موضوع: "مهدویت"
ما تشتهی که فرمود...
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394ما تشتهى کـــه فرمــــــود لاتسرفــوا ندارد
ایــن دل کـــه اشتهایى جـــز روى او نـدارد
اى عاقلان مگویید ایـن خانــه را رهـــــا کن
هستـى بـرون ز کــوى او رنــگ و بـــو ندارد
قومــى به جستجویـت آواره کــو بـه کویند
در قلب من که هستى این جستجو ندارد
تا کـى به ناله و غم اشــــک از بصر بریزم
مولا بیــا که دیگــر این دیده ســــــو ندارد
ارباب نازنینــــم شرمنــــــــدۀ تــو هستـم
بنگـــــر غـلام خــود را کـــو آبـــــــرو ندارد
خواهد دلــــــم بگوید از رنـــج و غـم برایت
امـا تــــوان گفتــــن را مـــو بــه مـــو ندارد
خواهـــــم روم مصلّـــى بهـر نمـاز عشقت
میدانـم این نمـازم جز خــون وضـــــو ندارد
جــان میـدهــد غلامــت، مولا بیــا نظـــاره
جـــز دیــــــدن تـــو دیــگــــــر او آرزو ندارد
بیان معنوی
خانواده پایگاهی برای تمرین ولایتمداری
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394اگر در اثر وجود انسانهای ولایتمدار، ولایت در جهان مستقر شود همة امور سامان خواهد یافت.
تمام خوبیها در ایمان و دینداری خوب خلاصه میشود. و هستة مرکزی ایمان و دینداری خوب «ولایتمداری» است. ریشة ولایتمداری انسان نیز بیش از مسجد و مدرسه و هرجای دیگری در «خانواده» شکل میگیرد و در واقع اصلیترین پایگاهِ تربیت انسانهای ولایتمدار «خانواده» است.
خانواده محل تربیت فرزندانِ ولایتمدار و حتی محل تقویت ولایتمداریِ زن و مرد است.
اینکه در قرآن کریم 4 مرتبه بعد از توصیه به توحید بلافاصله به احسان نسبت به پدر و مادر سفارش میکند (و بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً)، در واقع به تمرین ولایتمداری توصیه میکند.
اینکه در دین ما اینقدر به خانواده اهمیت داده شده است، برای این است که خانواده پایگاه تربیت ولایتمداری است و اگر در اثر وجود انسانهای ولایتمدار، ولایت در جهان مستقر شود همة امور سامان خواهد یافت.
صهیونیستها خوب میدانند که اگر در جامعهای بنیان خانواده از هم گسیخته شود، به راحتی میتوان بر آن جامعه حکومت کرد. لذا برای تسلط بر جوامع بشری، سعی میکنند ریشة ولایت را در خانوادهها قطع کنند. آنها برای اینکه در یک جامعه، تبعیت از یک پیشوا و رهبر شکل نگیرد، کاری میکنند که ریشة تبعیت فرزندان از پدر و مادر خشک شود؛ یعنی رابطة پدر و مادر را مخدوش میکنند تا فرزندان از آنها تبعیت نکنند و به این ترتیب وقتی این فرزندان وارد اجتماع شدند، از رهبر (که حکم پدر را دارد)، پیروی نکنند.
منبع:بیان معنوی
نشانه های ظهور/ بارانهاي پياپي
نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394يکي از پديده هايي که در سال ظهور اتفاق مي افتد و در شمار نشانه هاي ظهور از آن ياد شده است، بارانهاي پياپي است که تا آن روز مانند آن ديده نشده است.
اين بارانها زمينه آبادي و سرسبزي زمين را فراهم مي کند و به بهبود وضع زمين منجر مي شود؛ چنانکه امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
«اِنّ قُدّامَ القائِمِعليه السلام لَسَنَةٌ غَيْداقَةٌ يَفْسُدُ فِيها الثَّمَرُ فِي النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فِي ذلکَ» [1]
«در آستانه [قيام] قائم عليه السلام سالي پرباران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روي نخل مي پوسد. پس در اين ترديدي به خود راه ندهيد».
بارش اين مقدار باران پياپي، کم سابقه و يا بي سابقه است. البته احتمال ديگري نيز وجود دارد که اين بارانها، هم زمان و در همه جاي زمين ببارد، در اين صورت، مي تواند جنبه اعجاز داشته باشد.
امام صادق عليه السلام نيز فرمود:
«اِذا آنَ قِيامُ القائِمِ مَطَرَ النَّاسَ جَمادِي الآخِرةِ وَعَشْرَةَ اَيّامٍ مِنْ رَجَبَ مَطَراً لَم يَرَ الخَلايِقُ مِثلَهُ…» [2]
«وقتي که زمان قيام قائ معليه السلام فرا رسد، بر مردم باران فرو خواهد ريخت؛ در ماه جمادي الثاني و ده روز رجب؛ باراني که مانندش ديده نشده است.»
پی نوشت ها:
[1] کتاب الغيبة، ص 449؛ کشفالغمة، ج 2، ص 461.
[2] الارشاد،ج 2، ص 381؛ روضة الواعظين، ج 2، ص 264؛ کشفالغمة، ج2، ص 463.
منبع:پایگاه جامع عاشورا
نشانه های ظهور/اشراط الساعة
نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394
«اشراط» (جمع «شَرَط») به معناي علامت است. بنابراين «اشراط الساعة» به معناي نشانه هاي نزديک شدن قيامت است. [1] اين اصطلاح بر مجموع حوادثي اطلاق ميشود که پيش از واقعه عظيم قيامت، اتفاق خواهد افتاد.
تعبير «اَشْراطُ السَّاعَة» تنها يک بار در قرآن کريم به کار رفته است:
«فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّي لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ»؛ [2] «آيا آنها جز اين انتظاري دارند که قيامت ناگهان بر پا شود؛ [آن گاه ايمان آورند] در حالي که هم اکنون نشانه هاي آن آمده است، اما هنگامي که بيايد تذکر و ايمان آنها سودي نخواهد داشت».
در روايات - به ويژه از طريق اهل سنّت [3] - اين انگاره، فراوان مورد اشاره قرار گرفته است.
يکي از حوادث مهمي که در آستانه قيامت رخ خواهد داد و مورد اتفاق شيعه و اهل سنّت است، ظهور مردي از خاندان پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله ميباشد.
شيعه معتقد است:
او فرزند امام حسن عسکري عليه السلام است که در سال 255 ق. متولد شده و هم اکنون به قدرت الهي زنده است. هر گاه خداوند اراده کند، او پرچم قيام را بر دوش خواهد گرفت و تا او نيايد و حکومت عدل را در گيتي برپاي ندارد، عمر جهان به سر نمي رسد و قيامت بر پا نمي گردد.
به نظر ميرسد روايات بيانگر نشانه هاي ظهور و روايات حکايتگر نشانه هاي برپايي قيامت، در هم آميخته شده باشند. (نشانه هاي ظهور)
پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد:
«عَشرٌ قَبْلَ السَّاعَةِ لابُدَّ مِنْها السُّفيَانِيُّ وَالدَّجّالُ وَالدُّخانُ وَالدّابَّةُ وَخُروُجُ القائِمِ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَنُزُولُ عِيسيعليه السلام وَخَسْفٌ بِالْمَشرِقِ وَخَسْفٌ بِجَزيرَةِ العَرَبِ وَنَارٌ تَخْرُجُ مِنْ عَدَن تَسُوقُ النّاسَ اِلَي المَحْشَرِ»؛ [4] «ده چيز، پيش از برپايي قيامت، به ناگزير رخ خواهد داد: خروج سفياني و دجّال، پيدا شدن دود و جنبنده، خروج قائم، طلوع خورشيد از مغرب آن، فرود آمدن حضرت عيسيعليه السلام از آسمان، فرو رفتن [در زمين] در ناحيه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزيرةالعرب و آتشي که از انتهاي عدن بر ميخيزد و مردمان را به سوي صحراي محشر مي کشاند».
مراقب باشید از قافلۀ خوبان آخرالزمان عقب نمانید!
نوشته شده توسطرحیمی 27ام مرداد, 1394
مراقب باشید از قافلۀ خوبان آخرالزمان عقب نمانید.
در مقابل سیاهی و تباهی آخرالزمان، عدهای از خوبان هم دارند تربیت میشوند و رشد میکنند.
وقتی در آخرالزمان، بدیها زیاد میشود، خوبیها نیز زیاد میشود. باید هر دو وجه این ماجرا دیده شود نه اینکه فقط بدیها را ببینیم. فرمودهاند:
ظهور بعد از اینکه جهان پر از ظلم جور میشود، رخ خواهد داد
پیامبر(صلی الله علیه و آله):…کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛ (کفایة الأثر/ص67)
و ما نتیجه میگیریم که در آخرالزمان، جهان پر از ظلم و جور خواهد شد. ولی لازمهاش این است که یک عدهای هم در مقابل این ظلم و جور، پیدا شوند که در اوج قلۀ صلابت و سلامت هستند. مراقب باشید که از این قافلۀ خوبان آخرالزمان عقب نمانید.
درست است که در آخرالزمان، خباثت و تباهی خیلی زیاد میشود. اما در مقابل این سیاهی و تباهی یک عدهای بلند میشوند تا لااقل از خودشان دفاع کنند. یعنی در مقابل آنها یک عدهای از خوبان هم دارند تربیت میشوند و رشد میکنند.
اخبار بد دربارۀ آخرالزمان زیاد است ولی اخبار خوب هم هست. مثلاً اینکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«مردمى از مشرق قیام مىکنند و زمینه حاکمیت مهدى را فراهم مىآورند؛
یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ(کشف الغمه/2/477)
یک عدهای میآیند و مقدمات امر فرج را فراهم میکنند.
استاد علیرضا پناهیان
عجیبترین و پرثوابترین قوم
نوشته شده توسطرحیمی 26ام مرداد, 1394پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دربارۀ خوبان آخرالزمان میفرماید:
«عجیبترین مردم در ایمان و باعظمتترین مردم از نظر ثواب، قومی هستند که در آخرالزمان هستند، آنها پیامبر را ندیدهاند و حجت را نمیبینند و امام زمانشان پشت پرده غیبت است و آنها به نوشتهای ایمان میآورند؛
یَا عَلِیُ أَعْجَبُ النَّاسِ إِیمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ ثَوَاباً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَیَاض»(جامعالاخبار/180)
یعنی اینها پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهلبیت(علیهم السلام) را ندیدهاند و ایمانشان از روی نوشتههایی است که به آنها رسیده است.
چه میشود که ایمان آنها در آخرالزمان عجیبترین ایمانها میشود و ثوابشان باعظمتترین ثوابها میشود؟
معلوم میشود که کار آنها ساده نیست و آنها در شرایط خاصی که شرایط سیاهی و ظلمت و کفر است، به اینهمه مقام میرسند.
استاد پناهیان
انتظار یعنى...
نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394
انتظار یعنی ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم.
فکر نکنیم چون امام زمان خواهدآمد، امروز وظیفه ای نداریم.
اعتقاد به امام زمان به معنای گوشه گیری نیست.
اگر ما سرباز ایشانیم، باید خود را برای مبارزه با ظلم و بی عدالتی آماده کنیم.
رهبرانقلاب81.7.30
توصیه دعاهای به مردم آخرالزمان؟
نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394
«بزودي با شبههای مواجه مي شويد که علم و امام براي اينکه شما را از شبهه خارج کند، نداريد و سرگردان ميشويد و از این شبهه كسی نجات پیدا نمیكند، مگر كسی كه به وسیله دعای غریق خدا را بخواند»
امام صادق علیه السلام مردم آخرالزمان را به چه دعایی توصیه کردند؟
حجت الاسلام فوادیان گفت: یکی از موضوعاتی که در روایات امام صادق علیه السلام به زیبایی بیان شده است، دعاهای آن حضرت درباره امام زمان(عج) است.
به گزارش وارث؛ امام جعفر صادق علیه السلام در هفدهم ربیع الأول سال 83 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد، عمر بابرکت امام صادق علیه السلام، 65 سال بوده است و مدت امامت آن حضرت، 34 سال بود که در این دوران، موضوعات مختلف اسلامی را بیان کرده است و امروز، شیعه که به مذهب جعفری معروف است، مرهون تلاشهای این امام همام است.
یکی از موضوعاتی که امام جعفر صادق علیه السلام در عمر پربرکت خویش به آن پرداخته است، موضوع مهدویت و ظهور است، به طوری که روایات و احادیث زیادی از آن حضرت در رابطه با مهدویت و علائم ظهور وجود دارد، بر همین اساس، گفتگویی از حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا فوادیان کارشناس مباحث مهدویت را در ادامه می خوانید:
ترویج روایات مهدویت در دروان زندگی امام صادق علیه السلام
استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در دوران زندگانی امام صادق علیه السلام، روایات مهدویت در میان شیعیان وجود داشت و مردم درباره ظهور امام عصر (عج) و مهدویت گفتگو میکردند.
حجت الاسلام و المسلمین فوادیان اظهار داشت: «ثامر هاشم حبیب» نویسنده کتاب «غیبة الامام المهدی عند الامام الصادق علیهما السلام» است که روایات امام جعفر صادق علیه السلام را درباره امام زمان (عج) بیان کرده است و این کتاب با عنوان «غیبت امام مهدی علیه السلام از دیدگاه امام جعفرصادق علیه السلام» به فارسی ترجمه شده است.
نویسنده کتاب «از حسین تا مهدی (عج)» افزود: امام جعفر صادق علیه السلام به پاسخ به پرسش منصور صيقل و حارث بن مغيره درباره ظهور امام عصر (عج) میفرماید که امام مهدی (عج) زمانی ظهور میکند که شیعیان غربال و آزمایش شوند، همچنین فردی از امام صادق علیه السلام درباره روش حکومت امام زمان (عج) سوال میکند و این روایات نشان میدهد که در محضر آن امام بزرگوار، پرسشها و گفتگوهایی در خصوص مهدویت و ظهور صورت میگرفته است.
اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نفسَک!
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مرداد, 1394اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نفسَک!
امام صادق علیه السلام می فرماید :
زمانی می آید که خداوند قلوب شیعیان را در زمان غیبت «قائم» امتحان می کند.
یکی از یاران امام به نام زراره می گوید اگر آن زمان را درک کردم چه کار کنم؟
حضرت فرمودند: یا زراره هرگاه آن زمان را درک کردی این چنین دعا کن:
اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نفسَک فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی نَفسَکَ لَمْ أعرفْ نبیّک اَللّهم عَرِّفْنی رَسُولَکْ فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی رَسُولَکْ لَمْ أعرفْ حُجَّتَک اللهم عَرِّفْنی حُجَّتَک فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَنْ دینی.
اى خدا تو مرا به خود شناسا کن که اگر تو شناسایم به خویش نفرمایى رسولت را نخواهم شناخت.
اى خدا تو رسولت را به من بشناسان و گرنه حجتت را نخواهم شناخت.
خدایا تو حجتت را به من بشناسان و گرنه از دین خود گمراه خواهم شد.
روزی که همه بفهمند «ولایت» شرط زندگی بهتر است، روز ظهور خواهد بود.
نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1394حجت الاسلام پناهیان گفت: ولایت مثل بهار است که سعی میکند ما از دورن شکفته شویم.
حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان رمضان امسال به مدت 30 شب در مسجد امام صادق علیه السلام میدان فلسطین به موضوع «تنها مسیر برای زندگی بهتر» می پردازد و به سوال «چگونه یک زندگی بهتر داشته باشیم؟» پاسخ می دهد.
در ادامه فرازهایی از بیستمین جلسه این سخنرانی را میخوانید:
اشتباه است که فکر کنیم ضرورت ندارد دینداران، زندگی بهتر داشته باشند! / مرور مجدّد «چهار رکن زندگی بهتر»
گفتیم زندگی همانطور که نزد آدمها عزیز و محترم است نزد خداوند متعال هم عزیز و محترم است. خداوند دوست دارد که ما خوب زندگی کنیم و ما نباید از خوب زندگی کردن، صرف نظر کنیم. این تلقی غلط است اگر فکر کنیم که خداوند میخواهد آخرت ما را آباد کند و نمیخواهد زندگی ما را آباد کند! و این تلقی هم غلط است اگر فکر کنیم که ضرورتی ندارد دینداران، زندگی بهتر داشته باشند!
ما یک تعریفی از «زندگی» ارائه دادیم که اکثر آدمها بتوانند بر سر آن توافق کنند. آن تعریف که چهار رکن اصلی داشت، این بود که: زندگی عبارت است از تلاش و مبارزه برای رسیدن به علاقهها(علاقههای گزینششده و مدیریتشده) و در کنارش، زندگی فرایندی برای پذیرش محدودیتهاست و همه اینها در بستر مقدرات الهی است(نه در یک فضای تصادفی)
بر اساس چهار رکن اساسی زندگی که در تعریف بیان کردیم، زندگیِ بهتر نیز چهار رکن یا ویژگی مهم دارد. یکی اینکه زندگی بهتر با تلاش و تکاپو همراه است؛ نه با زرنگبازی و تنبلی. یعنی عنصر تلاش و تکاپو در زندگیِ بهتر، قوی است و البته این تلاش باید با یک برنامه درست باشد.
ویژگی دیگر زندگی بهتر این است که علاقه و محبت در این زندگی خیلی بالا باشد، و انسان پرحرارت و عاشقانه زندگی کند. زندگی بدون گرمای علاقه، زندگی بهتر نیست. البته اگر این علاقه به چیز پوچ و بیارزشی باشد، آدم بعد از مدتی سرش به سنگ خواهد خورد. ولی اگر این علاقه به چیزی باشد که روز به روز بیشتر شود و آدم را گرمتر کند، زندگی او بهتر خواهد شد.
ویژگی بعدی زندگی بهتر این است که انسان محدودیتها را درست و بهموقع بپذیرد و «محدودیتهای درست و بهجا» را بپذیرد. اگر آدم محدودیتهای نادرست و نابهجا را بپذیرد، یا اگر محدودیتهای بهجا را دیر بپذیرد، زندگیاش بهتر نخواهد بود.
ویژگی یا رکن بعدی زندگی بهتر هم این است که مقدرات الهی با ما همراهی کنند.