دانلود گاهنامه ظهور (نشریه داخلی حوزه علمیه محدثه سلام الله علیها) شماره 23
نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1392تزوير يزيد، درابرازپشيماني از قتل امام حسين عليه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1392
چون اسيران اهل بيت ـ عليهم السلام ـ وارد كاخ يزيد شدند و در گوشهاي كه در نظر گرفته شده بود، قرار گرفتند يزيد دستور داد تا سر مطهر امام حسين ـ عليه السلام ـ را در ميان طشتي نهادند. لحظهاي بعد او با چوبي كه در دست داشت به دندانهاي امام ـ عليه السلام ـ ميزد و اشعاري را «كه عبدالله بن زِبَعري سهمي» در زمان كافر بودن خود گفته بود و يادآور كينههاي جاهلي بود خواند و چنين گفت:
لِيتَ أشياخي بِبَدْرٍ شَهِدُوا جَزَعَ الخَزرَج مِنْ وَقعِ الاَسَلِ لَاَهَلّوُا و استَهَلُّوا فَرَحاً ثُمَّ قالوا يا يزيدُ لا تَشَلُ
فَجَزَيناهُمْ بِبَدْرٍ مِثلُها وَ اَقَمنا ميل بَدرٍ فَاعْتَدل[1]
ترجمه: «كاش بزرگان من كه در بدر حاضر بودند و گزند تيرهاي قبيلة خزرج را ديدند، امروز در اين مجلس حاضر بودند و شادماني ميكردند و انتقام خود را از آنان گرفتيم… .»
زينب ـ سلام الله عليها ـ چون اين سخنان ياوه را از يزيد شنيد، همچون شيري شرزه خروشيد و با قدرت و شهامت تمام چنين پاسخ داد:
ـ يزيد! چنين ميپنداري كه چون اطراف زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفتي و ما را به دستور تو مانند اسيران از اين شهر به آن شهر بردند، ما خوار شديم و تو عزيز گشتي؟
اي پسر آزاد شدگان![2] آيا اين عدالت است كه زنان و دختران و كنيزكان تو در پس پردة عزّت بشينند و تو دختران پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را اسير كني و پردة حرمت آنان را بدري و آنان را بر پشت شتران از اين شهر به آن شهر بدون سرپرست و محرمي بگرداني؟
ميگوئي كاش پدرانم كه در جنگ بدر كشته شدند اينجا بودند و هنگام گفتن اين جمله با چوب، به دندان پسر پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميزني؟ ابداً به خيالت نميرسد كه گناهي كردهاي و رفتار زشتي مرتكب شدهاي! بيجهت شادي مكن! چون بزودي در پيشگاه خدا حاضر خواهي شد، آن وقت است كه آرزو ميكني كاش كور و لال بودي و اين روز را نميديدي.
و اما آن كسي كه تو را چنين به ناحق برگردن مسلمانان سوار كرد (يعني معاويه) در محكمة الهي حاضر خواهد شد.
روزي كه داد خواه، محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، دادستان خدا، و دست و پاي شما گواه جنايات شما در آن محكمه باشد. در آن روز خواهي دانست كه تو بدبختتري يا پدرت معاويه.
يزيد! اي دشمن خدا! و پسر دشمن خدا! سوگند به خدا تو در ديدة من ارزش آن را نداري كه سرزنشت كنم و كوچكتر از آن هستي كه تحقيرت نمايم.
اگر گمان ميكني با كشتن و اسير كردن ما سودي به دست آوردهاي و به زودي خواهي ديد آنچه سود ميپنداشتي جز زيان نيست. آن روز جز آنچه كردهاي حاصلي نخواهي داشت، آن روز تو پسر زياد را به كمك ميخواني و او نيز از تو ياري ميخواهد! تو و پيروانت در كنار ميزان عدل خدا جمع ميشويد، آن روز خواهي دانست بهترين توشة سفر كه معاويه براي تو آماده كرده است اين بود كه فرزندان رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را كشتي. به خدا قسم من جز از خدا نميترسم و جز به او شكايت نميكنم. هركاري ميخواهي بكن! هر نيرنگي كه داري به كار زن! هر دشمني كه داري نشان بده! به خدا اين لكة ننگ كه بر دامن تو نشسته است هرگز سترده نخواهد شد.
سپاس خداي را كه كار سروران جوانان بهشت (يعني امام حسن ـ عليه السلام ـ و امام حسين ـ عليه السلام ـ) را به سعادت پايان داد و بهشت را براي آنان واجب ساخت. از خدا ميخواهم رتبههاي آنان را فراتر برد و رحمت خود را بر آنان بيشتر گرداند. چون سرپرست و ياوري تواناست.[3]
سكوتي مرگبار سراسر كاخ را فراگرفت، يزيد كه ناتواني خود و قدرت حريف را ديد و آثار ناخوشايندي را در چهرة حاضران ديد، گفت: «خدا بكشد پسر مرجانه را، من راضي به كشتن حسين نبودم!…»[4]
________________________________________
[1] . ابن طيفور، بلاغات النساء، قم، مكتبة بصيرتي، ص 20.
[2] . وقتي پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مكه را فتح كرد، بزرگان قريش و در رأس آنان ابوسفيان، جدّ يزيد، از گذشتة خود پشيمان شدند و ترسيدند كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آنان را مجازات كند، ولي حضرت ـ صلّي الله عليه و آله ـ به آنان فرمود: «برويد، شما آزاد شدگانيد.» زينب ـ سلام الله عليها ـ با اين بيان اشاره به آن عفو بزرگ جدّ خود در مورد جدّ يزيد نمود.
[3] . ابن ابي طيفور، همان كتاب، ص 12ـ23.
[4] . دكتر شهيدي، سيد جعفر، قيام حسين ـ عليه السلام ـ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1359 هـ.ش، ص 187ـ189.
دانلود گاهنامه ظهور (نشریه داخلی حوزه علمیه محدثه سلام الله علیها) شماره 22
نوشته شده توسطرحیمی 25ام آذر, 1392دعوت و رخصت امام حسين عليهالسّلام
نوشته شده توسطرحیمی 23ام آذر, 1392امام حسين عليهالسّلام در ابتدای نهضت خود، از افراد برای نصرت خود و دين خدا دعوت میكردند. از جمله شخصی را پی عبداللّهبنعمرفرستادند و به ايشان فرمودند:
«إِتَّقِ اللّهَ وَ أَجِبْ دَعْوَتَنا.»
خدا را در نظر بگير و دعوت ما را اجابت كن.[1]
ولی در شب عاشورا، همه را آزاد گذاشت كه داوطلبانه و به اختيار و انتخاب خود راه سعادت و شهادت را انتخاب كنند و به آنها فرمود:
«أَنْتُمْ فِی حَلٍّ مِنْ بَيْعَتِی، فَاتَّخِذُوا اللَّيْلَ جَمَلاً، فَإِنَّهُمْ لايُرِيدُونَ غَيْرِی.»
شما در رابطه با بيعت خود با من آزاد هستيد، از تاريكی شب استفاده كنيد و برويد، زيرا آنان جز كشتن من چيزی نمیخواهند.[2]
حضرت امير عليهالسّلام هم در جنگ صفين به معاويه فرمود: من و تو با هم جنگ داريم، بيا با هم بجنگيم، و راضی مشو كه خونهای مسلمانها ريخته شود.
1. مشابه: بحارالانوار، ج 44، ص 364.
2. ر.ك: بحار الانوار، ج 11، ص 149؛ ج 44، ص 315؛ ج 45، ص 90؛ امالی صدوق، ص 154؛ قصص الانبياء جزايری، ص 36.
برخورد دوگانه دولتهای غربی با مسلمانان از نگاه یک کاریکاتوریست
نوشته شده توسطرحیمی 23ام آذر, 1392یک کاریکاتوریست خلاق انگلیسی با کشیدن کارتونهایی به برخورد دوگانه دولتهای غربی با مسلمانان اعتراض کرده است.
