« خدمت و احترام به ساداتجهت ایمنی از سحر و شیطان »

ام کلثوم همسر خلیفه دوم چه کسی بود؟

نوشته شده توسطرحیمی 15ام بهمن, 1398

 

فتنه رخدادهایی است که در بیرون رقم می خورد، یکی از فتنه ها در زمان ما بدون شک وهابیت است، این فرقه جعلی توسط یهودیان انگلیس ایجاد شد و به جان اسلام انداختند.

حجت الاسلام والمسلمین عالی پاسخ داد:
ام کلثوم همسر خلیفه دوم چه کسی بود؟

حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی، صبح امروز در جمع عزاداران فاطمیه در غدیریه دیانی اصفهان اظهار کرد: در روایات نقل است که مردم در هنگام وضو گرفتن رسول الله برای تبرک گرفتن از ترشحات آب وضوی حضرت از هم سبقت می گرفتند، ولی چه اتفاقی افتاد در مدت کم پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ، با پاره تن رسول الله چنین کردند.

وی ادامه داد: سؤال دیگر این است که چرا امامان معصوم با آن که انسان های شریف و خوبی هستند، ولی همیشه غریب و تنها بوده و امام عصر(عج) ما هم امام غریب است، علت غربت امامان چیست؟

کارشناس دینی با بیان اینکه علل غربت امامان بسیار زیاد است، گفت: یکی از این دلایل که باعث می شود مردم از دور ائمه علیه السلام و امامان پراکنده شوند و امام غریب بماند شبهه ها و فتنه ها است. 

وی افزود: شبهه با سؤال متفاوت و متمایز است، شبهه با شیطنت و مغالطه همراه است که باعث چنگ انداختن به ریشه اعتقادات می شود، به عنوان مثال شبهه ای که اخیرا وارد شده، این است که چگونه می شود خلیفه دوم چنین فاجعه ای را پشت درب خانه امیر المومنین علیه السلام علیه حضرت زهرا سلام الله علیها انجام داده باشد و پس از آن طبق روایات، امام علی علیه السلام ام کلثوم را به عقد عمر بن خطاب در آورده  باشد، پاسخ این است که ام کلثومی که امام علی علیه السلام آن هم با زور و تهدید به تقیه و علی رغم میل باطنی به عقد عمر در آورد، ام کلثوم دختر حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی سلام الله علیها نبود، بلکه ام کلثوم حاصل ازدواج ابوبکر و اسما ء و خواهر محمد بن ابوبکر بود که بعد از فوت ابوبکر دختر خوانده حضرت علی علیه السلام شد.

کارشناس مذهبی افزود: شبهه مطلبی است که به جان آدم می افتد و دل آدم را به شک می اندازد؛ فتنه رخدادهایی است که در بیرون رقم می خورد، یکی از فتنه ها در زمان ما بدون شک وهابیت است، این فرقه جعلی توسط یهودیان انگلیس ایجاد شد و به جان اسلام انداختند.

وی ادامه داد: وهابیت حاصل نفوذ یهود در اسلام است و نشانه آن این بوده که این فرقه در دو قرن اخیر یک تیر هم به سمت اسرائیل نینداخت، ولی چقدر از مسلمان را کشتند.

عالی اضافه کرد: یهودیان تعداد اندکی دارند، ولی قهرمان نفوذ در بین دیگر ادیان و مصادره ادیان به نفع خود هستند، به عنوان مثال فرقه پروتستان مسیحیت، توسط یهودیان ایحاد شده است که امروز غالب مسیحیان طرفدار پروتستان هستند و کاری کرده که اکثر مسیحیان در خدمت یهودیان شدند.

وی اظهار کرد: با همه این اوصاف طبق روایتی از معصومین، هیچ فتنه ای بزرگتر از فتنه بنی امیه و معاویه علیه دین اسلام نبود؛ معمولا شبهه ها انسان را از درون تاریک می کنند و بعد از بیرون به انسان حمله می کند. بنابراین وقتی شبهه ها زیاد شد، مردم از اطراف خانه اهل بیت علیهم السلام دور شدند.

