« مديحه و مولودی امام سجاد علیه السلامشهادت طلبی کاری عاقلانه است یا عاشقانه!؟ »

بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

ماییم مست جام تو یا زین العابدین

خانه خراب نام تو یا زین العابدین

 

به مناسبت فرارسیدن سالروز میلاد با برکت امام سجاد علیه السلام، مجموعه اشعار آئینی ویژۀ این ایام در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.


بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
وارد میکده شد میکده را مست گرفت
 
نیستها را به نگاه خودش از هست گرفت
 
بیخود از کرببلا رهگذر شام نشد
 
حکمتی داشت که شمشیر دعا دست گرفت
 
من به بیراهه رسیدم ، سحری دستم را
 
با ابوحمزه ی خود آخر بن بست گرفت
 
وصله خوردم به کتاب گنه آلوده ای و
 
نامه ام را شبی از آن همه پیوست گرفت
 
دم افتادن من بود ولی دستم را
 
دید این گمشده در آخر راه است ، گرفت
 
محسن ناصحی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
می نوشم امشب واژه ها را از سبویت
 
پر میشود جام عطش از آبرویت
 
سجاده ات پهن است در محراب ، حالا
 
تر میشود ابیات از آب وضویت
 
مهر نمازت از کدامین خاک پاک است؟
 
اینگونه چرخیدست عالم رو به سویت؟
 
تکبیر میگوید غزل (الله اکبر)
 
بوی خوش سیب است اینک از گلویت . . .
 
قد قامتت کرده قیامت عالمی را
 
در سجده رب العالمین در گفتگویت
 
تبدار دار هستم در ورقهای صحیفه
 
مانند وقتی که تو دیدی روبرویت
 
مردی کمر خم کرد از داغ برادر
 
چشم انتظاری ماند آنجا که عمویت …
سید حسن رستگار

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 

ماه عشق است ماه عشاق است
 
ماه دل های مست و مشتاق است
 
درِ میخانه‌ی کرم شد باز
 
الدخیل، این حریمِ رزاق است
 
ریزه خوارش فقط نه اهل زمین
 
جرعه نوشش تمام آفاق است
 
بی حساب است فضل این ساقی
 
شب جود و سخا و انفاق است
 
بین دل های بیدلان امشب
 
با سر زلف یار میثاق است
 
شب زلف مجعدش «والّیل»
 
صبح چشمش به عالم اشراق است
 
«قبره فی قلوب من والاه»
 
حرمش قبله گاه عشاق است
 
ماه شعبان رسید! ماه سه ماه
 
کربلا می رویم! بسم الله 
 
یوسف رحیمی

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
مرغ دل باز هم غزل خوان شد
 
پنجمین روزِ ماه شعبان شد
 
دو سه روزی به کربلا رفت و
 
حال آمد دخیل سلطان شد
 
اول آمد سراغ خانه ی او…
 
…هرکسی از ازل مسلمان شد
 
هر که سجده نکرده بر درِ او
 
آخر از مسلکش پشیمان شد
 
پینه بسته است روی پیشانیش
 
سید الساجدین دوران شد
 
آنقدَر کیسه روی دوش گرفت
 
نیمه شب ها گدا فراوان شد
 
از ابوحمزه های او بوده
 
نفْس بیمار اگر که درمان شد
 
امشب آمد گلی به عالم که
 
مایه ی آبروی ایران شد
 
کاش بینم بقیع او مثل
 
بارِگاه شه خراسان شد
 
کار او بود اگر که چشمانم
 
چشمه گردید و پر زِ باران شد
 
اصلا از گریه های هرشب اوست
 
که به روی لبم حسین جان شد
 
تا چهل سال آب را دید و
 
روضه خوان گلوی عطشان شد
 
تا چهل سال اگر ذبیحی دید
 
مشکلش آب دادن آن شد
 
تا که چشمش به شیرخوار افتاد
 
یاد طفل رباب گریان شد
 
گریه های محرمم از اوست
 
شال مشکی و پرچمم از اوست
مهدی علی قاسمی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
نذر تو کردم دلم را ، مولای من ! بار دیگر
 
از کوچه باغ دل من ، ای روح آیینه بگذر
 
امروز ، روز بهشت است ، عطر تو می بارد از عرش
 
از عطر ناب حضورت ، شد آفرینش معطر
 
هستی ز نورت جوان شد ، خورشید در آسمان شد
 
شد فجر صادق شکوفا ، شب شد ز نور تو پرپر
 
رفت از جهان بوی پاییز ، آمد بهاری دل انگیز
 
در ذهن خاک سترون ، شد باغ مینو مصور
 
ما را اجابت کن ای عشق ، ای قبله گاه ملایک !
 
ما را اجابت کن ای عشق ، سجاد ، نور مطهر
 
تبریک یاران سحر شد ، خورشید دین جلوه گر شد
 
نور خدا منتشر شد ، در این جهان بار دیگر
 
 رضا اسماعیلی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)


امشب حسنات می فرستد زهرا
 
برشیعه برات می فرستد زهرا
 
درهای بهشت وا شده پس حتمن
 
دارد صلوات می فرستد زهرا
 

سید مجتبی شجاع

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

در سجده های خویش اگر چشم تر کنی

سجاده های هستی را شعله ور کنی

بیشک ستون هفت فلک می شود اگر

دستی از آستین نیایش به در کنی

داود ، طفل مکتب آوای سبز توست

تا در صدای مرثیه خوانش اثر کنی

برخیز ای پرستشِ توحید ، عبد تو!

باید جهان بی خبری را خبر کنی

آنقدر خطبه خطبه ، دعا در دعا شوی

آنقدر خون بباری و قرآن به سر کنی ،

تا خشت خشتِ ظلم و ستم را هر آینه

در کاخهای معرکه زیر و زبر کنی

سجاده را که پیرهن عصمتت شده

پرچم برای قصه ی این خیر و شر کنی

یعنی به رغم نعره ی مستانه ی ستم

گوش زمانه را ز ” مناجات ” کر کنی

. . .

باید که روزگار بترسد ز کفر خویش

او را از آه نیمه شبت بر حذر کنی

ای وای بر زمانه ی ” لبیک ناشناس

سجاد” اگر تو باشی و نفرین اگر کنی

سودابه مهیجی

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
مژده ای شیعه که باشد شب میلاد امشب
 
پا نهاده به جهان حضرت سجاد امشب
 
شهربانو بکند فخر به نسوان جهان
 
که خدا طرفه گلی ناز به داد امشب
 
مرحبا پنجم شعبان شد و روز صلوات
 
زین بشارت دل عشاق بود شاد امشب
 
ای گدایان به در حضرت زهرا بروید
 
عیدیانه دهد آن مادر عباد امشب
 
که ز غم آل محمد شده آزاد امشب
 
کاخ ظلم از برکات قدمش ویران امشب
 
خانه آل امیه شده بر باد امشب
 
دوش رو بر سجاد ((کلامی)) می گفت
 
باد ای ساجد حق خانه ات آباد امشب
 

ولی الله کلامی زنجانی

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
دریای دُر از دلِ صدف می آید
 
تبریکِ سه نور ، با شعف می آید
 
خورشید و مَه و ستاره یکجا جمعند
 
عطرِ صلوات از نجف می آید
 
***
 
شعبان مَه با صفای خاتم باشد
 
میلاد سه آزادۀ عالم باشد
 
نذر قدم حسین و عباس و علی
 
ذکر صلواتِ ما دمادم باشد
 

محمود ژولیده

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
ماییم مست جام تو یا زین العابدین
 
خانه خراب نام تو یا زین العابدین
 
هستیم مرغ بام تو یا زین العابدین
 
مست علی الدوام تو یا زین العابدین
 
پس می دهم سلام تو یا زین العابدین
 
دردم همینکه باتو دوا میشود بس است
 
ذکرم همینکه نام شما میشود بس است
 
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
 
وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است
 
با رحمت مدام تو یا زین العبادین
 
با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟
 
آب دهان کیست چنین کیمیا گری
 
آورده ام برات اگر دیده تری
 
فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری
 
به به به این مرام تو یا زین العابدین
 
نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
 
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
 
کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما
 
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
 
با اشتیاق دام تو یا زین العابدین
 
مهر غلامی پدرت بر جبین ماست
 
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
 
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
 
نامش شرافت همه سرزمین ماست
 
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
 
گرچه اسیر شد امة الله شد فقط
 
روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط
 
آواره حسین دراین راه شد فقط
 
مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط
 
دلبست بر امام تو یا زین العابدین
 
نخل بهشت از رطبت بوسه میگرفت
 
جبریل از نماز شبت بوسه میگرفت
 
سجاده نیز از لقبت بوسه میگرفت
 
آنقدر حسین از دولبت بوسه میگرفت
 
جانم به این مقام تو یا زین العابدین
 
نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است
 
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
 
یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است
 
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
 
حق کرده احترام تو یا زین العابدین
 
ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات
 
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
 
نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات
 
شد خط به خط برادر قرآن صحیفه ات
 
دارد شکر کلام تو یا زین العابدین
 
کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
 
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
 
آقای دوستان خدا ای امان شهر
 
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
 
با سجده غلام تو یا زین العابدین
 
مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
 
ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است
 
یک اربعین تکیه گاه تو زینب است
 
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
 
شد استوار گام تو یا زین العابدین
 
کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
 
با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای
 
ابن زیاد را سرجایش نشانده ای
 
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
 
احسنت بر قیام تو یا زین العابدین
 
آویز دست مادر من نذر مرقدت
 
دو گوشوار دختر من نذر مرقدت
 
فرشی که هست در بر من نذر مرقدت
 
چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت
 
قبر بدون بام تو یا زین العابدین
 
شاید دوباره صحن و سرایی درست شد
 
بین مدینه نیز بنایی درست شد
 
یک گنبد امام رضایی درست شد
 
آخر ضریح های طلایی درست شد
 
آنجا به احترام تو یا زین العابدین
 
با ما ز دردهای شب قافله بگو
 
از زخم گردن و اثر سلسله بگو
 
از خار و پا و سوختن و آبله بگو
 
از طرز خنده های بد حرمله بگو
 
دور و بر خیام تو یا زین العابدین
 
با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و
 
دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و
 
با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و
 
جسم مرمل بدما ترجمه شد و
 
با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین
 
محمدجواد پرچمی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
ای دعـا گشتـه دعـا بـا نفـس روح‌ فزایت
 
وی اجـابت زده هنگـام دعـا بوسه به پایت
 
چشم اربـاب کـرم از همه ‌سو باز به دستت
 
دست اربـاب دعـا بستـه بـه دامـان ولایت
 
عاشق خُلق نکویت همه جا دوست و دشمن
 
دشمن و دوست کند از دل و جان مدح و ثنایت
 
کثـرت خلـق الهـی همـه از یمـن وجودت
 
وسعت مـلک خداونـد بود صحن و سرایت
 
مصحف تو که زبـور و صحف آل رسول است
 
وحـی‌ مُنزَل بُـوَد ای روح مناجـات، دعایت
 
تـو گـل سرسبـد گلشـن کشتـی نجــاتی
 
رخ گـل انداختــه از بوسـۀ مصباح هدایت
 
گــره از کـار فـروبستــۀ عالم تـو گشایی
 
گر چه بسته است به زنجیر، ید عقده‌گشایت
 
ملک و جن و بشر، ارض و سما گوش، سراپا
 
تا دل شب شنوند از لب جان‌بخش، صدایت
 
حلقـۀ سلسله‌ها یکســره در حلقۀ ذکرت
 
به فلک مـی‌رسد از حلقـۀ زنجیـر، ثنایت
 
گل لبخند تو بر سنگ لب بام، عجیب است
 
با وجودی که کند سنگ عدو گریه برایت
 
تو پیـام‌آور خــون گلـوی خـون خـدایی
 
بـوده در کرب‌و‌‌بلا مقتل خون غار حرایت
 
غلامرضا سازگار
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

من آمدم کلماتت به من زبان بدهند
 
زبان ساده ی رفتن به آسمان بدهند
 
من آمدم کلماتت مرا فرو ریزند
 
و مثل زلزله روح مرا تکان بدهند
 
به من که کور و کر و لال هستم و تاریک
 
مسیر چشمه ی نوری ز کهکشان بدهند
 
به من که گوشه ای از دوزخ خودم هستم
 
به قدرِ یک سرِ سوزن کمی امان بدهند
 
به من مجال ملاقات با خدا در شب
 
به من زبان سخن گفتن و بیان بدهند
 
چه می شود که درآیم ز پیله ام امشب
 
تمام صبح جهان را به من نشان بدهند؟
 
منِ سفالِ ترک خورده می شوم آرام
 
اگر برای شکستن به من زمان بدهند
 
تمام یافته هایم به لرزه افتادند
 
صدای تو…کلمات تو…بلکه جان بدهند
 
کجاست تا کلماتت مرا منا ببرند
 
برات مرقد شش گوشه ی جهان بدهند…؟
 
بریده ام…کلماتت کجاست ای باران!
 
که قدر تشنگی ام لحظه ای توان بدهند؟
مریم سقلاطونی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
بسته است همه ی پنجره ها رو به نگاهم
 
چندی ست که گم گشته ی در نیمه ی راهم
 
حس می کنم آیینه ی من تیره و تار است
 
بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است
 
از بس که مناجات سحر را نسرودم
 
سجاده ی بارانی خود را نگشودم
 
پای سخن عشق دلم را ننشاندم
 
یعنی چه سحرها که ابو حمزه نخواندم
 
ای کاش کمی کم کنم این فاصله ها را
 
با خمسه عشر طی کنم این مرحله ها را
 
بر آن شده ام تا که صدایت کنم امشب
 
تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب
 
ای زینت تسبیح و دعا زمزمه هایت
 
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت
 
اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه است
 
جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت
 
در پرده عشاق تو یک گوشه نشسته است
 
صد حنجره داوود در آغوش صدایت
 
از بس که ملک دور و برت پر زده گشته است
 
“پیراهن افلاک پر از عطر عبایت”
 
تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران
 
باشد حجرالاسود الکن به ثنایت
 
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
 
عالم شده سجاده و افتاده به پایت
 
سید حمیدرضا برقعی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
نذر تو کردم دلم را ، مولای من ! بار دیگر
 
از کوچه باغ دل من ، ای روح آیینه بگذر
 
امروز ، روز بهشت است ، عطر تو می بارد از عرش
 
از عطر ناب حضورت ، شد آفرینش معطر
 
هستی ز نورت جوان شد ، خورشید در آسمان شد
 
شد فجر صادق شکوفا ، شب شد ز نور تو پرپر
 
رفت از جهان بوی پاییز ، آمد بهاری دل انگیز
 
در ذهن خاک سترون ، شد باغ مینو مصور
 
ما را اجابت کن ای عشق ، ای قبله گاه ملایک !
 
ما را اجابت کن ای عشق ، سجاد ، نور مطهر
 
تبریک یاران سحر شد ، خورشید دین جلوه گر شد
 
نور خدا منتشر شد ، در این جهان بار دیگر
 
رضا اسماعیلی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
امروز را که مهمان آسمانم
 
 در انتظار لحظه ی سبز اذانم
 
حتی شده از شوق با بال شکسته
 
خود را به سمت آسمان ها می کشانم
 
امشب که گرم دادن خیرات هستند
 
خوب است تا وقت سحر این جا بمانم
 
من تا گره را وا کنم از کارهایم
 
باید دعایی از صحیفه را بخوانم
 
سجاده ها تبریک، آمد استجابت
 
تسبیح ها، هو یا علی ورد زبانم
 
باید گدای حضرت سجاد باشم
 
طبق وظیفه نوکر این آستانم
 
آمد علی سوم این خانواده
 
بابا عقیقه کرده و خیرات داده
 
روح دعایت آبروی صد مسیحاست
 
از آبروی توست این که عشق زیباست
 
در چشم هایت موج می زد استجابت
 
آقا دخیل چشم هایت دست دریاست
 
در حالت سجده اگر چه روی خاکی
 
زیر پر و بالت همیشه عرش پیداست
 
پرواز را با دست بسته یاد دادی
 
رد قدم هایت میان آسمان هاست
 
تو شهربانو زاده ای و سهم ایران
 
(اصلاً حرم سازی تو بر عهده ی ماست)
 
وقتی اصالتاً تو از ایران مایی
 
با تو همیشه پرچم این خطه بالاست
 
ما از اهالی حسین آباد هستیم
 
فامیل های حضرت سجاد هستیم
مسعود اصلانی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
در دل تاریك شب ها، باز می پیچد دعایت
 
 می تراود ذكر حق، از سینه ی دردآشنایت
 
هیچ نوری نیست، نوری نیست… اما تا می آیی
 
 ناگهان خورشید، سر بر می كشد از جای پایت
 
نقطه ی عطف تمام عابدان معنا گرفته
 
 در قنوت دستهایت، در شكوه ربنایت
 
كربلا یعنی همان جایی كه بیمارش تو باشی
 
 می رسد از خیمه ها و از نیستان ها نوایت
 
خلق در خواب خوش اند و زاهدان غرق تظاهر !
 
 کی خبر دارد كسی از سجده های بی ریایت؟
 
این جهان، دربار شام است و پر از بی حرمتی ها
 
 می شود آیا دوباره گل كند زنگ صدایت ؟
 
می شود آیا دوباره گل كند در این زمانه
 
 پا به پای زینب كبری، طنین خطبه هایت ؟
 
من ” فرزدق ” نیستم اما دلم می خواست آقا
 
 شعرهایم را فقط یكبار می خواندم برایت
 
تا تو را دارم، چه غم دارم عزیز آسمانی !
 
 ای خوشا بی بال و بی پر، پركشیدن در هوایت…
سارا جلوداریان
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

آرزوی کوه ها یک سجده ی طولانی اش

آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی اش

دست هایش شاخه ی طوباست مشغول دعاست

ماه و خورشید و فلک در سایه ی نورانی اش

تا که شد یک شب عروس خانه ی آل عبا

شهربانوی جهان شد مادر ایرانی اش

می وزد از منبرش فریادهای یاحسین

شام ها ویرانه ی هر خطبه ی توفانی اش

در کلامش ضربت شمشیر حق حیدر است

عبدودها کشته از شور حماسی خوانی اش

اوست فرزند منا و مکه فرزند صفا

چشمه ها می جوشد از هر واژه ی قرآنی اش

اعظم سعادتمند

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
باز در بحر ولایت گهری پیدا شد
 
ابر، یک ‌سو شد و قرص قمری پیدا شد
 
گلشن عشـق و امیـدِ پسـر فاطمه را
 
الّه‌ الّه! چــه مبـارک ثمـری پیدا شد
 
یک‌صدا خنده ‌زنان اهل سماوات و زمین
 
همـه گفتنـد حسین دگـری پیـدا شد
 
یا حسین ای پسر فاطمه چشمت روشن
 
ذکر و تسبیح و دعا را پدری پیـدا شد
 
یم توحید به جوش آمد و در دامن آن
 
صدفی گشت عیان و گهری پیـدا شد
 
همه خوبان جهان یکسره کردند اقرار
 
که ز خوبان جهان خوب‌تری پیدا شد
 
روی حق روی نبی روی امامان یکسر
 
همـه در صورت زیبـا پسری پیدا شد
 
مژده ای اهـل تـولا شـب میلاد آمد
 
جان بگیرید به کف حضرت سجاد آمد
غلامرضا سازگار
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
سوی مجنون برسانید كه لیلایی هست
 
ما شنیدیم در این شهر كه آقائی هست
 
دورِ این خانه شلوغ است اگر جائی هست
 
دردمندیم و دلی خوش كه مداوائی هست
 
شب عید است بیائید حنا بگذاریم
 
سر به خاكِ قدمِ مردِ دعا بگذاریم
 
تا پدر چشم به چشمانِ تو احیا دارد
 
پَرِ گهواره­ی تو روحِ مسیحا دارد
 
و حسن خیره به چشمانِ تو نجوا دارد
 
نوه­ی حضرت زهراست تماشا دارد
 
جلوه­ی تام علی بر تو مباركبادا
 
سومین نام علی  بر تو مباركبادا
 
فطرسی آمده و از تو پری می خواهد
 
از تو عیسی نفسِ ناب تری می خواهد
 
یوسف از دستِ تو مژگانِ تری می خواهد
 
كه غبارِ قدمت رفته گَری می خواهد
 
یا كریمیم و سرِ جاده­ی تو شیعه شدیم
 
ما كنارِ پرِ سجاده­ی تو شیعه شدیم
 
عشق وقتی به نهایت به نهایت برسد
 
تازه شاید كه سرش بر كفِ پایت برسد
 
چشمِ جبریل اگر سوی عبایت برسد
 
نه محال است مقامش به گدایت برسد
 
نه فقط پهنه­ی افلاك نمك گیر تواند
 
تو از این كشور و این خاك نمك گیر تواند
 
مثلِ پیراهنِ یوسف كه به كنعان آمد
 
مثلِ ابری كه سرِ خاك بیابان آمد
 
صاحب خانه­ی خود جانبِ ایران آمد
 
خانه­ی مادریش شاهِ خراسان آمد
 
خاكِ ما خانه­ی تو سایه مطلق داری
 
حقِ آب و گِل و بر گردنِ ما حق داری
 
عشقِ ایرانیِ ما كارِ بنایت با ماست
 
حوض و فوّاره و ایوانِ طلایت با ماست
 
طاقِ گلدسته، رواق، آینه هایت با ماست
 
خادمیِ حرم و صحن و سرایت با ماست
 
طرحِ زیباتری از باغِ جنان می سازیم
 
و ضریحِ نویی با فرشچیان می سازیم
 
مصلحت بود اگر شیرِ خدا می گشتی
 
تو علی هستی و شمشیرِ خدا می گشتی
 
مست از جلوه­ی تكبیرِ خدا می گشتی
 
تكسوارِ عرب و شیرِ خدا می گشتی
 
بازوی هاشمیت تیغ اگر بر می داشت
 
كربلا زیرِ قدم هات تَرَك بر می داشت
 
رخصتت بود اگر یك تنه لشكر بودی
 
میمنه، میسره بودی و مكرّر بودی
 
ای امام ابنِ امام از همه بهتر بودی
 
رخصتت بود اگر حضرتِ حیدر بودی
 
كربلا دید پدر را نفست یاری كرد
 
وه كه با نامِ تو عباس علمداری كرد
 
واژه ات خطبه شد و تیغِ علی وار آورد
 
خطبه ات شورِ علی در دلِ پیكار آورد
 
چه بلائی به سرِ كاخِ ستمكار آورد
 
شیعه را با شب و شمشیر و دعا با آورد
 
با تو در شام عجب معركه بر پا شده است
 
كه دعا گوی شما زینبِ كبری شده است
 
حسن لطفی

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
ای لیل قدر تشنۀ راز و نیاز تو
 
قبله سزاست غبطه خورد بر نماز تو
 
چون بر قنوت دست دعا باز می کنی
 
صدها فرشته پر کشد از دست باز تو
 
چون تیر جان ز چلۀ مژگان رها کنی
 
گردد شکار هر دل شیدا ز ناز تو
 
آری عصارۀ حسنین است خلقتت
 
این افتخار در سخن دیر باز تو
 
خیر کثیر از قدمت آشکار شد
 
تفسیر گشت سورۀ کوثر به راز تو
 
از نسل دو امام چو نسلت به هم رسید
 
روح قیام و صلح شده سرفراز تو
 
نسل تو نسل پاک دعا و اجابت است
 
آری بهشت قبضۀ آل نجابت است
محمود ژولیده
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

وقتی که فروغ ازلی دیدن داشت

انوار خداوند جلی دیدن داشت

با دیدن فرزند عزیزش سجاد

لبخند حسین بن علی دیدن داشت

×××

شادی و طرب به دست غم بند زده است

دل را به سرور و عشق پیوند زده است

دیدند زمین و آسمان نورانی است

گفتند مگر حسین لبخند زده است

×××

محبوب حریم حق تعالی آمد

تفسیر گر نور و تجلا آمد

درفصل شکفتنش سروشی می گفت

سجاده نشین عرش اعلا آمد

سید هاشم وفایی

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
چشمان منتظر خورشید، با خنده های تو می خندد
 
آه ای تبسم روحانی، هستی به پای تو می خندد
 
با واژه های گل و لبخند، دارد لب پدرت پیوند
 
باران بوسه که می گیرد، بابا برای تو می خندد
 
بانوی شهر خدا حالا، در بر گرفته مسیحش را
 
دستان منتظر باران، با ربنای تو می خندد
 
می آیی از گل و فروردین، از نص واقعه ای شیرین
 
آری صحیفه ی هفت اقلیم، با هر دعای تو می خندد
 
ای پیر وصل مناجاتی، ای آنکه قبله ی حاجاتی
 
در هر فراز مناجاتت، گویی خدای تو می خندد
 
ای روح سجده، دل محراب، در حسرت قدمت بی تاب
 
آری نسیم اجابت در، زلف رهای تو می خندد
 
هرچند اهل زمین بودم، هرچند خاک نشین بودم
 
هربار گریه شدم دیدم، دست عطای تو می خندد
 
یکبار دیگر از این کوچه، مثل نسیم گذر کردی
 
در صحن سینه ی مشتاقم، عطر عبای تو می خندد
 
این شعر هجرت من بوده، از مروه ای نفس آلوده
 
در چشمهای زلال بیت، دارد صفای تو می خندد
حامد اهور
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
بیایید عشق را عبادت كنیم
 
به سجاده عرض ارادت كنیم
 
در این خشك سال صداقت شبی
 
دو ركعت محبت تلاوت كنیم
 
«تمام عبادات ما عادت است
 
به بی عادتی كاش عادت كنیم»
 
بیایید نوبت بگیریم و بعد
 
صف عاشقی را رعایت كنیم
 
همین كه در این صف نشستیم پس
 
بیایید شكر ولایت كنیم
 
شب سوم عاشقی های ماست
 
دوباره كمی عشق نیت كنیم
 
مجال عبادت به عالم رسید
 
بهار مناجاتیان هم رسید
 
به چشم زمین تا كه مهمان شدی
 
به عمر پدر راحت جان شدی
 
تو از مادری آریایی نژاد
 
و از ما و فرزند ایران شدی
 
عجم با تو شانی دگر یافت چون
 
تو فامیل با شهر سلمان شدی
 
پر از لحظه های ركوع و سجود
 
و تندیس خاكی ایمان شدی
 
تو هستی؛ قناعت چه معنا دهد
 
مگر نه كه لبریز احسان شدی
 
كریمانه ما را بخر حضرتا
 
تو كه آبروی كریمان شدی
 
نوشتم كه مهتاب من آمده
 
علی ابن ارباب من آمده
 

حسن کردی

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
ای دعـا گشتـه دعـا بـا نفـس روح‌ فزایت
 
وی اجـابت زده هنگـام دعـا بوسه به پایت
 
چشم اربـاب کـرم از همه ‌سو باز به دستت
 
دست اربـاب دعـا بستـه بـه دامـان ولایت
 
عاشق خُلق نکویت همه جا دوست و دشمن
 
دشمن و دوست کند از دل و جان مدح و ثنایت
 
کثـرت خلـق الهـی همـه از یمـن وجودت
 
وسعت مـلک خداونـد بود صحن و سرایت
 
مصحف تو که زبـور و صحف آل رسول است
 
وحـی‌ مُنزَل بُـوَد ای روح مناجـات، دعایت
 
تـو گـل سرسبـد گلشـن کشتـی نجــاتی
 
رخ گـل انداختــه از بوسـۀ مصباح هدایت
 
گــره از کـار فـروبستــۀ عالم تـو گشایی
 
گر چه بسته است به زنجیر، ید عقده‌گشایت
 
ملک و جن و بشر، ارض و سما گوش، سراپا
 
تا دل شب شنوند از لب جان‌بخش، صدایت
 
حلقـۀ سلسله‌ها یکســره در حلقۀ ذکرت
 
به فلک مـی‌رسد از حلقـۀ زنجیـر، ثنایت
 
گل لبخند تو بر سنگ لب بام، عجیب است
 
با وجودی که کند سنگ عدو گریه برایت
 
تو پیـام‌آور خــون گلـوی خـون خـدایی
 
بـوده در کرب‌و‌‌بلا مقتل خون غار حرایت
 
غلامرضا سازگار
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
کعبه شد سر زلفت دل به سجده افتاده
 
لحظه ای کنارم باش در فضای سجاده
 
در سحر دو چشمانت باب اشک بگشاده
 
غربتی غریبانه نیمه شب تو را داده
 
در مسیر بی دردی ظلمتی فراگیرم
 
از نم سرشک تو آمدم بقا گیرم
 
نخل دلکش طوبی از غمت ثمر دارد
 
با اصالت نامت آه ما ثمر دارد
 
هر که شد مناجاتی بهره از سحر دارد
 
بی گمان نگاه تو بر دلش نظر دارد
 
صاحب دل مایی خالق دعایی تو
 
منشاء گل مایی سیّد البکائی تو
 
آزادی تو ممزوج با غم و بلا باشد
 
دل را که حریم توست بیگانه چرا باشد؟
 
شاهد مناجاتت چون ارض و سما باشد
 
باید که دعای تو مقبول خدا باشد
 
بر بندگی ات تا حشر حیّ ازلی نازد
 
چون شیعه، خدایش هم بر آل علی نازد 
 
تو اسوه ی تقوا نه سر منشاء تقوایی
 
در سجده ثناگوی شهزاده ی لیلایی
 
با دست علی مامت شد شیعه ی زهرایی
 
شد مفتخر ایران از همشهریِ والایی
 
روح توبه هستی تو نفس آیه ی تطهیر
 
هر رکن نمازت را گفته هر ملک تکبیر
 
ای قرین لبهایت گوهر دعا سجاد
 
لحظه لحظه ی عمرت خلق هل اتی سجاد
 
بستر وفا سجاد معدن سخا سجاد
 
روح لافتی سجاد یا حبیبنا سجاد
 
خود فناء فِی اللهی ربّ متقین هستی
 
در ثنای تو این بس زین العابدین هستی
 
در خلقت ما نامت مقصود و دلیل آمد
 
هویِ سحرت ما را عمری است کفیل آمد
 
بر نم نم اشک تو یعقوب دخیل آمد
 
تا از تو بها گیرد با ندبه خلیل آمد
 
انبیا گرفتارت سائلان بازارت
 
از حق همه می جویند یک فرصت دیدارت
 
از خطبه ی غرّایت هر تبکده ویران شد
 
با فیض دعای تو هر دلشده سلمان شد
 
الشام مگو دیگر دل زار و پریشان شد
 
تو دیده ای آن مه را کز نیزه نمایان شد
 
ای نهضت عاشورا مدیون کلام تو
 
باشد دل زینب هم مرهون مرام تو
 
آسمان و شبهایش با غمت هماهنگ است
 
در صحیفه نجوایت لهجه ای خوشاهنگ است
 
در رثای درد تو صد صحیفه خونرنگ است
 
میل کربلا دارم سینه ام چو دلتنگ است
 
عمری است که مجنون لیلای بقیعم من
 
شادم که پرستوی شیدای بقیعم من
 
کاروان آل الله سوی کوفه مهمان بود
 
سجده های خون بود و یک گلوی عطشان بود
 
پیکری بدون سر در تب بیابان بود
 
جای بوسه پیدا کن بر تنی که عریان بود
 
تازیانه با جسم خسته در تلاقی بود
 
خواهری کبودین در جستجوی ساقی بود
 
نینوای پر دردی دیده ای تو هر غم را
 
ناقه ناقه می جوید خواهر محرم را
 
شانه زن که مب یاشد گیسوان درهم را
 
ناله ی تو آتش زد گریه ی محرم را
 
صدق نوکری امشب از کرم عطایم کن
 
سیّدی تو راهیِ حجّ کربلایم کن
 
احسان محسنی فر
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

 
ای روح پرستش خدایی سجّاد
 
مفهوم کمال پارسایی سجّاد
 
از باغ صحیفه ات نسیم ملکوت
 
آورد شمیم کربلایی سجّاد
 

عباس خوش عمل

e="text-align: center;"> 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

ای سجده ات آرزوی سجده

خاک رهت آبروی سجده

ای صاحب مصحف عبادت

گفتار تو گفتگوی سجده

یاسین مقدادی(فانی)
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

بیاور با خودت نور خدا را

تجلی‌های مصباح‌الهدی را

به‌پا کن کربلایی در دل ما

تو که تا شام بردی کربلا را

یوسف رحیمی

 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)
 
کار تو مدام ربنّا بود و نماز
 
در هر نفست عطر دعا بود و نماز
 
در آینۀ چشم توای روح دعا
 
تصویر پر از نور خدا بود و نماز
سید هاشم وفایی
 
بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

 

سرچشمۀ فیض کردگار آمده است
 
در هودجی از قدر و وقار آمده است
 
وقتی که شکفت غنچۀ باغ حسین
 
گفتند به گلها که بهـار آمده است
 

سید هاشم وفایی

 

بسته شعری ویژه ولادت امام سجاد (ع)

 

مژده ای شیعه که باشد شب میلاد امشب
 
پا نهاده به جهان حضرت سجاد امشب
 
شهربانو بکند فخر به نسوان جهان
 
که خدا طرفه گلی ناز به داد امشب
 
مرحبا پنجم شعبان شد و روز صلوات
 
زین بشارت دل عشاق بود شاد امشب
 
ای گدایان به در حضرت زهرا بروید
 
عیدیانه دهد آن مادر عباد امشب
 
که ز غم آل محمد شده آزاد امشب
 
کاخ ظلم از برکات قدمش ویران امشب
 
خانه آل امیه شده بر باد امشب
 
دوش رو بر سجاد ((کلامی)) می گفت
 
باد ای ساجد حق خانه ات آباد امشب
 
ولی الله کلامی زنجانی


فرم در حال بارگذاری ...