« نگاهي اجمالي به برخي از اسرار نماز​رژیم غذایی در کلام امام کاظم علیه السلام »

آیا طوفان نوح علیه السلام همه جهان را فرا گرفت؟

نوشته شده توسطرحیمی 14ام اردیبهشت, 1395

واکاوی یک واقعه تاریخی؛
شیخ الانبیاء حضرت نوح علیه السلام اولین پیامبر اولوالعزم است که راجع به جهانگیر بودن طوفان در عصر آن حضرت دو دیدگاه کلی وجود دارد.

به گزارش  سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری  حوزه حجت الاسلام والمسلمین محمدامین گلستانی در مقاله ای این واقعه تاریخی را به رشته تحریر درآورده است.

*دو دیدگاه کلی

در جریان طوفان نوح دو دیدگاه کلی وجود دارد، یکی می گوید طوفان نوح همۀ کرۀ زمین را در برگرفته است، دیگری برخلاف آن براین عقیده اندکه طوفان در محدودۀ اقامتگاه نوح وقوم او (عراق) بوده است و هرکدام از این دو گروه برای اثبات مدعای خود دلائلی را اقامه نموده اند.  

اولین سؤالی که دراینجا بر زبانها جاری است این است که آیا طوفان عالم گیر بوده وهمۀ جهان را در بر گرفته که در این صورت سوالات زیادی پیش می آید از جمله آنهاست.

* آیا آنان که در مناطق دور دست زمین زندگی می کردند مانند قطب شمال و جنوبیها و دعوت حضرت نوح علیه السلام به آنها نرسیده بود چه تقصیری داشتند و چرا به آتش بین النهرینی ها بسوزند.

* یا مردم در همان محدودۀ که حضرت نوح به ساختن کشتی مأموریت یافت بوده ا ند، و در آن زمان اقامتگاه و عمران و آبادی، در منطقه بین النهرین وعراق بوده است، چنانکه یکی از دانشمندان مرحوم عبد الوهاب نجار بعد از اینکه می گوید: ما نص قرآنی نداریم که دلالت بر عام یا خاص بودن طوفان داشته باشد، نظر خود را چنین بیان می دارد: در آن زمان انسان ها در سراسر دنیا پراکنده نشده بودند بلکه در همان منقطه ای که طوفان اتفاق افتاد منحصر بودند. و مانند این پرسش ها.

*ادلۀ قائلین به عالم گیر بودن طوفان حضرت نوح

 دلیل عقلی، می گویند:بعید نیست که طوفان جهانی باشد و همۀ زمین را فرا گرفته باشد چرا که حضرت نوح علیه السلام جزء پیامبرانی است که بر تمام کره زمین مبعوث شده است، به اصطلاح جزء پیامبران اولوالعزم واولین آنها بوده است.

در جواب می گوئیم: البته ما قبول داریم که حضرت نوح از پیامبران اولو العزم می باشد، ولی بحث و گفتگو یک دفعه روی جهانی بودن است و یک مرتبه بر سرجهانی شدن است و این حرف را در بارۀ سایر پیامبران اولو العزم یعنی (حضرت ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبرمکرم اسلام علیه السلام نیز می توان گفت، همۀ این ها پیامبران اولو العزم بودند ولی رسالت هیچ کدام از اینها جهانی نشد، از طرفی چه ملازمۀ بین اولو العزم بودن حضرت نوح علیه السلام و جهان گیر بودن طوفان او، وجود دارد؟ هیچ اشکالی نداردکه با بودن نوح علیه السلام به عنوان پیامبر اولو العزم ولی طوفان در نقطۀ خاصی از زمین اتفاق افتاده باشد،. جالب این است که بعضی فراگیر بودن توفان را گواه بر جهانی بودن رسالت حضرت نوح میدانند.

دلیل تاریخی وباستان شناسی،

بعضی می گویند: تاریخ گواه این موضوع است که طوفان نوح جهان گیر بوده است ودلیل آن را چنین مطرح کرده اند، اکتشافات نشان داده اندکه ماهی های فسیل شده و اسکلت های حیوانات و انسانهای مکشوفه در زمانهای بعد از قلل کوه ها، جز طوفان نوح چیزی دیگری نمی تواند مبدأ و منشأ آنها باشد.

و در تاریخ آمده است که بعد از طوفان تنها نسل حضرت نوح علیه السلام در روی زمین باقی مانده اند و حضرت نوح را پدر دوم مردم روی زمین می دانند و جمعیت فعلی دنیا را به نژاد های مختلفی تقسیم می کنندکه همگی نسبشان به فرزندان نوح علیه السلام می رسد، مثلاً مردم خاور میانه وخاور نزدیک را از نژاد سام و قارۀ آفریقا را از نژاد حام و چین و اطراف آن را از نژاد یافِث بشمار آورده اند.

از کسانی که بر جهان گیر بودن طوفان نوح علیه السلام پافشاری دارد مورّخ نامی وسر شناس جهان اسلام آقای مسعودی است، وی می گوید: «. .. وقد غرق جمیع الارض… » ونیز ابن اثیر و ابن جریر از این موضوع بشدت دفاع می کند.

این قائلین بر جهان گیر بود ن طوفان با دلیل تاریخی یا باستان شناسی، نمی تواندعالم گیر بودن طوفان را ثابت کند چرا که میدا نیم، تاریخ ظن آور است نه اینکه قطع بیاورد، اسکلتهای انسان وماهی های فسیل شده که در دورانهای بعد، باستان شناسان بدست آورده و ادعا شده که طوفان نوح منشأ آن می باشد، همۀ اینها بر اساس حدس و تخمین است، در فرهنگ اسلامی از تخمین و گمان پیروی نمی شود.

از سوی دیگر اگر دقت کنیم، همین اسکلتها وماهیان فسیل شدۀ که بعد ها کشف شده است خود دلیل بر این است که توفان جهانی نبوده، چراکه همان هایی که این ا سکلتها واشیای دیگر را کشف نموده اند ادعا دارند که این اشیاء مکشوفه از سر زمین عراق و اطراف آن مانند کوه آرارات کشف و بدست آمده اند. باتوجه به اینکه در تاریخ غیر از توفان نوح طوفانهای دیگری نیزثبت و گزارش شده است.

 اما اینکه در تاریخ همه مردم جهان را از نسل نوح می دانند، این مطلب درست نیست چراکه: با نوح علیه السلام افرادی دیگری بودند که نجات یافتند و صریح آیه قرآن این است که می فرماید: «. .. وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِیلٌ » ونیز در آیه دیگر می فرماید: « وَأُوحِی إِلَی نُوحٍ أَنَّهُ لَن یؤْمِنَ مِن قَوْمِک إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ » در این دو آیه [من] موصوله شامل همه افرادی می شود که در مدت تبلیغ 950ساله نوح علیه السلام به او ایمان آورده ونجات یافتند؛ طبق روایات وآنچه بین مفسرین مشهور است این استکه 80 نفر به حضرت نوح علیه السلام ایمان آوردند. درجای دیگر چنین می خوانیم« قِیلَ یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَرکاتٍ عَلَیک وَعَلَی أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَک (هود /48)» ( به نوح ) گفته شد: ای نوح! با سلامت وبرکت ازناحیه ما بر تو بر تمام امتهای که با تو اند، فرود آی.

چنانکه ملاحظه می فرمائید در این آیه از کلمه ( أمم ) جمع امت استفاده شده و این دلیل بر این است که غیر از ذریه نوح علیه السلام از امت دیگر نیز بانوح بودند و هیچ بعید نیست که از این امتهائی که بعد از طوفان، نجات یافتند زاد و ولدی به وجود آمده باشند.

* دلیل قرآنی

در این زمینه آیات زیادی است که دلالت دارندکه طوفان همۀ کرۀ زمین را در نوردیده است.

به چند آیه ذیل دقت نمائید:

* آنجائی که حضرت نوح در بارۀ مردم نفرین می کند ومی گوید: « وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیارًا » پروردگارا از کافران در روی زمین هیچ دیّاری باقی مگذار. توضیح مطلب اینکه در آیه از کلمۀ ارض(زمین) استفاده شده ومی دانیم که معنی ارض وسیع و گسترده است وهمۀ جهان را شامل می شود وهیچ قیدی در آیه موجود نیست که نقطۀ خاصی را مشخص کند.

