اذکار مهم و ضروری برای مؤمنان + دانلود نرم‌افزار

نوشته شده توسطرحیمی 4ام فروردین, 1395

 

 
در این نرم‌افزار اندروید همه اذکار ضروری و مهم برای مؤمنان در طول شبانه روز و در موقعیت‌هایی مانند هنگام ورود به مسجد و دعای استهلال ماه نو گنجانده شده است.
ذکر و یاد پروردگار پاسخ به ندای فطرت است چرا که ذات آدمی با عشق به خداوند آمیخته شده و خدا در آیه 41 سوره احزاب می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا ذکروالله ذکرا کثیرا».
 
 
اذکار مهم و ضروری برای مؤمنان + دانلود نرم‌افزار  اذکار مهم و ضروری برای مؤمنان + دانلود نرم‌افزار
 
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان


فرم در حال بارگذاری ...

چادر مادر من فاطمه ، حرمت دارد ...

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

نه فقط شبه عبایی مشکیست
که سرت بندازی
و خیالت راحت
که شدی چادری و محجوبه!

چادر مادر من فاطمه، حرمت دارد
قاعده ، رسم ، شرایط دارد
شرط اول همه اش نیت توست …
محض اجبارِ پدر یا مادر
یا که قانون ورودیه دانشگاه است
یا قرار است گزینش شوی از ارگانی
یا فقط محض ریا
شایدم زیبایی ، باکمی آرایش!
نمی ارزد به ریالی خواهر …

چادر مادر من فاطمه،شرطش عشق است
عشق به حجب و به حیا
به نجابت به وفا
عشق به چادر زهرا
که برای تو و امنیت تو خاکی شد
تا تو امروز شوی راحت و آسوده
کسی سیلی خورد
خون این سیل شهیدان
همه اش با هدف چادر تو ریخته شد

خواهرم!
حرمت این پارچه ی مشکی تو
مثل آن پارچه مشکی کعبه والاست
یادگار زهراست
نکند چادر او سرکنی اما روشت ، منشت
بشود عین زنان غربی
خنده های مستی
چشمک و ناز و ادا
عشوه های ناجور

به خدا قلب خدا می گیرد
به خدا مادر من فاطمه شاکی بشود
به همان لحظه سیلی خوردن
لحظه پشت در او سوگند
خواهرم
چادر مادر من ، فاطمه ، حرمت دارد

خواهرم!
من ، پدرم ایل و تبارم
همه ی دار و ندارم
به فدایت
حرمتش را نشکن …


فرم در حال بارگذاری ...

محبت خدا علاقۀ به راحتی را از آدم می‌گیرد.

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

 تفسیر زندگی «مدیریت علاقمندی‌ها» و تفسیر بندگی «اجرای برنامۀ خدا برای مدیریت علاقه‌ها»ست

راحت‌طلبی مبدأ بسیاری از گرفتاری‌های روحی، اخلاقی و مشکلات ما در سبک زندگی است

محبت خدا علاقۀ به راحتی را از آدم می‌گیرد.

استاد پناهیان: این‌قدر دربارۀ بچه‌هایتان نگویید: «بگذار بچه راحت باشد!» با این ‌کار در واقع بچۀ خودتان را راحت‌طلب بار می‌آورید و او را خراب می‌کنید…

برخی از راحتی‌ها را باید برویم و به دست بیاوریم. حتی وقتی آنها را به دست می‌آوریم، ثواب هم می‌بریم. ولی برخی از آنها را باید ترک کنیم. مهم این است که روحیۀ راحت‌طلبی خودمان را از بین ببریم و آماده باشیم که هر جا لازم بود راحتی را کنار بگذاریم. برای تحقق این هدف باید این بیماری راحت‌طلبی در فرهنگ ما شناخته شود، و در تفکر ما این بیماری جایگاه منحوسی پیدا کند و به آن نگاه بدی داشته باشیم. اینکه در جامعۀ ما، نگرش‌ها و نگاه‌های بسیار مثبت نسبت به راحتی وجود دارد، واقعاً یک فاجعه برای رشد و تعالی است. در حالی که این «راحتی» سمّ مهلک است و باید آن را کنار بزنیم. 

...

راحت‌طلبی اولین گرایش انسان

اگر تفسیر دقیقی از زندگی نداشته باشیم، نمی‌توانیم از دینداری و بندگی هم تفسیر دقیقی داشته باشیم/ گرفتاری‌های فردی و اجتماعی به خاطر نقص ما در تلقی از زندگیست

  •  ما باید تفسیر دقیقی از زندگی داشته باشیم، اگر تفسیر دقیقی از زندگی نداشته باشیم، طبیعتاً نمی‌توانیم از دینداری و بندگی هم تفسیر دقیقی داشته باشیم. این اشتباه است که ما زندگی را نشناسیم و بعد تصور کنیم که بندگی و عبادت را می‌شناسیم؛ مثلاً فکر کنیم که «دینداری یعنی صرفاً داشتن همین چند اعتقاد و رفتارهای خوبی که ما داریم»! در این صورت با مشکلات زیادی در مسیر بندگی و دینداری مواجه خواهیم شد.
  • اینکه تفسیر ما از زندگی چیست، در پذیرش و فهم دین و در متقاعد شدن به دینداری و موفق شدن در دینداری کردن، خیلی تعیین‌کننده است. هر کسی هر ضعف یا رفتار غلطی داشت، اول باید ببیند آیا «تفسیر او از زندگی» درست است یا نه؟ اگر تفسیر ما از زندگی درست و دقیق باشد، همین‌مقدار ایمان ما و همین‌مقدار محبت ما به اهل‌بیت(ع) خیلی می‌تواند ما را نجات بدهد و حتی می‌تواند ما را فوق‌العاده تعالی ببخشد و رشد دهد.

  • در اندازه‌های اجتماعی هم هرچه گرفتاری اجتماعی داریم به خاطر این است که ما در تلقی خودمان از زندگی نقص داریم. برای اغلب مردم جامعه شفاف نیست که واقعاً زندگی چیست؟ زندگی چیست که ما می‌خواهیم با بندگی و دینداری کردن، این زندگی را اصلاح کنیم، رشد دهیم یا آن را با خداوند متعال معامله کنیم و به سوی خدا حرکت کنیم. چه بخواهیم دینداری حداقلی داشته باشیم و چه چه بخواهیم دینداری حداکثری داشته باشیم، به این وابسته است که تفسیر دقیق زندگی را بدانیم.

 

تفسیر زندگی انسان، «مدیریت علاقمندی‌ها» است

  •  بر اساس آنچه در جلسات گذشته گفته شد، زندگی انسان شامل علاقمندی‌هایی است که باید با برخی از آنها مخالفت کرد و فقط با بخشی از آنها باید موافقت کرد. به تعبیر دیگر، زندگی درگیری انسان با علاقمندی‌های خود و برآوردن بخشی از علاقمندی‌هاست. اما در بین علاقمندی‌های ما، غالباً باید به کدام یک از آنها توجه کرد که برآورده بشوند؟ علاقمندی‌هایی که نوعاً پنهان‌تر هستند. البته معنایش این نیست که علاقمندی‌های آشکار خود را کلاً کنار بگذرایم. نام این «مخالفت و موافقت» یا «بیدارساختن و خواباندنِ علاقه‌ها» را «مدیریت علاقه‌ها» می‌گذاریم. پس تفسیر زندگی «مدیریت علاقمندی‌ها» است. باید این را بفهمیم و بپذیریم.
  • هرچه در خانه‌ها، خیابان‌ها، جوامع بشری و در تک‌تک آدم‌ها می‌بینیم، همین مدیریت علاقمندی‌هاست؛ هر چه در اولیاء خدا می‌بینیم همین است و هرچه در اراذل و اوباش عالم می‌بینیم، همین است. یعنی همه دارند علاقه‌های خودشان را مدیریت می‌کنند البته اینکه غلط مدیریت می‌کنند یا درست مدیریت می‌کنند، موضوع دیگری است.

