موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

پاس‌داری از دانش

نوشته شده توسطرحیمی 27ام آذر, 1391

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

قَیِدُّواالعِلم، قیل: وَماتَقییدُهُ؛ قالَ: کِتابَتُهَ


علم و دانش را به بند آرید و از آن صیانت و نگاهبانی کنید.

عرض کردند: راه و رسم به بند کشیدن علوم و دانش چیست؟

فرمودند: «کتابت و نگارش آن»

Fasten and hold knowledge and then protect it.” He was asked that how couldit be fastened, and he replied: “by writing and scribing it

“بحارالأنوار، ج 2، ص147

 

بدعت چيست و بدعت گزار كيست؟

نوشته شده توسطرحیمی 27ام آذر, 1391

قال على (عليه السلام):

«اَمّا اَهْلُ الْبِدْعَةِ فَالُْمخالِفُونَ لاَِمْرِ اللهِ، وَ لِكِتابِه، وَ رَسُولِه، اَلْعامِلُونَ بِرَأْيِهِمْ وَ اَهْوائِهِمْ وَ اِنْ كَثُرُوا»:

«بدعت گزاران كسانى هستند كه مخالف دستورات خداوند و قرآن مجيد و رسول خدا هستند و به افكار و عقايد و هوى و هوس خويش عمل مى كنند. (چنين اشخاصى اهل بدعت هستند) هر چند تعداد آن ها زياد باشد»(1).

شرح و تفسير
     بدعت بر دو قسم است:

  1. گاه به معنى نوآورى در مسايل علمى، صنعتى، اجتماعى، ذوقى و مانند آن است. انسان اگر مسأله تازه اى را با ذوق سليم و راهنمايى عقل ارائه دهد، اين امر مثبتى است و بيش تر از آن تعبير به ابداع مى شود و روشن است كه پيشرفت علوم و صنايع بشرى در سايه اين نوآورى هاست.
  2. معنى ديگر بدعت تحريف احكام خدا، يا اضافه كردن چيزى بر آن است; كه اين نوع از بدعت، بدعت منفى است، و متأسّفانه گاهى اين دو نوع را جابجا مى كنند تا با تظاهر به بدعت مثبت، بدعت منفى را پياده كنند، مثل اين كه به عنوان نوآورى مى گويند: «وضو براى زمانى بوده كه بهداشت به طور مطلوب مراعات نمى شد و مردم به اندازه كافى خود را شست و شو نمى كردند، بدين جهت اسلام وضو را براى رعايت بهداشت لازم كرد، ولى اكنون كه مردم خود به خود بهداشت را در حدّ مطلوب رعايت مى نمايند، ديگر وضو لازم نيست!». بدين جهت بايد هوشيار بود كه بدعت گزاران، بدعت منفى را در لباس بدعت مثبت پياده نكنند.

     بعد از روشن شدن دو قسم بدعت و تعيين مرز ميان بدعت مثبت و منفى به كلام مولاى متّقيان بازمى گرديم. آن حضرت در مقام تفسير بدعت منفى مى فرمايد: «اهل بدعت مخالف اوامر الهى و كتاب پروردگار و رسولش هستند». بدعتى كه امام حسين (عليه السلام) در مقابل آن ايستاد بدعتى بود كه در عصر خلفا، مخصوصاً خليفه سوم، ايجاد شده بود; بيت المال را در اختيار خويشاوندان خليفه گذاشتند، پست ها و مقام هاى حكومت اسلامى را، كه بايد بر اساس تقوى و علم و آگاهى و تدبير و لياقت ها تقسيم شود، در اختيار دار و دسته خود نهادند. اين بدترين بدعت ها بود كه امام حسين (عليه السلام) با آن به مبارزه برخواست. علاوه بر همه اين ها، معاويه بدعت بزرگ ديگرى نهاد و حكومت اسلامى را تبديل به سلطنت كرد و تمام آداب و رسوم شاهان را زنده نمود و يزيد نالايقِ شرابخوارِ كبوتر بازِ هرزه را به عنوان جانشين خود انتخاب كرد! اين ها مخالف اوامر الهى و قرآن مجيد و اهداف پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) بود. آنچه مخالف اوامر الهى و كتاب و سنّت باشد بدعت است، چه آن را قرائت جديد بناميم، يا از آن به نوآورى ياد كنيم، يا تفسير و برداشت تازه اى ناميده شود!.

