« ویژگیهای اعضای مجلس خبرگان از نگاه امام خمینی (ره)مدافعان حرم از حریم ولایت دفاع می کنند. »

امروز دوباره می گدازد این دل

نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1394

بسمه رب الشهدا والصدیقین

امروز دوباره می گدازد این دل
این دل که برای شهدا تنگ شده ست…!
دلم تنگ شهیدان است امشب که همرنگ شهیدان است امشب

دوباره روزی دگر سپری شد ومن ماندمو این دل که تنگ شهیدان است!
دلی که جز گناه چیزی در خود نپرورانده آیا مار ا هم با شهدا کاری است!

در دل خود میگفتم ومی سوختم…!!!
که آیا امام زمان از من گنه کار راضیه آیا من گنه کارو با شهدا کاریست آیا شهدا ما رو قابل میدونن!
در گفتن این حرفها بودم که یاد یکی از سخنان شهید آوینی افتادم که میگفت:
می گویند گنه کاران را در این غافله راهی نیست،اما پشیمانان را که می پذیرند
تا یاد این جمله افتادم یکم آروم شدم گفتم آی شهدا من پشیمونم دست منو بگیرید…
بیا عاشقی را رعایت کنیم ز یاران عاشق حکایت کنیم
از آنها که خونین سفر کرده‌اند سفر بر مدار خطر کرده‌اند
از آنها خورشید فریادشان دمید از گلوی سحر زادشان
غبار تغافل ز جان ها زدود هشیواری عشقبازان فزود
عزای کهنسال را عید کرد شب تیره را غرق خورشید کرد
حکایت کنیم از تباری شگفت که کوبید درهم، حصاری شگفت
از آنها که پیمانه‌ی «لا» زدند دل عاشقی را به دریا زدند
ببین خانقاه شهیدان عشق صف عارفان غزلخوان عشق
چه جانانه چرخ جنون می‌زنند دف عشق با دست خون می‌زنند
سر عارفان سرفشان دیدشان که از خون دل خرقه بخشیدشان
به رقصی که بی‌پار و سر می‌کنند چنین نغمه‌ی عشق سر می‌کنند :
هلا منکر جان و جانان ما بزن زخم انکار بر جان ما
اگر دشنه آذین کنی گردهمان نبینی تو هرگز دل آزرده‌مان
بزن زخم این مرهم عاشق است که بی‌زخم مردن غم عاشق است
بیارد آتش کینه نمرودوار خلیلیم! ما را به آتش سپار
که پروانه – در خلسه- طی طریق به پایان برد با دو بال حریق
در این عرصه با یار بودن خوش است به رسم شهیدان سرودن خوش است
بیا در خدا خویش را گم کنیم خموشی‌ست هان! اولین شرط عشق
بیا اولین شرط را تن دهیم بیا تن به از خود گذشتن دهیم
ببین لاله‌هایی که در باغ ماست چو فریاد با حلق جان می‌کشند.

منبع:فرزندان زهرا


فرم در حال بارگذاری ...