رژیم غذایی امام رضا علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1394

عَنِ الرِّضَا (علیه السلام):

قَالَ لَيْسَ الْحِمْيَةُ مِنَ الشَّيْ‏ءِ تَرْكَهُ إِنَّمَا الْحِمْيَةُ مِنَ الشَّيْ‏ءِ الْإِقْلَالُ مِنْهُ.

امام رضا عليه السّلام فرمود: پرهيز و خودداری، «به معنای» نخوردن نيست بلكه كم خوردن است.

عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 309

توضیح: الحِمْيَة- [حمي‏]: پرهيز بيمار از چيزى است كه خوردنش زيان داشته باشد؛ «المِعْدَةُ بيت الداء و الحِمْيَةُ رأس كلِّ دواء»: معده خانۀ بيمارى است و پرهيز اولين دارو است.

فرهنگ ابجدی، ج 1، ص 345

خبرگزاری «حوزه»

سه خصلتی که کمررا می شکند.

نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1394

قَالَ الْبَاقِرُ (علیه السلام) :

ثَلَاثٌ قَاصِمَاتُ الظَّهْرِ رَجُلٌ اسْتَكْثَرَ عَمَلَهُ وَ نَسِيَ ذُنُوبَهُ وَ أُعْجِبَ بِرَأْيِهِ

امام باقر عليه السّلام فرمود: سه خصلت كمر را مى ‏شكند:

مردى كه كارهاي نیک خود را زياد بشمارد،

گناهانش را فراموش كند،

خودبين باشد.

الخصال، ج‏1، ص: 112

خبرگزاری «حوزه»

تفاوت نعمت های بهشتی و دنیوی از نگاه سه اندیشمند حوزه

نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1394

هر پیوندی با غیر خدا، موقتی و مجازی است

لذّت ‏هاى دنيوى همه از قبيل انفعال ‏اند؛

يعنى از خارج بر نفس وارد مى ‏شوند و در وى اثر مى ‏كنند.

برخلاف لذت ‏هاى آخرت كه از باب فعل و تأثير و انشاى نفس ‏اند.


* شهيد مرتضى مطهرى‏

اگر آنچه كه در بهشت هست، از نوع آن چيزهايى است كه در دنيا است، این سؤال پیش خواهد آمد که آنجا هم انسان دچار دلزدگى و خستگى خواهد شد. امّا در بهشت انسان به چيزى مى ‏رسد كه عين خواسته نهايى او است و آن كمال مطلق است؛ به طورى كه بعد از آن كمالى نيست كه انسان در آرزوى مافوق آن باشد. قرآن هم ظاهراً براى همين نكته بوده كه اين تعبير را درباره بهشت مى‏ كند: «لايَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» (1)؛ برعكس نعمت‏ هاى دنيا- كه وقتى داشته باشد خسته و طالب تحوّل و تجدّد مى ‏شود- اگر به انسان چيزى بدهيم كه ماوراى آن چيزى نيست و آن، «همه چيز» باشد، ديگر خستگى معنا ندارد.

اينجا است كه اهل معرفت معتقدند: مطلوب واقعى انسان (يعنى آنچه كه در آرزوى انسان است) غير از غريزه‏ ها است. غريزه حساب ديگرى است؛ يك نيروى تقريباً مادّى و حيوانى است كه انسان را مى‏كشاند. آن چيزى كه به صورت هدف و ايده و كمال آرزو در انسان واقعاً وجود دارد، غير از خدا هيچ چيز نيست.

حافظ مى‏ گويد:

روشن از پرتو رويت نظرى نيست كه نيست

منّت خاك درت بر بصرى نيست كه نيست‏

ناظر روى تو صاحب نظرانند آرى

سرّ گيسوى تو در هيچ سرى نيست كه نيست‏

يا سعدى مى ‏گويد:

به جهان خرّم از آنم كه جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست‏

نه فلك راست مسلّم نه ملك را حاصل

آنچه در سرّ سويداى بنى‏آدم از اوست‏

آنچه كه در سّر سويداى بنى ‏آدم مى ‏دانند، همين است كه او جز با خداى خودش با هيچ جا پيوند واقعى ندارد؛ با هر چه پيوند داشته باشد، پيوندى است موقّتى و مجازى؛ و روزى اين پيوند را خواهد بريد. (2)

