گلچین فاطمیه ۱۳۹۳ با نوای حاج حسن خلج

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395
نظر از: تسنیم [عضو] 

سلام
تسلیت ایام
استفاده کردم از نوحه ها ممنون.
بابت شعر هم شکرا
در پناه امیرالمومنین

1395/11/23 @ 20:26


فرم در حال بارگذاری ...

بیانات رهبر معظم انقلاب درباره حضرت زهرا سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند:

انسان در عجب است که اسلام با چه قدرت عجیبی توانسته است تربیت والای خود را به حدی برساند که یک زن جوان، در آن شرایط دشوار بتواند این منزلت عالی را کسب کند! هم عظمت این انسان والا شگفت‌انگیز است، هم عظمت مکتب.

کتاب «قطره از دریا نشانی می‌دهد»، بازخوانی مقام و منزلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کلام رهبر معظم انقلاب است. این کتاب که به کوشش سید محمد باقر حسینی تهیه شده، دربردارنده مجموعه‌ای از پیام‌ها و سخنرانی‌های رهبری در رابطه با حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها ، از سال 1367 تا 1390 است.
 
مؤلف در مقدمه کتاب می‌گوید: این کتاب کوششی است کوچک در ارائۀ بخشی از ارادت رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت‌الله خامنه‌ای که خود سلاله‌ای از نسل فاطمه زهرا سلام الله علیها و نشانه‌ای کامل از اقیانوس بی‌کران فاطمی است، همیشه و در همه حال ارادت خود را به آستان آسمان آسای مادر خویش فاطمه زهرا سلام الله علیها ابراز داشته است و به مناسبت‌های گوناگون، پیر و جوان جامعۀ اسلامی را به افزودن محبت او در دل‌ها و پیمودن راه او در قدم‌ها فراخوانده است و تعابیری بس بلند و زیبا دربارۀ آن مادر قدسی به کار برده است.

 
کتاب شامل 17 فصل است که در هر فصل، به یک بُعد از ابعاد وجودی حضرت زهرا سلام الله علیها پرداخته شده است. برخی از فصل‌های کتاب عبارت‌اند از: عبادت و معنویت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، دانش و علوم فاطمه زهرا سلام الله علیها ، شیوۀ همسرداری فاطمه زهرا سلام الله علیها ، ایثار و انفاق فاطمه زهرا سلام الله علیها ، فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوی کامل اجتماعی، روش سیاسی و جهادی فاطمه زهرا سلام الله علیها .

...

pan style="font-size: 10pt;"> 
در ادامه بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در فصل اول کتاب «قطره از دریا نشانی می‌دهد» منتشر می‌شود:
 
برای انسان‌های کوچکی مثل من، خیلی دشوار است که بخواهند ـ ولو از دور ـ درباره آن عظمت سخن بگویند. ما یک چیز، یک خیال، یک تصویر و یک نقش در ذهنمان می‌گذرانیم. این کجا و واقعیت‌ها و حقیقت‌ها ـ که بسی عظیم‌تر از ذهن ماست ـ کجا؟ واقعا دختر پیامبر(ص)، معمای ناگشودۀ ذهن بشر و معارف بشری است. همۀ انسان‌ها را یک طرف بگذارید، اولیا را هم در طرف دیگر بگذارید. با اینکه تعداد اولیا کم است، اما وزنۀ آنها از همه بشریت سنگین‌تر است. اگر ملاک وزانت و عظمت را معرفت و آگاهی از حقیقت عالم و نزدیکی به خدا ـ یعنی سرچشمۀ همه وجودها ـ بدانیم، یکی از اولیای خدا، از ماسوای همۀ اولیا و از همۀ وجود منهای اولیا، عظیم‌تر و وزین‌تر و باشکوه‌تر است.
 
وقتی به صف اولیا و عبادالله الصالحین نگاه می‌کنید، قله‌هایی وجود دارد که نسبت آن قله‌ها به بقیۀ انسان‌های بزرگ عالم معنا، یک نسبت غیرقابل تصور و فوق‌العاده عظیمی است. اختلاف، اختلاف فاحشی است. این قله‌ها، همان کسانی هستند که در تاریخ نبوت‌ها هم هرجا شما چشم بدوزید، از هر طرف آنها را می‌بینید؛ مثل انبیای اولوالعزم و بزرگانی از این دست و در این حد. اما در مجموعۀ این عظمت‌ها و شکوه‌ها و در بین این برجسته‌ترین‌ها که ذکرشان برای ما فقط لقلقۀ زبان است و امثال من، دل و روح و جانشان، بسیار کوچک‌تر و خردتر و حقیرتر از آن است که بخواهند این معنویت‌ها را درک کنند و همین طور از دور تصویری در ذهنشان دارند و آن را بر زبان می‌آورند ـ که باز این تصویر هم، از کلمات خودشان است چند نمونۀ بسیار نادر وجود دارد که از حد توصیف و بیان بالاترند و یکی از اینها، فاطمه زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) است. فقط با پیامبر و با امیرالمؤمنین (ع) می‌شود او را مقایسه کرد.
 
فاطمۀ زهرا نور چشم کرّوبیان
 
در روایتی خواندم که درخشندگی فاطمه‏ زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) باعث می‌‏شود تا چشمان کرّوبیان ملإ اعلی خیره شود «زهَر نورها للملائکة السّماء»؛ برای آن‏ها می‏‌درخشد. ما از این درخشندگی چه استفاده‏ایی کنیم؟ ما باید از این ستاره درخشان، راه به سوی خدا و راهِ بندگی را که راه راست است و فاطمه زهرا سلام‏ الله‏ علیها پیمود و به آن مدارج عالی رسید، پیدا کنیم.  
 
البته کسانی که دل‌ها و عملشان را پاک کنند، جسم و جان خودشان را تطهیر کنند، تقوا و پرهیزگاری و پاکدامنی را پیشۀ خودشان کنند و خودشان را تربیت کنند و مقداری از این آلودگی‌ که بنده و امثال بنده دچارش هستیم، خودشان را بیرون بیاورند، چشمهایشان می‌تواند ببیند؛ اما باز آنها هم نمی‌توانند توصیف کنند، اما دل‌های پاک و چشم دل بینای آنها می‌تواند انوار قدسیۀ اهل‌بیت و از جمله صدیقۀ کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) را تا حدودی از نزدیک ببیند و مقامات آنها را درک کند. ما نشانه‌هایی داریم. اینکه از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: «فداها ابوها» خودش یک نشانه است.
 
دربارۀ فاطمۀ زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها)، هرچه بگوییم، کم گفته‌ایم و حقیقتاً نمی‌دانیم که چه باید بگوییم و به چه باید بیاندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّۀ حوراء، این روح مجرّد و این خلاصۀ نبوّت و ولایت برای ما پهناور، بی‌پایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر می‌مانیم.
 
درباره زهرای اطهر (سلام‌اللَّه‌علیها)، هرچه انسان بیشتر فکر کند و در حالات آن بزرگوار تدبر کند، بیشتر دچار شگفتی خواهد شد. انسان نه فقط از این جهت تعجب می‌کند که چطور یک انسان در سنین جوانی می‌تواند به این رتبه از کمالات معنوی و مادی نایل شود ـ که البته این، خود یک حقیقت شگفت‌انگیز است ـ بلکه بیشتر از این جهت در عجب است که اسلام با چه قدرت عجیبی توانسته است تربیت والای خود را به حدی برساند که یک زن جوان، در آن شرایط دشوار بتواند این منزلت عالی را کسب کند! هم عظمت این انسان والا شگفت‌انگیز است، هم عظمت مکتبی که این موجود عظیم‌القدر و جلیل‌المنزله را پدید آورده است، تعجب‌آور و شگفت‌انگیز است.  
 
 اینکه در روایت دارد که وقتی فاطمۀ زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) وارد خانۀ پیغمبر می‌شد، یا آن‌ جایی که پیغمبر نشسته بودند وارد می‌شد، «قام الیها» ـ حضرت پیش پای او بلند می‌شد؛ به طرف او می‌رفت ـ این یک نشانه است؛ اینها عظمت است.
 

تسنیم


فرم در حال بارگذاری ...

نماهنگ حضور مردم ...

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

نماهنگ حضور مردم، به مناسبت سی و نهمین بهار انقلاب؛ نقش مردم در پیروزی انقلاب اسلامی

دانلود نماهنگ حضور مردم

حضور مردم

انتشار نماهنگ به مناسبت فرا رسیدن سی و نهمین بهار انقلاب؛ نقش مردم در پیروزی انقلاب اسلامی و حفظ ارزش ها

 


فرم در حال بارگذاری ...

اغلب توافقات یک‌سال‌و‌نیم اخیر با دولتهای اروپایی عملی نشده است...

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

رهبر انقلاب با اشاره به رفت‌وآمد و مذاکرات برخی دولت‌های اروپایی در تهران در طول یک‌سال و نیم اخیر و در عین حال عملی نشدن اغلب توافقات انجام‌گرفته، خطاب به نخست‌وزیر سوئد گفتند:با شناختی که از جنابعالی وجود دارد، شما فردی اهل اقدام و عمل هستید و انتظار می‌رود به نحوی عمل کنید که توافقات صرفاً بر روی کاغذ باقی نماند.

دیدار نخست‌وزیر سوئد با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (شنبه) در دیدار آقای استفان لوفون نخست‌وزیر سوئد با اشاره به ظرفیت‌های فراوان دو کشور برای ارتقای همکاری‌ها، خاطرنشان کردند: از افزایش ارتباطات دو کشور در همه‌ی عرصه‌ها استقبال می‌کنیم و امیدواریم مذاکرات و توافقات انجام‌شده در عمل نیز تحقق پیدا کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سطح کنونی روابط ایران و سوئد را بسیار کمتر از ظرفیت‌های موجود ارزیابی کردند و افزودند: سوئد به‌دلیل ارتباطات طولانی با ایران، در چشم مردم ما کشوری خوش‌نام است و این خوش‌بینی ملت‌ها به یکدیگر، زمینه‌ی مناسبی برای توسعه‌ی همکاری‌ها خواهد بود.

ایشان با اشاره به رفت‌وآمد و مذاکرات برخی دولت‌های اروپایی در تهران در طول یک‌سال و نیم اخیر و در عین حال عملی نشدن اغلب توافقات انجام‌گرفته، خطاب به نخست‌وزیر سوئد گفتند: با شناختی که از جنابعالی وجود دارد، شما فردی اهل اقدام و عمل هستید و انتظار می‌رود به نحوی عمل کنید که توافقات صرفاً بر روی کاغذ باقی نماند.

...

/> رهبر انقلاب اسلامی، مهم‌ترین ظرفیت ایران را «جوانان تحصیل‌کرده و بانشاط و آماده‌به‌کار، و ملتی پرشور و با عزم و اراده‌ی بالا» خواندند و با اشاره به راه‌پیمایی باشکوه ۲۲ بهمن امسال گفتند: سالگرد انقلاب‌ها در دنیا به صورت تشریفاتی و با انجام رژه‌ی نظامی در حضور تعدادی از نخبگان و سیاسیون برگزار می‌شود اما در ایران، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یک جشن واقعی است که به‌دست خود مردم و با حضور همه‌ی قشرها برگزار می‌شود.

ایشان این حضور پرشور و مثال‌زدنی را نشانه‌ای شگفت‌انگیز و بی‌بدیل از نشاط و آمادگی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: تحلیلگرانی که از دور درباره‌ی ایران قضاوت می‌کنند، از درک این عظمت عاجز هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به رأی مثبت جمهوری اسلامی ایران به عضویت سوئد در شورای امنیت سازمان ملل، افزودند: شورای امنیت ظرفیت مهمی است که متأسفانه زندانیِ برخی قدرت‌های بزرگ شده است اما در عین حال می‌توان با ایفای نقشی سازنده، در جلوگیری از اِعمال استانداردهای دوگانه از سوی این نهاد تلاش کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، ریشه‌ی مشکلات امروز منطقه را دخالت بعضی قدرت‌های بزرگ خواندند و افزودند:

e="text-align: justify;">آمریکا و بسیاری از قدرت‌های اروپایی در ایجاد حوادث تلخ در سوریه و عراق نقش داشته‌اند و مردم منطقه با آگاهی از این دخالت‌ها، به‌درستی به آن‌ها بدبین هستند.

ایشان، راه‌حل مشکلات منطقه را در درون منطقه دانستند و با اشاره به وضعیت رو به بهبود در عراق، افزودند: امکان حل مسئله‌ی سوریه نیز به همین ترتیب وجود دارد اما لازمه‌ی آن، قطع حمایت از تروریسم و جنگ‌افروزی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حضور سفیران برخی کشورهای غربی در میان معارضان دولت سوریه و تحویل سخاوتمندانه‌ی سلاح به آنان در آغاز شکل‌گیری مخالفت‌ها در سوریه را نمونه‌ای از این دخالت‌های مشکل‌ساز برشمردند و خاطرنشان کردند: برای حل مشکل، باید ریشه‌ی مشکل را شناخت و سپس به درمان آن پرداخت.

در این دیدار که آقای روحانی رئیس جمهوری نیز حضور داشت، آقای استفان لوفون نخست‌وزیر سوئد، سفر به تهران را سفری مهم و تاریخی خواند و با ارزیابی مثبت از مذاکرات دوجانبه، افزود: در مورد روابط اقتصادی و مسائل مهم منطقه‌ای گفت‌وگو کردیم و تلاش می‌کنیم تا توافقات عملی شود.

آقای لوفون با اشاره به عضویت سوئد در شورای امنیت سازمان ملل متحد، خاطرنشان کرد: کرسی عضویت در شورای امنیت را برای انجام کاری مؤثر و متفاوت قبول کردیم و بر همین اساس نیز در این جایگاه از مواضع کشورهای غیرمتعهد پشتیبانی کرده‌ایم.

نخست‌وزیر سوئد با تأکید بر اهمیت نقش ملت‌ها به‌خصوص جوانان تحصیل‌کرده و فعال، گفت: جمعیت جوان ایران، سرمایه و دارایی بسیار ارزشمندی است.
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی


فرم در حال بارگذاری ...

ايمنى از آفات دنيا و آخرت، در گرو توسل به اهل بيت(علیهم السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

آیت الله مصباح یزدی

آيت الله محمد تقى مصباح يزدى درنوشتاری رسالت مجالس ذكر اهل بيت(عليهم السلام) و تعظيم و بزرگداشت ياد و خاطره پيشوايان بى همتاى دين به ویژه عظمت و منزلت ايام منسوب به حضرت صدّيقه طاهره (عليها السلام) را بیان کرده است.

آنچه در ذیل می خوانید یادداشت این عالم ربانی به مناسبت ایام فاطمیه است.

ميزان عظمت و منزلت هر «روز» به اندازه فضيلت و بزرگى صاحب آن است؛ از اين روى ايامى كه متعلق به اهل بيت (عليهم السلام)مى باشد، شايسته والاترين تكريم ها و تعظيم هاست. در اين ميان، ايامى كه منسوب به حضرت صدّيقه طاهره (عليها السلام)مى باشد، سزاوار والاترين بزرگداشت هاست؛ چرا كه فاطمه (عليها السلام) در پيشگاه خداوند و در نزد فرشتگان، پيامبران، امامان و اولياى الهى، داراى مقامى بى بديل و منزلتى بس عظيم است.

او يگانه دختر رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، تنها كفو على مرتضى (عليه السلام) ، مادر مهربان ائمه هُدى (عليهم السلام)و بزرگ ترين بانوى جهان اسلام؛ بلكه برترين بانوى عالم است:

مگو دختر! نه! تاج خلقت آباى روحانى

مگو دختر! كه او سبع المثانى را بُوَد ثانى

مخوانش زن كه مردان خرد در وى به حيرانى 

مگر امّ الكتاب است اين بتول از وحى سبحانى.(1)

آرى، به فرموده ذريه فاطمه، تجليل از مقام فاطمه (عليها السلام) ؛ تكريم ايمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ايثار، جهاد، شهادت و در يك كلام، مكارم اخلاق است؛ مكارم اخلاقى كه پدر بزرگوار آن بانو براى اتمام آن مبعوث شد.(2)

برپايى مراسم جشن و سرور در ايام ولادت اهل بيت(عليهم السلام) و نيز تشكيل محفل هاى سوگوارى در ايام شهادت آن بزرگواران، از جمله شعاير الهى است كه تعظيم و بزرگداشت آن، هم نشانه پاكى و تقواى قلوب است و هم تثبيت كننده آن: وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛(3) هر كه نشان هاى خداوند را بزرگ بدارد، آن از تقوا و پرهيزگارى دل هاست.

اساساً آنچه در اسلام شعائر الهى و دينى معرفى شده، به سبب تأثير مطلوبى است كه در نفوس و اذهان مردم مى تواند داشته باشد.

احترام و بزرگداشت شعاير، اثرى عميق در روح مردم برجاى مى نهد و اين از آن روى است كه يك تبليغ دسته جمعى، مى تواند از بسيارى تبليغ هاى انفرادى پراثرتر و كارى تر باشد.

يكى از واقعيت هاى روان شناسى اجتماعى اين است كه امور دسته جمعى و عمومى، چه حق باشد، چه باطل، تأثيرات عظيم و عميقى در اذهان و نفوس انسان ها بر جاى مى گذارد.(4)

...

تعظيم و بزرگداشت ياد و خاطره پيشوايان بى همتاى دين، از جهات پُرشمارى حايز اهميت است كه به مهم ترين آنها در اين مقام، اشارتى مى كنيم:

طراوات بخش ايمان دين باوران

يادآورى گفتار و رفتار خدايى اهل بيت عصمت و طهارت، همچون جوى هاى سرشارى است كه در جان مؤمنان روان مى گردد و باغستان انديشه و گلستان دل هاى ايشان را آبيارى نموده، به آن شادابى و سرزندگى مى بخشد و افسردگى و پژمردگى را از آن مى ستُرَد.

آرى، همين مجالس ذكر و ياد اهل بيت (عليهم السلام) است كه احساسات دينى ما را زنده نگه مى دارد و آن را به بالندگى و كمال مى رساند.

پيامبر رحمت، محمد مصطفى(صلى الله عليه وآله) امت خويش را به برگزارى اين گونه مجالس و محافل تشويق مى نمايند و مى فرمايند: يكديگر را ملاقات كنيد و از احاديث ما بگوييد؛ چرا كه حديث ما جلابخش قلوب است. همانا دل ها، چونان شمشيرها، زنگار مى گيرند؛ جلا و صيقل دل ها به ذكر حديث است.(5)

بارى، زُداينده زنگارهاى غفلت از آينه هاى دل و جان ما، يادآورى گفتار و كردار بيان اهل بيت (عليهم السلام) مى باشد و بس؛ كسانى كه روحشان، سراسر جلوه نماى جمال و جلال الهى گرديده است.

دل هاى مُرده و افسرده بر اثر دنياگرايى ها، شهوت جويى ها، جاه طلبى ها و… در پى يادآورى احاديث اهل بيت و سيره عملى ايشان جان تازه اى مى يابد، و بانشاط و پرتوان در سير به سوى حق، سرعت مى گيرد. امام صادق(عليه السلام)مى فرمايند: همانا احاديث ما، قلب ها را زنده مى گرداند.(6)

به هر ميزان كه ارتباط قلبى و عملى ما با اين خاندان پرعظمت كاهش يابد، ايمان ما به خاموشى و دل هاى ما به پژمردگى مى گرايد؛ از اين روى بايد بكوشيم كه اين مايه حيات و دَم جان فزا را هرچه عميق تر در روح خويش و جان جامعه بدميم.

تقويت ارتباط قلبى با پيشوايان(عليهم السلام)

رمز سعادت و موفقيت شيعيان در دنيا و آخرت ، رابطه قلبى و روحى با اهل بيت(عليهم السلام) و توسل مداوم به ساحت مقدس ايشان است؛ از اين روى مجالس و محافل مذهبى مى بايد ايجادگر آن رابطه هاى عميق روحى و تقويت كننده اين توسل ها و اتصال هاى ژرف معنوى باشد.

علامه طباطبايى به نقل از استاد اخلاق و عرفانشان، مرحوم آيت الله قاضى(رحمه الله)مى فرمودند: اگر من به چيزى رسيده ام، در سايه قرآن و توسل به سيدالشهدا رسيده ام.

آرى، راز پيروزى در سير و سلوك به سوى حق و رمز ايمنى از آفات دنيا و آخرت، توجه و توسل مداوم به اهل بيت (عليهم السلام)، آن مقتدايان حق جويى، است. با تقويت رابطه قلبى و روحى با آن بزرگواران و توجه مدام به وجود مقدس ايشان، به ويژه در سايه توجه به ساحت مقدس مولايمان ولى عصر ارواحنا فداه، مى توانيم بدان مقام نايل آييم كه همواره مشمول عنايت هاى ويژه و دعاهاى خالصانه آن حضرات باشيم.

اگر آدمى به سوى اين پناه گاه هاى امن الهى بگريزد و از ايشان پناه جويد و خويش را وقف و فناى ايشان گرداند، به تدريج به ايشان نزديك و نزديك تر مى شود تا آن جا كه با وجود مقدس ايشان پيوند روحى مى يابد. اين توجه و پناه جويى، بايد با پذيرش ايمانى و عملى گفتار و كردار ايشان همراه شود تا آن پيوند والاى روحى به دست آيد وگرنه توسل بدون عمل، فايده چندانى نخواهد داشت.

توسل حقيقى، در واقع پيوند قطره اى است ناچيز به اقيانوسى بى كران از عظمت، معنويت و نورانيت؛ مصون كننده انسان است در مقابل همه آفات و بلاهاى دنيا و آخرت؛ سدّ سديدى است در مقابل وسوسه هاى شياطين جنى و انسى؛ تبديل كننده احساس تنهايى و وحشت است به اُنس و يگانگى و وحدت؛ روشنى بخش دل هاست و زمينه ساز نورافشانى براى ديگران.

محبت افروزى در قلوب شيعيان

وابستگى هاى عميق قلبى و عاطفى به اهل بيت (عليهم السلام) همچون سپرى پولادين، بيمه كننده فرد و جامعه در برابر گناهان، آلودگى هاى اخلاقى و فسادهاى اجتماعى است.

پاى بندى به مظاهر مذهبى و بزرگداشت شعاير الهى، بر انگيزنده و استوار كننده عواطف پاك و مقدس نسبت به خاندان پيامبر مى باشد؛ همان عواطف مقدسى كه از جانب خداوند در مقام اجر رسالت بر همه مسلمانان واجب گرديده است: قُلْ لاَ أَسْئَلُكُمْ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُربَى؛(7) بگو من هيچ پاداشى بر رسالتم نمى خواهم؛ جز دوست داشتن نزديكانم (اهل بيتم).

با دقت در اخبار متواترى مانند حديث ثقلين، حديث سفينه و امثال آنها كه شيعه و سنى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)روايت كرده اند؛ رواياتى كه مردم را براى فهم كتاب خدا و درك حقايق آن و شناسايى اصول و فروع دين به اهل بيت (عليهم السلام)ارجاع داده است، هيچ شكى باقى نمى ماند كه مراد از وجوب عشق و مودت اهل بيت به عنوان اجر رسالت، اين بوده است كه اين عشق و محبت را وسيله اى براى ارجاع هميشگى مردم به ايشان قرار دهد تا اهل بيت در هر جا و هر زمان، مرجع تقليد علمى و عملى مردم قرار گيرند. پس اين مودتى كه اجر رسالت معرفى شده، لازمه استمرار رسالت است كه منافع اين اجر عايد خود بشر مى شود نه عايد رسول و عترت او.(8)

اما محبت و مودتى كه در ازاى اجر رسالت بر همه ما واجب شده است، داراى مراتبى گوناگون مى باشد.

به طور كلى براى محبت از نظر شدت و ضعف، مى توان سه مرتبه قايل شد:

* مرتبه ضعيف كه مقتضى نزديك شدن به محبوب در شرايط عادى است ؛ ولى هيچ نوع فداكارى و از خودگذشتگى در آن وجود ندارد؛

* مرتبه متوسط كه افزون بر ميل نزديك شدن، مقتضى فداكارى در راه محبوب مى باشد؛ ولى تا حدى كه با منافع كلى و مصالح اساسى شخصى مزاحمت نداشته باشد؛

* مرتبه شيفتگى و خودباختگى كه مُحبّ از هيچ نوع فداكارى در راه محبوب دريغ نمى كند و كمال لذت خود را در تبعيت از اراده، صفات و اطوار او مى بيند؛ بلكه اوج لذت خويش را در تعلق وجودى و فناى خود در او مى داند. اين مرتبه محبت، نشانه هايى دارد كه يكى از آنها اظهار خشوع و كرنش در برابر محبوب است و نشانه ديگرش آن است كه خواست محبوب را بر همه چيز و بر همه كس، بدون هيچ قيد و شرط، مقدم مى دارد.(9)

مودت حقيقى نسبت به پيامبر و اهل بيت پاك نهادش آن است كه تبعيت كامل و بى چون و چرا از ايشان حاصل شود و كمال سعادت و لذت، فناى كامل در وجود ايشان دانسته شود ؛ به گونه اى كه همه صفات و اطوار آنان در وجود محبّ تجلى يابد.

 فناى درايشان، فناى در خداست؛ چرا كه ايشان فناى در خدا گرديده اند و تجلى گاه كامل انوار عظمت الهى اند. اينان آينه تمام نماى اسما و صفات بارى شده اند و مظهر كامل ذات بى همتاى خدايى. ايشان به مقامى رسيده اند كه از خدايشان جدا نيستند: لا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بيْنَها اَِّلا اَنَّهُمْ عِبادُكَ وَ خَلْقُكَ، فَتْقُها رَتْقُها وَ بِيَدِكَ بَدْوءُها مِنْكَ وَعَوْدُها إِلَيْكَ؛(10) ميان تو و آنها هيچ جدايى نيست؛ جز اين كه ايشان بندگان و آفريدگان تو هستند و تدبير آنها به دست تو و آغاز و فرجامشان به سوى توست.

آرى، اهل بيت (عليهم السلام) داراى چنان مقام عالى و بى نظيرى هستند كه گويى در مرز مقام وجوبى قرار گرفته اند. كارهايى كه خدا مى كند از آنان سر مى زند؛ با اين تفاوت كه خدا به طور استقلالى و آنان ظلّى و به اذن و مشيّت خداوند انجام مى دهند.

عشق به ايشان، عين عشق به خداست: مَنْ اَحَبَّكُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللّه،(11) و تنها راه مطمئن در وصول به قرب الهى، اقتداى كامل علمى و عملى به ايشان مى باشد: مَنْ أَرادَ اللّهَ بَدَءَ بِكُمْ.(12)

اين عشق مقدس هرچه بيشتر اوج يابد، استقامت و ثبات قدم بيشترى در راه دين دارى به ارمغان مى آورد؛ به شرط آن كه اين شور و عشق پاك، با شعور و بصيرت و معرفت همراه گردد.

جامى از زلال كوثر:آيت الله محمد تقى مصباح يزدى

 كتابنامه

1. امام خمينى(رحمه الله) آداب الصلوة.

2. رّبانى، محمدرض؛ آيينه ايزدنُما.

3. حرّ عاملى؛ اثبات الهداة.

4. طبرسى، احمدبن على؛ الاحتجاج.

5. شوشترى، نورالله؛ احقاق الحق.

6. انصارى، محمدعلى؛ اختران ادب.

7. مصباح يزدى، محمدتقى؛ اخلاق در قرآن.

8. مفيد؛ الارشاد.

9. كلينى؛ اصول كافى.

10. طبرسى، فضل بن حسن؛ اعلام الورى.

11. صدوق؛ الامالى.

12. طوسى؛ الامالى.

حوزه


فرم در حال بارگذاری ...

امید بخش ترین آیه قرآن کریم کدام است؟

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

نقل است هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد. بعضی گفتند: آیه «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»[1] یعنی خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.
 
بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»[2] یعنی هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
 
عدّه ای اظهار داشتند آیه «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا»[3] یعنی ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه گناهان را می بخشد.
 
تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ»[4] یعنی کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.
 
بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند:

...