* بعد از ساختن کشتی وقتی که وعدۀ عذاب الهی می رسد خداوند به حضرت نوح امر می کند که از هر نوع حیوان یک جفت در کشتی جای داده وباخود بردار: « حَتَّی إِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِن کلٍّ زَوْجَینِ اثْنَینِ. ..» تا آن زمان که فرمان ما فرا رسید، و تنور جوشیدن گرفت، (به حضرت نوح ) گفتم از هر حیوان یک جفت[ نر و ماده ] در کشتی حمل کن. ..؛ منظور از این دستور، حفظ نسل حیوانات در روی زمین بوده و منظور از غرق هم همۀ اهل زمین مطرح است.

* آیۀ دیگر که بر این مطلب دلالت دارد این آیه است: « لاَ عَاصِمَ الْیوْمَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِلاَّ مَن رَّحِمَ » امروز در برابر فرمان خداوند هیچ نگاه دارنده ای نیست مگر کسی که خدا بر او رحم کند.

در آیاتی که لفظ ارض به کار رفته و به آن استناد شده که، مراد از ارض همۀ کره زمین است قابل قبول نیست چرا که در آیات بسیاری از قرآن کلمۀ ارض بکار رفته ولی مراد همۀ زمین نیست بلکه در نقطه خاص از زمین اشاره دارد، ما در این جا به بعنوان مثال به چند آیه بسنده می کنیم:

الف: « وَتَکو

نَ لَکمَا الْکبْرِیاء فِی الأَرْضِ…» وبزرگی در این سر زمین ( مصر) برای شما دو تن باشد.

ب: « وَإِن کادُواْ لَیسْتَفِزُّونَک مِنَ الأَرْضِ لِیخْرِجوک مِنْهَا…» و چیزی نما نده بود که تو” پیامبر” را از این سر زمین به بجای دیگربکشانند تا تورا از آن بیرون سازند، منظور از کلمه ارض خصوص وطن رسول خدا (ص) یعنی شهر مکه است.

ج: « وَقَضَینَا إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَینِ. ..» و در حق بنی اسرائل مقرر کردیم که شما دو بار در این سر زمین تباهی خواهید کرد. مراد از آن سر زمین (فلسطین) است که در آن می زیستند.

د: « وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُواْ یسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا… » و به آن گروهی که پیوسته تضعیف می شدند، ( بخشهای ) باختر و خاوری سرزمین ( فلسطین ) را - که در آن برکت قرار داده بودیم – به میراث عطاکردیم…  

واینکه آیه « قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین…» می گوید: از گونه های حیوان و جانوران یک جفت باخود بردار و در کشتی حمل کن، اگر مراد همۀ جانواران وحیوانات باشد این غیر معقول به نظر می رسد، وخود این جمع کردن حیوانات از بزرگ ترین آن گرفته تا کوچکترین آنها یک تکلیف مالا یطاق است، به دلیل اینکه در دنیا هزاران گونه حیوان وجود دارد و از هرکدام اینها یک جفت بر دارد می شود دو برابر و آنهم در کشتی کذائی و آن چنانی حضرت نوح علیه السلام آیا امکان دارد؟.

دلیل دیگر اینکه تعداد از مورخان و مفسران اسلامی تقریبا هم نظر هستند که توفان در عراق آغاز شد و در همانجا فرونشست، چنانکه در روایات فراوانی نقل شده منظور از تنّور که درآیه 40، سوره هود آمده است در سر زمین کوفه است. ونیز پهلوگرفتن کشتی بنا بر نصّ قرآن کریم بر کوه جودی ( جودی کوهی است واقع در شرق جزیره ابن عمر تا کرانۀ دجله در موصل ) است که تمام این جاهای یاد شده در عراق است پس طوفان نوح هم باید در عراق و اطراف آن باشد نه در جای دیگر.

*ادلۀ قائلین به عدم عالم گیر بودن طوفان

طوفان جهانی نبوده بلکه در محدودۀ خاص از زمین (یعنی عراق) واقع شده است ولی برای اینکه مطلب کاملا روشن شود، لازم است در اینجا فهرست بعضی از آیاتی که دلالت بر عدم جهانگیر بودن طوفان دارد بیاورم و در ضمن، گفته های برخی از علما را که تأکید بر این مطلب دارد نیز متذکر شوم:

از جمله آیاتی که دلالت بر عدم جهان گیر بودن طوفان دارد

* انا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَک مِن قَبْلِ أَن یأْتِیهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»/ سوره نوح/ آیه 1.

* وَأُوحِی إِلَی نُوحٍ أَنَّهُ لَن یؤْمِنَ مِن قَوْمِک إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ»/ سوره هود/ آیه 36.

* وَاتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِن کانَ کبُرَ عَلَیکم مَّقَامِی وَتَذْکیرِی بِآیاتِ اللّهِ فَعَلَی اللّهِ تَوَکلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَکمْ وَشُرَکاءکمْ ثُمَّ لاَ یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَی وَ لاَ تُنظِرُون» / سوره یونس/ آیه 7

* وْ قومَ نُوحٍ لَّمَّا کذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آیة»/ فرقان / 37 ل

* قَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ فَقَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکم مِّنْ إِلَـهٍ غَیرُهُ إِنِّی أَخَافُ عَلَیکمْ عَذَابَ یوْمٍ عَظِیمٍ» / اعراف /59 و… همچنین آیات 23 مومنون، 150و117 شعراء ، 46 ذاریات، 14عنکبوت و 52 نجوم از دیگر آیاتی است که قائلین به عدم عالم گیر بودن طوفان به آن استناد کرده اند.

چنانچه که می بینید درهمه این آیات لفظ وکلمۀ ( قوم) بکار رفته است و میدانیم که استعمال قوم در زبان عرب بر یک طایفه و گروه بکار گرفته می شود نه همه مردم روی زمین. بنا براین جای هیچ شک وتردیدی باقی نمی ما ند که، طوفان در نقطۀ خاصی از زمین (یعنی سرزمین عراق) اتفاق افتاده نه اینکه عالم گیر بوده است. این چند آیه نمونه هائی از آیاتی در این باره است، آوردیم.

گذشته از این، ابلاغ رسالت جهانی وسائل ارتباطی پیشرفته می خواهد والا فرستادۀ خدا نمی تواند به مردم سراسر جهان پیام خدارا برساند، وقتی پیام به مردم ابلاغ نگردد، مردم هیچ تقصیری ندارند و در چنین مواردی اگر خداوند مردم را کیفر دهد از نظر عقل قابل قبول نیست، و با عدل خداوند که دادگرترین داد گران و مهربان ترین مهربانان است ساز گاری ندارد. برای اینکه مردمی که اصل پیام به آنها نرسیده است تا اینکه بگوئیم آنها سر کشی کردند وفرستادۀ خدا را تکذیب نمودند در نتیجه عذاب دامن گیر آنها هم شد.

مطلب دیگر اینکه قاعدۀ شرعی داریم که خداوند تا زمانی که پیامبری را برای هدایت مردم به راه راست نفرستاده است هرگز آنان را کیفر نخواهد داد، به این آیات دقت کنید :

*مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یکو

نَ لِلنَّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وکان الله عزیزاحکیما (نساء: 165) پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، )و بر همه اتمام حجت شود؛( و خداوند، توانا و حکیم است.

* ذلک أن لم یکن ربک مهلک القری بظلم و أهلها غافلون (انعام: 131) این بخاطر آن است که پروردگارت هیچ گاه )مردم( شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال غفلت و بی خبری هلاک نمی کند. )بلکه قبلاً رسولانی برای آنها می فرستد.

* من اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فانما یضل علیها و لاتزر وازرة وزر أخری و ما کنا معذبین حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً» (اسراء: 15) هر کس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد؛ و ما هرگز )قومی را( مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم  تا وظایفشان را بیان کند.

 * نظر علماء و برخی از دانشمندان

* آیت الله العظمی جعفر سبحانی بعد از اینکه آیات را مورد بررسی قرار میدهد می گوید: از مجموع آیات می شود استظهار کرد که شریعت نوح، مر بوط به منطقۀ وسیع خودش( یعنی عراق) بوده وطوفان نیز در آن منطقه رخ داده است.

*  عبد القادر مغربی( رئیس مجمع علماء دمشق) صاحب تفسیر جزء تبارک در صفحۀ 139 این کتاب به صراحت می گوید: موضوع فراگیر بودن توفان نوح در قرآن صراحت ندارد.

* مرحوم عبد الوهاب نجار بعد از اینکه می گوید ما نص قرآنی نداریم که دلالت بر عام یا خاص بودن طوفان داشته باشد، نظر خود را چنین بیان می دارد: در آن زمان انسان ها در سراسر دنیا پراکنده نشده بودند بلکه در همان منطقه که طوفان اتفاق افتاد منحصر بودند. (نجار، عبد الوهاب، قصص الانبیا، ص37، چ3- بیروت.)

* آیت الله محمدهادی معرفت_ رحمت الله علیه_ در کتاب گرانسنگ خود «شبهات و ردود حول القرآن» بشدت جهان گیر بودن طوفان را ردمی کند.

*مدت ماندن کشتی نوح روی آب

اما در مورد اینکه کشتی حضرت نوح علیه السلام چه مدتی روی آب مانده و وقتی که به خشکی نشست، در کجا قرار گرفت و انسان ها و حیواناتی که در کشتی بودند, از چه تغذیه می کرده اند، باید گفت: مدت توقف در کشتی را سیزده و برخی شش ماه بیان کرده اند.  

در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که هفت روز در آن بودند (بحارالانوار، ج 11، ص 333) و سپس آب فرونشست و کشتی بر کوه جودی، که کوهی است در موصل، قرار گرفت. در روایت دیگر از آن حضرت این مدت بیش از یک ماه ذکر شده است. و در حدیث دیگری است که شش ماه در کشتی بودند و در تاریخ یعقوبی آمده است که از روزی که نوح داخل کشتی شد تا وقتی که از آن بیرون آمده یکسال و ده روز طول کشید.

سیدبن طاووس در کتاب «سعدالسعود» می گوید که در ترجمه تورات آمده که کشتی 150 روز بر روی آب بوده است. و قرآن کریم بدون آن که از مدت توقف نوح در کشتی سخن به میان آورد، جریان فرونشستن آب و قرار گرفتن کشتی را بر کوه جودی در یک آیه کوتاه بیان فرموده است.

در این آیه آمده است: «وقیل یا أرض ابلعی مائک ویا سماء أقلعی وغیض الماء وقضی الامر واستوت علی الجودی؛ و گفته شد: ای زمین! فرو خور آب خویش، و ای آسمان! بایست و مبار بیش از این، و (آن گاه) آب کاسته شد و عذاب به پایان رسید و کشتی برکوه جودی قرار گرفت.» (هود/ 44)

* سرگذشت عبرت انگیز کشتی نوح و نکته های تربیتی آن

ولی به هر حال هدف قرآن از بیان این سرگذشت عبرت انگیز، بیان نکته های تربیتی است که در آن نهفته است خواه جهانی باشد یامنطقه ای. اینک چند نکته ای که خیلی مهم بنظرمی رسد در اینجا متذکر می شوم:

* استقامت نوح علیه السلام در مدت 950 سال، درس بزرگ برای مصلحان است که بزودی نباید خسته شوند و تسلیم نا ملایمات و دشواری ها گردند، بلکه پیوسته باید چراغ امید در دل آنان روشن باشد.

* انسان برای اینکه فرزند فلان شخصیت است نباید به خود مغرور شوند و خود را بهشتی و نجات داده شده از عذاب الهی تصور کنند.(پسرنوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد)

* این فرزند گنهکار تصور کرد که کوه، می تواند برای او پناه گاه خوبی باشد، غافل از اینکه نه تنها کوه، بلکه سراسر گیتی در برابر فر مان خداوند نمی تواند حافظ و نگهبان انسان باشد و همۀ آنها منهای خدا، پناه گاهی پوشالی هستند و بشر باید پیوسته به خدا پناه ببرد و وسایل طبیعی را ابزار وآلات بیش نداند که خدا در اختیار او قرارداده است.

* مجموع سرگذشت قوم نوح می رساند که جهان آزمایشگاه عمومی است و خداوند علاوه بر اینکه آزمایش های خصوصی دارد یک نوع آزمایشگاه عمومی و دسته جمعی هم دارد.

با توجه به مطالبی که در این نوشته مختصر آمد به این نتیجه کلی دست می یابیم می شود گفت، که طوفان حضرت نوح علیه السلام منطقه ای بوده نه جهانی به دلائلی که در متن گذشت، ما در این مورد با مقایسه ای ناقصی که انجام دادیم علاوه بر ادلۀ برونی( دلیل عقلی، تاریخی و روای) از متن قرآن مقدس یعنی ( شواهد درونی ) به این نتیجه رسیدیم، آیاتی که منطقه ای بودن طوفان را تأیید می کند نسبت به آیاتی که عمومیت و جهانی بودن طوفان را اثبات می کند خیلی زیاد است.

منبع: خبرگزاری حوزه


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم