موضوع: "عمومی"
تمام محبت های دنیا مجازی هستند
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1396شالوده ی اسلام محبت اهل بیت(علیهم السلام) است
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
بندگی کن تا که سلطانت کنند
نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1396
امام حسن (علیه السلام)در حدیثی نورانی می فرماید:
اگر آدم و حوا از بهشت رانده نمی شدند ، چه می شد؟
نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1396
سرنوشت قطعی انسان، زندگی بر روی زمین بود. از سویی نیز آن جنّت که حضرت آدم و همسرش حوا در آن ساکن شده بودند، بهشت موعود نبوده است.
تفاوت امامت و نبوت
نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1396
اصول دین از جمله؛ توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل است که در این گزارش به تفاوت دو اصل امامت و نبوت خواهیم پرداخت. |
اصول دین و فروع دین از جمله ملزماتی است که هر فرد مسلمان با گرایش دین اسلام آن را باید بداند.
برای خود، پدر و مادر و مؤمنان دعا کنید.
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1396رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَی وَلِمنَ دَخَلَ بَیتِی مُؤْمِناً وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارَا[1]
پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و کسی را که با ایمان داخل خانه ی من شد و مردان مومن و زنان مومن را بیامرز؛ و ستمکاران را جز نابودی میفزا!»
نکته ها و اشاره ها:
1.نوح علیه السلام برای خود طلب آمرزش کرد. شاید به خاطر آن که احتمال می داد در صدها سال تبلیغ و تلاش، ترک اولایی از او سرزده، یا کوتاهی کرده باشد. آری؛ بندگان خاص خدا این گونه اند که با تلاش های خود مغرور نمی شوند بلکه همیشه احتمال می دهند که مقصّر باشند و از این رو طلب آمرزش می کنند.
2.نوح علیه السلام برای پدر و مادرش دعا و از زحمات آنان حق شناسی می کند و نیز برای مؤمنان قوم خود که به آیین او گرویدند و همراه او وارد کشتی شدند دعا می کند و نیز برای همه ی زنان و مردان مؤمن در طول تاریخ دعا می کند و با مؤمنان سراسر عالم ارتباط بر قرار می سازد.
3.مقصود از خانه ی نوح علیه السلام در این آیات، خانه ی شخصی یا مسجد اوست که محل رفت و آمد مؤمنان بود و یا منظور کشتی نوح یا آیین اوست که مؤمنان وارد آنها شدند.
از امام صادق علیه السلام روایت شده که مقصود از خانه ی نوح، ولایت است و هر کس وارد ولایت گردد، در خانه ی پیامبران وارد شده است.[2]
آموزه ها و پیام ها:
1.برای خود، پدر و مادر و مؤمنان دعا کنید و علیه ستمکاران نفرین نمایید.[3]
پی نوشت:
[1] سوره نوح، آیه 28
[2] كافى، ج 1، ص 423؛ بحارالانوار، ج 11، ص 315 و ج 23، ص 329 و 330 و تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 429.
[3] ويرايش اول اين سوره در تاريخ 1/ 7/ 1381 و ويرايش نهايى آن در تاريخ 25/ 12/ 1387 با همكارى دوستان پيش گفته پايان يافت. والحمد للَّهربّ العالمين.