کارشناس مذهبی تصریح کرد: فتنه ها و شبهه ها علل غربت ائمه هستند، مهمترین شبهه ای که در زمان رسول الله اتفاق افتاد و بزرگان اهل سنت همه آورده اند، کلام حسبنا کتاب الله خلیفه دوم در زمان احتضار رسول الله صلی الله علیه و آله در بستر و آخرین لحظات عمر مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله است، چرا که این کلام جرقه جدایی قرآن از عترت را در جامعه زد.

کارشناس دینی عنوان کرد: قرآن اگر از عترت جدا بیفتد، خاصیت خود را از دست می دهد، قرآن در کنار عترت و اعتقاد به ولی خدا، به انسان نور و رحمت و شفا می دهد ولاغیر.

وی اضافه کرد: بهره برداری از قرآن به معنای رشد و کمال است و فقط این بهره متعلق به کسی است که قرآن و عترت را در کنار یکدیگر بگیرد؛ اصلی ترین و مهمترین شرط ورود به ساحت قرآن برای بهره بردن از آن طبق آیه ۴۹ سوره عنکبوت، عترت الله است.

عالی در پایان گفت: حضرت زهرا سلام الله علیها مشاهده می کرد که بزرگترین انحراف در حال وقوع بود و آن حذف عترت از دین بود و اگر امام از دین حذف می شد، دین بی خاصیت می شد، این انحراف به قدری بزرگ بود که  حضرت زهرا سلام الله علیها با آن عظمت و جایگاه، خود را فدا کرد.

منبع:حوزه

 

