وقتی اینستاگرام اسپانسر زنان و دختران محجبه میشود!+تصاویر
نوشته شده توسطرحیمی 20ام آبان, 1394کمپینهای مدعی ترویج حجاب با برچسب «اسلام»، «زن مسلمان» و «حجاب زیبا» اقدام به جذب و تشویق دختران محجبه برای انتشار تصاویر خود در شبکههای اجتماعی میکنند.
به تازگی چندین کمپین در شبکههای اجتماعی راه اندازی شده است که از زنان محجبه میخواهد با هدف معرفی و تبلیغ حجاب و پوشش اسلامی تصاویر خود را منتشر کنند.
هرچند این رویکرد نسبت به حجاب و زن مسلمان تاکنون نتوانسته در میان بانوان محجبه که اعتقاد راسخ به مبانی دین مبین اسلام دارند جایی برای خود باز کند اما هستند دخترانی که با تبلیغات رسانهای جذب این کمپینهای انحرافی شده و تصاویر شخصی خود با حجاب اسلامی را به راحتی در شبکههای اجتماعی منتشر کرده و به نمایش میگذارند.
شبکههای اجتماعی که از سوی افراد معلوم الحال ایجاد شده همسو با تمایلات درونی افراد است، همین امر نیز دلیل مهم موفقیت آنها تاکنون بوده است. باید در نظر داشت میل به خودنمایی نیز بنا به مصالحی در سرشت زن نهاده شده است که باید در مسیر صحیح به کارگرفته شود.
*ذبح «عفاف» با چشمانی بسته
رعایت حیا به منزله روح پوشش است و پوشش بدون حیا کالبد بدون روحی است که زن را از دست یابی به کمالی که قرار است با رعایت حجاب اسلامی به آن برسد وامیدارد.
کمپینهای مدعی ترویج حجاب با برچسب «#اسلام»، «#زن مسلمان» و «#حجاب زیبا» اقدام به جذب و تشویق دختران محجبه برای انتشار تصاویر خود در شبکههای اجتماعی میکنند؛ تصاویری که قرار است برای ترویج اسلام و پوشش زن مسلمان در مقابل نگاه نامحرمان قرار گیرد. اما دیدگاه اسلام در این زمینه چیست؟!
قرآن کریم، زن و مرد مومن را به کم نگریستن مأمور ساخته است: «قل للمومنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم ان الله خبیر بما یصنعون؛ به مردان با ایمان بگو: دیده فرونهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیزهتر است؛ زیرا خدا به آنچه میکنند، آگاه است». (سوره نور-آیه 30)
بدون شک گذر زمان و ورود تکنولوژیهای جدید که دستور استفاده از آنها نیز وارداتی است موجب تغییر ذائقه افراد میشود اما با پیروی از اصول دین مبین اسلام و تمسک جستن به قرآن کریم، احادیث و روایات میتوان اسلام ناب محمدی(ص) را به راحتی از سایر اسلامهای وارداتی آمریکایی و انگلیسی بازشناخت و به الگویی مناسب برای زندگی با شرایط نوین رسید.
*این تصاویر مبلغ حجاب است!
اسلام دین تمام زمانهاست و احکام ناب آن با گذشت زمان منقضی نخواهد شد، با تأکید بر این نکته این پرسش را میتوان مطرح کرد که آیا صرف انتشار تصاویر زنان باحجاب در شبکههای اجتماعی میتواند گامی در جهت تبلیغ حجاب زن مسلمان و دیندار باشد یا بیشتر شبیه نوعی تبرج (خودنمایی) است؟ تشخیص این مهم با توجه به تصاویر منتشر شده از سوی یک کمپین مدعی ترویج حجاب به عهده مخاطبان گذاشته میشود. نظرات کاربران در خصوص تصاویر منتشر شده زنان محجبه را در ادامه می خوانید:
نکته جالب توجه عدم استقبال زنان از تصاویر منتشر شده است، همچنین لحن بیان و نوع نظرات درج شده در ذیل تصاویر نشان میدهد که مخاطبان قصد فرد منتشر کننده تصاویر را جز در جهت نمایش پوشش و حجاب برداشت کردند؛ تصاویری که هدف از انتشار آن قبل از تبلیغ حجاب به نوعی خودنمایی یا به تعبیر قرآن کریم «تبرج» تلقی شده است.
از منظر قرآن «تبرج» ناقض عفاف زن است؛ قرآن کریم میفرماید: «و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن الجاهلیة الأولى… ؛ و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار نکنید».( سوره احزاب-آیه 33)
دین مبین اسلام زنان را از خودنمایی نهی میکند اما دیدگاههای انحرافی کمپینهایی از این دست براین است که همان میزان که انتشار تصاویر برهنه زنان در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی موجب گسترش بیحجابی میشود، انتشار تصاویر زنان محجبه نیز میتواند به گسترش پوشش اسلامی منجر شود که البته در این نوع نسخهپیچی غیر همسو اما یکسان میتوان رد پای اسلام آمریکایی به تعبیر امام خمینی(ره) و تشیع انگلیسی به تعبیر مقام معظم رهبری را مشاهده کرد.
منبع: خبرگزاری فارس،
فرم در حال بارگذاری ...
«بوسیدن دست والدین»؛ چالشی برای جوانان خجالتی
نوشته شده توسطرحیمی 20ام آبان, 1394«بوسیدن دست والدین» شاید برای بسیاری از جوانان امروزی کار سختی باشد اما عمو پورنگ با راهاندازی چالشی قصد دارد این مهم را برای افراد راحتتر کند.
چالش «بوسیدن دست والدین»؛ چالشی است که این روزها در شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام طرفداران زیادی را به خود جذب کرده است.
داریوش فرضیایی(عمو پورنگ) که مرداد ماه سال جاری در حمایت از کودکان غره، کمپینی را با عنوان «کودکان برای کودکان» راهاندازی کرده بود، مبدع این چالش در فضای مجازی است.
این مجری صدا و سیما پس از موفقیت در کمپینی که توانست چهرههای سرشناسی همچون پرویز پرستویی، کمال تبریزی، علی نصیریان، پرویز شیخ طادی، سردار مومنی، مرتضی طلایی، علی دایی، امیر قلعه نویی، محمد پنجعلی، افشین پیروانی، کامران نجف زاده، بهنوش بختیاری، کمند و سپند امیر سلیمانی، سحر دولتشاهی، لیلا بلوکات، امیر علی دانایی، رضا بنفشه خواه، حسین یاریار، مجید قناد را جذب کند، حالا از کاربران شبکههای اجتماعی خواسته ضمن بوسیدن دست والدین خود، از این لحظه عاطفی عکس بگیرند و با دیگران به اشتراک بگذارند.
داریوش فرضیایی درباره ثمره این چالش نوشته: نکته مهمی که بواسطه این حرکت میتواند در خانوادهها رخ بدهد، نزدیکتر شدن و صمیمیتر شدن فرزندان به والدین است.
فرزندان ما وقتی محبت و عشق را در آغوش ما ببینید دیگر نیازی ندارند برای جبران کمبودها به محیط بیرون و افرادی نارفیق پناه ببرند. وقتی احساس همدلی و نزدیکی وجود داشته باشه بچه ها دیگه مجبور نمیشوند درد و دلهاشون و حتی رازهاشون را به دوست یا رفیقشون بگن.
وی همچنین در پاسخ به افرادی که از بوسیدن دست والدینشان احساس خجالت می کنند چنین توضیح داده: جالبه اکثرا نوشتید خجالت میکشیم یا رومون نمیشه دست پدر و مادرمون رو ببوسیم اما آن ها بارها شده قربون صدقه ما رفتن و حتی در آغوشمون کشیدن…
چطور حاضریم عکسهای مختلف از خودمون یا هر چیز دیگه ای بذاریم ولی بوسیدن دست والدین رو نه؛ چون خجالت میکشیم…!؟ یعنی چالش بوسیدن دست والدین ارزشش کمتر از چالش…….میباشد..!؟
منبع:خبرگزاری فارس
فرم در حال بارگذاری ...
مراقب گوسالههای سامری در فضای مجازی باشیم!
نوشته شده توسطرحیمی 20ام آبان, 1394حجت الاسلام قرائتی گفت: اگر دانشمندان، اساتید دانشگاه، علماء، طلاب فاضل، دانشجویان و اهل فرهنگ، فضای مجازی را از حق پر کنند، قطعاً حضور باطل در این فضا کمرنگتر خواهد شد.
مراقب گوسالههای سامری در فضای مجازی باشیم:
بحث فضای مجازی و روشهای نوین ارتباطی از مسایل مهمی است که امروزه از منظرهای متعدد مورد بررسی و نقد است. با توجه به سرعت بالای گسترش این فضا و امکانات آن، شاید کمتر کسی از جنبهی دینی به این موضوع توجه کرده است. حجت الاسلام قرائتی در یادداشتی برای باشگاه خبرنگاران با نگاهی قرآنی به فضای مجازی، نحوه استفاده و شرایطی که باید بر این فضا حاکم باشد را تشریح کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت یعقوب به پسرانش گفت: «لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ» (یوسف/67) اگر به دنبال یوسف در شهر میروید، از یک در وارد نشوید و از درهای مختلف وارد شوید. تمام جوانهای ما یوسف هستند و اگر بخواهیم اینها را داشته باشیم، نمیشود از یک راه وارد شد. باید از تمام امکانات استفاده کنیم.
امروزه فضای مجازی، شبکهها، ماهوارهها، سایتها، اینترنت و تلفنهای همراه هر کدام یک راه جدید ارتباطی است، که مورد استفاده عموم مردم خصوصاً نسل نو میباشد.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» (ابراهیم/4) ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم و امروز فضای مجازی، زبان نسل جوان است و بسیاری از اطلاعات خود را از این فضا کسب میکند.
قرآن به مومنان میفرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» (انفال/60) در مقابل دشمن هر چه میتوانید ابزار و امکانات آماده کنید. در حال حاضر دشمن از ابزار فضای مجازی برای نفوذ و سیطره و سلطه فرهنگی استفاده میکند، ما هم باید از این فضا برای تبلیغ و ترویج فرهنگ و معارف قرآن و اهل بیت(علیهمالسلام) استفاده کنیم.
شما فرض کنید یک دیوار در خیابان است که هر کس میتواند اعلامیهاش را بچسباند. اگر مذهبیون از این دیوار استفاده نکنند، قطعاً کسانی که قصد و نیتشان تخریب و ضربه زدن به مذهب و دین است، از این دیوار استفاده سوء میکنند.
...
اولیای خدا از هر فرصتی به بهترین نحو استفاده میکردند. ما چقدر تا به حال توانستهایم از فضای مجازی استفاده کنیم و نکردیم؟ برای عبادت، ماه رمضان یک فرصت است، برای معاد، استفاده از بهار یک فرصت است، برای نزول آیات، شأن نزول یک فرصت است، فضای مجازی نیز برای تبلیغ و ترویج معارف دین یک فرصت است.
در احادیث می¬خوانیم: «الفرصةُ سريعةُ الفَوتِ بَطئيةُ العَودِ!» (بحار/ج78/ص113)
و: «بَادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أَنْ تَكُونَ غُصَّةً» (نامه31نهجالبلاغه) فرصت زود میرود و دیر میآید و چه بسا اصلاً به دست نیاید. پس پیش از آنکه غصه بخورید از آن بهره بگیرید.
باید بدانیم با علم و تکنولوژی نمیشود مخالفت کرد. امام(ره) وقتی از پاریس به بهشت زهرا(س) آمدند. فرمودند: ما با سینما مخالف نیستیم، با فیلم بد مخالف هستیم. امروز فضای مجازی به عنوان یک ابزار در دسترس همه و به ویژه جوانان است. ابزاری کمهزینه، سریع، فرامرزی، جذاب و دوطرفه که در واقع یک فرصت خوب است. عکس، فیلم، صوت، متن، و همه نوع محتوایی در آن امکان ارسال و استفاده دارد. شرایطی پیش آمده که ما نیز باید از آن استفاده کنیم.
یکی از اعمال عمره و حج، سعی بین کوه صفا و مروه در کنار مسجدالحرام است که حاجی باید هفت بار این مسیر را طی کند. پیش از اسلام، روی کوه صفا یک بت و روی کوه مروه بت دیگری قرار داشت. در زمان پیامبر، مسلمانها گفتند: چون روی این دو کوه بت است، ما سعی را انجام نمیدهیم. آیه نازل شد که نگویید چون بت است، ما نمیرویم. بلکه بروید و با حضور خودتان شعائر الهی را تقویت کنید: «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّـهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ» (بقره/158)
در فضای مجازی، هم میشود کار حق انجام داد، هم کار باطل! اگر دانشمندان، اساتید دانشگاه، علماء، طلاب فاضل، فرهنگیان، دانشجویان و اهل فرهنگ، فضای مجازی را از حق پر کنند، قطعاً حضور باطل در این فضا کمرنگتر خواهد شد.
خود من، به این امر معقتد هستم و در این زمینه قدمهایی برداشتهام. در حال حاضر دوستان و همکاران ما در تلاشند تا از امکانات فضای مجازی به نحو مطلوب در جهت تبلیغ و ترویج معارف قرآنی استفاده کنند. پایگاه اینترنتی وجود دارد که از طریق آن کتابها، فیشها، نوارها، فیلمها، و هر چه در این چهل سال تبلیغ به دست آوردهایم، به صورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. اگر کسی از آن طرف دنیا بخواهد راجع به شب قدر، مطالبی بداند، می تواند با نگاهی به این سایت ببیند که قرائتی دربارهی شب قدر چه گفته است؟ من سی و شش سال است در تلویزیون هستم و هر سال شب قدر، راجع به این شب صحبت کردهام. پس سی و شش سخنرانی برای شب قدر دارم.
باید توجه داشت که در حال حاضر دشمنان و استکبار، با اهداف مختلفی از این فضا بهرهبرداری میکنند:
عدهای با مقاصد شیطانی به دنبال ارایه و ترویج باورها و رفتارهای انحرافی هستند. قرآن میفرماید: «وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ» (انعام/121) شیطان به ذهن افراد میاندازد که چنین کاری بکنند و وسوسهها از شیطان است.
و عدهای به دنبال سلب آرامش و آسایش از مردم هستند و هدف اصلیشان ایجاد آشوب در جامعه است. اینان با پخش برخی فیلمها و تصاویر واقعی و ساختگی در صدد از بین بردن فضای وحدت و همدلی و اعتماد و صداقت بین مردم و مسؤولین هستند تا از آب گلآلودی که خود ایجاد میکنند، ماهی تفرقه و ضربه زدن به دین و نظام را بگیرند.
قرآن کریم میفرماید: «فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَـٰذَا إِلَـٰهُكُمْ وَإِلَـٰهُ مُوسَىٰ» (طه/88) سامری برای آنان مجسّمه گوسالهای که صدایی همچون صدای گوساله (واقعی) داشت پدید آورد؛ پس (به یکدیگر) گفتند: «این خدای شما، و خدای موسی است.» آری! افرادی همچون سامری با بهرهگیری از ابزار هنر و زرق و برق و سر و صدا میخواهند کاری کنند که مردم غافل شده و از موسی دور شوند.
بر این اساس باید برای ارایه و تولید محتوا در این فضای پیچیده مسایلی را در نظر گرفت. باید بدانیم این فضا و استفادهکنندگان از آن چه حقوقی دارند و چه ملاحظاتی را باید مورد توجه قرار داد. بر اساس آیات قرآن:
* اولین حق مردم آن است که مطالب و اخبار به شکل صحیح و مستند در اختیار آنان قرار گیرد، نه بر اساس حدس و گمان، توهین و تهمت، یا شایعه و برداشت شخصی. گاهی وقتها میگویند: آقا در همهی سایتها آمده است. ممکن است همهی سایتها اشتباه کرده باشند.
قرآن میفرماید: «إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» (حجرات/6) اگر یک فاسق خبری آورد، تحقیق کنید. پخش اخبار بدون تحقیق در درست و غلط بودن آن، مسئولیتآفرین است. هدهد به حضرت سلیمان(ع) گفت: «أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ» (نمل/22) «من بر چیزی آگاهی یافتم که تو بر آن آگاهی نیافتی؛ من از سرزمین «سبا» یک خبر قطعی و یقینی برای تو آوردهام.»
* مسألهی دوم اینکه هر محتوایی باید به اهلش گفته شود. چون همهی مردم ظرفیت هر محتوایی را ندارند. موسی(ع) پیامبر اولوالعزم بود، اما در ماجرای همراهی با خضر نشان داد که ظرفیت و تحمل دیدن و شنیدن همه چیز را ندارد. قرآن میگوید همهی مردم ظرفیت یکسان ندارند: «لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» (مائده/101) بر این اساس خبر و مطلبی را نقل نکنیم که امنیت فکری و روانی جامعه به هم بخورد.
* نکته دیگر اینکه مسایل و مطالب، به روز و به موقع باشد. تقریباً چهل سال پیش در کتابی، ماجرای جالبی را خواندم. شخصی برفهای خانهاش را در منزل همسایه ریخته بود. همسایه شکایتش را به دادگاه برده و در تابستان حکم صادر شده بود که برفهای ریخته شده را برگرداند. زمانی که همهی برفها آب شده بود. نوشدارو بعد از مرگ سهراب!
قرآن در ماجرای فرار موسی از مصر میفرماید: «وَجَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَىٰ» (قصص/20) وقتی دربار فرعون تصمیم گرفت موسی را بگیرند و او را بکشند. شخصی با سرعت به شهر آمد و این خبر را به موسی خبر داد. اگر او به موقع نمیآمد، کار موسی تمام شده بود.
* مسأله بعد اینکه باید فعالیتها و حرکات دشمنان را رصد کنیم. ببینیم در دیگر سایتها و فضاها چه میگذرد و چه گفته میشود؟ از دشمنان دین و کشور غافل نباشیم. البته این کار خواص است. کسانی که مسؤول هستند، مثل نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، سازمان تبلیغات، حوزهها، دانشگاهها و…
در قرآن میخوانیم که وقتی مادر موسی، نوزادش را در صندوقی گذارد و آن را به نیل انداخت، آن را رها نکرد، بلکه به دخترش گفت: «وَ قَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ ۖ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» (قصص/11) بدون آنکه کسی متوجه شود، این صندوق را دنبال کن. ما نیز باید همه چیز را رصد کنیم. خیلی وقتها از مسایل مهم زمانی خبردار میشویم که کار از کار گذشته است.
خبرها باید توسط افراد بصیر تحلیل و کارشناسی شود. در این باره قرآن میفرماید: «وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ» (نساء/83) اگر اخبار جامعه به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانده شود، مردم از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد.
* فضای مجازی باید سالم باشد و حب و بغض شخصی در آن نباشد. قرآن میفرماید: «شُهَدَاءَ لِلَّـهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ» (نساء/135) برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد! این بدین معناست که در درج اخبار و مطالب قبل از رعایت مصالح شخصی خدا را در نظر بگیریم.
* باید مواظب بود به افراد بیگناه آسیبی نرسد، و با آبروی اشخاص بازی نشود. شنیدهام که در سایتها تصاویر و فیلمهایی از افراد معروف و غیر معروف بدون در نظر گرفتن حریم خصوصی و شخصی افراد دست به دست میشود. قرآن میفرماید: «أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ» (حجرات/6) مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید!
* باید مراقب باشیم مطلبی که منتشر میکنیم، بازتاب منفی نداشته باشد و مورد سوء استفاده و بهرهبرداری غلط قرار نگیرد. قرآن میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا» (بقره/104) ای افراد باایمان! (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن میکنید،) نگویید: «راعنا»؛ بلکه بگویید: «انظرنا». (زیرا کلمه اول، هم به معنی «ما را مهلت بده!» است و هم به معنای «ما را تحمیق کن!»؛ و دستاویزی برای دشمنان است.)
* امام صادق(علیهالسلام) فرمود: اگر یک چیزی از من شنیدید، با قرآن تطبیق کنید، اگر طبق قرآن بود، از ماست. اگر یک چیزی از ما نقل شد که ضد قرآن بود، قبول نکنید. حدیث را باید تحقیق کرد. احادیث دروغ بسیار است. وقتی آیه نازل شد که بعضی از مردم جانشان را در راه خدا فدا میکنند: «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ» (بقره/207) معاویه گفت هر کس بگوید این حدیث در شان ابن ملجم است، من به او جایزه میدهم. از معاویه پول گرفتند و آیهای که در شأن حضرت علی(علیهالسلام) نازل شده است، گفتند: دربارهی ابن ملجم است.
* فضای مجازی مانع فضای حقیقی نشود. چنان سرگرم کار در این فضا نشویم که از خانه و خانواده و رفتن به نماز جماعت و جمعه غافل شویم. بدانیم ارتباطی که از طریق فضای مجازی با یکدیگر برقرار میکنیم، حکم دید و بازدید حضوری و ملاقات چهره به چهره و صله ارحام را ندارد.
* و نکته آخر اینکه باید خط قرمزها را حفظ کنیم و قداست ها را نشکنیم. خداوند درباره پیامبرش میفرماید: «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ» (حاقه/44-47) اگر او سخنی دروغ بر ما میبست، او را با قدرت میگرفتیم و رگ قلبش را قطع میکردیم، و هیچ کس از شما نمیتوانست از (مجازات) او مانع شود! آری! حفظ خط توحید و مقدسات الهی و دینی چنان اهمیتی دارد که پیامبر محبوب خداوند به خاطر آن تهدید به مجازات میشود.
در پایان هم خطاب من با کسانی است که تولید کننده مسایل انحرافی هستند. کسانی که با قصد و نیت شوم خویش در صدد برهم زدن آرامش جامعه و مردم هستند. کسانی که اخباری را در فضای مجازی منتشر میکنند که در جامعه ولوله میاندازد.
قرآن درباره این افراد دستور برخورد شدید داده است و در آیات پایانی سوره احزاب میفرماید: «لَّئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا * مَّلْعُونِينَ ۖ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا * سُنَّةَ اللَّـهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّـهِ تَبْدِيلًا» (احزاب/60-62)
اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش میکنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم و جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند! آنها از همه جا طرد میشوند، و هر کجا یافت شوند، دستگیر و به سختترین مجازات خواهند رسید! این سنّت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچ گونه تغییری نخواهی یافت!
آری! مردم حق دارند در آرامش زندگی کنند. اگر کسی با انتشار یک شعری، طنزی، کاریکاتوری یا فیلمی در فضای مجازی، زلزلهای در جامعه انداخت، خداوند در ابتدا مجازات طرد و تبعید، و در مراحل بالاتر بازداشت و حبس و در شرایطی حتی قتل را برای این افراد در نظر گرفته است و در پایان آیه میفرماید: در ادیان دیگر هم اینگونه بوده است. یعنی این قانون فقط برای اسلام نیست. هر حکومتی، با فرد یا افرادی که امنیت جامعه را به خطر بیندازند، برخود سخت میکند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان؛
فرم در حال بارگذاری ...
آموزش گام به گام و تصویری پیاده روی اربعین
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1394دانلود:
کلیپ فوق خیلی ساده و خلاصه آموزش گام به گام نحوه حضور در پیاده روی میلیونی و عظیم اربعین توضیح داده شده است. از نحوه گرفتن ویزا تا رفتن به مرز و حتی هزینه سفر به عراق و هزینه اسکان در کربلا و نجف بعد از اربعین و حتی ملاحظات بازگشت به ایران.توصیه می شود هر نوع سوالی درباره پیاده روی اربعین دارید ابتدا این کلیپ را مشاهده فرمایید.
این موشن گرافیک زیبا توسط خانه طراحان گرافیک انقلاب تولید شده است
فرم در حال بارگذاری ...
همسایگان بی آزار
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1394
شخصى از گورستان مى گذشت؛ بهلول را ديد كه بالاى قبرى نشسته با خاك، بازى مى كند.
گفت: سبب چيست كه بيشتر اوقات در گورستان به سر مى برى؟
گفت: نزد قومى به سر مى برم كه مرا آزار نمى رسانند و اگر از پيش ايشان غايب شوم، مرا غيبت نمى كنند.
منبع : نکته های ناب اخلاقی، ص22، كتابخانه تخصصی صاحب الزمان (عج) (مسجد جمکران)
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/4450093186/profile_pictures/_evocache/images-1.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1515609551)
سلام…
منتظر حضور شما هستم..
دشمن شناسی هزینه دارد…
فرم در حال بارگذاری ...
مرگ بر آمریکا، شعاری آزموده شده
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1394اوباما ادعا کرده که با شعار مرگ بر آمریکا امنیت بیشتر برای ایران فراهم نمی شود. نگاهی گذرا به وضعیت کشورهایی در منطقه که مرگ بر آمریکا نگفته اند و نمی گویند و نیز کشورهایی که آمریکا برای برقراری امنیت به آنجا ورود کرده است، میزان توّهم اوباما را نشان می دهد. اتفاقا امنیت ایران حاصل عمل به شعار «مرگ بر آمریکا» است که با ایجاد عمق استراتژیک، خاکریز خود را تا مرزهای رژیم اشغالگر قدس رسانده است.
مرگ بر آمریکا، شعاری آزموده شده
باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مردم ایران از تاریخی افتخارآمیز برخوردارند. اما شعار «مرگ بر آمریکا» برای آنها شغل و امنیت ایجاد نمی کند. اگر ایران مسیر دیگری را انتخاب کرد، آن مسیر برای امنیت منطقه، برای مردم ایران و جهان خوب خواهد بود.» اما چرا اوباما، به دنبال ایرانِ بدون «مرگ بر آمریکا» است؟ پاسخ به این سؤال در کلام امام خمینی رحمه الله علیه نهفته است که «ما همه ی شعارهایمان را با عمل محک زده ایم».[1] لذا می دانیم که:
۱. «مرگ بر آمریکا» شعاری برگرفته از ذهنیت تاریخی ایرانی ها نسبت به رفتارهای استکباری حاکمیت آمریکا بوده که تاکنون استمرار هم داشته است. کاپیتالاسیون، شلیک به هواپیمای مسافربری، کودتای نوژه و…. و حتی «یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکایی ها… با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد.»[2] در واقع «مرگ بر آمریکا را کسی به ملت ایران یاد نداد.»[3] و این شعار، زبان حال و حرف دل ملت های مظلوم و مستضعف جهان بوده است.
...
