« آیا تو برادر منی؟/ نقاشی روحالامین از لحظه حضور زینب سلام الله در قتلگاه + تصویر | چرا دین باید دستوری باشد؛ نه یک برنامۀ پیشنهادی؟ » |
تائید یا رد غارت حجاب زنان در عصر عاشورا
نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1395در عصر عاشورا هنگامی که سپاه کفر به کاروان حرم حسینی حملهور شد، در حالی که خیمهها در آتش میسوخت و اهل حرم سراسیمه به این طرف و آن طرف فرار میکردند، اما در این شرایط سخت، زنان آل الله بیش از پیش به حجاب خود توجه داشتند. آن ها تحمل اسارت، تازیانه و سختی مصیبت را داشتند، ولی حاضر نبودند، لحظهای از حجاب خود دست بردارند.
ماه محرم ، ماهی که بسیاری از بزرگان آمدنش را لحظه شماری می کردند؛ تا به واسطه توسل به امام حسین علیه السلام تجدید عهد دیگری با خدای خود کنند؛ که به فرموده آیت الله قاضی “محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد”. ماهی که با آمدنش فضای خشک و بی روح شهرها جان معنوی دوباره می گیرد و عموم مردم از شیعه، سنی، مسیحی و کلیمی و.. همه به عشق و احترام امام حسین علیه السلام و یارانش در هیئات و تکایا به عزای این مصیبت می نشینند.حضور در این مراسمات اما در کنار ایجاد عشق و ارادت به امام حسین علیه السلام و یاران باوفایشان سبب ایجاد سوالات بسیاری در ذهن می شود. بخصوص که در ساله های اخیر دشمن با پی بردن به اهمیت قیام امام حسین در ایجاد روحیه ظلم ستیزی در شیعیان همواره در جهت ایجاد شبهه و از بین بردن اهمیت قیام امام حسین بوده و نوحه سرایی برخی مداحان در ارتباط با برخی وقایع نیز در ایجاد این سؤالات بی تاثیر نیست. یکی از این سؤالات در ارتباط با حجاب زنان در روز عاشورا و وقایع بعد از آن است؛ که آیا زنان بخصوص زنان اهل البیت علیه السلام در روز عاشورا و در جریان غارت خیمه ها بدون پوشش و حجاب شدند و حتی به استناد به برخی روایات حتی تکه پارچه ای برای پوشاندن سر نداشتند؟ در این نوشتار اجمالا به بررسی پاسخ این پرسش می پردازیم.
◄در روز عاشورا چه پوششی از سر زنان برداشته شد؟
بر پایه منابع روایی و مقاتل معتبر و قابل استناد؛ پس از شهادت امام حسین علیه السلام ، سپاه عمر بن سعد به خیمههای اهل بیت آن حضرت حمله کردند و به غارت اموال خیمهها و زیور آلات زنان پرداختند.
آنان کار را به جایی رساندند که گاه برای بردن چادر و جامه زنان و کودکان، با آنان به کشمکش میپرداختند، تا هر چه آنان داشتند را به یغما برند. سپاه عمر بن سعد، با این کارها حریم اهل بیت علیه السلام را مراعات نکردند، به طوری که زنان از شدت جنایت کاری شمر و گروه نابکارش به عمر بن سعد شکایت کردند و او به ظاهر، دستور داد که از غارت خیمهها دست بردارند.(۱)
◄در متن عربی مقاتل بیشتر این روایات، عباراتی مانند «جاذَبُوا النِّساءَ مَلاحِفَهُنَّ عَن ظُهورِهِنَّ»، «یَنزِعونَ المَلاحِفَ عَن ظُهورِنا»، «یَنتَزِعونَ مِلحَفَهَ المَرأَهِ عَن ظَهرِها» و «تُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها» آمده است و این ها – با توجه به معنای ملحفه (۲) به معنای برهنه شدن و نمایان شدن موها و بدن زنان نیست، بلکه چون زنان آن زمان علاوه بر رواندازهایی شبیه چادر؛ لباس زیرین دیگری نیز داشتند که موی سر و بدن را میپوشاند، و سپاه دشمن تنها لباس رویین آن ها را به غارت بردند. و این به معنای بیحجابی و نداشتن پوشش نیست.(۳)
◄همچنین در این عبارت «تُسْلَبُ الْمَرْأَهُ مِقْنَعَتُهَا مِنْ رَأْسِهَا»که در برخی از مقاتل آمده است، باز نمیتوان گفت که روسری آنها به طور کل برداشته شد، به گونهای که تمام موها معلوم بود.(۴)
حجت الاسلام جلفایی پژوهشگر مؤسسه دارالحدیث و نویسنده کتاب «حجاب برتر» دراین باره می گوید: «در واقع در روایاتی که میتوان به آن ها استناد کرد، در ظاهر قضیه و مصداق سیاق قبل و بعد روایات، دقیقاً میشود فهمید که منظور از برداشته شدن حجاب همان پوشیه ظاهری یا نقاب بوده است نه آن عبایهای که بر سر آنان بوده است، زنان عرب علاوه بر عبایهای که میپوشیدند (شبیه چادر عربی امروزی) در زیر آن لباس ضخیمی میپوشیدند؛ یعنی از زیر چادر لباسهای وسیعی داشتند به گونهای که بافت نساجی آن زمان طوری بود که لباسها دارای بافت ضخیمی بودند؛ یعنی آن گونه نبود که زنان اهل بیت علیهمالسلام موهای سرشان یا بدنشان پیدا شود.»
عادت اهل بیت بر این بوده که خود را در معرض دید نامحرم قرار نمی دادند و همیشه از پوششی استفاده می کردند که نامحرم حتی صورت آن ها را نبیند و آنچه در کربلا اتفاق افتاد مسلما این بود که صورت بعضی از خانم ها معلوم شد و این و لو حرمت شرعی نداشت اما همین کشیدن روپوش و معلوم شدن صورت، هتک به اهل بیت علیه السلام محسوب می شده است و البته بعید هم نیست بخاطر خبث باطنی لشکر کوفه و شام، روسری یا مقنعه ای از سر زنی کشیده شده باشد و در آن هنگام سر او نمایان شده باشد بر فرض بپذیریم که مقداری یا برای لحظاتی همه موهای آن ها پیدا شده باشد؛ این موضوع با شأن اهل بیت و غیرت خداوند منافاتی ندارد؛ زیرا آن نوع از بی حجابی مذموم است که از روی اختیار باشد، نه اجبار. و گرنه اهل حرم؛ یعنی مجموعه زنانی که همراه امام حسین علیه السلام در کربلا شرکت داشتند، اصرار زیادی بر حفظ حجاب خویش در برابر نامحرمان میورزیدند و هیچگاه از پوشش و حجاب غافل نمیشدند. بهر حال جسارت هایی شده است اما یقینا بدان حدّ نبوده است که برای یک زن عیب محسوب شود.(۵)
آیا خواسته حضرت زینب علیه السلام در کاخ یزید از زنان برای حلقه زدن دور ایشان دلیل بر نداشتن پوشش بوده است؟
حجت الاسلام جلفایی در پاسخ به این سوال بیان داشت: «باید توجه داشت که حضرت زینب سلامالله علیها، قبل از آن ماجرا، در صحنههای مختلف شیر زنانه رو در رو دشمنان ایستاد و با دشمنان اهل بیت سخن گفته است، البته این استفاده (حلقه زدن به دلیل نداشتن پوشش) ضعیف است، هر چند که چند احتمال دیگر میتوان از آن گرفت: یکی اینکه در آن مجالس چون سر امام حسین علیهالسلام در آنجا بود، حضرت زینب نمیخواستند که شاهد گستاخیها به سر مبارک اباعبدالله الحسین علیهالسلام باشند؛ یعنی خودشان را عقب میکشیدند، یک احتمال دیگری که میتوان داد؛ چون مجلس جشن، پایکوبی و رقص بود و یزید مجلس جشن مختلطی را برپا کرده بود، اهل بیت علیهمالسلام میترسیدند که اهانتهای دیگری به آن ها شود، لذا خودشان را عقب میکشیدند، این ها همهاش احتمال است.
در برخی از روایات است که گفته شده که هر چند حجاب از سر زنان حرم میکشیدند، باز حجاب داشتند، این درست است؟
ایشان در این رابطه بیان داشتند: «این روایات دلیل اهمیت حجاب از نظر ائمه علیهمالسلام، شهدای کربلا و زنان اهلبیت امام حسین علیهالسلام دارد، حضرت زینب علیها السلام و بقیه زنان حرم امام حسین موقعی که پوشش را از سرشان برداشتند، عکسالعمل و حرفهایی را میگفتند که از این عبارات فهمیده میشود، چقدر مهم بوده است، آن ها سیلی و کتک خوردند، خیمههایشان آتش گرفته است، اما با این حال استغاثه و احتجاج نمیکنند، ولی قضیه در برداشتن معجر از روی صورتشان یا تعرض به حجاب توسط سپاهیان دشمن با ناله، گریه و حساسیت خاصی بیان میکنند، همه این ماجرا نشان میدهد که از نظر زنان حرم امام حسین علیهالسلام، اندک خارج شدن از حرم حجاب اسلامی، چقدر برای آن ها سنگین بوده است.
در یک روایتی از حضرت رقیه کوچکترین دختر امام حسین علیهالسلام نقل شده و در جای دیگر از حضرت سکینه علیها السلام نقل شده است که وقتی چادر(عبایه) یا معجر از سرشان برداشته شده، در این قضیه خیلی گریه و ناله کردند که چرا معجر را از سر ما برداشتند؟! نکته مهم اینجاست که یک دختر سه ـ چهار ساله این گونه گریه میکند و نشان میدهد که حرم امام حسین علیهالسلام در آن زمان و اهل بیت علیهمالسلام، حتی دختر خردسال چادر سر میکردند و معجر میبستند.
رقیه علیها السلام این دختر خردسال تا چه اندازه با معارف آشناست و نسبت به آن حساس است، آن قدر در خون و گوشتش این معارف حجاب وارد شده است که به خاطر برچیده شدن آن پوششی که بر سر داشته، گریه میکند.»
