مدینه وارد میشد، اولین خانهای که میآمد، خانه زهرا سلام الله علیها بود.
بارها دیده شده خاتمالانبیاء صلی الله علیه و آله وقتی از درب منزل حضرت زهرا سلام الله علیها رد میشد، زمانی که فاطمه در خانه بود، دست بر سینه میگذاشت و سلام میداد و میفرمود: «السلام علیکم یا اهلبیت نبوه». از سوی دیگر، ادبی که دختر نسبت به پدر دارد. آیه نازل شد ای پیغمبر! این عربها نباید تو را به اسم کوچک صدا کنند، باید به تو بگویند «رسولالله» تا این آیه به گوش زهرای مرضیه رسید، تمام قامت بلند شد، ایستاد و عرض کرد «السلام علیک یا رسولالله». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد این آیه برای تو نیست، تو به من بگو بابا. همان پدر که میگویی برای من بهتر است.
اینقدر عشق و علاقه و عاطفه میان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت زهرا صلی الله علیه و آله به عنوان پدر و دختری حاکم بود. زمانی که پدر از دنیا میرود گریه زهرای مرضیه تبدیل به تبسم میشود با بشارتی که پیامبر صلی الله علیه و آله به زهرا سلام الله علیها میدهند. دخترم اولین نفری که از خاندانم به من ملحق میشود تو هستی.
پیامبر صلی الله علیه و آله وارد خانه دختر میشود، دختر میفهمد که پدر از این پرده و خلخالی که همراه زهرا سلام الله علیها است رضایت ندارد به محض اینکه پدر از منزل خارج میشود زهرای مرضیه به خاطر جلب رضایت پدر، پرده و آن خلخال را به امام مجتبی علیه السلام میدهد و میفرماید اینها را ببر و به جدت پیغمبر خدا بده و بگو که در هر مسیری که صلاح میداند مصرف کند.
باز کلام حضرت زهرا سلام الله علیها است که میفرماید: من از دنیا سه چیز را دوست میدارم؛ انفاق فی سبیلالله، تلاوت کتاب الله، النظر الی وجه ابی رسولالله.
من انفاق در راه خدا، خواندن کتاب خدا قرآن و نگاه به صورت پدرم رسولالله را دوست میدارم. اظهار محبت چه از ناحیه دختر با این کلام نورانی و چه از ناحیه پدر با کلام نورانی «فاطمه بغضة منی» فاطمه پاره تن من است، فاطمه بهجت قلب مصطفی است روشنی قلب خاتمالانبیاء است. آشکار میشود. بنابراین، با مراجعه به زندگی زهرای اطهر سلام الله علیها و پیامبر خدا، ارتباطی که اینها با هم داشتند، یکی از معضلات جامعه ما که بحث ارتباط است به راحتی قابل رفع است.
2- حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان یک همسر نقشآفرین بوده است؛ در جامعه امروزی ارتباط زن و شوهری بسیار ضعیف است، به بهانه اینکه ما به درس مشغول هستیم، به بهانه تر و خشک کردن فرزندان، به بهانه اینکه من هم شاغل هستم، از این رو نوعاً خستگی را برای هم میبرند، به همین دلیل، در ابراز محبت به یکدیگر به شدت ضعیف هستند. یک بار نداریم که زهرای مرضیه علی علیه السلام را به اسم کوچک صدا کرده باشد، بلکه همواره میفرمود یا ابالحسن، یا امیرالمؤمنین، از آن طرف وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام نیز میخواهد فاطمه را صدا بزند، میگوید یا بنت رسولالله یا امالحسنین و… زیبا همدیگر را صدا میکنند، به همدیگر ابراز محبت میکنند.
مواردی را داریم که امیرالمؤمنین علیه السلام دست فاطمه را بوسیده و از آن طرف حضرت زهرا سلام الله علیها فرق علیبین ابیطالب را بوسیده است لذا مطیع صددرصد امیرالمؤمنین علیه السلام است.
دو نفر به عیادت زهرای مرضی سلام الله علیها آمدند. حضرت آنها را نپذیرفت به محض ورود امیرالمؤمنین علیه السلام ، حضرت زهرا سلام الله علیها میفرماید: علی جان! البیتُ بیتک؛ خانه خانه توست و فاطمه هم کنیز توست، هر چه که بخواهی انجام بده.
