موضوع: "مهدویت"

شاهزاده روم

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1394

در عالم خواب دیدم مثل اینکه حضرت عیسی و شمعون وصی او و گروهی از حواریین در قصر جدم قیصر اجتماع کرده اند و در جای تخت منبری که نور از آن می درخشید قرار داد…

چگونه نوه مسیحی قیصر روم مادر امام زمان علیه السلام شد ؟

حضرت نرجس خاتون مادر امام عصر عجل الله تعالی فرجه یکی از ملکه های بزرگ و وجیه است که از نسل حواریون عیسی بن مریم بوده است. قدرت الهی آن بانوی مکرمه را برای همسری حضرت عسکری علیه السلام از روم به سامرا فرستاده تا گوهر تابناک وجود مهدویت در آن رحم پاک پرورش یابد. نرجس خاتون که نام دیگر او ملیکا بود، نوه قیصر روم و از خاندان شمعون، وصی بلا فصل حضرت مسیح است.

بشر بن سلیمان ، از فرزندان ابو ایوب انصاری و از شیعیان با اخلاص حضرت امام هادی و امام حسن عسکری بود و در سامره افتخار همسایگری حضرت عسکری را داشت. او گفت که روزی کافور یکی از خدمتگزاران امام هادی علیه السلام به خانه ام آمد و گفت: امام با شما کار دارد، وقتی من به خدمت حضرت رسیدم، چنین فرمود: ای بشر تو از اولاد انصار هستی که در زمان ورود حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به یاری آن جناب به پا خاستند، و دوستی شما نسبت به ما اهل بیت مسلم است، بنابراین به شما اطمینان زیادی دارم و می خواهم به تو افتخاری بدهم. رازی را با تو در میان می گذارم که نزدت محفوظ بماند.

سپس نامه پاکیزه ای به خط و زبان رومی مرقوم فرموده و سر آن نامه را با خاتم مبارکش مهر کرد، و کیسه زردی که در آن ۲۲۵ اشرفی بود بیرون آورد و فرمود: این کیسه را بگیر و به بغداد برو، و صبح فلان روز سر پل فرات می روی، در این حال کشتی می آید، در آن اسیران زیادی خواهی دید که بیشتر آنان مشتریان فرستادگان اشراف بنی عباس خواهند بود و کمی از جوانان عرب هستند. در چنین وقتی متوجه شخصی به نام عمر بن زید باش که کنیزی با چنین وصفی خواهی دید که خود را از دسترس مشتریان حفظ می کند. در این حال صدای ناله ای به زبان رومی از پس پرده رقیق و نازکی خواهی شنید که بر هتک احترام خود می نالد.

ادامه »

به من رحم کن بی قرارم بیا . . . / کلیپ

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1394

دانلود کلیپ مناجات بسیار زیبا با امام زمان (عج) از لینک زیر:

دانلود کلیپ « به من رحم کن بی قرارم بیا » – MP4

حجم فايل: 26.8 MB

آیا در نشانه‌های حتمی ظهور و یمانی، امکان «تغییر»، «بداء» و «عدم وقوع» مطرح است؟

نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394


نشانه های ظهور از جذاب ترین و پرطرفدارترین بخش های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه مناسب برای ورود خرافات، طمع شیادان را برای جعل و تحریف روایات را، دو چندان می کند. از این رو، نظر به فقدان پژوهش های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی احادیث صحیح از ضعیف و مطالب مستند از غیرمستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه های سوءاستفاده از این موضوع نیز، از میان برداشته شود.

آیا در نشانه های حتمی ظهور و یمانی، امکان تغییر، بداء و عدم وقوع مطرح است؟

در مقاله گذشته، به وجوب طریقی شناخت نشانه های حتمی ظهور اشاره شد. اکنون سئوال این است که آیا در نشانه های ظهور و بخصوص در نشانه های حتمی ظهور، امکان تغییر بلکه عدم وقوع، مطرح است یا نه؟

برای پاسخ به این سئوال، ابتدا اشاره گذرا و اجمالی به نشانه های حتمی ظهور می شود و درنهایت به بررسی امکان بداء و تغییر و عدم وقوع در نشانه های حتمی ظهور پرداخته خواهد شد.


