موضوع: "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم"

پیامبر و عدالت

نوشته شده توسطرحیمی 3ام دی, 1394

یکی از ویژگی های اساسی تعالیم رهایی بخش اسلام، این است که آموزه های این مکتب انسان ساز، بر اساس ویژگی های ذاتی بشر، بنیان نهاده شده است و این آموزه ها در تطابق کامل با ماهیت انسان و ساختار وجودی او - که در گزاره های دینی از آن به «فطرت» تعبیر می شود – قرار دارد.

این ایین الهی، تلاش کرده است تا با احکام و قوانین و آموزه های خود، بستری را فراهم آورد که خواسته های اساسی بشری در مسیر صحیح، برآورده شود. یکی از این خواست های اساسی انسان ها در طول قرن های پیاپی حضور انسان بر روی این کره خاکی، برقراری عدالت است. کافی است نگاهی کوتاه، به تاریخ بشریت داشته باشید تا ببینید ریشه چه میزان از ناراحتی ها و خستگی ها و رنجش ها در عدم برقراری عدالت بوده است؟ و یا آن که عامل اساسی چه مقدار از حرکت های اجتماعی، انقلاب ها، شورش ها و … تلاش انسان ها برای فراهم آوردن بستری است که در آن، این خواسته اساسی (برقراری عدالت) تحقق یابد و در نتیجه، سایر خواسته های او نیز برآورده گردد؟

از این رو، در اسلام، کمتر مسئله ای را می توان یافت که به اندازه عدالت، بدان اهمّیت داده باشد؛ زیرا مسئله «عدل» همانند مسئله «توحید»، در تمام اصول و فروع، ریشه دوانده، یعنی همان طور که هیچ یک از مسائل عقیدتی، عملی، فردی، اجتماعی و حقوقی، از حقیقت توحید و یگانگی جدا نیست، همچنین هیچ یک از آنها را خالی از روح «عدل» نیز نخواهیم یافت.1

کوتاهْ سخن این که، تنها واژه عدل می تواند بیانگر ربوبیت، حاکمیت، خالقیت و ولایت خدای هستی بر مجموعه هستی باشد. یعنی شیوه ربوبیت و ولایت حق، بر اساس عدل و طرز خالقیت و حاکمیت او بر مبنای عدالت است.

مسئله عدالت در سه حوزه معارف بشری، به صورت مسئله اساسی و بحث انگیز مورد توجّه واقع شده است:

1. به عنوان وصف افعال خداوند، یا کیفیت نظام تکوین ـ که در کلام و فلسفه بحث می شود - ؛

2. به عنوان وصف فعل انسانی یا ملکه نفسانی ـ که در علم اخلاق، مطرح است ـ ؛

3. به عنوان معیار حقّانیت و ملاکی برای داشتن مناسبات صحیح اجتماعی یا نظام اجتماعی سالم ـ که در علوم اجتماعی و بویژه سیاست مطرح است ـ .2

اهمیت عدالت در علم کلام (عقاید) و مبحث عدل الهی، خود، منجر به ایجاد فرقه های کلامی مختلفی شده است که شرح آن، نیازمند مجال گسترده ای است که از حوصله این نوشته، خارج است.

در حوزه اخلاق نیز مسئله عدالت (یعنی عادلانه بودن رفتار آدمی)، یک موضوع اساسی است که از دیرباز، مورد توجّه بوده است. افلاطون، در رساله چهارم کتاب «جمهور»، پس از طرح فضایل چهارگانه (شجاعت، عفّت، حکمت، عدالت)، این نکته را گوشزد می کند. عدالت با بقیه موارد از این نظر متفاوت است که منحصراً در زمینه بخصوصی، سازنده فضیلت و علوّ انسانی نیست، بلکه به منزله حُسن جامع (تکامل دهنده همه حُسن ها) است؛ یعنی میان اجزای درونی، هماهنگی ایجاد می کند و آنچه را که با توجّه به همه ابعاد وجودی انسان، تعالی بخش اوست، تعیین می نمایند و او را از افراط و تفریط باز می دارد.3

مسئله عدالت در اجتماع ـ که مد نظر این نوشته نیز همین معنا از عدالت است ـ ، دارای اهمیت فوق العاده زیادی است. این که در تنظیم مناسبات اجتماعی، شکل گیری نظام اجتماعی و سیاسی مطلوب، بر اساس حق و این که حق، به مقدار برسد و تبعیض روا نگردد و هر چیزی در جای خود قرار گیرد، مهم ترین و مقدّم ترین اصل است. جامعه ای که در آن، حاکمیت، قانون، سیاست اجرایی، برنامه ریزی های مختلف مبتنی بر عدالت و … نباشد به طور حتم، دچار مشکل خواهد شد.

ادامه »

و محمد می آید...

نوشته شده توسطرحیمی 3ام دی, 1394

محمد می آید.

محمد می آید.

محمد در ماه «ربیع» می آید و همراه با خود، ربیع قلوب، بهار جان ها و طراوت ایمان را به همراه می آورد.

محمد می آید.

از نسل ابراهیم بت شکن، از سلاله پاکان، از دامن «آمنه» عفیف، از مکه معظمه، از خانه خدا…

با مشعلی از «حق»، فرا دست که می بینی آتشکده «آذرگشسب»، با طلوع حضرتش، به خاموشی می گراید؛ به نشان فرو مردن فروغ دروغین آتش اهورایی در جلوه جمال الهی و جلال کبریایی

و این «صبح صادق»، رسیدن «روز» را نوید می دهد؛ پس از شب دیجور و ظلمت ظلم؛ پس از قرن ها قساوت و سال ها سفاهت

و با این «میلاد»، لرزه و شکاف در کاخ «کسری» می افتد به نشانه این که از این پس، «کعبه»، کوی عشق است و سکوی آزادی و بنای یادبود عدالت و برابری و توحید،

و سمبل قیام مردم و قوام امت

و رمز خضوع، در برابر فقط «الله».

نه «جم» ها،

نه «کی» ها،

و «کسری» ها،

و «قیصر» ها،

و «فرعون»ها…

محمد می آید.

مردی است از تبار پاک ابراهیم، آخرین حلقه از سلسله نورانی رسولان که همواره مبشران داد و آزادی و معلمان اخلاق بودند و رابط میان خالق و خلق.

می آید…

تبر ابراهیم بر دوش،

عصای موسی در دست،

قلب مسیح در سینه،

عزم نوح در اراده،

صبر ایوب در دل،

زیبایی یوسف در رخسار،

حکمت لقمان بر زبان،

حکومت داود و سلیمان در سایه قرآن.

می آید…

می آید…

با «فرقان»، با «آیات»، با «بینات»، با «نور»، با «ذکر» با «کتاب»، با «هدایت»، با «قرآن»، با «بشارت»، با «انذار»، با «وعد»، با «وعید»

ادامه »

پربرکت‌ترین ازدواج تاریخ بشر

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1394

حضرت خدیجه سلام الله علیها ؛ هدیه خدا برای تسلی دل پیامبر صلی الله علیه و اله

خداوند به جای شهر مکه، مردم مکه و مهر و محبت آنها و استقبال ایشان از دعوت به توحید حضرت خدیجه سلام الله علیها را به پیامبر صلی الله علیه و اله عطا کرد‌ و او هنگامی که حضرت به خانه می‌آمد، به استقبال وی می‌شتافت و از حال وی پرسش می‌کرد و از او دلجویی می‌نمود و رحمت و نصرت و لطف خدا را به یاد او آورده،‌ گرد وغبار را از چهره درخشانش می‌شست، و ملالت آزار قوم را با تسلاهای گرم از دلش می‌زدود.
 روز دهم ربیع الاول(15 سال قبل از هجرت)، پیامبر صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) ازدواج نمودند.(1)

عموماً نوشته ‏اند ماجراى اين ازدواج ميمون و مبارك از اينجاشروع شد كه بنا به پيشنهاد جناب ابو طالب(علیه السلام)،يا درخواست‏ حضرت خدیجه(سلام الله علیها)، رسول خدا صلی الله علیه و آله بصورت اجير يا بعنوان مضاربه براى حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به‏ سفرى تجارتى اقدام كرد، و به خاطر سود فراوانى كه در اثر تدبير ودرايت آن حضرت از اين سفر نصيب حضرت خدیجه(سلام الله علیها) شد، آن بانوى مكرمه ‏علاقمند به اين وصلت گرديد و مقدمات اين ازدواج فراهم شد.


حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از اشراف زادگان اصیلی بودکه اصالت خانوادگی و نجابت ذاتی او در مکه، زبانزد خاص و عام بود. او با وجود ثروت فراوان، هرگز از راه نجابت و عفت فاصله نگرفت. و بنابرقول تاریخ همیشه مال و ثروتش را در راه دستگیری بینوایان و خانواده های بی سرپرست به کار می برد. اصالت، نجابت و محاسن اخلاقی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و ثروت روز افزونش سبب شد که بزرگان مکه، به فکر خواستگاری و ازدواج با وی بیافتند؛ ولی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به همه آن ها پاسخ منفی داد و حاضر به ازدواج با آن ها نشد. تا آن که مشیّت الهی بر این تعلّق گرفت که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به همسری پیامبر درآید و هم گام با او رسالتی مهم را در زندگی خویش به اتمام رساند.

پیوند مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه علیهاالسلام پیوندی الهی بود که در به ثمر رساندن رسالت عظیم و پرخطر پروردگار نقش عظیمی داشت و زمانی اتفاق افتاد که جهل و بت پرستی در شهر مکه رایج بود، خداوند نیز در سایه رحمت خویش در دل این دو زوج مهربان چنان محبتی ایجاد کرد که هرگز در این مسیر پر خطر، اندکی تزلزل و تردید بر خویشتن راه ندادند و استوار و محکم در این راه گام برداشتند. تا در پرتو این کوشش کم نظیر، انقلاب عظیم محمدی به ثمر بنشیند و آزادی، آزادمنشی و حقانیت رسالت الهی ثابت شده و ندای لا اله الا اللّه بر قلب های خفته تاریخ تقدیم گردد.

ادامه »

ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1394



کامل ترین انسان

وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد. خداوند او را نیکو تربیت فرمود و از گزند محیطی که در آن می زیست، در امان نگاه داشت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آراسته به سجایای نکوی اخلاقی بود، به همین دلیل خدای متعال او را در قرآن بدین صفت توصیف فرمود:

«وإِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظیم.» بنابراین، محمد صلی الله علیه و آله برجسته ترین نمونه کمال انسانی و شایسته ترین الگوی مسلمانان است و از این رهگذر، خداوند به ما فرمان داده است که از او پیروی کنیم و برای دست یابی به رضوان الهی، به آموزه های وی عمل کنیم. خدای سبحان، مؤمنان را در قرآن مخاطب ساخته و فرموده است:

لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللّه ِ اُسْوَةٌ حَسَنةٌ لِمَنْ کان یَرْجُواللّه َ وَ الیومَ الآخِرَ و ذَکَرَللّه َ کَثیرا.(احزاب:21)

برای کسانی که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا را زیاد یاد می کنند، رسول خدا بهترین الگو است.

این آیه، خود قوی ترین دلیل و بزرگ ترین گواه بر این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله از شایسته ترین اخلاق و پسنده ترین فضیلت های انسانی بهره مند بوده است.

پیام متن:

رسول اکرم صلی الله علیه و آله بهترین و شایسته ترین الگوی اخلاقی برای مسلمانان است.

ادامه »

سیمای حضرت رسول صلی الله علیه وآله در آیینه وحی

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1394

فخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد

مولای زمان مهتر صاحبدل امجد

آن سید مسعود و خداوند مؤید

پیغمبر محمود ابوالقاسم احمد

وصفش نتوان گفت به هفتاد مجلد

این بس که خدا گوید: «ما کان محمد» (1)

تولد پربرکت حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله که بنا به اعتقاد علمای امامیه در 17 ربیع الاول سال 570 میلادی و مطابق با سال عام الفیل به وقوع پیوست، آغاز تولدی نوین و روز اعطای مدال سعادت و رستگاری از سوی حضرت حق برای جامعه بشریت می باشد . در آن روز نوزادی به این عالم خاکی قدم نهاد که بعد از چهل سال از سوی خداوند بعنوان آموزگار وحی و مربی برترین فرهنگ زیستن به اهل جهان معرفی گردید . مقارن این ولادت پر برکت در صحنه گیتی آثار شگفت انگیز و اسرارآمیزی رخ داد که هشداری برای حاکمان و زور مداران تاریخ به حساب آمد .

فرو ریختن 14 کنگره در ایوان کسری، خاموش شدن آتشکده فارس، جریان آب در وادی سماوه بعد از سالهای طولانی خشکی، سرنگون شدن بتها در مکه و سایر نقاط عالم، خشک شدن دریاچه ساوه، پرتوافشانی نوری از وجود آن گرامی در آفاق آسمانها و خوابهای وحشتناک انوشیروان و موبدان، از جمله علائم خارق العاده و از نشانه های هشدار دهنده ای بود که مقارن تولد پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله در جهان حادث شد که در منابع معتبر تاریخی و جوامع مورد اعتماد حدیثی از آنها یاد شده است .

در مورد زندگی، سیره و سخن و خلق و خوی آن وجود گرامی آثار و مجموعه های ارزشمندی از سوی دانشمندان و محققین پدید آمده است که هر کدام به نوبه خود قابل تحسین و تقدیر است . السیرة النبویه: ابن هشام، السیرة النبویه: ابن کثیر، حیاة النبی و سیرته، سیرة المصطفی: عبدالزهرا عثمان محمد، سیرة المصطفی: هاشم معروف الحسنی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، نهایة المسئول فی روایة الرسول، سیری در سیره نبوی، فروغ ابدیت، شرف النبی و حیاة القلوب، ج 2، برخی از این مجموعه های نبوی می باشند که هر کدام با سلیقه خاص مؤلف و از زوایای مختلفی به بررسی ابعاد زندگی و سیره آن حضرت پرداخته اند .

در این نوشتار سعی شده در حد وسع، خلق و خوی حضرتش در پرتو آیات وحیانی قرآن بررسی شود، تا به این وسیله جان و دل خود را با آیات نور روشنایی بخشیده و از صفات ستوده محمدی صلی الله علیه وآله بهره ور شویم، چرا که بر این باوریم: زیباترین و کاملترین سیمای آن گرامی را باید در آیینه کلام وحیانی پروردگار به نظاره نشست و خصلتهای زیبای نبوت را از سرچشمه نور جستجو کرد و اگر قرار است انسان برای بهتر زیستن و به سوی سعادت ابدی رفتن به دنبال الگو و سرمشق باشد، آنرا در کاملترین و مطمئن ترین منابع می توان یافت که صفحات درخشان و زرین آن در بلندای تاریخ و در تاریکترین لحظات آن، شاهراه انسانیت را روشن نموده است . خداوند متعال فرمود: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة » ; (2)

«مطمئنا برای شما در [رفتار و گفتار] رسول خداصلی الله علیه وآله سرمشق نیکو [و کاملی] می باشد .»

1 - نرمخویی و مهربانی

از منظر قرآن کریم یکی از شاخصترین ویژگیهای حضرت رسول صلی الله علیه وآله، اخلاق زیبا و برخورد شفقت آمیز با دیگران بود . آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست در طول 23 سال، دلهای بسیاری را به خود شیفته کرده و به صراط مستقیم هدایت نماید، در حالی که هیچ قدرتی توان چنین کار شگفتی را نداشت . خداوند متعال این عامل اساسی را چنین شرح می دهد: «فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک » ; (3)

«به برکت رحمت الهی در برخورد با مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند .»

اساسا آن حضرت بر این باور بود که فلسفه بعثت برای تکمیل مکارم اخلاق است و می فرمود: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق; (4)

همانا من برای به سامان رساندن فضائل اخلاقی مبعوث شده ام .»

ابراز محبت و مهرورزی آن حضرت نه تنها شامل دوستان و اهل ایمان می شد، بلکه مخالفین آن بزرگوار نیز از اخلاق نرم و شفقت آمیز آن گرامی بهره مند بودند و این سبب جذب آنان به سوی اسلام می گردید . به همین جهت خداوند متعال رسول گرامی اش را تحسین کرده و فرمود: «وانک لعلی خلق عظیم » ; (5)

«و یقینا تو دارای اخلاق عظیم و برجسته ای هستی .»

ادامه »

محمد صلی الله علیه و آله پیامبر صلح و دوستی

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1394


تو را با بوی عطر، با مهربانی، تو را با لبخند شراکت شادی ها شناختیم. سایه بان حمایت تو را هرگز هیچ خسته ای کم نیاورد و در انزوای غربت هیچ تنهایی، پس از بردن نام تو بی نصیب از شوق نماند. تو آمده بودی تا سلام کردن را حتی به کبوتران بیاموزی. بیشتر از باران برای تشنگی ها حقیقت داشتی.

زنده ای تو خیلی پر رنگ تر از آفتاب که هر روز صبح از مشرق جوانه می زند. خیلی ملموس تر از آسمان که می بارد. درختی که تویی در چهار فصل سال شکوفه و بار دارد؛ درختی که تویی سبز است و شکوهمند. آن قدر بزرگ که سایه اش تمام زمین را می پوشاند و شکوفه هایش به همه اهالی زمین می رسد. تو ریشه در بهشت داری و بهشت تجلی خداست. تو هم بنده خدایی، بنده ای با عظمت و ستودنی؛ بنده ای که همه کاینات را از حضور خودش مست و متحیر کرد؛ بنده ای بزرگوار که دل سوزترین فرد نسبت به هم نوعانش بود و اگر این حس سرشار در او موج نمی زد، محال بود خداوند ردای پیامبری را به دوشش بیندازد.
تو پاک ترین چشمه ساری هستی که به مردم زمین وقف شد. حالا بعد از هزار و چهارصد سال، وقتی تشنه می شویم، وقتی نیاز به پاکی داریم، به ساحت مقدس تو پناه می بریم. چشمه ساری که رود های زیادی از وجودش ظهور کرده اند. نسبت همه رودخانه ها و دریاها به تو می رسد. سرچشمه زندگی که خضر را نامیرا کرد. وجود مقدس توست. ولادتت در تاریکی مکه اتفاق افتاد، زندگی ات در تاریکی مدینه و هنوز هم در تاریکی دنیا می شود تو را یافت. یافتن چشمه زندگی آن قدر دشوار نیست که می گویند، اما هر کس به اندازه سبویش از آن سود می برد.

ادامه »

شکوه اسلام

نوشته شده توسطرحیمی 17ام شهریور, 1394

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :

إذا عَظَّمَتْ اُمّتي الدُّنيا نَزَعَ اللّه‏ُ منها هَيْبَةَ الإسلامِ؛

هرگاه امّت من دنيا را بزرگ بدارند، خداوند شكوه اسلام را از آنان مى ‏گيرد.تنبيه الخواطر: ج1، ص75

شما صاحب کدام‌یک از این قلب‌ها هستید؟

نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1394

رسول خدا صلی الله علیه وآله در حدیثی قلب ها را به چهار دسته و گروه تقسیم کرده اند.

قَالَ‏ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْقُلُوبُ أَرْبَعَةٌ قَلْبٌ فِيهِ إِيمَانٌ وَ لَيْسَ فِيهِ قُرْآنٌ وَ قَلْبٌ فِيهِ إِيمَانٌ وَ قُرْآنٌ وَ قَلْبٌ فِيهِ قُرْآنٌ وَ لَيْسَ فِيهِ إِيمَانٌ وَ قَلْبٌ لَا إِيمَانَ فِيهِ وَ لَا قُرْآنَ فَأَمَّا الْأَوَّلُ كَالتَّمْرَةِ طَيِّبٌ طَعْمُهَا وَ لَا طِيبَ لَهَا وَ الثَّانِي كَجِرَابِ الْمِسْكِ طَيِّبٌ إِنْ فُتِحَ وَ طَيِّبٌ إِنْ وَعَاهُ وَ الثَّالِثُ كَالْأَشنةِ طَيِّبٌ رِيحُهَا خَبِيثٌ طَعْمُهَا وَ الرَّابِعُ كَالْحَنْظَلَةِ خَبِيثٌ رِيحُهَا وَ طَعْمُهَ

رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:

قلب ها چهار دسته ‏اند:

قلبى كه در آن ايمان هست اما قرآن نيست؛
قلبى كه در آن ايمان و قرآن هر دو وجود دارد؛
قلبى كه در آن قرآن هست اما ايمان نيست؛
و قلبى كه در آن نه ايمان هست و نه قرآن!

اما وضع قلب اول، مانند خرمايى است، كه خوشمزه است، ولی بوى خوش هم ندارد.
قلب دوم، مانند كيسه مِشك است كه باز باشد، يا بسته باشد، بوى خوش مى ‏دهد.
قلب سوم، مانند اشنه(گیاهی خوشبو نوعی پیچک) است، كه بوى خوش دارد، اما مزه آن بسيار بد است.
قلب چهارم، مثل «حنظل» (هندوانه خاصی به صورت خودرو در بیابات می‌روید) است كه هم بوى آن بد و هم مزه تلخ دارد.

منبع : النوادر للراوندي، ص: 5-4

 

پنج دلیل دوست داشتن کودکان

نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394

 

پیامبــــــر گرامی اسلام(صلوات الله علیه) فرمودند :

کودکان را به پنج دلیل دوست دارم:


۱- “گـریه مـی کننـد” چـــرا کـــه چشمـان گـریـان کـلیــد بهشت اسـت.

۲- “قهـر می کنند” ولی زود آشتی میـکننـد چرا که دلی “بی کینه” دارنـد.

۳- “چیزی را زود خراب میکننـد” چـون “دلبستگـی” بــه دنیـا نـدارند.

۴- “بـا خاک بـازی مـی کنند” چـون “غـرور” نــدارنـد.

۵- “هـر چـه دارند مـی خـورند” چـون غم فـردا نـدارنـد.

اصول کافی

این جماعت با یهود هم نشین می شوند

نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1394

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند :

هر كه [در معامله] با مسلمانان فریبكارى كند، روز قيامت با يهود محشور می شود.

قال رسول الله صلى الله عليه و آله :

مَن غَشَّ المُسلمينَ حُشِرَ مَعَ اليَهودِ يومَ القِيامَةِ ؛ لِأنَّهُم أغَشُّ الناسِ للمُسلِمينَ .من لایحضره الفقیه

هر كه [در معامله] با مسلمانان فریبكارى كند، روز قيامت با يهود محشور شود؛ زيرا اين جماعت فریب كارترين مردم نسبت به مسلمانان هستند.

*یکی ازمصادیق تضییع حقوق مردم غش درمعامله است، غش عبارتست از آمیختن چیزی کم ارزش یا بی ارزش با چیزی با ارزش.

خبرگزاری «حوزه»