نماز لیله الرغائب (شب آرزوها) (اقبال الاعمال)
نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1396الجزء الثانی؛ الباب الثامن فيما نذكره مما يختص بشهر رجب و بركاته و ما نختاره من عباداته و خيراته و فيه فصول، فصل فيما نذكره من عمل أول جمعة من شهر رجب
چرا باز هم اقتصاد، چرا باز هم تولید؟
نوشته شده توسطرحیمی 5ام فروردین, 1396
در مسابقهی اقتصاد جهانی، توان تولید یک ملت است که حرف آخر را میزند. این جمله بهمعنای کم ارج دانستن سایر ابعاد مانند علم و فرهنگ و سیاست نیست، زیرا قدرت تولید، گرچه ابتدا در شمایل اقتصاد خود را نشان میدهد، اما بهمحض ورود بهسایر عرصهها، آن مناسبات را نیز دگرگون و همساز میکند. مرحوم جلال درست تشخیص داده بود که فارق میان غرب و سایر ممالک، اهل تولید بودن یا مصرف کننده بودن است زیرا اقتصاد تولیدمحور، روحی تازه بر سایر جوارح اجتماع میدمد:
اول: اقتصاد طفیلی غرب یا شرق، نمیتواند سیاست مستقل از غرب یا شرق را پشتیبانی کند بلکه سیاستمدار را به زبونی و دریوزگی میکشاند. در تجارب جهانی، کشوری را سراغ نداریم که بدون ایستادن بر پای تولید ملی خود، پرچم و گردن مردمانش افراشته مانده باشد و هر چه تولیدات یک کشور، جهانگشاتر شدهاند، سیاستمدارانش نیز اقتدار بیشتری در مذاکرات یافتهاند. بیجهت نیست که غرب حاضر است محصول را با قیمت کمتر در اختیار ما بگذارد بدون آنکه اجازه دستیابی به فناوری و توان تولیدش را بدهد.
دوم: در باب تولیدات مادی فرهنگی نیز کمابیش چنین است، ملتی که در تولید و محصولات مصرفی خود، احساس هویت مستقل کنند و نام کشورشان روی کالاها با افتخار حک شود، «ما» ی جمعی قویتر و اعتماد به نفس ملی بهتری دارند و بر هر تولید مادی از جمله کالای فرهنگی نیز تواناتر خواهند بود. صدور فرهنگ از طریق سریالهای سابقا ژاپنی و اخیرا کرهای، پیامد قدرت اقتصادی ۴۰ سال پیش ژاپن و ۲۰ سال اخیر کره است.
سوم: از سوی دیگر چون توان تولید جز با علم و فن نمیتواند دوام داشته باشد، ملت اهل تولید، در بلندمدت باید اهل علم نیز باشند و تولید، علم را نیز در پی خود میکشاند تا با نوکردن علم و فن، مزیتهای اقتصادیاش را از دست ندهد. اگر به درستی فرمودهاند که علم، سلطان است، اقتصاد قائد سلطان است یعنی افسار در دست اوست. در اقتصاد غیرمولدی که مانند برخی کشورهای حوزهی خلیج فارس از صدقه سری پول نفت، رونق هست اما توان تولید نیست، خبری از پیشگامی در علم هم نیست و در مقابل اقتصاد مولدی را سراغ نداریم که با گرمای علمی همراه نباشد. توان تولید بالاتر آلمان و انگلیس و فرانسه در میان سایر کشورهای اروپایی، بهوضوح از تفاوت دمای محیطهای علمیشان قابل شناسایی است و هر کشوری که حتی در میان کشورهای در حال توسعه، قوت علمی دانشگاههای چین یا مالزی را در آغاز جهش اقتصادش با امروز مقایسه کنید.
اینگونه است که نامگذاری اقتصادی سال آن هم بر مدار تولید، گرچه حاوی پیامی روشن از جهت سیاستگذاری اقتصادی مسئولان و رفتار اقتصادی ما مردم است اما سریان آب حیات تولیدمحوری، قلمروهای دیگر اجتماع را نیز سرسبز خواهد ساخت.
روزی میهمان را خدا می آورد اما نباید در پذیراییاش به زحمت افتاد
نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1396 دید و بازدید از رسوم اصلی ایرانیان در ایام نوروز است و در روایات بسیاری بر صله ارحام تاکید شده و حتی ائمه هدی بارها نوروز را به سبب این رسم نیکو ستودهاند. اما میهمانی رفتن هم مناسکی دارد که باید به آنها توجه کرد و ملزوماتشان را بجا آورد.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله میفرمایند :
که این یعنی نباید از ترس ضیغ مالی مهماننوازی را کنار نهاد اما از طرفی دیگر همان حضرت در جایی دیگر فرمودهاند:
مردى اميرالمؤمنين عليه السلام را به ميهمانى دعوت كرد.
