هشدارهای امیرمؤمنان علی علیه السلام به مردم آخرالزمان
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1392حضرت امیر علیه السلام فرمودند:
من شما را ترساندم اگر بترسيد
و فهماندم اگر بفهميد
و پند دادم اگر پند بگيريد،
در نهان و آشکار از خدا بترسيد
و (سعي کنيد) مسلمان بميرید.
اصبغ بن نباته می گويد: اميرالمؤمنين عليه السّلام فرموند:
زماني بر مردم مي آيد که عمل زشت برتري (کامل) پيدا می کند و خودسازي نموده و جلوه گري می نمايد.
پرده از روي محرمات برداشته شود، زنا آشکار مي گردد و مال يتيمان را حلال دانسته و مي خورند، کم فروشي می نمايند و شراب را به جاي آب انگور حلال دانند و رشوه را به عنوان هديه حلال شمرند. خيانت در امانت را جايز ميدانند، مردها شبيه به زنها و زنها شبيه به مردها شوند.
به حدود و احکام نماز اعتنا نمي کنند، در آن زمان براي غير خدا (سياحت، تجارت، ريا، سياست و غيره) حج انجام می دهند.
در آن زمان گاهي ماه شب اول آن قدر بزرگ (ديده) شود که به نظر، دو شب آيد و گاهي در شب اول ديده نشود، پس چون ماه ديده نشود روز اول ماه رمضان را روزه نگيرند و روز عيدفطر را روزه بگيرند.
در آن زمان مراقب باشيد، مراقب باشيد، مبادا خداوند ناگهان انتقام گيرد، همانا در پس آن زمان مرگ سريع و عجيبي خواهد بود به گونه اي که مرد، هنگام صبح سالم است و شب به خاک سپرده ميشود، شب زنده است و صبح مرده. در آن زمان پيش از آن که به بيماري -منتهی به- مرگ مبتلا شوند واجب است وصيت خود را بکنند و نماز را در اول وقت به جا آورند مبادا تا آخر وقت اجل مهلت ندهد.
هر کدام از شما که آن زمان را درک کند شب نخوابد مگر با طهارت (وضو) و اگر بتواند در تمام احوال با طهارت باشد زيرا نميداند ملک الموت چه وقت به سراغ او مي آيد.
من شما را ترساندم اگر بترسيد و فهماندم اگر بفهميد و پند دادم اگر پند بگيريد، در نهان و آشکار از خدا بترسيد و (سعي کنيد) مسلمان بميرید زیرا که هر کس غير از اسلام، ديني قبول کند از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از زيانکاران است.
منبع: پيشگويي هاي اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب
دانلود گاهنامه ظهور (نشریه داخلی حوزه علمیه محدثه سلام الله علیها) شماره 18
نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1392تفریح با چادر
نوشته شده توسطرحیمی 22ام شهریور, 1392پیست اسکی پر بود از بزرگترها و کوچکترهایی که با اشتیاق خاصی زمین اسکیت رو بالا و پایین می رفتند و در این میان دختر نوجوان به یاد کودکی های پر نشاط به مادر گفت : مادر دیگه با چادر نمی تونم اسکیت بازی کنم ! خیلی از شادی ها دیگه قسمتم نخواهد شد و…
مادربه دختری می انذیشید که بدون چادر حتی در مقابل مهمانان هم حاضر نمی شد ،سرزنش دوستان و آشنایان رو به یاد آورد که “آخه چرا مجبورش کردین جادر سر کنه ؟!”
:باور کنید نه تنها اصراری به چادر سر کردن نداشتیم بلکه در این سن پدرش مخالفه که انقدر رو بگیره ولی چکارش کنیم میگه میخام شبیه خاله باشم …”
یاد روزی افتاد که دخترش از مدرسه اومد و گفت مامان مطمعنی اونایی که نماز نمی خونن آدمهای موفقی نیستن ؟
:چطور مگه عزیزم ؟
:آخه مادر، طناز اصلا نماز نمی خونه کلی هم حاشیه داره ولی نمره هاش بیسته همه معلما هم دوستش دارن تازه موهاشم میزاره بیرون با پسرا هم حرف می زنه …!
و مادر به دنبال جمله ای بود که صحیح ترین پاسخ رو منتقل کنه و چه کار سختی بود تناقض محیط مدرسه و خونه رو پر کردن …
و یادش اومد که خودشم داوطلبانه و با گریه از مادرش خواست تا براش چادر بخره و از اون موقع محکم چادرش رو سرش بود اونم با افتخار
و مرور کرد همه ی مسابقات قرآنی که در اون به خاطر حفظ یا قرائت اول شده بود آخ که جه حال و هوایی داشت هم صحبتی با معلم دینی و قرآن،مکبر نماز جماعت مدرسه اونم با اعتماد به نفس کامل
می دونست که باید دخترش رو برای زمانه ی خودش تربیت کنه ولی الان رسم زمونه نامردی و بی وفایی به چارچوبه دینه
یادش اومد که دخترش با هیچکی تو مدرسه دوست نمیشه چون اونا حرفای بدی می زنن و کلی شوخی نادرست حالا رابط مدرسه تماس گرفته که دخترتون اجتماعی نیست اگرچه از نظر اخلاقی و درسی یکی از بهتزین دانش آموزانه…
خیلی وقته وقتی دختر نوجوون تاب بازی نمی کنه گاهی اوقاتم که میخاد بذمینتون بازی کنه که با جادر جور در نمیاد!
دوچرخه سواری و کوه نوردی هم که جواب نمی ده یعنی چون سخته هم رو بگیره و هم بازی کنه اصلا انجام نمی ده
مادر مرور می کرد که چه زود دخترش نوجوون شد و هیچوقت فکر اینجاشو نکرده بود که به خاطر کم تحرکی دخترش انقدر تپل مپل بشه
خدای من دوره ی آخر زمون مادر بودن چه سخته!
آقای مربی اسکیت ، کمر دختر نوجوونی رو گرفته بود تا بهش آموزش بده چطور با اسکیت راحت تر حرکت کنه و دور بزنه
موسیقی پر هیجان ، ضربان قلب همه رو بالا برده بودو خیلی ها که شناگران ماهری بودند به دنبال جایی به دور از چشم نگهبان پارک بودند تا قر بریزن و انرژی تخلیه کنند و…
مادر نگران از آینده در این اندیشه که چه تفریحی به دختر نوجوان معرفی کند که با چادر سنخیت داشته باشد؟!
نویسنده: منصوره صامتی / کارشناس فرهنگ و رسانه ( http://paradox.blog.ir )
امكان دريافت 800 تصوير با موضوع حجاب
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1392گروه فضای مجازی: امكان دريافت 800 تصوير با موضوع حجاب و عفاف به همت گروه سايبری سپانو در فضای مجازی فراهم شده است.
به گزارش خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، گروه سايبری سپانو، مجموعهای نزديك به ۸۰۰ تصوير جديد با موضوع حجاب را در مجموعههای ۵۰ تايی برای بهرهبرداری فرهنگی در اينترنت منتشر كرده است.
۲ قسمت كه شامل ۱۰۰ تصوير است، بصورت همزمان در اختيار كاربران قرار داده شده است. اين تصاوير قابل استفاده در مهدكودكها، لوازمالتحرير، مدل رنگآميزی، برچسب، پوستر، طراحی مدل، الگوبرداری، شخصيتسازی، تصويرسازی، كليپ و بنر است.
هر چند حجاب بكار رفته در اين تصاوير لزوما حجاب برتر (چادر) نيست، اما اميد است به تدريج اينگونه شخصيتها جايگزين كاراكترهای بیحجاب و رايج در كشور شود.
همه اين تصاوير پس از ساعتها جستجو در اينترنت جمعآوری شده و اكثر آنها متعلق به ديگر كشورهای مسلمان است كه در عين جديد بودن بعضاً میتواند در برگيرنده فرهنگ آن كشور نيز باشد.
برای دريافت تصاوير اينجا را كليك كنيد!
دختر شیعه! سرت را بالا بگیر که تو رقیه (س) را می فهمی!
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1392آخرالزمان است و عصر جاهلیت ثانی
مخترعان غربی عِلمشان سر به ثریا کشیده و دار و ندارشان را به حرامیها هدیه کردهاند؛ حالا وقتی از بازار شام گذر میکنی، به جای سنگ ها، خمپارهها هلهله میکشند و فرود میآیند …
دخترم، آرام باش و گوش فراده!حرامی ها دو سال است منتظرند تا سه ساله شوی خانه ات به جای سقف، آسمان دارد و همه چیز برای پرواز مهیاست حرامی ها خرابش کرده اند تا “ویرانه نشین شام” شوی
حرامی ها دو سال است که مشق تاریخ می کنند در دمشق؛تا صحنه نمایش شومشان آماده شود و تو تماشاچی باشی و به تماشاگه راز دختر پادشاه کشور عشق پا بگذاری
شاهزاده خاتون رقیه سلام الله علیها را میگویم
زنجیرهای اسیری دستت،شاهدند که خارهای بیابان به تاول پای شاهزاده رقیه بوسه میزدند، وقتی او را فرسخ ها پیاده آوردند به همین خرابه ها؛ به همین مسلخ عشق!
آن ها نیک می دانستند که سه ساله حسین علیه السلام با سر پدر آرام گرفت و چون لب به لب های پدر نهاد، جان سپرد.پس چشمان تو شهادت داد که چگونه پدرت را به مهر حسین علیه السلام سر بریدند وچشمان یتیم تو شاهد بود که مادرت را پیشت سر بریدند تا اگر بهانه گرفتی، نگوید “پدرت به سفر رفته”همه جا کربلاست و همیشه عاشورا
آری، شیعه را تا به بلای کربلا نیازمایند از دنیا نخواهند برد!
دختر شیعه !سرت را بالا بگیر، که طعم بلای کربلا را چشیده ای؛ و لایق زیارت شاهزاده خاتون رقیه شده ای!سرت را بالا بگیر و بگو :
“السلام علیکِ یا بنت الحسین”
تصویر بالا یک دختر شیعه سوری را نشان میدهد که توسط سلفی ها به زنجیر کشیده شده و پدر و مادرش را پیش چشمش سر بریدند.
منبع: منصوره صامتی / کارشناس فرهنگ و رسانه
انتشار نرمافزار چندرسانهای «شهيد نورعلی شوشتری»
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1392گروه فضای مجازی: نرمافزار چندرسانهای «شهيد نورعلی شوشتری» فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان به همت نشر الكترونيك شاهد و با همكاری بنياد شهيد و امور ايثارگران استان خراسان رضوی توليد و منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، نرمافزار چندرسانهای «شهيد نورعلی شوشتری» مجموعهای از اطلاعات و آثار مرتبط با اين شهيد است كه شامل 295 قطعه عكس، 6 هزار دقيقه فيلم و صوت توليد و منتشر شده است.
از بخشهای اين نرمافزار، میتوان به زندگینامه، وصيتنامه، خاطرات شهيد در كلام ياران، در كلام ولايت و نگين وحدت اشاره كرد كه همه بخشهای فوق، قابليت جستجو و استخراج اطلاعات را دارند.
اين نرمافزار نود و يكمين نرمافزار چندرسانهای است كه به همت معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنياد شهيد و امور ايثارگران در قالب دی وی دی به قيمت 3 هزار تومان منتشر شده است.
سردار شهيد شوشتری جانشين فرمانده نيروی زمينی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس بود كه در 26 مهرماه 88 در عمليات تروريستی شهر سرباز به مقام شهادت رسيد.
در بخشی از پيام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در كنگره بزرگداشت شهدای خراسان- 27 مهر 1388 درباره اين شهيد میخوانيم: «… اين شهيد عزيزمان، شهيد شوشتری واقعاً جزو عناصر پاكيزه سپاه بود. بنده ايشان را از نزديك میشناختم و میدانستم كه جزو انسانهای مومن، پاك، سالم، صميمی، فعال، زحمتكش و حقيقتاً مظهری از همين ارزشهايی بود كه متراكم میشود و يك شهيد را به وجود میآورد…»
علاقهمندان برای تهيه اين نرمافزار چندرسانهای میتوانند با مؤسسه فرهنگی شاهد به شماره تلفن 88829523 تماس حاصل كنند.
راههای جلوگیری از تسلط شیطان در کلام رهبر فرزانه حضرت امام خامنه ای
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1392
روش برخورد با مردم در کلام حضرت رضا عليه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1392
مرحوم شيخ طوسى رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب رجال خود آورده است :
در يكى از روزها، عدّه اى از دوستان امام رضا عليه السلام در منزل آن حضرت گرد يكديگر جمع شده بودند و يونس بن عبدالرّحمن نيز كه از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصيّت هاى ارزنده بود، در جمع ايشان حضور داشت .
هنگامى كه آنان مشغول صحبت و مذاكره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
امام عليه السلام ، به يونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هيچ گونه عكس العملى از خود نشان ندهى ؛ مگر آن كه به تو اجازه داده شود.
آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر عليه يونس ، به سخن چينى و ناسزاگوئى آغاز كردند.
و در اين بين حضرت رضا عليه السلام سر مبارك خود را پائين انداخته بود و هيچ سخنى نمى فرمود؛ و نيز عكس العملى ننمود تا آن كه بلند شدند و ضمن خداحافظى از نزد حضرت خارج گشتند.
بعد از آن ، حضرت اجازه فرمود تا يونس از اتاق بيرون آيد.