صفحات: 1· 2

خصوصيات رفتار علوى در کلام رهبری 9

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1391

تشبث به روش هاى غير اخلاقى به هيچ وجه صحيح نيست.

     اميرالمؤ منين درباره ى كسى كه سزاوار امارت بر مردم يا به دست گرفتن بخشى از كارهاى مردم است ؛ كه البته اين از موضع رياست يك كشور شروع مى شود و تا مديريتهاى پايين تر و كوچكتر ادامه پيدا مى كنداميرالمؤ منين اين توصيه ها را براى فرمانداران و استانداران خود مى فرمودند؛ اما براى قاضى يك شهر و مسؤ ول يك بخش و مدير گوشه يى از گوشه هاى اين دستگاه عريض و طويل هم صادق بود مى فرمايند:((فكان اول عدله نفى الهوى عن نفسه ))؛ اولين قدم او در راه عدالت اين است كه هوى و هوس را از خودش دور كند؛ ((يصف الحق و يعمل به ))؛ حق را بر زبان جارى و توصيف كند و نيز به آن عمل نمايد.به همين خاطر است كه در اسلام ، قدرت با اخلاق پيوسته است و قدرت عارى از اخلاق ، يك قدرت ظالمانه و غاصبانه است . روشهايى كه براى كسب قدرت و حفظ آن به كار گرفته مى شود، بايد روشهاى اخلاقى باشد.در اسلام ، كسب قدرت به هر قيمتى ، وجود ندارد؛ اين طور نيست كه كسى يا جمعى حق داشته باشند به هر روش ‍ و وسيله يى متشبث بشوند، براى اين كه قدرت را به دست بياورند همان گونه كه امروز در خيلى از مناطق دنيا رايج است نه ، قدرتى كه از اين راه به دست بيايد و يا حفظ شود، قدرت نامشروع و ظالمانه است . در اسلام ، روشها خيلى مهم اند؛ روشها مثل ارزشها هستند. در اسلام همچنان كه ارزشها خيلى اهميت دارند، روشها هم اهميت دارند و ارزشها بايد در روشها هم خودشان را نشان بدهند.امروز اگر مى خواهيم حكومت ما به معناى حقيقى كلمه اسلامى باشد، بدون ملاحظه بايد در همين راه حركت كنيم .مسؤ ولان بخشهاى مختلف ، قواى سه گانه ، مديران ميانى ، همه و همه بايد سعى شان اين باشد كه براى كارها و پيشبرد اهدافشان ، از روش سالم و اخلاقى استفاده كنند.استفاده از اين روش ممكن است در جايى ناكاميها و دردسرهايى را هم به لحاظ كسب قدرت به وجود آورد؛ اما در عين حال اين متعين است كه از نظر اسلام و از نظر اميرالمومنين ، تشبث به روشهاى غير اخلاقى به هيچ وجه صحيح نيست ؛ راه على اين است و ما بايد اين گونه حركت كنيم .

خطبه هاى نماز جمعه تهران،1379/12/26

برترين پيوند و بالاترين شرف

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1391

 

قال على (عليه السلام):

«اَلْمَوَدَّةُ اَشْبَكُ الاَْنْسابِ وَ الْعِلْمُ اَشْرَفُ الاَْحْسابِ»:

«محبّت و دوستى محكم ترين پيوند نسبى، و علم و دانش شريف ترين حسب محسوب مى شود»(1).

شرح و تفسير
در ميان عرب معروف است كه وقتى مى خواهند شخصيّت كسى را بيان كنند «نَسَب» و «حَسَب» او را بيان مى دارند. منظور از «نسب» اين است كه او فرزند چه كسى و از كدام قبيله مى باشد؟
و امّا «حسب» در لغت به معناى «مفاخر» است، منتهى گاه شخص مفاخر پدرانش را بيان مى كند و گاه ديگر مفاخر خودش را; مثلا «كرم» براى شخص «كريم» حسب و شرف محسوب مى شود، هر چند پدرانش كريم نبوده باشند.
حضرت على (عليه السلام)در روايت فوق ترسيمى روشن از حسب و نسب ارائه مى كند و مى فرمايد: «مهم ترين و محكم ترين پيوندهاى نسبى، مودّت و محبّت نسبى است». از كسى پرسيدند كه دوست خوب مى خواهى يا برادر؟ پاسخ داد: برادرى مى خواهم كه دوست خوبى براى من باشد. اين مطلب همان چيزى است كه در روايت فوق بدان اشاره شده است.
محبّت واقعاً معجزه مى كند، محبّت سخت ترين دشمنان را ممكن است رام كند و اين، وسيله مهمّى براى پيشرفت در دنيا و آخرت و سرمايه مهمّى براى تبليغ و عرضه آيين اسلام به تمام جهانيان است.
حضرت در ادامه حديث مى فرمايد: «بهترين چيزى كه مى توان به آن افتخار كرد علم و دانش است» با توجّه به اين كه «علم» در اين روايت به صورت مطلق ذكر شده، شامل هر نوع علمى، غير از علوم محرّمه و مكروهه، مى شود.
نتيجه اين كه دو چيز عامل موفّقيت است: «علم» و «محبّت».

پی نوشت:
1. بحار الانوار، جلد اوّل، صفحه 183 و جلد 74، صفحه 419.

110سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام - آیت الله مکارم شیرازی

قطره ای از دریای الطاف امام حسین

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1391
آیت الله اراکی فرمود:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم در حالی که جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.
پرسیدم چون شهید شده ای و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت:
خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت:
نه

با تعجب پرسیدم:
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد:
هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت:
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد؛ سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! دو  تا رگ بریده اند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت:

به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی، این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.

http://bedanim.persiangig.com/Pics%20of%20Moharam/bedanim.parsiblog.com%20Moharam%20%285%29.jpg

وقایع ماه صفر

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1391

وقایع ماه صفر


   شهادت مظلومانه دختر خردسال امام حسین (ع) اربعین سالار شهیدان، رحلت جانگذاز حضرت رسول (ص)، شهادت سبط اکبرش امام حسن (ع) و نیز شهادت غریبانه امام رئوف حضرت امام رضا (ع) از وقایع تلخ و جانکاه ماه صفر است. 


      شیعیان و محبان اهل بیت(ع)، ماه صفر را همانند ماه محرم از ایام سوگواری و عزاداری می دانند. زیرا در آغاز این ماه، سپاهیان یزید بن معاویه، خانواده بی پناه امام حسین(ع) و بازماندگان دشت کربلا را به حالت اسیری وارد سرزمین شام نموده و آنان را در فشار روحی و روانی قرار دادند و از هر جهت زمینه آزار و اذیتشان را فراهم کردند. طبق نقل تاریخ یکی از کودکان خردسال امام حسین(ع)، به نام حضرت رقیه(س) بر اثر تحقیر و توهین روز افزون دشمن و سختی های اندوه بی پایان از دست دادن پدر، مظلومانه و غریبانه در خرابه شام بدرود حیات گفت و غم بازماندگان کربلا را تشدید نمود. بیستم این ماه مصادف با اربعین شهادت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا است. علاوه بر آن، رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) و شهادت جانگداز امام حسن مجتبی(ع) در بیست و هشتم و شهادت امام رضا(ع) در آخرین روز این ماه قرار گرفته است.

     بنابراین، سراسر این ماه برای محبان اهل بیت(ع)، ایام حزن و اندوه و عزاداری و سوگواری است.

 * اول صفر

  • وارد كردن سر مطهر امام حسين (ع) به شام

بنى اميه اين روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسين (ع) به شام عيد قرار دادند.
در این روز همچنین کاروان اسرای کربلا به شام وارد شد و یزید برای آزار و اذیت خاندان پیامبر اسلام به تزیین شهر و شادی و پایکوبی مردم داد.

  • شروع جنگ صفين

پس از بى نتيجه ماندن نامه‌ها و موعظه‌هاى اميرالمؤمنين (ع) به معاويه در ماه محرم، در روز چهارشنبه اول صفر سال 38 ه‍ لشكر اميرالمؤمنين (ع) در مقابل لشكر شام صف كشيدند. سرانجام با حيله چند برگ از قرآن بر سر نيزه كردند، و ماجراى حكمين پيش آمد.

 * دوم صفر

  • مجلس يزيد

در اين روز بنابر نقلى اسراى آل رسول را وارد مجلس يزيد كردند.

  • شهادت زيد بن على بن الحسين (ع)

در سال 121 ه‍ زيد بن على بن الحسين (ع) در كوفه به شهادت رسيد. خروج او در اول محرم بوده است. پس از دفن در اين روز يا 19 ربيع‌الاول قبر او را شكافتند و بدن آن بزرگوار را از قبر خارج نمودند و به زمين كشيده به دار زدند.

* پنجم صفر

  • شهادت حضرت رقيه (س)

در روز پنجم ماه صفر سال 61 ه‍ حضرت رقيه مظلومانه به شهادت رسيد. نام شريفش “رقيه"، “فاطمه” و “زينب” است. پدرشان مولانا الشهيد اباعبدالله الحسين (ع) و مادرشان ام اسحاق است.
ولادت آن حضرت در مدينه بود و در سن سه سالگى يا بيشتر بود.
همراه با اسرا به كوفه و شام برده شد و در مسير چهل منزل راه شام رنجهاى فراوانى ديد.
در شام بعد از ديدن سر نورانى پدر با پيشانى شكسته در خرابه، آنقدر ناله زد و گريست تا به ملكوت اعلا پيوست، و بدن شريف آن حضرت را شبانه دفن كردند.

  •  ولادت امام موسى بن جعفر (ع)

بنابر مشهور در اين روز (يكشنبه) به سال 128 ه‍ در “ابوأ” بين مكه و مدينه حضرت موسى بن جعفر (ع) به دنيا آمدند. پدر والا مقام آن حضرت امام صادق (ع) و مادر ايشان حميده المصفاة (ع) مى باشند.
مشهورترين لقبهاى آن حضرت صالح، صابر، امين و كاظم، و مشهورترين كنيه آن حضرت ابوالحسن است. اگر چه اميرالمؤمنين (ع) و امام زين العابدين (ع) هم مكنى به اين كنيه اند، ولى در كتب اخبار از امام كاظم (ع) به ابوالحسن اول، واز امام رضا (ع) به ابوالحسن ثانى و از حضرت عادى (ع) به ابوالحسن ثالث تعبير مى كنند. البته گاهى به خاصر تقيه، از آن حضرت به عنوان عبد صالح، فقيه و عالم نيز تعبير كرده اند.

 * هشتم صفر

  • وفات حضرت سلمان (ره)

حضرت سلمان (ره)در سال 36 ه‍ در مدائن از دنيا رفت. او را سلمان پاك و سلمان محمدى لقب داده اند.و در خطاب به او گفته اند: السلام عليك يا من خلط ايمانه بأهل البيت الطاهرين.

اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: “سلمان از كسانى بود كه بر حضرت زهرا (ع) نماز خواند".

همچنين امام صادق (ع) فرمودند: “سلمان علم اول و آخر را درك كرد، و او دريايى است كه هر كسى را بهره اى از آن نيست، و او از ما اهل بيت است".

شرح حال آن بزرگوار در كتابهاى مختلف بيان شده، و در بزرگى مقام و قدر او همين اندازه بس كه مولانا اميرالمؤمنين (ع) وسايل غسل و كفن او را آوردند و او را غسل داده كفن نمودند و بر او نماز خوانده دفن نمودند.

