پاسخ مردم به «ترامپ» : «مرگ بر آمریکا»
نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1395یک چیزی بگویید تا دلمان آرام شود...
نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1395
آقای علی خوشلفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» روز پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۱۶ با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار نمود.
گزیده دیدار: یک چیزی بگویید تا دلمان آرام شود…
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
- کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 255.9 MB
- کیفیت متوسط و فرمت Mpeg و با حجم60.8 MB
- کیفیت پايين و فرمت Flv و با حجم 47.4 MB
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR فیلم و متن بخشهایی از این دیدار و گفتوگوی صمیمانه را به مناسبت برگزاری ششمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت و رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، برای نخستین بار منتشر میکند:
خوشلفظ: فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم در دزلی و درگیریهای اوّل جنگ، فقط میدانم اگر الان جاویدالاثر آقای متوسّلیان اینجا بودند، یک نکته میگفتند: اینکه آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛ دوست داریم ــ مثل همین که آقای متوسّلیان (اگر بود میگفت) ــ شما بیشتر از این درد نکشید و این همه آزار نبینید؛ واقعاً گوش (نمیکنند)، نمیدانم؛ یعنی ما حاضریم فدائی بشویم و بههرحال بیفتیم جلو. یک نکته که آراممان کند به هر حال (به ما بگویید).
معظّمٌله: آرام باشید. این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قلّهی توچال یا قلّهی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ امّا داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب میکردید. حالا بهمناسبت حضور آقایان، من در این جلسه خیلی بنا ندارم حرف بزنم، بنا دارم حرف بشنوم، امّا حالا شما ما را به حرف گرفتید.
پویشی مجازی برای حماسهای فراموش نشدنی: فردا همه می آییم
نوشته شده توسطرحیمی 21ام بهمن, 1395با فرارسیدن 22 بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران چهره ی شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم ها پدیدار می گردد و حضور یکپارچه مردم در این راهپیمایی عظیم نماد استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و تجدید بیعت با آرمان های مقدس امام خمینی (ره) و رهبرمعظم انقلاب می باشد.
یوم الله 22 بهمن نماد زرینی از وحدت و همبستگی ملت در سراسر ایران اسلامی است و مردم مومن و شهید پرور ایران همواره در امتداد نهضت سرخ عاشورا و با تبعیت از مقتدای خود، آماده ایثار و حماسه سازی هستند.
به همین مناسبت بار دیگر کاربران فضای مجازی دست به کار شده و با راه اندازی هشتگ های #ما_می آییم، #همه_می آییم و #22_ بهمن اعلام کردند که هم صدا با هموطنان خود درراهپیمایی 22 بهمن حضور پیدا می کنند ودر کنار هموطنان خود قرار می گیرند و نام زیبای “ایران” را سر می دهند و به همه نشان می دهند که این همبستگی که در سرزمین ایران وجود دارد همیشگی هست و با هیچ اتفاقی از بین نمی رود.
دشمنان سعی میکنند انقلاب را از یاد مردم ببرند؛اما مردم باحضور پرشور و گسترده در راهپیمایی 22 بهمن بار دیگر امید های واهی استکبار جهانی را به نامیدی آن ها تبدیل کرده و با انسجام و همدلی خود بار دیگر مشت محکمی بردهان آمریکا و دشمنانمان خواهند زد.
کاهش وزن به سبک استوایی
نوشته شده توسطرحیمی 21ام بهمن, 1395انواع صبر از منظر قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 21ام بهمن, 1395صبر در لغت به حبس، امساک ودرمحدودیت قراردادن اطلاق می شود. صبر در اصطلاح علم اخلاق به حفظ نفس از اضطراب، اعتراض و شکایت و همچنین به آرامش و طمأنینه گفته میشود. [۳]
صبر انواع مختلفی دارد، از جمله صبر در خوداری از سخن گفتن را “کتمان” و صبر در اجتناب از خوردن و آشامیدن را “صوم (روزه)” گویند.
صبر بدنی
صبری است که درمقابل مشکل هاییاستکهبر بدن و جسم انسانواردمیشود. این صبر یا با عمل تحقق مییابد، مثل انجام عبادات مشکل، یا با تحمل و استقامت، مثل صبر بر کتکهای شدید، امراض بزرگ و جراحات هولناک، که قرآن کریم درباره ی صبر ایوب نبی در برابر امراض و مصیبت هایش اینگونه از او یاد می کند: «وَاذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادیرَبَّهُ أَنِّیمَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ… إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا» [۱۲] [۱۳] «و به خاطر بیاور بنده ما ایّوب را، هنگامی که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است… ما ایوب را شکیبا یافتیم.» حضرت ایوب(ع) یکی از انبیاء بزرگ الهی است که دارای مال و فرزندان فراوان و بسیار اهل بخشش بود. اومورد امتحان های سخت الهی قرارگرفت. اموال او از بین رفت، فرزندان او هلاک شدند، بدن او دچار امراض سخت شد؛ اما او در برابر کوه مشکلات ومرض های شدیدی که براو وارد شد، صبر نمود و هیچ شکایتی نکرد.به همین دلیل به عنوان اسوه و الگوی صبر شناخته شد. [۱۴]
چه کسانی مشمول لعنت ملائکه هستند؟
نوشته شده توسطرحیمی 21ام بهمن, 1395ترامپ به( خودشیفتگی بدخیم) مبتلا است
نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1395ماجرای خواندنی جفت کردن کفش علما از سوی آیت الله العظمی بروجردی
نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1395به گزارش تبیان به نقل ازخبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در نشست اعضای کمیسیون «درایت اجتماعی آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی»، گفت: بنده در ابتدای سخن خود به دو نکته دربارۀ سیره و روش آیت الله بروجردی که با امر حوزه مرتبط است، اشاره میکنم. مطلب اول اینکه مستشرقینی که دربارۀ شیعه مطلب نوشتهاند، همیشه بر این مسئله تأکید کردهاند که بقای شیعه مولود دو امر مرجعیت و عاشورا است.
این دو عامل شیعه را حفظ کرده است؛ آن هم در طول تاریخی که بسیار پر فراز و نشیب بوده، ما خلفای بنیامیه و بنیعباس را داشتهایم، قتلعامهای شیعه را داشتهایم. حداقل در دوران خودمان و در دوران عثمانی، هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی.در مسئله مرجعیت اینکه این قشر چه کاری انجام میدهد و چه هنری در طول تاریخ برای حفظ کیان شیعه و حفظ تفکر شیعه داشته است، اهمیت دارد؛ چون ما تفکر شیعه را همان تفکر اصیل اسلامی میدانیم. شیعه، ساخته شده حتی در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) یا بعد از پیغمبر (صلی الله علیه وآله) نیست. شیعه یعنی همان چیزی که به رسول اکرم (ص) به عنوان وحی نازل شده است، بقیه انحراف از آن مسیر است.
*استقرار و حمایت از علمای بلاد
مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره) روی حفظ قشر میانی روحانیت تأکیدات بسیاری داشتند. در رأس و اوج سازمان روحانیت، مرجعیت قرار دارد و در پایین آن طلبههای متعلم هستند. این فاصلۀ میانی یکی داخل حوزه است، که اساتید حوزه هستند و الان ما به آن کار نداریم؛ البته مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره) مشی خاصی نسبت به آنها داشتند که اگر فرصت شد عرض میکنم. اما بیرون از حوزه یعنی روحانیونی که در مقام امام جماعت در شهرها، به عنوان واعظ و روضهخوان هر جا که مشغول کارند هستند. مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره) بر قشر میانی روحانیت تأکید بسیاری میکردند. یعنی به این صورت که اگر شهری عالم ندارد، از اینجا به هر وسیلهای شده و با هر اصراری عالم را میفرستادند و در آن شهر مستقر کنند و از او حمایت میکردند. یعنی نه اینکه فقط مستقر کرده و به امان خدا رهایش کنند، نه؛ حتی در شهرهایی که روحانی داشت از او حمایت بیحدوحصر میکردند. آیت الله بروجردی(قدس سره) حتی از کسانی که با ایشان از نظر فکری مخالف بوده و مردم را از تقلید ایشان برمیگرداندند، حمایت میکردند. ایشان خصوصیتی داشتند که کمتر شنیده شده است و آن اینکه وقتی افراد از شهرستان وجوه را برایشان میآوردند، ایشان میپرسیدند شما از کدام شهر آمدهاید؟ و وقتی افراد اسم شهرشان را میگفتند، آقا میفرمودند ما آنجا این آقایان [عالمان و روحانیون] را به عنوان نماینده و وکیل خودمان تعیین کردهایم، لذا از شما پول مستقیم نمیگیریم. شما بروید به آن آقا مراجعه و با او حسابکتاب کنید. پول را به او بدهید، او برای ما بفرستد. شهر بود یا روستا تفاوت نمیکرد. روش ایشان چنین بود.
*خانه و مسجد هر عالم؛ دفتر آیت الله بروجردی
مرحوم آیت الله سید مهدی یثربی کاشانی برای من نقل فرمودند: وقتی برادر من مرحوم آیت الله سید علی یثربی(قدس سره) در قم فوت شد. ـ ایشان عالم بزرگی بود، آیت الله بروجردی در فوتش منبر رفتند و این تعبیر را کردند: «امروز ما دیگر از مایه میخوریم». ـ من سیوچند سال داشتم. آیت الله بروجردی من را خواستند و امر کردند تو برو کاشان جای برادرت و مستقر باش و اجازهای هم به من دادند. مرحوم آقای آیت الله سید مهدی یثربی میفرمودند: من رفتم کاشان و مشغول کار شدم، اما افراد خیلی به من توجه نمیکردند. حتی آن کسانی که برای امور شرعی خدمت برادرم میرفتند، سراغ من نمیآمدند. یک وقت دیدم سروکلهشان پیدا شد. یکی پس از دیگری آمدند. ایشان گفتند وقتی من تحقیق کردم چطور شد یک مرتبه این افراد پیش من آمدند: معلوم شد چندتا از اینها رفتهاند قم خدمت مرحوم آیت الله بروجردی حساب و کتاب کنند و پول بدهند. آیت الله بروجردی به آنها فرمودند: ما در کاشان آیت الله یثربی را نمایندۀ خودمان گذاشتهایم. شما پول را ببرید به ایشان بدهید تا ایشان پول را برای ما بفرستند، من مستقیم پول را قبول نمیکنم. مرحوم آقای آیت الله سید مهدی یثربی میفرمودند: راه خانۀ ما را مرحوم آیت الله بروجردی به اهالی کاشان یاد دادند. آیت الله بروجردی از دنیا رفتند، اما راه خانۀ من در مخیلۀ این آقایان ماند. اینگونه مرحوم آیت الله بروجردی عالم در شهرها مستقر میکردند؛ البته نه فقط عالمان در سطح بالا.
پدر من نقل میکردند خدمت مرحوم آیت الله بروجردی نشسته بودیم. عدهای از روستایی آمده بودند خدمت ایشان که وجوه بدهند. مجموع وجوهشان هم 25-30 تومان شد (تک تومان). 5 تومان، 2تومان، 5 ریال. آن زمان وضع وجوهات اینگونه بود. گفت وقتی نشستند و پولشان را درآوردند، آیت الله بروجردی از آنها پرسید شما در محل خودتان روحانی دارید؟ گفتند بله، آقای شیخ حسن هست که پیرمرد شده، اما آنجاست. ایشان بلافاصله گفته بود: عجب، آقا شیخ حسن خودمان. بعد پرسیده بودند این آقای شیخ حسن آنجا چه میکند. برای ایشان گفته بودند آقا سه وعده برایمان نماز میخواند، منبر میرود، احکام میگوید، دخترانمان را عقد میکند، نماز میتهایمان را میخواند. مرحوم آیت الله بروجردی فرموده بودند: شما سلام من را به ایشان برسانید، این پول را هم ببرید خدمت ایشان. بعد از این هم هر وجوهی داشتید، بدهید ایشان برای من بیاورد. آنها رفتند و پولشان را برداشتند تا به شیخ حسن بدهند. پدر من میفرمودند من از آیت الله بروجردی پرسیدم شما این آقای شیخ حسن را میشناختید؟ فرمودند: نه. گفتم پس چرا چنین گفتید؟ ایشان فرمودند: هر کسی برای شیعه کار میکند، از خودمان است. وقتی میگوییم «آقا شیخ حسن خودمان» و به او سلام میرسانم و میگویم دست او دست من است، او در منطقۀ خودش اوج میگیرد. این قشر میانی است.
رسیدن به آرامش؛ دغدغه ی دیروز و امروز بشر
نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1395از جمله دغدغه های بشر از گذشته تاکنون، رسیدن به آرامش بوده که برای آن نیز تلاش های بسیاری کرده و راه های مختلفی طی نموده است. در این مسیر برخی رسیدن به آرامش را در به قدرت رسیدن و زیباترین شدن و یا ثروتمند شدن می دانند.
ولی از آنجا که طبع آدمی حریص آفریده شده «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا [معارج/19] هر آینه آدمی را حریص و ناشکیبا آفریده اند» در هیچ یک از موارد مذکور به آن آرامش مطلوب نمی رسند.
در جامعه کنونی نیز برخی با بهانه ی کسب آرامش دست به ارائه ی برنامه های معنوی انحرافی و یا ریاضتی می زنند، اما آنچه ما مدعی آن هستیم این است که چون خدای متعال سازنده بشر و خالق اوست، بنابراین کسی بهتر از او نمی داند که چه چیز موجبات آرامش آدمی را فراهم می کند. بنابراین در این نوشتار سعی می کنیم به نکاتی در این باره بپردازیم:
تا فرصت استفاده از امکانات مالی ، جانی و زمانی خود را داریم، به فکر استفاده از آن نیستیم؛ در حالیکه شاید بسیاری از انسان ها حسرت داشتن یک ثانیه از زندگی ما را داشته باشند.
بعنوان مثال در احوالات مردگان می خوانیم: «رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فِیْما تَرَکْتُ [مؤمنون آیه 99 و 100] پروردگارا! مرا باز گردانید، شاید در آنچه کوتاهى نمودم و ترک گفتم عمل صالحى انجام دهم»
تجربه ی دیروز چراغی برای فردا
از جمله مواردی که موجب سلب آرامش آدمی می شود، مواجهه با شکست در زندگی است. که معمولا اگر انسان از تجربیات گذشته خود و دیگران در این باب استفاده کند، درصد شکست او کمتر خواهد شد.
در کلامی، امام صادق علیه السلام ایشان استفاده از تجربه را از خصوصیات مومن می شمارد و می فرماید: «انسان مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.» [ الحدیث، ج 2 ، ص 7]
یعنی شخص مومن با در نظر گرفتن تجربه ی قبلی خود، مجددا در همان موضوع راه اشتباه قبلی را در پیش نمی گیرد.
و در کلامی از مولا علی علیه السلام خطاب به فرزندش استفاده از تجربیات گذشتگان را این چنین بیان می فرماید: «پسرم، اگرچه من به اندازه همه کسانی که پیش از من می زیسته اند عمر نکردم، اما در کردار آنها نظر افکندم، و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا بدانجا که همانند یکی از آنها شدم، بلکه گویا در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده با همه آنها از اول تا آخر بوده ام. پس من قسمت زلال و مصفّای زندگی آنان را از بخش کدر و تاریک آن بازشناختم و سود و زیانش را دانستم،»[ نهج البلاغه: نامه 31]
خلاصه آنکه استفاده از تجربیات دیگران و عمر گذشته ی خودمان، نقش مهمی در انتخاب راه صحیح خواهد داشت.
استفاده از فرصت ها (این قافله ی عمر عجب می گذرد)
جمله ی معروفی است که می گوید تا ماهی در آب است قدر آب را نمی داند. حالِ بسیاری از ما انسان ها نیز همینگونه است. تا فرصت استفاده از امکانات مالی ، جانی و زمانی خود را داریم، به فکر استفاده از آن نیستیم؛ در حالیکه شاید بسیاری از انسان ها حسرت داشتن یک ثانیه از زندگی ما را داشته باشند.
بعنوان مثال در احوالات مردگان می خوانیم: «رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فِیْما تَرَکْتُ [مؤمنون آیه 99 و 100] پروردگارا! مرا باز گردانید، شاید در آنچه کوتاهى نمودم و ترک گفتم عمل صالحى انجام دهم»
پس انسان باید به این نکته توجه داشته باشد که روزگار جوانی و فرصت ها همیشه باقی نمی مانند؛ بلکه هر لحظه ممکن است زمان آن ها پایان یابد. پس چه بهتر که انسان ان را غنیمت شمارد.
برای رهایی از این غفلت انسان می توان خود را به جای کسانی بگذارد که حسرت داشتن یک لحظه و یا فرصت را دارند، مسلما چنین تاملی می تواند نقش مهمی در بیدار کردن نفس انسانی داشته باشد.
پیامبر صلى الله علیه و آله در اهمیت استفاده از فرصت ها می فرماید: «اغتنموا الفرص فانّها تمرّ مرّ السحاب[مستدرك الوسائل باب استحباب انتهارفرص الخیر ح 13731] فرصتهاى الهى را غنیمت بدانید كه مانند ابر زودگذر است و رد مىشود.»
زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها + دانلود صوت
نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1395
به مناسبت ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا ( سلام الله علیها)،بخشهایی از زیارت این حضرت را باهم میخوانیم و میشنویم.