 
از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه در قرآن این آیه است: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»[5]
 
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند: یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد، وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می شود، و زمانی که رو به قبله کند، پاک می شود. یا علی! مثال اقامه کننده نمازهای روزانه، مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی که جلوی منزل اوست خود را شستشو کند.[6]
 
[1]. نساء، 48.
 
[2]. نساء، 110.
 
[3]. زمر، 53.
 
[4]. آل عمران، 134.
 
[5]. هود، 114.
 
[6]. تفاسیر مجمع البیان و کنزالدقائق‏.
 
منبع: ندای وحی


فرم در حال بارگذاری ...

ارزشی فراتر از سیمرغ جشنواره

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

حجاب دختر سید محمود رضوی

حجاب دختر سید محمود رضوی، هنرمند متعهد کشور مان ارزشی فراتر از سیمرغ جشنواره داشت روایتی مستند از سبک زندگی اسلامی بدون هراس از فضای موجود بر جشنواره در میان شلوغی رفت وآمد های غریبه های فرهنگ ایرانی اسلامی حس خوبی را به جامعه هنری افسرده ؛ هدیه کرد .

جشنواره فجر35 با تمام فراز و فرود و انتقادها به پایان رسید تمام سیمرغ ها نیز به پرواز در آمد . انتقادهای بسیاری از اهالی سینما به داوری و هیات داوران در انتخاب بهترین ها در بخش های مختلف بود. حتی این اعتراض ها نیز به برنامه های رسانه ملی نیز کشیده شد .

دربرنامه هفت که از  شبکه 3 پخش می شود با حضور مسعود فراستی و تعدادی از میهمانان  این برنامه انتقادهای زیادی از برگزاری این جشنواره شد. نداشتن حس امید و انگیزه برای کار در عرصه سینما وکارهای هنری و نوع  داوری جشنواره از مهم ترین این انتقاده به شمار میرفت.

...

حجاب دختر سید محمود رضوی

 

داشتن امید برای رسیدن به اهداف بزرگتر نیازی ضروری در هر عرصه ای است ، بخصوص در عرصه هنری در سینما و تلویزیون  امید و انگیزه ، محرکی است قوی که به خلق آثاری زیبا منتهی خواهد شد.

 

با وجود تمام این انتقادها در موقع مراسم و پخش سیمرغ ها ،شاهد صحنه جالب از یکی از تهیه کنندگان موفق در این جشنواره  بودیم سید محمود رضوی که یکی از تهیه کنندگان متعهد ، موفق و با تجربه در عرصه تلویزیون و سینما است که آثار زیبایی از جمله سیانور، دهلیز و معراجی ها و چندین اثر دیگر را در کارنامه خود دارد در موقع دریافت سیمرغ بهترین فیلم میهمان کوچکی نیز همراه خود روی جایگاه داشت دخترخردسال و باحجاب ایشان همراه با چادر در میان انبوهی از بهترین هنرمندان حضور پیدا کرد.

حجاب دختر سید محمود رضوی هنرمند متعهد کشور مان ارزشی فراتر از سیمرغ جشنواره داشت روایتی مستند از سبک زندگی اسلامی بدون هراس از فضای موجود بر جشنواره در میان شلوغی رفت وآمد های غریبه های فرهنگ ایرانی اسلامی حس خوبی را به جامعه هنری افسرده ؛ هدیه کرد .

تلنگری بسیار زیبا در بین اهالی سینما زده شد هنرمندان و میهمانان حاضر در این مراسم شاید گفت بهترین تصویر را در این مراسم را مشاهده نمودند صحنه ای که نشان از نداشتن ترس از فضای سنگین بر این عرصه دارد حسی که نشان از اعتقاد و ایمان و داشتن حجاب و معتقد بودن به تمام معیارهای اسلامی منافاتی با حضور در این مراسمات و عرصه نداشته و ندارد البته که معاندان برای برخورد با اصل مساله حجاب میخواهند کسانی که داری حجاب هستند را به حاشیه بکشانند.

حضور در این جشنواره با  حجاب مناسب و با پوشش مناسب می تواند دارای نمود زیباتری از این جشنواره در بین عموم مردم داشته باشد.

به امید اینکه شاهد صحنه های زیباتردیگری از حضور هنرمندان با حجاب های مناسبتر در این جشنواره در سالهای بعدی باشیم.

حوزه/ عباس زارعی از طلاب حوزه علمیه قم

نظر از:  

سلام دوست عزیزم

چقدر ذوق کردیم و افتخار کردیم هر بار که به روی سن می رفتند به خود می بالیدم انگار خودم جایزه میگرفتم
خسته نباشی آقای رضوی

1395/11/23 @ 19:50


فرم در حال بارگذاری ...

چرا شیخ انصاری درس خود را تعطیل کرد؟

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395
حوزه/ قطعاً باید حرمت علمای اسلامی در بین مسلمین رعایت شود، اگرچه در مباحث علمی هیچ جای تعارف نیست و اگر انسان نقد درستی نسبت به نظریه‌ عالمی بزرگ داشت، می‌تواند بیان کند اما این مسئله نباید منجر به بی‌احترامی نسبت به این بزرگان گردد.

 
 

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

يَرْفَعِ اللهُ الَّذينَ امَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ  مجادله/11

خداوند، مؤمنان و عالمان را بر ديگران به درجاتي برتري داده است

حکایت؛ مرحوم شیخ انصاری یک زمان درس را تعطیل کرد، شاگردان از این تعطیلی نا به هنگام ناراحت شدند و نزد میرزای شیرازی رفته و از ایشان خواستند با شیخ صحبت کند و شیخ را برای درس گفتن راضی کند. میرزا خدمت شیخ رفته و علت تعطیلی درس را جویا شد، شیخ در پاسخ می‌گوید: نوشته‌های من به دست یکی از علما رسیده، آن‌ها را مطالعه کرده، نقدهایی بر آن‌ها نوشته و برایم فرستاده است، من این نقدها را مطالعه کرده و دیدم آن اشکالات اصلاً به حرف‌های من وارد نیست و ارتباطی به بحث‌های من ندارد. این ماجرا باعث شد من فکر کنم نکند آن ایرادهایی که ما به علما بزرگ سابق وارد می‌کنیم، از این قبیل باشند، ممکن است محقق و علامه و مانند آنان اگر زنده بودند، می‌گفتند،اشکالات شما به حرف‌های ما نمی‌خورد، ما هر روز آن آقایان را به محاکمه می‌کشیم و آنان را محکوم می‌کنیم من می‌ترسم از ناحیه ما به آنان ظلمی شده باشد و آنان هم که نیستند از خود دفاع کنند، ما بقدری که طلبه‌ها در مباحث علمی رشدی پیدا کنند و ذهنشان باز می‌شود درس گفته‌ایم و بیشتر از این را می‌ترسم مسئول باشم.

 میرزا می‌گوید: بین شما و آن آقا فرق است، آن آقا مطالب شما را مطالعه کرده اشکالی به نظرش آمده و برای شما فرستاده است، اما شما پس از مدت‌ها تفکر اشکالات را در جمع علما و مجتهدین طرح می‌کنید و همه این مجتهدان مدافعان غایبان هستند، این افراد همه در فکرند که اگر اشکال شما نقطه ضعفی داشته باشد و بشود از گذشتگان در یکجا هم دفاع کنند، از آنان دفاع خواهند کرد و اگر مطلبی تصویب شد، تنها نظر شما نیست بلکه به تصویب تمام این مجتهدان رسیده است..

شیخ پس از صحبت های میرزا قبول می‌کند تا دوباره درس را آغاز کند1

         در پيشگاه علم مقامي عظيم نيست                       از هر مقام و مرتبه‌اي علم، اعظم است

جاهل اگر چه يافت تقدّم مؤخر است                        عالم اگر چه زاد مؤخّر مقدّم است

  1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل

منبع: حوزه نیوز

 
 



فرم در حال بارگذاری ...

تا زنده ام برای شما گریه میکنم

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ…

يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً ..نتیجه تصویری برای فاطمیه

تا زنده ام برای شما گریه میکنم
در ماتم و عزای شما گریه میکنم

سرشار از تنفس امید میشوم
وقتی که در هوای شما گریه میکنم

هر فاطمیه محرم اشک و غم علی
از داغ روضه های شما گریه میکنم

یاد جوانی ات که به تاراج شعله رفت
آتش گرفته پای شما گریه میکنم

با اسم کوچه موی سرم میشود سفید
هم درد مجتبای شما گریه میکنم

با واژه های سیلی و دیوار و در مدام
لطمه زنان برای شما گریه میکنم

هر بار با شنیدن “فضه خذینی” ات
از صبر مرتضای شما گریه میکنم

یاد قنوت نافله های نشسته ات
از سوز ربنای شما گریه میکنم
حسن کردی

نظر از: مدرسه علمیه الزهراء«س»ارومیه [عضو] 

بالاترین مقام حضرت فاطمه

به نظر من بالاترین کمال وفضیلت حضرت زهرا علیهاالسلام ، محدثه بودن آن حضرت است که در مدت هفتاد و پنج روز بعد از وفات پیامبر ص دائم جبرئیل امین بر فاطمه علیهالسلام نازل می شد.
نزول جبرئیل بر کسی کار آسانی نیست ، آنقدر شخص باید عظمت و مقام والای معنوی داشته باشد تا بتواند جبرئیل را به سوی خود نازل کند، و حضرت زهرا علیهاالسلام که در این هفتاد وپنج روز دائم جبرئیل بر او نازل می شد دلیل بر مقام والای معنوی اوست.

منبع : سخنرانی امام خمینی در روز زن
سلام علیکم . ممنون از حضور دوست عزیزم
التماس دعا

1395/11/23 @ 18:49


فرم در حال بارگذاری ...

دشمن هم مرجع تقلید می‌سازد هم مداح...

نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1395

حضرت صدیقه طاهره کبری سلام الله علیها از سه جهت چه در ملکوت چه در عالم ناسوت و چه در معاد در بین همه اولیا و مقربان پروردگار عالم یک استثنا است.

با دکتر حشمت اله قنبری پژوهش گر و اسلام شناس گفت و گویی ترتیب داده است. در گفتگو با این کارشناس اسلام در ارتباط با زندگی و سیره حضرت فاطمه سلام الله علیها زهرا سلام الله علیها صحبت کردیم و مصاحبه با مباحث عقیدتی و سیاسی ادامه یافت و به پایان رسید که البته با زندگی و سیره حضرت زهرا سلام الله علیها و ائمه علیهما السلام مرتبط است. 


در ارتباط با ویژگی های حضرت زهرا سلام الله علیها و جایگاه او در اسلام بفرمایید؟
 
حضرت صدیقه طاهره کبری سلام الله علیها از سه جهت چه در ملکوت چه در عالم ناسوت و چه در معاد در بین همه اولیا و مقربان پروردگار عالم یک استثناست.او با همه متفاوت است. حتی با خود پیامبر صلی الله علیهه و آله و امیرالمومنین علیه السلام . دره اولیاست که از خزانه مالک الملوکی خداوند مستقیما به دست قدرت او در عالم بالا به صلب پیغمبر منتقل شد. جلوه ناسوتی او نیز با مقدمات شگفت انگیزی انجام گرفت. پیغمبر اکرم 40 روز، روزها در صیام و شبها در قیام عبادت بود و در افطار چهلم، روح الامین به او خبر داد که افطار از عالم غیب خواهد آمد و وقتی افطار رسید وضو ساخت و افطار کرد . نور صدیقه طاهره در او تجلی گردید. معاد حضرت زهرا سلام الله علیها هم استثناست. بر اساس روایات و اخبار، روز قیامت همه اهل محشر که فراخوان شده اند، وقتی علیا مخدره به صحنه قیامت وارد می شود همه چیز رسمیت می یابد. منادی ندا می دهد که
« يا اهل الجمع نکسوا رؤوسکم من غضوا ابصارکم، حتي تمر فاطمة بنت محمد علي الصراط، فتمر مع سبعين الف جارية من الحور العين کمر البرق  یعنی اي اهل قيامت همه سرها را پايين بياوريد و چشم‏ها را فرو ببنديد که فاطمه سلام الله علیها دختر محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) بر صراط مي‏گذرد، پس فاطمه سلام الله علیها با هفتاد هزار جاريه از حورالعين مثل برق مي‏گذرد »

در حالی که همه مبهوت هستند که چرا این دستور رسیده میگویند این دختر پیغمبر فاطمه سلام الله علیها طاهره است که وارد محشر می شود و اولین کسی که وارد بهشت می شود، اوست.

...


دشمن هم مرجع تقلید میسازد هم مداح/امروز ابا عبدالله نیاز به رزمنده دارد/فاطمه(س) رکن اسلام است/زهرای مرضیه(س) در تراز قرآن مصحف علی بن ابیطالب است/زهرا(س) امام در سایه است/

 
- با وجود اینکه پیامبر صلی الله علیهه و آله در غدیر سفارش هاشان را درخصوص ولایت حضرت علی علیه السلام کردند و با وجود مقام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، چرا بعد از رحلت، شکل قضیه تغییر کرد؟
 

 غدیر روز ابلاغ ولایت علی ابن ابیطالب علیه السلام نبود. غدیر جامعیتی افزون تر از این مطلب دارد، البته یکی از شئونات مهم غدیر خم ولایت امیرالمومنین علیه السلام است. در دوران حیات پیامبر صلی الله علیهه و آله ، ایشان بارها بر اساس معتبرترین مدارک و مآخذ عامه و امامیه در مقاطع مختلف به وصایت علی ابن ابیطالب تصریح کردند. و بعد از ماجرای غدیر وقتی پیامبر صلی الله علیهه و آله به مدینه مراجعت کردند و اتفاقهای پی در پی افتاد که به رحلت آن حضرت انجامید، مسلمان ها در اصلح بودن علی بن ابیطالب تردید نداشتند و شائبه ای نبود که کسی به موازات علی ابن ابیطالب برای رهبری جامعه اسلامی وجود ندارد. اما ما اگر بنا را به اتکا به مصادیق تاریخی بگذاریم برخی از بزرگان اصحاب پیامبر صلی الله علیهه و آله دور اندیشی و مصلحت اندیشی کردند و فکر می کردند که اگر علی علیه السلام بعد از پیغمبر صلی الله علیهه و آله رهبری جامعه اسلامی را عهده دار بشود، بخاطر نوع برخوردی که در غزوات پیغمبر با جگرخوارگان کفر داشته، ممکن است جامعه اسلامی دچار تنش شود و برخی از طبقات اعراب در مقابل حکومت امیرالمومنین علیه السلام مقاومت کنند. یا چون در بین اصحاب سن و سال دار تر از علی وجود دارد، جوانی مثل علی وقت دارد. اینها گزارش های تاریخی است که در اختیار ماست و من در این گفتگو به دنبال رد یا قبول آنها نیستم. فرض می کنیم همه آن چیزهایی که در رابطه با تصرف  امر حکومت بر مسلمان ها انجام شد درست و منطقی بود و ما هم اگر بودیم تبعیت می کردیم و همین کار را انجام میدادیم، نمی شود با تسامح بیشتر نگاه کرد. یک نکته این است که در حقانیت علی تردید وجود نداشت و گفتند مصلحت جامعه اسلامی است. اما اگر این را هم بپذیریم مصلحت را با تبعات، اندازه گیری می کنند، مثلا کسی بیمار می شود و تب بر او غلبه می کند، مصلحت اقتضا میکند که به طبیب مراجعه کند. طبیب آنتی بیوتیک  به او تجویز می کند تا بیماری او رفع شود. وقتی بیماری رفع شد معلوم می شود مصلحت اندیشی پزشک برای این بیمار حکیمانه بوده است. اما سوال این است که آیا بعد از خوب شدن بیماری به اعتبار اینکه آنتی بیوتیک این بیماری را تسکین داده می تواند در دوران  سلامت هم ادامه پیدا کند یا نه؟ هیچ انسان خردمندی با این کنار نمی آید.  ما هم اگر تبعات آن مصلحت اندیشی که در روزهای بعد از پیغمبر توسعه یافت را اندازه گیری کنیم، برایمان سوال پیش می آید که آیا آنچه را که به عنوان جامعه اسلامی مشاهده می کنیم یا در دوران تحویل حکومت به علی ابن ابیطالب دیدیم موافق با سنت پیغمبر صلی الله علیهه و آله و راه و روش اولیای الهی و مطابقه با نص کتاب خدا بوده یا نبوده است؟ اگر  بود و منظور از نزول وحی و بعثت انبیا همین مردمی که ما هستیم بود، قبول ولی اگر جامعه  اسلامی دچار بلیه و گرفتاری است معلوم می شود مصلحت اندیشی درست نبوده است. مصلحت جای حق نمی نشیند. مصلحت در یک فرصتی در حق تاخیر ایجاد می کند و مثل آمپول زدن است که خوشایند کسی نیست. مضراتی هم دارد. آنچه که آن روزها به ظهور رسید نه موافق با نص الهی بود و نه موافق با بیانات پیغمبر اکرم صلی الله علیهه و آله . بلکه تشخیصی بود که  سابقه تاریخی دلالت می کند که تشخیص اشتباهی بوده است.

دشمن هم مرجع تقلید میسازد هم مداح/امروز ابا عبدالله نیاز به رزمنده دارد/فاطمه(س) رکن اسلام است/زهرای مرضیه(س) در تراز قرآن مصحف علی بن ابیطالب است/زهرا(س) امام در سایه است/

 
 همان منزلت و رکنیتی که پیغمبر صلی الله علیهه و آله برای امیرالمومنین علیه السلام دارد برای حضرت زهرا سلام الله علیها هم دارد
 
- نقش حضرت زهرا سلام الله علیها در طرفداری از ولایت چه بود؟
 
بعد از اینکه ماجرای منسوب به سقیفه بنی ساعده جریان پیدا کرد و به اشکال مختلف از مردم بیعت گرفته شد ، امیر چاره ای نداشت جز اینکه صبر کند. کسی برای او نمانده بود،  به طوری که محصول تلاش امام برای همراه کردن مردم با خودشان به منظور اقامه حدود الهی و برگردندان مردم به راه و رسم پیغمبر این بود که فقط چهار نفر اجابت کردند . حرف این بود که آیا باید به شکل مطلق در برابر نظام حاکم  و دولت انشعابی سکوت کرد و از کنار همه چیز گذشت؟ و آنچه تحت شرایط خاصی پیش آمده پذیرفت؟ اگر نباید می پذیرفتیم چه کاری باید انجام می شد؟ مولای این کار و این حقی که ظلم بر او روا شده علی بن ابیطالب بود. واقعیت قضیه این است که برخی بزرگان اصحاب مثل عمار بن یاسر، مقداد، ابوذر  و سلمان حضور داشتند ولی گرده اینها توانایی حمل بار امیر المومنین علیه السلام را نداشت. چون در احوال عمومی مردم ارزش های جاهلیت هنوز در میان مردم بود لذا سخنرانی های اینها با اقبال مردم مواجه نمی شد.
 
