موضوعات: "ادعیه و زیارات" یا "دعا" یا "دعای کمیل" یا "دعای مجیر" یا "دعای ندبه" یا "دعای عرفه" یا "دعای توسل" یا "دعای ابوحمزه ثمالی" یا "دعای صباح" یا "دعای مشلول" یا "دعای عشرات" یا "دعای علوی مصری" یا "دعای سحر" یا "دعای افتتاح" یا "دعای جوشن کبیر" یا "مناجات" یا "مناجات منظومه امیرالمومنین در مسجد کوفه" یا "مناجات امیر المومنین علیه السلام" یا "مناجات شعبانیه" یا "زیارات" یا "زیارت عاشورا" یا "زیارت امین الله" یا "زیارت جامعه کبیره" یا "زیارت آل یاسین" یا "زیارت وارث" یا "زیارت اربعین" یا "زیارت ناحیه مقدسه" یا "زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها" یا "زیارت امین الله"
دعا از منظر حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی )+ دانلود کتاب
نوشته شده توسطرحیمی 12ام بهمن, 1392قالَ الامامُ العَسکَری (ع) :
«لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصِّيامِ وَ الصَّلوةِ وَ إِنَّما الْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فى أَمْرِ اللّهِ.»
عبادت كردن به زيادى روزه و نماز نيست،
بلكه [حقيقتِ] عبادت، زياد در كار خدا انديشيدن است.
کتاب «دعا از منظر حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی» از دیگر کتابهایی است که انتشارات انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده و میتواند مونس خوبی برای روزهایی که به دعا و نیایش و روزه داری، نیازمندیم، باشد.
این کتاب به کوشش علیرضا برازش نوشته و در ۵ فصل گردآوری و تنظیم شده است. این کتاب که به گفته نویسنده منبعی جز نرمافزار جدید «حدیث ولایت» از منشورات مشترک «مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی» و «موسسه حفظ و نشر آثار حضرت آیة اللهالعظمی خامنهای» نداشته، چنان تنظیم شده است که گویی رهبر انقلاب دست بر قلم برده و هر آنچه که درباره دعا و نیایش لازم بوده تا مخاطبان بدانند و بخوانند بر روی کاغذ آورده است.
کتاب «دعا از منظر حضرت آیتالله خامنهای …» از ۵ فصل تشکیل میشود؛ «معانی دعا، اجابت و ذکر»، «اهمیت دعا و ذکر»، «شرایط دعا، شروط اجابت»، «فواید و دستاوردهای دعا» و «در دعا از خدا چه بخواهیم؟» فصول کتاب را تشکیل میدهند که این فصلها را ارجاعات و نمایهها، همچنین نمونهای از درخواستهای ذکر شده در ماه مبارک رمضان همراهی میکنند.
این کتاب که از این قسمت قابل دریافت است٬ ابتدا به اصل رابطه قلبی انسان با خدا و ارتباط و اتکال انسان با خدا میپردازد. نویسنده البته صرفاً به جمعآوری و تدوین سخنان رهبر معظم انقلاب نپرداخته و منابع این سخنان را نیز به عنوان پانویس در صفحات کتاب آورده است. به عنوان مثال جایی که بیانات مقام معظم رهبری به قرآن کریم یا منابعی چون «کافی» ارجاع میشود، این مآخذ و منابع در پاورقی کتاب قید میشود.
صاحب سخنان گرانبها درباره دعا و نیایش در فرمایشهای خود تلاش میکنند به ارزش عبودیت، خشوع و خاکساری و روح عبادت توجه داشته باشند و نویسنده با توجه به همین اصل، مفاهیم و فصلبندی کتاب را به نحوی مرتب کرده است که ابتدا بر روح عبادت تأکید شود.
اقسام دعا، یکی دیگر از بخشهای کتاب است که به درخواست، تمجید، تمحید و اظهار محبت و ارادت اشاره دارد. نویسنده تلاش میکند نمونهای از مصادیق ذکر و دعا را در تمام فصول خود بیاورد.
ارزش و اهمیت دعا در سراسر این اثر ۱۵۰ صفحهای به مخاطبان یادآوری میشود و نویسنده براساس سخنان رهبر فرزانه انقلاب، روشها و شیوههای دعا و تقاضا از خدا را به خوانندگان میآموزد. این درست همان چیزی است که عمده مردم ما در آن دچار اشکالاند و نمیدانند خواستههای خود را با پروردگار بیهمتا چگونه بخواهند. آنها گاهی به سبب نیاموختن راههای درست عبادت، ذکر و دعا به بیراهه میروند و دست به خرافهگرایی میزنند.
بخش پایانی کتاب، مرور چند دعا و نیایش از جمله دعای معروف و زیبای «ابوحمزه ثمالی» است که در سحرهای ماه مبارک رمضان قرائت میشود. معظم له با بررسی این ادعیه، نحوه و روش تقاضا از خداوند را به خوبی به مردم میآموزد که در بخشی از آن میخوانیم: «خداوند از حاجت بزرگ انسان که هراسی ندارد! از خدا، هرچه بزرگتر بخواهید. مبادا یک وقت انسان با خود بگوید: «خوب؛ من این چیزی را که می]واهم، اگر برای خودم بخواهم، قابل شدن است. اما طلب عافیت برای همه انسانها، خیلی بزرگ است. چطور این را از خدا بخواهم؟!» نه؛ بخواهید. برای بشریت بخواهید. برای همه انسانها بخواهید. بعضی چیزها را برای همه مسلمین بخواهید….»
منبع: پایگاه پژوهشی - تحلیلی راه برد
متن، ترجمه و صوت دعای مشلول + دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 8ام بهمن, 1392امام حسین علیه السلام فرمود:
«من با پدرم، علی علیه السلام در شب تاریکی به طواف خانه خدا مشغول بودیم، در این هنگام، متوجه ناله های جانگداز و آهی آتشین شدیم، شخصی دست نیاز به درگاه بی نیاز دراز کرده و با سوز و گدازی بی سابقه به تضرع و زاری مشغول است.
پدرم فرمود: ای حسین! آیا می شنوی ناله گناهکاری را که به درگاه خدا پناه آورده و با قلبی پاک، اشک ندامت و پشیمانی می ریزد؟ او را پیدا کن و پیش من بیاور».
امام حسین علیه السلام فرمود: «در آن شب تاریک، گرد خانه حق گشتم تا او را در میان رکن و مقام پیدا کرده، به خدمت پدرم آوردم.
حضرت علی علیه السلام دید جوانی است زیبا و خوش اندام با لباسهای گرانبها؛به او فرمود: تو کیستی؟
عرض کرد: مردی از اعرابم؛ پرسید: این ناله و فریاد برای چه بود؟ گفت: از من چه می پرسی یا علی علیه السلام! که بار گناهم پشتم را خمیده و نافرمانی پدر و نفرین او اساس زندگیم را درهم پاشیده و سلامتی را از من ربوده است؟!
حضرت فرمود: قصه تو چیست؟
گفت: پدر پیری داشتم که به من خیلی مهربان بود، ولی من شب و روز به کاری زشت، مشغول بودم و هرچه پدرم مرا نصیحت و راهنمایی میکرد نمیپذیرفتم، بلکه گاهی او را آزار رسانده، دشنامش میدادم.یک روز پولی خواستم و در نزد او سراغ داشتم، برای پیدا کردن آن پول، نزدیک صندوقی که در آنجا پنهان بود، رفتم تا پول را بردارم، پدرم از من جلوگیری کرد، من دست او را فشردم و بر زمینش انداختم، خواست از جای برخیزد از شدت درد نتوانست، پولها را برداشتم و در پی کار خود رفتم،
در آن دم شنیدم که گفت: به خانه خدا میروم و تو را نفرین می کنم؛ چند روز روزه گرفت و نماز خواند، پس از آن آماده سفر شد و بر شتر سوار شد و به جانب مکه حرکت کرد و رفت تا خود را به کعبه رساند؛ من شاهد کارهایش بودم، دست به پرده کعبه گرفت و با آهی سوزان مرا نفرین کرد، به خدا قسم هنوز نفرینش تمام نشده بود که این بیچارگی مرا فرا گرفت و تندرستی را از من سلب نمود؛ بعد پیراهن خود را بالا زد، دیدیم یک طرف بدن او خشک شده و حس و حرکتی ندارد.
جوان گفت: بعد از این پیشامد بسیار پشیمان شدم و نزد او رفته و عذر خواهی کردم ولی او نپذیرفت و به طرف خانه رهسپار گشت. سه سال بر همین منوال گذشت و همیشه از او پوزش می خواستم و او رد می کرد تا این که سال سوم ایام حج درخواست کردم همان جایی که مرا نفرین کرده ای دعا کن، شاید خداوند سلامتی را به برکت دعای تو به من بازگردان، قبول کرد و با هم به طرف مکه حرکت کردیم تا به وادی اراک رسیدیم؛ شب تاریکی بود، ناگاه مرغی از کنار جاده پرواز کرد و بر اثر بال و پر زدن او، شتر پدرم رمید و او را از پشت خود بر زمین افکند، پدرم میان دو سنگ واقع شد و از تصادم به آنها مُرد و او را همان جا دفن کردم؛ این گرفتاری من فقط به واسطه نفرین و نارضایتی پدرم می باشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
فریادرس تو دعایی است که پیغمبر به من تعلیم داده است، به تو می آموزم و هر کس آن دعا، که اسم اعظم در آن است، بخواند بیچارگی و اندوه و درد و مرض و فقر و تنگدستی از او برطرف میگردد و گناهانش آمرزیده میشود و حضرت مقداری از مزایای آن دعا را شمرد».
امام حسین علیه السلام فرمود: «من از امتیازات آن دعا بیشتر از جوان بر سلامتی خویش مسرور شدم.
آنگاه حضرت فرمود: در شب دهم ذیحجه، دعا را بخوان، و صبحگاه پیش من آی تا تو را ببینم؛ و نسخه دعا را به او داده بعد از چندی جوان با شدادی به سوی ما آمد و نسخه دعا را تسلیم کرد. وقتی که از او جستجو کردیم، سالمش یافتیم و گفت: به خدا این دعا اسم اعظم دارد، سوگند به پروردگار کعبه، دعایم مستجاب شد و حاجتم برآورده گردید.
حضرت فرمود: قصه شفا یافتن خود را بگو. او گفت: در شب دهم همین که دیدگان مردم به خواب رفت دعا را به دست گرفتم و به درگاه خدا نالیدم و اشک ندامت ریختم؛ برای مرتبه دوم، خواستم بخوانم آوازی از غیب آمد: ای جوان! کافی است؛ خدا را به اسم اعظم، قسم دادی و دعایت مستجاب شد؛ پس از لحظه ای به خواب رفتم،
یغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم که دست بر بدن من گذاشت و فرمود: «احتفظ بالله العظیم فانک علی خیر» از خواب بیدار شدم و خود را سالم یافتم».
آن دعایی که حضرت، تعلیم داد دعای مشلول است که اول آن این است:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ يا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكرامِ
يا حَىُّ يا قَيّوُمُ يا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ،يا هُوَ
يا مَنْ لا يَعْلَمُ ما هُوَ وَلا كَيْفَ هُوَ وَلا حَيْثُ هُوَ اِلاّ هُوَ، ……. [1] .
