« هنگام خطر | آداب دعای منتظران » |
التماست می کنم آقا بیا
نوشته شده توسطرحیمی 25ام فروردین, 1396
چرا دعا و اشک شب، به دل اثر نمی کند به کلبه حقیر من، کسی نظر نمی کند من و سکوت و هق هق و صدای آه و ناله ام ز کوی دل شکستگان، کسی گذر نمی کند سپاه ابرهه ز کین، دوباره حمله ور شد ولی ز ترس، سینه را کسی سپر نمی کند دروغ و دزدی و ربا، ترانه های پُر غنا ز هر گناه زشت و بد، کسی حذر نمی کند در این سرا که مردمان، به آب ناب تشنه اند لبان تشنه را کسی، به آب، تر نمی کند تمام شب به عشق صبح، سرود وصل خوانده ام شب سیاه دوریت، چرا سحر نمی کند؟ ز زخم دشنة فراق، دلم به درد، گریه کرد بیا که اشک درد دل، ز دل به در نمی کند مهدی دیلمی |
فرم در حال بارگذاری ...