ترجمه :متهم است .. زنده یامرده, احتیاط کنیدبسیارخطرناک است
یک راهبه می تواند سرتاپای خود را بپوشاند تا زندگیش را وقف عبادت کند , درست است ؟
اما چرا وقتی یک زن مسلمان این کار را انجام دهد , مورد ملامت قرارمیگیرد ؟
وقتی زنی در غرب خانه داری کند وبه تربیت کودکانش بپردازد مورد ستایش وتقدیر جامعه قرار گرفته فداکارشمرده میشود اما اگر همین کار را زن مسلمان انجام دهد مورد ملامت قرار می گیرد
حقوق وآزادی هر دختری ایجاب می کند که به دانشگاه برود وهرچه را دلش میخواهد می تواند بپوشد اما دختر با حجاب مسلمان از ورود به دانشگاه منع می شود
اگر کودکی به موضوعی علاقمند باشد باید آن را رشد ونمو داد اما اگر علاقمند به اسلام باشد باشد فایده ای ندارد
اگر شخصی جان خود را بخاطر نجات دیگران به خطر اندازد شجاع ودلیر خوانده می شود وهمه جامعه او را محترم می شمارند اما اگر فلسطینی باشد وسعی کند فرزندش یابرادرش را نجات دهد تا مبادا دستش بشکند یا ازمادرش دفاع کند تاکه مورد تجاوزقرار نگیرد یا از منزلش دفاع کندتاکه ویران نشود به او تروریست می گویند
اگر یک یهودی شخصی را بکشد هیچ ربطی به دین یهودیت ندارد
اما اگر مسلمانی به جرمی متهم شود اسلام را متهم اصلی می دانیم
هر مشکلی که پیش اید ما انواع راه حل ها را می پذیریم اما اگر اسلام راه حل نشان دهد حتی حاضر نیستیم به آن نگاه کنیم
وقتی کسی ماشین خوبی را به شیوه نادرستی براند کسی ماشین را مقصرنمی داند اما اگر مسلمانی خطا کند یا درست برخورد نکند مردم ما می گویند اسلام مقصر است !!
بدون نیم نگاهی به قوانین وشرع اسلام, مردم ما هرآنچه که رسانه ها می گویند باور دارند , اما سؤال اینجاست که قرآن چه می گوید!
چرا, چون او مسلمان است !
آیا می خواهی این ستم پایان یابد؟
این ایمیل را برای هر که می شناسی بفرست
من مسلمانم مرا بکش وآن را هزینه های تحمیلی(اضافی) نام بگذار
دارائیم را غارت کن, به وطنم تجاوز کن , رهبرم را تو تعیین کن و نام آن را دمکراسی بگذار؟
جهان نیوز
شما هم میتوانید! (طرح تلاوت روزانه قرآن)+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 21ام آذر, 1392
طلیعه اُنس
«فَاقرئوا ما تَیَسَّرَ منَ القُرآنِ عَلِمَ أن سَیَکـونُ منکم مَرضی و ءاخَرونَ یَضرِبون فی الأرضِ یَبتَغونَ من فَضلِ الله وَ ءاخَرونَ یُقاتِلونَ فی سبیل الله فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ منه»[۱]
آنچه برایتان میسر است قرآن بخوانید. خداوند می داند که گروهی از شما بیمار می شوید (و در اثر ضعف، حوصله عبادت ندارند) و گروهی دیگر برای کسب روزی به سفر می روند (و فرصت محدود و خستگی، فرصت عبادت را کم می کند) و گروهی دیگر در راه خداوند جهاد می کنند ( و به سبب تهدید جانی و خستگی، فرصت عبادت محدود است، با این حال، این گونه مسائل را بهانه ای برای قرآن نخواندن قرار ندهید) و به هر اندازه که برایتان میسر است قرآن بخوانید.
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هر کس در هر شب ده آیه قرآن بخواند، جزء انسان های غافل و بی توجه به یاد خداوند نوشته نمی شود و هر کس پنجاه آیه بخواند جزء انسان های ذاکر و متوجه به یاد خداوند نوشته می شود».[۲]
امام صادق علیه السلام می فرمایند:« قرآن، عهد و پیمان الهی است به سوی بندگانش، پس برای یک مسلمان شایسته است که در این عهدنامه بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن را قرائت کند».[۳]
امام رضا علیه السلام می فرمایند: « شایسته است که انسان هر روز بعد از تعقیبات نماز صبح پنجاه آیه از قرآن را قرائت کند».[۴]
نکته: «مطلوبیت تلاوت قرآن، محدود به پنجاه آیه در روز نیست و آنچه در این روایات آمده که در هر روز پنجاه آیه تلاوت کنید، بیان حد نهایی آن نیست».[۵]
*مبانی طرح طلیعه اُنس
با عنایت به معیار روایات فوق که دستور داده اند هر روز حداقل پنجاه آیه قرآن بخوانید، می توان معیارهای دیگری را نیز مدّ نظر قرار داد، از جمله:
- تقسیم قرآن کریم به ۱۱۰ قسمت.
- در سوره های با آیات طولانی، تعداد آیات بین ۵۰-۶۱، در سوره های با آیات کوتاه، تعداد آیات بین ۵۰-۷۱ و از سوره انفطار تا آخر قرآن، تعداد آیات بین ۷۵-۹۰ در نظر گرفته شده است.
*چند پرسش و پاسخ:
پرسش: آیا بهتر نیست به جای برنامه روزی پنجاه آیه از برنامه روزی پنج صفحه استفاده کنیم تا برنامه نظم بیشتری داشته باشد؟
پاسخ: در پاسخ باید گفت که در اوایل قرآن که آیات طولانی تر است، هم روان خوانی آیات، ساده تر است و هم ترجمه آیات و لغات. اما سوره هایی که آیات کوتاه دارد (مثل سوره مرسلات) هم روان خوانی آنها دشوارتر است و هم ترجمه آیات. بنابراین، با عنایت به ضرورت توجه به معنای آیات در کنار قرائت، با اینکه در این طرح تداد صفحات مساوی نیست، اما از نظر زمان قرائت، تفاوت چندانی ندارد
پرسش: اگر حوصله نداشتیم در این حد بخوانیم، چه کنیم؟ آیا هرگونه شده خود را به خواندن این مقدار، مقید کنیم؟
پاسخ: امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: « دلها را رویآوردن و نشاط، و روی گرداندن و بی رغبتی است. پس آنگاه که نشاط دارند، آن را علاوه بر انجام واجبات، برانجام مستحبات وادارید، و آنگاه که بی رغبت اند، به انجام واجبات اکتفا کنید».[۶]
بنابراین برنامه ریزی برای مستجاب (مثل تلاوت قرآن) خوب است، اما نباید به گونه ای به نَفس فشار آورد که از آن مستحب بیزار شویم.
پرسش: اگر بخواهیم با نَفس خویش مدارا کنیم، دیگر نمی توانیم طبق برنامه، روزی پنجاه آیه قرآن بخوانیم.
پاسخ: باید در طول روز چند نوبت را به این امر اختصاص داد. در احوالات حضرت امام خمینی قدس سره آمده است که ایشان روزانه یک جزء قرآن را در هشت نوبت، تلاوت می کردند.[۷]
پرسش: آیا اگر قرآن بخوانیم بدون آنکه ترجمه اش را درک کنیم، بهره ای می بریم؟
پاسخ: امام خیمنی قدس سره در نامه ای خطاب به فرزندشان می فرمایند: «فرزندم! با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو، اگرچه با قرائت آن و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائتِ بدون معرفت اثری ندارد، که این وسوسه شیطان است. آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب است اگرچه عاشق و محبّ، مفاد آن را نداند و با این انگیزه، حب محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت بگیرد».[۸]
البته تردیدی نیست که قاری باید در جهت فهم و عمل به کلام محبوب نیز قدم بردارد.
[۱] مزمل/۲۰
[۲] اصول کافی، ج۲، ص ۶۰۴، ح ۳۵۰۳
[۳] اصول کافی، ج۲، ص ۶۰۱، ح ۳۴۹۴
[۴] وسائل الشیعه، ج۶، ص ۱۹۸، ح۷۷۲۳
[۵] تفسیر تسنیم، ج۱، ص۲۴۹
[۶] نهج البلاغه، حکمت ۳۱۲
[۷] قرآن، گزیده ای از کلام و اندیشه امام خمینی قدس سره، ص ۵۶-۵۷
[۸] صحیفه امام، ج۱۶، ص ۲۱۱
منبع:http://aftabenahan.ir
دانلود زمزمه های شیطانی+جنگ نرم رسانه
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آذر, 1392با توجه به هجمه گسترده شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در جهت حیاءزدایی و تغییر سبک زندگی ایرانی- اسلامی در کشورمان و همچنین اهمیت کارکرد رسانه در جنگ نرم، دو ماهنامه ذیل جهت استفاده همگان خصوصاً فعالان فرهنگی مفید خواهد بود.
1- جنگ نرم رسانه/ رنگی/78 صفحه
بررسی هجمه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان من و تو و فارسی وان، ره آورد نظام سلطه برای تغییر سبک زندگی اسلامی- ایرانی
برای دانلود از لینک زیر استفاده نمائید.
2- زمزمه های شیطانی/رنگی/ 38 صفحه
- ابعاد سنجی شبکه ماهواره ای “زمزمه”
- بررسی و تحلیل آثار هجمه فرهنگی شبکه تلویزیونی “زمزمه” بر زنان مسلمان ایران
برای دانلود از لینک زیر استفاده نمائید.
شایان ذکر است ماهنامه های فوق از سری ماهنامه های طنین اندیشه می باشد که به همت مدیریت بررسی و تحلیل سازمان بسیج جامعه زنان منتشر می شود.
کشف حجاب شرط استخدام !
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آذر, 1392بهاره.ک گفت: مدیرعامل یکی از شرکتهایی که برای استخدام پیشش رفته بودم، عنوان کرد که چون مشتریهای ما غالبا بینالمللی هستند برای همین خانمها در محیط شرکت نباید حجاب داشته باشند چرا که به ذائقه طرفهای خارجیمان خوش نمیآید. به گزارش جهان، تبیان نوشت: گویا برخی از شرکتهای خصوصی که تعدادشان کم هم نیست بجای استخدام کارمند، قصد دارند برده جنسی استخدام کنند. اتفاق تاسف باری که هر روز بیشتر از روز گذشته در محیط های کاری گسترده می شود و در این میان نهادهای مسئول هم انگار توجه چندانی به جلوگیری از این فاجعه ندارند.
* وقتی درخواست های بیشرمانه، ورد زبان برخی مدیرعامل ها می شود!
نگار. ج 25 سال دارد، او چندی پیش از میان آگهی های کارمند دفتری روزنامه چند جایی تماس گرفت و فرم پر کرد و در نهایت از سوی شرکت های خصوصی دعوت به کار شد. عمر فعالیت نگار در این شرکت خصوصی اما به چند هفته هم نرسید. نگار در خصوص ماجرای استخدامش می گوید: روزی که مدیرعامل شرکت از من دعوت به همکاری کرد و من به دفتر رفتم مدیرعامل شرکت با درخواست من در خصوص حقوق پیشنهادی موافقت کرد و قرار شد که سه ماه به صورت آزمایشی کار کنم تا پس از آن مدت نام من هم در لیست بیمه قرار بگیرد، هنوز چند روزی از آغاز به کار من نگذشته بود که یک روز مدیرعامل من را به اتاقش خواند و در صحبت هایی به من فهماند با اینکه خودش زن و فرزند که به من علاقمند شده و می خواهد رابطه ای صمیمی تر از رابطه رئیس و مرئوسی با من داشته باشد! پس از شنیدن این حرفها دیگر نمی دانستم باید چه کار کنم، اتاق را ترک کردم و از فردای آن روز دیگر به آن شرکت نرفتم و تاسف خوردم به حال خودم که چهار سال پله های دانشگاه را طی کردم تا بتواند مدرک کارشناسی مدیریت را بگیرم اما در محیط کار به جای توانایی های تحصیلی من، انتظارات نامشروع و نامناسبی از من طلب می شد.
* روابط غیراخلاقی؛ راز بقا در برخی شرکت های خصوصی
میترا. ب 27 سال دارد. او مدتی است که شغلش را رها کرده است. وقتی در خصوص علت ترک کارش از او می پرسیم می گوید:« من چند سالی بود که در یکی از شرکت های خصوصی بزرگ و اسم و رسم در زمینه بازرگانی کار می کردم و تجربه ام در زمینه کارم هم زیاد شده بود. چندی پیش مدیر بالا دستی من تغییر کرد و مردی که یکی از اقوام نزدیک مدیر کل شرکت بود با عنوان مدیر جدید به قسمت ما آمد که از همان ابتدا سنگینی نگاهش آزار دهنده بود. هنوز مدت زیادی از حضور او به عنوان مدیر جدید نگذشته بود که یک روز پس از پایان کار و زمانی که همه کارکنان رفته بودند به اتاق من آمد و از من خواست که رابطه ای صمیمی با او داشته باشم. مدیر جدید زمانی که با واکنش شدید من روبرو شد، دیگر چیزی نگفت اما از فردای آن روز تمام تلاش خود را به کار گرفت تا به قول معروف زیراب من را بزند و در نهایت هم موفق شد با دروغ و ریا من را کار نابلد جلوه دهد و از مدیرکل بخواهد که شخص دیگری را جایگزین من کنند.» میترا ادامه می دهد: «متاسفانه این روزها یکی از شرایط بقا در برخی از محیط های کاری خصوصی تن دادن به رابطه های غیراخلاقی است و در این میان اگر کسی مانند من نخواهد که به این ارتباطات نامناسب آلوده شود، مدام باید بیکاری را تجربه کند.»
* استخدام به شرط کشف حجاب
بهاره. ک 24 ساله یکی از دخترانی است مدتها به دنبال یافتن شغل، آگهی های روزنامه ها را دنبال می کند. بهاره در خصوص تجربه ای که در روزهای جستجوی کار کسب کرده است، می گوید: در خلال آگهی های های روزنامه که هر روز با آنها تماس می گرفتم، یک روز مدیر یکی از شرکت های برای مصاحبه با من تماس گرفت و من به دفتر شرکت واقع در خیابان میرداماد رفتم. بهاره ادامه می دهد: از همان زمانی که منشی در شرکت را باز کرد من به ناگاه انگار که مکانی غیر از کشور ایران وارد شده بود. دفتر شرکت پر بود از دخترانی که بدون روسری و مانتو و حجاب، به کار خودشان مشغول بودند. من که شوکه شده بودم و دقیقا نمی دانستم ماجرا از چه قرار است با راهنمایی منشی وارد اتاق مدیرعامل شدم و مدیرعامل هم با بیان اینکه شرط استخدام در این شرکت این نوع از پوشش است گفت: «مشتری های ما غالبا شرکای بین المللی هستند و برای همین مسئله هم خانم ها در محیط شرکت نباید حجاب داشته باشند چون به ذائقه طرفهای خارجی مان چندان خوش نمی آید! اما در مقابل حقوق مناسبی را هم می دهیم!» بهاره ادامه می دهد: « من که دیدم هوا پس است، زودتر کلام را کوتاه کردم و فرار را بر قرار ترجیح دادم و تاسف خوردم به حال دخترانی که برای حقوق بیشتر حاضر می شوند با برداشتن حجاب در چنین محیط نامناسبی و ناامنی کار کنند.»
* استفاده ابزاری از زنان نماد بارز خشونت است
کتایون.م 28 ساله است. او در خصوص تجربه پیدا کردن کار می گوید: چون حجاب من چادر بود و روابطم هم با جنس مخالف در چارچوب شرع تعریف می شد و شوخی و خوش و بش کردن با نامحرمان دل خوشی نداشتم، معمولا هر جا که برای استخدام می رفتنم با پاسخ نه مدیر عامل روبرو می شدم چون ظاهرم به درد کار در چنان محیط هایی نمی خورد و از سوی دیگر نمی توانستم مراوده ای بی پروا با مردان داشته باشم.
کتایون با بیان اینکه پس از مدتها جستجو، شغلی را در محیطی امن پیدا کرده است ادامه می دهد: متاسفانه برخی از کارفرماها زنان را در محیط های کار تنها به عنوان جنسی زیبا می خواهند و رویکردی ابزاری به کارمندان خانم دارند که باعث شده برخی محیط های کار سالم نباشند.
داستان زندگی نگار، میترا، بهاره و کتایون تنها چند مورد از اتفاقاتی است که هر روز در محیط های کار ما اتفاق می افتد و باعث می شود که دختران و زنان ما در محیط های کار مورد خشونت های تمام نشدنی روبرو شوند. در این میان اما نهادهای سیاست گذار و مسئول، هستند که باید نظارتی بر محیط های کار خصوصی داشته باشند که هر مدیری به صرف داشتن سرمایه و شرکت به خود اجازه ندهد که نوامیس این مملکت را به عنوان ابزاری برای سود و هوسرانی خود به کار گیرد و در این میان این همه آسیب بر پیکره زنان و دختران و خاناوده های جامعه وارد کنند. در این میان نیروهای انتظامی و دولت باید تمام تلاش خود را به کار گیرند که در طرحی دائمی و نه ضربتی به وضعیت شرکت ها و محیط های شغلی خصوصی نظارت همیشگی داشته باشند تا دیگر شاهد بروز چنین فجایعی در کشور نباشیم.
آن چه در مقتل سيّدالشهدا عليهالسّلام واقع شده، فجيعتر است!
نوشته شده توسطرحیمی 18ام آذر, 1392
در نقل جريانات امام حسين عليهالسّلام خيلی بايد دقّت شود، چه بسا بسياری از آن چه گفته میشود درست نباشد، هر چند عيان آن چه واقع شده، فجيعتر از سماع آن است! به عكس جهان آخرت است، كه عيان آن بهتر و لذّتبخشتر از سماع آن است. شنيدن كی بود مانند ديدن!
قبل از وقوع جنگ، طايفهای از جنّ برای نصرت حضرت سيّدالشهدا عليهالسّلام به خدمت آن حضرت آمدند و عرض كردند: اگر اجازه دهيد، ما میتوانيم اين لشكر را از شما دفع كنيم، حضرت فرمود:
«وَ إِذا أَقَمْتُ بِمَكانِی، فَبِماذا يُبْتَلی هذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ، وَ بِماذا يُخْتَبَرُونَ؟!… نَحْنُ وَ اللّهِ أَقْدِرُ عَلَيْهِمْ مِنْكُمْ.»[1]
اگر من در جای خود بمانم، پس اين خلق نابود شده با چه چيز آزموده و مورد ابتلا واقع شوند؟!… به خدا سوگند، ما بهتر از شما میتوانيم آنها را نابود كنيم. در وقت تبليغ بايد سعی كنيم يقينيّات قرآن و عترت را نقل كنيم، و به مسموعات خود، بدون مراجعه به دليل يا كتاب، اكتفا نكنيم، و حدّاقل به همان كتابی كه از آن نقل میكنيم، استناد دهيم وقتی ما وارد كربلا شديم، مرحوم آقا ميرزا هادی خراسانی ـ كه بعد از مرحوم آقا سيّد محمّد كاظم يزدی شايستهی مرجعيت بود ولی قبول نكرد كه مرجع بشود ـ فوت كرده بود، ولی چه آثار و بركاتی از ايشان نقل و ذكر خير میشد كه چگونه در مقتل حسينی عليهالسّلام و ديگر موضوعات، مطالب را با دقّت نظر و با استناد به دليل بيان میكرده است.
1. بحارالانوار، ج 44، ص 330؛ لهوف، ص 66؛ نيز ر.ك: مستدرك الوسائل، ج 10، ص 217 و 325.
دانلود مداحی صوتی و تصویری شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
نوشته شده توسطرحیمی 17ام آذر, 1392
کلیپ صوتی چشم ها حاج محود کریمی (در رثای حضرت رقیه سلام الله علیها
روضه حضرت رقیه(س) [حاج محمدرضا طاهری] [شب پنجم صفر] [28:00]
زمینه [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [11:15]
واحد [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [10:02]
جفت [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [7:19]
شور [کربلایی حسین طاهری] [شب پنجم صفر] [6:22]
شور [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [2:42]
روضه شهادت حضرت رقیه (س) حاج حسن خلج- حسینه جلوه ۱۳۹۰ - تصویری
روضه شهادت حضرت رقیه (س) حاج حسن خلج - حسینه جلوه ۱۳۹۰ - صوتی
صفحات: 1· 2