جز فاطمه سلام الله علیها کسی نمی توانست لیلت المبیت علی علیه السلام را جبران کند
 

 این کار را باید کسی انجام میداد که در تراز امیرالمومنین علیه السلام بود. کسی که جایگاه او در کنار پیغمبر و منزلت او در میان مسلمانان و منزلتی که در منطق نبوت پیامبر صلی الله علیهه و آله برای او وجود داشت، محل انکار نداشته باشد و در کنار امیر المومنین فقط صدیقه طاهره سلام الله علیها بود که رکن او بود . مردم می دانستند که در بیان پیغمبر حضرت فاطمه سلام الله علیها زهرا جنس رکنی هم نسبت به امیر المومنین هم نسبت به پیغمبر دارد و این مقام رکنی به اعتبار خانه دار بودنش نیست چون هر زن خانه دار مسلمان و غیر مسلمان در زندگی به خاطر گرم نگه داشتن محیط خانه و رسیدگی و تولیت امور بچه ها و ایجاد فراغت فکر و اندیشه برای مرد خانه رکن خانواده به حساب می آید. این مقام رکنی برای حضرت نبوی در مقام ولایت است. یعنی همان منزلت و رکنیتی که پیغمبر برای امیرالمومنین علیه السلام دارد برای حضرت زهرا سلام الله علیها هم دارد. لذا در روز لیلت المبیت کار در بستر پیغمبر خوابیدن متعلق به علی ابن ابیطالب است. غیر از او کسی نمی تواند در بستر خطر بخوابد. غیر از او کسی نمی تواند این بستر فخیم و بزرگ و عرشی را پر کند بطوریکه جان پناه پیغمبر باشد. در روزهای غربت الاسلام شبیه همین قضیه را صدیقه طاهره جبران می کند.  غیر از فاطمه سلام الله علیها کسی نمی تواند لیلت المبیت علی را جبران کند. وقتی موضوع مصادره فدک پیش می آید، زهرای مطهره نه برای باخت که برای موضوع به غارت رفته الهی وارد میدان نبرد شد. آنها زمینه این کار را با رفتارها و دخل  وتصرفی که در مقابل نص انجام دادند با جعل حدیثی که به پیغمبر نسبت دادند، فراهم کردند و دنبال حذف همه حقایق الهی بودند. فدک همه حقایق الهی بود. اگر حتی در رابطه با باغ فدک صحبت می شود زهرای مرضیه سلام الله علیها جعل حدیث پیغمبر را به چالش می کشد که با نص قرآن در تعارض است. زهرای مرضیه سلام الله علیها فقط یک مجاهد فی سبیل الله نیست بلکه امام در سایه است. یک شخصیتی که وقتی وارد مسجد نبوی شد شخصیت همه دولت های انشعابی را به چالش کشید. سرانشان را به چالش  کشید و آنها به همین علت تحمل را از دست دادند. افکار عمومی مردم  با حضور فاطمه سلام الله علیها چه در عصر امیر المومنین و دوران غربت اسلام و چه در امروز و آینده تاریخ شکل گرفت. جایی که فاطمه سلام الله علیها حاضر است، جایی است که اعلی ترین منطق قدرتمند در اختیار علی بن ابیطالب علیه السلام است.  زهرای مرضیه سلام الله علیها در تراز قرآن مصحف علی بن ابیطالب است. کار سلمان و ابوذر نبود و کار، کار فاطمه سلام الله علیها بود و فاطمه سلام الله علیها کاری را انجام داد که باید انجام میداد و آن کار را در اعلی درجه شاهکاری ممکن به انجام رساند.

دشمن هم مرجع تقلید میسازد هم مداح/امروز ابا عبدالله نیاز به رزمنده دارد/فاطمه(س) رکن اسلام است/زهرای مرضیه(س) در تراز قرآن مصحف علی بن ابیطالب است/زهرا(س) امام در سایه است/

 
 خواصی یعنی فرزانگی، یعنی آگاهی و دانایی یعنی فهم درست، از حقایق الهی و نیازهای کشور
 
-امروز خواص جامعه چگونه باید از بصیرت فاطمی درس بگیرند و چه رفتاری باید داشته باشند؟
 
مصیب همیشه برای خواص بوده. چون وقتی خواص با تعریف مصطلح با وظایفشان آشنا نباشند و دچار انحراف و انحطاط ذهنی بشوند، همین انحراف را به  جامعه منتقل می کنند و جامعه از خواصش رنگ می گیرد. در روز گار ما اتفاق مهمی افتاده و خواص بودن دارای تعریف مشخص است. یعنی قاطبه ی مردم ما بدون اینکه پای درس و مکتب و واژه شناسی رفته باشند، مفهوم خواصی را به دقت و فراست دریافت کرده اند. خواص تا صحبتش می شود رییس و صاحب منصب و بالا مقام و قدرت اثر گذار سیاسی و اداری در نظر می آید ولی واقعا اینها خواصی نیست. خواصی یعنی فرزانگی، یعنی آگاهی و دانایی یعنی فهم درست، مستقر و مستمر پیدا کردن از حقایق الهی و نیازهای کشور. مردم ما اگر گاهی در بین صاحب منصب ها کسی مرتکب تخلفی جرمی میشود نگاه تحقیر آمیز دارند و بهت نمی کنند. از بالا دست ها توقع ندارند که چنین عناصر تبهکاری بیرون بیاید اما چون برای آنها فرزانگی قایل نیستند در سایه فرزانگی خودشان گم می کنند. ما امروز در جامعه ایرادهای تند و گله گذاری های شدیدی می بینیم که چرا جلوی این دزدی و اختلاس گرفته نمی شود؟ چرا این رفتارها و اهانت ها وجود دارد؟ اولا داد و بیداد مردم دو دلیل  اساسی دارد: 1 به نظام امید دارند که اگر امید نداشتند حرفی نمی زدند . 2 مردم قدرت نظارت خود را می دانند و به اثربخش بودن نظارت خود یقین و باور دارند. بعد در سایه این دو قضیه ایران بر عکس همه جای دنیاست. همه جای دنیا دولت درست می کنند و مقامات وضع می کنند که به امور مردم رسیدگی کنند و مردم را پای کار نگه دارند. در ایران، این مردم هستند که مقامات را پای کار نگه می دارند. یعنی اگر دست قدرت و اراده مردم و فهم دقیق مردم و اعتماد مردم به نظام نبود و جدیت مردم در صیانت از ارزش های نظام نبود، خیلی از مقامات  ما خواسته یا ناخواسته کشور را به آمریکا تحویل داده بودند. 
 

گله گذاری مردم دو دلیل  اساسی دارد: اولا به نظام امید دارند که اگر امید نداشتند حرفی نمی زدند .دوما مردم قدرت نظارت خود را می دانند و به اثربخش بودن نظارت خود یقین و باور دارند

دشمن هم مرجع تقلید میسازد هم مداح/امروز ابا عبدالله نیاز به رزمنده دارد/زهرا(س) امام در سایه است

 
-در زمان امیر المومنین افرادی که تصدی حکومت داشتند چگونه افرادی بودند؟ افرادی بودند که خیلی متمول بودند؟ یا اینکه جنسشان از جنس مردم جامعه بود؟
 
سوال شما را به دو شکل جواب میدهم. امیر و امام عصر برای اداره حکومت خودشان دسترسی تام و تمام به اهل عصمت ندارند وزیر و والی را از جنس مردم انتخاب می کنند. مبنای انتخابشان این است که کسی که انتخاب می کنند اصلح باشد و با معیار و موازنه هایی که قرآن در اختیارشان قرار داده است انتخاب می کنند. پایه حرکت اهل بیت روح قرآن است.
 
میثاق جامعه ما بر مبنای کتاب خدا و سنت پیغمبر نیست. ما قانون اساسی وضع کردیم و ما انتخاب می کنیم. وقتی نماینده اشتباه انتخاب می کنیم چه کسی باید جوابش را بدهد؟
 
وجود حضرت امیر چیزی جز قرآن را در جامعه منتشر نکرده است. خوب را با معیار ها و موازنه های دقیق انتخاب می کنند. اما حرف بر سر این است که آیا آن شخص خوب امکان انحرافش وجود دارد یا نه؟ بله دارد. چون در این دنیا زندگی می کند. جلوه های دنیا، غفلت ها و اشتباه کاری ها ممکن  است به وجود بیاید. اینکه خیال می کنیم دولت امام عصر علیه السلام بیاید یا در دولت امیر علیه السلام همه چی گل و بلبل بود اینطور نیست. گل و بلبل به این معناست که اگر جور آشکار شد به شدت برخورد بشود. با باندبازی و تبارگرایی مدارا نشود. با حزب سالاری، اختلاس و ارتشاء فساد اداری مدارا نشود. ما شرایط امروزمان با دوران امیر علیه السلام قابل قیاس نیست.  هیچ کس با امیرالمومنین علیه السلام قابل مقایسه نیست. نحن اهل بیت لایقاس بنا أحد. و قیاس هم غلط است.
 
 شما اگر من را به ریاست جمهوری برگزیدید، و من آدمهایی را انتخاب کنم که در تراز ولی امر و ولایت دین نیستند، گناهش بر گردن شمایی است که من را انتخاب کردید
 
 اما شرایط زمامداری هم قابل قیاس و تطبیق نیست. در دوران امیر قانون اساسی به معنای امروز نبود. یک «ولی» وجود داشت و بقیه هم که اداره امور را انجام میدادند، «والی» بودند. امروز در چارچوب قانون اساسی ولی دارای وظیفه است و مسئولیت های مشخصی دارد که ارکان و اجزا در چارچوب قانون اساسی تعریف شده است. اگر مردم پای صحنه انتخابات بیایند، بالاخره یک نفر را به هر علتی انتخاب می کنند. چون قانون اساسی به امضای ولی امر رسیده اعتبار شرعی و قانونی دارد . میثاق هم هست و ولی جلودار تر از همه به این میثاق وفادار است. لذا نه امام و نه آقا در روزگارشان هیچ وقت در قانون اساسی تخلف نکردند چراکه میثاق است. اما موضوع این است که هر کسی باید مسئولیت اشتباهش را بپذیرد. ما اشتباه انتخاب می کنیم بعد می گوییم چرا آقا عزل نمی کند؟ این حرف توقع بیجایی است و پشت کردن به قانون اساسی است و اساس مردم سالاری را به هم می زند. میثاق ما مردم بر مبنای کتاب خدا و سنت پیغمبر نیست. ما قانون اساسی وضع کردیم و ما انتخاب می کنیم. وقتی نماینده اشتباه انتخاب می کنیم چه کسی باید جوابش را بدهد؟ رییس جمهور انتخاب می کنیم ولی منطبق با برنامه هایش حرکت نمی کند بعد می گوییم چرا او را عزل نمی کنند؟ مگر ایشان مامور عزل است؟ لذا شرایط ما با آن زمان متفاوت است اما تکلیف عمومی برای کسانی وجود دارد که با ائمه حق کار می کنند. امیر علیه السلام با اضعف الناس زندگی می کند. نه اینکه ندار و فقیر است. اما چون امیر است باید با اضعف الناس زندگی کند که درد آنها را بفهمد. هرکسی با امیر کار می کند یا نباید کار کند - چون اجباری نیست و هیچ وقت امیر علیه السلام با زور شمشیر کسی را به ولایت برنگزیدند و گفتگو کرد و پذیرفتند- اما همین که پذیرفتند در نظام اسلامی امیرالمومنین علیه السلام زندگی کنند، یعنی پذیرفتند با متن جامعه زندگی کنند نه با خواص جامعه. لذا چون علی علیه السلام تجملگرا نیست، آنها حق ندارند تجمل گرا باشند . چون علی علیه السلام اشرافیت طلبی ندارد آنها باید اهل خشوع و خضوع و زندگی کردن در بطن مردم باشند و حق زراندوزی ندارند. چون علی بن ابیطالب در سایه قرآن زندگی با پایین ترین سطوح جامعه را به ظهور می رساند آنها باید همین روش را عمل کنند. پس چرا نشانه های این نوع زندگی را امروز نمی بینیم؟ به شما پیشنهاد می کنم همین الان با همین دوربین  از زندگی رهبر معظم فیلم تهیه کنید. خودتان وقتی دوربین را بچرخانید باورتان نمی شود که بتوان آنگونه زندگی کرد. اما چرا بقیه اینجور نیستند. این بقیه با چه کسی کار می کنند؟ از چه کسی فرمان می گیرند و با چه فکر و اندیشه ای هماهنگ می شوند؟ ما انتخاب می کنیم.


دشمن هم مرجع تقلید میسازد هم مداح/امروز ابا عبدالله نیاز به رزمنده دارد/فاطمه(س) رکن اسلام است/زهرای مرضیه(س) در تراز قرآن مصحف علی بن ابیطالب است/زهرا(س) امام در سایه است/

 
شما اگر من را به ریاست جمهوری برگزیدید، و من آدمهایی را انتخاب کنم که در تراز ولی امر و ولایت دین نیستند، گناهش بر گردن شمایی است که من را انتخاب کردید. او باید  در جایی که اصل و فرع اشتباه می شود، بایستد. جایی که اساس و موجودیت نظام در معرض خطر قرار می گیرد و جایی که تهدید اساسی می خواهد به وجود بیاید، مداخله کند که آب رفته را برگرداند.  ما امروز کشور مقتدری هستیم. دیدن مسائل داخلی خوب است و چشم بینا می خواهد اما موجودیت کشور و اقتدار کشور ما یک ثبات و اقتدار و ارزشمندی بزرگ است. ما امروز یک کشور منزوی نیستیم. زمانی که باراک اوباما خداحافظی کرد، از او پرسیدند چرا در سوریه موفق نبودید؟ یکی  از علت های اصلی که گفت این بود که قدرت بزرگ منطقه، ایران از او حمایت می کرد. شما مقتدرید، شما یک کشور اثرگذارید. دنیا روی شما حساب می کند. چون این وضعیت  وجود دارد، این عیب ها خیلی ننگ است . اما باید علل و اسباب پیدایشش را شناخت و ریشه یابی کرد و ریشه اش را درست سوزاند. نه با رفتارهای سیاسی و احساسی و هیجانی. راه اصلاح اشکال و عیب باید خوب شناسایی شود و برای درمان باید نسخه خوب داده شود.
 
-امروز در این برهه ای که هستیم آسیب هایی هیئت های ما را تهدید می کند. وظایف هیئتی های ما چیست؟ آیا صرف سینه زنی و مداحی کافی است؟ هیئتی بودن مستلزم  داشتن چه ویژگی هایی است؟
 
هیئت در منطق ما پیروان مکتب اهل بیت، منزل و ارزش مهمی است. با این اشک ها خیلی کارها شده. با این گریه ها و روضه ها خیلی بلاها دفع شده است. هیئت شعبه و زاویه و خیمه ای از نهضت سیدالشهدا و محراب امیرالمومنین علیه السلام است. چون شما اگر  هویت و موجودیت هیئت را از خیمه حسین بن علی جدا کردید تبدیل به بازار کاسبی می شود. دیگر هیئت سیدالشهدا نیست و اثر بخشی هم پیدا نمی کند. محل حضور گروه های انحرافی هم می شود. لذا مطلب اول این است که هیئت و روضه چه موجودیتی دارند؟ که خیمه های حسین بن علی است. هر خیمه ای که به نام هیئت و هر هیئتی که در یک جایی چادری میزنند و حسینیه ای برپا می شود و بساطی برای روضه پیدا می شود، یک خیمه از خیمه های حسین بن علی علیه السلام است. هر کسی می خواهد آنجا ورود پیدا کند هم باید کفش هایش را دربیاورد چون وادی مقدسی است و هم با امنیت برود چون وادی امن است. یعنی مولد ناامنی نشود و ناامنی اخلاقی ایجاد نکند. آن کسی که آنجا ورود پیدا می کند باید از دنیا ببرد و دل را فقط به حسین بن علی علیه السلام بسپارد. سخنران از خودش نگوید بلکه از مفاهیم دین بگوید. کسی که روضه و مقتل می خواند باید از مصائبی که بر اهل عصمت و طهارت گذشته صحبت کند، نه از آنچه که دل خودش می خواهد. اگر این ویژگی ها وجود نداشته باشد گذاشتن نام هیئت گناه است. هیئت محل مریدبازی نیست که بعد مثلا وقتی روضه خوان یا سخنران می رود، گویا شاه می رود و شش نفر اطراف و اکناف او را بگیرند که وی می خواهد برای مردم روضه بخواند! این روضه خوان، در خودش حبس است و در این صورت هیئت صنعت و کاسبی و کار می شود. در خیمه سیدالشهدا صنعتگری و صنع و مرید بازی ارزش ندارد. اینها برای بنی امیه است.


دشمن هم مرجع تقلید میسازد هم مداح/امروز ابا عبدالله نیاز به رزمنده دارد/فاطمه(س) رکن اسلام است/زهرای مرضیه(س) در تراز قرآن مصحف علی بن ابیطالب است/زهرا(س) امام در سایه است/

 آیا احتمال نمی دهید دشمنی که حتی مرجع تقلید می سازد مداح بسازد؟ دشمن کارش همین است و خرج میکند.
 
من نوعا با ذاکرین تراز اول تهران مراوده دارم. در جلساتشان می روم و رفاقت دارم. نوعا شخصیت های ممتاز و خوبی هستند. عاقل و دانا و فاضل هستند و مهمتر از همه اخلاص بالا و دل خوب دارند. اما مثل هر صنف دیگری ممکن است آدم بی عقل و نفوذی و غافل و اشتباه کار هم در بینشان باشد.  یک مراقبت اساسی باید باشد که با این بهانه ها اساس هیئت زده نشود. بعضی خط ها و جریان های فکری همان یک اشتباه را مستمسک قرار می دهند که اساس هیئت را ضربه بزنند. بله ممکن است در هیئتی وارد شویم و یک انسان متکبر یا پرت و پلا گو ببینیم . آیا احتمال نمی دهید دشمنی که حتی مرجع تقلید می سازد مداح بسازد؟ دشمن کارش همین است و خرج میکند. اگر مستقیما به خیمه ها شعله بیندازد که عکس العمل مردم را دارد. یک راه آتش زدن خیمه ها همین وارد کردن چنین افرادی است. خود مداح ها هم باید مراقبت کنند. اما تسری دادن آن یک نفر به همه، یک فتنه و فساد است. ما واقعا ذاکرین بسیار ممتاز و وارسته ای داریم خود آنها هم باید مراقبت کنند. در مسیر مستقیم ماندن مراقبت جدی و خستگی ناپذیر می خواهد. چند ایراد و اشکال در جریان هیئت های ما وجود دارد که باید مرتفع شوند. تقدم و تاخر ندارد که چه کسی اول بخواند چه کسی بعد. هیچ کسی جز حسین علیه السلام مهم نیست. اول و دوم  مهم نیست. آن کسی که درست می گوید مهم است. جمعیت پای منبر گریه کنند یا بخندند مهم نیست. آنچه منتشر میشود و آنچه اهل بیت با آن رضایت پیدا می کنند، مهم است .
 
 روضه خوان باید باور کند هر هیئتی که می رود همان خیمه ایست که سیدالشهدا، شهدا را گذاشته است و یقین کند که در کنار شهدا و بین آنها صحبت می کنند
 
 لذا اولین وظیفه این است که گوینده و ذاکر باید متواضع باشد. قبل از حرف زدن باید اخلاق، تواضع، ادب، آراستگی و پیراستگی داشته باشد و معلم اخلاق و تربیت باشد. دل آباد داشته باشد و برای خدا به هیئت برود. و باورش بشود هر هیئتی که می رود همان خیمه ایست که سیدالشهدا شهدا را گذاشته است. باور کند که در کنار شهدا و بین آنها صحبت می کنند. آنجا جای مهمی است و باید اخلاص فراوان و ادب فراوان داشت. در عین حال باید گوینده و ذاکر اندازه نگه دارد . تقسیم کار کند. وقتی می خواهد صحبت کند قدرت تولید معرفت از مآخذ و مصادر داشته باشد. حرف نامربوط و جعلیات و خرافات تحویل مردم ندهد. کسی که ذکر مصیبت می کند باید حواسش جمع باشد که حتی به شمر هم تهمت نبندد. خیلی زننده است روز قیامت ذاکری را نگه دارند چراکه به شمر تهمت بسته و حرف نامربوط گفته. در این صورت خیلی به امام حسین سخت می گذرد. شمر را که به جهنم می برند این شخص باید راضیش کند. ما احتیاج به گفتن بدو بیراه بخاطر گریه انداختن مردم نداریم. مردم با دلهای زلال گریه میکنند نه با زبان های وراج و زیاده گو. جلسات هیئت ها به اندازه باشد. آنقدر صحبت نکنند که مردم به خمیازه بیفتند. آنقدر هم سینه نزنند که از حال بروند. روضه و سینه زنی و عزاداری بخش مهمی از پیغامش در متانتش است. سبک عزادارای امام صادق علیه السلام را ببینید. همه ائمه برای سیدالشهدا سوگواری کردند. نباید متانت از روضه اهل بیت گرفته شود. نکته دیگر این است که مستمعین که میروند برای خدا بروند. مثلا هیئت می روند دو ساعت سینه میزنند وقتی بیرون می آیددر ماشین چیزهایی که قبلا گوش می کردند گوش می کنند. نباید برای اینکه با صدای کسی حال کنند به روضه بروند . عبادت برای حال کردن نیست. نماز خواندن برای حال کردن نیست ولو اینکه نماز خواندن ممکن است حال خوبی بدهد که حتما هم میدهد ولی به شرط اینکه آن کسی که نماز می خواند جز مسبحین باشد. برای خدا و اهل بیت عصمت و طهارت به عزاداری بروید و از آنها بخواهید که حال خوب بدهند.


دشمن هم مرجع تقلید میسازد هم مداح/امروز ابا عبدالله نیاز به رزمنده دارد/فاطمه(س) رکن اسلام است/زهرای مرضیه(س) در تراز قرآن مصحف علی بن ابیطالب است/زهرا(س) امام در سایه است/

 
امروز حسین بن علی علیه السلام احتیاج به مبارز و مدافع حرم و حریم دارد. جنگ برپاست صلحی نیست. ابا عبدالله احتیاج به رزمنده دارد.
 
-حضرت آقا در سخنرانی شان در  27 آذر 95 درباره شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی صحبت کردند که دو لبه آتش هستند. نظر شما چیست؟
 
دشمن عاقل اگر مقتضی شد موشک میزند و مبلغ تربیت می کند، اگر مقتضی شد تبلیغات مسموم منتشر می کند. هدف از پا انداختن است. کار دشمن همین است. مومن باید دشمن شناس باشد. دشمن شناسی اولا با بی اعتمادی به دشمن اتفاق می افتد . باید از خود بپرسیم چرا باید در انگلستان به شخصی دفتر بدهند که برای تبلیغ شیعه اقدام کند؟ آیا کشورهای استعماری کاری خلاف امنیت ملی خودشان انجام میدهند؟ چرا به خلیج فارس و دریای عمان می آیند؟ چون منافع ملی شان ایجاب می کند. اینکه تریبونی در کشور استعماری قال باقر و قال صادق می گوید و جنسی از تبلیغ را مدیریت می کند، یعنی موافق با منافع ملی آنهاست و چون با منافع ملی آنها موافق است، با دین ناسازگار است. مگر اینکه بپذیریم ملکه الیزابت حزب الهی شده است. چون من امید دارم یک روز انگلیس اسلامی بشود. اما یقین دارم اسلام هرگز انگلیسی نمی شود. اسلام انگلیسی نداریم، اما انگلیس اسلامی ممکن است داشته باشیم. اگر ملکه الیزابت و سران انگلستان حزب الهی شدند، آن وقت انگلیس اسلامی می شود . اما اگر نشدند تردید کنید.  دوما برای دشمن شناسی باید مختصات یک تبلیغ حوزه، یک ذکر مصیبت، یک اقامه اهل بیت علیه السلام را در ترازوی دین بشناسیم و بفهمیم. اهل بیت علیه السلام چه کار می کردند؟ اهل بیت هدف اصلی جریان های انشعابی بودند و وقتی این فرق و مذاهب به وجود آمدند بیشترین آسیب را اهل بیت علیه السلام خوردند. آیا در سیره اهل بیت یک کلمه بی ادبی و رفتار غیر مودبانه  دیدید؟ اگر بود به عالم و آدم نشان می دادند. بعضی تظاهرات را نگاه کنیم. مثلا روز عاشورا و روز اربعین داریم. مقصد هر دو کربلاست. در روز عاشورا عزاداری های حرم سیدالشهدا را چند کشور پخش می کنند؟ قمه زنی ها را چند کشور پوشش می دهند و چقدر در سایت ها و فضای مجازی هست؟ اربعین هم مردم برای امام حسین می روند، جمعیت هم به مراتب فراوانی بیشتری دارد. در چند تلویزیون از راهپیمایی یا حق پیمایی اربعین تصویر دیدید؟ چرا اینها را پوشش نمی دهند؟ چه خیری در قمه زدن ها وجود دارد که در این حق پیمایی ندارد؟ چه کسی از آن بهره مند می شود و از این نمی شود؟ در اربعین وقتی کسی با پای تاول زده می نشیند ده نفر اطرافش می آیند و او را تیمار می کنند، اگر این به دنیا منتشر شود، اثر بخش رفتار اسلامی است پس نباید منتشر شود. اما قمه زدن امروز شیعه و مکتب عصمت و طهارت ظهور و بروز علنی و تاثیر حکومت دارد. در دنیا حرف حکومتی می زند و الگو می شود. بعضی اقدامات محو می شود. اگر همین شبکه هایی که در انگلستان و در کشورهای متعلق به آنها مدیریت می شوند مراسم قمه زنی را به آن شکل نشان بدهند  بخاطر اثر بخش بودن آن در ترویج اسلام است؟ اگر بیست میلیون  جمعیت که بدون حمایت هیچ دولتی اطعام و پذیرایی می شوند و ناامنی اتفاق نمی افتد، پیش روی مردم دنیا قرار بگیرد چه پیغامی دارد؟ چرا منتشر نمی کنند؟ پس بین  این پیغام و آن پیغام تفاوت وجود دارد. آن اسلام ستیزی،  اسلام هراسی و انزجار از اسلام درست می کند اما این رحمت اسلام است. مثلا داعش سر می برد این را منتشر می کنند . دلیل آن را هم این عنوان می کنند که در دولت آخر الزمان و در اسلام، بخش مهم عقبه دفاعی اش رعب است. این رعب در جنایت است. نه رعب از اسلام. رعبی که اسلام ایجاد می کند اربعین است. محبت، عاطفه، عشق، یکپارچگی و وحدت است اما کسی جرات نمی کند یک خمپاره بیندازد. نه جبهه های تکفیری و تروریستی نه سرما نه گرما نه تانک نه توپ نه موشک نه شیمیایی را در اربعین نمی بینیم. این رعب است اما رعبی که در سایه دولت  حامی حق در سینه مردم به وجود می آید نه جنایت. رعب برخاسته از جنایت اندیشه استکباری و ساخت یهود است. برای اسلام نیست ولو اینکه داعشی ها انجام بدهند. شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی آنها هستند. سوال و جواب هایشان چه دردی از اسلام دوا کرده و چه گرهی از یک فرعی که از اسلام دور افتاده است باز شد؟ در اربعین باز می شود. مسلمان، غیر مسلمان، شیعه، عامه و امامیه همه در این مسیر راه می افتند و زیر لب یاحسین می گویند. شگفت انگیز این است که  حدود 200 کیلومتر می روند و همین که گنبد امام حسین را می بینند یک لبیک یا حسین می گویند و برمی گردند. این منشا اتحاد است. اسلام این است. پرچم زینب کبری سلام الله علیها این است. غیر از این می شود خودزنی در زمانی که دشمن روبروی شماست. امروز حسین بن علی علیه السلام احتیاج به مبارز و مدافع حرم و حریم دارد. جنگ برپاست صلحی نیست. ابا عبداله احتیاج به رزمنده دارد. در دفاع از اهل بیت خونتان را جایی فدا کنید که حقی اقامه می شود. حتی اگر احساسی را آرام کند و آرامش باطنی بدهد. اما اینها کافی نیست. امروز اسلام ظهور و بروز دارد و منزوی نیست. باید برای اینها فکری کرد. 
 

باشگاه خبرنگاران /گفتگو از علی بشیری
 
تنظیم کننده: فریده قهرمانی


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم