وقتي كسي مي ميرد چه اتفاقاتي برايش مي افتد؟

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1392

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :

إذا ماتَ أحَدُكُم فَقد قامَت قِيامَتُهُ ، يَرى ما لَهُ مِن خَيرٍ و شَرٍّ .

هرگاه يكى از شما بميرد ، قيامتش بر پا شود .

پس خدا را چنان بپرستيد كه گويى او را مى ‏بينيد و هر لحظه از او آمرزش بخواهيد .

كنزالعمّال : 42123 منتخب ميزان الحكمة : 516

معرفی شهر تاریخی بروجرد( شهرفرزانگان)

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1392

بروجرد شهری با بناهای تاریخی و زیبا

بروجردی شهری است که دارای بناهای تاریخی و قدیمی بسیار زیباست که هر ساله مسافران و گردشگران زیادی برای دیدن آنها به بروجرد سفر می‌کنند.


این شهر به دلیل معماری ایرانی‌ و اسلامی از جمله شهرهای تاریخی ایران محسوب می‌شود که به دلیل وجود آثار و بناهای مختلف تاریخی توانسته ساختار تاریخی خود را همچنان حفظ کند که بیشتر آثار تاریخی این شهر مربوط به دوره قاجار و قبل از آن هستند.

قدمت برخی از آثار تاریخی بروجرد مانند امامزاده جعفر (ع) و مسجد جامع بروجرد بیش از هزاران سال است.

در میان این همه آثار تاریخی، مسجد امام بروجرد از جمله آثار ارزنده معماری دوره اسلامی است که این بنا یکی از ارزشمند‌ترین و ممتازترین بناهای بروجرد به شمار می‌رود.


این مسجد در کنار بازار بزرگ سرپوشیده بروجرد واقع شده که در وسط این مسجد حوض بزرگ و زیبایی قرار دارد که بر زیبایی این مسجد افزوده است.

این مسجد تاریخی دارای سه درگاه است که درگاه شمالی آن به طرف خیابان جعفری باز می‌شود و دارای طاق و مقرنس‌های بسیار زیباست که با کاشی خشت هفت‌رنگ به سبک دوره قاجاری تزئین شده است.

قدمت مسجد امام مربوط به دوره قاجار است که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.


یکی دیگر از آثار تاریخی بروجرد، مسجد جامع بروجرد است که قدیمی‌ترین مسجد تاریخی غرب کشور است که در خیابان جعفری واقع شده و این مسجد در زمان صفوی بنا شده است.

معماری مسجد جامع بروجرد بسیار منحصر به فرد است و در یکی از محله‌های قدیمی بروجرد بنا شده است.

یکی از دیدنی‌های این مسجد منبر چوبی و حکاکی روی آن است که تاریخ یک هزار و 68 هجری قمری را نشان می‌دهد.

در بروجرد علاوه بر مساجد تاریخی قدیمی و زیبا، بقاع متبرکه زیادی دارد که از برکات بروجرد محسوب می‌شوند و مردم بروجرد نسبت به این امامزادگان ارادت خاصی دارند و سعی می‌کنند، در اکثر روزها برای عرض ارادت به زیارت این امامزادگان مشرف شوند.

یکی از امامزاده‌های بروجرد امامزاده جعفر (ع) است که از قدیمی‌ترین بناهای تاریخی بروجرد محسوب می‌شوند و در انتهای خیابان جعفری قرار دارد که کتیبه‌های موجود در این بنا، امامزاده جعفر (ع) را فرزند امام موسی کاظم (ع) هفتمین امام شیعیان می‌دانند و در برخی کتاب‌ها و منابع تاریخی، امامزاده جعفر (ع) با پنج واسطه، فرزند امام زین‌العابدین (ع) چهارمین امام شیعیان ذکر شده است.


قدمت گنبد این آرامگاه به بیش از هزار سال برمی‌گردد و نشان می‌دهد که این بنا در دوره سلجوقیان ساخته شده است و از نمونه‌های معماری سلجوقی به حساب می‌آید و همچنین گنبد این امامزاده به‌صورت مخروطی بلند و پلکانی با 18 پله ساخته شده است که نمونه این گونه گنبدها، در غرب ایران کمتر دیده می‌شود.

بقعه امامزاده ابوالحسن (ع) یکی دیگر از بناهای تاریخی بروجرد است که در خیابان صفا واقع شده که با چهار واسطه به امام زین‌العابدین (ع) بر می‌گردد.