ادامه »

حدود قواميت مرد بر همسرش یا لزوم اطاعت زن ازهمسرش

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيا كَبِيرًا*وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَينِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يرِيدَا إِصْلَاحًا يوَفِّقِ اللَّهُ بَينَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا (النساء35/34)

مردان کارگزاران و تدبیر کنندگان زندگى زنان هستند این کارگزارى بخاطر این است که خدا مردان را [از جهت توان جسمى و بدنى و تحمل مشکلات و قدرت تصمیم‏ گیرى صحیح و بدون احساسات زدوگذر] بر زنان برترى داده و به سبب این که مردان از اموالشان هزینه زندگى زنان را به عنوان نفقه واجب مى ‏پردازند، پس زنان صالحه درست‏کار با رعایت قوانین شرعى و مقررات حق فرمانبردار و مطیع شوهراند، و در برابر حقوقى که خدا به نفع آنان بر عهده‏ شوهرانشان نهاده است در غیاب شوهر حقوق و اموال و اسرار شوهران را حفظ مى‏ کنند.

و زنانى که از سرکشى و نافرمانى آنان بیم دارید در مرحله اول پندشان دهید و با نصیحت به فرمان بردن از خود بازشان گردانید، و اگر نشد از آنان در خوابگاه دورى کنید و راه قهر و قطع رابطه حکیمانه در پیش گیرید، و اگر اثر نبخشید [به گونه‏اى که سبب آزار بدنى آنان نشود، و کار به دیه نرسد] آنان را مورد تنبیه قرار دهید، نهایتاً اگر به فرمان بردن از شما بازگشتند هیچ راهى براى آزار دادن آنان مجوئید، به یقین خداوند بلند مرتبه بزرگ است.

اکنون چند نکته را به اختصار توضیح می دهیم:

اول ـ مفهوم اصلی آیه مربوط به شوهران و همسرانشان می باشد، یعنی مردان در محیط زندگی خانوادگی مسئولیت سرپرستی و مدیریت خانواده را بعهده دارند بنابراین اینچنین نیست که بگوئیم جنس زن باید تحت سرپرستی جنس مرد قرار بگیرد و چنانکه می دانیم مردان به عنوان فرزند تحت قیومیت و مدیریت والدین و از جمله مادران خود هستند و به هر مقام علمی و سیاسی که برسند، دستورات مادر برای آنان واجب الاتباع است.

 همچنین باید دانست که زن در غیر امور خانوادگی و در امور شخصی از قبیل حفظ اموال شخصی، اداره و اجرای برنامه های آن، مراجعه به محاکم و … تحت قیومیت شوهر نیست [البته در صورتی که امور مذکور با حق خانواده و شوهر، که بوسیلة قرار داد ازدواج ثابت شده منافات و تعارض داشته باشد، مسئله ایست که احکام خاص خود را داشته و از موضوع بحث بیرون است].

 دوم ـ برتری هائی که خداوند برای مردان قرار داده، دو مفهوم می تواند داشته باشد:

 الف ـ برتری در توانائی کسب کمال، جهات انسانی، کرامت، فهم و شعور حقائق و … .

 ب ـ برتری از جهت توانائی اداری، اجرائی، قدرت دفاع، تحمل کارهای سخت و سنگین.

 باید دانست که برتریهای مذکور در آیة کریمه طبق نظر مفسرین، برتری از جهت دوم است و این منافاتی ندارد که زن نیز در جهات دیگر برتری داشته باشد.

 شک نیست که توانائی اداری و اجرائی و دفاع از حریم خانواده، حریم اقتصادی و … . عموماً و غالباً در مرد بیشتر است و زنان بالطبع عاطفی و احساسی بوده و طبیعت ایشان بر عطوفت و ظرافت مبتنی است. آری ممکن است زنانی در همین جهات بر شوهران خود امتیاز داشته باشند لکن قوانین [و از جمله مدیریت خانواده] به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد. بلکه نوع و کلی را در نظر می گیرد. و البته کارهائی هم که بعهده زن گذاشته شده بسیار مهم است و از وظایف مرد کمتر نیست.