دانلود فایل صوتی:
دعای مشلول با نوای استاد فرهمند
“دعای مشلول” با نوای حاج میثم مطیعی 61.64 MB
دعای مشلول با نوای سید مهدی المنوری
دعای مشلول با نوای سید ولید المزیدی
دعای مشلول با نوای سيد عادل علوي
دعای مشلول با نوای الیاس المرزوق
متن و ترجمه
موسوم به دعاء الشّاب المأخوذ بذنبه منقول از کتب کفعمى و مهج الدّعوات ، و آن دعائى است که تعلیم فرموده آنرا حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام بجوانى که بواسطه گناه و ستم در حقّ پدر خویش شل شده بود پس این دعا را خواند در خواب حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله را دید که دست بر اندام او مالید و فرمود محافظت کن بر اسم اعظم خدا که کار تو بخیر خواهد بود پس بیدار شد در حالتى که تندرست بود و دعا این است :
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اللّهِ
خدایا از تو مى خواهم به نامت بسم الله
الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکرامِ یا حَىُّ یا قَیّوُمُ یا حَىُّ لا اِلهَ
الرحمن الرحیم اى صاحب جلال و بزرگوارى اى زنده پاینده اى زنده اى که معبودى
اِلاّ اَنْتَ یاهُوَ یامَنْ لایَعْلَمُ ما هُوَ وَ لاکَیْفَ هُوَ وَ لا اَیْنَ هُوَ وَ لا حَیْثُ هُوَ
جز تو نیست اى کسى که جز او کسى نداند که چیست او و چگونه است او و درکجاست او و در کدام
اِلاّ هُوَ یا ذَاالْمُلْکِ وَالْمَلَکوُتِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالْجَبَروُتِ یا مَلِکُ یاقُدُّوسُ یا
سو است اى داراى ملک و ملکوت اى داراى عزت و جبروت (قهر و قدرت ) اى پادشاه جهان اى منزه از هر عیب اى
سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یا جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا خالِقُ یا
سالم از هر نقص اى ایمنى بخش اى نگهبان اى عزیز اى داراى قهر اى با عظمت اى آفریننده اى
بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا مُفیدُ یا مُدَبِّرُ یا شَدیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ یا مُبیدُ
پدید آورنده اى صورت بخش اى سود دهنده اى تدبیر کننده اى محکم کار اى سبب آغازخلقت و اى سبب پایان آن اى نابود کننده
یا وَدُودُ یا مَحْمُودُ یا مَعْبوُدُ یا بَعیدُ یا قَریبُ یا مُجیبُ یا رَقیبُ یا
اى محبت شعار اى پسندیده اى معبود خلق اى دور و اى نزدیک اى پاسخ دهنده اى نگهبان اى
حَسیبُ یا بَدیعُ یا رَفیعُ یا مَنیعُ یا سَمیعُ یا عَلیمُ یا حَلیمُ یا کَریمُ
حساب دارنده اى نوین آفرین اى رفیع مقام اى بلند مرتبه اى شنوا اى دانا اى بردبار اى کریم
یا حَکیمُ یا قَدیمُ یا عَلِىُّ یا عَظیمُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا
اى فرازنه اى قدیم اى والا اى بزرگ اى مهرپیشه و اى نعمت بخش اى پاداش ده اى
مُسْتَعانُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا وَکیلُ یا کَفیلُ یا مُقیلُ یا مُنیلُ یا نَبیلُ
یارى جسته شده اى پُر جلالت اى زیبا اى وکیل اى کفیل اى درگذرنده اى نعمت رساننده اى ماهر
یا دَلیلُ یا هادى یا بادى یا اَوَّلُ یا اخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا قآئِمُ یا
اى راهنما اى رهبر اى آغاز کننده اى اول اى آخر اى ظاهر اى باطن اى استوار اى
دآئِمُ یا عالِمُ یا حاکِمُ یا قاضى یا عادِلُ یا فاصِلُ یا واصِلُ یا طاهِرُ
ابدى اى دانا اى حکم فرما اى داور اى دادگر اى جدا کننده اى پیوند کننده اى پاک
یا مُطَهِّرُ یا قادِرُ یا مُقْتَدِرُ یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ
اى پاکیزه اى توانا اى با اقتدار اى بزرگ اى با عظمت اى یگانه اى تک اى بى نیاز
یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا اَحَدٌ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ صاحِبَهٌ
اى کسى که نزاید و زائیده نشده و نیست برایش همتایى هیچکس و نیست برایش همسر و رفیقى
وَ لا کانَ مَعَهُ وَزیرٌ وَلااتَّخَذَ مَعَهُ مُشیرا وَلاَ احْتاجَ اِلى ظَهیرٍ وَ لا
و نباشد با او وزیرى و نگرفته براى خود مشاورى و نه نیازمند به کمک کارى است و نه
کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَتَعالَیْتَ عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ
معبودى جز او است شایسته ستایشى جز تو نیست پس تو برترى از آنچه ستمکاران گویند
عُلُوّا کَبیرا یا عَلِىُّ یا شامِخُ یا باذِخُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ یا
بسیار برتر، اى والا اى بلند رتبه اى والا مقام اى گشاینده اى عطا بخشنده اى فرح بخش اى
مُفَرِّجُ یا ناصِرُ یا مُنْتَصِرُ یا مُدْرِکُ یا مُهْلِکُ یا مُنْتَقِمُ یا باعِثُ یا
گشایش دهنده اى یاور اى مددکار اى دریابنده اى هلاک کننده اى انتقام گیرنده اى برانگیزنده اى
وارِثُ یا طالِبُ یا غالِبُ یا مَنْ لا یَفُوتُهُ هارِبٌ یا تَوّابُ یا اَوّابُ
ارث برنده اى جوینده اى پیروزمند اى کسى که از دستش نرود گریز پایى اى توبه پذیر اى رجوع پذیر
یا وَهّابُ یا مُسَبِّبَ الاْسْبابِ یا مُفَتِّحَ الاْبْوابِ یا مَنْ حَیْثُ ما دُعِىَ
اى بخشنده اى سبب ساز هر سبب اى گشاینده درهاى بسته اى کسى که هر زمان بخوانندش
اَجابَ یا طَهُورُ یا شَکُورُ یا عَفُوُّ یا غَفُورُ یا نُورَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ
اجابت کند اى پاکى بخش اى پاداش ده شاکران اى درگذرنده اى آمرزنده اى نور روشنیها اى تدبیر کننده
الاُْموُرِ یا لَطیفُ یا خَبیرُ یا مُجیرُ یا مُنیرُ یا بَصیرُ یا ظَهیرُ یا کَبیرُ یا
امور اى نعمت بخش اى بینا اى پناه ده اى روشنى ده اى بینا اى پشتیبان اى بزرگ اى
وِتْرُ یا فَرْدُ یا اَبَدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا کافى یا شافى یا وافى یا
یگانه اى بى همتا اى جاویدان اى تکیه گاه اى بى نیاز اى کفایت کننده اى شفا دهنده اى وفا دار اى
مُعافى یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ یا
صحت بخش اى نیکوکار اى زیب بخش اى نعمت ده اى فزون بخش اى بزرگوار اى یگانه شناخته شده ، اى که از برترى
مَنْ عَلا فَقَهَرَ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ
بر همه قاهر است اى که فرمانروا است و نیرومند اى که در درونى و از درون آگاه اى بپرستندش و او پاداش دهد
یا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ وَ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ وَ لا
اى که نافرمانیش کنند و بیامرزد اى که در فکرها نگنجد و دیده اى او را درنیابد و هیچ
یَخْفى عَلَیْهِ اَثَرٌ یا رازِقَ الْبَشَرِ یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ یا عالِىَ الْمَکانِ یا
کارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گیر هر اندازه اى والا مکان اى
شَدیدَ الاْرْکانِ یا مُبَدِّلَ الزَّمانِ یا قابِلَ الْقُرْبانِ یا ذَاالْمَنِّ
سخت قدرت اى جابجا کننده زمان اى قبول کننده قربانى اى دارنده نعمت
وَالاِْحْسانِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالسُّلْطانِ یا رَحیمُ یا رَحمنُ یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ
و احسان اى صاحب عزت و سلطنت اى بخشاینده اى مهربان اى که هر روز
فى شَاْنٍ یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ شَاْنٍ یا عَظیمَ الشَّاْنِ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ
در کارى است اى که کارى از کار دیگر سرگرمش نکند اى بزرگ مقام اى که در هر
مَکانٍ یا سامِعَ الاْصْواتِ یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ یا
جا هستى اى شنواى هر صدا اى اجابت کننده دعاها اى برآرنده خواسته ها اى
قاضِىَ الْحاجاتِ یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ یا راحِمَ الْعَبَراتِ یا مُقیلَ
روا کننده حاجتها اى فرو فرستنده برکات اى رحم کننده بر اشکها (و گریه ها) اى نادیده گیر
الْعَثَراتِ یا کاشِفَ الْکُرُباتِ یا وَلِىَّ الْحَسَناتِ یا رافِعَ الدَّرَجاتِ یا
لغزشها اى برطرف کننده ناراحتیها اى بدست دارنده نیکیها اى بالا برنده مقامها اى
مُؤْتِىَ السُّؤُلاتِ یا مُحْیِىَ الاْمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ یا مُطَّلِعا عَلَى
دهنده خواسته ها اى زنده کننده مرده ها اى گردآورنده پراکنده ها اى آگاه بر
النِّیّاتِ یا رادَّ ما قَدْ فاتَ یا مَنْ لا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الاْصْواتُ یا مَنْ لا
نیّتهاى دل اى برگرداننده آنچه از دست رفته ، اى که صداها بر او مشتبه نشود اى که (زیادى ) خواهشها او را
تُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ وَ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ یا نُورَ الاْرْضِ
به ستوه و خستگى در نیاورد و تاریکیها او را فرا نگیرد اى روشنى زمین
والسَّمواتِ یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا بارِئَ النَّسَمِ یا جامِعَ
و آسمانها اى سرشار دهنده نعمتها اى جلوگیر رنج و ملالها اى آفریننده انسان اى گردآورنده
الاُْمَمِ یا شافِىَ السَّقَمِ یا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ یا
ملتها اى بهبودى ده بیماریها اى خالق روشنى و تاریکیها اى صاحب جود و کرم اى
مَنْ لا یَطَاءُ عَرْشَهُ قَدَمٌ یا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ یا اَکْرَمَ الاْکْرَمینَ یا اَسْمَعَ
که گامى به عرشش نرسد اى بخشنده ترین بخشندگان اى کریم ترین کریمان اى شنواترین
السّامِعینَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ یا اَمانَ الْخائِفینَ
شنوایان اى بیناترین بینایان اى پناه پناه جویان اى ایمنى بخش ترسناکان
یا ظَهْرَ اللاّجینَ یا وَلِىَّ الْمُؤْمِنینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا غایَهَ
اى پشت و پناه پناهندگان اى یاور مؤ منان اى فریادرس فریادطلبان اى منتها مقصود
الطّالِبینَ یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ یا مَلْجَاَ کُلِّ
خواهندگان اى رفیق هر غریب و مونس هر تنها اى پناه هر
طَریدٍ یا مَاْوى کُلِّ شَریدٍ یا حافِظَ کُلِّ ضآلَّهٍ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ
آواره اى جاى ده هر گریخته اى نگهدار هر گمشده اى رحم کننده پیر کهن سال
یا رازِقَ الّطِفْلِ الصَّغیرِ یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ یا فک کُلِّ اَسیرٍ یا
اى روزى ده کودک خردسال اى پیوند دهنده استخوان شکسته اى رها کننده هر گرفتار دربند اى
مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ یا عِصْمَهَ الْخائِفِ الْمُسْتَجیرِ یا مَنْ لَهُ التَّدْبیرُ
بى نیاز کن هر بینواى مستمند اى پناه ترسناکِ پناه جو اى که چاره اندیشى
وَالتَّقْدیرُ یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلى
و اندازه گیرى کارها بدست او است اى که هر مشکلى براى او سهل و آسان است اى که بى نیازى از
تَفْسیرٍ یا مَنْ هُوَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَىْءٍ خَبیرٌ یا
شرح و تفسیر اى که بر هر چیز توانایى اى که بهر چیز خبیر و آگاهى اى
مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَىْءٍ بَصیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ
که به هر چیز بینایى اى فرستنده بادها اى شکافنده روشنى صبح اى برانگیزنده
الاْرْواحِ یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا سامِعَ کُلِّ
جانها اى صاحب جود و سخا اى که بدست قدرت او است هر کلید اى شنونده هر
صَوْتٍ یا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ یا مُحْیِىَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ یا عُدَّتى
صدا اى جلوتر از هر گذشته اى زنده کننده هر شخصى پس از مرگ اى ذخیره من در روز
فى شِدَّتى یا حافِظى فى غُرْبَتى یا مُونِسى فى وَحْدَتى یا وَلِیى
سختى و دشوارى اى نگهدارم در روز غربت و بى کسى اى همدمم در تنهایى اى ولى
فى نِعْمَتى یا کَهْفى حینَ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ وَ تُسَلِّمُنىِ الاْقارِبُ
نعمتم اى پناهگاه من در آن هنگام که راهها مرا مانده و خسته کنند و نزدیکان
وَ یَخْذُلُنى کُلُّ صاحِبٍ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ
مرا واگذارند و هر رفیق و دوستى دست از یاریم بکشند اى تکیه گاه هرکس که تکیه گاهى ندارد اى پشتوان آن کس که پشتوانه ندارد
یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ
اى ذخیره تهیدستان اى نگهدار کسى که نگهدارى ندارد اى پناهگاه آن کس که پناهگاهى ندارد
یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ یا رُکْنَ مَنْ لا رُکْنَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ
اى گنج بى گنجان اى پایه محکم آن کس که پایه محکمى ندارد اى فریادرس کسى که فریادرس ندارد
یا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ یا جارِىَ اللَّصیقَ یا رُکْنِىَ الْوَثیقَ یا اِلهى
اى همسایه بى همسایگان اى همسایه به من پیوسته اى رکن استوار من اى معبود
بِالتَّحْقیقِ یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیقِ یا شَفیقُ یا رَفیقُ فُکَّنى مِنْ حَلَقِ
مسلَّم من اى پروردگار خانه کعبه اى مهربان اى رفیق آزادم کن از حلقه هاى
الْمَضیقِ وَاصْرِفْ عَنّى کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ ضیقٍ وَاکْفِنى شَرَّ ما لا اُطیقُ
تنگ (روزگار) و بگردان از من هر غم و اندوه و فشارى را و کفایت کن مرا از هر چه طاقتش را ندارم
وَاَعِنّى عَلى ما اُطیقُ یا رآدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقُوبَ یا کاشِفَ ضُرِّ
و یاریم کن بر آنچه طاقتش را دارم اى که یوسف را به یعقوب برگرداندى اى که ایوب را از گرفتارى
اَیُّوبَ یا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ یا رافِعَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ وَ مُنْجِیَهُ مِنْ
نجات بخشیدى اى آمرزنده خطاى داود اى بالا برنده عیسى بن مریم و نجات دهنده او از
اَیْدِى الْیَهوُدِ یا مُجیبَ نِدآءِ یُونُسَ فِى الظُّلُماتِ یا مُصْطَفِىَ
دست یهود اى پاسخ دهنده آواز یونس در تاریکیهاى دریا اى برگزیننده
مُوسى بِالْکَلِماتِ یا مَنْ غَفَرَ لِآدَمَ خَطیَّئَتَهُ وَرَفَعَ اِدْریسَ مَکانا
موسى (بوسیله سخن گفتن ) بدان کلمات اى که بخشیدى بر آدم خطایش را و ادریس را از رحمت خویش به جایى
عَلِیّا بِرَحْمَتِهِ یا مَنْ نَجّى نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ یا مَنْ اَهْلَکَ عاداً الاْوُلى
بلند بردى اى که نوح را از غرق نجات دادى اى که قوم عاد قدیم را هلاک کردى
وَ ثَمُودَ فَما اَبْقى وَ قَوْمَ نوُحٍ مِنْ قَبْلُ اِنَّهُمْ کانُوا هُمْ اَظْلَمَ وَ اَطْغى
و ثمودیان را باقى نگذاشتى و پیش از آنها قوم نوح را که آنها ستمگرتر و سرکش تر بودند
وَالْمُؤْتَفِکَهَ اَهْوى یا مَنْ دَمَّرَ عَلى قَوْمِ لوُطٍ وَ دَمْدَمَ عَلى قَوْمِ
و دهکده هاى واژگون را بیفکندى اى که نابودى بر قوم لوط فرستادى و هلاک کردى قوم
شُعَیْبٍ یا مَنِ اتَّخَذَ اِبْراهیمَ خَلیلا یا مَنِ اتَّخَذَ مُوسى کَلیما وَاتَّخَذَ
شعیب را اى که ابراهیم را خلیل گرفتى اى که موسى را هم سخن خود ساختى و
مُحَمَّدا صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ حَبیبا یا مُؤْتِىَ لُقْمانَ
محمد صلى الله علیه و آله را حبیب خود کردى اى که به لقمان
الْحِکْمَهَ وَالْواهِبَ لِسُلَیْمانَ مُلْکا لا یَنْبَغى لاِحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ یا مَنْ
حکمت عطا کردى و به سلیمان فرمانروایى و پادشاهى آن چنانى دادى که براى هیچکس پس از او
نَصَرَ ذَاالْقَرْنَیْنِ عَلَى الْمُلُوکِ الْجَبابِرَهِ یا مَنْ اَعْطَى الْخِضْرَ الْحَیوهَ
شایسته نبود اى که ذوالقرنین را بر پادشاهان سرکش یارى دادى اى که به خضر آب حیات دادى
وَرَدَّ لِیُوشَعَ بْنِ نوُنٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غرُوُبِها یا مَنْ رَبَطَ عَلى قَلْبِ اُمِّ