جبرئيل به پيامبر (ص) عرضه داشت : “اشتياق بهشت به سلمان بيشتر از اشتياق او به بهشت است".

 * نهم صفر

  • شهادت عمار و خزيمة

در اين روز در سال 37 ه‍ عمار ياسر به سن 93 سالگى و خزيمة بن ثابت در جنگ صفين به شهادت رسيدند.

 

  • جنگ نهروان

در نهم صفر سال 39 ه‍ فتح نهروان واقع شد؛ و ذوالثديه رئيس خوارج به درك واصل شد.

 * چهاردهم صفر

  • شهادت محمد بن ابى بكر

در اين روز در سال 38 ه‍ محمد بن ابى بكر در سن 28 سالگى به دستور معاويه و عمرو عاص به وسيله زهر به شهادت رسيد، بعد از شهادت، او را در شكم حمار مرده اى گذاشتند و سوزاندند.

 

* بیستم صفر (اربعين)

  • اربعين سيد الشهداء (ع)

در چنين روزى چهل روز از فاجعه مولمه شهادت امام حسين (ع) و اهل بيت و اصحاب باوفايش مى گذرد.

  • زيارت جابر از كربلا

در اين روز در سال 61 ه‍ جناب جابر بن عبد الله انصارى و همراهانش قريب به چهل روز بعد از شهادت امام حسين (ع) از مدينه به كربلا وارد شدند. او به همراه عطيه قبر حبيبش سيد الشهدأ (ع) را زيارت كرد.

  • بازگشت اهل بيت (ع) به كربلا

بنابر مشهور در چنين روزى اهل بيت (ع) از شام به كربلا بازگشتند.

  • ملحق شدن رأس مطهر امام حسين (ع) به بدن مطهر

در اين روز - بنا بر قول سيد مرتضى - رأس شريف امام حسين (ع) توسط امام زين العابدين (ع) از شام به كربلا آورده شد و به بدن مطهر آن حضرت ملحق گرديد(.

 * بیست و پنجم صفر

  • طلب دوات و قلم از سوی پيامبر (ص)

در اين روز پيامبر (ص) دوات و قلم طلبيدند تا بنويسند كه خلافت بلافصل براى اميرالمؤمنين (ع) است، ولى یکی از اصحاب مانع از اين كار شد و به ساحت اقدس نبوى (ص) جسارت كرد و گفت : ان الرجل ليهجر: “اين مرد هذيان مى گويد"!

همچنين پيامبر (ص) در اين روز بر منبر رفتند و خطبه خواندن و مردم را موعظه نمودند و به پيروى از قرآن و عترت فراخواندند.

 * بیست و ششم صفر

  • تجهيز لشكر اسامه

در اين روز در سال 11 ه‍ پيامبر (ص) به عده اى خاص از صحابه و به خصوص ابوبكر و عمر و عثمان امر فرمودند براى سفر به روم و جنگ با روميان به اميرى اسامه بن زيد آماده شوند. آنان از اين امر كراهت داشتند و نسبت به فرماندهى اسامه بر سپاه اسلام به خاتم‌الانبياء (ص) اعتراض كردند. حضرت فرمودند: “خدا لعن كند كسى را كه از لشكر اسامه تخلف كند"، ولى با اين حال بسیاری از اصحاب تخلف كردند و بازگشتند!

* بیست و هشتم صفر

  • ارتحال جانسوز رسول خدا (ص)

ارتحال جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم‌الانبياء محمدبن‌عبدالله (ص) در سال 11 ه‍ در سن 63 سالگى بوده است؛

پيامبر (ص) هنگام بيمارى فرمودند: حبيبم را نزد من حاضر كنيد. عايشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پيامبر (ص) روى مبارك خويش را از آنان برگردانيد و فرمود: “حبيبم را نزد من حاضر كنيد". سپس دنبال على‌بن‌ابى‌طالب (ع) فرستادند. چون نظر مبارك به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و كلماتى به حضرت فرمود. هنگامى كه على‌بن‌ابى‌طالب (ع) از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابوبكر به او گفتند: “خليلت به تو چه گفت"؟ فرمود: “هزار باب علم به من حديث كرد كه از هر باب هزار باب ديگر باز مى شود".

  • آغاز امامت اميرالمؤمنين (ع)

اولين روز امامت حضرت اميرالمؤمنين على‌بن‌ابى‌طالب (ع) است، و زيارت آن حضرت در اين روز مستحب است. بحارالانوار: ج 97 ص 384.

  • آغاز غصب خلافت

اولين روز غصب ظالمانه خلافت و خانه نشين كردن اميرالمؤمنين (ع) و شكستن بيعت روز غدير توسط اهل سقيفه بنى ساعده است (129).

  • شهادت امام حسن مجتبى (ع)

در اين روز در سال 50 ه‍ امام حسن مجتبى (ع) به شهادت رسيد.

جعده دختر اشعث بن قيس با زهرى كه معاويه براى او فرستاده بود آن حضرت را مسموم كرد. معاويه همراه با زهر صد هزار درهم فرستاد و وعده كرد كه او را به عقد يزيد در آورد: ولى به وعده خود وفا نكرد.

 

* آخر صفر

  • شهادت امام رضا (ع)

حضرت ثامن الحجج مولانا على بن موسى الرضا (ع) در سال 203 ه‍ به شهادت رسيدند. سن مبارك حضرت 49 يا 55 سال بوده است. ر 28 سفر مأمون انگور مسموم يا آب نار زهر آلود را به اجبار به حضرت امام رضا (ع) خورانيد).

 

منابع:

  • تقویم‌الشیعه، مستدرك سفينةالبحار. كافى، ارشاد، تتمةالمنتهى، منتهى‌الآمال، مجمع‌البحرين، مفاتیح‌الجنان، جلأالعيون، وسائل‌الشيعه
  • خبرگزاری حوزه

شعرخوانی شعرای مسیحی و اهل سنت درباره امام حسین(ع)+ تصاویر

نوشته شده توسطرحیمی 25ام آذر, 1391

     ماجراي كربلا رمزي براي گذشت، بخشش و ايثار و الهامي به ملت‌ها براي خوداري از پذيرش ظلم است.

     به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، در راستاي گسترش فرهنگ عاشورا و جهاني معرفي نمودن آموزه‌هاي عاشورايي واينكه اين حادثه متعلق به كل اديان ابراهيمي و همة آزادي‌خواهان جهان است؛ مراسم شب شعر با عنوان «مصباح الهدي»توسط رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و با مشاركت  جمعيت ابداع؛ و با حضور تني چند از شعراي اهل سنت و مسيحي لبنان  وبا شركت دوستداران ادب وشعر از طوايف مختلف لبنان برگزار گرديد.

      در اين مراسم ابتدا حجت الاسلام والمسلمین رئيس‌زاده رايزن فرهنگي به ايراد سخنراني پرداخت. وي جايگاه امام حسين(ع) چه در زمان حيات ايشان و چه با شهادت آن امام همام را نقطه تلاقي اديان الهي دانست؛ و با اشاره به رسالت جهاني قيام امام حسين(ع) در راستاي تطبيق ارزشهاي اسلامي انساني و دفع ظلم از مظلومين و اعتلاي عدل در جهان بشريت گفت: ماجراي كربلا رمزي براي گذشت، بخشش و ايثار و الهامي به ملت‌ها براي خوداري از پذيرش ظلم است.

     وی با اشاره به درگيري و مصائبي كه در حال حاضر دنيا از آن در رنج و عذاب است، بر افراشتن پرچم عزت‌خواهي حسيني را بيش از پيش ضروري دانسته و با مقايسة ظلمي كه در حال حاضر نظام استكبار جهاني به‌رهبري آمريكا بر ملت‌هاي مسلمان منطقه روا مي‌دارد، با نظام ظالم حاكم بر عصر اباعبدالله‌الحسين(ع)؛ مقاومت ملت‌هاي فلسطين و لبنان در برابر نظام غاصب صهيونيستي را الهام گرفته از همان آموزه‌هاي حسيني دانست.

     سپس هفت نفر از شعراي اهل سنت و مسحيت لبنان سروده هاي خود در رابطه با اباعبدالله الحسين(ع) و حادثه عاشورا و اسارت اهلبت عصمت وطهارت را را قرائت نمودند كه مورد توجه و استقبال شركت كنندگان قرار گرفت

در پايان اين مراسم تابلو سروده اقاي جورج شكور شاعر سرشناس مسيحي در رابطه با امام حسين(ع)  با عنوان “حُبّ الحسين” توسط  نامبرده به رسم يادبود به حجت الاسلام والمسلمین رئيس‌زاده اهداء گرديد.

خصوصيات رفتار علوى در کلام رهبری 8

نوشته شده توسطرحیمی 25ام آذر, 1391

اصحاب خاص اميرالمؤ منين (عليه الصّلاة والسّلام ) در هيچ شرايطى دچار اشتباه نشدند.

     عظمت امثال عمار ياسر، به همين است. عظمت آن اصحاب خاص ‍ اميرالمؤ منين (عليه الصّلاة والسّلام) در همين است كه در هيچ شرايطى دچار اشتباه نشدند و جبهه را گم نكردند. من در موارد متعدد در جنگ صفين ، اين عظمت را ديده ام ؛ البته مخصوص جنگ صفين هم نيست . در بسيارى از آن جاهايى كه براى جمعى از مؤ منين ، نكته يى مورد اشتباه قرار مى گرفت ، آن كسى كه مى آمد و با بصيرت نافذ و با بيان روشنگر خود، شبهه را از ذهن آنها برطرف مى كرد، عمار ياسر بود. انسان در قضاياى متعدد اميرالمؤ منين از جمله در صفين نشان وجود اين مردِ روشنگرِ عظيم القدر را مى بيند.
     جنگ صفين ماهها طول كشيد؛ جنگ عجيبى هم بود. مردم افراد مقابل خود را مى ديدند كه نماز مى خوانند، عبادت مى كنند، نماز جماعت و قرآن مى خوانند؛ حتّى قرآن سرنيزه مى برند! خيلى دل و جراءت مى خواست كه كسى روى اين افرادى كه نماز مى خوانند، شمشير بكشد.
     در روايتى از امام صادق (عليه الصّلاة والسّلام ) نقل شده است كه اگر اميرالمؤ منين (ع ) با اهل قبله نمى جنگيد، تكليف اهل قبله ى بد و طغيانگر تا آخر معلوم نمى شد. اين على بن ابى طالب بود كه اين راه را باز نمود و به همه نشان داد كه چه كار بايد كرد. بچه هاى ما، وقتى كه به بعضى از سنگرهاى جبهه ى مهاجم وارد مى شدند و آنها را اسير مى گرفتند، در سنگرهايشان مهر و تسبيح پيدا مى كردند! بله ، درست مثل همان كسانى كه مقابل اميرالمؤ منين (ع ) قرار داشتند و نماز هم مى خواندند و نتيجتا يك عده هم به شبهه مى افتادند. آن كسى كه سراغ اينها مى رفت ، عمار ياسر بود. اين ، هوشيارى و آگاهى است و كسى مثل عمار ياسر لازم است .

ديدار با اقشار مختلف مردم (روز سى ام ماه مبارك رمضان )،1369/02/06

برترين جهاد

نوشته شده توسطرحیمی 25ام آذر, 1391

 

قال على (عليه السلام):

«لا فَضيلَةَ كَالْجِهادِ، وَ لا جِهادَ كَمُجاهَدَةِ الْهَوى»:

«هيچ فضيلتى همچون جهاد نيست، و هيچ جهادى همچون مبارزه با نفس نمى باشد»(1).

شرح و تفسير
     امام (عليه السلام) طبق اين روايت جهاد را سرلوحه تمام فضايل مى شمرد; زيرا جهاد نسبت به تمام عبادت ها مشكلاتش فراوان تر و انجام آن سخت تر است و به مقتضى روايتى كه از پيامبر (صلى الله عليه وآله) نقل شده، كه «اَفْضَلُ الاَْعْمالِ اَحْمَزُها; برترين اعمال مشكل ترين آن هاست»(2). هيچ فضيلتى به مرتبه و منزلت جهاد در راه خدا نمى رسد. و در ميان شاخه هاى مختلف جهاد، جهاد با نفس، از همه سخت تر و بدين جهت برتر است و لذا پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) آن را جهاد اكبر ناميد(3).
سؤال: مگر مى شود كسى با خودش بجنگد؟ مبارزه معمولا دو طرفى است، از يك سو خود انسان و از سوى ديگر شخص بيگانه، امّا اين كه انسان با خودش جهاد كند به چه معناست؟
پاسخ: وجود انسان از بخش هاى متعدّدى تشكيل يافته است، به تعبير ديگر انسان تك بُعدى نيست، بلكه ابعاد مختلفى دارد و اين ابعاد مختلف همه يك سو و يك جهت نيستند، لذا ممكن است بعضى از ابعاد وجودى انسان با بعضى ديگر، كه در تضّاد است، به مبارزه برخيزد; زيرا بُعد انسانى و ملكوتى با بُعد حيوانى همواره در ستيز است.
     آرى هواى نفس، دشمنى درونى و هميشه بيدار است كه در خانه دل لانه گزيده و همه جا همراه انسان است و پيوسته او را وسوسه مى كند و به آلودگى ها دعوت مى نمايد، و تنها با ذكر و ياد خداوند و مراقبت دائم مى توان بر اين دشمن خطرناك و بى رحم پيروز شد، چرا كه دل آرام گيرد به ذكر خدا; (اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)(4).

پی نوشت:

1. بحارالانوار، جلد 75، صفحه 165.
2. بحار الانوار، جلد 67، صفحه 191 و 237 و جلد 82، صفحه 332.
3. بحار الانوار، جلد 19، صفحه 182.
4. سوره رعد، آيه 28.

110سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام - آیت الله مکارم شیرازی

خصوصيات رفتار علوى در کلام رهبری 7

نوشته شده توسطرحیمی 24ام آذر, 1391

خصم ظالم باش !

     … بشريت بعد از اميرالمؤ منين (ع ) و تا امروز بدبخت و روسياه شد به خاطر نگرفتن گريبان ظالم ها، اگر گريبان ظالم ها را دستمان با ايمان مى گرفت ، ظلم در دنيا اين قدر پيش نمى رفت ، بلكه برمى افتاد. اميرالمؤ منين (ع ) اين را مى خواهد ((خصم ظالم باش )) هركى در دنيا هر جا ظلم است و يك ظالمى هست تو اين جا كه هستى خصم او بدان . نمى گوييم كه برويد حتما خصومت خودت را نشان بده . هر وقت و هرجايى فرست دست داد خصم او باش . گريبان او را بگيرد. يك وقت نمى تواند انسان برود نزديك از راه دور مخاصمه مى كند با كسى . امروز ببينيد به خاطر عمل نكردن به همين يك كلمه وصيت اميرالمؤ منين (ع ) چه منجلابى است در دنيا.
چه بدبختى دارد بشريت ، چه مظلوميتى دارند ملت ها، به خصوص ‍ مسلمان ها. همين يك وصيت اميرالمؤ منين اگر عمل مى شد امروز بسيارى از اين ظلم ها و مصيبت ها ناشى از ظلم ها وجود نمى داشت و ((للمظلوم عونا)) هر جا مظلومى هست ، كمك او باش . نمى گويد طرفدار او باش ، نه ، مى گويد كمك كنيد او را هر چقدر مى توانيد.

خطبه نماز جمعه تهران،1372/12/13