نمآهنگ "آزادی" با صدای حامد زمانی+ دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

نمآهنگ “آزادی” با صدای حامد زمانی
• زمان : 5:19
دانلود نماهنگ آزادی حامد زمانی با کیفیت بالای Full HD
شاعر: قاسم صرافان

دانلود نمآهنگ “آزادی” با صدای حامد زمانی

متن آهنگ جدید حامد زمانی بنام آزادی:

پاک می کنن اشکاتو تا باور کنی شادی
گاهی اسیرت می کنن با اسم آزادی
تو روز روشن با سیاها عکس میگیرن
شب ها که مستن بچه هایی تشنه میمیرن
دام اگه پیش پرنده دونه میریزن
گل می خرن تا که نفهمی اهل پاییزن
می خوان درختا حامی حزب تبر باشن
از دریا ماهی های تو حوض بی خبر باشن
کوهیم ما تا ایستادیم روی پاهامون
ماهیم تا خورشید باشه رهبر رامون
آزاد آزاد از ماییم و من فانی در الله ییم
با روح در زنجیر آزادی نم یخواییم
دنیایی می سازیم دنیایی که جون داره
دنیایی که تو سفره هاشم آسمون داره

از گل برای برق چکمه رنگ میگیرن
از اعتلاف آب و آتیش حبص می ندازن
طرح کبوتر می کشن با شاخه ی زیتون
اما برای صلح هر روز بمب می سازن
کوهیم ما تا ایستادیم روی پاهامون
ماهیم تا خورشید باشه رهبر رامون
آزاد آزاد از ماییم و من فانی در الله ییم
با روح در زنجیر آزادی نم یخواییم
دنیایی می سازیم دنیایی که جون داره
دنیایی که تو سفره هاشم آسمون داره

تهیه‌کننده «آزادی» مرکز آوای انقلاب اسلامی است.

پيامدهاى زشت غيبت

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

آيت الله مجتبى تهرانى(ره):

غيبت، پيامدهاى زشت و آزار دهنده‌اى براى غيبت شونده و غيبت كننده به بار خواهد آورد كه آن ها را به دو دسته دنيايى و آخرتى تقسيم كرده اند.

الف. پيامدهاى زشت غيبت در دنيا

1. ريختن آبرو و شكستن حريم: غيبت كننده با رفتار ناروايش آبروى ديگران رابه خطر مى اندازد، از اين رو خداوند هم آبروى او را در معرض خطر قرار مى دهد و او را در اين دنيا رسوا مى كند.
امام صادق علیه السلام فرمود: لاتَغتَب فَتغتَب وَلاتَحفَر لاَخيكَ حُفَره فَتَقَعَ فيها. [1]
غيبت نكن كه مورد غيبت واقع مى شوى و براى برادرت گودالى نكن كه خود در آن خواهى افتاد.
روايت به اين معنا است كه اگر از كسى غيبت كنند، از آن ها نيز غيبت خواهند كرد، چون وقتى غيبت كنند كه عيب و نقص ديگران را آشكارا سازد، ديگران نيز درصدد رسوا كردن او برخواهند آمد.

رسول گرامى اسلام، حضرت محمد صلی الله علیه و آله مى فرمايد:

يا مَعشَرَ من اسلم بلسانه و لم يخلص الايمان الى قلبه لاتذموا المسلمين و لاتتبعوا عوراتهم فانه من تتبع عوراتهم تتبع الله عورته و من تتبع الله تعالى عورته يفضحه فى بيته. [2]
اى كسانى كه به زبان اسلام آورده ايد و ايمان در دل هاى شما خالص و بى شائبه نشده است! مسلمانان را سرزنش، واسرار آن ها را دنبال نكنيد، همانا كسى كه عيب هاى مردم را بجويد، خداوند عيب هاى او را دنبال مى كند، و هر كس خدا دنبال اسرار و عيوبش باشد، او را در خانه خودش رسوا مى كند.
2. ايجاد دشمنى : ازآن جا كه غيبت، آبروى مؤمنى را مى ريزد، اورا دشمن غيبت كننده مى كند. همچنين دوستان كسى كه از او غيبت شده، به غيبت كننده به ديده دشمنى مى نگرند؛ هر چند ديدشان درباره كسى كه نقصش بيان شده است نيز عوض شود؛ پس غيبت كننده، هم خشم پروردگار و هم خشم بندگان او را برمى انگيزد.
امير مؤمنان على علیه السلام فرمود: اياك و الغيبه فانها تمقتك الى الله و الناس و تحبط اجرك. [3]
از غيبت بپرهيز؛ چون موجب مى شود مورد خشم و دشمنى خدا و مردم قرار گيرى و پاداشت نابود شود.

ادامه »

ثبات ایمان امیرالمومنین در کلام رسول خدا صلوات الله علیهم

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

حجت الاسلام ادیب یزدی؛
خداوند متعال در قرآن به شدت از امیرمومنان علیه السلام تجلیل می کند و حضرت را به عنوان ارزنده ترین عنصر ثباتیه معرفی می کند:

يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ ؛

امیرالمومنین علیه السلام در سرتاسر عمرشان ذره ای تزلزل در دینشان پیدا نکردند.

حضرت به جایی رسید که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ایشان فرمود:

اگر ایمان امیرمومنان علی علیه السلام را در یک کفه ترازو و ایمان جن و انس را در کفه ی دیگر قرار دهد، اصلا قابل مقایسه نیست و ایمان حضرت بسیار بسیار بالاتر است.

وارث

تو عاشق شدی!

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

به روایت مادر شهید مدافع حرم امیر لطفی؛

فرمانده‌اش گفت: امیر، تو عاشق شدی!

دو سه ماه بود که فکر رفتن افتاده بود به سرش ولی به‌اش اجازه نمی‌دادند. می‌گفتند این‌جا لازمت داریم ولی امیر کوتاه‌بیا نبود.

دو تا از برادرهای امیر، پاسدار هستند. امیر هم فوق دیپلمش را که گرفت وارد سپاه شد. تقریبا چهار سال و نیم قبل از شهادتش. لیسانسش را طی دوره خدمت در سپاه گرفت. قبل از شهادتش هم کارشناسی ارشد دانشگاه تهران قبول شد. کارهای ثبت‌نام را انجام داد. قرار بود از سوریه برگردد و برود سراغ درس و دانشگاهش که نشد. بی‌بی، امیر را خرید.
دو سه ماه بود که فکر رفتن افتاده بود به سرش ولی به‌اش اجازه نمی‌دادند. می‌گفتند این‌جا لازمت داریم ولی امیر کوتاه‌بیا نبود. بعدها برایم تعریف کرد: مامان! نمی‌دونی چقدر رفتم و آمدم تا اجازه‌ام را گرفتم. باور کن حتی اشک ریختم. دفعه آخر که رفتم پیش فرمانده‌مان، باز گفت: نه، این‌جا به‌ات نیاز داریم. کجا می‌خوای بری؟! دوباره بغض گلویم را گرفت. اشک آمد به چشمم. فرمانده‌مان انگار دلش نرم شد. گفت: حالا برو، ببینم چی می‌شه. برگشتم اتاق کارم، اما همه حواسم مانده بود پیش فرمانده‌مان. فقط خدا‌خدا می‌کردم راضی شود به رفتنم. توی افکارم غرق شده بودم که صدای تلفن بلند شد. فرمانده‌ام  بود. مي‌گفت: امیر، می‌تونی بری. تو عاشق شدی، ما هم نمی‌تونیم به زور نگه‌ات داریم…

ماهنامه فکه 163 /مشرق

چگونه بفهمیم عاقبت به خیر می‌شویم یا نه؟

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

دوست دارید بدانید که آیا در قیامت از پل صراط مستقیم رد می‌شوید یا نه؟ اگر اندکی حوصله به خرج دهید و این سیاهه را تا آخر همراهی کنید، شاقول و شاخصی به دستتان خواهد داد که می توانید از همین اکنون و قبل از برپایی قیامت، دریابید که آیا آخرالامر، اهل نجات خواهید بود یا خیر؟!


طبق کریمه 71 سوره مریم، بدون ذره‌ای تردید، همه بندگان حتی اهل تقوا که مصداق کامل وفرد اتمّ‌شان، پیامبران الهی هستند، در قیامت وارد جهنم می‌شوند!

ولی در نهایت خداوند، متقین را نجات می‌دهد؛

وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا*ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا…

ذیل این آیه، بین اهل تفسیر، غوغایی است که منظور از “ورود” در جهنم چیست؟ 
 
به طور کلی دو مبنا وجود دارد: برخی معتقدند ورود به معنای مُشرِف شدن است. شاهد مثالشان هم آیه‌ای است که می‌گوید موسی علیه السلام به آب مدین، مشرف شد(نه اینکه داخل شود)؛
« وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُون»[1] برخی دیگر ورود را به معنای دخول گرفته‌اند، درست مثل کریمه 95 انبیاء که می‌فرماید:
«إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دوُنِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ»
شما و آنچه غیر خدا می‌پرستید، هیزم جهنّم خواهید بود؛ و همگی در آن وارد می‌شوید.
یا کریمه 98 هود که می‌فرماید:
«یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ»؛
روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود؛ و (به جای چشمه‌های زلال بهشت) آنها را وارد آتش می‌کند! و چه بد آبشخوری است (آتش)، که بر آن وارد می‌شوند!)
 

در این میان دیدگاه دو مفسر معاصر، مرحوم علامه طباطبایی و شاگرد ماجدش، استاد جوادی آملی نکته‌آموز است.

ادامه »

سر گذشت عجیب بانوی آمریکایی با پوشیه سفید در مترو تهران!

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395
 
هر کسی از او سؤالی می‌پرسید و برخی به او تکه می انداختند اما پوز خندها وقتی روی لب ها خشکید که او عکس پسرجوان شهیدش را درآورد و گفت: این عکس پسر دانشجوی من هست که بدون کمترین پوشش خبری صرفا بنا به ظن شریک بودنش در واقعه 11 سپتامبر بدون حتی دادگاه کشته شد و دولت آمریکا به ما اجازه پیگیری را نداد و صرفأ خاکسترش را به ما تحویل دادند!
 
 امروز پس از انجام کاری در ایستگاه شریعتی سوار مترو شدم ،چشمانم را در حالت ایستاده روی هم گذاشتم که صدای صلوات بلندی توجهم را جلب کرد، چشمانم ناخود آگاه گشوده شد.

 چهره ای با پوست تیره اما نورانی را در مقابل خود دیدم که پوشیه ی سپیدش را از چهره برداشته و پشت سرش نهاده بود .او پس از فرستادن صلواتی به زبان عربی از جمعیت حاضر در مترو که نزدیک او بودند در خواست کرد تا صلوات انگلیسی را هم پس از او تکرار کنند.

  پس شروع کردOh my Allah send peace to Mohammad and the progeny of Mo………

  نکته ای توجهم را جلب کرد، وی در ادامه صلوات عربی و حتی انگلیسی‌اش  پس از و العجل فرجهم ، عبارت ( واهلک اعداهم، من الجن و الانس، من الاولین والاخرین) را می گفت و محال بود صلوات‌هایی را که می فرستد به والعجل فرجهم ختم کند و ادامه آن را نگوید.

 سر گذشت عجیب بانوی آمریکایی با پوشیه سفید در مترو تهران! او زنی بود از آمریکای شمالی که به گفته ی خود آمده بود تا در کشوری اسلامی بتواند نفس بکشد.

 همه به ویژه دختران بد حجاب نظرشان به او جلب شده بود تا جایی که یکی ازافراد نشسته روی صندلی به احترامش بلند شد و جای خود را به وی داد.

 وقتی آن فرد از او پرسید که سنش چقدر است؟

با زبان انگلیسی پاسخ داد: من از وقتی اسلام آوردم زنده شدم و تا قبل از آن یا مرده بودم و یا هنوز متولد نشده بودم  و به ایران که آمدم زنده‌تر شدم . انقلاب ایران واقعأ اسلامی است و همین باعث پیشرفتتان است .

 یکی از دختران با پوزخندی به او گفت: ایران همه چیزش اجبار است و شما تازه به این کشور آمدید و خبر ندارید.

 خانم مسن این طور جوابش را داد که: شما اجبار ندیده اید. وقتی کسی غرق در طلا باشد، نور طلا اذیتش می کند و قدر طلا را نمی داند اما وقتی از آن مکان بیرون می‌رود اگر که واقع بین باشد و اسیر آمال دروغین نشود پستی جنس خارج را در میابد و تازه قدر طلا را می داند. در ضمن نزدیک به چند سال است که در اینجا زندگی می کنم.

 پس از این صحبت ها بطری آبی را از کیف بزرگ قهوه ای رنگ و برزنتی‌اش بیرون آورد و خواست که گلوی خود را با نوشیدن جرعه‌ای آب تازه کند، در همان هنگام به زبان امریکایی و با لهجه ی غلیظ گفت: درود بر حسین علیه السلام و لعنت خدا بر یزید.

ادامه »

پر رنگ شدن ملاک زیبایی در ازدواج در میان تمام اقشار

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395
نوع نگرش مادران به ویژه در میان خانواده های مذهبی هم در این سبک انتخاب تاثیر بسیاری دارد؛ اینکه در ذهن پسر یا دختر این امر را جا بیندازند که در هنگام انتخاب همسر صرفا باید به دنبال زنی زیبا باشند یا به دنبال مادری برگزیده برای فرزندانشان و همسری مناسب برای رسیدن به سعادت اخروی و دنیوی باشند.
 
 
پسران مذهبی دختران زیبا _ دختران مذهبی پسران خوش تیپ
 
اسلام در زمینه انتخاب همسر ملاک ها و معیارهایی را تعریف کرده است که حداقل باید مورد توجه خانواده های معتقد و مذهبی قرار بگیرد. متاسفانه در دهه اخیر گرایش قشر مذهبی در هنگام گزینش همسر به سمت و سوی مادی گرایانه سوق پیدا کرده به نحوی که اگر نتوان گفت که معیارهای مادی به عنوان ملاک برتر محسوب نمی شود، حداقل به صورت هم طراز با معیارهای اصلی مورد تاکید اسلام در آمده است. چنانکه زیبایی، فرم ساختار بدنی و الگوهای ظاهری، مطابق الگوهای تزریقی اروپایی و رسانه ای و تبلیغاتی، همتراز با معیار ایمان مطرح می شود. این مساله در مورد خوش تیپی پسران در انتخاب خانواده دختر صدق می کند که همگی معضلاتی را در نگرش به مفهوم واقعی ازدواج ایجاد کرده است.

البته در اینجا باید این نکته را هم مد نظر داشت که اصل هم کفوی در ظاهر و پسند شکل و شمایل هر کدام از دختر و پسر، ملاک هست، ولی نه در حدی که به معیار همتراز با اصول اصلی در ازدواج قرار گیرد.

ادامه »

اگر دشمن در جنگ نرم غلبه کند!

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

رهبر معظم انقلاب:

در جنگ نرم، اگر دشمن غلبه بکند، جسم ها پروار می شوند و سالم می مانند، ولی روحها می روند به قعر جهنم.

[دریافت تمام تصاویر (Zip)]

حیف! او را نشناختیم!

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

به امام خمینی و انقلاب علاقه فراوانی داشت. او حفظ نظام را از اهم واجبات شرعی می دانست. شیفته جوانان بسیجی بود و چهره و روحایت معنوی برخی از آنها را مشابه مرحوم آقاسید علی قاضی می دانست.

عالم ربانی و حکیم الهی آیت الله سید محمد حسینی، معروف به آقا نجفی همدانی از بازماندگان حوزه نجف بودند که در این اواخر و در نهایت گمنامی و سکوت از میان ما رخت بربسته اند، دفتر حیات گوهربارش به سال 1322 در نجف اشرف گشوده شد. پدرش سید علی عرب از مجتهدین و در اخلاق شاگرد مرحوم ملا حسینقلی همدانی و سیداحمد کربلایی بود. نسل ایشان به میرسیدعلی عارف همدان می رسد.


تحصیل

سید محمد در سال 1330 ق به همراه خانواده به همدان آمد. او مقدمات و بخشی از سطح را از والد ماجد فرا گرفت. در سال 1343 آهنگ زادگاهش را کرد که ماجرای آن را خود ایشان چنین نقل می کند: مرحوم آیت الله میرزای نائینی از دوستان پدرم طی نامه ای به مرحوم ابوی مرقوم داشتند که امسال در نجف مریضی مالاریا زیاد است، بهتر است ایشان امسال به نجف نیایند. هنگامی که مرحوم ابوی نامه را دریافت کردند من تمام مقدمات سفر را آماده کرده بودم. مرحوم ابوی فرمودند: بروید به امید خدا.

سید محمد، باقی مانده سطح را از نزد آیت الله سید محمدهادی میلانی و مرحوم عماد رشتی فرا می گیرد و آخرین دوره تدریس خارج اصول آیت الله نائینی را مغتنم شمرد. بنا به دستور خود استاد، ایشان تمامی مباحث اصول را می نوشت و به استاد ارائه می داد. رابطه استاد و شاگردی به این جا انجامید که مرحوم نائینی، آقا نجفی را به دامادی خویش برگزید. همچنین آقا نجفی دوره خارج فقه را از مرحوم غروی اصفهانی که حدود هشت سال به طول انجامید، فرا گرفت.

محضر سیدعلی قاضی

آیت الله آقا نجفی می فرمودند: در سنه 1347 یا 1348 ق من در مدرسه قوام بودم، مرحوم قاضی به مدرسه تشریف آوردند و از متصدی مدرسه خواستند حجره ای را در اختیار ایشان قرار دهد.

شب ها حدود ساعت دوازده که معمولاً طلبه ها به خواب می رفتند تهجد و شب زنده داری ایشان در آن حجره کوچک شروع می شد، چند ماهی از آمدن ایشان می گذشت که من رفتم خدمت ایشان و تقاضا کردم جامع السعادت مرحوم نراقی را برای من بخوانند و ایشان با کمال بزرگواری پذیرفتند من خدمت ایشان می رسیدم و ایشان درس می فرمودند، اما چه درسی! عجب صحنه هایی پیش آمد، بعد از چندی تمامی ذکر و ورد من ، مرحوم قاضی شده بود. در تمام روز به چیزی جز فرمایشات ایشان نمی اندیشیدم. رفته رفته در من تغییراتی به وجود آمد و حالم عجیب شده بود.

ادامه »

چرا افزايش جمعيت برای ايران مهم است؟ /کاهش جمعیت جوان روی خط هشدار!

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1395

کاهش جمعیت جوان کشور(در مقایسه یا دهه ها و سال های گذشته)یکی از چالش هایی است که نیروی انسانی جامعه را به عنوان یکی از اصلی ترین سرمایه های این مرز و بوم هدف قرار می دهد

نیروی انسانی در هر کشوری به عنوان اصلی ترین ثروت و سرمایه آن جامعه به شمار می رود که به نوعی سرنوشت و آینده آن را رقم خواهد زد.

به تعبیری می توان گفت،جمعیت جوان در هر کشوری،موهبت و فرصتی ویژه و بالقوه است که با اتکای به آن می توان مسیر پیشرفت و تعالی را به نحوی شایسته و با سرعت و شتابی فزاینده پیمود.
 
در نقطه مقابل،پیری و کهنسالی جمعیت نیز در دراز مدت می تواند مسبب مشکلات خاصی برای کشور و جامعه شود،آنچنان که تجربیات پیشین در کشورهای توسعه یافته،نمونه هایی از دغدغه ها و معضلات مرتبط با این امر را به تصویر کشیده است.
 
البته این به معنای نادیده گرفتن و ناکار آمد بودن جمعیت پیر کشور نیست،اما با نگاهی واقع بینانه به روشنی در می یابیم که موتور محرکه هر کشور در توسعه پایدار به توان،بنیه و چالاکی جمعیت جوان آن گره خورده است و زمانی این امر به اثبات می رسد که کشورهای پیشرفته دنیا برای بازنماندن از مسیر رقابت و پیشرفت به جذب نیروی کار جوان از کشورهای دیگر مبادرت می ورزند.
 
کشورهای غربی تا چندی پیش برای اعمال سیاست های کنترل جمعیت و تحمیل آن به جوامع،از افزایش جمعیت به عنوان بمب جمعیتی یاد می کردند،اما امروزه با چنان چالشی مواجه شده اند که در مدارس و مراکز آموزشی آنها تعداد معدود و اندکی از دانش آموزان کم سن و سال در حال تحصیل هستند زیرا بافت جمعیتی آنها مسیر پیری و کهنسالی را برگزیده،بدون آن که سیاست های اتخاذ شده،جایگزینی را برای آن برگزیند.
 

البته معضلات کشورهای غربی صرفا به خالی بودن مدارس آنها باز نمی گردد،فقدان نیروی کافی و لازم برای نگهداری از سالمندان و نارسایی در سیستم و نظام بازنشستگی غرب، باعث شده تا امروزه بر خلاف گذشته ارائه و طراحی بسته های تشویقی فرزند آوری از سوی آنها اجرایی شود.

ادامه »