موضوع: "مقالات"
علل انحراف امت اسلامی در مستندات قیام عاشورا
نوشته شده توسطرحیمی 13ام مهر, 1397
مقاله: علل انحراف امت اسلامی در مستندات قیام عاشورا
امّت اسلامی بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله ، هر روز بیش از پیش از ارزش های اسلامی فاصله می گرفت و به دوران جـاهلی برمی گشت، تا جایی که به کشتار شجره ی طیّبه و ثقل اصغر، هتک حرمت و بـه اسارت گرفتن اهل بیت پیـامبر صلی الله علیه و آله دسـت زد.
این مقال در صدد است با بررسی خطبه ها و احتجاجات امام حسین علیه السلام و اهل بیت شان، در قیام عاشورا و توجه به قرآن و احادیث نبوی، به مهمّ ترین علل انحراف جامعه اسلامی دست یابد.
گرد آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای صـورت گرفته و پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی نوشته شده است و به این نتیجه دست یافته که مهم ترین علل انحراف جامعه اسلامی در آن زمان و در واقع در تمام زمان ها، ترک اطاعت اهل بیت و اطاعت و پیروی از حکّام ظـالم اسـت که این دو، نتیجه انحرافی است که در سقیفه به وجود آمد و منجر به مهجوریّت اهل بیت و قدرت یافتن بنی امیّه شد.
مقدمه
هر حادثه ای چـه کوچـک و چه بزرگ ریشه ای در گذشته دارد و از پیوند سلسله حوادثی- همچون حلقه های به هم پیوسته زنجیر- پدید می آید، همان گونه که آثار و پی آمدهایی در آینده خواهد داشت. حادثه بزرگی همچون واقعه عاشورا نیز از این قاعده مـستثنا نـیست و علل وقوع آن ریشه در حوادث گذشته دارد. فجایع این حادثه ی غمبار چنان عمیق و عظیم است که ذهن هر پرسشگر را با این سؤال مواجه می کند که چه اتفاقی در جامعه اسلامی روی داد که تـنها 50 سـال بـعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ، نواده محبوب شان و تـنها بـازمانده خـمسه طیبه را به آن صورت فجیع به شهادت رساند، به کودک و پیر و جوان و زن و مرد این خانواده رحم نکرد، جمعی را از دم تیغ گذراند و جمعی دیگر را به اسارت بـرد و از هـیچ سـتمی در حق آنان دریغ نورزید، در حالی که هنوز اصحاب پیـامبر صلی الله علیه و آله و کـسانی که بسیاری از وقایع دوران پیامبر صلی الله علیه و آله را روایت می کردند، زنده بودند؛ کسانی که شاهد محبت ها و سفارش های پیامبر صلی الله علیه و آله در باره ی اهل بیت بودند. چه شـد کـه ارزشـ ها و هنجارهای اسلامی تغییر یافت، باورهای دینی تحریف و سیره نبوی فـراموش شد و ارزش های جاهلی بازگشت، به طوری که سخنان و موعظه های امام حسین علیه السلام و اهل بیت و یارانشان در طول قیام عاشورا، تأثیر چندانی بـر خـواص و عـوام جامعه نگذاشت و آنها نه تنها حاضر به یاری سیدالشهداء علیه السلام نشدند، بـلکه بـه جنگ با ایشان پرداخته و آن فاجعه مصیبت بار را رقم زدند.
قطعاً یکی از منابع مهم برای شناخت تاریخ صـدر اسـلام نـامه ها، خطبه ها و احتجاجاتی است که در حوادث مهم میان افراد مختلف رد و بدل شده اسـت. نـامه های عـلی علیه السلام به معاویه و برعکس، خطبه های متعدد حضرت علی علیه السلام و اصحاب شان مانند ابن عباس و عمار و مالک اشتر در جـنگ های جـمل، صـفین و نهروان از مهم ترین نمونه ها است. در شناخت جنبه های مختلف قیام عاشورا هم بررسی خطبه ها و احتجاجات مـتعدد امـام حسین علیه السلام و اهل بیت ایشان اهمیتی بسزا دارند.
حمایت از کالای ایرانی در قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397
به قلم رقیه رحیمی (طلبه سطح سه)
قرآن که خود را تبیان لکل شیء می نامد فرا روی همه زمانها و پاسخگوی همه مشکلات بشری است و اسلام به عنوان دین کاملی که خاتم النبیین مامور ابلاغ آن به همه جهانیان است تا آخرالزمان و در لابلای همه پیچیدگیهای زندگی امروز همراه انسان است.گرچه قرآن کتابی نیست که به راه حل همه مشکلات بشری با جزییات و شرح و بسط پرداخته باشد اما دستورات کلی آن همچون چراغی راهگشای تاریکیها و ظلمتهای همه قرون است. |
زندگی در عصر حاضر برای انسان امروز مقتضیات خاص خود را دارد.یقینا مشکلات و سوالات بشر امروز بسیار پیچیده تر از سوالات عصر نزول و ماقبل آن است.انسان امروزه در دنیایی زندگی می کند که معادلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی و آموزش و علمی و… در تار و پور زندگی او رخنه کرده و گاهی تئوریهایی که عقل ناقص انسانی ارائه می دهد نمی تواند پاسخ خوبی برای سوالات وی باشد.
مسایل اقتصادی از جمله مسایل مهم و جاری انسان عصر حاضر است که گاهی افراد جامعه را دچار مشکلات و معضلاتی می کند.پوشیده نیست که مسایل مالی و تامین نیازهای عرفی در هر جامعه ای پایه سلامت روحی و جسمی هر انسانی را تشکیل می دهد.
یکی از مسایلی که چند سالی است مورد توجه و تاکید دلسوزان و متوالیان امر اقتصاد در میهن اسلامیمان قرار گرفته است پیشرفت اقتصاد با رویکرد حمایت از کالای داخلی است.با مراجعه به قرآن به آیاتی برمی خوریم که می توان آنها را تکیه گاه نقلی و شرعی محکمی برای حمایت از کالای ایرانی و تولید وطنی دانست.
آنچه در این مقاله ارائه می شود معرفی آیاتی است که می توان با تکیه بر آنها حمایت از کالای ایرانی را امری شرعی و قرآنی قلمداد نمود.
در ذیل به معرفی این آیات پرداخته می شود:
1- خداوند در سوره نساء ایه 141 می فرماید:
«وَ لَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً :
و خداوند هرگز بر [زیانِ ] مؤمنان، برای کافران راه [تسلّطی ] قرار نداده است.»
در تفسیر نمونه در شرح این آیه آمده است:
از آنجا که کلمه «سبیل» به اصطلاح از قبیل «نکره در سیاق نفى» است و معنى عموم را مى رساند از آیه چنین استفاده مى شود: کافران نه تنها از نظر منطق، که از نظر نظامى، سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد.
هنجارشناسی اخلاق جنسی در زندگی زناشویی از دیدگاه اسلام
نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1397
این پژوهش به منظور دستیابی به هنجارهای جنسی در زندگی زناشویی تدوین شده است. به همین منظور، قرآن کریم و مجموعه وسیعی از روایات مطالعه و بررسی شد. آیات مرتبط با مسائل جنسی از قرآن استخراج گردید و پس از بازخوانی آیات استخراج شده، کلیدواژه متناسب با موضوعات انتخاب گردید. در نهایت هنجارهای اخلاقی ناظر به رابطه جنسی مشخص شد. پژوهش حاضر با روش استنادی به اصول اخلاق جنسی در زندگی زناشویی دست یافته و در همه زمینه ها تناسب این اصول با عقل توحیدی موردنظر بوده است. از جمله اصول اخلاقی، که در زمینه مسائل جنسی در قرآن و روایات مطرح است، عدالت، عفت، مودت، رحمت، کرامت و غیرت است.
مقدمه
«هنجار اخلاقی » به معنای بایسته ها و نبایسته های برخاسته از یک نظام ارزشی است. بنابراین، اگرچه عقل در شناخت این هنجارها، به تناسب رفتار با هـدف (ارزش نـهایی) توجه می کند اما به سبب تفاوت نظام های ارزش گذاری ممکن است اصول اخلاقی در یک سبک اندیشه ورزی مانند نظام لیبرال کاملاً متفاوت با منظومة فکری اسلامی باشد.
ازاین رو، باید با مـراجعه بـه متون اصیل اسلامی و تحلیل آنها، به هنجارهای اخلاقی در زمینه های گوناگون، از جمله زندگی جنسی انسان پرداخت. البته ممکن است عقل با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد زندگی فردی و اجتماعی، یک سلسله از هـنجارها دسـت یـابد که در این صورت، لازم است در اصـول و تـعیین جـایگاه آن در نظام فکری اسلام بازنگری شود.
ابعاد شخصيتى امام رضا عليه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 7ام مرداد, 1396
زندگى و شخصيت امامان شيعه، دو جنبه ارزشى متمايز و با اين حال مرتبط با هم دارد.
اول : شخصيت عملى و علمى و اخلاقى و اجتماعى آنان كه در طول زندگى ايشان، در منظر همگان شكل گرفته است و فهم و ادراك آن نياز به پيش زمينه هاى اعتقادى و مذهبى خاص ندارد، بلكه هر بيننده فهيم و داراى شعور و انصاف مىتواند، ارزش ها و امتيازهاى آنان را دريابد و بشناسد.
دوم : شخصيت معنوى و الهى آنان كه ريشه در عنايت ويژه خداوند نسبت به ايشان دارد. شناخت اين بعد از شخصيت اهل بيت نياز به معرفت هاى پيشين دارد؛ يعنى نخست بايد به رسالت پيامبر صلی الله علیه و آله ايمان داشت و براساس رهنمودهاى آن حضرت، ولايت عترت را پذيرفت و براى شناخت جايگاه عترت به روايات و راويان معتبر اعتماد كرد و كوتاه سخن اين كه بينش هاى مذهبى مختلف، مىتواند مانع شناخت اين بعد از شخصيت اهل بيت عليهم السلام باشد.
حجاب و پوشش در قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1396
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیوتًا غَیرَ بُیوتِکمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا ذَلِکمْ خَیرٌ لَکمْ لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ (٢٧)فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلا تَدْخُلُوهَا حَتَّی یؤْذَنَ لَکمْ وَإِنْ قِیلَ لَکمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ (٢٨)لَیسَ عَلَیکمْ جُنَاحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیوتًا غَیرَ مَسْکـونَةٍ فِیهَا مَتَاعٌ لَکمْ وَاللَّهُ یعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکتُمُونَ (٢٩)قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ (٣٠)وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الإرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ (٣١). »
آیات مربوط به موضوع حجاب در دو سوره از قرآن آمده است، یکی سوره نور و دیگر سوره احزاب. ما تفسیر آیات را بیان می کنیم وسپس به مسائل فقهی و بحث روایات و نقل فتوای فقها می پردازیم. در سوره نور آیه ای که مربوط به مطلب است آیه 31 می باشد. چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود در منازل است و در حکم مقدمه این آیه می باشد. تفسیر آیات را از آنجا شروع می کنیم:
ای کسانی که ایمان آوردید!به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید و بر اهل خانه سلام کنید این برای شما بهتر است. باشد که پند گیرید.
اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود. اگر گفته شدباز گردید، بازگردید که پاکیزه تر است برای شما. خدا بدانچه انجام می دهیدداناست.
باکی نیست که در خانه هایی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید(بدون اجازه)داخل شوید. خدا آنچه را آشکار می کنید و آنچه را نهان می دارید آگاه است.
به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامن ها حفظ کنند. این برای شما پاکیزه تراست. خدا بدانچه می کنید آگاه است.
به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامن های خویش حفظ کنند وزیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیداست، سرپوشهای خویش بر گریبان هابزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدر شوهران یاپسران یا پسر شوهران یا برادران یا برادرزادگان یا خواهر زادگان یا زنان یامملوکانشان یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند(یا بر کامجویی از زنان توانا نیستند)و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفی شان دانسته شود. ای گروه مؤمنان!همگی به سوی خداوند توبه برید، باشد که رستگار شوید.
مفاد آیه اول و دوم این است که مؤمنین نباید سر زده و بدون اجازه به خانه کسی داخل شوند. در آیه سوم مکان های عمومی و جاهایی که برای سکـونت نیست از این دستور استثنا می گردد. سپس دو آیه دیگر مربوط به وظایف زن و مرد است درمعاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است:
1- هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کند.
2- مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد.
3- زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکارنسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.
4- دو استثنا برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله «وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است و دیگری با جمله « وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ. . . » ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می کند.
بصیرت در فضای مجازی(1)
نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1395
اکنون در فضای مجازی، شیطان با جنود بسیاری دست به کار شده است. اخلاق گرایی ظاهری را وسیله خوبی برای دین گریزی جوانان یافته است.ایادی ابلیس در این فضا به راحتی یک پیام ظاهرا اخلاقی را موذیانه طراحی می کنند تا یکی از آموزه ها و تعالیم مقدس دینی را ناخودآگاه خدشه دار کنند.مخاطب سلیم الفکر در نگاه اول در می یابد که توطئه طراحی این پیام چیست.اما آن کس که مغلوب این فضا شده است ناخواسته رنگ می بازد و هدف اصلی آن پیام در عمق جانش نفوذ می کند و محصول آن در آینده ای نه چندان دور در اعتقاداتش هویدا می شود.پس مراقب باشیم و در پیامهای اخلاقی به ظاهر زیبا تفکر کنیم.به این مثال توجه کنید:
بیایید در ماه محرم، زنجیر نزنیم.اما زنجیر از پای آزاد مردی باز کنیم.سینه نزنیم اما سینه دردمندی را ازغم پاک کنیم.
اشک نریزیم.اما اشک از چشم مظلومی بزداییم.
نویسند و طراح این پیام در ظاهر پیام انساندوستی و محبت به همنوع را می خواهد به مخاطب القاء کند.اما حقیقت این است که در پس این پیام خوش آب و رنگ فتنه و حیله بزرگی نهفته است.نویسنده بسیار آرام و بی سر و صدا در حال خدشه وارد کردن به عزاداری ماه محرم و کم ارزش جلوه دادن آن است و به دنبال آن سلب روحیه جهادی و مکتب شهادت از شیعه!!
ببینید چه اهداف شومی در پس این پیامهای زیباست.مانند مار خوش و خط و خالی هستند که به دنبال ویرانی بنیان اعتقادات و ارزشها هستند.
نوشته: رقیه رحیمی
مطالب مرتبط:
بصیرت در فضای مجازی(2)
بصیرت در فضای مجازی(3)
ده نکته کلیدی پیرامون نویسندگی دینی در فضای مجازی
نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1395دنیای امروز دنیای “مبتنی بر وب” است.دنیایی که ارتباطات افراد آن در کمترین سرعت ممکن انجام می گیرد و به واسطه وجود چنین فضایی، دهکده جهانی«Global village» درحال شکل گیری است. نسلی که امروز با آن مواجه هستیم دارای سرعت بسیار در انجام امور روزانه است و به دنبال رتق و فتق امور خود از طریق فضای گسترده و مجهز اینترنت است.ارتباطات مستقیم و حقیقی در این نسل رو به کاهش است.طبعاٌ وظیفه ما به عنوان مبلغ دین این است که این فضا و امکانات آن را بشناسیم و از آن نهایت استفاده را ببریم.
اکنون که منبرهای قدیمی چوبین تبدیل به منبرهای دیجیتال شده اند و اقیانوس گسترده اینترنت ما را با مخاطبان بی شماری روبرو کرده است، برماست که طبق فرمایشات مکرر امام خامنه ای خود را مغلوب این فضا ندانیم و با سلاح ایمان و علم وارد میدان جنگ نابرابری شویم که دشمن علیه ارزشها و فرهنگ ما به راه انداخته است.
اولین گام در این مسیر خطیر آشنایی با فوت و فن نویسندگی موفق در فضای مجای به منظور انجام رسالت دینی است.شرایط و ویژگی های مخاطبان مجازی برخی لوازم و ضرورت ها را برای نویسندگی و تبلیغ در این فضا ایجاب می کند که به ده نکته مهم در این باب اشاره مختصر می کنیم:
1-تولیدی بودن و پرهیز از کپی:
مطلبی که حاصل تراوش ذهنی نویسنده باشد و آمیخته با عناصر اندیشه و احساس و خیال انگیزی باشد به مراتب تأثیر بسیار بیشتری از مطالب کپی شده و اقتباسی بر مخاطب دارد.امکانات فضای اینترنت به گونه ای است که مطالب عموماً به سهولت دست به دست می چرخند و تشخیص مطالب تولیدی از مطالب کپی شده نسبتاً آسان است. مطلب تولیدی و خلّاقی که با دقت و ظرافت و ارزش گذاری نوشته شده باشد می تواند در انتقال حس نویسنده به مخاطب نیز موفق تر باشد چرا که نویسنده برای تولید محتوای فاخر،ابتدا بنا را بر صداقت باطنی خویش می گذارد سپس الفاظی را با توجه به بار معنایی خاصی که دارند و آنچه که مدنظرش است، به کار می برد.در حالیکه مطالب کپی شده فاقد چنین خصوصیتی هستند و ممکن است در انتقال مقصود واقعی نویسنده الکن باشند.
2- عدم خلط میان هدف و وسیله:
فراموش نکنیم که برای یک نویسنده سلیم القلب و متّقی،هدف اصلی از نویسندگی در فضای مجازی فقط جذب مخاطب نیست.بلکه جذب مخاطب تنها یک ابزار است برای آگاهی بخشی و افزایش نور بصیرت در جامعه مجازی. نویسنده روشنگری که به دنبال تنویر افکار است برای رسیدن به چنین هدفی به هر وسیله ای متوسل نمی شود.هوچی گری،شایعه سازی،یک کلاغ و چهل کلاغ،افتراء و تهمت،تیترزنی مغایر با محتوای متن و خبر،ایجاد شبهه در اذهان خالی مخاطبان،استفاده از الفاظ رکیک و ناشایست،پرداختن به مسایل غیر اخلاقی و اشغال ذهن مخاطب با تصویرسازیهای مستهجن و موهن و … از اموری است که باعث جذب مخاطبان در اولین قدم می شود.شایسته است نویسنده ای که برای رضایت خدا قلم برداشته است و هدف والایی دارد(به ویژه در حیطه دین و تبلیغ آن به زبان رسانه) متن خود را از این آلودگیها پیراسته کند.
نقش تقوا در خانواده
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395خداوند تقوا را بهترین زاد و توشه برای سفر آخرت می داند و می فرماید:
و بهترین افراد را با تقواترین آنها معرفی می فرماید:
فلسفه ی انجام عبادت های بدنی، مالی و اخلاقی، تحقق تقوا در عرصه ی حیات انسانی است. تقوا اساس کرامت، شرافت، سعادت و کلید خیر دنیا و آخرت است. امام علی (علیه السلام) فرمود:
«ان التقوی افضل کنز، و أحرز حرز، و اعز عز، فیه نجاه کل هارب ودرک کل طالب و ظفر کل غالب؛ (5)
همانا تقوا بهترین گنج، محافظ ترین حرز و مناسب ترین وسیله دستیابی به عزت است. نجات هر فراری ( از گناه و عذاب)، رسیدن هر جوینده ای به مقصود خود و پیروزی هر غلبه کننده ای تنها به وسیله ی تقوا تحقق می یابد.»
البته تقوا دارای مراتب گوناگون است و مؤمنان به میزان تلاش خود به مرتبه ای از آن دست می یابند؛ اما کسب پایین ترین مرتبه ی تقوا که انجام واجبات و ترک محرمات الهی است، بر همه واجب می باشد.
با این همه، سفارش به تقوا در قرآن و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) می توان به گستردگی تأثیر آن بر روح و جان آدمی و نیز تأثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی انسان پی برد.
نقش تقوا در رشد شخصیت انسان
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395
یکى از مشکلات مهم در جهان ماشینى امروز، بخصوص در جهان غرب، عدم کنترل عوامل انحراف و فقدان راهنمایان فرهنگى و سقوط شخصیت والاى انسانى است از این رو نقش تقوا در رشد شخصیتها و تکامل آنها و جلوگیرى از انحراف روحى اهمیت واقعى خود را یافته و به عنوان درمان اصلى براى اصلاح ساختار انسانها مطرح مىگردد.
از این رو، در این مقاله نظر اسلام و کلام وحى به طور دقیق و گسترده و جامع الاطراف پیرامون تقوا در مسائل زیر مورد تحقیق و بررسى قرار مىگیرد:
تقوا و شخصیت والاى انسان و تاثیر تقوا در تکامل شخصیت انسانها با توجه به متون معتبر اسلامى-معناى تقوا از دیدگاه قرآن و مراتب تقوا و اقسام آن و عوامل پیدایش تقوا در قرآن و در گفتار پیشوایان اسلام و آثار فردى و اجتماعى تقوا و امتیازات خانوادگى و قبیلهاى-تقوا و مقاومت و غیر اینها از مسائلى در معرفى تقوا از دیدگاه اسلام مىتواند مورد بحث قرار بگیرد.
این حقیقت مسلم است که مشکلات و ناراحتیها و ناکامیهاى روحى در جهان، بخصوص در جهان غرب در اثر زندگانى ماشینى روبتزاید گزارده است، آمارهاى موجود بازگوى این حقیقت میباشد 1 و نیز مطالعه در حالات گناهکاران و حتى اعتراف آنان در پارهیى اوقات این حقیقت را نیز روشن مىسازد که ضمیر اکثر این افراد(یعنى خیانتگران و مبتلایان به بیمارى هاى روحى)در دوران طفولیت مثل آسمان صاف بوده، سرکشى نداشته ولى به مرور زمان در اثر نبودن راهنمایان دلسوز و تمرکز انحرافهاى قواى روحى و تأثیر روابط خارجى محیط، ناپاک و تیره و تبدیل به یک عناصر خطرناک شدهاند و از همه مهمتر فقدان راهنمایان فرهنگى در محیط خانواده و خارج از خانواده و عدم کنترل عوامل انحراف در مسیر فضیلت و تقوا، بالاترین مصیبتى است که حیات اجتماعى و ترقیات روز افزون اجتماع را در جنبههاى مختلف علم و صنعت تهدید مىنماید.
راهنمایان فاسد و بىدین و بىتقوا قادرند چنان زیانهاى غیر قابل جبرانى بار آورند که عملا اکثر افراد فعال مملکت یعنى سرمایههاى پر ارزش کشور را به عدهیى افراد ضعیف و وامانده تبدیل کنند و افراد بىشخصیت تحویل جامعه دهند از این رو است که نقش تقوا در رشد شخصیتها و تکامل اهمیت واقعى خود را پیدا مىکند.
براى اینکه خوانندگان اهمیت تقوا را در تبیین شخصیت و تکامل آن به خوبى بدانند لازم است دیدگاه اسلام در مساله تقوا و شخصیت والاى انسان و تأثیر تقوا در تکامل شخصیت با توجه به متون معتبر اسلامى (قرآن و سخنان پیشوایان اسلام)و بطور کلى نظر اسلام و وحى در این باره مورد تحلیل و بررسى قرار گیرد.
براى این کار لازم است قبلا معناى شخصیت و اجزاء متشکله آن بیان شود و سپس تقوا و نشانههاى آن و عوامل پیدایش تقوا و مسائل مربوط به تقوا از دیدگاه قرآن و اخبار و احادیث معتبر اسلامى بازگو گردد تا ابعاد گوناگون مسالهى، تبیین و روشن گردد.
ضرورت مدیریت زبان از دیدگاه نهج البلاغه
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395(لا تقل ما لا تعلم، بل لا تقل کل ما تعلم، فان الله فرض علی جوارحک کُلّها فرائضَ یَحتَجُّ بها علیک یوم القیامة)1. آنچه نمی دانی مگو، بلکه همه ی آنچه را که می دانی نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجت می آورد.
شرح گفتار
خداوند بی همتا در کلام نورانی خود، نعمت بیان و سخن گفتن را به عنوان یکی از بزرگترین نعم الهی مطرح نموده و آن را به نحو شایانی مورد ستایش قرار می دهد. و به زیبایی در این باره می فرماید: (الرحمن عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ )2؛ خداوند رحمان قرآن را یاد داد. انسان را آفریده به او بیان و گفتن را آموخت.
این تعریف و تمجید از ناحیه ی حضرت حق، بدین جهت است که با نعمت ارزشمند بیان است که آدمی می تواند بسیاری از معارف و حقایق دینی و دستورات الهی را دریافت و به دیگران منتقل سازد، تا همگان از دریای خروشان معارف الهی بهره مند گشته و با به کار بستن آنها، به سعادت ابدی دست یابند.
با وجود اینکه نعمت ارزشمند بیان، از مهمترین و کارآمدترین نعم الهی است اما باید توجه داشت که این نمت گرانسنگ، می تواند بسیار خطرناک و گمراه کننده هم باشد، به گونه ای که سرنوشت آدمی را تاریک و ظلمانی و او را در پیشگاه الهی شرمسار و روسیه نماید.
امیر بیان علی بن ابی طالب (علیه السلام) در سخن حکیمانه ای که در آغاز این نوشتار آورده ایم ما را به سکوت و فرو بستن زبان دعوت نموده است و در این باره به زیبایی می فرماید: (آنچه نمی دانی، مگو، بلکه همه ی آنچه را که می دانی نیز مگو…)
این سخن زیبا از امیر متقیان (علیه السلام)، بیانگر این مطلب است که انسان باید زبان خود را مدیریت نموده و از سخنان اضافی و بیهوده پرهیز نماید،به این صورت که تمام آنچه را که در صندوقچه ذهن خود قرار داده به زبان نیاورد زیرا نسبت به بسیاری از آنها یقین و اطمینان ندارد و لذا به زبان آوردن آنها به هیچ وجه برای او جایز نیست و درگامی فراتر باید گفت که: انسان حتی تمام مطالبی که به آنها علم و یقین دارد را نیز نباید به زبان آورد، اگر چه راست و واقعی هستند ولی هر راستی را نباید به زبان آورد، زیرا چه بسا به زبان آوردن آنها ایجاد فتنه کرده و باعث اختلاف و دعوا و درگیری میان افراد خانواده، جامعه، دوستان و آشنایان و … شود.