دعایی در ادای قرض از حضرت صادق علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

عيّاشى از عبد اللّه بن سنان روايت كرده خدمت امام صادق عليه السّلام رفتم، حضرت فرمود:

مى‏ خواهى‏ دعايى به تو بياموزم كه چون بخوانى، حق تعالى قرضت را ادا كند، و حالت نيكو گردد؟

گفتم: به چنين دعايى چه بسيار نيازمندم‏ حضرت فرمود:

پس از نماز صبح بگو:

تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَىِّ الْقَيُّومِ الَّذى لاْ يَمُوتُ

توكّل كردم بر زنده پاينده ‏اى كه نمى‏ ميرد،

وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِى الْمُلْكِ

و ستايش خداى را كه فرزندى نگرفت، و براى او در فرمانروايى شريك‏ نيست،

وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبيرا

و براى او سرپرستى از روى خوارى نمى ‏باشد، و بزرگ شمار او را بزرگ‏ شمردنى شايسته،

اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ مِنَ الْبُؤْسِ وَالْفَقْرِ

خدايا به تو پناه مى ‏آورم از شدت نياز و و تنگدستى،

وَمِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ وَالسُّقْمِ وَاَسْئَلُكَ اَنْ تُعينَنى عَلى اَدآءِ حَقِّكَ اِلَيْكَ وَاِلَى النّاسِ.

و از فشار قرض و بيمارى، و از تو مى ‏خواهم مرا بر اداى حقّت نسبت به خود و مردم‏ يارى كنى.


و به روايت شيخ و ديگران چنين است:

وَمِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

و از فشار قرض، پس بر محمّد و خاندانش درود فرست،

وَاَعِنّى عَلى اَدآءِ حَقِّكَ اِلَيْكَ وَاِلَى النّاسِ

و مرا بر اداى حقّت نسبت به خود و مردم يارى كن.

عوامل تصفيه تفكر اسلامی

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

 

« وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيكُونَ الرَّسُولُ عَلَيكُمْ شَهِيدًا » (البقرة/143)

و بدين گونه شما را امتي ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد.

آبی كه از سرچشمه بيرون می ‏آيد ديده ‏ايد كه چقدر صاف و پاكيزه است. همين آبی كه اينقدر پاكيزه است همينكه در بستری قرار گرفت ، در مجرائی‏ قرار گرفت و به اصطلاح در جوئی جاری گرديد ، تدريجا ممكن است آلودگيهائی‏ پيدا كند ، آلودگيهای محسوس و آلودگيهای نامحسوس .

آلودگيهای محسوس‏ مانند خاك و گل است كه داخل آب بشود يا آب از جائی بگذرد كه در آنجا مثلا گوسفندی باشد و با پشگل گوسفند مخلوط شود كه در نتيجه رنگ آب عوض‏ می‏شود . اين آلودگی محسوس است . ممكن است آلودگی نامحسوس داشته باشد يعنی وقتی كه به آن آب نگاه می‏كنيد می‏بينيد صاف و زلال است . آنچه به‏ چشم ديده می‏شود گوئی با سرچشمه فرقی نكرده است . ولی اگر يك نفر خدای‏ ناخواسته مثلا به وبا مبتلا باشد و در جوئی كه مردم شهری از آن استفاده می‏كنند غوطه بخورد ، ممكن است مردم آن شهر اين مرض را پيدا بكنند در صورتی كه در آب چيزی ديده نمی‏شود ولی ميكروبهای ريز ذره بينی‏ كه فقط با چشم مسلح می‏توان آنها را ديد ، داخل آب شده و آن را آلوده‏ كرده ‏اند. متقابلا باز ممكن است دستگاههای تصفيه‏ای وجود داشته باشد كه‏ اين آب آلوده را تصفيه كند.