يونس با حالتى غمگين و چشمى گريان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
ياابن رسول اللّه ! من فدايت گردم ، با چنين افرادى من معاشرت دارم ، در حالى كه نمى دانستم درباره من چنين خواهند گفت ؛ و چنين نسبت هائى را به من مى دهند.
امام رضا عليه السلام با ملاطفت ، يونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اى يونس ! غمگين مباش ، مردم هر چه مى خواهند بگويند، اين گونه مسائل و صحبت ها اهميّتى ندارد، زمانى كه امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هيچ جاى نگرانى و ناراحتى وچود ندارد.
اى يونس ! سعى كن ، هميشه با مردم به مقدار كمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بيان نمائى .
و از طرح و بيان آن مطالب و مسائلى كه نمى فهمند و درك نمى كنند، خوددارى كن .
اى يونس ! هنگامى كه تو دُرّ گرانبهائى را در دست خويش دارى و مردم بگويند كه سنگ يا كلوخى در دست تو است ؛ و يا آن كه سنگى در دست تو باشد و مردم بگويند كه درّ گرانبهائى در دست دارى ، چنين گفتارى چه تاءثيرى در اعتقادات و افكار تو خواهد داشت ؟
و آيا از چنين افكار و گفتار مردم ، سود و يا زيانى بر تو وارد مى شود؟!
يونس با فرمايشات حضرت آرامش يافت و اظهار داشت : خير، سخنان ايشان هيچ اهميّتى برايم ندارد.
امام رضا عليه السلام مجدّدا او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى يونس ، بنابر اين چنانچه راه صحيح را شناخته ، همچنين حقيقت را درك كرده باشى ؛ و نيز امامت از تو راضى باشد، نبايد افكار و گفتار مردم در روحيّه ، اعتقادات و افكار تو كمترين تاثيرى داشته باشد؛ مردم هر چه مى خواهند، بگويند.
اى غريبى كه ز جدّ و پدر خويش جدائى
خفته در خاك خراسان ، تو غريب الغربائى
چه ثنا گويمت ، اى داور هفتاد و دو ملّت
كه ثنا خوانده خدايت ، تو چه محتاج ثنائى
اين رواق تو و صحن و حَرَمَت ، همچو بهشت است
روضه ات ، جنّت فردوس و مسمّى به رضائى
آه ، از آن دم كه ز سوز جگر و حال پريشان
ناله ات گشت بلند، آه تقى جان به كجائى
اى شه يثرب و بطحا، تو غريبى به خراسان
سرور جمله غريبان و معين الضّعفائى
اغنيا مكّه روند و فقرا سوى تو آيند
جان به قربان تو اى شاه كه حجّ فقرائى
چهل داستان و چهل حديث از امام رضا عليه السلام/ عبداللّه صالحى
توجه ! برای خدایی شدن کلیک کن .
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1392قال الله تعالی:
قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ(آل عمران/31)
بگو: «اگر خدا را دوست ميداريد، از من پيروي کنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.»
دل خانه خداست، به شیطان اجاره اش ندهید.
شرط زیارت آسمان، وداع با زمین است.
وقتی با خدا شروع نکنیم، با شیطان پایان می یابیم.
عاشق خدا باش، تا معشوق خلق باشی. فرشی، عرشی نمی شود.
سجده، قله عبادت ها است.
نمازگزاری که از دنیا دل نکنده است، مانند، خلبانی است که همیشه روی زمین زندگی می کند.
توپ دلت را به هر کس پاس نده.
عرفان، بلوغ روح است.
مزرعه دلتان را وجین کنید.
در دستور زبان عرفان، فعل این گونه صرف شود: من نیستم، تو نیستی، او هست.
وقتی پاها رفتن بشناسند، دستها نیازمند التماس نیستند.
تنها در یک معامله است که بازماندگان برنده اند: معامله با خدا.
دل های شعله ور، گلستان خدا در زمین اند.
دل معبد فرشتگان است، به شیطان اجاره اش ندهید.
زمستان را تحقیر نکنید، بهار هر چه دارد از زمستان است.
بهشتی ها، بدی های خود را در همین دنیا به جهنم می افکنند.
کارها را سخت نگیرید، سرسخت تر از اراده انسان چیزی نیست.
چقدر بیچاره اند آنها که چاره دردهای خویش را در خاک می جویند.
کسی که لیاقت درک آسمان را ندارد، زمین نیز تحویلش نمی گیرد.
خداوند قرآن را بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرو فرستاد، ما نیز آیات قرآن را بر صفحه قلبمان بنویسیم.