  • فهمیدن و یادگرفتن نیز در خدمت مدیریت این علاقه‌هاست. یعنی به خاطرعلاقه‌هایت می‌روی یک چیزهایی را یاد بگیری و بفهمی. و هر چیزی را هم که یاد می‌گیری، اثرش در علاقه‌های تو معلوم خواهد شد.

 خداوند به جریان مدیریت علاقه‌های ما نگاه می‌کند که ببیند در مدیریت علاقه‌های‌مان به کجا رسیده‌ایم؟

  •  وقتی از کسی می‌پرسیم: «حالت چطور است؟» در واقع دو معنا دارد، یکی وضعیت جسمی و یکی وضعیت روحی که حال اصلی ما همین وضعیت روحی ماست. ریشۀ حال روحی ما برمی‌گردد به اینکه با علاقه‌هایمان چکار می‌کنیم؟ به چه چیزهایی علاقه داریم و چقدر قدرت مدیریت علاقه‌هایمان را داریم؟
  • می‌دانید خداوند وقتی به ما نگاه می‌کند، در اصل به چه چیزی در وجود ما نگاه می‌کند؟ به جریان مدیریت علاقه‌های ما نگاه می‌کند که ببیند ما در مدیریت علاقه‌های خودمان به کجا رسیده‌ایم؟ یعنی چه چیزهایی را دوست داریم؟ کدام یک از علاقه‌های خود را تقویت کرده‌ایم و کدام یک را تضعیف کرده‌ایم؟ تمام مقدراتی هم که خداوند بر سر ما نازل می‌کند، - اعم از نعمت و نقمت- سرِ همین مدیریت علاقه‌هاست. و در نهایت هم از ما این را می‌خواهد: «إِلَّا مَنْ أَتىَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیم»(شعراء/89) خدا می‌خواهد ما در مدیریت علاقه‌های خود موفق شویم و به «قلب سلیم» برسیم؛ قلب سلیم هم از قلب سالم بالاتر است، یعنی خیلی سالم.

  • قلب انسان آن‌قدر باعظمت است که خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «زمین و آسمان جای من نیست، اما قلب بندۀ مؤمن، جای من است؛ لَا یَسَعُنِی أَرْضِی‏ وَ لَا سَمَائِی‏ وَ لَکِنْ‏ یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِن‏»(عوالی اللئالی/ج4/ص7) یعنی قلب بندۀ مؤمن از آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر است. لذا وقتی مشغول مدیریت کردن علاقه‌های خود بشوید، اگر عمر حضرت خضر(ع) را هم داشته باشید، این مدیریت علاقه‌ها کار مستمری است که تا آخر عمر ادامه دارد و تمام نمی‌شود.

  • هیچ کسی از این بازی مدیریت علاقه‌ها استثنا نیست. چه آدمهای بد و چه آدم‌های خوب. مثلاً وقتی خداوند می‌بیند که حضرت ابراهیم(ع) به فرزندش اسماعیل(ع) خیلی علاقه‌دارد، به او می‌فرماید: حالا این فرزند خودت را قربانی کن تا ببینم می‌توانی از او دل ببُری یا نه؟

تفسیر بندگی ما این است: «برنامه‌ای که از خدا می‌گیریم برای مدیریت علاقه‌ها»/ دین، برنامه‌ای است برای مدیریت علاقه‌ها

  •  وقتی فهمیدیم که تفسیر زندگی، مدیریت علاقمندی‌هاست، حالا باید ببینیم، تفسیر بندگی چیست؟ تفسیر بندگی و دینداری ما این است: «برنامه‌ای که از خدا می‌گیریم برای مدیریت علاقه‌ها». یعنی دین برنامه‌ای است برای مدیریت علاقه‌ها. آیا بدون خدا می‌شود علاقه‌ها را مدیریت کرد؟ نه! بدون خدا اولاً نمی‌دانیم باید چه کار کنیم، و ثانیاً علاقه به خدا، خودش اصلی‌ترین علاقۀ انسان است و این علاقۀ کلیدی(حب الله) باید بیاید و در مدیریت علاقه‌های ما نقش ایفا کند تا ما آرام و متعادل بشویم.
  • ملاک و معیار رشد این است که انسان علاقه‌های نو و عالی به دست بیاورد. انسان در جریان مدیریت علاقه‌های خود، هم علاقه‌هایش را افزایش و کاهش می‌دهد، هم علاقه‌های جدید را کشف می‌کند، و هم در جریان پاسخ یافتن و نیافتن علاقه‌هایش لذت و رنج می‌برد. اصلاً زندگی یعنی درگیری با علاقه‌ها، پاسخ دادن و پاسخ ندادن به علاقه‌ها، زیاد و کم کردن علاقه‌ها.

  • اصل ماجرا در جریان مدیریت علاقه‌های خود، آن‌جایی است که شما می‌خواهی با برخی از علاقه‌های خودت مخالفت کنی. و الا آن جایی که انسان می‌خواهد با علاقه‌های خودش موافقت کند که هنر نکرده و اتفاق خاصی نیفتاده است. اصل زندگی آن چیزهایی که به‌دست آمده‌اند نیست، اصل زندگی همان علاقه‌هایی است که به دست نیاورده‌ای یا علاقه‌هایی که می‌خواهی با آنها مخالفت کنی. اصل زندگی در آن بخش تلخ ماجراست. به همین دلیل گفتیم که «نخ تسبیح همۀ فضائل، مخالفت کردن با هوای نفس است» امیراالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «نظام دین، مخالفت با هوای نفس است؛ نِظَامُ‏ الدِّینِ‏ مُخَالَفَةُ الْهَوَى‏»(غررالحکم/ص721)

مهمترین بخش مدیریت علاقه‌ها، مخالفت کردن با هوای نفس است

  •  مهمترین بخش مدیریت علاقه‌ها مخالفت کردن با هوای نفس است. یعنی یک فهرستی از علاقه‌ها را جلوی ما می‌گذارند تا با آنها مبارزه کنیم و البته این فهرست تمام نمی‌شود چون هر علاقۀ بد و مزاحمی را کنار بزنی، یک علاقۀ بد و مزاحم دیگر رو می‌آید. پیامبر(ص) فرمود: «هر عیبی را از خودت دور کنی، یک عیب دیگر در خودت می‌یابی؛ فَإِنَّهُ لَا یَنْفِی مِنْهَا عَیْباً إِلَّا بَدَا لَهُ عَیْبٌ؛ کافی/ج2/ص148) اگر هم بعد از یک مدتی همۀ علاقه‌های بد ما از بین برود و تمام شود چه اتفاقی می‌افتد؟ حالا نوبت به علاقه‌های خوب می‌رسد که باید با آنها مبارزه کنیم تا به علاقه‌های عالی‌تر‌ برسیم. اینکه حضرت ابراهیم(ع) فرزندش اسماعیل(ع) را دوست داشت، مگر علاقۀ بدی بود که خدا فرمود باید از این علاقه دل ببُری؟
  • یا باید خودت با علاقه‌های بدت درگیر شوی، یا اینکه خداوند – از طریق مقدرات و اتفاقات زندگی‌ات- به تو کمک می‌کند تا با علاقه‌های بدت مبارزه کنی. مثلاً یک چیزی را دوست داری، ولی خدا آن را از جلوی تو بر می‌دارد و کنار می‌کشد. باید بدانی آن موقعی که به علاقه‌ات نمی‌رسی مصلحت بوده که به آن نرسی تا رشد کنی. آن موقعی هم که خداوند اجازه می‌دهد به یکی از علاقه‌های خودت برسی و جواب بدهی، در واقع مصلحت دانسته که تو به آن برسی، و این هم برای جریان کلی رشد تو لازم بوده است.

 

«راحت‌طلبی» یکی از مصادیق هوای نفس است که مدیریت آن از نظر فردی و اجتماعی اهمیت دارد

  •  از ابتدای بحث تنها مسیر تا به اینجا، به طور کلی دربارۀ مبارزه با هوای نفس آشکار و پنهان صحبت کردیم، حالا می‌خواهیم دربارۀ یکی از مصادیق هوای نفس و یکی از علاقه‌های مهمی که باید آن را مدیریت کرد، کمی صحبت کنیم. و آن علاقه «راحت‌طلبی» است. این علاقه، علاقۀ بسیار کلیدی و مهمی است که هم دارای «اولیت» است و هم از جهاتی دارای «اولویت» است؛ یعنی یکی از علاقه‌هایی که ابتدائاً باید با آن مبارزه کنیم و خیلی هم اهمیت دارد، «راحت‌طلبی» است.
  • راحت‌طلبی اولین علاقه‌ای است که انسان در بدو تولد آن‌را تجربه می‌کند و تا آخر هم با انسان باقی می‌ماند. مدیریت کردن این علاقه، هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی اهمیت دارد. اینکه در جامعۀ ما، نگرش‌ها و نگاه‌های بسیار مثبت نسبت به راحتی وجود دارد، واقعاً یک فاجعه برای رشد و تعالی است. در حالی که این «راحتی» سمّ مهلک است و باید آن را کنار بزنیم. کمتر کسی توجه دارد به اینکه راحت‌طلبی را به عنوان یکی از مصادیق هوای نفس باید مدیریت  وکنترل کرد.

 

انسان‌های راحت‌طلب، زود به زود ناراحت می‌شوند/ راحت‌طلبی مبدأ بسیاری از گرفتاری‌های روحی و مشکلات ما در سبک زندگی است

 

  • بعضی‌ها عقاید و علاقه‌های خیلی خوبی دارند، ولی با این مسأله (مبارزه با راحت‌طلبی) درست کنار نیامده‌اند. کسانی که راحت‌طلب هستند، زود به زود، ناراحت می‌شوند. لذا به جای اینکه به چنین کسی بگوییم: «چقدر عصبانی و بداخلاق هستی!» باید بگوییم: «چقدر راحت‌طلب هستی!» چون تا یک‌مقدار از راحتی فاصله می‌گیری، خیلی زود ناراحت و عصبانی می‌شوی.

  • راحت‌طلبی مبدأ بسیاری از گرفتاری‌های روحی ماست. لذا اگر راحت‌طلبی خودمان را از بین ببریم برخی از بیماری‌های روحی دیگرمان هم در کنارش خود به خود درست می‌شود.

  • راحت‌طلبی مبدأ بسیاری از مشکلات ما در سبک زندگی و مبدأ بسیاری از پذیرش‌ها نسبت به فرهنگ منحط غرب هم است.

 

راحت‌طلبی غیر از لذت‌طلبی است/ ما با راحت‌طلبی به دنیا آمده‌ایم ولی باید این علاقه را مدیریت کنیم

 

  • راحت‌طلبی غیر از لذت‌طلبی است. با اینکه راحتی هم نوعی لذت دارد، ولی لذت، غیر از راحت است. آدم وقتی راحت شد، تازه به دنبال لذت بردن می‌شود. مثلاً اینکه انسان می‌خواهد گرسنگی نکشد، از راحت‌طلبی است ولی اینکه انسان می‌خواهد غذای خوشمزه بخورد، از لذت‌طلبی است. و طبیعتاً این دو با هم فرق می‌کند.

  • بچه‌ای که به دنیا می‌آید در ابتدا دنبال راحتی است نه دنبال لذت. لذا وقتی گرسنه می‌شود شروع می‌کند به گریه کردن. و بعد از اینکه سیر شد، آمادۀ بازی کردن می‌شود. آدمی‌زاد با راحت‌طلبی به دنیا می‌آید و این راحت‌طلبی تا آخر عمر با او می‌ماند. راحت‌طلبی حداقل درخواست‌های انسان است ولی همین درخواست حداقلی می‌تواند آدم را بدبخت و بیچاره کند.

  • درست است که ما با راحت‌طلبی به دنیا آمده‌ایم ولی از آنجا که «تفسیر زندگی، مدیریت علاقه‌هاست» باید این علاقه را مدیریت کنیم. امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: «لا تَطلُبْ ما لَم یُخلَقْ» چیزی که خلق نشده تقاضا نکن! پرسیدند: آن چیست؟ فرمود «الراحَةُ لَم تُخلَقْ فی الدنیا» راحتی در دنیا خلق نشده؛(خصال صدوق/1/64) راحتی کامل در این دنیا خلق نشده و همیشه در کنار هرمقدار راحتی، مقداری ناراحتی و رنج هست. لذا هم مدیریت کنی و بگویی: همین‌قدر راحتی که دارم بس است، نمی‌خواهم خیلی راحت باشم و راحتی کامل داشته باشم و علاوه بر این خودت هم باید از برخی از راحتی‌هایی که فراهم است فاصله بگیری، تا رشد کنی و قوی شوی.

 

ترک راحتی، آغاز و کلید مخالفت با هوای نفس است/برای مدیریت علاقه‌ها، اولین علاقه‌ای که باید با آن مبارزه کنیم راحت‌‌طلبی است

 

  • امام صادق(ع) می‌فرماید: «تَفْسِیرُ الْعُبُودِیَّةِ بَذْلُ‏ الْکُلّ» تفسیر عبودیت این است که همۀ وجودت را به خدا بدهی. حتی اگر یک ذره از وجودت را بخواهی برای خودت نگه‌داری، دیگر عبد نیستی. شرط و شروط نباید بگذاری. «وَ سَبَبُ ذَلِکَ مَنْعُ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى وَ حَمْلُهَا عَلَى مَا تَکْرَهُ» سبب و عامل اینکه بتوانی این کار را انجام دهی، این است که نفس خودت را از هوای نفس منع کنی و نفس خود را وادار کنی به کاری که دوست ندارد(البته این کار باید طبق برنامۀ دین باشد) «وَ مِفْتَاحُ ذَلِکَ تَرْکُ الرَّاحَةِ» آغاز و کلید مخالفت با هوای نفس، ترک راحتی است.(مصباح‌الشریعه/7) بنابراین اگر ترک راحت نکنی، نمی‌توانی مبارزه با هوای نفس کنی. یعنی اگر خواستیم با هوای نفس خود مبارزه کنیم و علاقه‌های خود را مدیریت کنیم، اولین علاقه‌ای که باید با آن مبارزه کنیم راحت‌‌طلبی است.