بقعه امامزاده ابوالحسن (ع) به شکل مستطیل ساخته شده و دارای گنبد نیم‌کره و خوابیده است که این بنا از سه قسمت حیاط، رواق‌‌ها و اتاق مقبره تشکیل شده است و گنبد بنا در قسمت شمالی بدنه و بر روی اتاق مقبره قرار دارد.

بقعه امامزاده قاسم (ع) از دیگر بقاع متبرکه بروجرد است که در محله چال پسته بروجرد واقع شده و مقبره امامزاده قاسم (ع) مربوط به دو شهید محمد و حسن از فرزندان شاه چراغ است که از گذشته تا به حال به مقبره امامزاده قاسم (ع) معروف شده و این مقبره در حال حاضر در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و دارای قدمتی طولانی است.

در بروجرد حدود 50 خانه تاریخی وجود دارد که خانه افتخار‌الاسلام، خانه طباطبایی، خانه بیرجندی از جمله این خانه‌های تاریخی هستند.

به گزارش خبرنگار فارس از بروجرد، آثار تاریخی و دیدنی بروجرد بسیار زیاد است که اکنون که فصل تابستان و سفر است، مسافران و گردشگران می‌توانند از این آثار دیدنی و تاریخی بروجرد دیدن کنند.

منبع : خبرگزاری فارس

نصیحت شیطان بشنو!

نوشته شده توسطرحیمی 3ام شهریور, 1392

روزى شیطان خدمت حضرت نوح(ع) رسید و عرض کرد: تو به من خدمت کرده اى، من نیز مى خواهم به پاس آن کار، به تو خدمتى کنم!

پس از پایان گرفتن طوفان و هلاکت تمام مشرکان و بت پرستان، روزى شیطان خدمت حضرت نوح(ع) رسید و عرض کرد: تو به من خدمت کرده اى، من نیز مى خواهم به پاس آن کار، به تو خدمتى کنم!

 

حضرت نوح(ع) با تعجّب پرسید: چه خدمتى؟ گفت: این جمعیّتى که نفرین کردى و نابود شدند و همچنین نسل آنها را، شب و روز مى بایست وسوسه مى کردم و زحمت مى کشیدم تا هدایت نشوند. اکنون که هلاک شدند تا مدّتى آسوده ام!

 

حضرت نوح(ع) گویا اطمینان نداشت غذاى معنوى که شیطان مى خواهد به او بدهد غذاى مناسبى باشد و لذا آماده شنیدن سخنان او نبود. لذا، خطاب آمد نصایحش را بشنو!

 

فرمود: چه خدمتى مى خواهى به من بکنى؟

شیطان گفت: در سه جا به یاد من باش که در آن سه حالت خیلى به بندگان خدا نزدیکم:

 

  • «اُذْکُرْنى اِذا غَضِبْتَ;

به هنگام خشم و غضب به یاد من باش (که بسیار به تو نزدیکم)».

 

  • «وَاذْکُرْنى إِذا حَکَمْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ;

به هنگام قضاوت بین دو نفر (نیز) به یاد من باش»

 

  • «وَاذْکُرْنى إِذا کُنْتَ مَعَ امْرَأَة خالیاً لَیْسَ مَعَکُما اَحَدٌ;

و به هنگامى که با زن تنهایى خلوت کرده اى و هیچ کس غیر از شما دو نفر در آن جا نیست (نیز) به یاد من باش».

 

 

منبع: ابنا

مکاشفه تکان دهنده شیخ بهایی

نوشته شده توسطرحیمی 3ام شهریور, 1392

روزى شیخ بهائى به دیدار شخصى که از اهل معرفت و بصیرت بود و در کنار یک قبرستان در اصفهان منزل داشت مى رود.

شیخ بهائى به دوستش مى فرماید: دیروز در این قبرستان کنار خانه شما امر عجیبى را دیدم که جماعتى میتى را در گوشه اى از این گورستان دفن کردند، پس از چند ساعت که گذشت و همه از قبرستان خارج شدند، بوى بسیار خوش و معطرى به مشام من خورد که با عطرهاى دنیا قابل قیاس نبود، بسیار تعجب کردم که این بوى عطر از کجاست؟

به اطراف نگاه کردم، یکباره جوان زیبا رویى را دیدم که به سمت آن قبر مى رفت، کم کم از نظرم محو شد، طولى نکشید که بوى متعفن و بدى به مشام من رسید که از هر بوى گندى در دنیا بدتر بود، باز متعجب شدم به اطراف نگاه کردم ، سگى را دیدم که بسوى همان قبر مى رفت و سپس ناپدید شد.

همین طور به حالت تعجب ایستاده بودم که ناگهان همان جوان زیبا از طرف آن قبر بازگشت ولى بسیار زخمی و زشت شده بود.

به خودم جرات دادم که به سوى او بروم و سؤ ال کنم ، به کنارش رفتم و گفتم حقیقت را براى من روشن کن.

گفت : من عمل صالح این میتى بودم که اکنون شما شاهد دفن او بودید و من در کنارش باید مى بودم که ناگهان سگى وارد قبرش شد که همان اعمال زشت و ناشایست او بود و چون گناهان او بیشتر از اعمال صالح او بود، بنابراین آن سگ به من حمله کرد و مرا از قبر، بیرون انداخت و اکنون همان سگ با او همنشین است.

شیخ بهائى مى فرماید: این نوع از مکاشفات صحیح است، چون به عقیده ما اعمال انسان در عالم قبر و برزخ تجسم پیدا مى کند و به اشکال متناسب با اعمال تبدیل مى شود، که اگر اعمال صالح باشد، به اشکال زیبا جلوه مى کند و ظاهر مى شود و اگر اعمال ناپسند، در انسان جمع شده باشد، به اشکال زشت ظاهر مى شود.

منبع: ابنا

معرفی شبكه اطلاع رسانى حوزه (شارح)

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1392

شبكه اطلاع رسانى حوزه (شارح) با همت مركز اطلاعات و مدارك اسلامى وابسته به معاونت پژوهشى دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم به منظور اشاعه و تبيين فرهنگ و معارف غنى و انسان ساز اسلام و بويژه مكتب تشيع و در راستاى اطلاع رسانى حوزوى و نشر الكترونيكي مجلات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم در آذرماه سال 1375 همزمان با ميلاد با سعادت حضرت اميرالمومنين على (ع) به عنوان اولين شبكه اطلاع رسانى در شهر قم تشكيل و هم اينك در دو قسمت اينترنت و اينترانت فعال مى باشد.
مخاطبين اصلى شبكه اقشار مختلف مردم از جمله روحانيون، دانشجويان، دانش پژوهان، جوانان و نوجوانان مى باشند.

نحوه فراهم آورى اطلاعات

اطلاعات موجود بر اساس نياز جامعه و مخاطبين و اهداف شبكه توسط محققين از منابع مناسب و موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

اطلاعات موجود در شبكه

اطلاعات فعلى موجود در شبكه در بخشهاى Internet و Intranet داخلى با تفاوتهايى در مطالب ارائه شده مختصرا به شرح ذيل مى باشد:

قرآن

قرآن در روايات، آداب تلاوت، تفاسير اماميه، احكام قرآنى، كتابشناسى قرآنى و نرم افزارهاى قرآنى.

اهلبيت (عليهم السلام )

زندگينامه ائمه معصومين (عليهم السلام) به زبان فارسى و انگليسى آشنايى با سيره عملى ائمه ، كتابشناسى و چهل حديث از هر يك از آن بزرگواران و بيش از دويست مقاله تحقيقاتى و تعدادى كتاب با موضوع ائمه معصومين (عليهم السلام).

معارف اسلامى

الف ـ عقايد:

شامل عقايد و معارف در قرآن، فشرده اى از عقايد شيعه از جمله امامت و رهبرى، خداشناسى و… راه هاى بحث و بررسى در عقايد اسلامى مثل مكتب عقلى محض، مكتب اهل بيت، حسى و تجربى و مطالب مفيد ديگر.

ب ـ اخلاق:

دين و اخلاق، مسلك هاى اخلاقى و دستورات اخلاقى.

ج ـ عرفان :

در اين بخش عرفان اسلامى با مطالب متنوع مورد بحث و بررسى قرار گرفته است .

احكام شرعى

شامل استفتائات و رساله عمليه تعدادى از مراجع بزرگوار تقليد مانند حضرت امام خمينى (ره)، حضرت آيت الله اراكى (ره)، مقام معظم رهبرى، حضرت آيت الله فاضل لنكرانى و حضرت آيت الله مكارم شيرازى مى باشد.
در اين قسمت سوالات شرعى و مستحدثه كاربران دريافت و جهت پاسخگويى در اختيار واحد پاسخ به سوالات مركز مطالعات قرار مى گيرد كه متعاقبا پس از دريافت جواب به آدرس پست الكترونيكى شخص متقاضى ارسال مى گردد.