حضرت زهرا سلام الله علیها 9 سال داشت که وارد خانه علی علیه السلام شد، یک بار، باری به دوش امیرالمؤمنین علیه السلام نگذاشت که همواره بار از دوش علی علیه السلام برمیداشت.
نظر مبارکتان را به وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها جلب میکنم. علی جان! مرا دفن کردی، منو فراموش نکنی! علیجان! من که مُردم به زبارت من بیایی. مرا فراموش نکنی. سؤال: مگر علی علیه السلام کسی است که حضرت زهرا سلام الله علیها را فراموش میکند؟ قطعاً چنین نیست. برداشتی که بنده از این کلام و این وصیت دارم این است که زهرای مرضیه سلام الله علیها در قالب وصیت میخواهد بگوید این است که علیجان! تا الان که من بودم با دیدن من آرام میگرفتی، حال که مرا از دست دادی فکر نکنی بیکس و یار شدی. باز بیا بر سر قبر من بنشین و با من درد و دل کن. حرفهایت را به من بزن. این اوج ارادت است.
3- تربیت فرزند؛ خانهای میتواند فرزند تربیت کند که پدر و مادر در آن بتوانند شاخصهها و الگوهای مناسب را به فرزندان منتقل کنند. پدر و مادر برای شفای فرزندانشان روزه گرفتهاند، زمانی که میخواهند افطار کنند در سه روز متوالی در سه شب متوالی «و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیرا» شب اول یتیم میآید، شب دوم اسیر میآید، فرزندان میبینند پدر و مادر تمام سفره را برمیدارند و به آنها میدهند، از این خانه فرزندی تربیت میشود که میشود کریم اهلبیت، امام حسن مجتبی علیه السلام .
بچهها دور هم نشستهاند. مادر امر به دعا کرد و گفت بچهها من دعا میکنم، دستانتان را بالا بگیرید آمین بگویید، برای تکتک همسایهها دعا کرد، مگر برای اهل خانه. گفتند مادر چرا برای خودمان دعا نمیکنید، فرمودند: «الجار ثم الدار» اول همسایه بعد خانه. این خانه است که بچه تربیت میکند میشود سیدالشهداء علیه السلام که روحیه ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی را در دل بچهها قرار میدهد.
بچهها دیدهاند مادر با وجود اینکه عارضه شدید بر او عارض شده، شبها از نماز شب غفلت نمیکند، این خانه، فرزند تربیت میکند، میشود زینب کبری سلام الله علیها که حتی در شام غریبان در اوج مصیبت و غم و اندوه، نافله شب حضرت زنب کبری سلام الله علیها ترک نشد. حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان یک مادر در تربیت فرزند، نقشآفرین بودند. تا میبیند که مادر میخواهد از خانه بیرون برود، هم جلباب به سر میکند هم خمار، به تعبیر امروزی و عامیانه، هم مقنعه به سر میکند هم چادر. هم چیزی به سر میکند که موها را بپوشاند، هم چیزی به تن میکند که حجم بدن را نشان ندهد، طبیعتاً این خانه، فرزندی تربیت میکند که در راستای حفظ حجاب کوشش میکند.
4ـ حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان شخصی که در بندگی خداست؛ ما غالباً در دو حالت خدا را از یاد میبریم، یکی خوشیها، یکی در غم و اندوه. در خوشیها طرف مجلس شادی و عروسی دارد، خدا و دین را زیر پا میگذارد با گناه میخواهد یک شب را سر کند، غافل از اینکه اگر در زندگی گناهی صورت بگیرد، یقیناً آن زندگی، زندگی بابرکتی نخواهد بود.
زهرای مرضیه سلام الله علیها تنها عروسی است که تاریخ به خود دیده است، شب عروسی لباس عروسی را از تن درآورد و به گدا و سائل بخشید. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وارد منزل شد وقتی دید حضرت زهرا سلام الله علیها لباس کهنه به تن دارد و لباس نو را در راه خدا انفاق کرده است، دخترش را به بغل گرفت و سه مرتبه فرمود «فداها ابوها» بابایت به قربان تو دختر بشود. زهرای مرضیه شب عروسی گریه میکند، شبی که باید از نعمتهای مشروع و حلال بهره ببرند، اما علی علیه السلام دید زهرای مرضیه اشک میریزد، امیرالمؤمنین علیه السلام آرام دست، زهرا سلام الله علیها را آورد پایین و علت گریه را سؤال کرد، زهرا سلام الله علیها صدا زد علی جان! دیشب خانه پدرم بودم، امشب خانه توأم، یادم آمد شبی که از خانه تو باید به خانه قبر بروم، بیا امشب را تا صبح با خدا مناجات کنیم. شب زفاف، علی و زهرا تا صبح با خدا مناجات کردند.
در اوج گرفتاریها و غم و غصهها، دعاهای زهرای مرضیه سلام الله علیها بسیار گره گشا است از این رو توجه مخاطبان را به صحیفه فاطمه سلام الله علیها جلب میکنم. این کتاب برای هر روز هفته از حضرت زهرا سلام الله علیها دعا ذکر کرده است، یک دعای دو سه خطی، به قدری این دعا مایه تسکین و آرامش است که در جامعه کنونی نیاز به این دعاها داریم، به جای اینکه گِرد اشخاص مختلف برویم از این دعاها بهره ببریم که حضرت زهرا سلام الله علیها به ما یاد دادهاند.
5ـ زهرا سلام الله علیها در صحنه سیاسی حضور جدی پیدا میکند بدون اینکه شأن و شخصیت خود را از بین ببرد؛ وقتی حضرت میخواهد خطبهای را در مسجد بخواند، روبهروی نامحرم نمینشیند خطبه بخواند بلکه میفرماید پرده بزنید. زهرای مرضیه سلام الله علیها کار سیاسی انجام میدهد بدون اینکه شأن خود را از بین ببرد.
همچنین در دفاع از امیرالمؤمنین علی علیه السلام با اینکه آمدند و جسارت کردند، بیاجازه وارد خانه شدند، زهرا سلام الله علیها بین در و دیوار ماند، از ناحیه پهلو، سینه، بازو آزرده شد، فرزندش سقط شد، به محض اینکه چشمهایش را باز کرد از علی سؤال کرد. فهمید علی علیه السلام را بردند مسجد با همان حال وارد مسجد شد و فرمود اگر دست از علی برندارید به خدا کنار قبر پدرم پیغمبر میروم و نفرینتان میکنم. به محض اینکه سلمان آمد و پیغام داد، علی امر کرد که فاطمه سلام الله علیها صبر کند، گفت من مطبع علی هستم. هر چه علی بگوید من امتثال میکنم، اما جلوی در میایستم تا علی علیه السلام را سالم نبرم نمیروم. وقتی فهمید علی سالم از مسجد بیرون میآید، نالهای زد و فرمود علی جان «روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوفاء…» جانم فدای تو بشود علی، نفسهایم سپر بلای تو شود علی، اگر تو در خوشی باشی زهرا در کنار توست و اگر تو در غم و اندوه باشی باز فاطمه در کنار توست.
این پنج موردی که درباره حضرت زهرا سلام الله علیها مطرح شد، جامعه امروز به آن مبتلاست؛
1ـ در نقش فرزند به عنوان ارتباطش با پدر و مادر
2ـ به عنوان یک همسر.
3ـ به عنوان یک مادر در تربیت فرزند.
4ـ به عنوان شخصیتی که در سختیها و خوشیها بندگی خدا را کرد
5ـ به عنوان شخصیتی که فعالیت سیاسی انجام داد و در دفاع از ولی خدا، امیرالمؤمنین وارد صحنه شد.
فارس
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/1287379885/profile_pictures/_evocache/khat_khati_03_calligraphy_brush_1_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1567337012)
چادرت وقتی یهودی را مسلمان میکند
یک نگاهت عالمی را مثل سلمان میکند
نوکرانت جای خود آنها که صاحب منصبند
بلکه مور خانه ات کار سلیمان میکند
باسلام خدمت شما دوست گرامی
موفق وموید باشید
التماس دعا
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/2755631546/profile_pictures/_evocache/2151-tablo.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1509108359)
سلام
سپاس از حضور هماره شما
در این ایام دعاگوی ما هم باشید
در پناه امیرالمومنین
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/z_ahmadi/profile_pictures/_evocache/emama1t.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1494826461)
مثل همیشه وبلاگتون عالیه
خدا حفظتان کنه
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/f.ahmadiyan/profile_pictures/_evocache/228103_342776575814520_1952214243_n.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423920014)
سلام
ان شا اله که خانم فاطمه زهرا شفیخ ما در دنیا و آخرت باشه
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/kh.abdi/profile_pictures/_evocache/___.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1466529622)
امام خامنهای:
بنده حوائج يکسالهی خودم را در ايام فاطميه میگيرم.
فرم در حال بارگذاری ...