و براى یوشع بن نون آفتاب را پس از غروب کردن برگرداندى اى که به دل مادر موسى آرامش بخشیدى
مُوسى وَاَحْصَنَ فَرْجَ مَرْیَمَ ابْنَتِ عِمْرانَ یا مَنْ حَصَّنَ یَحْیَى بْنَ
و دامن مریم دختر عمران را از آلودگى نگهداشتى اى که یحیى بن
زَکَرِیّا مِنَ الذَّنْبِ وَسَکَّنَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبَ یا مَنْ بَشَّرَ زَکَرِیّا
زکریا را از گناه حفظ کردى و خشم موسى را فرو نشاندى اى که زکریا را به ولادت
بِیَحْیى یا مَنْ فَدا اِسْماعیلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظیمٍ یا مَنْ قَبِلَ قُرْبانَ
یحیى مژده دادى اى که اسماعیل را به آن ذبح عظیم فدا فرستادى اى که قربانى
هابیلَ وَجَعَلَ اللَّعْنَهَ عَلى قابیلَ یا هازِمَ الاْحْزابِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ
هابیل را پذیرفتى و لعنت را بر قابیل مقرر ساختى اى پراکنده کننده احزاب براى پشتیبانى محمد صلى الله
عَلَیْهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى جَمیعِ الْمُرْسَلینَ
علیه و آله درود فرست بر محمد و آل محمد و بر تمامى رسولان
وَ مَلاَّئِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ وَ اَهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ وَ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ مَسْئَلَهٍ
و فرشتگان مقرب و همه آنان که فرمانبردارى تو کنند و از تو مى خواهم به هر سؤ الى
سَئَلَکَ بِها اَحَدٌ مِمَّنْ رَضیتَ عَنْهُ فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَى الاِْجابَهِ یا اَللّهُ یا
که از تو مى کنند هر یک از آن اشخاصى که از آنها راضى هستى و در نتیجه اجابت را برایش مسلم کردى اى خدا اى
اَللّهُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ
خدا اى خدا اى بخشاینده اى بخشاینده اى بخشاینده اى مهربان اى مهربان اى مهربان
یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَ الاِْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ
اى صاحب جلال و بزرگوارى اى صاحب جلال و بزرگوارى اى صاحب جلال و بزرگوارى
بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ اَوْ اَنْزَلْتَهُ فى
بدان بدان بدان بدان بدان بدان بدان تو را مى خوانم به حق هر نامى که خود را بدان نامیدى یا در
شَىْءٍ مِنْ کُتُبِکَ اَوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فِى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ وَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ
یکى از کتابهاى خود آن را نازل کردى یا آن را در علم غیب براى خویشتن برگزیدى و بدان وسائلى که
مِنْ عَرْشِکَ وَ بِمُنْتَهَى الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِما لَوْ اَنَّ ما فِى الاْرْضِ
عرشت را عزت بخشید و به منتهاى رحمت از کتابت و بدانچه ((اگر
مِنْ شَجَرَهٍ اَقْلامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ اَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ
هر درختى که در زمین است قلم باشند و دریا با هفت دریاى دیگر که آن را کمک دهند مرکب بود کلمات
اللّهِ اِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ وَ اَسْئَلُکَ بِاَسْمآئِکَ الْحُسْنَى الَّتى نَعَتَّها فى
خدا تمام نمى شد براستى خدا نیرومند و فرزانه است )) و از تو مى خواهم به حق آن نامهاى نیکویت که در
کِتابِکَ فَقُلْتَ وَلِلّهِ الاْسْمآءُ الْحُسْنى فَادْعوُهُ بِها وَ قُلْتَ اُدْعُونى
قرآن توصیفشان کرده اى و فرموده اى : ((وبراى خدا است نامهاى نیکو پس او را بدان نامها بخوانید)) و باز فرمودى ((مرا بخوانید
اَسْتَجِبْ لَکُمْ وَ قُلْتَ وَ اِذا سَئَلَکَ عِبادى عَنّى فَانّى قَریبٌ اُجیبُ
تا اجابت کنم شما را)) و نیز فرمودى ((و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند پس من نزدیکم و پاسخ دهم
دَعْوَهَ الدّاعِ اِذا دَعانِ وَ قُلْتَ یا عِبادِىَ الّذَینَ اَسْرَفوُا عَلى اَنْفُسِهِمْ
دعاى خواننده را هنگامى که مرا بخواند)) و فرمودى ((اى بندگان من که بر نفس خویش اسراف و زیاده روى کردید
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ
از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را بیامرزد و او است آمرزنده
الرَّحیمُ وَاَنَا اَسْاَلُکَ یا اِلهى وَ اَدْعُوکَ یا رَبِّ وَ اَرْجُوکَ یا سَیِّدى
مهربان )) و من از تو مى خواهم اى معبودم و مى خوانمت پروردگارا و امیدوار توام اى آقاى من
وَ اَطْمَعُ فى اِجابَتى یا مَوْلاىَ کَما وَعَدْتَنى وَ قَدْ دَعَوْتُکَ کَما
و از تو طمع اجابت دارم اى مولاى من چنانچه به من وعده داده اى و من تو را خواندم چنانچه
اَمَرْتَنى فَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریمُ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
به من دستور دادى پس انجام ده درباره من آن آنچه را تو شایسته آنى اى کریم وستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
و درود خدا بر محمد و آلش همگى
پس ذکر کن حاجت خود را که برآورده است ان شاء الله تعالى ، و در روایت مهج الدّعوات است که نمى خوانى این دعا را مگر آنکه با طهارت باشى .
پی نوشت ها:
[1] بحارالانوار، ج 9 ص-562 پند تاریخ ج-1 مهج الدعوات ص_153 نقل از داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیهالسلام، ص191.
دانلود زیارت اربعین با نوای مداحان مشهور فارسی وعربی+متن و ترجمه و شرح
نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1392
8 | زیارت اربعین | امیر رضا عرب | 2,683 | 0:11:25 | |
9 | زیارت اربعین | حاج احمد چينی | 4,506 | 0:19:12 | |
10 | زیارت اربعین | —- | 2,697 | 0:09:11 | |
11 | زیارت اربعین | سعید طوسی | 2,717 | 0:09:15 |
دانلود زیارت وارث با نوای مداحان مشهور فارسی وعربی+متن و ترجمه
نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1392
دانلود فایل صوتی زیارت وارث با صدای حاج مهدی سماواتی
شیخ طوسى در کتاب«مصباح»از صفوان جمّال روایت کرده:از امام صادق علیه السّلام براى زیارت مولایمان حسین علیه السّلام اجازه خواستم،و استدعا نمودم،براى من جهت زیارت آن حضرت دستور العملى ذکر کند،که به آن صورت به زیارت اقدام کنم،فرمود:اى صفوان،پیش از حرکت به سفر،سه روز روزه بدار،و روز سوم غسل کن،پس اهل و عیال خود را نزد خویش جمع کن و چنین بگو اللّهم انىّ استودعک تا آخر دعا که قبلا ذکر شد.آنگاه دعایى تعلیم او فرمود که وقتى به فرات برسد بگوید.سپس فرمود:با آب فرات غسل کن،به درستى که پدرم مرا از پدرانش علیهم السّلام خبر داد که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:همانا فرزند من حسین،پس از من در کنار فرات کشته خواهد شد،هرکه او را زیارت کند،و از فرات غسل نماید،گناهان او بریزد و مانند روزى شود که مادر او را به دنیا آورده است. چون غسل کنى در حال انجام غسل بگو:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ نُورا وَ طَهُورا وَ حِرْزا وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ آفَةٍ وَ عَاهَةٍ اللَّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِی وَ اشْرَحْ بِهِ صَدْرِی وَ سَهِّلْ لِیبِهِ أَمْرِی .
به خدا و با خدا.خدایا آن را قرار ده روشنى و پاک کننده و نگهدارنده و شفاى از هر درد و بیمارى و آفت و آسیب،خدایا دلم را با آن پاک کن و سینه ام را بگشاى و کارم را با ان آسان گردان.
معرفی نسخه دیجیتال کتاب «دعاهای قرآنی»+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1392به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نسخه دیجیتال «دعاهای قرآنی» به قلم جواد محدثی، به همت مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان در این وبگاه منتشر شد.
این نسخه دیجیتال شامل عناوینی همچون دیباچه، مقدمه، فرهنگ دعا، چه بخواهیم؟، دعاهای قرآنی و فراخوان الهی است.
روز نوشتن دعاي صباح +دانلود متن و صوت
نوشته شده توسطرحیمی 25ام مهر, 1392روز نوشتن دعای صباح توسط اميرالمومنين(علیه السلام) به دستور پيامبر(صلی اله علیه و آله)
در این روز امیرالمؤمنین علیه السلام به تعلیم پیامبر صلی الله علیه واله دعای شریف صباح را به دست مبارک خود نوشتند(بحار الانوار : ج 91 ص 247 .)
به نام خداى بخشاینده مهربان
اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ
خدایا اى کسى که بیرون کشید زبان صبحدم را به بیان تابناک آن و پراکنده ساخت پاره هاى شب
الْمُظْلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ
تاریک را با آن توده هاى سیاه سرگردانى که داشت و محکم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ه
تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ
و گردشهاى زیبایش و پرتو افکن ساخت تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى که راهنمایى کرد بر خودش
بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَهِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَهِ کَیْفِیّاتِهِ یا
به خودش و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى
مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ وَ عَلِمَ بِما
کسى که نزدیک است به گمانهایى که (درباره او) بر دل خطور کند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را
کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَیْقَظَنى
شود پیش از شدنش اى کسى که مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها
اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ کَفَّ اَکُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ
و بخششهاى بیدریغش که به من ارزانى داشته بیدارم کرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدر
مناجات طلبگی... (دلنوشته)
نوشته شده توسطرحیمی 1ام مهر, 1392اي مناداي ما اين همه نون تأكيد به ما دادي و ما خورديم ولي باز از باب تنازع بر سر ماديات قرار گرفتيم.
مجرد از الف خواب نشديم و معمول عوامل دنيايي گشتيم خدايا ما را به خود مشغول و از ديگران منصرف گردان و ما را از كوفيان قرار مده.
خدايا هر چند ضمير شأن ما نيست كه با اين صداي نكره با توسخن بگوييم خدايا ما را با اين حال به بالاترين مقام اولياي خود منسوب بگردان.
خدايا ما اهل حرفيم! ما را اهل فعل قرار بده و از زاويهي انيت معزل بگردان.
ما را از صفات مشبههي شيطان حفظ كن و صيغهي مبالغهي آشتي را بين ما وخودت جاري فرما و ظروف ما را از عوامل معنوي پر بفرما.
خدايا عزم ما را جزم كن تا اعمال ما مشتق از افعالي باشند كه رضايت تو را در تقدير دارند.
خدايا بين جمله شرط و جزاي تو گنه كار افتادي و از اعراب نظرت افتاديم به حق موصولات؛ بين ما و خودت لفظاً و محلاً تاثير فرما و اعمال را عطف به ما غفرت بگردان.
طلبه سکینه بهارخانه
دانلود دعاى ابو حمزه ثمالی به همرا متن و صوت (مخصوص موبایل و کامپیوتر)
نوشته شده توسطرحیمی 1ام مرداد, 1392ابوحمزه ثمالی در دوران امام سجادعلیه السلام شخصیتی مانند سلمان در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بوده است . وی فردی مورد اعتماد و امانت دار بود و چهار نفر از امامان شیعه (امام سجاد، امام باقرعلیه السلام ، امام صادقعلیه السلام و امام کاظم علیه السلام ) را ملاقات کرده بود.
ابوحمزه ثمالی یکی از اصحاب خاص امام سجادعلیه السلام بود که با ایشان انس خاصی داشت .
دعای شریف امام سجادعلیه السلام که طولانیترین دعای سحر ماه رمضان است، از طریق ابوحمزه روایت شده و به همین علت «دعای ابوحمزه ثمالی» نام گرفته است.کلام امام رضا علیهالسلام
امام رضا علیهالسلام در مورد ابوحمزه ثمالی میفرماید: «ابوحمزه ثمالی در روزگار خود مانند لقمان حکیم بود. او به چهار نفر از ما(ائمه علیهم السلام) خدمت کرده است; علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد علیهم السلام و اندکی هم در عصر امامت امام موسی بن جعفر علیه السلام.
در بعضی از عبارات از ابوحمزه به عنوان «سلمان عصر» تعبیر شده است.
در كتاب«مصباح»شيخ طوسى به نقل از ابو حمزه ثمالى آمده است كه حضرت امام زين العابدين عليه السّلام در ماه رمضان بيشتر شب را به نماز مى ايستاد و چون سحر مى رسيد اين دعا را مى خواند:
متن و ترجمه در ادامه>>
نجوای آشنا
نوشته شده توسطرحیمی 31ام تیر, 1392بار خدايا
اي آنکه گناهکاران از مهرباني او ياري مي جويند!
و اي آنکه درماندگان به ياد احسان و خوبي و نيکوکاري او فرياد و زاري مي کنند!
اي آنکه خطاکاران به خاطر ترس از او با صداي بلند گريه مي کنند!
اي مايه ي آرامش هر بي کس و دل گرفته و غمزده و از همه بريده و از وطن دورافتاده!
اي سبب دل گشايي هر اندوهگين دل شکسته!
اي پناه هر خوار شمرده شده بي کس و تنها!
اي مددکار و بازوي هر نيازمند رانده شده!
توئي آن کسي که دانش و مهربانيش همه چيز را فراگرفته است،
توئي آن کسي که گذشت و آمرزشش از عذاب و کيفرش برتر و فزونتر است.
توئي آن که مهرباني او پيشاپيش غضبش در حرکت است.
توئي آن که بخشش او از محروم کردن و راندنش بيشتر است.
توئي آن که همه آفريده شدگان در فراخي نعمت او در آسايش و خوشي به سر مي برند.
و من،
اي خداي من!
آن بنده تو هستم که او را به دعا کردن امر فرمودي.
خدايا به فرمان تو هستم و در اجراي امرت آماده ام!
اي خدا!
اين منم که در پيش تو به زمين افتاده ام.
منم آن کسي که بار لغزشها و خطاها بر پشت او سنگيني مي کند.
منم آن کسي که گناهان، عمر و دوران زندگيش را سپري کرده و به پايان برده است.
منم آن کسي که با جهل و نادانيش تو را نافرماني کرده!
اي خداي من!
آيا تو به هر کسي که تو را بخواند رحم کننده هستي تا دعاي بيشتر کنم؟
يا تو هر کسي را که پيش تو گريه کند آمرزنده هستي تا گريه زيادي را سر دهم؟
آيا تو کسي را كه از فقر و نداري و بي نوايي اش به تو شکايت کند بي نياز کننده هستي؟
خداي من!
کسي را که جز تو بخشش کننده اي پيدا نمي کند نا اميدش نکن!
و کسي را که به غير از تو بي نياز نمي شود خوارش مگردان.
خداي من!
بر محمد و آل محمد درود فرست و از من روي برنگردان در حالي که من به
تو روي آورده ام.
و نااميدم نکن در حاليکه به سوي تو آمده ام.
و مرا بدون روا کردن حاجت و دادن خواسته ام بر مگردان در حالي که در
پيشگاهت ايستاده ام.
اي مهربان ترين مهربانان
بر من رحم کن.
چرا که تويي آن که خودت را با گذشت و آمرزش نام بردي؛
پس از من درگذر،
چرا که تو بر هر چيز توانايي.
منبع : برگرفته از دعاي 16 صحيفه سجاديه
در طلب عاقبت به خيرى
نوشته شده توسطرحیمی 29ام بهمن, 1391يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين
اى که يادت يادکنندگان را شرف است، و شکرت شکرگزاران را کامروايى است،
و اى که فرمانبرداريت براى فرمانبرداران نجات و رهائى است،
بر محمد و آلش درود فرست، و دلهاى ما را به ياد خودت از هر ياد، و زبان ما را به شکر خودت از هر شکر و اعضايمان را به طاعت خودت از هر طاعت مشغول دار، و اگر براى ما فراغتى از کار مقدّر کرده اى پس آن را فراغت همراه با سلامتى قرار ده تا در دنبال آن هيچ وبالى به ما نرسد، و در آن فراغت ملالتى به دامن حيات ما ننشيند، تا نويسندگان اعمال زشت از نزد ما با دفترى خالى از کردار بد برگردند، و نويسندگان خوبيها به سبب آنچه از حسنات ما نوشته اند شادان و مسرور باز آيند،
و چون روزگار حياتمان سپرى شود، و رشته زندگيمان بگسلد، و آن دعوت تو (مرگ) که از خودش و اجابتش گزيرى نيست ما را فراخواند،
پس بر محمد و آلش درود فرست، و پايان آنچه را که نويسندگان پرونده بر ما مى نويسند توبه اى مقبول قرار ده که بعد از آن ما را بر معصيتى که کرده ايم و نافرمانيى که مرتکب شده ايم توبيخ و سرزنش نکنى، و پرده اى که بر ما پوشاندها ى در برابر ديده حاضران از روى کار ما برمدار، در روزى که اخبار بندگانت را آشکار مى سازى، زيرا که تو نسبت به هر که تو را بخواند مهربانى، و تقاضاى هر که تو را صدا بزند اجابت کنندهاى.
يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين ويا من طاعته نجاة للمطيعين صل على محمد وآله واشغل قلوبنا بذکرک عن کل ذکر وألسنتنا بشکرک عن کل شکر وجوارحنا بطاعتک عن کل طاعة فإن قدرت لنا فراغاً من شغل فاجعله فراغ سلامة لا تدرکنا فيه تبعة ولا تلحقنا فيه سأمة حتى ينصرف عنا کتاب السيئات بصحيفة خالية من ذکر سيئاتنا ويتولى کتاب الحسنات عنا مسرورين بما کتبوا من حسناتنا وإذا انقضت أيام حياتنا وتصرمت مدد أعمارنا واستحضرتنا دعوتک التي لا بد منها ومن إجابتها فصل على محمد وآله واجعل ختام ما تحصي علينا کتبة أعمالنا توبةً مقبولةً لا توقفنا بعدها على ذنب اجترحناه، ولا معصية اقترفناها ولا تکشف عنا ستراً سترته على رءوس الاشهاد يوم تبلو أخبار عبادک إنک رحيم بمن دعاک ومستجيب لمن ناداک