مذاهب و فرق

در اين بخش مطالبى چون مذاهب و فرق شيعه، تصوف و صوفى گرى، اماميه، فقهاى عامه و ديگر مطالب خواندنى مورد بحث قرار گرفته است .

امام خمينى (ره)

شامل زندگى نامه، رساله عمليه، فضايل اخلاقى، ابعاد و مبانى فكرى، آثار، مقام علمى، وصيت نامه امام راحل (ره)، ويژه نامه هاى مجلات در رابطه با حضرت امام خمينى (ره)، مقالات و خاطرات در مورد ايشان.

رهبر معظم انقلاب اسلامى

اين بخش شامل زندگينامه حضرت آيت الله العظمى خامنه اى رهبر معظم انقلاب اسلامى، آثار، ديدگاه ه، بيانات و پيام هاى معظم له و استفتائات از محضر ايشان مى باشد.

انقلاب اسلامى

شامل پيشگفتار، مفهوم انقلاب اسلامى، ماهيت انقلاب اسلامى، رابطه انقلاب اسلامى با نهضت عاشور، ابعاد انقلاب اسلامى، مجموعه مقالات، كتاب شناسى با موضوع انقلاب اسلامى و مطالب ديگر.

حوزه علميه

اين قسمت با هدف معرفى حوزه علوم دينى تهيه شده كه شامل معرفى تفصيلى حوزه، تاريخچه حوزه، علوم و نظام درسى و زندگينامه بيش از چهل تن از علماى بزرگوار شيعه مى باشد.

استان قم

شامل زندگى نامه و مناقب حضرت معصومه (س)، زيارتنامه و كرامات آن بزرگوار، مجموعه مقالات، امامزادگان استان قم، آشنايى با استان قم، معرفى مراكز تحقيقاتى و كتابخانه هاى استان قم مى باشد.

مجلات و نشريات

در اين قسمت آخرين شماره 27 مجله در اختيار كاربران قرار مى گيرد.
الف ـ مجلات و نشريات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم:
ماهنامه هاى پاسدار اسلام، پيام زن، پوپك، سلام بچه ها و فصلنامه هاى علوم سياسى، حوزه، با معارف اسلامى آشنا شويم، نقد و نظر، پژوهشهاى قرآنى، آيينه پژوهش، تاريخ اسلام، پگاه حوزه، فقه، حوزه اصفهان و ويژه نامه ره توشه راهيان نور.
ب ـ ديگر مجلات و نشريات:
مكتب اسلام، كوثر، اقتصاداسلامى، فقه اهل بيت (عليهم السلام)، علوم حديث، پيام حوزه، حكومت اسلامى، پژوهش و حوزه، خبرنامه دين پژوهان.

اطلاعات و اخبار

در اين بخش اخبار پژوهشى و حوزوى و بيانات مقام معظم رهبرى و خطبه هاى نماز جمعه قم و تهران و روزنامه هاى جمهورى اسلامى، كيهان، همشهرى، قدس، جام جم، جوان و ايران به روز رسانى و در اختيار كاربران قرار مى گيرد، همچنين تقويم ماه و اطلاعات مراكز عمومى را در اين بخش مى توان ملاحظه نمود.

بوستان كتاب

انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، ليست كتاب هاى بوستان كتاب و تازه هاى نشر در اين قسمت معرفى شده است .

ويژه نامه ها

ويژه نامه به مناسبت هاى مختلف مذهبى، سياسى و اجتماعى مانند ويژه نامه هاى سال امام على (ع) سال امام خمينى (ره)، محرم الحرام، ماه مبارك رمضان، ايام فاطميه، دفاع مقدس، نيمه شعبان، عيد غدير خم كه ضمن ارسال به ساير شبكه ه، جهت استفاده ديگر كاربران در اين بخش گردآورى و مورد استفاده قرار مى گيرد.

فرزانگان

اين بخش شامل زندگينامه و آثار بيش از 140 تن از علما و دانشمندان شيعه مى باشد.

ساير شبكه ها

در اين قسمت امكان تماس با تعدادى از شبكه ها (از جمله: افق، بلاغ، ولايت، اباصالح، غدير، پايگاه امام على (ع)، حوزه، نور، دوران، جامعه مدرسين، فقه، حديث، نظام و…) را براى كاربران محترم فراهم مى نمايد.

امكانات قابل استفاده

الف ـ پست الكترونيك
اين قسمت به كاربران شبكه اين امكان رامى دهد كه با ساير ايميل هاي اينترنتي امكان مكاتبه و تبادل اطلاعات داشته باشند.
ب ـ گفتمان (چت)
در اين قسمت كاربران به طور مستقيم و همزمان مى توانند با يكديگر بحث وتبادل نظر نمايند.
ج ـ انجمن ها
اين بخش شامل محيط هاي بحث و تبادل نظر (انجمن) فعال از جمله قرآن و تفسير، حديث و معارف، انقلاب، عمومى، كتاب، ورزش، تاريخ و انجمن هاى تخصصي كامپيوتر است كه كاربران در موضوعات ذكر شده به بحث و ارسال و دريافت فايل مى پردازند.
د ـ كتابخانه شبكه
آرشيو پيام ها و بيانات مقام معظم رهبرى، آرشيو نماز جمعه هاى قم و تهران آرشيو مجلات و نشريات و روزنامه ها و فايلهاى برنامه هاى مختلف .

اينترنت

شبكه اطلاع رسانى حوزه (شارح) مجلات دفتر تبليغات اسلامى و ساير مجلات، اخبار حوزوى، بيانات مقام معظم رهبري و ساير مطالب خود را از طريق آدرس www.shareh.com در شبكه جهانى اينترنت در دسترس عموم قرار داده است .

ارتباط با شبكه


تلفن تماس 94-7743189 داخلى 447
دورنگار  7742177:
شماره تماس با شبكه (مودم): (روتارى) 7742167

آدرس اينترانت :

www.shareh.net

آدرس اينترنت :

www.shareh.com

آدرس پست الكترونيكى شبكه شارح در اينترنت:

info@shareh.com
info@shareh.net

قم ـ خ معلم ـ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي ـ مركز اطلاعات و مدارك اسلامي - شبكه شارح ـ ص پ: 3688 / 37185

درمان جامعه ما جز با«اخلاق»ممکن نیست!

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1392

تنها درمان جامعه كنوني, اخلاق است ولو انسان كافر باشد همان بيان نوراني سيدالشهداء فرمود:

«إن لَم يَكُن لَكُم دين وَكُنتُم لاتَخافونَ المَعاد فَكونوا أَحرارا فى دُنياكُم»

اينكه گفته شد اخلاق و اديان با اينكه كسي خدا را قبول ندارد قيامت را قبول ندارد ولي يك حرف مياني را مي‌شود زد و آن اخلاق است.

اينكه مي‌گويند قرآن كتاب جهان‌شمول است نه معنايش اين است كه شما اگر همه‌تان مسلمان بشويد من برنامه دارم نه, مسلمان باشي برنامه دارم, مسيحي باشي برنامه دارم, بت‌پرست باشي برنامه دارم, ملحد هم باشي برنامه دارم.


جمعی از اعضای کمیته علمی و اجرایی همایش بین المللی «اخلاق و ادیان» در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضرت آیت الله جوادی آملی دیدار و گفتگو کردند.

حضرت آیت الله جوادی آملی در این دیدار با بیان اینکه تحرير محلّ نزاع سهم تعيين‌كننده‌اي در تبیین مسائل دارد، گفت: بسياري از مسائل با تشخيص صحيح صورت مسئله حل مي‌شود و بسياري از مغالطات در اثر خفاي صورت مسئله بوجود می آید، اينكه مي‌بينيم يك رياضيدان، يك فيلسوف يا يك فقيه ماهر يك مطلب را از چند راه حل مي‌كند، براي اينكه آن موضوع را خوب تشخيص داد، محمول را خوب تشخيص داد، نسبت را خوب تشخيص داد اگر صورت مسئله خوب روشن بشود اين موجود يك تافته جدابافته نيست.

ايشان با تبیین مرز اخلاق با فقه و عرفان تاکید کرد : ما يك اخلاق داريم يك فقه داريم يك عرفان داريم كاملاً مرزها جداست هرگز اخلاق را با فقه, هرگز اخلاق را با عرفان نمي‌شود يكجا جمع كرد فقه يك بايد و نبايد است همانطور که مرحوم شيخ انصاري در مسئله غيبت مي‌گويد كار فقيه اين است كه بگويد غيبت حرام است موارد استثنايش را هم بگويد اما چطور مي‌شود آدم غيبت مي‌كند آن عُقده رواني‌اش چيست از كجا باعث مي‌شود غيبت بكند خطر غيبت چيست فساد غيبت در جامعه چيست چطور ما اين فساد دروني را درمان كنيم اينها فنّ اخلاق است فنّ فقه نيست.
ايشان ادامه داد: مرز اخلاق و عرفان نيز كاملاً از هم جداست، اخلاق در جهاد اوسط است، عرفان در جهاد اكبر است، جهاد اوسط اين است كه آدم, آدم خوبي بشود بهشتي بشود باتقوا و عادل شود، همه واجب‌ها را انجام بدهد همه محرّمات را ترك بكند مستحبات را انجام بدهد متخلّق هم است اما تازه اين نردبان است براي عرفان, عرفان اين نيست كه آدم, آدم خوبي بشود عرفان اين است كه آدم ببيند خدا چيست بهشت كجاست جهنم كجاست, بهشت رفتن كار متخلّقين است بهشت ديدن كار عرفاست جهنم نرفتن كار متخلّقين است جهنم را ديدن كار عرفاست.

ایشان مشکل جامعه امروز را اخلاقی دانست و تصریح کرد: تنها درمان جامعه كنوني, اخلاق است ولو انسان كافر باشد همان بيان نوراني سيدالشهداء فرمود: «إن لَم يَكُن لَكُم دين وَكُنتُم لاتَخافونَ المَعاد فَكونوا أَحرارا فى دُنياكُم» اينكه گفته شد اخلاق و اديان با اينكه كسي خدا را قبول ندارد قيامت را قبول ندارد ولي يك حرف مياني را مي‌شود زد و آن اخلاق است. اينكه مي‌گويند قرآن كتاب جهان‌شمول است نه معنايش اين است كه شما اگر همه‌تان مسلمان بشويد من برنامه دارم نه, مسلمان باشي برنامه دارم, مسيحي باشي برنامه دارم, بت‌پرست باشي برنامه دارم, ملحد هم باشي برنامه دارم.
آيت الله جوادی آملی با اشاره به آيه هشتم سوره ممتحنه «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ» گفت: بالأخره ما يك مشرك داريم يك ملحد داريم يك اهل كتاب, فرمود هيچ چيز را قبول نداشته باشي نداشته باش ولي يك چيز قابل مشترك ما داريم، اخلاق اين است. اخلاق و اديان معنايش اين نيست كه آنها كه خدا و قيامت و بهشت و جهنم را قبول دارند آنها فقط داراي اخلاق‌اند نه, قرآن مي‌گويد اگر خدا را هم قبول نداري و قيامت را قبول نداري هيچ ديني هم قبول نداري يك زبان مشتركي به نام فطرت ما داريم، بالأخره بشر بايد با هم زندگي كنند اين زندگي مسالمت‌آميز يك زبان مشترك مي‌خواهد زبان مشترك همان زبان فطرت است اخلاق و اديان اين است.

منبع:اسلام باب

راز نجات در توسل به قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1392

حاج شيخ محمّد ابراهيم رياحى درباره آية الله كوهستانى مى گويد:

به محضرش تشرف حاصل كرديم. ايشان بيمار بودند (و مدّتى بعد بر اثر آن، رحلت نمودند.) تا موقع نماز شد، با آن جسم ناتوان به نماز ايستاد. آن قدر نماز را با خضوع و طمأنينه خواند و سجده هايشان به قدرى طولانى بود كه با وجود آن كه ماجوان بوديم، برايمان مشكل بود. در هر حال، نماز را خوانديم و از ايشان تقاضاى گفتارى كرديم كه به آن عمل كنيم، فرمود:

«توجهتان به قرآن باشد كه اين روزها قرآن خيلى غريب است.»

اين سخن را آن چنان با سوز دل بيان كردند كه ما به گريه افتاديم و چون با اصرار تقاضاى دستورالعملى كرديم، فرموند:

«ذكرى را برايتان مى گويم كه اگر به آن عمل كنيد، هر حاجتى داشته باشيد به آن مى رسيد و آن چنين است: تا 40 روز، هر روز 12 بار «انّا انزلناه» را بخوانيد. بعد از آن، حاجت شما برآورده مى شود. ان شاء الله.»

 

منبع: پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام

دانلود کتاب قهرمان توحید(مخصوص کامپیوتر و موبایل)

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1392

در میان تاریخ انبیا که قرآن مجید به آن پرداخته، فرازهایى است که درخشندگى خاصّى دارد، و سراسر آموزنده و پرمایه و عبرت انگیز است; به عنوان نمونه مى توان به تاریخ حضرت نوح(علیه السلام)، و سرگذشت قهرمان توحید حضرت ابراهیم(علیه السلام)، و زندگى پرفراز و نشیب حضرت موسى(علیه السلام)، و داستان تولّد اعجازآمیز و حوادث پس از ولادت حضرت عیسى(علیه السلام)، و تاریخ اسلام اشاره کرد.

