هر زنی که شوهرش را با زبان اذیت کند از او هیچ توبهای پذیرفته نیست
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اسفند, 1395
کلام پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار توصیه های اخلاقی فراوانی در مورد چگونگی رفتار نیکو در خانواده و بین زن و مرد وارد شده که ازجمله این توصیه ها درباره خوش زبانی و خلق شیرین در بین اعضای خانواده است. |
پیامبر اسلام طبق فرموده خودشان برای اتمام مکارم اخلاقی مبعوث شدهاند و هم از این روست که در کلام ایشان و ائمه اطهار توصیه های اخلاقی فراوانی در مورد چگونگی رفتار نیکو در خانواده و بین زن و مرد وارد شده. ازجمله این توصیه ها درباره خوش زبانی و خلق شیرین در بین اعضای خانواده است.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند :
هر زنی که شوهرش را با زبان اذیت کند از او هیچ توبه و فدیه و حسنه ای قبول نمی شود تا این که شوهر از حق او راضی شود ، اگرچه روزها روزه بدارد و شب ها را در عبادت باشد بنده ها آزاد کند و اسب های نیکو در راه خدا برای جهاد بدهد پس او اول کسی است که وارد آتش می شود و همچنین است مردی که نسبت به زنش ظالم و ناسازگار باشد.
«مکارم الاخلاق فی حق الزوج و المراة به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی»
نقش حالت ها و زمان ها در بسته شدن نطفه
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اسفند, 1395رسول اللّه صلي الله عليه و آله : يُكرَهُ أن يَغشَى الرَّجُلُ المَرأَةَ و قَدِ احتَلَمَ حَتّى يَغتَسِلَ مِنِ احتِلامِهِ الَّذي رَأى، فَإن فَعَلَ و خَرَجَ الوَلَدُ مَجنونا فَلايَلومَنَّ إلاّنَفسَهُ.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : ناپسند است كه مرد ، در حال احتلام به همسر خود درآيد تا آن كه از جنابتى كه ديده است ، غسل كند ، كه اگر در جنابت چنين كرد و فرزند مجنون زاده شد ، جز خود را نبايد سرزنش كند .
عنه صلي الله عليه و آله : إذا أتى أحَدُكُم أهلَهُ فَليَستَتِر ؛ فَإِنَّهُ إذا لَم يَستَتِر استَحيَتِ المَلائِكَةُ و خَرَجَت، و حَضَرَهُ الشَّيطانُ، فَإذا كانَ بَينَهُما وَلَدٌ كانَ الشَّيطانُ فيهِ شَريكٌ .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : هرگاه كسى از شما به همسرش درآمد ، بايد خود را بپوشانَد ؛ چرا كه اگر نپوشاند ، فرشتگان شرم مى كنند و خارج مى شوند و شيطان ، حاضر مى شود و اگر فرزندى به وجود آيد ، شيطان در [نطفه] او شريك مى شود .
يا عَلِيُ، لا تُجامِع امرَأَتَكَ بَعدَ الظُّهرِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ في ذلِكَ الوَقتِ يَكونُ أحوَلَ، و الشَّيطانُ يَفرَحُ بِالحَوَلِ فِي الإنسانِ.
يا عَلِيُ ، لا تَتَكَلَّم عِنْدَ الجِماعِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ لا يُؤمَنُ أن يَكونَ أخرَسَ، و لا يَنظُرَنَّ أحَدٌ إلى فَرْجِ امرَأتِهِ، و ليَغُضَّ بَصَرَهُ عِندَ الجِماعِ، فَإِنَّ النَّظَرَ إلَى الفَرجِ يورِثُ العَمى فِي الوَلَدِ.
يا عَلِيُّ ، لا تُجـامِعِ امرَأَتَكَ بِشَهوَةِ امرَأَةِ غَيرِكَ ؛ فَإِنِّي أخشى إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ أن يَكونَ مُخَنَّثا أو مُؤَنَّثا مُخبَّلاً … .
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ مِن قِيامٍ، فَإِنَّ ذلِكَ مِن فِعلِ الحَميرِ ، فَإِن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ كانَ بَوّالاً فِي الفِراشِ ، كالحَمير البَوّالَةِ في كُلِّ مَكانٍ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ فِي لَيلَةِ الأضحى فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَيْنَكُما وَلَدٌ يَكونُ لَهُ سِتُّ أصابِعَ أو أربَعُ أصابِعَ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ تَحتَ شَجَرَةٍ مُثمِرَةٍ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ جَلاَّدا قَتَّالاً أو عَريفا.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ في وَجهِ الشَّمسِ وتَلَألُئِها إلاّ أن تُرخِيَ سِترا فَيَستُرَكُما؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ لا يَزالُ في بُؤسٍ وفَقرٍ حَتَّى يَموتَ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِعِ امرَأتَكَ بَينَ الأذانِ وَالإِقامَةِ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ حَريصا عَلى إهراقِ الدِّماءِ.