 

محبت خدا علاقۀ به راحتی را از آدم می‌گیرد/علاقۀ انسان به راحتی، فقط در لقاء الله جواب پیدا می‌کند

 

  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «الْقَلْبُ الْمُحِبُّ لِلَّهِ یُحِبُ‏ کَثِیراً النَّصَبَ لِلَّهِ» قلبی که خدا را دوست دارد و عاشق خداست دوست دارد زیاد در راه خدا سختی بکشد «وَ الْقَلْبُ اللَّاهِی عَنِ اللَّهِ یُحِبُّ الرَّاحَةَ» و قلب بی‌خود  و بی‌خبر از خدا، راحتی را دوست دارد(و انگار هنوز بالغ نشده است)؛ (مجموعۀ ورّام/ج2/ص87) محبت خدا یکی از چیزهایی است که حب علاقۀ به راحتی را از آدم می‌گیرد. دیگر آدم دوست ندارد راحت باشد. «حب الله» با آدم این‌ کار را می‌کند.

  • حب راحت با انسان زاده می‌شود اما راحتی در دنیا وجود ندارد. خداوند در این دنیا راحتی تو را مدیریت می‌کند. باید این را بفهمی و بپذیری و هر وقت راحت شدی، خودت را جمع کنی و الا جمعت می‌کنند! یعنی خدا با مقدرات کاری می‌کند که مجبور شوی خودت را جمع کنی! چون راحتی در این دنیا خلق نشده است.

  • ما چه موقع به این راحتی می‌رسیم؟ از پیامبر(ص) پرسیدند: «مَا الرَّاحَةُ» راحتی چیست؟ «قَالَ لِقَاءُ اللَّهِ‏ تَعَالَى» حضرت فرمود: راحتی، لقاء خداوند متعال است(‏بحارالانوار/35/383) یعنی تو فقط آنجا راحت می‌شوی؛ در ملاقات پروردگار عالم است که می‌توانی مزۀ واقعی راحتی را بچشی. این علاقۀ انسان به راحتی، فقط آنجا جواب پیدا می‌کند، در دنیا جواب پیدا نمی‌کند.

  • می‌خواهید یک جایی را به شما نشان بدهم که در آنجا یک شمّه‌ای از این راحتی را احساس کنید؛ احساسی که از جنس لقاء الله است؟ بروید بهشت زهراء قطعۀ شهدا، در بین قبور شهدا قدم بزنید، چون آنها در بهترین صورت، لقاء الله را تجربه کرده‌اند، بدن‌های مطهرشان آنجا را نورانی کرده، در آنجا نور لقاء الله هست. نور رؤیت وجه الله است. یک نوع راحتی خاصی به وجودت می‌‌دهد که آرام می‌گیری.

 

یک جلوه از معرفت نفس این است که راحت‌طلبی را در وجود خودمان بشناسیم

 

  • ان‌شاء الله خدا به ما توفیق بدهد که راحت‌طلبی را در وجود خودمان بشناسیم. و این یک جلوه از معرفت نفس است؛ که پیامبر(ص) فرمود: «مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»(مصباح‌الشریعه/13) و امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «مَعْرِفَةُ النَّفْسِ أَنْفَعُ‏ الْمَعَارِف‏» (غررالحکم/9865) همین‌که کسی واقعاً بفهمد که راحت‌طلب است، خودش یک توفیق است و نیاز به دعا و استعانت از خداوند دارد. از خدا بخواهیم که راحت‌طلبی ما را به ما نشان بدهد؛ هرجلوه‌ای از راحت‌طلبی که در وجود ما هست به ما نشان بدهد. چون هر کسی راحتی را در یک چیزی می‌خواهد و می‌داند.

  • از خدا مدد بگیریم که راحت‌طلبی را در خودمان و در خانواده‌های خود از بین ببریم. این‌قدر دربارۀ بچه‌های خود، نگویید: «بگذار بچه راحت باشد!» با این ‌کار در واقع بچۀ خودتان را راحت‌طلب بار می‌آورید و او را خراب می‌کنید.

 

باید راحتی را مدیریت کنیم نه اینکه کلاً آن را قلع و قمع کنیم!/ گاهی باید راحتی باشد و گاهی نباید باشد؛ این است که کار ما را سخت کرده است!

 

  • البته نباید راحتی را به طور مطلق حذف کنیم، حتی برای برخی از انواع راحتی‌ها باید اقدام کنیم. مثلاً رفتن به خارج شهر و استفاده صحیح از راحتی و تفریح در یک حدّی خوب است. اینکه ما باید علیه راحتی اقدام کنیم، معنایش این نیست که خودمان را غرق در عدم راحت کنیم.

  • اتفاقاً اگر می‌گفتند به طور کلی راحتی را کنار بگذارید، مبارزه با آن زیاد سخت نبود، بدون بحث کلاً آن را کنار می‌گذاشتیم. ولی مسأله این‌جاست که گاهی باید این راحتی باشد و گاهی نباید باشد. این است که کار ما را در مدیریت «راحتی» سخت می‌کند. باید آن را مدیریت کنیم نه اینکه کلاً قلع و قمع کنیم. آن جاهایی که انسان زیادی و بی‌خودی راحت‌طلبی می‌کند، باید خودش را جمع کند. اما یک جاهایی هم باید استراحت کنیم.

  • جالب اینجاست که گاهی اوقات ما برعکس عمل می‌کنیم! یعنی جاهایی که باید راحتی را کنار بگذاریم، به دنبال راحتی می‌رویم و جاهایی که باید راحت باشیم خودمان را ناراحت می‌کنیم و به دنبال برخی از لذت‌ها می‌رویم که راحتی ما را از بین می‌برند. مثلاً گفته‌اند: «موسیقی گوش نکن چون موسیقی در درازمدت تو را ناراحت می‌کند و اعصابت را به هم می‌ریزد.» ولی موسیقی گوش می‌دهیم.

  • برخی از راحتی‌ها را باید برویم و به دست بیاوریم. حتی وقتی آنها را به دست می‌آوریم، ثواب هم می‌بریم. ولی برخی از آنها را باید ترک کنیم. مهم این است که روحیۀ راحت‌طلبی خودمان را از بین ببریم و آماده باشیم که هر جا لازم بود راحتی را کنار بگذاریم.

  • برای تحقق این هدف باید این بیماری راحت‌طلبی در فرهنگ ما شناخته شود، و در تفکر ما این بیماری جایگاه منحوسی پیدا کند و به آن نگاه بدی داشته باشیم.

 

معیار «راحت‌طلبی» در انتخاب همسر

  •  در بحث انتخاب همسر هم به این مسأله توجه کنید. چون زندگی کردن با انسان راحت‌طلب واقعاً یک مصیبت است! ببینید طرف مقابل شما سخت‌کوش بوده یا نه؟ ثروتمند یا فقیر بودنش در مقابل این روحیۀ مهم و کلیدی اصلاً مهم نیست. مثلاً ممکن است یک کسی ثروتمند باشد ولی راحت‌طلب نباشد، یا فقیر باشد ولی راحت‌طلب هم باشد. آنچه مهم است این است که راحت‌طلب نباشد.

منبع: سخنرانی هفتگی استاد پناهیان در هیئت محبین امیرالمؤمنین(علیه السلام) راحت‌طلبی- ج1

 

 

نظر از:  

خیلی آموزنده بود
ممنون

1395/01/04 @ 00:23


فرم در حال بارگذاری ...

حضرت زهرا سلام الله علیها از چه مصیبتی آرزوی مرگ کرد؟

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

فاطمۀ زهرا سلام الله علیها به‌خاطر چه مصیبتی از مسجد به خانه آمد و صدا زد، علی(علیه السلام)!

ای کاش مرده بودم و این صحنه را نمی‌دیدم، چه مصیبتی بود؟

مادرتان فاطمۀ زهرا سلام الله علیها در مسجد رو انداخت و فرمود:

“مردم بیایید مرا کمک کنید”،

ولی مردم جواب ندادند….

ما از مغیره انتظار نداریم، ای مردم نامرد مدینه!

شما چرا جواب فاطمه سلام الله علیها را ندادید؟!

الا لعنه الله علی القوم الظالمین

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ قسمتی از سخنرانی استاد پناهیان


فرم در حال بارگذاری ...

مرثیه و مداحی وفات حضرت ام البنين سلام الله علیها با نوای مداحان + دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395


1. حاج امیر عباسی

ردیف

موضوع

اجرا حجم
(KB)
زمان
1
الا مادر به قربون جمالت (روضه،سال 93)
1,878 00:06:08
2
خوشا مادری که نماید (نوحه،سال 93)
1,791 00:05:50
3
وای وای وای یا حسین (شور،سال 93)
668 00:02:00
4

حسین من بیا سوی علقمه (شور،سال 93)

1,030 00:03:15

2. حاج میثم مطیعی

ردیف

موضوع

اجرا حجم
(KB)
زمان
1 دگر این کاروان یاسی ندارد (روضه،سال 93) 1,343 00:04:19
2 روضه حضرت ام البنین (س) (روضه،سال 93) 2,166 00:07:07
3 لا تدعونی ویک ام البنین (س) (واحد،سال 93) 1,280 00:04:06


...

3. سید مهدی میرداماد


ردیف

موضوع

اجرا حجم
(KB)
زمان

1
همیشه تشنه ساقی شدن (روضه،شعر از حمید برقعی سال 93)
2,000 00:06:33

2
گر غیر آل الله لیلایی نمانده (روضه،سال 93)
3,937 00:13:10

3
علی العباس واویلا واویلا (زمینه،سال 93)
2,419 00:07:59

4
میریزه اشکام ولی نه مثل زینب (واحد،سال 93)
1,790 00:05:50

5
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها (سال 91،جدید)
13,633 00:29:05

6
روز آخر من ، ای کاش بود اباالفضل - زمینه (سال 91،جدید)
3,817 00:08:08

7
گر غیر آل الله لیلایی نمانده - سنگین (سال 91،جدید)
3,186 00:06:47

8

من همان روز ولادت که ز مادر زادم - واحد (سال 91،جدید)

976 00:02:04

9
تلاطم دریای حرمو ، موج زائرای تو - شور (سال 91،جدید)
1,936 00:04:07

10
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها (سال 90،جدید)
10,576 00:22:33

11
ام البنین ای مادر عشق ، عروس خانه ی کوثر عشق - زمینه (سال 90،جدید)
2,644 00:05:38

12
دلش رو غم میگیره با گریه دم میگیره - سنگین (سال 90،جدید)
1,449 00:03:05

13
کیه که مهتاب منه ، مهرم و محراب منه - سنگین (سال 90،جدید)
1,551 00:03:18

14
با لطف ابالفضل با کرم حسین شدم مقیم بین الحرمین - واحد (سال 90،جدید)
1,100 00:02:20

15
روضه حضرت ام العباس سلام الله علیها (سال 89،جدید)
9,161 00:19:32

16
مادر ادب ، مادر وفا ، مادر احساس - زمینه (سال 89،جدید)
3,381 00:07:12

17
ام البنین فرشته مهر و وفا - سنگین (سال 89،جدید)
2,976 00:06:20

18
دگر به گوش و سرود حزین نمی آید - واحد (سال 89،جدید)
1,627 00:03:28

19
بزن به سینه تا که بیاد صدای بارون - شور (سال 89،جدید)
1,435 00:03:03

20
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها (سال 88،جدید)
7,049 00:15:02

21
شب غم ما دیگه سحر نداره - زمینه (سال 88،جدید)
3,158 00:06:44

22
من که دل غمینم با غصه همنشینم - سنگین (سال 88،جدید)
2,411 00:05:08

23
باغ گل یاس سلام علیک مادر عباس سلام علیک - واحد (سال 88،جدید)
2,205 00:04:42

24
دوباره دل هوایی اسیر به شور و شین - شور (سال 88،جدید)
2,499 00:05:19

 

4. محمود کریمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 آن کس که زهرا (روضه،سال 94) 4,754 0:13:31
2 شکر خدا جان دادن من (روضه،سال 94) 4,875 0:13:51
3 کجایی میوه دلم ابوالفضل (زمینه،سال 94) 4,436 0:12:37
4 هر زمان به میان حرف قمر میاید (واحد،سال 94) 2,493 0:07:05
5 ساقی لب تشنگان زاده ام البنین (واحد،سال 94) 2,399 0:06:49
6 مددی ابوالفضل مددی ابوالفضل (تک و شور،سال 94) 3,732 0:10:36
7 سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح (روضه،سال 93) 3,773 0:12:36
8 خبر آمد و خبر پیچید (روضه،سال 93) 4,690 0:15:44
9 باز برای مشک تو عباس (زمینه،سال 93) 2,866 0:09:30
10 ای امیر المومنین را یار یا ام البنین (س) (شور،سال 93) 1,395 0:04:29
11 قدّم اگر خمید فدای سر حسین (واحد،سال 93) 1,689 0:05:30
12 تا علی و  اکبر و قاسم مرا خواندند مادر (واحد،سال 93) 915 0:02:51
13 خونه ی من که خونه ی مراده (روضه،سال 92) 3,741 0:10:37
14 داغ تو ماه علقمه قد خمیدم کرد (زمینه،سال 92) 4,988 0:14:10
15 عباس من ای عباس من (واحد،سال92) 2,047 0:05:48
16 ویلی علی شبلی (تک،سال 92) 2,539 0:07:12
17 ام البنین ام البنین ام البنین (شور،سال 92) 1,405 0:03:58
18 من فدایی سر موی امیر المومنینم (روضه،سال 91) 5,783 0:24:39
19 نفس در گوشه ی این سینه بسته (روضه دشتی،سال 91) 1,552 0:04:24
20 کجایی حسینم که بی تابه سینم (نوحه،سال 91) 3,225 0:09:09
21 بی ابالفضل زندگی شبیه جون کندنه (شور،سال 91) 1,447 0:04:06
22 چون زل زدن آخر شیری به شکارش (واحد،سال 91) 1,022 0:02:53
23 هر خدمتی کنم به یتیمان فاطمه (واحد،حسین سازور، سال 91) 1,758 0:04:59
24 ای که در آسمان هر غمزده مهتاب تویی (واحد،سال 91) 1,871 0:05:18
25 بی تابه بی تابم دلتنگ ابابم (شور،سال 91) 1,863 0:05:17
26 جوان رشیدم شنیدم مثل دریا بودی (سال 90) 3,676 0:12:31
27 به یکتایی قسم یکتاست عباس (سال 90) 2,815 0:09:35
28 گویایی هیچ کسی قدرت تیغ کشیدن بروی شیردل اسدالله نداشت (سال 90) 3,930 0:13:23
29 بنوش به یاد لب سقا 955 0:07:17
30 با هر نفس پر می زنم دور سر ابوالفضل 644 0:05:27
31 برای شیر مادره   بچه اگر مثل شیره 681 0:05:46

 

5. سید مجید بنی فاطمه

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 همه هست آرزویم که ببینمت (روضه/جدید سال 94) 9,164 0:39:05
2 تو چشام آی آسمون (زمینه/جدید سال 94) 2,684 0:09:09
3 العطش کودکان ، ناله و اشک رباب (شور/جدید سال 94) 1,945 0:05:31
4 جانم حسین جانم حسین (واحد/جدید سال 94) 2,062 0:02:11
5 ای حرمت قبله حاجات ما (شور/جدید سال 94) 2,371 0:02:31
6 خودم کنیز توام بچه هام نوکر تو (روضه/سال 93) 2,426 0:08:01
7 چهار تا پسرم جلوه های من هستند (روضه/سال 93) 2,133 0:07:00
8 خبر دارم روضه کربلا رو (زمینه/سال 93) 2,880 0:09:33
9 العطش کودکان ناله و اشک رباب (شور/سال 93) 1,487 0:04:48
10 ای مدینه گریه کن بر حال من (واحد/سال 93) 2,270 0:07:29
11 روضه حضرت ام البنین (س) 702 0:01:59
12 کی مدینه ز یاد خواهد برد 1,878 0:05:19
13 او به سمته شریعه میرفت 3,796 0:10:47
14 اشکای دله دریایی 2,434 0:06:54
15 ببین که مادر شناورم تو موج اشک تو 743 0:04:12
16 گلهای گلدون من دیگه بویی نداره 1,026 0:05:49

 

6. حسین سیب سرخی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 اُم البنین، مادر عباس 603 0:05:07

 

7. ملا باسم کربلایی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 مرثیه حضرت ام البنین - (عربی) 1,482 0:12:03

 

8. احمد واعظی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 من ام البنینم ولی بی بنینم 1,915 0:10:52


برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون کلیک راست نموده و گزینه …Save Target As را انتخاب نمایید.


le="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;"> .


منبع: سایت شهید آوینی


فرم در حال بارگذاری ...

انقلابی بمانیم تا انقلاب بماند!

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

انقلاب اسلامی به عنوان معجزه قرن و میراث گرانبهای امام راحل عظیم الشأن، علیرغم پیش روندگی در جهان اسلام و مستضعفین، از درون با تهدیداتی مواجه شده است. در چنین شرایطی رمز ماندگاری انقلاب چه خواهد بود ؟

مخاطرات پیش روی انقلاب :

به طور کلی می توان گفت ۴ خطر انقلاب اسلامی و هویت آن را تهدید می کند.
۱- نفوذ و استحاله هویت انقلاب اسلامی.

۲- رویگردانی اجتماعی ناشی از ناکارآمدی.

۳- خطر جریان اسلام غیر فقاهتی و نظام غیر ولایی.

۴- دور شدن عناصر انقلابی از مؤلفه های هویت انقلاب.

خطر نفوذ و استحاله هویت انقلاب :
این خطر آنچنان جدی است که رهبر انقلاب در ۲۵ اسفند ۹۴ در دیدار با اعضاء مجمع حوزه علمیه قم نسبت به آن هشدار دادند و فرمودند : « اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحط جهانی هویت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد. »

خطر نفوذ و استحاله آنچنان هویت انقلاب را تهدید می کند که امام خامنه ای در پایان مراسم فاطمیه امسال، از خداوند اینچنین درخواست نمودند:

«پروردگارا این ملت تلخی های زیادی را تحمل کرده، هرگز این ملت را به روزهای تلخ برنگردان»

کمین جریان نفوذ برای هویت انقلاب اسلامی از ناحیه عناصر و جریان هایی عملیاتی شده که بنیان معرفتی آنان کدخداپذیری و مستحیل شدن در نظام سلطه جهانی است.

باید انقلابی بمانیم :
جبهه مؤمن به انقلاب برای مهار و مقابله با تهدیدات فوق به ویژه خطر نفوذ و استحاله هویت انقلاب و رویگردانی اجتماعی ناشی از ناکارآمدی، می بایست با بازگشت به روحیه و فرهنگ انقلابی، جریان اجتماعی-انقلابی جدیدی را سامان دهند.

در این راستا از یک سو باید مردمی بودن، ساده زیستی، خدمت رسانی به مردم، توجه ویژه به مستضعفین و رفع فقر و همچنین تلاش برای بهبود معیشت مردم، را مورد اهتمام قرار داد و از سوی دیگر ارزشهای انقلابی به ویژه سلطه ناپذیری، استقلال خواهی و عزت خواهی را در جامعه ترویج و فراگیر نمود.

منبع: بچه های قلم


فرم در حال بارگذاری ...

7 اشتباه والدین در حرف زدن با کودکان

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395


پدر یا مادر بودن، یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا است. این شغل، 24 ساعته است و می‌تواند بسیار خسته کننده باشد. اما مهم است با همه خستگی ها، مسایلی را رعایت کنید تا به روح، جسم و اعتماد به‌ نفس فرزندتان لطمه ای وارد نشود.

باید طوری کودک را تربیت و با او رفتار کنید تا در بزرگ‌سالی علاوه بر این که مایه افتخار شما شود، خودش نیز در سلامت روحی کامل زندگی کند. یکی از روش‌های ارتباطی با کودکان، حرف زدن است. اگر بتوانید روش‌های صحیح حرف زدن با کودکان را یاد بگیرید، به طور غیرمستقیم درست حرف زدن را نیز به او می‌آموزید.

1. غر زدن:

بسیاری از والدین برای این که فرزندشان تکالیفش را درست انجام دهد یا غذایش را کامل بخورد، مدام سر او غر می‌زنند و اعتراض می‌کنند. این رفتار به هیچ عنوان مناسب و پاسخ گو نیست. بر اساس مجله تایم، این کار باعث می‌شود تا کودک لج کند و درست برعکس آن را انجام دهد. این مسئله همچنین باعث می‌شود تا فرزند از زمان‌هایی همچون غذا خوردن فرار و سعی کند خودش را به کاری دیگر مشغول کند.

...

2. کوتاه پاسخ دادن:

والدینی که با پاسخ کوتاه، فرزند را مجبور می‌کنند از آن‌ها اطاعت کند، به هیچ عنوان روش درستی برای تربیت کودک خود انتخاب نکرده‌اند. با گفتن عبارت: «برای اینکه من میگم!» باعث می‌شوید تا کودک هرگز به چرایی مسایل فکر نکند. قدرت تحلیل و پرسش گرایی را از او می‌گیرید. یا گفتن عبارتی همچون: «هر چه من می‌گویم را باید انجام دهی» به این مفهوم است که هیچ احترامی برای فرزند خود قائل نیستید و او نیز در مقابل، به شما احترام نخواهد گذاشت. برای تربیت صحیح فرزندان، برای پاسخ به سوالات او زمان بگذارید و با صبر کامل و مرتبط به او پاسخ بدهید.

بسیار مهم است که واقعاً برای کودکان ارزش قائل شوید. هنگام صحبت با فرزند خود، گوشی موبایل را کنار بگذارید و با همه حواس به حرف‌های او گوش فرا دهید. این باعث می‌شود تا اعتمادبه‌نفس پیدا کنند.

3. کودکانه رفتار کردن:

کودکان بسیار باهوش تر از آن هستند که تصور می‌کنید. لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچه‌گانه با او حرف بزنید تا به حرف‌هایتان گوش کنند. کودکان مکالمات مردم با یکدیگر را می‌شنوند و کودکانه حرف زدن را نوعی اهانت به خود می‌دانند.

4. مشغول بودن:

کودکان دوست دارند برای آن‌ها ارزش قائل شوید. به همین دلیل بسیار مهم است که واقعاً برای آن‌ها ارزش قائل شوید. هنگام صحبت با فرزند خود، گوشی موبایل را کنار بگذارید و با همه حواس به حرف‌های او گوش فرا دهید. این باعث می‌شود تا اعتمادبه‌نفس پیدا کنند و آن حس ارزشمندی که دنبالش هستند را از شما بگیرند.

5. زیاد حرف زدن:

تحقیقات کارشناسان ثابت کرده است که مغز هر انسانی می‌تواند در هر مرتبه، به طور متوسط 5 تا 9 موضوع را به خاطر بسپارد. به همین دلیل است که کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود می‌شنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامه حرف‌ها ندارند. اگر می‌خواهید مسایل زیادی به فرزند خود بیاموزید، آن را به چندین بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجه بهتری داشته باشد.

6. استفاده از واژه های محکوم یا سرزنش کننده:

هرگز از واژه‌هایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک می‌شود، استفاده نکنید. کودکان از همان ابتدا حس همدردی ندارند و بسیاری از چیزها را نمی‌توانند درک کنند. نباید برای اشتباهاتی که انجام می‌دهند، خیلی آن‌ها را مواخذه و سرزنش کنید.

7. تهدید کردن:

هدف از بزرگ کردن کودک، این نیست که او را مطیع و فرمان‌بردار خود تربیت کنیم. باید به کودکان فرصت فکر و خطا کردن بدهید. تهدید کردن کودک باعث می‌شود تا اعتمادبه‌نفس او از بین برود و در بزرگ‌سالی دچار مشکل بشود.

 منبع: گلی از گلهای بهشت 313sardar.blog.ir


فرم در حال بارگذاری ...

هفت روش ابراز علاقه به فرزندان

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

فرزندان ما مهم ترين ارثيه در جهان هستند و عشق ما نسبت به كودكانمان با اهميت ترين ارثيه ما براي آنها محسوب مي شود. اين هفت روش به فرزندان ما كمك مي كند تا زندگي آينده خود را محكم تر بنا كنند.

1-زماني را با كودكان خود بگذرانيد.
زمان بهترين هديه اي است كه مي توانيم به كودكان خود تقديم كنيم. اين با هم بودن باعث مي شود احساسات، فعاليت ها و اعتقادات را با يكديگر مبادله كنيم.با اين كار فرزندانمان ارتباط برقرار كردن و گفت و گو كردن با ديگران را مي آموزند و به طور حتم از لحاظ ارتباطات اجتماعي پيشرفت مي كنند. به كودكان خود كمك كنيد تا روش هاي جديدي خلق كرده و آن ها را در كنار خود تجربه كنند و لذت ببرند.

2-الگويي براي فرزندان خود باشيد.
فرزندان ما در زندگي احتياج به الگويي دارند تا آن را سرمشق خود قرار دهند. ارزش هاي وجودي را به طور عملي به فرزندان خود آموزش دهيد. اشتباه هاي خود را قبول كرده و عذرخواهي كنيد.

رفتار ما بيش از گفتارمان فرزندان را تحت تأثير قرار مي دهد.ما قهرمان دنياي آن ها هستيم.

...

3-به حرف هاي فرزندان خود گوش دهيد.
پيغام هاي كودكان هديه اي باارزش هستند.زماني كه مشتاقانه به حرف هاي آنها گوش مي دهيم اعتماد به نفس كودكان خود را تقويت مي كنيم.

هنگامي كه با كودكان خود هستيد هم سطح آنها باشيد و با تمام وجود به آن ها گوش دهيد.

احساسات و حالات زيباي آن ها را از طريق چشم هايتان بيان مي شود اگر ما به حرف هاي آنها دقت كنيم كودكانمان نيز به سخنان ما عميقاً و با تمام وجود، گوش مي دهند.

4-شيوه تربيتي مناسبي براي كودكان خود در نظر بگيريد.
فرزندان ما بايد بياموزند كه در مقابل كارها و انتخاب هايشان پاسخگو باشند. آن ها بايد بدانند كه با كارهاي آزاردهنده ي آن ها مخالفت مي شود، اما والدين هميشه به آنها عشق مي ورزند.

5-كودكان خود را تشويق كنيد.
كلمه هاي اميد بخش و تشويق آميز، اعتماد به نفس را به كودكان هديه مي دهد. موفقيت ها و استعدادهاي كودكان خود را به زبان بياوريد.

زماني كه فرزندانتان كار مهمي انجام مي دهند حتماً به آنها بگوييد كه موفق بوده اند.

كودكان ما احتياج دارند، بدانند كه اميدها و آرزوهاي آن ها را درك مي كنيم و به طور حتم حامي آن ها هستيم.

فرزندانتان را تشويق كنيد تا از لحاظ روحي و معنوي رشد كنند تا زندگي متعادلي داشته باشند.

6-تجربه هاي خود را با كودكانتان تقسيم كنيد.
هر كدام از ما داستان هاي ارزشمندي براي گفتن داريم.و اين داستان ها مشخص مي كنند كه عكس العمل ما در مقابل اين حوادث، زندگي كنوني ما را به وجود آورده است.

با تجارب خود مي توانيم كودكان مان را راهنمايي كنيم.شايد روزي فرزندان شما نيز با بعضي از شرايطي كه براي شما پيش آمده، روبرو شوند و به طور حتم از تجارب شما بهره مي گيرند و از اشتباهات دوري مي كنند.

بهتر است اتفاقات و به طور كلي تجارب خود را در يك دفتر يادداشت بنويسيم و آن را به كودكان خود هديه دهيم.

7-به فرزندان خود بي قيد و شرط عشق بورزيد.
عشق هديه بي چون و چراست.به كودكان خود نشان دهيد كه آن ها را در هر شرايطي دوست داريد و حمايتشان مي كنيد. در اين صورت آن ها هنگام سختي ها و مشكلات با آرامش و احساس امنيت به شما پناه مي آورند.

فرزندان شما براي تصميم گيري و تجربه موارد جديد نياز دارند كه آزاد باشند. آن ها بايد بياموزند كه در زندگي مسؤوليت پذير و مقاوم باشند.