نظر از: بهروز محمدی [بازدید کننده]
بهروز محمدی

نداء الی العالمبسم الله الرحمن الرحيماللهم صل على سيدنا محمدا الوصف والوحي والرسالة والحكمة وعلى اله وصحبه وسلم تسليمانداء إلى الناس جميعا إن تجرد الإنسان وتحلله من كافة القيود والضوابط الاجتماعية وسيره تائهاً حائرا في متاهات الحياة المظلمة بدون مسؤولية ونظام أو هدف لا يحقق له شيئا مما يريده للوصول إلى الحقيقة سوى الانغماس في مباهج الحياة ولذاتها وبدون وازعٍ من ضمير وبلا حدود فتبلغ بذلك رغباته وغرائزه النفسية والجنسية ذروت الإشباع ، ولا يبقى أمامه ما يتنعم أو يلتذ به فيحدث له حينئذ ما يحدث من فراغ جنسي عميق بعيد عن حقيقة الحق ووجدانه ولا يدري مبعثه وهو ما يسمى بالفراغ الروحي الذي يحدثه فقدان الحقيقة (أي السعادة الأبدية) التي يبحث عنها كل إنسان بتطلعه إلى جلال الحق ، فإذا ما افتقدها الإنسان افتقد جوهر الحياة والتجأ بعدها إلى محو نفسه أو انتحارها لينقذها من براثن الحياة المزرية ولم يدر بخلده ولم يعلم بان الله تعالى لم يخلق الإنسان لمجرد الموت والحياة :  خلق الموت والحياة ليبلوكم ايكم أحسن عملا  (1) ، بل ليرى عظمة الخالق من خلال آياته الكبرى في التنظيم والإبداع حيث كانت جميع كتب المرسلين وصحائفها وأحكامها تؤكد ذلك المعنى الروحي المحقق سعادة الإنسان في الدنيا والآخرة عن طريق السعي الحثيث والأتباع الكامل لنهج القران ونهج تلك الشرائع السماوية ليرى بأم عينيه الحقيقة المخفية في سر ذات الله تعالى وسر منهجه المستقيم :  وان ليس للإنسان الا ما سعى . وان سعيه سوف يرى (2) .لذا فقد وجب على الإنسان أن يسعى طول بقائه في الدنيا للعمل الصالح وبالاستقامة على الطريقة :  إن الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنة التي كنتم توعدون  (3) . أي أنهم يرون بأنفسهم آيات الله الكبرى فتطمئن قلوبهم وتهدأ نفوسهم حين يصلون إلى الحقيقة وينسد أمامهم الفراغ الذي كانوا يعانون منه عندما يرون الدليل الساطع على صحة سيرهم إلى الله تعالى وهذا ما يفسر تبسم الصالحين أثناء انتقالهم الى العالم العلوي لانهم يرون مقاماتهم ودرجاتهم في عالم الخلود ، كما وجد سيدنا إبراهيم عليه السلام الحقيقة بعد تطلعه إلى آفاق السماوات حتى شملته العناية الإلهية بالهداية وأراد أن يطمئن بوصوله إلى الحقيقة وطلب من الله سبحانه وتعالى أن يريه كيفية إحياء الموتى : قال إبراهيم ربِ ارني كيف تحي الموتى قال أولم تؤمن قال بلا ولكن ليطمئن قلبي (4) .فيا إيه الحائرون في متاهات الحياة وميادينها المجهولة دون تروٍ وتفكر ، هلموا يا بني البشر إلى منهج رواد الخلود من مشايخ الطريقة الذين يصلون بكم عن طريق التدرج إلى الحقيقة الأبدية (الخلود) التي حيرت عقول كثير من الفلاسفة والمفكرين في البحث عنها ، وتأملوا واتبعوا طريقة العمل الصالح والمثابرة والتقوى فإنكم لا محالة واصلون بعد ذلك إلى أملكم المنشود أي البقاء الذي لا فناء ولا موت بعده فتصبحون حينئذٍ في خلود دائم ونعيم مقيم لدى خالق الكون الذي ما خلق الإنسان عبثا ولا سدى وإنما خلقه ليدرك سر هذا الوجود وكنهه فيكون في مرتبة الخالدين وما يتحقق ذلك الا بما بينّه تعالى في محكم كتابه : والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا (5) .إن رب الأسرة في عائلته هو المسؤول الأول عن توجيه عقيدة أفراد أسرته نحو نهج الرسول صلى الله تعالى عليه وسلم وترسيخ المبادئ الإسلامية فيها والسير بهم نحو الحقيقة قال الرسول صلى الله تعالى عليه وسلم ( كلكم راع وكلكم مسؤول عن رعيته ) ، لان تبليغ الرسول صلى الله تعالى عليه وسلم هو امر رباني : وما ينطق عن الهوى. ان هو الا وحي يوحى   (6) .ولما كانت الطريقة هي امتداد لنهج الرسول صلى الله تعالى عليه وسلم ومشايخها وارثو المقام المحمدي رواد الوصول إلى الحقيقة فلا بد من أتباعهم والسير على نهجهم . پيام براي همهء مردم
بندگسيختگي ورها شدن انسان ازتمامي “قيدها”و “ضوابط ” اجتماعي وحركت سرگردان وحيرت زده اش ، بدون هيچگونه مسئوليت ،نظام وياهدفي، دربيابان اين زندگي تيره وتارنمي تواند موجب دسترسي اش به حقيقتي گرددكه اوخواهان آن است .
اين وضعيت موجب مي شود كه هرروز درشادي هاي دروغين ولذت هاي زودگذرفرو برود، بدون آن كه حد و مرز يا عاملي موجب جلوگيري ازخواهش هاي نفس اش شود.
انسان به اين طريق به اميال وغريزه هاي خود تاحد سيرشدن كامل پاسخ مي گويد وآنگاه ديگرچيزي براي بهره مندي ولذت بردن درپيش روي او باقي نمي ماند ودرآنجا است كه آنچه كه نبايد اتفاق بيفتد روي مي دهد . يعني رسيدن به آن پوچي روحي كه نتيجه ء نبودن حقيقت (ويا راه رسيدن به سعادته ابدي ) است ، همان حقيقتي كه هرانساني به اندازهء اطلاعش ازجلال حق به دنبال آن است ،هنگامي كه انسان اين حقيقت راازدست مي دهد دراصل “جوهرزندگي” راازكف داده است .
پس ازآن است كه دست به خودكشي زده وتلاش مي كند تاخود رانابود كند وازچنگال اين زندگي خلاصي بخشد ،اونمي داند كه جاودانه است وخداهم اوراتنها براي زندگي ومرگ خلقش نكرده است . خلق الموت والحياة ليبلوكم ايكم أحسن عملا  (1) يعني مرگ وزندگي راخلق كرده است تا امتحان كند كه كدامتان بهتر عمل مي كنيد.
خداوند انسان راخلق كرده است تاعظمت اورادراين نظام نوآفريني جهان ازميان آيات بزركش دريابد. تمام كتاب هاي پيامبران وصحيفه ها و احكام آنان نيزبراي اين معني روحي تاكيد مي كنند كه “سعادت انسان دردنيا وآخرت ازطريق كوشش پي گيربر مسيرروشن قرآن واين شريعت هاي آسماني به دست مي آيد” وهمينطوربراين حقيقت اصرار دارند كه: “انسان بايد با دوچشم خويش حقيقت مخفي درسرذات خداوند وسرراه مستقيمش راببيند”  وان ليس للإنسان الا ما سعى . وان سعيه سوف يرى (2) يعني همانا براي انسان نيست مگرحاصل تلاش او ونتيجه سعي اش به زودي ديده مي شود.
پس برانسان واجب است كه درطول زندگي خويش درراه عمل صالح واستقامت برطريقت بكوشد إن الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنة التي كنتم توعدون  (3)
به عبارت ديگر آدميان با روح خويش آيه هاي بزرگ خداوند را ببينند تا دل هايشان اطمينان يابد وروحشان هنگامي كه به حقيقت مي رسند آرام بگيرد وآن احساس پوچي هم باديدن “دليل روشن “براي درستي حركتشان به سوي خداوند تعالي ازميان برود.
اين حقيقتي است كه لبخند صالحان هنگام انتقامشان به عالم بالا ازآن پرده برمي دارد زيراآنها مقامات ودرجات خود رادرعالم جاودانگي مي بينند.
همانطوركه آقاي ماحضرت ابراهيم (ع) حقيقت “رابعد ازنظركردن به افق هاي آسمان دريافت وپس ازآن عنايت الهي شامل اوشده وازخدا خواست تا بارسيدن به حقيقت اطمينان يابد وتقاضا كرد كه چگونگي زنده شدن موجودات رابه او نشان دهد:  قال إبراهيم ربِ ارني كيف تحي الموتى قال أولم تؤمن قال بلا ولكن ليطمئن قلبي (4)
يعني ابراهيم گفت : خدايا به من نشان بده كه چگونه مرده را زنده مي كني ، خداوند فرمود آياايمان نياوردي ابراهيم گفت آري ايمان آوردم ولي مي خواهم قلبم اطمينان پيدا كند. پس اي حيرت زدگان دربيابانهاي بي نام ونشان وعرصه هاي مجهول وبي تفكروانديشه زندگي ، اي فرزندان بشر، به راه پيشوايان جاودانگي بياييد، به راه پيران طريقتي بياييد كه شما راازراه دگرگوني تدريجي به حقيقت ابدي (جاودانگي) مي رسانند.
همان حقيقتي كه عقل فيلسوفان ومتفكران دربحث ازآن حيران است ، بينديشيد وازطريقت ” عمل صالح ،جهاد وتقوي” پيروي كنيد، زيرا شما بعد ازاين به آرزوي خود خواهيد رسيد يعني بقايي كه ديگردرآن فنايي نيست ومرگي پس ازآن – نخواهد بود، آنگاه شما درحالت جاودانگي دائم ونعمتي پايدارنزد خالق خود مقيم خواهيد بود.
خالقي كه انسان راعبث وبيهوده خلق نكرده است بلكه او راآفريده است تا راز و كنه اين وجود رادريابد ودرمرتبه ء خالدين قرارگيرد. واين امرتحقق پيدا نمي كند مگربه وسيله ء آنچه كه خداوند تعالي دركتاب محكم خويش بيان داشته است .
والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا (5)
سرپرست هرخانواده اي اولين مسئول جهت دادن عقيده ء افراد خانوادهء خويش به سوي راه پيامبر(ص) ، كاشتن نهال مبادي اسلامي درآن و راهبردنشان به سوي حقيقت است .
پيامبر(ص ) مي فرمايد(همهء شما درحكم سرپرست هستيد وهمهء شما درمورد افراد تحت سرپرستي خود مسئوليد) وتبليغ پيامبر(ص) نيزامري است خدايي زيرا  وما ينطق عن الهوى. ان هو الا وحي يوحى   (6) يعني او براساس هواي نفس سخن نمي گويد، سخن اوبراساس وحي اي است كه به او شده است .
ازآنجا كه طريقت امتداد راه پيامبر(ص) و پيران طريقت وارث جايگاه محمدي وپيشروان وصول به حقيقت اند، پس حتما” بايد ازآن ها پيروي كرده وبرراهشان سير نمود. ” تمام شد.”  A Call to All PeopleWhen man became disintegrated and loose of all ties and social limits and when he goes astray in life’s dark mazes without any responsibility order or aim , he will achieve nothing of what he wishes to get to the reality . He will got only indulging himself in life’s pleasure without limitation . Thus , his instinct will reach their of peak , and he will find nothing to get pleasure from . He will be in a deep psychological vacuum and far from the reality and that is called (spiritual void) which the lose of the reality (perpetual happiness) brings about , That happiness which everybody looks for . When man loses that happiness he will lose the essence of life and will resorts to destroy himself or commit suicide to save it from life’s miserable talons . He doesn’t realize that Allah-Mighty and sublime he be – has not created man for life and death ;( He who created death and life , that he may try which of you is best in deed ) 1 خلق الموت والحياة ليبلوكم ايكم أحسن عملا  (1)Rather he has created him to show the greatness of the created by his great evidences in organize and creativity , for all the prophet’s holy affirms that spiritual meaning which achieves Man’s happiness in this life and the other life by the whole submission to the course of Qura’n and that heavenly laws to see with his own eyes the reality which in hidden in Allah’s right course ;(That man can have nothing but what he strives for , that this (fruit of) his striving will soon come in sight) 2 . وان ليس للإنسان الا ما سعى . وان سعيه سوف يرى (2)Thus , man has to look , as along as he is alive , for the right things to do and to go straight forward on the way of Al-Tariqa . (In the case of those who say , our Lord , is good and further stand straight and steadfast , the angles descend on them (from time to time) “Fear You not” (they suggest) Nor grieve but receive the glad tiding , of the Garden (of Bliss), the which you were promised!)3 . إن الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنة التي كنتم توعدون  (3)This means that they became pleased and calm when they reach reality and the void which they suffer from will fade away when they realize the validity of their course . This can give an interpretation why the righteous men smile when they are to depart to the other life . They see their positions and ranks in the world of immortality as did prophet Ibrahim-peace be upon him- when he saw the reality when he looked up at the heaven and was chosen by Allah’s care to the guidance , and when he wanted to be satisfied at his arrival to the reality , he asked Allah-sublime and mighty He be-to show him the way He gives –life again to dead peoples;(Behold ! Abraham said : My Lord ! show me how You gives life to the dead . He said ‘ Does you not believe ? He said” Yea , but to satisfy my own understanding “.4 قال إبراهيم ربِ ارني كيف تحي الموتى قال أولم تؤمن قال بلا ولكن ليطمئن قلبي (4)You who are dizzy in life’s mazes and its vague fields , let us follow the course of the pioneers of immortality , the Sheikhs of Al-Tariqa who will lead you to the way of the perpetual reality (Immortality) which bewildered many philosophers and thinkers . You have to contemplate and follow the way of good doing and piety which undoubtedly will lead you to your desired end that is immortality , in which you are going to be in eternal welfare at the great creator who has not created man in vain , but to realize the secret behind this universe and that can not be achieved but in the way that Allah refers to when He says,(And those who strive in our (cause, We will certainly guide them to our paths)5 والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا (5)The head of the family is the first one to be responsible about guiding his family towards the prophet’s course and fixing the Islamic teaching in it and to guiding them to the reality . The prophet –peace be upon him- said (All of you are shepherds and all of you are in charge of their people), This is to be ahearen by order because it is given by the prophet who is : (Nor does he say (ought of his (own) desire , it is no less than inspiration sent down to him)6. وما ينطق عن الهوى. ان هو الا وحي يوحى   (6)Since Al-Tariqa is an extension to the prophet’s course , and the sheikhs are the inheritors of the Mohammedan standing , they must be followed
https://www.kasnazan.com/%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%89-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85/.https://www.kasnazan.com برای اخذ بیعت با رسول الله صل الله تعالی علیه و سلم و تشرف به دین مبین اسلام میتوان از جمله بدین آدرس مراجعه کرد

1398/11/20 @ 11:39


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم