« مایه حیات | چندبار متولد می شویم! » |
آیا تنها با امام غایب هدف آفرینش محقق میشود؟
نوشته شده توسطرحیمی 14ام شهریور, 1395هیچ عاقلى بىهدف گام بر نمىدارد و هر حرکتى که در پرتو عقل و علم انجام گیرد، در مسیر هدفى قرار خواهد داشت.
با این تفاوت که هدف در کار انسانها معمولاً رفع نیازمندى خویش و برطرف ساختن کمبودهاست، ولى در کار خدا هدف متوجه دیگران و رفع نیازهاى آنهاست؛ چراکه ذات او از هر نظر بىپایان است و عارى از هر گونه کمبود و با این حال انجام دادن کارى به نفع خود، درباره او مفهوم ندارد.
حالا به این مثال توجه کنید:
در زمینى مستعد و آماده، باغى پر گل و میوه احداث مىکنیم؛ در لابهلاى درختان و بوتههاى گل، علف هرزههایى مىرویند؛ هر وقت به آبیارى آن درختان برومند مىپردازیم علف هرزهها نیز از پرتو آنها سیراب مىشوند.
در اینجا ما دو هدف پیدا مىکنیم:
هدف اصلى که آب دادن درختان میوه و بوتههاى گل است و هدف تبعى که آبیارى علف هرزههاى بىمصرف مىباشد.
بدون شک هدف تبعى نمىتواند انگیزه عمل گردد، و یا حکیمانه بودن آنرا توجیه کند؛ مهم همان هدف اصلى است که جنبه منطقى دارد!
حال اگر فرض کنیم بیشتر درختان باغ خشک شوند و جز یک درخت باقى نماند، اما درختى که به تنهایى گلها و میوههایى را که از هزاران درخت انتظار داریم به ما مىدهد، بدون تردید براى آبیارى همان یک درخت هم که باشد برنامه آبیارى و باغبانى را ادامه خواهیم داد؛ گو اینکه علف هرزههاى زیادى نیز از آن بهره گیرند، و اگر یک روز آن درخت نیز بخشکد آنجاست که دست از آبیارى باغ مىکشیم هرچند علف هرزهها بمیرند.
>جهان آفرینش بمانند همان باغ پرطراوت است و انسانها درختان و بوتههاى این باغند.
آنها که در مسیر تکاملند درختان و شاخههاى پر بارند و آنها که به پستى گراییده و منحرف و آلودهاند علف هرزههاى این باغند.
مسلماً این آفتاب درخشان، این مولکولهاى حیاتبخش هوا، این همه برکات زمین و آسمان، براى آن آفریده نشده است که مشتى فاسد و هرزه به جان یکدیگر بیفتند و به خوردن یکدیگر مشغول شوند و جز ظلم و ستم و جهل و فساد محصولى براى اجتماع آنها نباشد؛ نه! هرگز هدف آفرینش نمىتواند اینها باشد!
این جهان و تمام مواهب آن ـ از دیدگاه یک فرد خداپرست که با مفاهیمى چون علم و حکمت خدا آشناست ـ براى صالحان و پاکان آفریده شده است؛ همانگونه که سرانجام نیز بهطور کامل از دست غاصبان درخواهد آمد و در اختیار آنان قرار خواهد گرفت «ان الارض یرثها عبادى الصالحون».
باغبان آفرینش (جهان پهناور هستى) بهخاطر همین گروه، فیض و مواهب خود را همچنان ادامه مىدهد؛ هر چند علف هرزهها نیز بهعنوان یک هدف تبعى سیراب گردند و بهرهمند شوند؛ ولى بىشک هدف اصلى آنها نیستند.
و اگر فرضاً روزى فرا رسد که آخرین نسل گروه صالحان از روى زمین برچیده شوند، آن روز دلیلى بر ادامه جریان این مواهب وجود نخواهد داشت. آن روز آرامش زمین به هم مىخورد و آسمان برکات خود را قطع مىنماید و زمین از دادن بهره به انسانها مضایقه خواهد کرد!
پیامبر یا امام، سمبل گروه صالحان و نمونه بارز انسان کامل است؛ یعنى، همان گروهى که هدف اصلى آفرینش را تشکیل مىدهند و به همین دلیل وجود او به تنهایى یا در رأس گروه صالحان، توجیهکننده هدف آفرینش و مایه نزول هر خیر و برکت و ریزش باران فیض و رحمت خداست؛ اعم از اینکه در میان مردم آشکارا زندگى کند یا مخفى و ناشناس بماند.
درست است که افراد صالح دیگر نیز هر کدام هدفى هستند براى آفرینش، و یا به تعبیر دیگر، بخشى از آن هدف بزرگ، ولى نمونه کامل این هدف همین انسانهاى نمونه و مردان آسمانى مىباشند، هرچند سهم دیگران نیز محفوظ است.
و از اینجا روشن مىشود، آنچه در پارهاى از عبارات به این مضمون وارد شده که: «بیمنه رزق الورى و بوجوده تثبت الارض والسماء»؛ «از برکت وجود او (یعنى حجت و نماینده الهى) مردم روزى مىبرند و بهخاطر هستى او آسمان و زمین برپاست!» یک موضوع «اغراقآمیز» و «دور از منطق» و یا «شرکآلود» نمىباشد؛ همچنین، عبارتى که بهعنوان یک حدیث قدسى خطاب به پیامبر از طرف خداوند در کتب مشهور نقل شده: «لولاک لما خلقت الافلاک»؛ «اگر تو نبودى آسمانها را نمىآفریدیم» بیان یک واقعیت است نه مبالغه گویى، منتها او شاهکار هدف آفرینش است و صالحان دیگر هر کدام بخشى از این هدف بزرگ را تشکیل مى دهند.
بنـــد دلـــم را
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم
که هر جـــا رفتـی
دلــم را با خود ببری
غــــافل از اینکه
تو پـــا برهنـــه می روی
و بی خبــــر
موفق باشی عزیزدلم
فرم در حال بارگذاری ...