آن ها اجازه دارند شكست بخورند و يا پيروز شوند بدون اين كه قضاوتي در مورد آن ها صورت گيرد.اگر همه نيازها، اميدها و انتظارات فرزندان خود را در يك كلمه خلاصه كنيم، آن كلمه عشق است.

منبع: بچه های قلم

 


فرم در حال بارگذاری ...

مَحرَم حیدر

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی

به علی مونس و هم خانه و همسر باشی

قسمت این بود که در زندگی مشترکت

به عزیزان دل فاطمه مادر باشی

آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی

آمدی خادمۀ خانه کوثر باشی

قسمت این بود که در بین تمامی زنان

تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی

قمرت یک نفره لشگر انصار خداست

پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی

خاک این خانه تو را قبلۀ حاجات کند

متعجب نشو گر شافع محشر باشی

غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد

سعی کن مرهم زخم دل دختر باشی

این یتیمان همه به واژۀ در حساس اند

نکند در بزنند و تو پس در باشی

چار تا بچه این خانه همه مادری اند

نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی

سعی کن بیشتر از زینب و کلثوم و حسن

فاطمه دور و بر این شه بی سر باشی

سعی کن ثانیه ای تشنه نماند این گل

یار این سوخته دل تا دم آخر باشی

مهدی نظری


فرم در حال بارگذاری ...

​حکم خواندن نماز واجب در قطار، اتوبوس وهواپیما

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

سفر، تأثیراتی در نماز دارد و احکامی در مورد نماز بر مسافر مترتب می‌گردد که دانستن آن برای مکلفین ضروری است.

خبرگزاری «حوزه»برخی آداب و احکام نماز مسافر را از نگاه مراجع عظام تقلید منتشر می کند.

الف) انسان مسافر لازم است نمازهای چهار رکعتی خود را دو رکعت بخواند. ولی فقها می‌فرمایند این حکم، دارای هشت شرط می‌باشد:

1. سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد (هر فرسخ شش کیلومتر است)؛

2. از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد؛

3. در بين راه از قصد خود برنگردد؛

4. نخواهد پيش‌از رسيدن به هشت فرسخ، از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند؛

5. براى كار حرام سفر نكند؛

6. از صحرانشين‌هايى نباشد كه در بيابان‌ها گردش مى‏كنند و هرجا آب و خوراك براى خود و حیوانات همراهشان پيدا كنند مى‏مانند و بعد از چندى به جاى ديگر مى‏روند؛

7. شغل او مسافرت نباشد؛

8. به حد ترخص برسد، يعنى از وطنش يا جايى كه قصد كرده ده روز در آن‌جا بماند، به قدرى دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آن‌را نشنود. (توضیح‌المسایل محشی/1/183)

...

ب) مستحب است مسافر بعد از هر نمازى كه شكسته مى‏خواند، سى مرتبه بگويد: «سبحان‌الله والحمدلله و لا اله الاالله والله‌اكبر» و این در تعقيب نماز ظهر و عصر و عشا بيشتر سفارش شده است. بلكه بهتر است در تعقيب اين سه نماز شصت مرتبه بگويد. (همان/733)

ج) به فتوای بیشتر مراجع تقلید، انسان مسافر در چهار مکان مخیر و آزاد است بین قصر (دو رکعتی خواندن) و تمام.

آن مکان‌ها عبارتند از:

مسجدالحرام، مسجدالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، حرم مطهر امام حسین علیه‌السلام و مسجد کوفه. (العروةالوثقى، آیةالله‌العظمی طباطبایی يزدى قدس‌سره /2/163)

د) مسافر و كسى كه براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، مى‏تواند آن‌را در اول شب به‌جا آورد (توضیح‌المسایل محشی/1/429)

هـ) خواندن نمازهای مستحبی در سفر اشکال ندارد، به استثنای نافله ظهر و عصر برای مسافری که وظیفه او قصر (دو رکعت خواندن) است. (العروةالوثقى‏المحشى، آیةالله‌العظمی طباطبایی يزدى قدس‌سره /2 /245)

و) خواندن نماز واجب در قطار و اتوبوس (در حال حرکت) جایز نیست، بلکه مسافر باید صبر کند تا قطار و اتوبوس توقف کند و مسافر پیاده شده، نماز واجب را بر روی زمین و با آرامش بدن و رو به قبله بخواند. ولی اگر نماز قضا می‌شود، بر مسافران واجب است كه از راننده بخواهند كه اتوبوس را در مكان مناسبى متوقف نمايد و بر راننده اجابت درخواست آنان واجب است، اما اگر قطار یا اتوبوس توقف نمی‌کند، در این‌صورت لازم است نماز را در داخل قطار یا اتوبوس بخواند. (توضیح‌المسایل محشی/1/841)

و اما حکم نماز در هواپیما فرق می‌کند، زیرا بعضی از هواپیماها اتاق کوچکی به‌عنوان نمازخانه دارند، در این‌صورت چنان‌چه قبله قابل تشخیص بوده و بدن دارای آرامش باشد، عده‌ای از فقها نماز در هواپیما را اجازه می‌دهند. پس در این مورد باید به رساله فقها مراجعه شود. تمام آن‌چه آوردیم در مورد نماز واجب بود، اما نماز خواندن مستحبی در قطار و اتوبوس و هواپیما اشکال ندارد و مراعات قبله و آرامش بدن در آن حال شرط نیست.

ز) اگر نمازی که در سفر فوت شده، دو رکعتی بوده، وقتی می‌خواهد قضای آن‌را به‌جا آورد، باید دو رکعت بخواند، گرچه در وطن باشد. و بالعکس اگر نمازی که در وطن فوت شده، چهار رکعتی بوده، باید قضای آن‌را چهار رکعت به‌جا آورد؛ گرچه در سفر بخواهد آن‌را به‌جا آورد، زیرا فقها فرموده‌اند:

حکم‌القضاء حکم‌الاداء (تحريرالأحكام الشرعية على مذهب الإمامية، علامه حلى قدس‌سره /1/39)

ح) چنان‌چه مسافر، در سفر نماز خود را طبق وظیفه دو رکعت خواند و وقتی به وطن برگشت ملاحظه کرد که هنوز وقت هست، لازم نیست نماز را دومرتبه بخواند.

ط) اگر وقت نماز چهار رکعتی داخل شد و انسان هنوز در وطن است، لازم نیست همان‌جا نماز بخواند، بلکه می‌تواند حرکت کند و در سفر نماز را دو رکعتی به‌جا آورد. ولی اگر نخواند و نمازش در سفر قضا شد، قضای آن، دو رکعت است نه چهار رکعت.

ی) بعد از حمد، نمازگزار باید سوره بخواند، ولی چنان‌چه ضرورتی پیش آید، مثل این‌که مسافر می‌ترسد از قطار جا بماند یا در کنار جاده از درنده و امثال آن می‌ترسد، می‌تواند به خواندن حمد اکتفا کند و سوره نخواند. (توضیح‌المسایل /1/544)

ک) نماز قبل از وقت باطل است و مسافر نمی‌تواند به این دلیل که قطار یا اتوبوس قبل‌از وقت نماز حرکت می‌کند، نماز بخواند.

منبع: حوزه

 


فرم در حال بارگذاری ...