 

در این کتاب قصد تاریخ زندگانى حضرت ابراهیم بت شکن(علیه السلام) را مرور می شود، که هم قدرت نمایى پروردگار در آن به عیان دیده مى شود، و هم درس هاى توحید در آن موج مى زند، و هم ما را به یاد جهان آخرت مى اندازد، و هم به سوى مبحث مهمّ امامت رهنمون مى گردد، و هم فلسفه اعمال و مناسک حج را براى ما روشن مى سازد.
مسائل مربوط به زندگى حضرت ابراهیم(علیه السلام) فراوان است، که با استفاده از قرآن مجید و روایات اسلامى و تواریخ معتبر، در این کتاب پیرامون چهارده موضوع، در چهارده فصل بحث خواهیم می گردد:

 1. ولادت حضرت ابراهیم(علیه السلام) و دوران کودکى.

 2. دوران جوانى حضرت ابراهیم(علیه السلام) و ایمان قوى به خداوند.

 3. گفتگوهاى آن حضرت با ستاره پرستان، ماه پرستان و خورشیدپرستان.

 4. گفتگوى آن حضرت با عمویش آزر، درباره بت پرستى.

 5. گفتگوهاى آن حضرت با نمرود، سلطان و حاکم آن دوران.

 6. داستان بت شکنى آن حضرت و به آتش افکندن وى.

 7. هجرت ابراهیم(علیه السلام) از سرزمین بابل به سوى مصر و مکّه.

 8. معاد و جهان پس از مرگ.

 9. بناى خانه کعبه.

 10. ابراهیم(علیه السلام) و ذبح فرزندش اسماعیل(علیه السلام).

 11. مناسک حج.

 12. امامت ابراهیم(علیه السلام).

 13. شخصیّت ممتاز ابراهیم(علیه السلام).

 14. آخرین برگ زندگى ابراهیم(علیه السلام).

 محورهاى چهارده گانه فوق عمده ترین مسائل مربوط به زندگانى این پیامبر بزرگ خداوند است که بحث و بررسى دقیق آن، هم زوایاى مختلف زندگى آن حضرت را روشن ساخته، و ما را با آن آشنا مى کند، و هم درس هاى عبرت و نکات آموزنده فراوان، و مطالب اعتقادى و علمى و اجتماعى و کلامى و مدیریّتى مهمّى را در اختیار ما قرار خواهد داد.

 

 دانلود کتاب قهرمان توحید نسخه موبایل

 دانلود کتاب قهرمان توحید نسخه کامپیوتر

دانلود کتاب قهرمان توحید نسخه pdf

 

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی

خون تو جاذبهء زمین را بی اعتبار کرد!

نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1392

با خودم فکر می کنم اصلا چرا باید

رباب ، با آب هم قافیه باشد

روضه خوان ها زیادی شلوغش می کنند

حرمله آنقدر ها هم که می گویند تیر انداز ماهری نبود

هدف های روشنی داشت

تنها تو بودی که خوب فهمیدی

استخوانی که در گلوی علی بود سه شعبه داشت

شش ماه علی بودن را طاقت آوردی

خون تو جاذبهء زمین را بی اعتبار کرد

حالا پدرت یک قدم می رود بر می گردد

می رود بر می گردد

می رود…

با غلاف شمشیر برایت از خاک گهواره ای بسازد

تادیگر صدای سم اسب های وحشی از خواب بیدارت نکند

رباب می رسد از راه

با نگاه

بایک جملهء کوتاه

آقا خودتان که سالمید انشاالله…

سید حمید رضا برقعه ای

حقیقت ذکر

نوشته شده توسطرحیمی 31ام مرداد, 1392

حقيقت ذكر در درون انسان و در قلب او عينيت مى يابد و ذكر لفظى تنها نمود خارجى همان حقيقت درونى است كه مى گذرد.

ذكر خدا تنها تكرار كلمات نيست بدون آن كه آن كوچك ترين نقش و تاءثيرى در زندگى انسان داشته باشد، و بدون اين كه گوينده به معنا و مفهوم والاى آنها توجه كند. چگونه ممكن است به ياد دوستى باشيم و در همان حال عملا با او دشمنى بورزيم ؟! چگونه ممكن است ذكر خدا با اعمالى كه در حقيقت ذكر لفظى تلقى مى شود، اما توجه به حقيقت ذكر و استعمالات آن در روايات و آيات ، ما را به اين نكته رهنمون مى سازد كه معناى حقيقى ذكر، همان توجه درونى و قلبى است و اساسا به ياد كسى بودن ، از مقوله لفظ نيست .

اطلاق ذكر بر ذكر لفظى ، در واقع از آن رو است كه لفظ كاشف از معنا و حكايت گر چيزى است كه در دل مى گذرد. وجود علاقه دال و مدلول بين لفظ و معنا موجب شده كه مجازا بر ذكر لفظى نيز ذكر اطلاق گردد.البته بر اثر كثرت استعمال ، اين اطلاق و استعمال جنبه حقيقت يافته و ديگر نيازمند قرينه نيست و بر اين اساس ، ما حقيقتا ذكر را به دو نحو استعمال مى كنيم :

يكى به معناى ياد كردن زبانى بدون هيچ مرتبه اى از توجه قلبى ميسور نيست زيرا كسى كه مى خواهد ذكرى بگويد - مثلا ذكر لا حول و لا قوة الا بالله يا سبحان الله و الحمدالله بايد در آغاز توجهى هر چند اندك به خداوند و تكليف و ثواب و عقاب الهى داشته باشد، تا انگيزه انجام آن رفتار مستحبى در او ايجاد مى گردد.

البته ذكر لفظى تنها در صورتى ارزش مطلوب را خواهد داشت كه برخاسته از دل يا راهى براى رسيدن به ذكر قلبى باشد و در اين صورت است كه در عمل نيز مؤ ثر خواهد بود. كسى كه سعى مى كند به ياد خدا باشد، طبعا در عمل نيز با ديگران متفاوت خواهد بود امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايند:

من اءشد ما فرض الله على خلقه ذكر الله كثيرا. ثم قال : لا اءعنى سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اكبر، و ان كان منه ، و لكن ذكر الله عند ما اءحل و حرم ، فان كان طاعة عمل بها و ان كان معصية تركها؛ (بحار الانوار، ج 71، باب 65، روايت 9) از زمره مهم ترين و والاترين چيزهايى كه خداوند بر بندگانش فرض كرده اين است كه فراوان ذكر خدا كنند. سپس حضرت فرمودند:

مقصود من تنها گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اكبر نيست ، اگر چه اينها نيز ذكرند؛ بلكه مقصود من ياد خدا در رويارويى با چيزى است كه خداوند حلال و يا حرام كرده است . پس اگر آن كار طاعت خداوند بود، بنده آن را انجام دهد و اگر معصيت و نافرمانى بود، رهايش ‍ كند.

با توجه به اهميت و جايگاه ذكر قلبى است كه در قرآن كريم غايت و هدف بر پا داشتن نماز، ذكر و توجه به خداوند قرار داده شده است .خداوند خطاب به حضرت موسى عليه السلام مى فرمايد:

« وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي »
و نماز را براي ياد من بپادار! (طه/14)

اگر ما نماز را تركيبى از اعمالى چون ركوع ، سجود و اذكار لفظى بدانيم ، لازمه اش اين است كه غايت جزيى از مغيا باشد؛ يعنى مجموع نماز كه در برگزيده اعمال و اوراد و اذكار است به هدف بهره مندى از ذكرى كه بخشى از نماز است اقامه گردد. البته چنين چيزى غلط نيست ، اما هم آهنگ با بلاغت در سخن نمى باشد و از نظر ادبا پذيرفته نيست كه جزيى از كل و بخشى از مركبى غايت آن كل مركب قلمداد گردد. و نيز روشن است كه توجهى كه غايت و هدف بر پا داشتن نماز قرار داده شده ، توجه قلبى عميق و قوى است نه توجه ضعيف و سطحى كه لازمه اقدام به هر عبادتى است . اگر انسان هيچ توجهى به خداوند پيدا نكند و به ياد او نيفتد، گر چه توجهى مبهم و ضعيفى باشد، انگيزه اى براى گفتن ذكر و انجام نماز نخواهد داشت . اصلا شرط صحت نماز قصدش اطاعت امر خداوند باشد.از اين رو امكان ندارد عبادت او خالى از توجه به خداوند باشد.

با توجه به آنچه گفته شد، ذكرى كه در آيه شريفه به عنوان غايت نماز ذكر شده نه ذكر لفظى است و نه آن توجهى كه براى شروع نماز و نيت آن ضرورت دارد. غايت اصلى در نماز عبارت است از توجه ژرف و عميق قلبى به خداوند كه ثمره نماز و مرتبت به آن است .

منبع: یاد او/ آیت الله محمد تقی مصباح یزدی