معرفی نشانه های حتمی ظهور

در احادیث اسلامی، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه را می توان هم از تعدد روایات مربوط به آن ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه ها به شکل مستقل دریافت. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیه السلام در حدیث معتبر[1] نقل کرده است:

قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء.[2]

پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.

و نیز مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر[3]، از امام صادق نقل کرده است:

خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ .[4]

پیش از قیام قائم، پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه و یمانی.

این دو حدیث معتبر و حدیث های مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیه السلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد.

ادامه »

نامه امام زمان ارواحنا فداه برای جمعی از مردم قم

نوشته شده توسطرحیمی 19ام دی, 1394

در كتاب «احتجاج» از شيخ موثق ابوعمر عامرى رحمة الله عليه روايت مى‏كند كه گفت : ابن ابى غانم قزوينى و جماعتى از شيعيان درباره فرزند امام حسن عسكرى (علیه السلام) گفتگو نمودند. ابن ابى غانم مى گفت: حضرت رحلت فرمود و اولادى نداشت . سپس آنها نامه‏ اى در اين خصوص نوشتند و به ناحيه مقدسه فرستادند (تا و كلاى حضرت بآستان مقدسش برسانند) و درآن نامه نوشتند كه ما بر سر اين موضوع كشمكش نموده ‏ايم. جواب نامه آنها بخط آن حضرت صلوات الله عليه بدين مضمون صادر گشت :

بسم الله الرحمن الرحيم

خداوند ما و شما را از فتنه‏ ها نگاه دارد و بما و شما روح يقين موهبت كند، و از سوء عاقبت باز دارد. خبر ترديدى كه گروهى از شما در امر دين نموده ‏ايد، و شك و تحيرى كه درباره صاحبان امر خود بدل آنها راه يافته است ، بمن رسيد، ما از اين موضوع بخاطر شما غمگين شديم نه بخاطر خودمان و درباره شما ناراحت شديم نه درباره خودمان زيرا خدا با ماست و جز بخدا به هيچكس نيازى نداريم و حق با ماست و بنا بر اين كسيكه از اطاعت ما سرباز مى‏ زند، ما را بوحشت نمى‏ اندازد. ما اثر صنع خدائيم و مردم بطفيل و جود ما ، موجود گشته‏ اند.

اى مردم ! چرا دچار ترديد گشته و در حال تحير مطلب را بر خود مشتبه مى ‏سازيد. آيا نشنيده‏ ايد كه خدا مى ‏فرمايد:

يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم

يعنى : اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، خدا و پيغمبر و صاحبان امر خود را، اطاعت كنيد؟

نمى ‏دانيد كه در اخبار رسيده است كه حوادثى براى ائمه ، گذشته و آينده شما روى مى ‏دهد، و آيا نديده ‏ايد كه خداوند از زمان حضرت آدم تا زمان امام حسن عسكرى سنگرهائى براى شما قرار داده كه به آنها پناه بريد و علائمى مقرر داشته تا بوسيله آن هدايت شويد؟ بطوريكه هر گاه يكى از آن علامتها پنهان شود علامت ديگرى ظاهر مى ‏گردد و هر وقت ستاره اى غروب كند؛ ستاره ديگرى مى ‏درخشد؟

پس وقتيكه امام حسن عسكرى (علیه السلام) رحلت فرمود: گمان كرديد كه خداوند دين خود را باطل كرد، و رشته واسطه ميان خود و بندگانش را قطع نمود؟

نه .

چنين نبوده . و تا روز رستخيز و ظهور امر خدا كه مردم او را نمى ‏خواهند ، هم چنين نخواهد بود.

امام گذشته با سعادت رحلت فرمود و همچون پدران بزرگوارش از دست مردم رفت، وصيت و علم و فرزند و جانشين او در ميان ما است و جز ظالمان گناهكار كسى راجع به منصب و مقام امامت وى با ما نزاع ندارد و جز منكر كافر كسى ادعاى اين منصب بزرگ را نمى ‏كند.

اگر ملاحظه مغلوب شدن امر خدا و آشكار و علنى گشتن سرّ الهى نبود چنان حق ما براى شما ظاهر مى ‏گرديد كه عقل هاتان حيران گردد و ترديدتان بر طرف شود ولى آنچه خداوند خواسته تحقق خواهد يافت؛ و هر چيزى در لوح محفوظ مرقوم است .

پس شما هم از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را بما واگذاريد. همه گونه خيروخوبى از ما بمردم مى ‏رسد. آنچه بر شما پوشيده است، براى اطلاع از آن اصرار مورزيد. و بچپ و راست ميل نكنيد، مقصد خود را با دوستى ما براساس راهى كه روشن است بطرف ما قرار دهيد. من آنچه لازمه نصيحت بود، بشما گفتم و خداوند بر من و شما گواه است .

اگر محبت به شما نداشتيم و صلاح شما را نمى ‏ديديم و بخاطر ترحم و شفقت بر شما نبود، گفتگوى با شما را ترك مى گفتيم …

و صلى الله على محمد النبى و آله و سلم تسليماً.

منبع: گروه مطالعات اخلاق و تربیت معاونت تهذیب

فرج قائم ‌آل محمد(عج) در هنگام ناامیدی می‌رسد..

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1394


غیبت امام عصر علیه السلام امتحان بزرگی است تا شیعیان صبر خود را در گرفتاری های این زمان بیازمایند و با همه سختی هایی که تحمّل می کنند، از فرج الهی ناامید نشوند. امّا آیا همه مؤمنان از این امتحان بزرگ الهی موفّق بیرون می آیند؟

به طور کلّی در احادیث اهل بیت علیهم السلام از ظهور امام زمان علیه السلام به عنوان یک امر دفعی و ناگهانی یاد شده است که هیچ مقدمه و شرط ضروری را لازم ندارد. این مطلب به تعابیر مختلف ذکر شده است.


اصلاح امر ظهور در یک شب

یک تعبیر وارد شده در این خصوص این است که خداوند امر فرج امام عصر علیه السلام را در یک شب اصلاح می فرماید: «اصلاح در یک شب» می فهماند که اذن ظهور حضرت بدون هیچ گونه زمینه و مقدمه ی قبلی به ایشان داده می شود. و این مطلب با توجه به آنچه درباره ی بداء پذیر بودن وقت ظهور بیان شد، کاملاً مقبول است. روایت ذیل از حضرت جوادالائمه علیه السلام می باشد:

اِنَّ اللهَ تَبارَکَ و تَعالی لَیُصلِحُ لَه أمرَه فیِ لَیلَةٍ کَما أًصلَحَ اَمرَ کَلیمِهِ موسی علیه السلام إذ ذَهَبَ لِیَقتَبِسَ لِأَهلِهِ ناراً فَرَجَعَ و هُوَ رَسُولٌ نَبِیٌّ.. .. أفضَلُ اَعمالِ شیعَتِنا انتظارُ الفَرَجِ.[1]

همانا خداوند تبارک و تعالی امر ظهور ایشان (حضرت مهدی علیه السلام ) را در یک شب اصلاح می فرماید، همان طور که کار کلیم خود حضرت موسی علیه السلام را (یک شبه) اصلاح فرمود، آنگاه که برای به دست آوردن آتش برای اهل خویش رفت پس در حالی که پیامبرِ فرستاده شده بود بازگشت.. .. بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج می باشد.

تشبیهی که در این حدیث شریف به کار رفته است، به روشنی بر مقصود دلالت می کند. داستان سخن گفتن پروردگار با حضرت موسی علیه السلام و در نتیجه پیامبر شدن ایشان، در قرآن کریم ذکر شده است:

«وَ هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَی * إِذْ رَأَی نَاراً فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَاراً لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدًی * فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَی * إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی * وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَی».[2]

و آیا داستان موسی را شنیده ای؟ آنگاه که آتشی دید پس به اهل خود گفت: درنگ کنید. من آتشی دیدم. باشد که یا پاره ای از آن را برایتان بیاورم یا بوسیله ی آن خبری از راه پیدا کنم. چون به آن رسید، ندا داده شد که: ای موسی، من پروردگار تو هستم. پای خود را برهنه کن؛ که تو در بیابان مقدّس طوی هستی. و من تو را برگزیدم، پس به آنچه وحی می شود گوش فرا ده.

وقتی حضرت موسی علیه السلام در بیابان تاریک همراه با اهل خود راه را گم کرده بودند، از دور آتشی مشاهده کرد و طبق بیان قرآن به سوی آن رفت که یا چیزی از آن آتش برای اهل خودش بیاورد و یا خبری از راهی که گم کرده بودند به دست آورد. روی قرائن و حساب های ظاهری (که افراد معمولی و حتی خود حضرت موسی علیه السلام می دیدند) نشانه ای از این که قرار است در آن شب ایشان به نبوّت و رسالت برگزیده شوند، وجود نداشت. هیچ قرینه و زمینه ی قابل پیش بینی در کار نبود. ایشان برای منظور دیگری به سوی آتش رفتند، امّا رسول و نبی برگشتند.

وجه شباهت اصلاح ظهور حضرت مهدی علیه السلام با اصلاح امر نبوّت و رسالت حضرت موسی علیه السلام در همین مطلب است که از آن به «اصلاح امر در یک شب» تعبیر شده است. مقصود این است که اِذن خداوند برای ظهور امام زمان علیه السلام هم بدون مقدمه و در وقتی که ظاهراً نشانه ای دالّ بر نزدیک بودن آن وجود ندارد، صادر می شود.

ادامه »

آگاه باشید...

نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1394

آگاه باشید، همانا آخرین پیشوا از ما، آن قیام کننده ای است که نامش مهدی است.

آگاه باشید که او یاری کننده دین است!

آگاه باشید که او انتقام گیرنده از ستمکاران است!

آگاه باشد که او گشاینده دژهای محکم و ویران کننده آنهاست!

آگاه باشید که او نابودکننده همه طوایف و گروه های مشرک است!

آگاه باشید که او انتقام گیرنده همه خون هایی است که از دوستان خاص خدای بزرگ ریخته شده است.

آگاه باشید که او یاور دین خداست!

آگاه باشید که او جرعه نوش دریای ژرف حقایق است!

آگاه باشید که او هر صاحب فضیلتی را به فضیلتش و هر صاحب جهلی را به نادانی اش معرفی خواهد کرد!

آگاه باشید که او برگزیده و انتخاب شده خداست!

آگاه باشید که او وارث همه دانش ها و چیره بر همه آنهاست.

آگاه باشید که او از سوی پروردگار بزرگ [آمده است] و از مراتب ایمانش خبر می دهد.

آگاه باشید، او رشید و استوار است و کسی است که امور آفریده ها به او واگذار شده است!

آگاه باشید، او کسی است که گذشتگانش به وجود و ظهور او بشارت داده اند!

آگاه باشید که او حجت ماندگاری است که پس از او، حجتی نیست و هیچ حقی نیست مگر با او و هیچ نوری نیست، مگر نزد او و کسی بر او چیره نمی شود و کسی را در برابرش یاری نمی توان کرد!

آگاه باشید، در گستره زمین، ولی خدا و فرمانروای خدا در میان خلق و امانت دار خدا در پیدا و نهان، اوست.

 برگرفته از خطبه حضرت رسول در روز غدیر.

یاران امام حسین (علیه السلام) الگوی یاران امام مهدی (عج)

نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394

یکی از نیازهای اساسی منتظران در عصر غیبت، لزوم برخورداری از الگوهای عملی، در مسیر خودسازی و نیز همراهی و مساعدت امام معصوم است، کسانی که توانسته باشند در عرصه عمل، برای تحقق اهداف و آرمان های امام خود، جان فشانی کنند و نمونه های روشنی در طریق اطاعت و سرسپردگی باشند و به راستی، چه کسانی شایسته تر از یاران امام حسین علیه السلام؟!

یارانی که امام خود را در تحقق بخشیدن به اهدافش یاری کردند؛ یاران بزرگ و مجاهدی که عقل بشری از درک مقامشان عاجز است؛ آن هایی که امام معصوم علیه السلام، در وصفیشان فرمود:

«فَإنی لا أعلمُ أصحاباً أوفی و لا خیراً أصحابی…؛

من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی شناسم.»[1]

در حقیقت یاران اباعبدالله علیه السلام، معیارهایی را در اختیار ما قرار داده اند تا به وسیله آن ها، خود را محک زده و با عمل به آن ها، خود را برای قیام جهانی و روز باشکوه ظهور، آماده تر سازیم.

معرفت و محبت

محبت، حالتی بین محب و محبوب است که اگرچه از درون و قلب، سرچشمه می گیرد، اما در ظاهر و افعال و اعمال محب، به روشنی بروز پیدا می کند. محبتی پایدار و حقیقی است که در پی معرفت باشد؛ چراکه هرچه شناخت بیشتر باشد، محبت شدیدتر و عمیق تر خواهد بود. راه ایجاد و تعمیق محبت به ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آن است که انسان به صاحب الزمان به عنوان مطلوب کامل خویش، معرفت حاصل کند و ابعاد وجودش را بشناسد.

ادامه »

عصرهای جمعه دل انسان می گیــرد، چرا؟

نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394

از آیت الله بهاالدینی رحمه الله علیه پرسیدنــد :

علت ایــن که عصرهای جمعه دل انسان می گیــرد وغمگیــن می شود چیست ؟

فرمودنــد:

چون در آن لحظه قـلب مقدّس امـام عـصــر ارواحنافداه بــه سبب عرضــه ی اعمال انسان ها ،ناراحت و گرفتــه است، آدم و عالم متأثــر می شونــد ، حضــرت قلب و مدارِ وجـود است.

شرح چهل حدیـث،432

آیا علت عدم ظهور نبودن یاران است ؟

نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394

همان‌گونه كه يك رشته علل و عوامل باعث غيبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنين ظهور امام نيز مشروط به تحقق زمينه‌ها و شرايط آن است و تا اين شرايط فراهم نشود، ظهوري نخواهد بود.

يكي از شرايط عمده، وجود ياوراني است كه به همراه امام بار قيام را بر دوش بكشند و تا آخر از همراهي و ياري رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدير صيرفي در گفت و گويي با امام صادق علیه السلام درباره عدم قيام مي‌گويد: حضرت مرا به خارج مدينه برد تا آن كه وقت نماز، در محلي پياده شدم. امام صادق علیه السلام به جواني كه در آن نزديكي بز مي‌چراند نگاهي كرد و فرمود: «اي سدير! به خدا قسم! اگر پيروان من به تعداد اين بزها بودند، بر جاي نمي‌نشستم(و قيام مي‌كردم). سدير گويد: بعد از تمام شدن نماز، حيوانات آن گله را شمردم و يافتم كه عدد آنها از هفده تجاوز نمي‌كند.(كافي، ج2، ص190، ح4)

تحقق اين شرط، لازم است ، ولي كافي نيست، بلكه بايد زمينه‌هاي ديگر نيز فراهم شود كه از مهم‌ترين آنها، قابليت مردم براي پذيرش دولت حق است. به اين معنا كه عموم مردم و جامعه بشري(نه گروهي خاص و در منطقه‌اي خاص) بايد به درجه‌اي از معرفت برسند كه دريابند حكومت‌ها و مكاتب ساخته‌ي بشر، جوابگوي نياز مردم نيست و به وسيله‌ي اين‌ها، سعادت و عدالت واقعي به بشر هديه نمي‌شود.

خلاصه آنكه مردم، خود بايد ظهور عدالت را بخواهند و جهانيان را با زيبايي‌هاي دوران ظهور آشنا كنند و روحيه‌ي عدالت طلبي و ظلم ستيزي را در همه جا گسترش دهند.

مرحوم خواجه طوسي، در كتاب تجريد الاعتقاد، علت غيبت امام را كوتاهي مردم مي‌داند؛ چرا كه اعمال و كردار مردم، باعث شد امام از ميان مردم برود. بنابراين بايد مردم از راه غلطي كه رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گيرد.

و از همي طزن رو، شيخ صدوق در مقدمه‌ي كتاب كمال الدين مي‌گويد: ظهور حجت‌هاي الهي در مقامات پيشوايي خود، بر سبيل امكان و تدبير، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوري باشد كه امام بتواند تدبير و رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد ـ يعني مردم حاضر باشند حرف او را بپذيرند و او بتواند اراده‌ي خدا را پياده كند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌اي باشد كه امام نتواند تدبير در رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد و حكمت الهي، موجب پنهاني او گردد و تدبير نيز آن را اقتضا كند، خداوند او را در پشت پرده غيبت، نهان مي‌سازد تا زماني كه وقت مناسب فرا رسد».

منبع: مرکز مجازی مهدویت

 

عوامل دشمنی غرب با مهدویت!/مهدی ستیزان

نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394


1. جهل و بى اطلاعى

«الناس اعداء ما جهلوا؛ مردم با آنچه نمى‌دانند، دشمن هستند.» پيامبر گرامى اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) در مقابل دشمنى‌ها و ستيزه جويى‌هاى دشمنان چنين با خدا مناجات مى‌كند: اللهم اهد قومى فانهم لايعلمون .

نگاهى گذرا به تاريخ پيامبران و اوصياء آنان (علیهم السلام) ، به خوبى روشن مى‌سازد كه بسيارى افراد به دليل ناآگاهى و جهل و… و عدم شناخت، نه از سر عناد و لجاجت، با آنان به دشمنى پرداخته اند:

پيرمرد شامى، چون اسراى كربلا را در ميان شهر خود ديد، زبان به شكر خدا گشود: امام سجاد (علیه السلام) خود و همراهان و شهدا را معرفى نمود؛ پيرمرد شرمنده شد و فرياد پشيمانى سرداد و… اين نمونه‌ها در تاريخ بسيارند.

جهل و ناآگاهى نسبت به حضرت، دو گونه است:

1. عده‌اى، صرفاً به خاطر عدم شناخت امام، عدم شناخت مهربانى، منطق، حكمت و ديگر آثار حضور و قيام او، به ستيز با او مى‌پردازند. يا به ياريش بر نمى‌خيزند.

2. گروه ديگر، به دليل عدم شناخت جايگاه حضرت؛ و حل نشدن مسأله اضطرار به حجت؛ به دشمنى بر مى‌خيزند، اينان از آنجا كه به سراى ديگر قائل نيستند و اين دنيا را صرفاً امور حيوانى تصوّر كرده اند؛ نيازى به آل محمد احساس نمى‌كنند. جايگزينى قدرتها و نظامهائى چون ليبرال دموكراسى در ديدگاه هائى نظير فوكوياما، هانتينگتون و… به عنوان تنها راه به جاى منجى و نظام الهى و دينى، از غرور ناشى از عدم نياز به امام سرچشمه مى‌گيرد:

حضرت على (علیه السلام) فرمود: ]حضرت مهدى (علیه السلام) غيبتى مى‌نمايد كه جاهل گويد: نيازى به آل محمد (علیهم السلام) نيست.

جايگزين ساختن تجربه دينى و عقل ابزارى به جاى وحى؛ همه و همه از اين توهم سرچشمه مى‌گيرد.

ادامه »