کلید واژه: "على زمانيان"
تصور كن شب است و باز غم دارى
نوشته شده توسطرحیمی 26ام تیر, 1395
تصور كن شب است و باز غم دارى خيال راه رفتن در حرم دارى براى اينكه با دل همقدم باشى مى ايى تا اذان صبح ان شب در حرم باشى تصور كن ببينى رفت و امد نيست دگر باب الجواد و صحن و گنبد نيست دگر تعداد زائر بيش از حد نيست ضريح نقره اى هم دور مرقد نيست حرم را… بیشتر »