« میوه عدم تعلق به امور مادی چیست؟ | چهل حدیث والدین » |
«المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» چه کسانی هستند؟
نوشته شده توسطرحیمی 23ام دی, 1393 ندانستن قدر نعمت و لجاجت داشتن، سبب غضب خداوند میشود.
حضرت آیتالله ریشهری تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم علیه السلام در جلسه تفسیردر تبیین اینکه چه کسانی «المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» هستند، گفت: ندانستن قدر نعمت و لجاجت داشتن، از خصوصیاتی است که سبب غضب خداوند میشود، کسی که لجباز است در باطن ابوجهل است.
وی با تبریک میلاد خاتم پیامبران حضرت محمدصلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام، گفت: بحث جلسات پیش درباره جمله «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» بود. خشم الهی به معنای مجازات خداست و همه گناهان هم زمینه ساز غضب الهی است.
وی با طرح این مبحث که همه گناهان مورد غضب خداوند است ولی خداوند در قرآن گناهان خاصی را مطرح می فرماید که سبب غضب الهی شده اند، گفت: مجازات اقوامی که خداوند آن ها را به عنوان «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» معرفی می فرماید، سنگین تر است. آدم های بدتر از دیگران بودند.
آیت الله ری شهری با اشاره به نمونه ای از این گناهان عنوان کرد: یکی از اقوامی که مورد غضب الهی معرفی شده اند، قوم عاد است.اسم پیامبر قوم عاد ، هود بود.
«وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ» (اعراف/65)
و به سوي عاد برادرشان هود را [فرستاديم] گفت اي قوم من خدا را بپرستيد که براي شما معبودي جز او نيست پس آيا پرهيزگاري نمي کنيد.
قوم عاد چه کسانی بودند؟
وی در معرفی قوم عاد، گفت: قوم عاد، جامعه ای بود که بعد از حضرت نوح علیه السلام در سرزمین یمن ساکن بودند. اینها از نظر جسمی بسیار قوی بودند، از امکانات مادی هم برخوردار بودند. اما گرفتار انواع انحرافات اعتقادی و اخلاقی بودند. خداوند حضرت هود را برای اینکه آنها را به توحید دعوت کند، فرستاد. بخشی از این داستان در سوره اعراف آمده است. در همین سوره آمده است:
«أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَاذکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (اعراف/69).
آيا تعجب کرديد که بر مردي از خودتان پندي از جانب پروردگارتان براي شما آمده تا شما را هشدار دهد و به خاطر آوريد زماني را که [خداوند] شما را پس از قوم نوح جانشينان [آنان] قرار داد و در خلقت بر قوت شما افزود پس نعمتهاي خدا را به ياد آوريد باشد که رستگار شويد.
تولیت آستان حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام عنوان کرد: بعد از اینکه اینها هلاک شدند، یک باد سرد تندی آمد. قرآن می فرماید:
«سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ»(الحاقه/7)
[که خدا] آن را هفتشب و هشت روز پياپي بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده ميديدي گويي آنها تنه هاي نخلهاي ميان تهي اند
این بادی که عذاب الهی بود، آمد، آنها مثل تنه های پوچ درخت خرما افتادند. گناهشان این بود که نعمتی که خدا به آن ها داده بود را در مسیر خودش استفاده نکرده بودند و لجاجت کردند، قبول نکردند که چندین خدایی خود را رها کنند. به حضرت هود گفتند، به خدایت بگو عذابی را که می گویی فروفرستد. یک مورد «المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» همین جاست؛ یعنی خدایا من مثل قوم عاد نشوم.
وی با اشاره به آیه 111 سوره یوسف؛ «لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِی الأَلْبَابِ»، افزود: قصص قرآن برای عبرت گرفتن ما هستند. درسی که می توانیم از این داستان بگیریم یکی این است که فکر کنیم گناه قوم عاد چه بود. یکی از آنها ناسپاسی نعمت های الهی است، آن بدن های سالم را داشتند، اما استفاده نکردند. اگر کسی قدر نعمت الهی را ندانست منتظر مجازات باشد.