«عيون اخبارالرضا ج 2 ، ص 42 ، ح 138»
چنانکه دیده میشود، رعایت اعتدال در دست و دلبازی از طرفی و محاسبهگری اقتصادی از طرف دیگر، شیوهای است که طبق فرمودههای ائمه هدی در میهمانپذیری باید مد نظر قرار بگیرند.
بار الها ! هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود به آن پایان ده..
نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1396
الهی: وَ عَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِکَ، فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ. بارالها! تا زمانی که عمرم در اطاعت تو مصروف می گردد مرا از نعمت طول عمر برخوردار فرما و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود به آن پایان ده و روحم را قطع کن پیش از آنکه دشمنی شخص تو متوجه من شود یا خشمت بر من استوار گردد. دعای مکارم الاخلاق |
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
این قسمت از دعای مکارم الاخلاق به خواست خدا موضوع سخنرانی امروز است.
امام علیه السلام از پیشگاه الهی درخواست می کند:
بارالها! تا زمانی که عمرم در اطاعت تو مصروف می گردد
مرا از نعمت طول عمر برخوردار فرما
و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود
به آن پایان ده و روحم را قطع کن
پیش از آنکه دشمنی شخص تو متوجه من شود یا خشمت بر من استوار گردد.
در سخن امام علیه السلام دو کلمه به کار رفته که برای روشن شدن بحث، لازم است در مورد هر دو به اختصار توضیح داده شود: یکی کلمه بذله است و آن دیگر کلمه مرتع. بذله در لغت عرب به معنای لباس کار و خدمت است. به کار بردن این تشبیه بسیار لطیف در کلام امام می تواند روشنگر پاره ای از حقایق جالب باشد.
لباس کار، برای مصون ماندن بدن از عوارض نامطلوب است، لباس کار، تمام بدن را می پوشاند حتی در بعضی از کارها باید سر و صورت نیز با لباس کار پوشیده شود. خداوند در قرآن شریف، کلمه لباس را در حفظ عفت زن و شوهر به کار برده و فرموده است:
هن لباس لکم و انتم لباس لهن(352)
زنان برای شما مردان لباس پوشش اند و شما مردان هم برای زنان لباس پوشش، یعنی ازدواج مرد با زن به منزله لباسی است که آن دو در بر می کنند و به وسیله آن لباس، عفت و پاکی خود را از هر جهت محافظت می نمایند و در تمام ابعاد جنسی مصون و محفوظ می مانند.
امام سجاد علیه السلام عمری را از خدا طلب می کند که لباس طاعت باری تعالی باشد، یعنی تمام وجودش از لباس طاعت پوشیده شود و تمام قوایش در مسیر فرمانبرداری از ذات اقدس الهی مصروف گردد.
نکته دیگری که می تواند در کلام امام سجاد علیه السلام مورد دقت و توجه شنوندگان محترم قرار گیرد این است که معمولاً از لباس کار در موقع خدمت استفاده می شود و چون ساعات کار پایان پذیرد کارگر لباس کار را از بر بیرون می آورد، ولی عمر آدمی لباسی است که در تمام شبانه روز آن را در بر دارد و تا زنده است هرگز از صاحبش جدا نمی شود. امام سجاد علیه السلام از خدا درخواست عمری دارد که در تمام شبانه روز برای او لباس کار و خدمت در اطاعت ذات اقدس باری تعالی باشد، حتی عمری را که در خواب صرف می کند به منظور حفظ سلامت و اطاعت از امر حضرت احدیت باشد، به عبارت دیگر، اگر لباس عمر در تمام شبانه روز، جامه اطاعت از فرمان خدا باشد، برای امام سجاد علیه السلام ارزشمند و پرقیمت است، اما اگر عمر گاهی در طاعت الهی صرف شود و گاه در عصیان سپری گردد، آن عمر در نظر امام سجاد علیه السلام لباس اطاعت نیست و فاقد ارزش مورد نظر امام است.