عين اين حالت در امور معنوی وجود دارد يعنی يك سرچشمه معنوی كه در روز اول صاف و پاك است و آلودگی هم ندارد تدريجا كه در بستر افكار ديگران قرار می‏گيرد و نسلی بعد از نسلی آن را به دوره‏های بعد منتقل‏ می‏كنند ، اين امكان وجود دارد كه آن جريان معنوی يك آلودگی محسوس پيدا كند كه ديده بشود و يا يك آلودگی نامحسوس پيدا بكند كه فقط علما يعنی‏ كسانی كه آلات ذره بينی دارند بتوانند آن را ببينند . و باز همانطوری كه‏ در يك شهر ممكن است دستگاه تصفيه‏ای برقرار كرد كه آب را پاك بكند ، در جريانهای معنوی هم همينطور است .

ادامه »

از كجا شروع كنيم؟/ تهذيب نفس نوعى جهاد است.

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

درباره علم اخلاق و نتائج و آثار و انگيزه ها و شاخ و برگهاى آن مطالبی شنیده ايم; اكنون موقع آن است كه با در دست داشتن اين اطّلاعات و آگاهيهاى كلّى، راه تهذيب نفس را شروع كنيم; و يا به تعبير ديگر، از مسائل ذهنى به مسائل عينى بپردازيم، و از كلّيات وارد جزئيّات شويم.

ولى در اينجا نيز لازم است توقّف كنيم و آمادگيهاى لازم را براى اين سفر روحانى فراهم سازيم، تا در مسير راه، گرفتار سرگردانى و حيرانى و بى برنامگى و بى نقشه بودن نشويم، و نيز لازم است به امور زير توجّه شود:

1 ـ سه ديدگاه در چگونگى برخورد با مسائل اخلاقى

2 ـ آيا در هر مرحله استاد و راهنمايى لازم است؟

3 ـ نقش واعظ درون و واعظ برون

4 ـ امورى كه مى تواند به انسان براى رسيدن به اين هدف بسيار بزرگ كمك كند;

مانند: ياد خدا، عبادات و دعاها، و زيارات، اندرزهاى مداوم، و تلقين.

5 ـ پاك بودن محيط

 

* * *

 

ديدگاه اوّل: تهذيب نفس نوعى جهاد است.

ديدگاه اوّل، ديدگاهى است كه مى گويد: تهذيب نفس نوعى جهاد و مبارزه با دشمنان درونى است، كه در كمين انسانها هستند.

اين ديدگاه از حديث معروف پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) گرفته شده است آنجا كه مى خوانيم: پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) گروهى از مجاهدان اسلام را به سوى ميدان جهاد فرستاد، هنگامى كه از جهاد بازگشتند فرمود: «مَرْحَبًا بِقَوْم قَضَوُا الْجِهادَ الاَْصْغَرَ وَبَقِىَ عَلَيْهِمُ الْجِهادُ الاَْكْبَرُ فَقيلَ يارُسُولَ اللّهِ مَاالْجِهادُ الاَْكْبَرُ، قالَ(صلى الله عليه وآله): جِهادُ النَّفْسِ;

آفرين بر جمعيّتى كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بردوش آنها مانده است; كسى عرض كرد: اى رسول خدا! جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس.»(وسائل الشّيعه، جلد 11، صفحه 122 (باب اوّل، جهاد النّفس)

در بحارالانوار در ذيل همين حديث چنين آمده است:

«ثُمَّ قالَ(صلى الله عليه وآله): اَفْضَلُ الْجِهادِ مَنْ جاهَدَ نَفْسَهُ الَّتى بَيْنَ جَنْبَيْهِ;

سپس فرمود برترين جهاد، جهاد با نفسى است كه در ميان دو پهلو قرار گرفته است.»(بحارالانوار، جلد 67، صفحه 65)

بعضى از آيات قرآنى كه در زمينه جهاد وارد شده نيز به جهاد اكبر تفسير شده است، يا از اين نظر كه ناظر به خصوص جهاد با نفس است، و يا از اين نظر كه مفهوم عامّى دارد كه هر دو بخش از جهاد را شامل مى شود.

در تفسير قمى در ذيل آيه 6 سوره عنكبوت:

«وَمَنْ جاهَدَ فَاِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ اِنَّ اللّهَ لَغَنِىٌ عَنِ الْعالَمينَ;

كسى كه جهاد كند براى خود جهاد مى كند، چرا كه خداوند از همه جهانيان بى نياز است.»

مى خوانيم: وَمَنْ جاهَدَ… قالَ نَفْسَهُ عَنِ الْشَّهَواتِ وَاللَّذّاتِ وَالمَعاصِى;

يعنى، منظور مبارزه با نفس در برابر شهوات و لذّات نامشروع و گناهان است.»(تفسير قمى، جلد 2، صفحه 148، و بحارالانوار، جلد 67، صفحه 65)

اين تفسير از آنجا سرچشمه مى گيرد كه در اين آيه فايده جهاد را متوجّه خود انسان مى كند، و اين بيشتر در جهاد با نفس است، بويژه اين كه در آيه قبل از آن سخن از لقاءاللّه است (مَنْ كانَ يَرجُوا لِقاءَ اللّهِ…) و مى دانيم لقاءاللّه و شهود الهى و رسيدن به قرب او هدف اصلى جهاد با نفس مى باشد.

در آخرين آيه سوره عنكبوت نيز آمده است:

«وَالَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَاِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ;

آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند به يقين هدايتشان خواهيم كرد و خدا با نيكوكاران است.»

اين آيه نيز به قرينه فينا (در طريق ما) و جمله لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا (آنها را به راههاى خود هدايت مى كنيم) بيشتر ناظر به جهاد اكبر است; و يا مفهوم عامّى دارد كه هر دو جهاد را شامل مى شود.

در آيه 78 سوره حج نيز آمده است: «وَجاهِدُوا فِى اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَاجْتَباكُمْ وَما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدِّينِ مِنْ حَرَج;

در راه خدا جهاد كنيد و حقّ جهادش را ادا نمائيد، او شما را برگزيده و در دين (و آيين خود) كار سنگين و شاقّى بر شما نگذارده است.»

غالب مفسّران اسلامى جهاد را در اين آيه به مفهوم عام كه شامل جهاد اكبر و اصغر هر دو مى شود، يا به معنى خصوص جهاد اكبر تفسير كرده اند، چنان كه مرحوم علاّمه طبرسى در مجمع البيان از اكثر مفسّران نقل مى كند كه منظور از حقّ جهاد، اخلاص نيّت و انجام اعمال طاعات براى خداست.(مجمع البيان، جلد 7، صفحه 97.)

مرحوم علاّمه مجلسى نيز اين آيه را در زمره آياتى كه ناظر به جهاد اكبر است در بحارالانوار آورده است.(بحارالانوار، جلد 67، صفحه 63.)

در حديث معروف ابوذر نيز آمده است كه مى گويد: «قُلْتُ يارَسُولَ اللّهِ اَىُّ الْجِهادِ اَفْضَلُ; عرض كردم كدام جهاد برتر است؟»

فرمود: «اَنْ يُجاهِدَ الرَّجُلُ نَفْسَهُ وَهَواهُ; برترين جهاد آن است كه انسان با نفس و هواى خويش جهاد كند.»(ميزان الحكمه، جلد 2، صفحه 141)

در حديثى كه در بحث گذشته درباره جنود عقل و جهل آورديم نيز اين ديدگاه بخوبى نمايان است كه صحنه وجود انسان را به ميدان جنگى تشبيه مى كند كه در يك طرف عقل و لشكريانش قرار دارد، و در طرف ديگر جهل و هواى نفس با لشكريانش،اين دو لشكر دائماً در حال پيكارند و پيشرفت انسان در كمالات نفسانى از اين طريق حاصل مى شود كه جنود عقل بر جنود جهل پيروز شود، پيروزى موضعى آن نيز سبب پيشرفت نسبى در كمالات انسانى است.

«اخلاق در قرآن»

 

حاج حسن خلج شب شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) فاطمیه دوم 94

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

مراسم شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها فاطمیه دوم ۱۳۹۴ با نوای حاج حسن خلج ، هیئت ارادتمندان حضرت زهرا سلام الله علیها مشهد

حاج حسن خلج ، وقتی جوانه نیست کجا عید می شود (روضه)

حاج حسن خلج ، مادر مادر وای مادر (سینه زنی)

حاج حسن خلج ، گوشه خانه نشستم چه کنم یا فاطمه (سینه زنی)

حاج حسن خلج ، ای همه میل دل من سوی تو (سینه زنی)

هشدار پیامبر(صلی الله علیه وآله) را جدی بگیریم!

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394


 رسول خدا (صلی الله علیه وآله) سه راهکار در خصوص سه خصلتی که امت بعد از ایشان به آن دچار می شوند را ارائه دادند.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) إِنَّمَا أَتَخَوَّفُ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي ثَلَاثَ خِصَالٍ أَنْ يَتَأَوَّلُوا الْقُرْآنَ عَلَى غَيْرِ تَأْوِيلِهِ أَوْ يَتَّبِعُوا زَلَّةَ الْعَالِمِ أَوْ يَظْهَرَ فِيهِمُ الْمَالُ حَتَّى يَطْغَوْا وَ يَبْطَرُوا وَ سَأُنَبِّئُكُمُ الْمَخْرَجَ مِنْ ذَلِكَ أَمَّا الْقُرْآنُ فَاعْمَلُوا بِمُحْكَمِهِ وَ آمِنُوا بِمُتَشَابِهِهِ وَ أَمَّا الْعَالِمُ فَانْتَظِرُوا فَيْئَتَهُ وَ لَا تَتَّبِعُوا زَلَّتَهُ وَ أَمَّا الْمَالُ فَإِنَّ الْمَخْرَجَ مِنْهُ شُكْرُ النِّعْمَةِ وَ أَدَاءُ حَقِّهِ.

رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:

بعد از خودم از امت خويش از سه چيز مى ‏ترسم؛ قرآن را بر خلاف تاويل نمايند؛ یا لغزش عالم را پیگيرى كنند؛ یا مال ‏دار شوند و در نتيجه طغيان و سركشى نمايند.

اينك شما را آگاه مى ‏كنم كه چگونه از اين خصلت ‏ها رها گرديد؛

اما در مورد قرآن، به محكمات آن عمل کنیدو به متشابهات آن ايمان بياوريد؛

اما در مورد عالم بايد منتظر باشيد كه او از لغزش خود باز گردد و از لغزش او پيروى نكنيد؛

ولى در مورد مال بايد با شكر و سپاس و اداء حق آن، خود را خلاص كنيد.

الخصال، ج‏1، ص: 165-164

منبع: خبرگزاری «حوزه»

ترویج نماز، مؤثرترین راهها برای کاستن آسیبهای اجتماعی

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394


پیام رهبرانقلاب به اجلاس نماز؛

یکی از مؤثرترین راهها برای کاستن آسیبهای اجتماعی، ترویج نماز است

رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر ضرورت احساس مسئولیت همگانی در خصوص «ترویج نماز»، همگان را به درک عظمت این مسأله و برداشتن گامهای عملی در این راه، فراخواندند.

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به بیست و چهارمین اجلاس سراسری نماز، با تأکید بر ضرورت احساس مسئولیت همگانی در خصوص «ترویج نماز»، همگان، بویژه مسئولان دستگاهها و دارندگان امکانات مادی و معنوی و مدیریتی را به درک عظمت این مسأله و برداشتن گامهای عملی در این راه، فراخواندند.

متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی که امروز (سه‌شنبه) در بیست و چهارمین اجلاس سراسری نماز از سوی آیت‌الله عابدینی نماینده‌ی ولی فقیه و امام جمعه‌ی قزوین قرائت شد به این شرح است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

خداوند علیم و قدیر را سپاسگزارم که تلاش شما دست اندرکاران محترم این اجلاس مهم و بیش از همه عالم بزرگوار و مجاهد جناب حجة الاسلام آقای قرائتی در بخشهای اساسی و مؤثری به بار نشسته و کارهای مفیدی در ترویج فریضه ی بزرگ و بی بدیل نماز انجام گرفته است.

با این همه، ظرفیت و میدان کار و نیز نیاز و عطش جامعه ی اسلامی برای رسیدن به نقطه مطلوب، بسیار بیش از واقعیتهای کنونی در این باره است. در پیام سال گذشته گوشه ئی از این فضای خالی و تلاش پذیر، نشان داده شده است.

سخن امروز من تأکید بر احساس مسئولیت همگانی است.

توقع و انتظار این جانب آن است که همه بویژه مسئولان دستگاهها و دارندگان امکانات مادی و معنوی و مدیریتی، عظمت این مسأله را به درستی دریابند و گام در راه عمل نهند.

همه بدانند که یکی از مؤثرترین راهها برای کاستن آسیبهای اجتماعی، ترویج نماز است. به این که حتی یک نفر از جوانان و نوجوانان کشور، در نماز سهل انگاری نکند همت گمارید. این یکی از بهترین راهها برای سلامت معنوی و روحی مردم ما و جامعه ما است.

به این که همگان فرا بگیرند و عادت کنند که نماز را با خشوع و حضور قلب به جا آورند، همت گمارید.

اینها همه کارهای ممکنی است که با عزم راسخ و کار مداوم شما دست اندرکاران، محقّق خواهد شد، ان‌شاءالله.

والسلام علیکم و رحمةالله
سیدعلی خامنه‌ای
۶ بهمن ماه ۱۳۹۴

منبع: Khamenei.ir

امام دوازدهم غيبت و ظهور

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

ظهور مردى از خاندان رسالت ، به منظور برپايى حكومت عدل جهانى، در آينده تاريخ بشر (آنگاه كه جهان پر از ظلم و جور مى گردد) يكى از مسلّمات عقايد اسلامى است كه جمهور مسلمانان بر آن اتفاق دارند و احاديثى كه در اين مورد نقل شده به حد تواتر مى رسد. طبق محاسبه محققين، تعداد 657 روايت در اين باره وارد شده است، كه از آن ميان تنها به نقل يك حديث از مسند احمد بن حنبل بسنده مى كنيم.

پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند:

«لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا إِلاّ يَومٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلِكَ اليَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدي فَيَمْلأُها عَدْلاً وَ قِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوراً»([1]):

اگر از عمر جهان جز يك روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدرى طولانى مى كند تا مردى از فرزندان من قيام نمايد و دنيا را از عدل و قسط پر سازد، همان گونه كه با جور و ستم پر شده است.

بنابر اين قيام و ظهور مردى از خاندان پيامبر در آخرالزمان مورد اتفاق عموم مسلمانان ـ از شيعه و سنّى ـ است.

خصوصيّات اين مصلح جهانى در روايات اسلامى كه فريقين به نقل آنها پرداخته اند به شرح زير بيان شده است:

1. از اهل بيت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) است 389 روايت

2. از فرزندان اميرالمؤمنين على (عليه السلام) است 214 روايت

3. از فرزندان فاطمه زهرا(عليها السلام) است 192روايت

4. نهمين فرزند از اولاد امام حسين (عليه السلام) است 148 روايت

5. از فرزندان امام زين العابدين (عليه السلام) است 185 روايت

6. از فرزندان امام حسن عسكرى (عليه السلام) است 146 روايت

7. دوازدهمين امام از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) است 136 روايت

8. رواياتى كه از ولادت او گزارش مى دهد 214 روايت

9. عمر او طولانى خواهد بود 318 روايت

10. غيبت طولانى خواهد داشت 91 روايت

11. به هنگام ظهور او اسلام جهانگير مى شود 27 روايت

12. زمين را پر از عدل و داد مى كند 132 روايت

بنابر روايات فوق، وجود چنين مصلح جهانى در آينده تاريخ بشر از ديدگاه روايات اسلامى امرى مسلّم و غير قابل ترديد است; آنچه مورد اختلاف مى باشد اين است كه آيا از مادر متولد شده و هم اكنون در قيد حيات است، يا در آينده به دنيا خواهد آمد؟ شيعه و گروهى از محققان اهل سنت طرفدار رأى نخست بوده و معتقدند كه آن حضرت در سال 255هجرى قمرى از مادر متولد شده و هم اكنون در قيد حيات است، ولى گروهى از اهل سنت مى گويند وى در آينده متولد خواهد شد.

ادامه »

تقلید در احکام ؛ مخالفت با قرآن و عقل، و عامل پراکندگی!

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

 آیا تقلید در احکام، مخالفت با قرآن و عقل و عامل پراکندگی می باشد؟

چرا باید تقلید کرد با اینکه:

اوّلا: قرآن با هرگونه تقلید مبارزه پیگیر دارد و پیوسته از پیروى هاى نسنجیده انتقاد مى کند.

ثانیاً: تقلید یک نوع تبعیّت بدون دلیل است و عقل و منطق پیروى بدون دلیل را نمى پذیرد.

ثالثاً: تقلید مایه پراکندگى صفوف مسلمانان است، زیرا مراجع تقلید غالباً متعدّد بوده و آراى آنها در همه مسائل یکسان نیست!؟

 واژه «تقلید» دو معنا دارد؛

1- پیروى کورکورانه، که تقلید در عرف عام به این معنا استعمال مى شود.

2- مراجعه افراد غیر متخصّص به افراد متخصّص در مسائل تخصّصى.

که اولی بسیار کار ناپسندی است و قرآن هم در آیه 23 سوره زخرف از آن نهی کرده، اما دومی مانند مراجعه بیمار به طبیب لازم و ضروری است. و این گونه مراجعه به دانشمندان، پیروى بدون دلیل نیست؛ بلکه آمیخته با یک دلیل منطقى است و آن این که؛ «نظریّه شخص عالم و متخصّص به حقیقت بسیار نزدیکتر است».

پاسخ تفصیلی: به عقیده ما سرچشمه تمام این ایرادها یک چیز بیش نیست و آن این که: کلمه تقلید دو معنا دارد، یک معناى معمولى که در عرف عام فهمیده مى شود و لفظ «تقلید» در مکالمات روزمرّه در آن به کار مى رود و یک معناى علمى که در کتاب هاى فقهى و اصولى از آن بحث مى گردد. تمام این ایرادهایى که کرده اند و مى کنند، همه متوجّه معناى اوّل است و معناى دوّم هیچ گونه ارتباطى با معناى اوّل ندارد.

توضیح این که: در گفتار روزانه به کارهاى بى رویّه افرادى که چشم و گوش بسته پشت سر دیگران مى افتند و اعمال نادرست آن ها را تکرار مى کنند «تقلید» گفته مى شود. این گونه پیروى کورکورانه افراد بى خبر از بى خبرانى همانند خود، بطور قطع عملى است بسیار زشت و زننده، نه با منطق سازگار است و نه با روح تعلیمات اسلامى؛ و هیچ آدم با شخصیّت و با فکرى حاضر نمى شود که چشم و گوش بسته دنبال این و آن بیفتد و هر عمل بى رویّه اى را که دیگران انجام مى دهند، او نیز انجام دهد.

این همان تقلید است که بت پرستان براى توجیه اعمال خود به آن متوسّل مى شدند و مى گفتند: آیین بت پرستى آیین نیاکان ماست و ما حاضر نیستیم که از پیروى آنان چشم بپوشیم.

قرآن مجید منطق آنان را در قرآن یادآورى مى کند و از آنان چنین نقل مى نماید: «اِنَّا وَجَدْنَا آبائَنَا عَلَى اُمَّة وَ اِنَّا عَلَى آثارِهِمْ مُقْتَدُون»؛ (ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا مى کنیم).(1) آنان در این کار احمقانه (سجده در مقابل سنگ و چوب بى ارزش) روى اعمال ابلهانه نیاکان خود تکیه مى کردند و چشم و گوش بسته، از آیین خرافى آنان پیروى مى نمودند.

این همان تقلیدى است که سرچشمه توسعه بسیارى از مفاسد اجتماعى و چشم هم چشمى ها و مدپرستى ها و آلودگى هاست.

این همان تقلیدى است که در شعر مولوى به آن اشاره شده است: خلق را تقلیدشان بر باد داد… .

ادامه »

جمع شدن گناهان كوچك

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

قال ابو عبدالله علیه السلام :

ان رسولَ الله صلی الله علیه وآله نـَزل بأرض قرعاً . فقال لأصحابه : ائتوا بحَطب. فقالوا : یا رسولَ الله ! نحنُ بأرض قرعاً ما بها من حطب. قال : فلیأت کلّ إنسان بما قدرعلیه. فجاؤوا به حتی رمَوا بین یدیه بعضه علی بعض. فقال رسول الله صلی الله علیه و آله : هکذا تجتمع الذنوب! ثم قال : وایّاکـُم و المحقـّرات من الذنوب

کافی 2/218 و البرهان 4/568

حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند:

حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله در بياباني فرود آمدند. و به اصحابشان فرمودند:

هيزم جمع كنيد.

اصحاب عرض كردند: يا رسول الله:

اينجا سرزميني بي آب و علف است و هيزم يافت نميشود!

حضرت فرمودند:

هركس در حد توانش جمع آوري كند.

پس هركس مقداري جمع نمود و هيزم ها را بر روي هم انباشته كردند.

پس حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله فرمودند:

همينگونه است كه گناهان جمع ميشوند!

سپس فرمودند:

بپرهيزيد از گناهان كوچك


تصویر واقعی امریکا

نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1394

سه تجربه و یک درس از منازعات ایران با شیطان بزرگ؛

گزارش تحلیلی نشریه‌ی خط حزب‌الله(شماره‌ی هفدهم)

خبرگزاری روسی اسپوتنیک می‌گوید: “این کلمات دقیقا زمانی از زبان باراک اوباما جاری شد که در همان لحظه، سربازان قوی‌ترین ارتش دنیا در نزدیکی جزیره فارسی در خلیج‌فارس بر روی شناورهای خود زانو زده و دستانشان بالای سرشان بود” رئیس‌جمهور کشور مدعی بزرگ‌ترین ارتش دنیا درحالی این سخنان را بر زبان آورد که در همان ساعات جوانان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرنشینان دو فروند شناور آمریکایی که وارد آب‌های سرزمینی ایران شده بودند را بازداشت کردند.

فرمانده‌ی این گروه آمریکایی بعد از بازداشت در مقابل دوربین قرار گرفت و با اذعان اینکه ورود به آب‌های ایران یک اشتباه بود نه عمدی، گفت:

«این تقصیر ما بود و ما به خاطر اشتباه‌مان عذرخواهی می‌کنیم.»

۱۵ ساعت بعد سپاه با انتشار تصاویر و فیلم دستگیری تفنگداران آمریکایی با اشاره به قطعیت غیرعمدی بودن ورود غیر قانونی و غیر مجاز شناورهای رزمی آمریکایی به آب‌های سرزمینی ایران در خلیج‌فارس، از رهاسازی تفنگداران دستگیر شده‌ی آمریکایی در آب‌های بین‌المللی خبر داد.

ادامه »