آیت الله ری شهری گفت: امام علی علیه السلام می فرماید:
هر نعمتی که خداوند به شما داده است، حقی در آن دارد، اگر حقش را ادا کردید خدا آن را اضافه می کند اگر کسی کوتاهی کرد بداند که آن نعمت از آن گرفته می شود، چه بسا عقوبتش به آخرت هم نمی رسد؛ بنا بر این، خدا باید ببیند که شما از نعمتی که اعطا فرموده است، می ترسید. ترس از اینکه مبادا این نعمت در راه خودش مصرف نشود.
زوال نعمت به نپرداختن حق خداست
وی عنوان کرد: در روایت است که خدا به اقوامی نعمت هایی می دهد. خدا پول داده که به دیگران خدمت کند. تا زمانی که شکر نعمت کند در دسترسش است؛ اما وقتی دید که در جای خودش مصرف نمی کند شخص دیگری مأمور این نعمت و خدمت می شود. زوال نعمت به این است که انسان حقوق خدا را ندهد.
این مفسر قرآن مشکل دیگر قوم عاد را لجاجت آنها دانست و گفت: وقتی انسان تشخیص می دهد چیزی حق است باید گردنش در برابر آن خم باشد. حضرت هود برای آنها استدلال کرد، اما آنها لجاجت کردند. این لجاجت یکی از خصوصیاتی است که باعث غضب الهی می شود. اگر حق را تشخیص دادی ولی باز زیر بار نمی روی بدان که مشکل پیدا می کنی، یکی از چیزهایی است که باعث زنگار قلب می شود و باعث عاقبت به شری می شود.
وی گفت: لجبازی صفت ابوجهل است. هر کس لجباز باشد، باطنش ابوجهل است. یکی از گناهانی که سبب غضب الهی می شود و «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» درباره او مستجاب نمی شود، لجبازی است.
منبع : خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)قوم عاد
قوم عاد چه کسانی بودند؟
“عاد” از ریشۀ (ع و د) است که در لغت به معنی بازگشتن به چیزی است بعد از انصراف از آن. [۱] و در اصطلاح نام قوم حضرت هود علیه السلام است.
نگاهی اجمالی به قوم عاد
نام قوم عاد در قرآن ۲۴ بار آمده و محل زندگي آنها سرزمین «احقاف» بین عمان و یمن یا عمان و حضرموت بوده است. [۲]
عاد، نام شخصی است که قبیله و قوم به نام او تسميه شده اند. [۳] شاید هم نام جد این قوم عاد بوده است.
برخی از مورخان معتقدند عاد بر دو قبیله اطلاق میشود یکی عاد اولی که لفظ آن در قرآن آمده (آنها احتمالاً قبل از تاریخ زندگی میکرده اند) و قبیلۀ دوم در دوران تاریخ بشر بوده است. [۴]
اینکه قوم حضرت هود علیه السلام کدام قبیله بوده است در آن اختلاف است، چه بسا عاد اولی، همان قوم هود علیه السلام باشد. [۵]
قوم عاد در قرآن
یاد کرد قرآن از قوم عاد:«وَ اذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِن بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا اللَّهَ إِنىِّ أَخَافُ عَلَيْكمُْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيم » [۶] «(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمین «احقاف» بيم داد در حالى كه پیامبران زيادى قبل از او در گذشتههاى دور و نزديك آمده بودند كه: جز خداى يگانه را نپرستيد! (و گفت:) من بر شما از عذاب روزى بزرگ میترسم.»