يا عَلِيُ ، إذا حَمَلَتِ امرَأتُكَ فَلا تُجامِعها إلاّ و أنتَ عَلى وُضوءٍ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ أعمَى القَلبِ بَخيلَ اليَدِ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ فِي النِّصفِ مِن شَعبانَ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ مَشؤوما، ذا شأمَةٍ في وَجهِهِ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ في آخِرِ دَرَجَةٍ مِنهُ إذا بَقِيَ يَومانِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ عَشّارا أو عَونا لِلظّالِمينَ، وَيَكونُ هَلاكُ فِئامٍ مِنَ النّاسِ عَلى يَدَيهِ.
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ عَلى سُقوفِ البُنيانِ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ مُنافِقا مُرائِيا مُبتَدِعا.
يا عَلِيُ ، إذا خَرَجتَ في سَفَرٍ فَلا تُجامِع أهلَكَ مِنْ تِلكَ اللَّيلَةِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يُنفِقُ مالَهُ في غَيرِ حَقٍّ، وقَرَأَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَ نَ الشَّيَـطِينِ» .
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ إذا خَرَجتَ إلى سَفَرٍ مَسيرَةَ ثَلاثَةِ أيَّامٍ و لَياليهِنَّ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ يَكونُ عَونا لِكُلِّ ظالِمٍ عَلَيكَ … .
يا عَلِيُ ، لا تُجامِع أهلَكَ في أوَّلِ ساعَةٍ مِنَ اللَّيلِ ؛ فَإِنَّهُ إن قُضِيَ بَينَكُما وَلَدٌ لا يُؤمَنُ أن يَكونَ ساحِرا مُؤثِرا للدُنيا عَلَى الآخِرَةِ.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ـ در سفارش به على عليه السلام ـ : اى على! با همسر خود در آغاز ماه و ميانه آن و پايان آن ، آميزش نكن ، چرا كه ديوانگى و جذام و بى خِردى با شتاب به سراغ همسر و فرزندش مى رود .
اى على! بعد از ظهر با همسرت آميزش نكن ، كه اگر در اين زمان فرزندى ميان شما به وجود آيد ، لوچ مى شود و شيطان از چپ بودن چشم انسان ، خرسند مى گردد .
اى على! هنگام آميزش سخن مگو ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، از اين كه لال شود ، ايمن نيست . نبايد هيچ كس به شرمگاه همسرش نگاه كند و بايد هنگام آميزش ، چشم خود را ببندد ؛ چرا كه نگريستن به شرمگاه ، كورىِ فرزند را در پى مى آورد .
اى على! با شهوت زن ديگرى با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه من بيم آن را دارم كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آمد ، خنثا باشد يا دختر ديوانه . . . .
اى على! ايستاده با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اين ، كارِ درازگوش است . اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، بر بستر بول مى كند ، مانند درازگوش كه در هر جا بول مى كند .
اى على! شبِ عيد قربان با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، يا شش انگشتى مى شود يا چهار انگشتى .
اى على! زير درخت ميوه با همسر خود آميزش مكن ، چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، يا جلاّد آدم كُش شود يا عريف .
اى على! زير خورشيد و تابش آن با همسرت آميزش مكن ، مگر از رواندازى استفاده كنى كه شما را بپوشانَد ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، هماره در گرفتگى و فقر باشد تا بميرد .
اى على! ميان اذان و اقامه با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، به خون ريزى حريص مى گردد .
اى على! هرگاه همسرت باردار شد ، با او آميزش مكن ، مگر اين كه وضو داشته باشى ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، كوردل و خشكْ دست مى گردد .
اى على! در نيمه شعبان با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، شوم گشته و چهره اى زشت مى يابد .
اى على! دو روز مانده به آخر شعبان با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، يا باج بگير مى شود و يا ياور ستمكاران ، و نابودى گروهى از مردم به دست او خواهد بود .
اى على! بر پشت بام ساختمان ها با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، منافقِ رياكارِ بدعت گذار مى شود .
اى على! هرگاه براى مسافرت حركت كردى ، همان شب با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، مال خود را به ناحق مصرف مى كند . «همانا تبذيرگران ، برادرانِ شيطان اند» .
اى على! هرگاه به اندازه سه روز و سه شب سفر كردى ، با همسر خود آميزش مكن ؛ چرا كه اگر فرزندى ميان شما به وجود آيد ، عليه تو ياور هر ستمگرى مى شود.