 خلاصه باید گفت:

 مسائل اجتماعی و شم اقتصادی و تلاش و کوشش برای تحصیل مال و تأمین نیازمندیهای منزل و اداره زندگی را مرد بر عهده می گیرد و چون مسئول تأمین هزینه، مرد است، سرپرستی داخل منزل هم با مرد است. اما چنین نیست که مرد از این سرپرستی بخواهد مزیتی هم بدست آورد! نه، این یک کار اجرائی است و وظیفه، و ما باید این آیه را بصورت تبیین وظیفه تلقی کنیم نه اعطای مزیت(1)

اذن شوهر

امام محمد باقر علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند: زنی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و گفت حق شوهر بر زن چیست؟

پیامبر فرمودند:

از مرد اطاعت کنید و عصیان نکنید…، بدون اجازه او روزه نگیرید…، بدون اذن شوهر از منزل خارج نشوید.

روایت دیگری – که هم به سند کلینی و هم مرحوم صدوق دارای سند معتبری است – از امام محمد باقر علیه السلام نقل کرده اند که فرمود:

زنی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای فرستاده خداوند، حق شوهر بر زن چیست؟

فرمود: …از خانه اش بیرون نرود، مگر با اجازه شوهرش و اگر بی اجازه او بیرون رود، فرشتگان آسمان، فرشتگان زمین، فرشتگان خشم و فرشتگان مهر و رحمت، او را نفرین کنند، تا به خانه اش برگردد.

همچنین در تفسیر نمونه در ذیل آیه «الرجال قوامون علی النساء …» آمده است:

«قرآن در اینجا تصریح می کند که مقام سرپرستی باید به مرد داده شود (اشتباه نشود منظور از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدی نیست بلکه منظور رهبری واحد منظم با توجه به مسؤولیتها و مشورتهای لازم است) … و این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتی در مرد است.

ادامه »

داستانی هشدار دهنده !!!

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

حضرت علی علیه السلام در باره سخن گفتن با زنان نامحرم فرمود :

«ای بندگان خدا !

بدانید که… گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد

و دل‌ها را منحرف می سازد و پیوسته به زنان چشم دوختن؛ نور چشم دل را خاموش می گرداند

و همچنین با گوشه چشم به نامحرم نگاه کردن از حیله و دام های شیطان است.»(بحارالانوار ج ۷۴ ص ۲۹۱ )

دستورات معصومین علیهم السلام برای بهتر زندگی کردن ماست …

دختری حدود ۲۰ ساله در دانشگاه برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و می گفت : ” من عاشق شده ام! “

گفتم : عاشق چه کسی؟!

گفت : ” عاشق شوهر خاله ام شده ام! و این صرفا یک عشق ظاهری و قلبی نیست بلکه قضیه ازدواج در میان است! به خانمش که خاله من است گفته می خواهی از زندگی من بیرون برو می خواهی بمان من می خواهم زن بگیرم! فقط به او نگفته که زن دومم دختر خواهر خودت است! “‌

گفتم : ” چند سالشه؟! لابد خیلی خوش تیپه؟! “‌

گفت : ” شاید برای دیگران نباشه، چون حدود ۶۰ سال دارد، ولی برای من هست! “‌

گفتم : ” حتما خیلی پولداره؟! “‌

گفت : ” نه راننده مردمه! “‌

بعد نگاهی طلبکارانه به من گفت : “حاج آقا ! حالا هم پیش شما نیامده ام به من بگویید اسغفرالله و از این حرفها، بلکه آمده ام که به من بگویید مادرم را چکار کنم مادری که شنیده شوهر خواهرش می خواهد دوباره زن بگیرد سکته ناقص را زده است اگر بفهمد زن دوم این آقا، دختر خودش است حتما می میرد.

می خواهم بدانم جان مادرم ارزش عشق من را دارد یا نه؟! “‌

گفتم : ” قبول داری خیلی عجیب است دختری بیست و یکی دو ساله با مردی حدود ۶۰ ساله ازدواج کند؟! “‌

گفت : ” راستش را بخواهید نمی دانم چی شد ولی یک چیزی را خیلی خوب می دانم مسافرت می رفتیم خیلی با شوهر خاله ام راحت بودم مثل پدرم بود والیبال بازی می کردم توپ بر سر و کله من می زد و درد دل های خصوصی، پیامهای قشنگ و عاشقانه، حتی پدر و مادرم می دانند که من با شوهرخاله ام راحتم اما خبر از عشق ما ندارند.
بعد از مدت طولانی دختر گلم، دختر گلم، تبدیل به همسر گلم شد! “‌

رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّياطِينِ(المؤمنون/97)

پروردگارا از وسوسه‏ هاي شيطانها به تو پناه مي‏ برم.