۲. راستی اگر شعار مرگ بر آمریکا کارآمد نیست و اگر در عمل جواب نداده، پس چرا نظام سلطه به دنبال حذف یک شعار «بی اثر و بی عمل» است؟ آیا تقاضای حذف این شعار به اینکه «امروز در خیلی از کشورها صدای مرگ بر آمریکا بلند میشود» برنمی گردد؟ آیا هدف نظام سلطه این نیست که با تغییر ذهنیت مردمی که «شاخِ ابرقدرتی ابرقدرت ها» را شکسته اند، ملت های الهام گرفته از حرکت ملت ایران را نسبت ادامه حرکت خود دچار تردید کنند؟ تجربه ی تسخیر لانه جاسوسی و حوادث مصر نشان داد که حتی «مبارزه ی با استبداد بدون مبارزه ی با آن قدرت خارجی ای که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمی رسید. .. همچنان که در بعضی از انقلاب های این چند سال اخیر ملاحظه کردیم».[4] به همین دلیل است که جریان غرب گرای داخلی تلاش می کند تا با «بزک» آمریکا، ماهیت استکباری او را کمرنگ کند. این جریان، دو راهبرد اصلی را دنبال می کند: ۱. «تحریف اصول امام خمینی رحمه الله علیه»؛ تا با «تفسیر غلط از امام» شاخص را تغییر دهند.[5] ؛ ۲. مخدوش کردن اصل استکبارستیزی. اگر این جریان بتواند ذهنیت مردم را تغییر دهد؛ به تبع آن مرز بین جبهه حق و باطل کمرنگ می شود، آن وقت راه نفوذ آمریکا به بهترین شکل ممکن هموار خواهد شد.
۳. اوباما ادعا کرده که با شعار مرگ بر آمریکا امنیت بیشتر برای ایران فراهم نمی شود. نگاهی گذرا به وضعیت کشورهایی در منطقه که مرگ بر آمریکا نگفته اند و نمی گویند و نیز کشورهایی که آمریکا برای برقراری امنیت به آنجا ورود کرده است، میزان توّهم اوباما را نشان می دهد. اتفاقا امنیت ایران حاصل عمل به شعار «مرگ بر آمریکا» است که با ایجاد عمق استراتژیک، خاکریز خود را تا مرزهای رژیم اشغالگر قدس رسانده است. بیش از سه دهه مقاومت و تلاش ایران در جهت دست یابی به دست برتر امنیتی در منطقه، نه تنها برای خود بلکه ملجأ امنیتی بسیاری از ملت های منطقه است که آمریکا به بهانه ی تأمین امنیت وارد کشور و زندگی شان شده است. استحکام خط مقاومت از استمرار «مرگ بر آمریکا» ی جمهوری اسلامی ایران است و «همه ی این گله ها و ناراحتی ها از این است که نفوذ ایران گسترده شده»[6] است. به همین دلیل مسئولین نظام اسلامی باید توجه داشته باشند تا پدیده های اتفاقی، “دست دادن ها” و «اقدامات نابجا» یی از سوی آن ها صورت نگیرد که برخلاف سیاست های کلی نظام باشد یا سبب مخدوش شدن این تصویر موفق از مبارزه با استکبار شود و در خط مقاومت منطقه هم ایجاد تذبذب و دلسردی کند. آن ها نباید به جای نقطه های امیدبخش «دل را به نقطه های خیالی» بسپرند.[7]
۴. اوباما گفت که شعار «مرگ بر آمریکا» برای شما شغل ایجاد نمی کند. وی جملات مشابهی را نیز در روزهای منتهی به نوروز ۹۲ درباره ی اقتصاد ایران بر زبان آورده بود. البته چند ماهی از این سخنان اوباما نگذشته بود که «اختلافات سیاسیون آمریکا بر سر مسائل مربوط به بودجه ی دولت شان موجب شد شانزده هفده روز دولت آمریکا تعطیل بشود، هشتصد هزار کارمند به مرخصی اجباری»[8] بروند. امروز ۴۷ درصد جمعیت آمریکا با احتساب بدهی های خود، هیچ ثروتی ندارند (ثروت صفر!)؛ چهارصد خانواده ی ثروتمند آمریکا، مجموعا معادل ۶۲درصد جمعیتشان ثروت دارند و… حال چگونه رییس جمهور این چنین نظام اقتصادی که خود گرفتار است، مدعی می شود که اگر «مرگ بر آمریکا» نگویید، وضع اقتصادی تان بهتر می شود؟ اتفاقا ملت فهمیده است که مشکلات حوزه ی اقتصادی و معیشتی به این دلیل است که به طور کامل و قاطع «مرگ بر آمریکا» را عمل نکرده ایم. ما هنوز در این حوزه نتوانسته ایم وابستگی نظری و عملی به بیرون از مرزها را قطع کنیم. اگر همان بیست سال پیش آن هشدار را شنیده بودیم که «اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته ی به نفت است و باید خودمان را از نفت جدا کنیم.» آن «آقایانِ به قول خودشان “تکنوکرات” لبخند انکار»[9] نمی زدند و کمر همت می بستند و اقتصاد را از آن وابستگی نجات می دادند؛ امروز با این مشکلات اقتصادی روبه رو نبودیم. مشکلات اقتصادی ما برای گفتن «مرگ بر آمریکا» نیست بلکه برای عمل نکردن به آن است. آن “مرگ بر آمریکا"یی که نظام استبدادی شاهنشاهی را برانداخت و نظام سلطه را تحت تأثیر قرار داد، باید به ساختار و رفتار اقتصادی ما نیز جهت بدهد. کافیست یک بار دیگر رجوع کنیم به تجربه ی موفق «مرگ بر آمریکا».
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
پی نوشت ها:
[1] ۶۷/۱۲/۰۳
[2] ۹۲/۱۰/۱۹
[3] ۷۳/۰۸/۱۱
[4] ۹۲/۱۱/۱۹
[5] ۹۲/۰۴/۳۰
[6] (۹/۰۴/۲۰
[7] ۹۳/۱۰/۱۷
[8] ۹۲/۰۸/۱۲
[9] ۹۲/۰۱/۰۱
فرم در حال بارگذاری ...
سال روز رحلت مفسر بزرگ شیعه علامه طباطبایی (ره)
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1394
علامه طباطبائی، فیلسوف، عارف، مفسر قرآن، فقیه و اسلام شناس قرن بود. مظهر جامعیت، اوج اندیشه، بلندای معرفت، ستیغ صبر و شکیبایی و سینه سینای اسرار اولیای الهی بود. زمین را هرگز قرارگاه خود نپنداشت؛ چشم به صدره المنتهی داشت و سرانجام در بامدادی حرن انگیز چهره از شیفتگان و مریدان خود مستور ساخت و آنان را که از شهد کلام و نسیم نگاه و فیض حضورش سرمست بودند در حسرتی ابدی باقی گذارد.تاریخ وفات: 24 آبان 1360
زندگی نامه علامه طباطبائی (ره)
«علامه سید محمدحسین طباطبایی» در 29 ذوالحجة الحرام سال 1321 (مقارن با سال 1281 شمسی) در شهر تبریز در خیابان مسجد کبود، در منزل شخصی پدرشان حاج سید محمد آقا طباطبایی متولد شدند. مادر ایشان نیز ربابه خانم از فامیل یحیوی تبریز، دختر غلامعلی یحیوی و از اشراف تبریز بودند. چهار یا پنج سال پس از تولد ایشان، خداوند برادری به ایشان عطا می کند که او را محمد حسن نام می نهند و کمی پس از تولد محمد حسن، مادر ایشان فوت می کند. تقریباً پنج سال بعد، پدر ایشان هم فوت می کند. در این زمان دو برادر یکی 9 سال و دیگری پنج ساله بودند.
پس از فوت مادر و پدر یکی از محترمان فامیل، یعنی پدر شهید قاضی طباطبایی که حاج میرزا باقر قاضی نام داشت، کفالت اوضاع مالی و زندگی این دو طفل را به عهده می گیرد. این دو کودک زیر نظر مرحوم حاج میرزا باقر قاضی رشد می کنند و نخست به سبک آن زمان، کتاب هایی چون گلستان، قرآن، نصاب و… را می خوانند و سپس بلافاصله آنها را به مدارس کلاسیک می فرستند که شاید نخستین مدرسه در ایران در تبریز دایر شده بود.
این دو برادر با هم مشغول تحصیل می شوند و پس از کلاس ششم، همزمان با حضور در کلاس هفتم، برای تحصیل جامع المقدمات به مدرسه طالبیه می روند که این قضیه تا سال 1304 طول می کشد. در این مدت آنها کتاب های سطح را خیلی سریع به پایان می رسانند، چون در آن زمان بیش از این در تبریز تدریس نمی شد، برای ادامه تحصیل به نجف اشرف هجرت می کنند.
...
در عصری که حوزه های دینی از جامعیت علمی برخوردار شد و در جهت رفع نیازها حرکت رو به رشدی را در پیش گرفته است، مطالعه زندگی فرهنگی علاّمه طباطبایی(ره) از دیدگاه شناخت جامعیت علمی و وسعت بینش او، حرکتی سازنده خواهد بود. این مسأله نشان خواهد داد که حوزه های دینی هیچ گاه از وجود عالمانی جامع و گسترده نگر خالی نمانده است.
علاّمه طباطبایی(ره)، در همه محافل علمی و فرهنگی به عنوان مفسری بزرگ و فیلسوف و حکیمی الهی مطرح است؛ درخشش او در صحنه تفسیر و عرصه حکمت، گرچه سایر ابعاد علمی آن بزرگ را تحت الشعاع قرار داده است، ولی جایگاه علمی او در سایر رشته های معارف اسلامی، چون فقه، اصول، رجال، حدیث و علومی چون جبر، مقابله، هندسه، حساب استدلالی، هیئت قدیم و جدید، فنون ادب فارسی، مباحث تاریخی و اجتماعی، و مبانی و نظریات مکاتب مادی بسیار چشم گیر است. این ظرفیت و قابلیت زمان و نیازهای محیط علمی و اجتماعی است که به برخی از ابعاد علمی و تفسیری او تبلوری افزون تر بخشیده است. به اظهار آنان که از خرمن حضورش، خوشه چیده و از روح بلندش مدد گرفته اند، و نیز به داوری آنان که در آثار علمی و میراث فرهنگی او سیر کرده اند، علاّمه طباطبایی(ره) دائرة المعارفی است که بیشترین مباحث اسلامی و معارف قرآنی و مسائل اصولی عقلی را به تبیین و تحلیل نشسته است.
مرحوم صدرالمتالهین کار ارزشمندی انجام داد و تباین میان کتاب و فلسفه و سلوک را برداشت، اما مرحوم علامه طباطبایی با همه علاقه ای که به صدرالمتالهین داشتند، معتقد بودند که در کتاب های علمی و به خصوص کتاب های درسی نباید این سه را به هم مخلوط کرد. بحث برهانی برای خود جایی دارد، بحث قرآنی هم فصل مشخصی دارد و بحث سلوک عرفانی هم جایگاه خاص خود را دارد. هر چند تمام این موارد به یک مقصد می رسند و ما معتقدیم، محال است که میان ادراک عقلی قاطع و داوری کتاب اختلافی باشد، ولی هر علم برای خود موضوع و شیوه بحثی دارد که باید از هم جدا شوند. حتی در تفسیر المیزان، ایشان برخی از مباحث اجتماعی، اخلافی و فلسفی را مطرح می کند، ولی بعد از آنکه از تفسیر قرآن فارغ می شود، فصل را جدا می کند که این مسائل با هم مخلوط نشوند. البته مهندسی کردن و به شیوه ریاضی مطرح کردن مسائل فلسفی، یکی از ابتکارات ایشان بود.
مفسر عالیقدر، علامه طباطبایی، در زمره حکیمان وارسته ای است که انوار الهی بر وجودش تابیدن گرفت و وی را به مقامات بالای معنوی و علمی رساند و به فرزانه ای برجسته مبدّل کرد. او اسوه فضیلت و بحری سرشار از معارف و عرفان اسلامی بود. وی این مراتب و کمالات را به سادگی به دست نیاورد و در راه اعتلای حق، تزکیه درون، صفای باطن و زُهد، با اخلاصی کم نظیر و صداقتی خاص گام برداشت و با چنین ویژگی های پسندیده و توانایی های علمی و کوشش های فکری، به ساحل قرآن و عترت رسید و به تبیین کلام وحی پرداخت.
با قرآن، معارف ملکوتی را درک کرد و با استناد به آیات این کتاب جاوید و برهان رسالت رسول اکرم(ص) به تشریح مباحث اعتقادی و کلامی دست زد و به برکت این توانمندی کوشید تا افکار را بیدار کند، اندیشه ها را غنا بخشد و با نوری قرآنی درمیان آحاد جامعه پرتوافشانی کند.
در تشریح نکته های تفسیری و روایی، شرح صدر داشت و بر این باور بود که علوم و دانسته های بشری نباید چون باری بر دوش ذهن حمل شود و سپس آدمی آنها را بر کلام خداوند و سخن معصوم تحمیل کند و درواقع دانش های گوناگون باید این زمینه را به وجود آورد تا تشنگان حقایق ناب با آمادگی افزون تری به خدمت قرآن بروند و از این اقیانوس مقدس و بی انتها جرعه هایی جانبخش بنوشند.
علامه، عارفی کامل در عرفان علمی و عملی (عینی) بود. هم عرفان نظری را خوب فهمید و هم عرفان حقیقی و حقیقت عرفان را در ذهن، ذات، عمل و رفتارش پیاده کرد، هم صاحب نظر و هم صاحب بصیرت بود. هم از تحقیق عرفان خوب برآمد و هم در تحقق عرفان جامع و متین عمل کرد و شاید بخوبی بتوان طرح کرد که «رسالة الولایه » علامه طباطبایی رحمه الله ره آورد تحقیق و تحقق و سیر و سلوک علمی و عینی عرفان او بوده است و سفر نامه سلوکی اش قلمداد می شود.
عرفان علامه، بیش از آن که رنگ و بوی صوفیانه و ملل و نحل مشارب عرفانی اساطین فن عرفان داشته باشد، عرفانی علوی و اهل بیتی، یا عرفان ناب شیعی است. عرفان قرآنی و ولایی است که در سنت و سیره قولی، فعلی، بیانی و بنانی اش متجلی شده است و از این رهگذر، سرچشمه های زلال عرفان ناب اسلامی را باید در اندیشه، اشراق، قلم، قدم، قول و فعل علامه جستجو کرد و او را الگوی تمام عیار عرفان ولایی و اسوه کم بدیل عرفان ناب نبوی و علوی دانست که مشرب خاص عرفانی را احیا کرد و از معرفت نفس تا شریعت محوری و نیل به مقام ولایت را بر اساس و استوانه های سنگین و وزین قرآنی، سنت و سیره نبوی و علوی استوار ساخت.
حضرت آیةاللّه جوادی آملی درباره ویژگی اخلاقی استاد عظیم الشأن خود، مفسر کبیر قرآن کریم مرحوم علامه طباطبایی قدس سره، می گویند: اخلاق ایشان اخلاق قرآنی بود، گویا اخلاقش قرآن بود. هر آیه ای که خداوند در قرآن نصب العین انسان کامل می داند، ما در حد انسانی که بتواند مبین و مفسر قرآن باشد در این مرد بزرگ می یافتیم. مجلس ایشان، مجلس ادب اسلامی و خلق الهی بود و ترک اولی در ایشان کمتر اتفاق می افتاد. نام کسی را به بدی نمی برد. بد کسی را نمی خواست و سعی می کرد خیر و سعادت همگان را مسئلت کند.
از خصوصیات علامه طباطبایی ارادت خالصانه به حضرت سیدالشهدا علیه السلام بود و ما با چشم خود دیدیم که علامه عالی مقام طباطبایی با حال ضعف و مریضی که دستشان بر عصا می لرزید، در روضه آقای برقعی شرکت می کرد و می فرمود: می خواهم بروم به روضه آقا مرتضی برقعی. روضه آقای برقعی 150 سال سابقه داشت. برقعی ها و رضوی ها و تقوی های قم از نسل موسی مبرقع از نوادگان حضرت جواد علیه السلام هستند. یک روضه 150 ساله در دهه عاشورا و در محله ی گذرخان خوانده می شد. علامه خیلی به این روضه علاقه داشت و با دست لرزان تشریف می آورد و گریه می کرد و می فرمود: روز قیامت در و دیوار این خانه برای کسانی که به روضه آمده اند، شهادت می دهد. همه موجودات ادراک دارند. شعور دارند و جوارح انسان و مکان هایی که انسان در آن عبادت کرده یا خدای نخواسته معصیت کرده، روز قیامت برای انسان شهادت می دهند: «الیومَ نَختِمُ عَلی أفواهِهِم و تُکلّمُنا أیدیهم و تَشهَدُ أرجُلُهم بِما کَانوا یَکسِبُون».(یس: 65) علاقه شدیدی به حضرت سیدالشهدا علیه السلام داشت و همین ها علامه را بالا برد.
قبل از خواب، اعمالی را که در طول روز انجام داده اید بررسی کنید، هر یک از اعمالتان که خوب بود خدی را برای آن سپاس گویید و توفیق انجام بهتر آن را در روز بعد از خداوند بخواهید، اگر خدای نکرده تقصیر و یا خطایی مرتکب شده بودید، فورا توبه کنید و تصمیم بگیرید که دیگر آن را انجام ندهید. اگر دیدید خلاف های شما متعدد است، تصمیم بگیرید فردا آن را کم کنید. مراقبه و محاسبه باید همیشه باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
نماهنگ «عمار داره این خاک» با صدای حامد زمانی
نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1394نماهنگ حماسی و دیدنی «عمار داره این خاک» با صدای حامد زمانی منتشر شد و در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
شعر این اثر از پیمان طالبی بوده و تهیه کننده آن تلویزیون اینترنتی نصر با همکاری گروه فرهنگی هنری دلصدا می باشد.کارگردان این ویدئو را برادران بوشهری برعهده داشتند .تنظیم کننده این آهنگ امیرجمالفرد و شاعر آن اثر پیمان طالبی می باشد.
دانلود نماهنگ عمار داره این خاک حامد زمانی (کیفیت متوسط) ۲۰ مگابایت
دانلود نماهنگ عمار داره این خاک حامد زمانی (کیفیت بالا) ۸۲ مگابایت
فرم در حال بارگذاری ...
جز دست خط یار به دستم بهانه نیست....
نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1394سید حمیدرضا برقعی،شاعر جوان آیینی کشور، شعر جدیدی برای حضرت قاسم (علیه سلام)سروده است.
نوسروده ای تقدیم به ساحت قاسم بن الحسن
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مست مدام شیشه می در بغل شکست
یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست
فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست
پروانهء رها شده از پیرهن شده است
او بی قرار لحظهء فردا شدن شده است
بر لب گلایه داشت که افتادم از نفس
بی تاب و بی قرار، سراسیمه چون جرس
سهم من از بهار فقط دیدن است و بس؟
بگذار تا رها شوم از بند این قفس
جز دست خط یار به دستم بهانه نیست
خطی که کوفی است ولی کوفیانه نیست
گویی سپرده اند به یعقوب، جامه را
پر کرد از آن معطر یکریز، شامه را
می خواند از نگاه ترش آن چکامه را
هفت آسمان قریب به مضمون نامه را
این چند سطر را ننوشتم، گریستم
باشد برای آن لحظاتی که نیستم
آورده است نامه برایت، کبوترم
اینک کبوترم به فدایت، برادرم
دلواپسم برای تو ای نیم دیگرم
جز پاره های دل چه دلیلی بیاورم
آهنگ واژه ها دل از او برد ناگهان
برگشت چند صفحه به ماقبل داستان
یادش به خیر، دست کریمانه ای که داشت
سر می گذاشتیم به آن شانه ای که داشت
یک شهر بود در صف پیمانه ای که داشت
همواره باز بود درِ خانه ای که داشت
هرچند خانه بود برایش صف مصاف
جز او کدام امام زره بسته در طواف
اینک دلم به یاد برادر گرفته است
شاعر از او بخوان که دلم پر گرفته است
آن شعر را که قیمتِ دیگر گرفته است
شعری که چشم حضرت مادر گرفته است
از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد
وآن تشت را ز خون جگر باغ لاله کرد”
اینک برو که در دل تنگت قرار نیست
خورشید هم چنان که تویی آشکار نیست
راهی برای لشکر شب جز فرار نیست
پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟
مبهوت گام هاش، مقدس ترین ذوات
می رفت و رفتنش متشابه به محکمات
بغض عمو درون گلو بی صدا شکست
باران سنگ بود و سبو بی صدا شکست
او سنگ خورد سنگ، عمو بی صدا شکست
در ازدحام هلهله او… بی صدا شکست
این شعر ادامه داشت اگر گریه می گذاشت…
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/4431910352/profile_pictures/_evocache/untitled-1-1.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1454261855)
سلام
شعر زیبایی بود
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
فرم در حال بارگذاری ...
خیانت بزک
نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1394
برنامهی کنونی آمریکا، تغییر رفتار ایران است.
جریان غربگرای داخلی هم در این پازل بازی میکند
و این روزها فعالیت خود را در رسانهها و تریبونهای مختلف در نزد افکار عمومی افزایش داده است.
به نظر میرسد این برنامه سه ضلع دارد؛
اضلاعی که هر کدام یکی از پایههای حیات مقتدرانهی جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده است.
سال هاست که شیطان بزرگ از براندازی جمهوری اسلامی ایران ناامید شده است. آن ها انواع جنگ های رو در رو را آزموده اند. «در دوره ی ده ساله ی اول (پیروزی انقلاب)، با توطئه ی براندازی سخت -جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی- شروع کردند؛ اما نتوانستند کاری بکنند… در دوره ی بعد، براندازی نرم را دنبال کردند -تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی- که آن هم به جایی نرسید.[1] اما امروز نقاب بر چهره کشیده اند. حرف هایشان را تغییر داد ه اند و «میگویند ما تغییر نظام را نمیخواهیم» تنها به دنبال این هستیم که ایران رفتارش تغییر کند.
اما ملت ایران به خوبی می داند که «تغییر رفتار با تغییر نظام هیچ تفاوتی ندارد؛ درست همان است؛ یعنی تغییر آن سیرت اسلامی… تغییر رفتار یعنی شما از آن چیزهایی که از لوازم قطعی و حتمی حرکت به آن سرمنزل است، دست بردارید؛ از آن کوتاه بیایید و نسبت به آن، اهتمام خودتان را از دست بدهید.[2] و این تغییر به این معنا است که «باقی ماندن نام جمهوری اسلامی و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمین کننده ی اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکه ی قدرت جهانی باد.[3] برنامه ی کنونی آمریکا، تغییر رفتار ایران است. جریان غرب گرای داخلی هم در این پازل بازی می کند و این روزها فعالیت خود را در رسانه ها و تریبون های مختلف در نزد افکار عمومی افزایش داده است. به نظر می رسد این برنامه سه ضلع دارد؛ اضلاعی که هر کدام یکی از پایه های حیات مقتدرانه ی جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده است.
...
۱. تحریف رهبر جمهوری اسلامی؛
اولین ضلع برنامه ی تغییر، خط امام را مورد هدف قرار داده و به شدت به دنبال جایگزینی تفسیرها و روایت های خودساخته به جای نص صریح و معتبر امام است. درحالی که مهم ترین شاخص جهت گیری های انقلاب اسلامی ایران، محکمات امام (بیانات، آثار و وصیت نامه ی امام) است. انحراف در شاخص سبب می شود که رفتار هم منحرف شود. به همین دلیل «جهت گیری ها مهم است… گاهی تفسیر غلط از امام می شود، تفسیر غلط از جهت گیری مورد نظر امام انجام می گیرد؛ که این هم چیز بدی است و خطرناک هم هست.[4]
محکمات امام، چراغ راه است. «اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.[5]
۲. ایجاد تردید در مردم
یکی از پایه های مشروعیت و اقتدار جمهوری اسلامی، مردم هستند؛ مردمی که «ما می توانیم» را از امام خود آموخته و با عزمی راسخ، انقلاب را در گردنه های مهم و صعب العبوری نظیر جنگ تحمیلی، فتنه ها و ایستادگی در مقابل نظام سلطه یاری کرده و می کنند و جوان هایشان پیشرفت های تحسین برانگیز علمی، دفاعی، امنیتی و… را به منصه ی ظهور رساندند. اما برخی «سعی میکنند عزم راسخ ملّت را در مسائل مهمّ مربوط به سرنوشت کشور به هم بزنند، در آنها تردید ایجاد کنند؛ جای احساس عزّت و اعتمادبه نفس ملّی، احساس حقارت ملّی را به آنها تزریق میکنند؛ جای ایمان راسخ، شبهه افکنی و بی اعتقادی؛ جای کار و تلاش و همّت بلند، لذّت جویی و شهوت رانی.[6] را جایگزین کنند. جریانی که «میخواهد وابستگی را تئوریزه کند، استقلال را مسخره کند، دلهای جوانان را برای مستقل زیستن متزلزل کند، نمیشود در مقابل او بی تفاوت ماند؛ باید در مقابل او عکس العمل نشان داد.[7]
۳. بزک کردن دشمن
سومین ضلع تلاشی که بزک کنندگان آمریکا برای تغییر رفتار در ایران انجام می دهند؛ تغییر در ذهنیت مردم است تا دشمنی های آمریکایی ها با ملت ایران فراموش شود. توضیح اینکه با روی کار آمدن اوباما با شعار «تغییر»، برخی در ایران وسوسه شدند که می شود با این رئیس جمهور، راهی برای حل مسائل و اختلافات بین آمریکا و ایران پیدا کرد و وارد تعامل شد. اما حقیقت چیز دیگری بود. «میگویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم… اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد.[8]
فریبکاری های اوباما با ارسال دو نامه به حضرت آیت الله خامنه ای به اوج خود رسید؛ نامه هایی که کارویژه شان «تغییر محاسبات مسئولان» کشور بود. رهبر انقلاب دراین باره فرمودند: «اظهارات رئیس جمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرف داری اش از فتنه های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله ی نظامی و حتّی هسته ای… پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت.[9]
اگر کارهای اوباما مبنی بر «فریب» مردم ایران روی خارجی سکه ی «تغییر رفتار» باشد، «بزک»، نقشه ی غرب گرایان داخل کشور و روی داخلی آن است. «یکی از کارهای آمریکایی ها در این سالهای آخر، این است که کسانی را وادار کنند به بَزَک کردن چهره ی آمریکا؛ به اینکه این جور وانمود بکنند که آمریکایی ها اگر هم یک روزی دشمن بودند، امروز دیگر دشمنی نمیکنند… یک عدّه ای البتّه مغرضانه این کار را میکنند، یک عدّه ای هم از روی ساده لوحی این کار را میکنند.[10] بنابراین «کسانی که می خواهند دشمنی خباثت آلود آمریکا و برخی دنباله روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می کنند.[11]
اظهاراتی نظیر «امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بودند» و یا تقلیل ماهیت استکباری آمریکا و هم تراز کردن خصومت های آن با دیگر کشورها، موجب می شود «تا از دشمنی او غفلت بشود و او بتواند دشمنی خودش را اعمال کند و خنجر را از پشت فرو کند.[12]
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای ,
پی نوشت ها:
[1] ۱۳۸۵/۰۳/۲۹
[2] ۱۳۹۳/۱۲/۲۱
[3] ۱۳۹۴/۰۷/۲۰
[4] ۱۳۹۲/۰۴/۳۰
[5] ۱۳۹۴/۰۳/۱۴
[6] ۱۳۹۳/۰۱/۰۱
[7] ۱۳۹۳/۰۱/۰۱
[8] ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[9] ۱۳۹۴/۰۷/۲۹
[10] ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
[11] ۱۳۹۴/۰۴/۶
[12] ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
فرم در حال بارگذاری ...