اى على! آغاز شب با همسر خود آميزش مكن ؛ چراكه اگر ميان شما فرزندى به وجود آيد ، از اين كه افسونگر و ترجيح دهنده دنيا بر آخرت شود ، ايمن نيست .
اهمیّت سپاسگزاری از همدیگر
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اسفند, 1395قرآن در موارد متعدّد از خداوند به عنوان شکور و شاکر یاد کرده از جمله در آیه 158 بقره می خوانیم :
وَمَن تَطَوَّعَ خَیراً فَاِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیمٌ
کسی که فرمان خدا را درانجام کارهای نیک اطاعت کند ، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار و داناست.
و در آیه 23 شوری می خوانیم :
اِنَ اللهَ غَفورٌ شَکورٌ
همانا خداوند آمرزنده و بسیار سپاسگزار است .
یعنی انسانهایی که کارهای نیک انجام می دهند ، خداوند از آنها تشکّر می کند و با نیکی و پاداش رسانی به آنها ، تشکّر خود را عملاً آشکار می سازد .
بنابراین تشکّر و قدردانی از انسانهای شایسته وخدمتگزار ، از خصلتهای خداست و یک ارزش بسیار مهم است . آنانکه دارای چنین روحیّه ای هستند در حقیقت مظهر یکی از خصال خدای بزرگ می باشند .
در روایات اسلامی تشکّر از مردم در برابر خدمات و نیکی هایشان ، به عنوان تشکّر از خدا به حساب آمده است ، در اینجا نظر شما را به چند روایت زیر جلب می کنیم :
1- رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود :
وَ مَن لَم یَشکُرِ النّاسَ لَم یَشکُرِ اللهَ
کسی که از انسانها تشکّر نکند از خدا تشکّر نکرده است .
آقا به خاطر دل زینت ظهور کن
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395این روزها که شیعه کشی رخ نموده است
شاید نوید آمدنت را دلالت است
آقا! شکایت دلمان را کجا بریم
“عجّل علی ظهور” شما اوج حاجت است
کوفی شده زمانه و هیچ اعتماد نیست
حتی به حرف ما که دعامان شهادت است…
آقا به خاطر دل زینب ظهور کن…
در سوریه حضور حرامی جسارت است
آقا قبول! منتظرانت کجا و من
وقتی تمام زندگی ام غرق حسرت است
اینجا به بغض های حسن خیره مانده ام…
در کوچه ای که مادرتان بی حمایت است…
قصدم گریز نیست به صحرای کربلا…
آنجا که ناله ی همگان وا مصیبت است
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
نفوذ به قلب دشمن در سکوت کامل
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395سرار شهید «عباس کریمی» از فرماندهان لشکر حضرت محمد رسولالله(صلی الله علیه و آله) بود که عملیات مهم فتحالمبین را در سکوت کامل و بدون شلیک یک گلوله راهبری و به پیروزی رساند.
«قهرود» روستایی از توابع کاشان است که شهید کریمی در سال ۱۳۳۶ در آن چشم به جهان گشود. احمد کریمی، پدر شهید کریمی، آرزوی فرزند پسر داشت و با همین نیت راهی سفر کربلا شد و خداوند نیز به واسطه کرامت حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) احمد را به آرزویش رساند و احمد نیز که به حرم حضرت عباس(علیه اسلام) دخیل بسته بود، نام فرزندش را عباس گذاشت، بعد از عباس خداوند به آن خانواده چهار فرزند پسر دیگر نیز داد.
کودکی عباس مثل همه بچههای روستایی در خانه و مدرسه و سر زمین کشاورزی گذشت. عباس یک پسر بچه ساده و سبکبار و پا برهنه بود که در کوچههای خاکی قهرود، با همسن و سالانش بازی و تفریح میکرد.
وضعیت تحصیلی او بد نبود و هرگز پدر و مادرش را در مدرسه فرانخواندند. برای دوران دبیرستان هم راهی تهران شد و تا ششم یا هفتم را در مدرسه «دارالفنون» خواند، بعد هم به کاشان برگشت و در هنرستان نساجی مشغول تحصیل شد و آخر بهخوبی و خوشی دیپلمش را گرفت.
بازپرسي در قيامت
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395درس اخلاق مرجع عاليقدر حضرت آيتالله مظاهري«مدظلّهالعالي»
بسمالله الرّحمن الرّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
بازپرسي در قيامت
بحث اين جلسه راجع به روايتي است که حضرت امام رضا«سلاماللهعليه» از قول پيامبراکرم«صلياللهعليه وآله وسلّم» نقل فرمودند:
«إِذَا کَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ لَا يَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّی يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِيمَا ذَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت»[1]
در قيامت قبل از آن که کسي وارد حساب و کتاب شود، راجع به چهار چيز از او بازپرسي ميشود. اگر بتواند پاسخ قانع کنندهاي ارائه بدهد، به جلو ميرود و انشاءالله مورد شفاعت اهلبيت«سلاماللهعليهم» واقع ميشود. اما اگر قادر به پاسخگويي سؤالات اين بازپرسي نباشد، قيامت سختي خواهد داشت.
سؤال از چگونگي گذران عمر و جواني
بيش از نود درصد مردم عمر خويش را تلف ميکنند. از اين عمر بسيار ميشود استفاده کرد تا جايي که اگر کسي در راه مستقيم بيفتد و از عمر خويش به خوبي بهرهبرداري کند، ميتواند به مقام عنداللّهي برسد. مقامي که بهشت و نعمتهاي آن در مقابل او کوچک و ناچيز است. به چنين کسي خطاب ميشود:
«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً»[2]
به واسطۀ عمر به جايي ميرسد که خداوند متعال به او ميگويد: «بيابيا پيش خود من بيا».
اما بسياري از مردم عمر خويش را هدر ميدهند و شقاوتمند ميشوند. هنگامي که به جهنّم ميافتند، درمييابند که چه بهرهاي ميتوانستهاند از عمر خويش ببرند و نبردهاند. از اينرو ناله و فرياد آنان بلند ميشود و افسوس ميخورند. قرآن کريم ميفرمايد:
«وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمينَ مِنْ نَصير»[3]
در جهنّم ميسوزند و التماس ميکنند که به دنيا بازگردانده شوند ولي التماس آنان ديگر نتيجهاي ندارد و ياوري پيدا نميکنند.
كوچكی نفس
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395اين رذيلت، ضدّ بزرگي نفس و شخصيّت است و اگر پيامد و اثر سوئي جز تزلزل در كارها، ترديد و دو دلي، سستی اراده، عدم توان تصميمگيری، بيتابي در برابر بلايا و سختيها و دردها نداشت، براي رذالت و ناپسندي آن كافي بود. در حالي كه دارای آثار و عواقب سوئي است كه موجب تيرهروزي انسان در دو جهان میگردد.
از جمله اين آثار سوء، يكي دست آلودن به كارهاي پست از نظر شرع و عرف است، به گونهاي كه چنين فردي براي رسيدن به منافع دنيوي به هر كار زشتي دست ميزند.
ديگر آنكه به دليل ناتواني در ارضاي تمايلات، سبب ايجاد عقده ی حقارت در افراد ميشود، به گونهاي كه بيشتر افراد كم شخصيّت، گرفتار عقده ی حقارت و آثار سوء آن، مانند تكبّر هستند. چنين افرادي، به هنگام گرفتاري، بيتاب و به گاهِ برخورداري از نعمت، مانع احسانند. چنان كه قرآنكريم ميفرمايد:
(انّ الانسان خلق هلوعاً. اذا مسّه الشّرّ جزوعاً و اذا مسّه الخير منوعاً.) [1]
همانا انسان، حريص آفريده شده است. هنگامي كه شرّي به او رسد، بسيار بيتاب ميشود. و هنگامي كه خيري به او رسد، بسيار بازدارنده است.
و نيز ميفرمايد:
(فامّا الانسان اذا ما ابتليه ربّه فاكرمه و نعّمه فيقول ربّي اكرمن. و اما اذا ما ابتليه فقدر عليه رزقه فيقول ربّي اهانن كلاّ… ) [2]
و اما انسان، چون پروردگارش او را بيازمايد و به او اكرام و نعمت بخشد، گويد پروردگارم مرا گرامي داشت. و اما چون، روزياش تنگ گردد، گويد پروردگارم مرا خوار كرد. [هرگز] چنين نيست…
از ديگر آثار كوچكي نفس، سلطهپذيري است كه مصيبتي بزرگ و آتشي سوزان است كه مملكت يا شهري را به آتش ميكشد. تاريخ، گواه است كه ستمگران و استثمارگران به ويژه در قرنهاي اخير تنها از طريق افراد بدبخت و درماندهاي كه گرفتار كم شخصيّتي و عقده ی حقارت بودهاند، توانستهاند بر كشورهاي اسلامي غيراسلامي سلطه پيدا كنند.
اين صفت ناپسند، امّالرّذايل است، همانطور كه صفت ضدّ آن، يعني بزرگي شخصيت، امّ الفضايل است.
حکم تلاوت قرآن در حالت دراز کشیده
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395سوال:
آیا خواندن قرآن کریم در حالت دراز کشیده و از حفظ اشکال دارد؟ آیا قرآن خواندن در این حالت ثواب نیز دارد یا فقط اشکال ندارد؟
پاسخ:
اشکال ندارد و ثواب هم دارد.
پایگاه اطلاع رسانی آية الله مظاهری