این که قبل از حماسه عاشورا، نامحرمان قد و قامت حضرت زینب سلام الله علیها را ندیده بود، چگونه با خطبهخوانی حضرت زینب در کوفه و شام سازگار است؟
جلفایی در رابطه با ارتباط حجاب حضرت زینب سلام الله علیه و حضور سیاسی و اجتماعی ایشان بیان داشتند: «شخصیت حضرت زینب علیهاالسلام، یک شخصیتی است که تربیت شده حضرت زهرا سلام الله علیها است که این چنین شخصیتی قدرت دارد تا وقتی ضرورت اجتماعی حکم نکرده است، در بین نامحرمان ظاهر نشود. منتها در بین زنان فعالیت تبلیغی داشتند، وقتی که ضرورت و فایده عقلایی پیش میآید، شیر زنانه در جامعه حضور مییابد.
حال اگر یک فرد عادی و کسی که خیلی در پیش نامحرمان ظاهر نشده است، بخواهد در جامعه حضور داشته باشد، باید یک شخص خجالتی باشد و کسی باشد که خودش را گم کند و مهارت بیان مطلب خودش را نداشته باشد، اما در مورد شخصیتی مانند حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام که وصل به عالم غیب و تربیت شده عالم غیب هستند، این قدرت را دارند و شرایط طبیعی ناشی از افراط و تفریط در روحیه آنان هیچ تأثیری ندارد.آنجایی که ضرورت پیش میآید، به بهترین روش سخن خود را بیان میکند و بهترین فصاحت و بلاغت را بر زبان جاری میکند، زینب کبری علیها السلام همین گونه است، یعنی یک شخصیت، بیرون از تربیت آسمانی نیست که چون خیلی در خانه مانده و در اجتماع ظاهر نشده است مانند زنان آن زمان در مجالس سیاسی حضور نداشته، الان مقید شود و نتواند از قیام برادرش دفاع کند، زینب کبری سلام الله علیها در دربار عبیداللهبن زیاد و یزید مطابق نهایت کمال یک زن مسلمان عمل کرده است و آن شرایط اقتضا میکند که برابر ظلم و جور بایستد.
باید توجه داشت که در مورد عدم حضور حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها در جامعه از لحاظ کمیت نمیتوان آن را به زمان کنونی تعمیم داد، چرا که در هر جامعهای بایستههای حضور زن در جامعهاش، متناسب با وضعیت جسمانی و مکانی متفاوت است، باید توجه داشت که در زمان صدر اسلام، ضرورت برای زنان اهل بیت علیهمالسلام و حرم امام حسین علیهالسلام این گونه اقتضا میکرد که بیایند و رسوا کنند، یا حضرت زهرا علیهاالسلام زمانی که همسرش حضرت علی علیه السلام در یک شرایط خفقان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار دارد و نمیتواند صحبت کند، شیر زنانه جلو میآید و حرفش را میزند، لذا بایستههای حضور یک زن مسلمان در صدر اسلام در همین خلاصه میشد.ولی اکنون در جامعه فعلی ما، بایستههایی حضور یک زن مسلمان در جامعه متفاوت است، مطالب جدیدی آمده است که شرع هم آن را قبول دارد، به طور مثال اینکه زن میتواند کسب تحصیل کند، بایسته است، در حالی که قبلاً تحصیل برای زنان چندان معنا نداشت، چرا که زمانه اقتضا نمیکرد و معلم وجود نداشت، الان یک سری فعالیتها برای زنان ایجاد شده است که شایسته است فقط زنان انجام دهند و اولویت با زنان است، مثل شغلهایی که با زنان متناسب است نظیر معلمی، تغذیه، بهداشت و پزشکی و … درصد بایستهای ضرورت برای آن حکم میکند، این شبهه جایی ندارد، بایستههای حضور زن مسلمان در زمان صدر اسلام با زمان فعلی فرق میکند.
سایت باحجاب زینب نیکبخت_تحریریه سایت با حجاب
منابع
۱_طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ۵، ص ۴۵۳، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق؛ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص ۷۹، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق..بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۲۰۴، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق..ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۸۸، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق..ذهبی، محمد بن أحمد، سیر أعلام النبلاء، ج ۳، ص ۳۰۳، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ سوم، ۱۴۰۵ق..شیخ صدوق، محمد بن على، الامالی، ص ۱۶۴ – ۱۶۵، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش..سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص ۱۳۱ – ۱۳۲، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
۲_در کتابهای لغت عربی و فارسی ملحفه به این معانی آمده است: چادر، روانداز، ملافه، روپوش لباس. ر.ک: لغتنامه دهخدا، واژه «ملحفه»؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص ۸۵۹، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش؛ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج ۵، ص ۴۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق. «اللِّحَاف و المِلْحَفُ و المِلْحَفَه: اللِّباس الذی فوق سائر اللباس»؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۹، ص ۳۱۴، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق
۳و۴_ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص ۷۶، مدرسه امام مهدی(عج)، قم، چاپ سوم، ۱۴۰۶ق
5_ حوزه نت
فرم در حال بارگذاری ...