تعبير به « اخ » (برادر) براى بيان نهايت دلسوزى و صفاى اين پيامبر بزرگ نسبت به قوم خويش است، اين تعبير چنان كه مىدانيم در مورد عدهاى از پيامبران بزرگ در قرآن مجید آمده است، آنها برادرى دلسوز و مهربان براى اقوام خويش بودند كه از هيچ نوع فداكارى مضايقه نكردند. اين تعبير ممكن است در ضمن اشارهاى به ارتباط خويشاوندى ميان اين پيامبران و اقوامشان نيز باشد. [۷]
ویژگیهای قوم عاد وشهر آنها
از آیات قرآن بر میآید که قوم عاد، بلند قامت و نیرومند بوده اند به همین نسبت ساختمانهای محکم و بزرگ میساختند؛ آنها قومی مترقی و دارای شهرهای آباد و سرزمینهای حاصلخیز بوده اند. قرآن از آنها اینگونه یاد میکند:
«أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ. إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ. الَّتىِ لَمْ يخُْلَقْ مِثْلُهَا فىِ الْبِلَد » [۸] « آيا نديدى پروردگارت با قوم «عاد» چه كرد؟ و با آن شهر «ارَم» با عظمت، همان شهر ى كه مانندش در شهرها آفريده نشده بود.» [۹]
در اينكه «ارم» نام شخص يا قبيله است، يا نام محل و شهرى، در ميان مفسران گفتگو است. ولى مناسب با آیه بعد، اين است كه «ارم» نام شهر بینظير آنها باشد.
«عماد» به معنی ستون و جمع آن « عُمُد» است.
بنا بر تفسير اول اشاره به اندام نيرومند و پيكرهاى ستون مانند قوم عاد است، و بنا بر تفسير دوم اشاره به ساختمانهاى با عظمت و کاخ هاى رفيع و ستونهاى عظيمى است كه در اين كاخها به كار رفته بود، و در هر دو صورت اشارهاى است به قدرت و قوت قوم عاد. [۱۰]
معناي «ذات العماد» آن است كه آنها قطعه سنگ هاى بزرگى را به اندازه بلندى كوه، از كوهى مىبريدند و پايه مىساختند، بعد اين ستونها را در هر كجا مىخواستند مىافراشتند، سپس در بالاى آن كاخهاى خود را مىساختند بدين سبب آنها را «ذات العماد» گفتند. [۱۱]
آئین قوم عاد
اين قوم کافر و بت پرست بودند و طاغيان مستكبر خود را اطاعت مي کردند:
«وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنيد » [۱۲]«و اين قوم «عاد» بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و پيامبران او را معصيت نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق، پيروى كردند.»
چون کشورشان وسعت یافت، سر بر طغیان و سرکشی برداشتند، تا اینکه هود علیه السلام بر ایشان مبعوث شد. [۱۳]
رسالت حضرت هود علیه السلام
“هود” اين نام بدين جهت بر او نهاده شده كه از آنچه قومش بدان گمراه شده بودند هدایت يافت و به آن مبتلا نگرديد. سپس از طرف خداوند مبعوث شد تا آنان را از گمراهى رهانيده و به شاهراه هدايت برساند. [۱۴] « وَ إِلىَ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيرُْهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُفْترَُونَ» [۱۵] « (ما) به سوى (قوم) عاد، برادرشان «هود» را فرستاديم (به آنها) گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه معبودى جز او براى شما نيست. شما فقط تهمت مىزنيد (و بتها را شريك او مىخوانيد)»
نخستين دعوت هود علیه السلام، همان دعوت تمام انبيا بود، دعوت به سوى توحيد و نفى هر گونه شرک ،چه افترا و تهمت ى از اين بالاتر كه براى بتهايي بىارزش آن همه مقام قائل ميشدند. [۱۶]
سرانجام قوم عاد
بعد از سه سال قحطی و توبه نکردن قوم خیره سر عاد، ابر سیاهی در آسمان ظاهر میشود گمان میکنند، میخواهد باران ببارد، ولی آن در حقیقت شروع عذاب بود:
« فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتهِِمْ قَالُواْ هَذَا عَارِضٌ ممُّْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيم » [۱۷]«هنگامى كه آن (عذاب الهى) را بصورت ابر گستردهاى ديدند كه بسوى درّهها و آبگيرهاى آنان در حركت است (خوشحال شدند) گفتند: «اين ابرى است كه بر ما مىبارد» (ولى به آنها گفته شد:) اين همان چيزى است كه براى آمدنش شتاب مىكرديد،تندباد ى است (وحشتناك) كه عذاب دردناک ى در آن است.»