از روزنه معنویت، چشم انداز ابدیت تماشایی تر است.
دامن دل عاشقان، سرشار از مروارید اشک است.
اگر وقت کردید، به خودتان هم سری بزنید.
در کارگاه آفرینش، آن که بیشتر خراشیده می شود، قیمتی تر است.
آرمان ها ذکر دل ماست، اگر آسمانی باشد ما را آسمانی می کند و اگر زمینی باشد، ما را زمینی می کند.
اگر شب ها همه اش قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
شب قدر، زمین بوی آسمان می گیرد.
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید
آیتاللهالعظمی بروجردی (ره) پیشتاز در وحدت و تقریب مذاهب
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1392 مرحوم آیتاللهالعظمیسید حسین طباطبایی بروجردی (فروردین ۱۲۵۴ـ فروردین ۱۳۴۰ش) پس از دریافت درجه اجتهاد از مراجع اصفهان و فراگیری علوم معقول، به نجف اشرف عزیمت نمود و از محضر آیات آخوند خراسانی، سیدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی بهره مند گردید و از سال ۱۳۲۳ش به قم رفت و مرجعیت جهان تشیع و مدیریت حوزه علمیه را پذیرفت.
آیتاللهالعظمی بروجردی که پس از رحلت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی به مرجعیت تام رسید، از فقهای نامداری بود که علاوه بر «فقه» در علوم دیگر از جمله علمالحدیث و رجال، شخصیتی برجسته و بینظیر به شمار میرفت و در این میدان، تسلط کاملی بر حدیث و فقه اهل سنت هم داشت. ایشان این رشته را در «مکتب اصفهان» و سپس «مکتب نجف» در محضر اساتید برجسته آن دوران فرا گرفته بود و به دلیل همین احاطه بر علوم و فقه مذاهب، در مسائل خلافی فقهی، برای «فقه مقارن» ارزش ویژهای قائل بود و در عمل، در حوزه تدریس خود در هر مسئله مهم خلافی، اهتمام خاصی به بررسی ادله مذاهب دیگر داشت و شاید در همین راستا به تصحیح و تجدید چاپ کتاب «الخلاف» شیخ طوسی اقدام نمود و حتی در بعضی از اوقات، این کتاب را همراه خود به حلقه درس فقهش میآورد و با استناد به آن کتاب و نظرات شیخ طوسی، فضلای را با این مکتب آشنا میساخت و بدین وسیله موجب میشد که آن مجتهدان آیندة دنیای تشیع، با کتابها و آرای فقهی مذاهب اربعه آشناتر شوند؛ چون عقیده داشتند که فقه یک علم مشترک بین مذاهب اسلامی است که با هم اشتراکات و پیوندهای زیادی دارند و باید از جنبههای مثبت آن به ویژه در «مسائل مستحدثه» و استنباط احکام آنها، استفاده لازم به عمل آید.
اصولاً با توجه به تلمذ بعضی از ائمه اربعه اهل سنت در محضر ائمه هدی علیهمالسلام و شرکت و حضور علما و طلاب شیعه و سنی، در محافل درسی یکدیگر این سنت حسنه رجوع به فتاوی فقهای طرفین از قدیم ـ از عصر علمی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تا عصر شهید ثانی و پس از آن ـ ادامه داشت، ولی متأسفانه به علت دخالت بعضی از حاکمیتها، در یکی دو قرن اخیر به کنار گذاشته شده بود که با ابتکار آیتالله بروجردی و روش عملی تدریسی ایشان دوباره مرسوم گردید.
آیتالله بروجردی به این نکته اشاره مینمودند که فقهای قدیم شیعه (مانند شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و…) همواره به این روش عمل میکردند و آن را به سود جهان اسلام و وحدت مسلمانان و نزدیکی علمای فریقین میدانستند. ایشان برای تکمیل این روش و گسترش همه جانبهاش، بر این باور بودند که باید کتب فقهی شیعه بین علمای اهل سنت توزیع شود تا آنها هم از دامنه وسیع فقه شیعی آگاه شوند و گامی مثبت در راه ایجاد وحدت و تقریب برداشته شود. به همین منظور کتاب «المبسوط» شیخ طوسی را توسط علامه محمدتقی قمی برای شیخ عبدالمجید سلیم (از شیوخ الازهر) فرستادند که موجب اعجاب نامبرده گردید و در مراحلی، دارالافتا مصر ـ وابسته به الازهر ـ از مبانی فقهی شیعه در صدور فتوا استفاده کردند.
صفحات: 1· 2