خواهران مبلغ, دختران آفتاب

چادر=پرچم جمهوری اسلامی ایران

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

فرانتس فانون (جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی)می گوید:

هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده در برابر او می گشاید و پس ازدیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن استعمار ده برابر می شود و دیدن در برخورد با زن محجبه، یکطرف است و طرف مقابل نمی تواند او را ببیند و زنی که دیده نمی شود تسلیم نمی گردد و خود را عرضه نمی کند.

یکی از مقامات بلند پایه ی آمریکا می گوید:

هر زن چادری در کوی و برزن ایران؛ به منزله ی پرچم جمهوری اسلامی است؛ لذا ما برای براندازی این نظام؛ باید این حجاب را سست نماییم.

مطمئنا اونا میدونن که یهویی نمیتونن به این هدفشون برسن…بخاطر همین شروع کردن به آوردن مدل های جدیدی از چادر که واقعا بی انصافیه اسم چادر رو روشون گذاشت.

چادرهای ملی اندامی!!!!!!!!!!!! واقعا جای تعجبه وقتی رو مغازه ها می بینی نوشته:چادر ملی اندامی موجود می باشد.

خداییش ما چادر میپوشیم که چی؟؟؟؟؟؟؟؟ مسلما کاربرد چادر اینه که اندام رو بپوشونه حالا چادر اندامی که ظاهرا برای بهتر نشون دادن اندام طراحی شده چه کارکردی داره؟؟؟ الله اعلم آدم تو این مدل چادرا دقیقا میشه مثل پنگوئن…باید اسمشو میذاشتن چادر پنگوئنی نه چادر آستینی(یا اصطلاحا ملی)

این مدل چادر برای بچه های نوجوون که تازه به سن تکلیف رسیدن خوبه البته غیر اندامیش مدل بعدی چادر شالی…تشکیل شده از یه مانتوی بلند و شال…تو این مدل چادر حجاب به حداقل حجاب کفایت شدهبه هیچ عنوان برای خانمای هیکلی و یا خانمایی که قبلا از چادر سنتی(کله قندی) استفاده می کردن توصیه نمیشه.

این مدل چادر برای دخترای نوجوون و خانمایی که تازه میخوان چادری بشن و اولش کلی نق و نوق و بهونه گیری می کنن خوبه.

خداروشکر تعطیلات عید هم تموم شد تو این ایام هر وقت از خونه میرفتم بیرون فکر کنم یه چند کیلویی وزن کم میکردم…

مطمئنا اگه چند روز دیگه این تعطیلات ادامه پیدا می کرد این دریامون خشک میشد از بس وضع این مهمونای نوروزی عزیز افتضاح بود…یه مدلای عجیب غریبی داشتن که نگووووووو آدم یاد فیلم مردان آنجلس می افتاد.

همون قسمتش که وقتی از خواب بیدار شدن از غار رفتن بیرون دیدن همه چی تغییر کرده…ماجرای ما هم شده بود مثل اصحاب کهف این خواهرای عزیزمون شلواراشونو تا زانو میردن بالا میرفتن تو دریا در صورتی که فقط تا مچ پاشون تو آب بود…

تو رو خدا سال بعد که میاین شهرما مراعات حال ما روهم بکنید ما که از نعمت بارون محرومیم دلمون خوشه به همین دریا؛ کاری نکنید خشک بشه از دست این کاراتون، گناه داریم…

مبلغان سایبری

دعاى مستجاب

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

 


۱- آل برمک، مخصوصاً یحیى بن خالد بر مکى براى حفظ حکومت و مقام خویش هارون عباسى را وادار کردند تا موسى بن جعفر علیه السلام را شهید کرد، بدین سبب امام رضا علیه السلام در مکه به آنها نفرین کردند، حکومت و مقامشان تار و مار گردید.

محمد بن فضیل گوید: ابوالحسن رضا علیه السلام را دیدم، در عرفات ایستاده و دعاى مى ‏کرد. بعد سرش را پایین انداخت، (گویى چیزى به قلب مبارکش الهام شد) که وى علت سر به زیر انداختن را پرسیدند؟

فرمود: به برامکه نفرین مى‏ کردم که سبب قتل پدرم شدند. خداوند امروز دعاى مرا درباره آنها مستجاب کرد، امام از مکه برگشت، چیزى نگذشت که در همان سال، هارون بر آنها خشم گرفت وتار و مارشان کرد.(عیون اخبارالرضا: ج ۲ ص ۲۲۵ باب ۵۰٫)

جعفر برمکى شقه شد، پدرش یحیى به زندان رفت، بطورى متلاشى شدند که مایه عبرت مردم گشتند.

مبلغان سایبری چهارده خورشید

 

 

سلام! ضامن آهو...

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید

برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید

عالم آل محمدعلیهم السلام

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

هنگامی که بر هر گروهی راه استدلال را بربندم و استدلالشان را باطل کنم، مامون خواهد فهمید که شایستگی آن جایگاه که انتخاب کرده است ندارد.

در کتابهای روایی بر ویژگی علم و دانش آن حضرت تاکید شده است که علاوه بر گفتار پیشین امام صادق علیه السلام روایات دیگری نیز آن را بیان می‏ کند. چنانکه در روایات دیگری از امام صادق علیه السلام پس از اینکه امتیازات امام موسی ‏بن‏ جعفر علیه السلام را بیان می‏نماید می‏خوانیم:

یخرج الله تعالی منه غوث هذه الامه، و غیاثها، و علمها، و نورها و فهمها و حکمها… قوله حکم و صمته علم، یبین للناس ما یختلفون فیه:

خداوند از نسل فرزندم موسی دادرس و فریادرس این امت و روشنی بخش است و فهم و حکمت امت را متجلی می‏سازد… سخنش حکم و سکوتش دانش – و روشنگر مسائل مورد اختلاف مردم است.

و در روایت دیگری امام موسی ‏ابن ‏جعفر می‏فرماید:

رسول گرامی اسلام را خواب دیدم و فرزندم علی را اینگونه برایم وصف نمود :

«علی ابنک ینظر بنورالله… قد ملئ حکما و علما:

پسرت علی با نور الهی می‏بیند و از دانش و احکام الهی لبریز شده است.


اکنون سؤال این است که تمام امامان از این صفت‏ به نحو کامل برخوردار بوده‏اند چرا تنها امام رضا علیه السلام بدان صفت نامگذاری شده است؟

در جواب می‏توان گفت انتخاب این صفت ‏بر اساس ویژگی و شرایط اجتماعی فرهنگی بوده است که امام هشتم با آن روبرو بوده‏اند که ائمه پیشین با دید غیبی و اطلاع از آینده آن را برای آن حضرت انتخاب نموده ‏اند.

ادامه »

معنای صلوات این است که…

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1394

استاد علامه طباطبایی(ره) می‌فرمودند: معنای صلوات این است که…

«هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ وَ مَلائِکتُهُ…»

علی (علیه السلام) می‌فرماید:

دعا یا حاجت خود را محفوف به صلوات بر رسول خدا کنید؛ زیرا صلوات بر حضرت دعایی مستجاب است و چون به همراه صلوات حاجت خود را خواسته‌اید، خدای سبحان چنین نیست که یکی از دو امام سجاد (علیه السلام) در سجادیه، روش دعا کردن و حاجت خواستن را به ما می‌آموزد؛ در بسیاری از فقرات ادعیه آن حضرت، صلوات به چشم می‌خورد، هر مطلبی را که از خدا می‌خواهد قبل یا بعدش صلوات است، چون خدا در پرتو صلوات دعای همراه آن را نیز مستجاب می‌کند.

صلواتی را که خدا و فرشتگان بر پیامبر می‌فرستند بر مؤمنان نیز می‌فرستند! مؤمن، به جایی می‌رسد که خدای سبحان و فرشتگان بر او صلوات می‌‌فرستند! در سوره احزاب هر دو مسئله بازگو شده است، یعنی هم صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر و هم صلوات خدا و فرشتگان بر مؤمنان.

صلوات خدا، که صفت فعل اوست همان نورانی کردن است، قول خدا همان فعل خداست، وقتی توفیقی نصیب انسان شد که در فضای دلش تاریکی احساس نکرد بلکه نورانیتی دید، معلوم می‌شود صلوات الهی و فرشتگان نصیب او شده است. خدای متعال در تجلیل از پیامبر می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»؛

وقتی خدا بخواهد بر پیامبر عظیم الشأن صلوات بفرستد همه فرشتگان را همراه خود ذکر می‌کند مثل این که وقتی مهمان عزیزی وارد شهری می‌شود و شخصیتی بخواهد از او به نحو احسن تجلیل کند با همه دوستان و آشنایانش به دیدار او می‌روند.

لیکن خدای متعال در تجلیل از مؤمنان و صلوات بر آنان، می‌فرماید:

«هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ وَ مَلائِکتُهُ…»، یعنی خدا جدا و فرشتگان جدا بر مؤمنان درود می‌فرستند. تفاوت دیگر در این است که درباره پیامبر نفرمود که ما بر او صلوات می‌فرستیم تا او را از ظلمت‌ها خارج و به نور برسانیم؛ زیرا او خود نور است و مصداق کامل «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ» ولی درباره مؤمنان می‌فرماید: خداوند بر شما درود می‌فرستد و فرشتگان نیز، تا شما را از ظلمت‌ها به نور خارج کنند، معلوم می‌شود صلوات خدا یعنی نورانی کردن و اگر این فیض قطع شود و خداوند بر کسی درود نفرستد در ظلمت خواهد ماند.

باید خود را با این معیار بسنجیم که اگر توفیق اطاعت و انجام تکالیف شرعی نصیب ما شد و از احکام و آداب عبادات کم و بیش به حکمت آنها ره یافتیم، بدانیم که صلوات خدا و فرشتگان نصیب ما شده است وگرنه لغزش داشتیم و گرفتار گناه شده‌ایم. وقتی مؤمن از این راه نورانی شد هم راه خود را می‌بیند و هم می‌تواند راهبر باشد و به دیگران راه نشان دهد. علی (ع) می‌فرماید: «لَیْسَ فِی البَرْقِ ‏الخاطِفِ مُسْتَمْتِعٌ لِمَنْ یَخُوضُ فِى الظُلْمَهِ»؛ انسانی که در تاریکی فرو رفته، مسافری که در شب تاریک ره گم کرده برای او رعد و برق لحظه‌ای مفید نخواهد بود، او با یک لحظه برق آسمانی راهی به جایی نمی‌برد، انسان دنیا زده هم مانند گرفتاری است که در تاریکی فرو رفته باشد برای چنین شخصی اگر گاهی نوری در دلش جهید و خاموش شد چندان مفید نیست.

ذیل آیه «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ» روایتی شریف از معصوم (علیهما السلام) نقل شده که فرمود:

«بل قُلُوبُنَا أَوْعِیَهٌ لِمَشِیئَهِ اللَّهِ» دل‌های ما ظرف اراده خداست، خدای سبحان اگر بخواهد در جهان، کار مشخصی انجام دهد با اراده انجام می‌دهد و اراده خدا صفت فعل و زاید بر ذات اوست و در موجودی ممکن و مظهر ظهور می‌کند، آن مظهر قلب معصوم اولیای الهی است.

لذا مرحوم استاد علامه طباطبایی(ره) می‌فرمودند:

معنای صلوات بر محمد و آل محمد (علیه السلام)‌ این است که خدایا رحمتت را بر آنان فرو فرست که از آنان به ما برسد، اگر بخواهد رحمتی ببارد ابتدا بر این خاندان می‌بارد و سپس به دیگران می‌رسد لذا طلب رحمت کردن مستلزم اجابت دعا است.

مرحوم سید حیدر آملی این سخن بلند را نقل می‌کند و به محقق طوسی هم منسوب است که درباره حضرت ولی عصر ارواحنا فداء گفته می‌شود:

«بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»؛

به یمن وجود امام عصر (عج) جهانیان روزی می‌خورند و به پاس وجود آن حضرت آسمان و زمین بر جاست.

پس همه برکات از این خانواده به سایرین می‌رسد.

منبع:مبلغان سایبری چهارده خورشید