« ​دو راه اساسی برای نجات از آثار سوء گناهمنی که کبوترم تو بگو کجا برم! »

وقتی کبوتران حرم چرخ می‌زدند

نوشته شده توسطرحیمی 14ام فروردین, 1395

هر روز در سکوت خیابان ِ دوردست
روی ردیف نازکی از سیم می‌نشست

وقتی کبوتران حرم چرخ می‌زدند
یک بغض کهنه توی گلو داشت…می‌شکست

ابری سپید از سر گلدسته می‌پرید:
جمع کبوتران خوش‌آواز خودپرست

آنها که فکر دانه و آبند و این حرم
جایی که هرچقدر بخواهند دانه هست

آنها برای حاجتشان بال می‌زنند
حتا یکی به عشق تو آیا پریده‌است؟

رعدی زد آسمان و ترک خورد ناگهان
از غصه‌ی کلاغ، کلاغی که سخت مست…

ابر سپید چرخ زد و تکه‌پاره شد
هرجا کبوتری به زمین رفت و بال بست

باران گرفت – بغض خدا هم شکسته بود
تنها کلاغ روی همان ارتفاع پست،

آهسته گفت: من که کبوتر نمی‌شوم
اما دلم به دیدن گلدسته‌ات خوش‌ست

مژگان عباسلو

دانلود آهنگ کلاغ رو سیاه از محسن چاوشی

متن آهنگ کلاغ رو سیاه محسن چاوشی

تو دل یه مزرعه یه کلاغی رو سیاه

هوایی شده بره پابوس امام رضا

اما هی فک میکنه اونجا جای کفتراس

آخه من کجا برم یه کلاغ که روسیاس

من که توی سیاهیا از همه روسیاترم

میون اون کبوترا با چه رویی بپرم

تو همین فکرا بودش کلاغه عاشقمون

یه دلش میگفت برو یه دلش میگفت بمون

که یهو صدایی گفت تو نترس و راهی شو

به سیاهی فک نکن تو یه زائری برو

من که توی سیاهیا از همه روسیاترم

میون اون کبوترا با چه رویی بپرم


فرم در حال بارگذاری ...