این قوم بوسیلۀ باد ی عجیب، عذاب شدند که با تعابیر مختلف در قرآن بیان شده است:۱-«رِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَة(تند بادى طغيانگر و سرد و پرصدا).» [۱۸]۲- «رِيحًا صَرْصَر اً.(تندبادى شديد و هولانگيز و سرد).» [۱۹] ۳-«الرِّيحَ الْعَقِيم(تندبادى بیباران)» [۲۰]،«ریح عقیم» بادى است كه نه ابر مي آورد و نه درخت را بارور مي سازد، توأم با عذاب و بىرحم است و خداوند آن را بر قوم عاد فرستاد تا نابودشان سازد، چنان كه مىدانيم بادهاى ديگر نطفه را به گیاه تلقیح مىكنند، ولى اين باد عذاب را به آنها تلقيح كرد. يعنى رحمت از آن پديدار نمىگشت، مانند مرد ى كه صاحب فرزند نشود؛ پس همه کاخ ها و دژ ها و شهر ها و هر بناى محکم و استوار ى را كه در آنجا بود چنان خرد و نابود كرد و درهم كوبيد (چون گندم ى زير سنگ آسیاب) و همچون ماسه نرم روان شدند كه باد جابجايشان مىكرد. و به آسمان مىبرد (هفت شب و هشت روز پى در پى آن تندباد عقيم برايشان وزيد.) [۲۱]
۴-« رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيم » [۲۲]«تند بادی است وحشتناک که عذاب دردناکی در آن است »
البته اینکه این باد چه بادی بوده است، خالی از ابهام نیست؛ آیا تند بادی بوده پر قدرت که مردم را به این طرف و آن طرف میافکنده یا اینکه دارای سوزاندگی و مسمومیت خاصی بود که همه چیز را چون استخوان، پوسیده میکرده است؟ [۲۳]
پانویس
۱. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۴ش، دوم، ج ۲،ص ۶۶۴.
۲. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، قصه های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، تدوین حسین حسیني، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۵ش، اول ،ص ۶۱.
۳. قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۲ش، ششم، ج ۵، ص ۶۷.
۴. قصه های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، پیشین، ص ۶۱.
۵. فعال عراقی نژاد، حسین؛ داستانهای قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان، تهران، سبحان، ۱۳۷۸ش، دوم ،ج ۱،ص ۲۷۴.
۶. احقاف/سوره۴۶،آیه۲۱.
۷. مكارم شيرازي ،ناصر وهمكاران؛ تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۷۴ش، اول،ج۲۱، ص۳۵۱.
۸. فجر/سوره۸۹،آیه(۶-۸).
۹. داستانهای قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان، پیشین، ۲۷۵.
۱۰. تفسير نمونه، پيشين، ج۲۶، ص۴۵۲.
۱۱. شيخ صدوق،معاني الاخبار، ترجمه عبد العلى محمدى شاهرودي،۱۳۷۷ش،دوم، ج۱، ص۱۰۹.
۱۲. هود/سوره۱۱،آیه۵۹.
۱۳. صدرحاج سید جوادی، احمد وديگران؛ دایرة المعارف تشیع، تهران، شهید سعید محبی، ۱۳۸۴ش، اول، ج ۱۱،ص ۴.
۱۴. معاني الاخبار، پيشين، ج۱، ص۱۰۸
۱۵. هود/سوره۱۱،آیه۵۰.
۱۶. تفسير نمونه، پيشين، ج۹، ص۱۲۸.
۱۷. احقاف/سوره۴۶،آیه۲۴.
۱۸. الحاقه/سوره۶۹،آیه۶.
۱۹. فصلت/سوره۵۱،آیه۱۶.
۲۰. ذاریات/سوره۵۱،آیه۴۱.
۲۱. معاني الاخبار ،پيشين ،ج۱،ص۱۰۸.
۲۲. احقاف/سوره۴۶،آیه۲۴.
۲۳. ذاریات/سوره۵۱،آیه۴۲.
سلام
موفق و سربلند باشید
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
فرم در حال بارگذاری ...